نحوه جذب مشتریان | چگونه ۱۰۰۰ مشتری اول خود را جذب کنیم؟
در این مقاله به بررسی موضوع جذب مشتریان پرداخته ایم. در ابتدا ضمن ارائه مقدمه ای بر جذب مشتریان، تعریفی از استراتژی های بازاریابی برای انجام این کار را مورد بررسی قرار داده ایم. سپس بهترین و مهم ترین استراتژی های بازاریابی برای حفظ و جذب مشتریان را توضیح داده ایم. در نهایت نیز برای فهم بهتر مطالب در زمینه جذب مشتریان به ذکر برخی مثال ها در این زمینه پرداخته ایم. می توان گفت با مطالعه این مقاله به فهم مناسبی در زمینه موضوع جذب مشتریان دست خواهید یافت. در آخر می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقدمه ای بر جذب مشتریان
بازاریابی برای جذب مشتریان؛ فرآیند قرار دادن یک ایده، محصول یا خدمت در مقابل مخاطبان خریدار است. بازاریابی دقیق بر خواستهها و نیازهای مشتری تمرکز دارد تا استارتاپ ها بتوانند شناسایی کنند چه کسانی ممکن است محصول آنها را خریداری نمایند و از این طریق آن مشتریان را به کسبوکار جذب کنند. در این مقاله، ما استراتژی های بازاریابی مختلف برای جذب مشتریان را مورد بحث قرار میدهیم که میتوانند به شما در جذب مشتریان جدید و حفظ وفاداری آنها کمک کنند.
استراتژی بازاریابی برای جذب مشتریان چیست؟
یک استراتژی بازاریابی مجموعهای از مراحل یا اقداماتی است که یک کسبوکار برای افزایش فروش، توسعه یک برند یا برجسته کردن ارزش محصول، که به عنوان ارزش پیشنهادی شناخته میشود، انجام میدهد. یک استراتژی بازاریابی برای مشتری جذاب است و هدف آن این است که آنها را به کسب اطلاعات بیشتر در مورد کسبوکار استارتاپی یا محصولات آن ترغیب کند. برای جذب مشتری، یک کسبوکار باید درک نماید که مشتری کیست و چگونه تصمیمات خرید میگیرد. شرکتها با در نظر داشتن اهداف خاص، میتوانند یک استراتژی بازاریابی برای دستیابی به آنها طراحی نمایند. توسعه یک استراتژی بازاریابی عموماً از یک طرح کلی از مراحل برای رسیدن به هدف پیروی میکند. مدل AIDAR نحوه عملکرد یک استراتژی بازاریابی را نشان میدهد:
- آگاهی: عمل ایجاد توجه برای برند یا خدمات از طریق رسانههای مختلف
- علاقه: مرحله ایجاد علاقه برای تشویق خریداران به تمایل به دانستن بیشتر
- اشتیاق: ایجاد یک ارتباط عاطفی با خریدار به طوری که آنها محصول را بخواهند یا برند را دوست داشته باشند
- اقدام: مرحلهای که خریدار یک بروشور برمیدارد، برای کسب اطلاعات بیشتر تماس میگیرد یا خرید میکند
- حفظ: هنگامی که شخصی مشتری میشود، کسبوکار تمرکز خود را بر رضایت مشتری معطوف میکند تا آنها بازگردند و احتمالاً شرکت را به دوستان و خانواده خود معرفی کنند.
بیشتر بخوانید: استارتاپ چیست؟ | چه مراحلی برای راهاندازی استارتاپ وجود دارد؟
ایجاد یک استراتژی بازاریابی برای جذب مشتریان
برای دستیابی به مشتریان و ساختن برند یک شرکت، یک کسبوکار بر اساس آنچه میخواهد با هر استراتژی بازاریابی به دست آورد، اهدافی را تعیین میکند. هدفگذاری شامل شناخت ارزش شرکت و هدف قرار دادن خریدار ایدهآل است. استراتژیهای بازاریابی جدول زمانی ایجاد میکنند و موفقیت استراتژی را برای تعیین بازگشت سرمایه (ROI) آن اندازهگیری میکنند، که میتواند در تصمیمگیری برای اجرای مجدد استراتژی نقش داشته باشد. استفاده از فرآیند اهداف اسمارت (SMART) به تعریف استراتژی و تعیین هدف کمک میکند. برای مثال، یک شرکت قهوه در حال عرضه طعم جدید خود همزمان با تعطیلات است. در اینجا نحوه تعیین یک هدف SMART برای افزایش فروش آورده شده است:
- خاص: شرکت میخواهد ۱۰۰۰ مشتری جدید به دست آورد.
- قابل اندازهگیری: شرکت میخواهد تا پایان سال به این مهم دست یابد.
- عملی: شرکت تعیین میکند که تبلیغات آن در کجا مؤثرتر خواهد بود.
- مرتبط: محصول با موضوع تعطیلات مرتبط است و عرضه آن برای ماه نوامبر برنامهریزی شده است.
- دارای محدودیت زمانی: یک جدول زمانی مشخص به شرکت اجازه میدهد تا برای یک نتیجه خاص هدفگذاری کند و در صورت نیاز هدف را تنظیم کند.
بیشتر بخوانید: دلایل شکست استارتاپ ها چه می باشد؟
استراتژیهای بازاریابی برای جذب و حفظ مشتریان
در این بخش استراتژی های بازاریابی رایجی که شرکتها و استارتاپ ها برای دستیابی به مشتریان بیشتر، تشویق به خرید مجدد و ایجاد وفاداری به برند استفاده میکنند، آورده شده است:
- از رسانههای اجتماعی استفاده کنید
رسانههای اجتماعی راههای جذاب بسیاری برای ارتباط با مشتریان ارائه میدهند. یک کسبوکار میتواند عکسها یا فیلمهایی درباره محصولات خود منتشر نماید یا از طریق نظرات یا پیامها ارتباط برقرار کند. رسانههای اجتماعی محیطی را فراهم مینمایند که مشتریان میتوانند درباره کسبوکار یا صنعت آن اطلاعات کسب کنند. تعامل با مشتریان باعث ایجاد وفاداری به برند و ارتقای خدمات مشتری میشود. مثال: یک شرکت قهوه روز دوشنبه ویدیویی از فرآیند تهیه قهوه خود منتشر میکند، و روز سهشنبه طعم جدید قهوه را اعلام مینماید و مشتریان را تشویق میکند تا برای تست طعم به یکی از فروشگاههای آن مراجعه کنند. روز جمعه، شرکت به صورت آنلاین با مشتریان تعامل می نمایند تا نظرات آنها را در مورد محصول جدید دریافت کند.
- یک وبلاگ راه اندازی کنید
وبلاگها محتوایی را در یک وبسایت یا صفحه محصول ارائه میدهند که به مشتری در تصمیمگیری برای خرید یا کسب اطلاعات بیشتر در مورد یک سرویس کمک میکند. وبلاگها ممکن است روزانه یا هفتگی، بسته به اهداف استراتژی، بهروز شوند و پستها در حالت ایدهآل ارزش ایجاد کرده و اعتبار میبخشند. برخی از شرکتها ممکن است از نویسندگان مهمان برای وبلاگ استفاده کنند که ارزش را تأیید کرده یا مشتریان را آموزش دهند. اشتراکگذاری پستهای وبلاگ در رسانههای اجتماعی یا رسانههای مشابه، مخاطبان و پایگاه مشتریان بالقوه را گسترش میدهد. مثال: مطب روانشناسی یک دکتر قصد دارد یک تکنیک درمانی جدید را پیادهسازی کند. دکتر میخواهد مراجعانش نحوه عملکرد آن را درک نمایند، بنابراین او یک پست وبلاگ هفتگی را شروع میکند که جزئیات این تکنیک را شرح میدهد. دکتر ماهی یک بار پستهایی از روانشناسان برجسته را برای ارائه دیدگاههای مختلف و تعامل خوانندگان منتشر میکند.
- بهینهسازی موتور جستجو (SEO) را به حداکثر برسانید
کلمات کلیدی یا عبارات برای یافتن موضوعی خاص یا پاسخ به یک پرسش در یک موتور جستجو تایپ میشوند. مرورگرهای وب برای جستجوی آن کلمات کلیدی یا عبارات در وبسایتها یا مقالات طراحی شدهاند و نتایج را به کاربر نشان میدهند. سئوی مؤثر نه تنها میتواند شرکت را در صدر نتایج موتورهای جستجو قرار دهد، بلکه یک راه قدرتمند برای تقسیمبندی و هدف قرار دادن مشتریان نیز هست. در حالی که کلمات کلیدی و عبارات ارزشمند هستند، شرکتها باید محتوای جذاب و ارزشمندی نیز ایجاد کنند. مثال: یک شرکت کالاهای ورزشی در حال فروش دوچرخه است و محتوایی درباره این فروش با استفاده از کلمات کلیدی خاص ایجاد میکند. این شرکت کلمات کلیدی و عبارات مربوط به دوچرخه را تحقیق مینماید و محبوبترین آنها را برای استفاده در سراسر محتوای خود انتخاب میکند. مثال کلمات کلیدی یا عبارات برای فروش دوچرخه: دوچرخه، سیکلت، فروشگاه دوچرخه، فروش دوچرخه، تخفیف دوچرخه و تجهیزات سیکلت.
- یک دعوت به اقدام (CTA) ایجاد کنید
یک دعوت به اقدام یک درخواست از مشتری است تا سؤال بپرسد، پیگیری نماید، اطلاعات بیشتری کسب کند یا تصمیم بگیرد. یک دعوت به اقدام ممکن است به صورت یک سؤال، یک پیشنهاد، یک توصیه یا برای ایجاد حس فوریت باشد.
بیشتر بخوانید: ارزش پیشنهادی چیست؟
- همکاری با اینفلوئنسرها
اینفلوئنسرها عمدتاً افرادی در رسانههای اجتماعی هستند که دنبالکنندگان یا مخاطبانی را به دست آوردهاند که برایشان جذاب هستند. شرکتها ممکن است با اینفلوئنسرهایی همکاری کنند که با اهداف یا استراتژیهای تجاری آنها مطابقت دارند. اینفلوئنسرها ممکن است با استفاده از یک محصول، پوشیدن آن یا صحبت کردن در مورد آن با دنبالکنندگان خود، آن را تبلیغ کنند. اگر محصولات و سیستمهای فروش شرکت در جای خود قرار داشته باشند، اینفلوئنسرها میتوانند از طریق تجربه مستقیم برای تأثیرگذاری بر خرید، ارزش ایجاد کنند. اینفلوئنسرهایی که با جایگاه ویژه شرکت همخوانی دارند، میتوانند به کسبوکار کمک کنند تا به مشتریان بیشتری دست یابد. مثال: شرکتی که چکمههای کوهنوردی میسازد، یک فرد محبوب را در یک پلتفرم رسانههای اجتماعی دنبال میکند. این شخص دنبالکنندگان زیادی دارد و عکسها و پستهایی از مکانهای زیادی که به کوهنوردی میرود به اشتراک میگذارد. شرکت با این اینفلوئنسر تماس میگیرد و آنها معاملهای میکنند که در آن اینفلوئنسر در صورت موافقت با پوشیدن چکمهها و صحبت کردن در مورد آنها در پستهایش، یک جفت چکمه رایگان در هر سبکی که شرکت تولید مینماید دریافت میکند. او حساب رسانه اجتماعی شرکت را تگ مینماید و چکمهها را به دنبالکنندگان خود توصیه میکند. این شرکت اکنون تعداد دنبالکنندگان خود را افزایش میدهد و میتواند به تجربه دست اول مثبت این اینفلوئنسر ببالد.
- ایجاد لیست ایمیل با بازاریابی ایمیلی
ایجاد یک لیست ایمیل میتواند به یک کسبوکار استارتاپی کمک کند تا مشوقهایی را به مشتریان خود ارائه دهد یا آنها را به بازگشت تشویق نماید. بازاریابی ایمیلی شرکت را در معرض دید مشتری نگه میدارد در حالی که شرکت میتواند لیستها را برای هدف قرار دادن مشتریان خاص تقسیمبندی کند. اگر یک شرکت کالاهای ورزشی در حال عرضه جدیدترین اسکیتهای اینلاین است، ممکن است لیست مشتریان بالقوه خود را برای هدف قرار دادن یک گروه جمعیتی خاص، مانند افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله، تقسیم کند. خودکارسازی ایمیلها به این معنی است که میتوانید فوراً از طریق پیامهای شخصیسازیشده با مشتریان ارتباط برقرار نمایید و در ازای وقتشان چیزی به آنها پیشنهاد دهید. لیستهای ایمیل مشتریان را از فروشها یا تبلیغات مطلع میکنند، نکاتی را در مورد استفاده از یک محصول به اشتراک میگذارند یا آموزشهایی را در مورد صنعت مربوطه ارائه میدهند.
- ایجاد یک برنامه همکاری در فروش
برنامههای همکاری در فروش، مشابه همکاری با اینفلوئنسرها، به این معنی است که مشتریان شما برای شما فروش میکنند. یک همکار در فروش کسی است که برای هر فروش یا ارجاع به کسبوکار که از طریق وبسایت، پلتفرم رسانههای اجتماعی یا راههای مشابه انجام میشود، مشوق دریافت مینماید. همکاران در فروش باعث میشوند مردم درباره کسبوکار صحبت کنند و ممکن است تعداد افرادی که درباره محصولات و خدمات اطلاعات کسب مینمایند را به میزان زیادی افزایش دهند. مثال: یک شرکت قهوه به دنبال وبلاگنویسان و اینفلوئنسرهایی میگردد که در جایگاه ویژه آن قرار دارند و برنامه همکاری در فروش خود را به آنها پیشنهاد میدهد. شرکت قهوه ممکن است نمونههایی را برای بررسی یا توصیه برای همکاران در فروش خود ارسال نماید. هر بار که مشتری روی لینک همکاری در فروش منحصر به فرد کلیک میکند، هم وبلاگنویس و هم شرکت از این رابطه سود میبرند.
بیشتر بخوانید: پرسونای مشتری چیست؟
- مشتریان را از طریق چت درگیر کنید
داشتن قابلیت چت یک راه عالی برای پاسخگویی فوری به سؤالات مشتریان یا حل مشکلات است. مشتریان ممکن است از چت برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد یک سرویس، رفع عیب یک محصول یا پرسیدن سؤال در مورد زمان تحویل استفاده کنند. برخی از قابلیتهای چت مدرن میتوانند چت را مستقیماً به دستگاه مشتری منتقل نمایند، بنابراین آنها میتوانند وبسایت شرکت را ترک کنند اما مکالمه را نه. مثال: جاروبرقی یک مصرفکننده از کار افتاده است، بنابراین او به وبسایت شرکت مراجعه میکند تا شماره تلفن یا مستنداتی را برای رفع عیب دستگاه پیدا کند. پس از ورود به وبسایت، مشتری یک قابلیت چت پیدا مینماید که به او امکان میدهد فوراً به یک نماینده پیام دهد. مشتری از اینکه متوجه میشود جاروبرقی او به تسمه جدید نیاز دارد و نماینده چت قبلاً ترتیب رساندن یک تسمه جدید را تا پایان هفته به او داده است، بسیار خوشحال میشود. مشکل مشتری فوراً حل شد و خدمات مشتری عالی، چت را تا زمانی که او از نتیجه راضی بود، متصل نگه داشت.
- میزبانی وبینارها
وبینارها معمولاً جلسات آموزشی یا اطلاعرسانی مبتنی بر وب هستند. وبینارها ممکن است به عنوان ابزار آشناسازی برای کارمندان جدید یا برای معرفی یک مشتری به کسبوکار استفاده شوند. آنها برای تمرکز بر یک ایده واحد برای ارائه آن در چندین پلتفرم ایدهآل هستند. وبینارها ممکن است شامل یک جلسه پرسش و پاسخ باشند یا با یک دعوت به اقدام به پایان برسند. مثال: یک شرکت یک ابزار باغبانی جدید عرضه کرده است و مجموعهای از وبینارها را حول این محصول ایجاد میکند. اولین وبینار توضیح میدهد که چگونه این ابزار باغبانی را آسانتر میکند، دومین وبینار نکاتی را برای استفاده از این ابزار ارائه میدهد و سومین وبینار عکسها یا فیلمهایی از مشتریانی که از این ابزار استفاده میکنند به اشتراک میگذارد. هر وبینار یک کوپن تخفیف ۲۰ درصدی برای خرید این ابزار ارائه میدهد.
- ایجاد پرسونای مشتری
پرسوناها مشخص میکنند که مشتری کیست، چه چیزی را دوست دارد و بینشی در مورد الگوهای خرید آنها ارائه میدهند تا خدمات بهتری به آنها ارائه شود. شرکتهایی که یک محصول یا خدمات میفروشند، در نهایت به مشتری نیاز دارند تا خرید کند. شرکتها از طریق تحقیق در مورد مشتریان ایدهآل خود میتوانند پرسوناهای موجود را توسعه دهند تا خدمات خود را حتی بیشتر شخصیسازی کنند. مثال: یک شرکت تولید کننده تخته موجسواری، تختهای را طراحی میکند که از اکثر تختهها بلندتر است و برای افراد بالای ۱۸۰ سانتیمتر مناسب است. این شرکت برای تعریف تلاشهای بازاریابی خود، یک طرح شخصیتی از مشتری ایدهآل خود ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید: مدل بازاریابی AIDA چیست؟
مثال برای جذب مشتریان
در این بخش به بررسی برخی مثال ها در زمینه جذب مشتریان پرداخته ایم:
اپل (Apple): پرورش وفاداری از طریق تجربه و اکوسیستم
اپل در هنر جذب مشتری با تمرکز بر ایجاد یک تجربه کاربری جامع و ممتاز، استادانه عمل کرده است. استراتژی آنها حول چند رکن کلیدی میچرخد:
- اکوسیستم محصول: دس
تگاهها و خدمات اپل به گونهای طراحی شدهاند که به طور یکپارچه با یکدیگر کار کنند. داشتن یک محصول اپل اغلب کاربران را تشویق میکند تا بیشتر در این اکوسیستم سرمایهگذاری نمایند (به عنوان مثال، آیفون، آیپد، مک، اپل واچ، ایرپادز، اپل تیوی پلاس، آیکلود). این ارتباط متقابل، حس قوی از راحتی و وابستگی ایجاد میکند و احتمال تغییر برند برای مشتریان را کاهش میدهد. سهولت همگامسازی دادهها، انتقال فایلها و رابط کاربری بصری در تمام دستگاهها به طور قابل توجهی به حفظ مشتری و جذب مشتریان جدیدی که جذب این تجربه یکپارچه میشوند، کمک میکند.
- تصویر برند و آرزو: اپل یک تصویر برند قدرتمند مرتبط با نوآوری، کیفیت و یک سبک زندگی خاص ایجاد کرده است. کمپینهای بازاریابی آنها اغلب بر مزایای عاطفی داشتن محصولاتشان تمرکز دارند و بر خلاقیت، سادگی و جایگاه اجتماعی تأکید میکنند. این برندسازی آرزومندانه، مشتریانی را جذب میکند که با این ارزشها همذاتپنداری میکنند و مایل به پرداخت هزینه بیشتری برای کیفیت و اعتبار درک شده هستند. طراحی مینیمالیستی محصولات و فروشگاههای خردهفروشی آنها نیز این تصویر سطح بالا را تقویت میکند.
- تجربه خردهفروشی: فروشگاههای اپل چیزی فراتر از مکانهایی برای خرید محصولات هستند؛ آنها به عنوان فضاهای تجربی طراحی شدهاند که مشتریان میتوانند با دستگاهها تعامل داشته باشند، پشتیبانی دریافت کنند و در کارگاهها شرکت نمایند. این تجربه عملی به مشتریان بالقوه اجازه میدهد تا ارزش پیشنهادی را مستقیماً درک نمایند و حس اجتماع پیرامون برند را تقویت میکند. کارکنان آگاه و دوستانه به یک سفر مشتری مثبت کمک میکنند و خرید و وفاداری بلندمدت را تشویق مینمایند.
- تبلیغات دهان به دهان قوی: به دلیل تجربه کاربری مثبت و وفاداری قوی به برند، اپل به طور قابل توجهی از بازاریابی دهان به دهان سود میبرد. مشتریان راضی اغلب به مدافعان برند تبدیل میشوند و محصولات را به دوستان و خانواده توصیه میکنند. این نوع جذب ارگانیک بسیار مؤثر است زیرا از منابع مورد اعتماد ناشی میشود.
- نوآوری مداوم (درک شده): اگرچه همیشه انقلابی نیست، اپل به طور مداوم ویژگیها و بهبودهای جدیدی را در محصولات و خدمات خود معرفی میکند. این نوآوری درک شده، مشتریان فعلی را درگیر نگه میدارد و مشتریان جدیدی را که به دنبال آخرین فناوری و طراحی هستند، جذب می نماید. انتظار پیرامون عرضه محصولات جدید، توجه رسانهای و علاقه مصرفکنندگان قابل توجهی را ایجاد میکند.
آمازون (Amazon): تسلط از طریق راحتی و شخصیسازی
استراتژی جذب مشتری آمازون بر پایه راحتی بینظیر و شخصیسازی فزاینده پیچیده بنا شده است:
- انتخاب گسترده محصولات و قیمتهای پایین: آمازون طیف وسیعی از محصولات را اغلب با قیمتهای رقابتی ارائه میدهد. این انتخاب گسترده، مخاطبان زیادی را پوشش میدهد و آن را به یک مقصد اصلی برای خرید آنلاین تبدیل میکند. درک ارزش و سهولت یافتن تقریباً هر چیزی در پلتفرم آنها، محرکهای مهم جذب مشتری هستند.
- تجربه کاربری یکپارچه: آمازون سرمایهگذاری زیادی در ایجاد یک وبسایت و برنامه تلفن همراه کاربرپسند انجام داده است. ویژگیهایی مانند سفارش با یک کلیک، بازگشت آسان و حمل و نقل کارآمد (به ویژه از طریق آمازون پرایم) روند خرید را ساده کرده و رضایت مشتری را افزایش میدهد. این تمرکز بر راحتی، اصطکاک را کاهش میدهد و خریدهای مکرر را تشویق میکند و در نهایت مشتریان جدید را از طریق تجربیات مثبت جذب میکند.
بیشتر بخوانید: برنامه وفاداری مشتری چه مزایایی دارد؟
نتیجه گیری:
یک طرح بازاریابی ایدههایی را که یک استارتاپ میخواهد به دست آورد خلاصه میکند و استراتژی بازاریابی اجزای طرح را تشکیل میدهد و آن را عملی میکند. طرحهای بازاریابی استراتژیهای خاصی را برای دستیابی به اهداف شرکت شرح میدهند و شامل جدول زمانی برای اجرای استراتژیهای بازاریابی خاص و جزئیات تدارکات کمپینهای بازاریابی هستند. استراتژیهای بازاریابی به طرح بازاریابی جهت میدهند و عموماً طول عمر بیشتری دارند زیرا شامل ارزشهای پیشنهادی و پویاییهای برند هستند که با گذشت زمان تغییر چندانی نمیکنند. استراتژیها طیف وسیعی از رسانهها و مکانهایی را پوشش میدهند که یک کسبوکار ممکن است افرادی را که برایش جذاب هستند در آنجا پیدا کند و نحوه تبدیل آن شخص به مشتری را تعریف میکند.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع جذب مشتریان برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
در گفتگو ها شرکت کنید.