چارچوب ۷S مک کینزی چیست؟
در مقاله زیر قصد داریم چارچوب ۷S مک کینزی را بررسی کنیم. ابتدای امر مقدمه ای از ابزار های مربوطه خواهیم داشت. سپس اجزا و عناصر، نحوه استفاده و بکارگیری چارچوب ۷S در کسب وکارها و مزایا و معایب آن را شرح میدهیم. در ادامه نیز برای فهم بهتر مطالب به ذکر مثالی در این زمینه پرداختیم. پس از مطالعه مقاله شما میتوانید تعریف چارچوب ۷S مک کینزی و کاربرد آن را در کسب وکارهای مختلف شرح دهید. در آخر می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقدمه ای بر چارچوب ۷S مک کینزی
با تغییر و تحولات مداوم، مدیریت همراستایی استراتژیک در عملیات مختلف کسبوکار به چالشی فزاینده تبدیل شده است. یکی از ابزارهای استراتژیک که کسبوکارها برای مدیریت این پیچیدگی و هدایت همراستایی پایدار در دورههای تغییر از آن استفاده میکنند، مدل ۷S مککینزی است. چارچوب ۷S مککینزی در اواخر دهه ۱۹۷۰ توسط تام پیترز (Tom Peters) و رابرت واترمن، که به عنوان مشاور در شرکت مککینزی فعالیت میکردند، معرفی شد. در این مقاله، اصول اولیه مدل ۷S مککینزی را برای شما توضیح خواهیم داد و نحوه استفاده عملی آن را بر اساس یک مثال واقعی نشان میدهیم.
چارچوب ۷S مک کینزی چیست؟
مدل ۷S مککینزی یک ابزار مدیریت تغییر برای تحلیل طراحی، همراستایی و عملکرد سازمانی است. این مدل روشی ساده برای شناسایی شکافها، ناسازگاریها و تضادهای سازمانی ارائه میدهد. مدل چارچوب ۷S مک کینزی (McKinsey) چارچوبی برای اثربخشی سازمانی است که فرض میکند هفت عامل درونی یک سازمان وجود دارد که برای موفقیت آن باید همسو و تقویت شوند. علاوه بر این، برای ترسیم انواع مختلف ابتکارات تغییر در محیطهای پیچیده مفید است. همانطور که از نام آن پیداست، مدل ۷S دارای هفت مؤلفه است که همه با حرف “S” شروع میشوند. این هفت مؤلفه به عناصر “سخت” و “نرم” تقسیم میشوند. هر دو برای هدایت ابتکارات تغییر موفق به یک اندازه مهم هستند.
عناصر سخت
عناصر سخت ملموس، قابل شناسایی آسان هستند و میتوانند مستقیماً تحت تأثیر مدیریت قرار گیرند.
- ساختار
- استراتژی
- سیستمها
عناصر نرم
عناصر نرم ناملموس هستند و عمدتاً توسط فرهنگ سازمانی سازمان هدایت میشوند.
- مهارتها
- سبک
- کارکنان
- ارزشهای مشترک
بیشتر بخوانید: ماتریس شرایط استراتژیک چیست؟
ابزار چارچوب ۷S مک کینزی چیست؟
مهاتما گاندی (Mahatma Gandhi) توصیه کرده است: “همیشه هماهنگی کامل فکر، گفتار و کردار را هدف قرار دهید.” چارچوب ۷S مککینزی نیز بر نیاز به هماهنگی، اما بین هفت عنصر مختلف در یک سازمان موفق تأکید میکند. این در درجه اول یک ابزار مدیریت تغییر یا پیاده سازی استراتژی است، اما می تواند در بهبود عملکرد نیز استفاده شود. در اجرای استراتژی، این واقعیت را برجسته می کند که توسعه استراتژی تنها یکی از هفت عنصر مورد نیاز برای موفقیت است. شش مورد دیگر ساختار، سیستم ها، مهارت ها، کارکنان، سبک و ارزش های مشترک هستند. در تجزیه و تحلیل شکاف، مانند بهبود عملکرد، یادآوری مفیدی است که ممکن است لازم باشد به فراتر از شکاف آشکار در تواناییهای بین تواناییهای کسبوکارتان و بازیکن ایدهآل نگاه کنید. آیا ممکن است شکافی در ساختار سازمانی در کسب وکار شما وجود داشته باشد؟ آیا بازیکن ایده آل، تعادل کادر فنی متفاوتی خواهد داشت؟ آیا ارزش های مشترک شما با یک کسب و کار برنده سازگار است؟
بیشتر بخوانید:شناسایی شکاف توانایی چیست؟
۷ عنصر مدل ۷S مککینزی
بیایید به عناصر مختلف مدل ۷S مککینزی دقیقتر نگاه کنیم.
- ساختار
این نشان میدهد که چگونه سازمان برای تصمیمگیری، مالکیت و رهبری سازماندهی شده است. این شامل سلسله مراتب، زنجیره فرماندهی و مسئولیتپذیری بین نقشآفرینان و از سلسله مراتب شرکتی و ساختار بخش تشکیل شده است که نحوه عملکرد و اتصال عملیات را مشخص می کند. در واقع، پیکربندی مدیریت و مسئولیتهای کارگران را شرح میدهد.
- استراتژی
رویکرد کسبوکار به برنامهریزی استراتژیک و اجرای اقداماتی که موفقیت، پایداری و مزیت رقابتی را تضمین میکند. در واقع برنامه ای است که توسط یک سازمان به منظور حفظ رقابت در صنعت و بازار خود به کار گرفته می شود. یک رویکرد ایده آل ایجاد یک استراتژی بلند مدت است که با سایر عناصر مدل همسو باشد و اهداف و اهداف سازمان را به وضوح بیان کند.
- سیستمها
سیستمها به فرآیندها، زیرساختها و گردش کارهای ایجاد شده و مورد استفاده در سازمان، به رویهها و تصمیمهای روزانه اشاره دارد که عملیات استاندارد درون سازمان را تشکیل میدهند.
- مهارتها
مهارتها شایستگیها و تواناییهای افراد در یک سازمان هستند که به آن کمک میکند به اهداف و مقاصد کسب و کاری خود دست یابد. در واقع شامل استعدادها و قابلیت های کارکنان و مدیریت سازمان است که می تواند انواع دستاوردها و کارهایی را که شرکت می تواند انجام دهد را تعیین کند. ممکن است زمانی فرا برسد که یک شرکت مهارت های موجود خود را ارزیابی کند و تصمیم بگیرد که برای دستیابی به اهداف تعیین شده در استراتژی خود باید تغییراتی ایجاد کند.
- سبک
سبک نحوه و روشی است که افراد در سازمان عمل میکنند و با هم تعامل دارند. این شامل روابط کسب و کاری بین فردی، سبکهای مدیریتی و قوانین رفتار است. از مثال و رویکردی که مدیریت در رهبری شرکت اتخاذ می کند و همچنین نحوه تأثیرگذاری آن بر عملکرد، بهره وری و فرهنگ شرکت صحبت می کند.
- کارکنان
کارکنان شامل منابع انسانی ( به پرسنل شرکت، تعداد نیروی کار، محل استقرار انگیزه های آنها) و مدیریت استعداد مرتبط با تصمیمات شرکت مانند استخدام، آموزش، حفظ و انگیزهها، نحوه آموزش و آمادگی آنها برای انجام وظایف تعیین شده در شرکت اشاره دارد.
- ارزشهای مشترک
اینها اهداف و ارزشهای مشترکی هستند که به شکلگیری فرهنگ یک سازمان و همراستایی سایر عناصر درون سازمان کمک میکنند. آنها بر تجربیات کارمندان، مشتریان و کار در داخل و خارج از سازمان شما تأثیر میگذارند. در واقع می توان گفت استانداردها و هنجارهای پذیرفته شده در شرکت هستند که رفتار کل کارکنان و مدیریت را تحت تأثیر قرار میدهند و آن را تعدیل میکنند. این ممکن است در دستورالعمل های شرکت ارائه شده به کارکنان به تفصیل بیان شود. در عمل، ارزش های مشترک به رفتار پذیرفته شده واقعی در محیط کار مربوط می شود.
عناصر چارچوب ۷S مک کینزی
چارچوب ۷S در اصل مجموعه ای از سه عنصر «سخت» و چهار عنصر «نرم» است (شکل ۱ را ببینید)، بنابراین:
۱. عناصر سخت
● استراتژی (strategy) – همانطور که در این کتاب توسعه داده شده است.
● ساختار (structure) – چه کسی در کدام ساختار سازمانی به چه کسی گزارش می دهد.
● سیستم ها (systems) – فناوری اطلاعات و سایر سیستم ها و فرآیندها.
۲. عناصر نرم
● مهارتها (skills) – شایستگی موثر پرسنل و فرآیندهای آنها.
● کارکنان (staff) – سابقه تحصیلی، آموزشی و تجربی کارکنان.
● سبک (style) – سبک رهبری و فرهنگ مشارکتی.
● ارزشهای مشترک (یا «اهداف فرعی») (shared value) – آنچه سازمان برای آن بوجود آمده است، دلیل وجودی آن.
بیشتر بخوانید: ابتکارات استراتژیک
شکل ۱ چارچوب ۷S مک کینزی
بیشتر بخوانید: اولویت های استراتژیک چیست؟
چگونه از چارچوب ۷S مک کینزی می توان استفاده کرد؟
در این بخش به نحوه استفاده از چارچوب ۷S مک کینزی در چند مرحله خواهیم پرداخت:
- تجزیه و تحلیل هر مؤلفه مدل۷S
در اینجا نحوه انجام مرحله به مرحله آن آورده شده است:
- از وسط شروع کنید و ارزشهای مشترک را تجزیه و تحلیل کنید. این مرحله باید به شما کمک کند تا مشخص کنید آیا درک روشنی از جایی که شرکت شما میخواهد در آینده باشد، دارید یا خیر.
- به عناصر سخت (استراتژی، ساختار و سیستم) بروید.
- با عناصر نرم (مهارتها، کارکنان و سبک) پایان دهید.
میتوانید از سوالات زیر در طول فرآیند بررسی خود استفاده کنید:
استراتژی:
- چگونه باید برای حل مشکل خاص کسب و کاری پیش برویم؟
- استراتژی ما و اولویتهای آن چیست؟
- چگونه به اهداف استراتژیک خود دست خواهیم یافت؟
- چگونه در بازار رقابت میکنیم؟ تواناییهای رقابتی ما چیست؟
- سازمان چگونه به تغییرات در تقاضای مشتری یا محیط کسبوکار پاسخ میدهد؟
ساختار:
- سازمان ما چگونه سازماندهی شده است؟
- روابط گزارشدهی و کاری چگونه ساختار یافتهاند (سلسله مراتبی، سیلوها و…)؟ چه کسی به چه کسی گزارش میدهد؟
- کارمندان ما چگونه با استراتژی همسو هستند؟
- تیمهای ما چگونه با اهداف مشترک همسو و همکاری میکنند؟
- فرآیند تصمیمگیری ما چگونه است؟ آیا از طریق تمرکززدایی، توانمندسازی، غیرمتمرکزسازی و … است؟
- سازمان چگونه اطلاعات را به اشتراک میگذارد (رسمی و غیررسمی)؟
سیستمها:
- آیا میتوانیم استراتژی را با سیستم کسب و کاری موجود اجرا کنیم یا باید سیستم جدیدی توسعه دهیم؟
- چگونه پیشرفت و عملکرد را پیگیری میکنیم؟
- چه فرآیندها و دستورالعملهای داخلی برای حفظ مسیر داریم؟
ارزشهای مشترک:
- چه اصولهایی به ما کمک میکنند به اهداف خود برسیم؟
- چه چیزی باعث میشود کاری را که انجام میدهیم به روشی که انجام میدهیم انجام دهیم؟
- چشمانداز ما برای آینده چیست؟ ماموریت ما برای رسیدن به آنجا چیست؟
- ارزشهای اصلی ما چیست؟ چگونه آنها را در فعالیتهای روزانه خود گنجاندهایم؟
مهارتها:
- قویترین مهارتهای ما در سازمان چیست؟ نقاط ضعف ما چیست؟
- چگونه قصد داریم شکاف مهارتی را پر کنیم؟ چه مهارتهایی مورد نیاز است؟
- آیا مجموعه مهارتهای کارمند فعلی برای این کار کافی است؟
- چگونه مهارتها را نظارت، ارزیابی و بهبود میدهیم؟
سبک:
- چه سبک رهبری و چه ویژگیهای فرهنگی به ما کمک میکند به یک هدف استراتژیک دست یابیم؟
- رویکرد مدیریتی فعلی ما چیست؟
- کارمندان ما چگونه به آن پاسخ میدهند؟
کارکنان
- آیا کاری هست که بتوانیم برای حمایت از رشد اعضای تیم خود انجام دهیم؟
- نیازهای فعلی نیروی کار چیست؟
- آیا شکافی در قابلیتها یا منابع مورد نیاز وجود دارد؟
- برنامه ما برای رفع این نیازها چیست؟
به یاد داشته باشید، ممکن است قبلاً بتوانید برخی از مشکلات را در سازمان خود شناسایی کنید. با این حال، برخی از مشکلات ممکن است کمتر آشکار باشند. تمرینی مانند این میتواند به شما کمک کند درک بهتری از تمام مسائلی که بر همراستایی و اثربخشی سازمانی تأثیر میگذارند، داشته باشید.
بیشتر بخوانید:ماتریس جذابیت/مزیت چیست؟
۲. شناسایی مناطقی که با چشمانداز و استراتژی شما همسو نیستند
یافتههای خود را مرور کنید و از آنها برای یافتن شکافها و ناسازگاریها در سازمان استفاده کنید و فهرستی از این مسائل موجود ایجاد نمایید. “اگر میخواهید به ماه بروید، باید فاصلهای را که برای رفتن از اینجا به آنجا نیاز دارید، درک کنید.” – تیبو مسکی، مدیر عامل، هاینکن علاوه بر این، با سایر ذینفعان کلیدی صحبت کنید و نظرات آنها را در مورد حوزههای مختلف کسبوکار و فرآیندهای سازمان خود جویا شوید.
“وقتی مردم را درگیر میکنید، وقتی نظر آنها را میپرسید، احساس میکنند تمایل بیشتری به اجرای واقعی آن در آینده دارند.” – ایلانا روزن، مدیر استراتژی و رئیس نوآوری سازمانی در اولد نوی.
بیشتر بخوانید: بیانیه چشم انداز
۳. تعریف حالت مطلوب
سپس باید همراستایی ایدهآل سازمان را شناسایی و بیان کنید. از هر “S” عبور کنید و از این سوال استفاده کنید: “برای اجرای استراتژی خود، چه تغییری باید در هر عنصر ایجاد کنیم؟”. این مورد احتمالاً نیاز به تحقیقات بیشتر و مشورت با متخصصان خارجی برای درک اینکه یک طراحی سازمانی بهینه چگونه میتواند به نظر برسد و موانع احتمالی که ممکن است در راه آن وجود داشته باشد، خواهد داشت. به یاد داشته باشید، حالت “ایدهآل” شما باید با اهداف استراتژیک بلندمدت شرکت، مکالمات با نقشآفرینان و سایر تحلیلهای داخلی مطابقت داشته باشد. پس از اتمام، همه چیز را مرور کنید و مطمئن شوید که با چشمانداز و استراتژی شرکت شما همسو است.
بیشتر بخوانید: برنامه عملیاتی چیست؟
۴. تهیه برنامه مدیریت تغییر
تجزیه و تحلیل مدل ۷S بدون ترسیم یک برنامه اقدام مدیریت تغییر ارزشی ندارد. سازمان شما به یک نقشه راه واضح برای رسیدن به جایی که باید باشد نیاز دارد. بدون آن، یا فرصتهای رشد را از دست خواهید داد یا همچنان راکد خواهید ماند. به عنوان بخشی از این مرحله، اهداف استراتژیک، پروژههای کلیدی یا ابتکارات و شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) خود را به وضوح تعریف کنید. یک برنامه عملیاتی را با مالکان که مسئول اجرای آن خواهند بود، همراستا کنید. این رویکرد مشارکتی در صورتی که میخواهید حمایت را جلب کنید و حفظ انگیزه را حفظ کنید، ضروری است. برنامهریزی استراتژیک بسته به اندازه سازمان و فرآیندهای موجود شما میتواند چالشبرانگیز باشد.
بیشتر بخوانید: شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟
۵. اجرای برنامه خود
اکنون زمان آن رسیده که برنامههای خود را به واقعیت تبدیل کنید. اجرا مهمترین مرحله در فرآیند تغییر است. انجام درست آن منجر به تغییرات تأثیرگذار و کمک به سازمان شما برای رسیدن به نقاط عطف مهم خواهد شد. انجام اشتباه آن به معنای تأخیر، نتایج ضعیف و شکست خواهد بود. اما اجرای استراتژی در یک محیط کسبوکار پیچیده میتواند دشوار باشد. به خصوص اگر ابزارهای مناسبی برای همسو کردن تلاشها، اطمینان از پاسخگویی و مدیریت ابتکارات تغییر نداشته باشید.
بیشتر بخوانید: برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
۶. پیشرفت خود را نسبت به اهداف تعیین شده بررسی کنید
اگر میخواهید ابتکار تغییر شما حداکثر تأثیر را داشته باشد، نظارت بر پیشرفت حیاتی است. عملکرد تیمها و پروژههای خود را به طور مداوم بررسی کنید تا اطمینان حاصل کنید که سازمان شما دائماً همسو و در مسیر درست است.
۷. در صورت نیاز، برنامهها و استراتژی خود را تطبیق دهید
هر استراتژی خوبی تغییر، تکرار و تطبیق خواهد کرد. از تغییر برنامهها و رویکرد خود در حین پیشرفت نترسید. استفاده از بینشها، دانش و اطلاعات جدید برای بهبود رویکرد شما مهم است. با پیشرفت سازمان شما به سمت اهداف خود، باید برنامهها را تنظیم یا مجدداً متمرکز کرد.
بیشتر بخوانید: تعریف دقیق ذی نفع یا ذینفعان چیست؟ تحلیل ذینفعان در سازمان و پروژه چگونه انجام می شود؟
مثال مدل ۷S مککینزی چیک فیل ای (Chick-fil-A)
چیک فیل ای یک رستوران فست فود محبوب با بیش از ۲۰۰۰ شعبه در ایالات متحده، کانادا و بریتانیا است. در اینجا مثالی از نحوه ظاهر مدل ۷S مککینزی برای چیک فیل ای آورده شده است:
ساختار
- یک فرانچایز فست فود متعلق به خانواده خصوصی.
- شرکتهای تابعه کاملاً متعلق که به رستورانهای فرانچایز تأمین میکنند.
- رستورانهای فردی چیک فیل ای توسط فرانچایزها مالکیت و اداره میشوند.
- صاحبان فرانچایز (اپراتورها) عملیات روزمره را در فروشگاههای خود مدیریت میکنند.
استراتژی
- وقتی صحبت از رشد میشود، چیک فیل ای استراتژی توسعه بازار را دنبال میکند. آنها با استفاده از فرانچایزینگ در حال گسترش به بازارهای جدید با محصولات موجود هستند.
- آنها همچنین با افتتاح مکانهای جدید در خارج از ایالات متحده، از جمله کانادا و بریتانیا، گسترش بینالمللی را دنبال میکنند.
- آنها قصد دارند وارد بازارهای جدیدی مانند آسیا شوند.
سیستم
- کسبوکار فرانچایز و صدور مجوز با دفاتر مرکزی برای مدیریت ابتکارات استراتژیک گسترده.
- کنترل شرکتی بر تولید مواد غذایی و کانالهای توزیع.
- یک فرآیند بررسی دقیق برای همه صاحبان احتمالی فرانچایز.
ارزشهای مشترک
- ارزشهای مسیحی و خانوادگی نقش بزرگی در هویت شرکتی چیک فیل ای بازی میکنند. به عنوان مثال، تمام رستورانهای چیک فیل ای در روزهای یکشنبه تعطیل هستند.
- ارزشهای اصلی چیک فیل ای نیز نقش بزرگی در شکلدهی فرهنگ، کار و تجربه مشتری آنها ایفا میکنند:
“ما با هم بهتر هستیم.”
“ما برای خدمت کردن اینجا هستیم.”
“هدفمحور هستیم.”
“دنبال چیز بعدی هستیم.”
- این ارزشها حضور و رویکرد آنها را در صنعت فست فود هدایت میکند. و ثابت میکند که ارزش سرمایهگذاری را دارد. چیک فیل ای یکی از محبوبترین زنجیرههای فست فود در آمریکا است و به ارائه بهترین خدمات مشتری معروف است.
مهارتها
- این شرکت به شدت در ارتقای مهارت صاحبان فرانچایز از طریق آموزش، پشتیبانی و سرمایهگذاری سرمایهگذاری میکند.
آنها همچنین به اعضای کارکنان فرصتهایی برای رشد و حرکت به سمت نقشهای جدید میدهند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹، چیک فیل ای به کارمندان ۱۵.۳ میلیون دلار بورسیه تحصیلی اعطا کرد.
سبک
- چیک فیل ای در صنعت فست فود به خاطر سبک مدیریت منحصر به فرد و اعتمادی که به صاحبان فرانچایز دارد، شناخته شده است.
- به خاطر سبک مدیریت خدمتگزار خود شناخته شده است.
- دفتر مرکزی به عنوان “مرکز پشتیبانی” شناخته میشود.
- فرانچایزها به عنوان “اپراتور” و کارمندان به عنوان “اعضای تیم” شناخته میشوند.
کارکنان
چیک فیل ای بیش از ۱۷۰۰۰۰ عضو تیم، اپراتور و کارمند را نمایندگی میکند. این نحوه کار است:
- شرکت: استراتژی، صدور مجوز، توسعه کسبوکار، بازاریابی، انطباق و منابع انسانی.
- صاحبان فرانچایز: مدیریت کسبوکار، عملیات و مدیریت افراد.
- کارکنان رستوران: آمادهسازی غذا، خدمات جلوی میز، روابط مشتری، نظافت و مدیریت تیم.
اکنون بیایید نگاهی به مدل ۷S در عمل بیندازیم…
مثال بالا نشان میدهد که عملیات چیک فیل ای هماهنگ و کارآمد است. اما اگر چیک فیل ای تصمیم به ورود به بازار جدید با محصول جدیدی بگیرد چه اتفاقی میافتد؟ به خاطر مثال، بیایید واقعیت این را نادیده بگیریم که چنین استراتژی تنوعبخشی بر اساس ماتریس آنسوف یک حرکت جسورانه و پرخطر خواهد بود. با استفاده از مدل ۷S، ممکن است متوجه شوند که فاقد کارکنان مدیریتی مناسب برای کمک به آنها در این گذار هستند. از نظر کارکنان، آنها باید افرادی را با مهارتها و تجربه مناسب برای پر کردن این شکافها استخدام کنند. با نگاهی به مهارتها، ممکن است حتی متوجه شوند که صاحبان فرانچایز و کارکنان رستوران به آموزش اضافی نیاز دارند زیرا محصول جدید به فرآیندها و گردش کار جدید نیاز دارد. استراتژی نیز حوزه دیگری است که باید در نظر بگیرند. استراتژی آنها باید تغییر کند و حتی ممکن است به رویکرد جدیدی برای برنامهریزی استراتژیک نیاز داشته باشد. آنها همچنین ممکن است متوجه شوند که رویکرد فعلی آنها برای اجرای استراتژی به اندازه کافی سریع نیست و اگر میخواهند از رقبا پیشی بگیرند و مرتبط بمانند، باید تغییر کند. چارچوب ۷S رهبران را مجبور میکند تکالیف خود را انجام دهند و شکافهایی را شناسایی کنند که میتواند منجر به اجرای استراتژی ناموفق شود. به عنوان یک رهبر، نمیخواهید در آن ۹۰٪ از استراتژیهایی که شکست میخورند باشید.
بیشتر بخوانید: ماتریس محصول/بازار انسوف چیست؟
مزایای مدل ۷S مککینزی چیست؟
مزایای اصلی چارچوب مدل ۷S عبارتند از:
- تأثیر گستردهتر تغییرات بر سازمانها را نشان میدهد.
- فرآیند برنامهریزی و اجرای ابتکارات تغییر را ساده میکند.
- به همسو کردن بخشهای مختلف واحدهای کسب و کاری در دورههای تغییر کمک میکند.
- برای انواع مختلف ابتکارات تغییر مفید است.
معایب مدل ۷S مککینزی چیست؟
معایب مدل ۷S عبارتند از:
- استفاده موثر از آن نیاز به تحقیق و مقایسه زیادی دارد.
- تأثیر محیط خارجی بر کسبوکارها را نادیده میگیرد.
بیشتر بخوانید: ادغام و تملک
چه زمانی از چارچوب ۷S مک کینزی استفاده کنید
زمانی باید از این ابزار استفاده کنید که مطمئن باشید همه عوامل را در شناسایی و هدف قرار دادن شکاف استراتژی – اعم از عناصر سخت و نرم – در نظر گرفته اید. چارچوب ۷S مک کینزی در موقعیتهای بسیار متنوعی کاربرد دارد که در آن درک نحوه کار بخشهای مختلف یک سازمان با هم مفید است. می توان از آن به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری در مورد استراتژی آینده شرکت استفاده کرد. این چارچوب همچنین میتواند برای بررسی اثرات احتمالی تغییرات آتی در سازمان یا همسو کردن بخشها و فرآیندها در طول ادغام یا تملک، نوآوری، تحول دیجیتال و توسعه بازار استفاده شود. عناصر چارچوب ۷S مک کینزی همچنین می توانند با تیم ها یا پروژه های فردی استفاده شوند.
بیشتر بخوانید:ماتریس رشد/سهم چیست؟
چه زمانی باید مراقب بود
این چارچوب برای پرسیدن سوالات درست، مفید است ولی برای پاسخ دادن به آنها، کمتر مفید خواهد بود. تغییر استراتژی ها آسان تر از فرهنگ سازمانی، ارزش ها و افراد است.
تفاوت بین استراتژی سخت و استراتژی نرم چیست؟
استراتژیهای سخت شامل برنامهریزی، اجرا و نظارت بر سیستمها، فرآیندها و ساختارها است. مزایای این ابتکارات معمولاً واضح و قابل اندازهگیری است. استراتژیهای نرم بر تغییرات در سبک مدیریت، فرهنگ کاری و افراد متمرکز هستند.
بیشتر بخوانید: تجزیه و تحلیل SWOT
تفاوت بین مدل ۷S مککینزی و تحلیل SWOT چیست؟
تفاوت بین مدل ۷S مککینزی و تحلیل SWOT شامل تمرکز و رویکرد تحلیلی هر مدل است. مدل ۷S داخلینگر است و به هفت عنصری که بر عملکرد کسبوکار تأثیر میگذارند، نگاه میکند. SWOT هم داخلی و هم خارجینگر است و تأثیر بالقوه چهار عامل را بر سازمانها تحلیل میکند.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع چارچوب ۷S مک کینزی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
در گفتگو ها شرکت کنید.