OKR چیست؟ و نحوه ردیابی آن چگونه است؟
در این مقاله به موضوع نحوه ردیابی OKR پرداخته شده است؛ ضمن ارائه تعریفی از اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) و ذکر مزایای آن، به چگونگی پیادهسازی OKR و نحوه پیگیری و ردیابی آن با استفاده از روشهای مختلف اشاره شده است. در ادامه نیز نحوه انتخاب نرمافزار OKR و مثالهایی در زمینه OKRهای مختلف به تفصیل سخن رفته است و در نهایت تفاوت بین اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) و شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در آخر نیز میتوانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقدمهای بر OKR
تصور کنید شرکتی در حال تجربه یک بحران است. فروش کاهش یافته است، رضایت مشتری رو به افول گذاشته، یا شاید هم تیمها در هماهنگی با یکدیگر دچار مشکل شدهاند. این شرکت، مانند بسیاری از سازمانهای دیگر، به دنبال راهحلی برای بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف بلندمدت خود است. یکی از ابزارهای قدرتمندی که میتواند به این سازمان کمک کند، روش اهداف و نتایج کلیدی (OKR) است. OKR یک چارچوب مدیریتی است که به سازمانها کمک میکند تا اهداف خود را به صورت روشن و قابل اندازهگیری تعریف کنند و سپس با تعیین نتایج کلیدی، پیشرفت خود را به سمت این اهداف دنبال کنند.
این سازمان قصد دارد تا با استفاده از OKR؛ چالشهای موجود را شناسایی کند و با تجزیه و تحلیل دقیق وضعیت فعلی، ریشههای مشکل را پیدا کند. اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خود را تعیین کند تا با تمرکز بر نتایج مطلوب، مسیر حرکت خود را مشخص کند. نتایج کلیدی را تعریف کند و با تعیین شاخصهای قابل اندازهگیری، پیشرفت خود را به صورت مستمر ارزیابی کند. تیمها را همسو کند تا با ایجاد یک دید مشترک، همه اعضای سازمان را به سمت اهداف مشترک سوق دهد. انعطافپذیری را افزایش دهد و با توانایی تنظیم اهداف و نتایج کلیدی، به تغییرات محیطی پاسخ دهد. در ادامه، به بررسی دقیقتر چگونگی استفاده از OKR در سازمان و نحوه پیادهسازی، بررسی و پیگیری آن، خواهیم پرداخت.
OKR چیست؟
اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) مخفف عبارت انگلیسی (Objectives and Key Results) میباشد که یک چارچوب مدیریتی است و به سازمانها کمک میکند تا اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خود را به صورت روشن و قابل اندازهگیری تعریف کنند و پیشرفت خود را به سمت این اهداف دنبال کنند. این روش به سازمانها اجازه میدهد تا تمرکز خود را بر روی مهمترین اهداف قرار دهند، پیشرفت خود را به صورت دقیق اندازهگیری کنند و همه اعضای سازمان را به سمت یک هدف مشترک سوق دهند.
اهداف (Objectives): اهداف بیانگر چیزی است که میخواهیم به دست آوریم؛ در واقع اهداف، مقاصد بلندمدت و کیفی سازمان هستند، آنها بلندپروازانه، الهامبخش و قابل درک هستند. از طرفی نیز انعطافپذیر هستند، در واقع اهداف میتوانند در طول زمان تغییر کنند، اما باید با چشمانداز کلی سازمان همسو باشند.
نتایج کلیدی (Key Results): نتایج کلیدی، معیارهای کمی هستند که نشان میدهند تا چه اندازه به اهداف نزدیک شدهایم. آنها باید قابل اندازهگیری، قابل دستیابی و مرتبط با اهداف باشند.
مثال:
تسلا (Tesla)، شرکتی که صنعت خودروسازی را متحول کرد، از روش OKR برای رسیدن به اهداف بلندپروازانه خود استفاده کرده است. تسلا با استفاده از OKR توانسته است به رشد سریع و موفقیت چشمگیری دست یابد. این شرکت اکنون یکی از ارزشمندترین شرکتهای جهان است و به عنوان پیشرو در صنعت خودروهای برقی شناخته میشود.
هدف اصلی تسلا:
- تسریع گذار جهانی به انرژی پایدار از طریق تولید خودروهای الکتریکی مقرون به صرفه و جذاب.
نتایج کلیدی تسلا:
- افزایش تولید سالانه خودروها: تسلا با ساخت کارخانههای جدید و بهبود فرآیند تولید، به هدف افزایش تولید سالانه خودروهای خود رسید.
- کاهش هزینه باتری: یکی از بزرگترین چالشهای خودروهای برقی، هزینه بالای باتری است. تسلا با تحقیق و توسعه در زمینه باتری، موفق شد هزینه باتری را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
- گسترش شبکه سوپرشارژر: تسلا با گسترش شبکه سوپرشارژر خود، اضطراب رانندگان در مورد مسافت قابل پیمایش خودروهای برقی را کاهش داد.
- معرفی محصولات جدید: تسلا با معرفی محصولات جدید مانند کامیون برقی و شاسیبلند، به تنوع محصولات خود افزود و به بازارهای جدید نفوذ کرد.
تسلا با رعایت این موارد به اهداف خود دست یافته است:
- تمرکز بر نوآوری: تسلا با سرمایهگذاری عظیم در تحقیق و توسعه، به طور مداوم محصولات و فناوریهای جدید را معرفی کرده است.
- فرهنگ سازمانی قوی: تسلا فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری و چابکی را ایجاد کرده است که به کارمندان اجازه میدهد تا ایدههای جدید خود را پیاده کنند.
- رهبری قوی: ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، با رهبری قوی و دیدگاه بلندمدت خود، تیم تسلا را به سمت موفقیت هدایت کرده است.
نکات کلیدی از داستان تسلا: - OKR برای شرکتهای نوآورانه بسیار مفید است و شرکتهایی که در صنایع در حال تغییر فعالیت میکنند، میتوانند با استفاده از OKR به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهند.
- OKR به ایجاد تمرکز بر اهداف بلندمدت کمک میکند و با تعریف نتایج کلیدی، شرکتها میتوانند بر روی اهداف بلندمدت خود تمرکز کنند و از حاشیهها دور شوند.
- OKR به ایجاد شفافیت در سازمان کمک میکند و با اشتراکگذاری اهداف و نتایج کلیدی، همه اعضای سازمان از پیشرفتهای یکدیگر آگاه میشوند.
مزایای OKR
جان دوئر (John Doerr) در مصاحبهای با مجله هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) در سال ۲۰۱۸، در مورد کتاب خود، Measure What Matters (یکی از محبوب ترین کتابها در مورد چارچوب OKR)، که روششناسی مدیریت و نقش OKRs در یک شرکت را بررسی مینماید، بحث کرد. دوئر به پنج مزیت OKR یا “قدرتهای فوق العاده” اشاره کرد: تمرکز، همراستایی، تعهد، ردیابی و کشش که مخفف عبارت FACTS را تشکیل میدهند. با استفاده از OKR، تیمها میتوانند با تعریف واضح اهداف، ردیابی و اندازهگیری نتایج و کسب این مزایا، اهداف خود را تعیین و به آنها دست یابند.
- تمرکز
با وجود اینکه دوئر تعداد بهینه OKRها را سه یا چهار مورد میپندارد، پیشنهاد میکند که بیش از هفت OKR درنظر گرفته نشود. هنگامی که فقط چند هدف وجود دارد، اولویتبندی کارهای لازم، تصمیمگیری در مورد مهمترین اهداف و پایبندی به یک جدول زمانی آسانتر است.
- هم راستایی
بسیاری از شرکتها با هدف هم راستایی شروع به استفاده از OKRها میکنند، به این معنی که همه در این چشم انداز و نتایج حاصل سرمایه گذاری کرده اند. حفظ وحدت تیمها، به جای اینکه افراد در سیلوهای (Silos) مستقل کار کنند یا در جهات مختلف حرکت کنند، به معنای احتمال بالاتر موفقیت است.
- تعهد
ایجاد یک چارچوب همسو و متمرکز نیازمند تعهد است که باید از بالا شروع شود و به پایین جریان یابد. برای اینکه هر عضو تیم بتواند به درستی پیشرفت را پیگیری کند، به نقاط عطف کلیدی برسد و انتظارات را برآورده کند، باید پاسخگویی و شفافیت وجود داشته باشد.
- ردیابی
اندازهگیری OKRها با استفاده از ردیابی با معیارهایی که توسط نتایج کلیدی نوشته شده تعریف میشوند، ساده میشود. جلسات هفتگی منظم برای بررسی پیشرفت و رفع هر گونه مشکل تضمین میکند که هم راستایی در جای خود باقی میماند.
- کشش
هدف کشش این است که کسب و کارها اهداف و نتایج کلیدی چالش برانگیزی را تعیین کنند، در حالی که میدانند به احتمال زیاد از هدف خود کوتاه میآیند. روش کشش دوئر این است که نرسیدن به هر هدفی اشکالی ندارد و با گذشت زمان، شرکتها به ساختن نتایج کلیدی گذشته خود ادامه خواهند داد و هر چه بیشتر به جلو حرکت خواهند کرد.
مراحل پیادهسازی OKR:
- تعیین اهداف: اهداف بلندمدت و کوتاهمدت سازمان را مشخص کنید. اهداف باید چالشبرانگیز، الهامبخش و قابل درک برای همه اعضا بوده و با استراتژی کلی سازمان نیز همراستا باشند.
- تعریف نتایج کلیدی: برای هر هدف، نتایج کلیدی مشخص و قابل اندازهگیری تعیین کنید که به طور مستقیم به هدف مرتبط بوده و قابل بررسی باشند.
- تخصیص مسئولیتها: برای هر نتیجه کلیدی، فرد یا تیمی مسئول تعیین کنید و مطمئن باشید که همه افراد درک درستی از نقش خود در دستیابی به اهداف دارند.
- نظارت بر پیشرفت: به صورت دورهای و منظم پیشرفت خود را نسبت به نتایج کلیدی ارزیابی کنید.
- بازبینی و اصلاح: در صورت نیاز، اهداف و نتایج کلیدی را بازبینی و اصلاح کنید.
- بازخورد و پاداش: موفقیتها جشن گرفته شود و به تلاشهای افراد پاداش داده شود.
بیشتر بخوانید: بیانیه چشم انداز
چگونه OKR را پیگیری کنیم؟
اگر پیشرفت استراتژی خود را پیگیری نکنید، نمیتوانید آن را تطبیق دهید و هنگامی که یک چارچوب استراتژی مانند OKR را اتخاذ میکنید که به بررسیهای پیشرفت منظم متکی است، برای موفقیت آن به عادات سازمانی پایدار نیاز دارید و در غیر این صورت، نمیتوانید از مزایای خاص این چارچوب بهرهمند شوید. بسیاری از شرکتهایی که تلاش میکنند چارچوب اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) را اجرا کنند، انتظار زیادی از آن دارند در حالی که فرآیندهای پشتیبانی کمی و یا حتی هیچ پشتیبانی ایجاد نمیکنند. اهداف و نتایج کلیدی (OKRs)، اگرچه قدرتمند هستند، اما یک راه حل عالی برای کمبود یک استراتژی خوب نیستند. قبل از تصمیم گیری برای استفاده از آنها، باید بدانید که چه چیزی می خواهید به دست آورید. باید از خود بپرسید: “چرا این چارچوب را انتخاب می کنم؟” اگر در مورد جهت استراتژیک خود نامشخص هستید، بعید است که تمام پتانسیل اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) را آزاد کنید. چه دوست داشته باشید چه نه، ۹۰% اجرای موفقیتآمیز اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) قبل از هر تصمیم واحد شروع میشود. این مورد با انتظارات درست شروع میشود.
برای این که بتوان اهداف و نتایج کلیدی را پیگیری نمود، ابتدا باید به این موارد توجه داشت:
- اهداف الهامبخشی بنویسید که مبتنی بر مزایا باشد؛ نه پروژهها، ویژگیها یا معیارها. به عنوان مثال، یک تیم محصول نباید اهداف مبتنی بر خروجی را تعریف کند (مانند راهاندازی ۲ ویژگی بزرگ تا پایان سه ماهه) بلکه مزایایی را در نظر بگیرید که میخواهند مشتری به لطف فناوری جدیدی که قصد ساخت آن را دارند، از آن لذت ببرد، پس سعی کنید به دنبال اهداف کیفی باشید.
- نتایج کلیدی جامعی بنویسید که بر نتیجه توجه داشته باشد نه نقاط عطف یا وظایف متمرکز. ابتکارات عملی بنویسید که خاص باشند، این بخشی اختیاری از چارچوب OKR است که اکثر شرکتها وقت خود را برای آن تلف نمیکنند. اگر اهداف و نتایج کلیدی با یکدیگر و با استراتژی همسو باشند، ابتکارات خود به خود از پس خود برمیآیند. نباید انتظار داشته باشید که شما یا تیمتان در اولین تلاش خود OKRهای عالی بنویسید این یک تمرین سخت و اغلب غیر شهودی است که نیاز به تمرین و آزمایش زیادی دارد تا درست انجام شود.
- مسئولان را تعیین کنید زیرا مسئولیت به اجرا سرعت میبخشد. به عنوان مثال، هر بار که یک مورد جدید ایجاد میکنید، میتوانید مسئول و همکاران بالقوهای تعیین کنید، با این کار، اعضای تیم درک روشنی از مسئولیتهای خود و هم تیمیهای خود دارند. این افزایش دید پذیری به افراد کمک میکند تا بیشتر همکاری کنند، ایدهها را به اشتراک بگذارند و به دستاوردهای خود افتخار کنند.
- سادگی نهایت پیچیدگی است، اگر میخواهید ردیابی و گزارشدهی خود را به طور بینظیری تحت تأثیر قرار دهید، آن را بسیار ساده نگه دارید. سیستمهای امتیازدهی پیچیدهای که برای اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) اعمال شوند، آسیب بیشتری نسبت به سود دارند. در اجرای اولیه خود، اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) فقط دو مقدار داشتند: ۰ و ۱. صفر به معنای عدم دستیابی به هدف (بدون توجه به اینکه چقدر نزدیک بود) و یک به معنای موفقیت است. میتوانید استدلال کنید که این رویکرد تلاش و پیشرفت را به درستی نشان نمیدهد. بهتر است از یک سیستم سبز، زرد و قرمز استفاده کنید که OKRها را بر اساس مقادیر از پیش تعیین شده اندازهگیریهای آنها ارزیابی میکند.
بیشتر بخوانید: ابتکارات استراتژیک
فرض کنید مجموعه OKR تیم بازاریابی شما شامل این دو نتیجه کلیدی است:
- افزایش پایپلاین واجد شرایط به میزان ۴۰% (اندازه گیری شده در ریال)
- افزایش ترافیک به صفحه دمو به میزان ۶۰% (اندازه گیری شده در بازدیدهای منحصر به فرد صفحه)
در واقع نمیتوان ریال را با بازدیدهای منحصر به فرد صفحه مقایسه کرد. به جای تبدیل دو معیار در یک مقیاس ثابت بین صفر و یک، مقادیر هر کدام را تعیین کنید که آنها را با عنوان در معرض خطر (قرمز)، عقب (زرد) یا در مسیر (سبز) برچسب گذاری کند.
در این مثال :
- افزایش پایپلاین واجد شرایط به میزان ۴۰%
در معرض خطر است زمانی که کمتر از ۱۰% باشد
عقب است زمانی که بین ۱۰% و ۳۵% باشد
در مسیر است زمانی که بیش از ۳۵% باشد - افزایش ترافیک به صفحه دمو به میزان ۶۰%
در معرض خطر است زمانی که کمتر از ۲۰% باشد
عقب است زمانی که بین ۲۰% و ۵۰% باشد
در مسیر است زمانی که بیش از ۵۰% باشد
به این ترتیب، میتوانید با یک نگاه پیشرفت فعلی را درک کنید. با این حال، یک نکته وجود دارد، راهاندازی چنین سیستمی و بهروز نگه داشتن آن میتواند ساعات و انرژی ارزشمندی را از اعضای کلیدی تیم (یا رهبران) بگیرد اگر از ابزارهایی مانند اکسل و پاورپوینت استفاده کنید. بررسیهای منظم را برنامهریزی کنید، هنگام تعیین ریتم عادت در بررسی خود، دو عامل مهم را در نظر داشته باشید:
- تجربه تیم شما
- نوسان محیط کسب و کار شما
اگر تیم شما در تعیین اهداف و شاخص کلیدی عملکرد (KPI) بیتجربه است، احتمالاً برای سازگاری اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) با پیشرفت و فعالیتهای روزمره هر عضو تیم، به تکرارهای مکرر و مربیگری گسترده نیاز دارید. در تیمهای با تجربه تر، یک ریتم هفتگی یا دو هفتهای نیز میتواند کار کند. اگر محیط کسب و کار شما ناگهان تغییر کند و با عدم قطعیت زیادی مواجه شوید، آزمایش و تکرارهای سریع به شما کمک میکنند تا پیشبینیکنید و از راه حل بهینه کمک بگیرید. به عنوان مثال، “چگونه آماده میشوید وقتی نمیدانید برای چه چیزی آماده شوید؟” همانطور که مدیر تأمین جهانی در تسکو (Tesco)، میگوید، این شرکت با برگزاری جلسات بررسی بسیار مکرر با تیمهای خود توانست قفسهها را پر نگه دارد.
در صورت نیاز، با قاطعیت اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) را تنظیم کنید زیرا کوتاه مدت و ناپایدار هستند. بنابراین به هیچ یک از آنها بیش از حد وابسته نشوید. اگر هر جلسه بررسی منجر به تغییری شود – بزرگ یا کوچک – آن را بپذیرید. با مجموعه گستردهای از نتایج کلیدی و اهداف مختلف آزمایش کنید و OKRها را بین تیمها به اشتراک بگذارید تا همسویی و همکاری لازم را انجام دهید. فقط یادتان باشد فرضیههای خود را پیگیری کنید، چه چیزی درست شد و چه چیزی بین جلسات از مسیر خارج شد. به این ترتیب، میتوانید به نسخههای مفیدتر OKRهای خود بازگردید.
بیشتر بخوانید: اهداف و نتایج کلیدی
نحوه بررسی OKR با قانون K.I.D.S.یا (Keep It Dead Simple)
آن را ساده نگه دارید، فرآیندهای مفصل هیچ فایدهای برای شما نخواهند داشت. چیزی که شما نیاز دارید ساختار و گفتگوهای صادقانه قدیمی خوب است. انجام صحیح اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) سخت است، بنابراین شما به تمرین و بازتاب نیاز دارید. جلسات بررسی منظم در تمام سطوح سازمان را برقرار کنید اما به یاد داشته باشید که جلسات بدون دستور کار فقط زمان را هدر میدهند. برای ساختار آنها آزمایش کنید تا آنها را متناسب با فرهنگ خود قرار دهید، بسته به اندازه کسب و کار شما و مقیاسی که اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) را در آن پیادهسازی کردهاید، باید گزارشدهی را خودکار کنید یا حداقل یک رویکرد قالببندی شده را اتخاذ کنید و میتوانید برای کمک به خودکارسازی از نرمافزار اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) استفاده کنید.
در طول این فرآیند، به دنبال سه چیز باشید:
- اعمال قانون K.I.D.S.
اگر موارد را پیچیده کنید، ناامید خواهید شد و احتمالاً یک یا دو بینش را از دست خواهید داد. با چیزی به سادگی یک فرمت بله یا خیر یا یک سیستم سبز، زرد، قرمز برای ارزیابی پیشرفت شروع کنید؛ سپس، قدم به قدم عمیقتر شوید.
- پیشرفت در اهداف
اگر در جهت اهداف بزرگ پیشرفت نمیکنید، نتایج کلیدی، ابتکارات و تلاش فعلی را ارزیابی کنید. گاهی اوقات، این سه مورد با هم تناسب ندارند و شما نیاز به بازتعریف آنها دارید.
- اهمیت اهداف و نتایج کلیدی
اگر مردم، تیمها، بخشها و جهان نتوانند اهداف خود را برآورده کنند، اما شما همچنان به رشد یا پیشرفت دست یابید، پس اهمیت اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) را به چالش بکشید. ممکن است به تمرین بیشتر نیاز داشته باشید.
نحوه انتخاب نرمافزار OKR
با وجود تمام انتخابهای موجود در بازار، پیشبینی اینکه کدام نرمافزار اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) بهترین تناسب را با نیازها و فرهنگ شما دارد، دشوار است. بنابراین، ما چند ویژگی کلیدی را فهرست کردهایم که هنگام ارزیابی یک چارچوب اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) باید به دنبال آنها باشید.
- در دسترس بسیاری از افراد است: پیگیری OKRهای شما نباید کار تعداد کمی از افراد باشد. شما میخواهید یک منبع واحد واقعی برای اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) و استراتژی خود داشته باشید که همه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
- از پذیرش در مقیاس بزرگ پشتیبانی میکند: اگر کسبوکار شما با اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) بیتجربه است، بهتر است از نرمافزار کوچک شروع کنید و پس از نشان دادن موفقیت آن را گسترش دهید. آشنا شدن با نرمافزار اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) که برای تیمهای کوچکتر کار میکند اما میتواند به همان راحتی از تعداد بسیار بیشتری از افراد مراقبت کند، برای انتقال روانتر به پذیرش در مقیاس بزرگ ضروری است.
- قابل تنظیم است: هنگامی که در پیادهسازی چارچوب اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) انعطافپذیر هستید، به نرمافزاری نیاز دارید که به رویکردهای شما چیزی اضافه کند، نه نرمافزاری که محدودیتهای آن رویکرد شما را سختتر کند. این امر در مورد همه چیز مربوط به استراتژی، از خودکارسازی گزارشدهی تا برنامهریزی استراتژیک قابل تنظیم، صدق میکند.
- بررسی را تسهیل میکند: اگر برای گزارش پیشرفت خود نیاز به استفاده بیش از چند ابزار دارید، در حال اضافه کردن اصطحکاک به فرآیندی هستید که باید مانند یک اسکیتسوار در یک دریاچه یخزده جریان داشته باشد. نرمافزاری که انتخاب میکنید باید در مرکز جلسات بررسی شما باشد تا به بحث متمرکز و تصمیمات آگاهانه شما کمک کند.
بیشتر بخوانید: تعریف برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ انواع روش ها و مدل های برنامه ریزی استراتژیک کدامند؟
مثالهای OKR بازاریابی
هدف: تبدیل شدن به یک منبع برتر در لینکدین (LinkedIn) برای محتوای حسابداری.
- نتایج کلیدی: شناسایی ۲۰ ایده محتوا و موضوع جدید تا ۳۱/۰۱.
- نتایج کلیدی: تا پایان سه ماهه چهارم، ۲۰۰۰ دنبال کننده ارگانیک دریافت کنید.
- نتایج کلیدی: تا شروع سه ماهه اول سال آینده، یک تیم بازاریابی اختصاصی برای کانال لینکدین بسازید.
- نتایج کلیدی: نرخ تعامل را هر ماه ۲.۲% افزایش دهید.
- نتایج کلیدی: با همکاری با ۳ نفر از افراد تأثیرگذار لینکدین، آگاهی از برند را افزایش دهید.
هدف: دو برابر کردن ترافیک ارگانیک به وب سایت.
- نتایج کلیدی: تا پایان سال، سرعت وب سایت را ۱۰% بهبود ببخشید.
- نتایج کلیدی: نرخ پرش را در چهار ماه آینده ۱۲% کاهش دهید.
- نتایج کلیدی: هر ماه هفت قطعه محتوای بهینه شده برای سئو تولید کنید.
- نتایج کلیدی: تا پایان سه ماهه چهارم، وبلاگ را برای تجربه کاربری بهتر بازطراحی کنید.
هدف: قرار دادن برند ما در رادار بازار (آگاهی از برند).
- نتایج کلیدی: ۱۰۰۰۰۰ بازدیدکننده ارگانیک به وب سایت در سه ماهه.
- نتایج کلیدی: امسال برند خود را در ده رویداد ملی، کنفرانس یا نمایشگاه جاده ای به نمایش بگذارید.
- نتایج کلیدی: در ۱۲ ماه آینده، ۲۰۰۰ MQL تولید کنید.
- نتایج کلیدی: امسال نرخ تبدیل ۱۳% را برای MQL های خود به دست آورید.
مثالهای OKR فروش
هدف: افزایش فروش محصولات سطح بالا.
- نتایج کلیدی: ساختار جدید مشوقهای فروش برای محدوده سطح بالا در تیرماه.
- نتایج کلیدی: تا پایان سه ماهه اول، یک مشارکت جدید در بازار برقرار کنید.
- نتایج کلیدی: تا اواسط مرداد ۱۴۰۴، بازسازی کامل مواد فروش.
هدف: افزایش فروش در بخش سازمانی.
- نتایج کلیدی: تا پایان سال، ده مشتری جدید (میانگین اندازه معامله >100 میلیون) را ببندید.
- نتایج کلیدی: در سه ماهه اول و دوم، ۳ فروشنده با تجربه فروش سازمانی استخدام کنید.
- نتایج کلیدی: امسال شرکت خود را در شش رویداد بزرگ صنعت به نمایش بگذارید.
مثالهای OKR مالی
هدف: بهینه سازی فرآیندهای بودجه بندی
- نتایج کلیدی: تا شروع سه ماهه بعد، یک حسابدار استخدام کنید.
- نتایج کلیدی: اطمینان حاصل کنید که امور مالی هر ماه به روز هستند.
- نتایج کلیدی: تا پایان این سه ماهه، نرم افزار حسابداری را پیاده سازی کنید.
هدف: ساده سازی مزیت رقابتی هزینه شرکت
- نتایج کلیدی: هر سه ماهه سه حوزه برتر را شناسایی کنید که هزینه کسب و کار را افزایش میدهند.
- نتایج کلیدی: نسبت هزینه عملیاتی کمتر از ۶۰% تا پایان سال ۱۴۰۳.
- نتایج کلیدی: بر اساس تولید درآمد، هر شش ماه یک بار تخصیص بودجه را بررسی کنید.
مثالهای OKR منابع انسانی
هدف: ایجاد یک تجربه بدون استرس ورود به کار برای کارمندان جدید.
- نتایج کلیدی: تا پایان سه ماهه دوم، تمام SOPها (ویدئوها، راهنماها و جلسات آموزشی) را مستند کنید.
- نتایج کلیدی: تا پایان شهریور، دستورالعملها و قالبهای ورود به کار را برای پنج بخش توسعه دهید.
- نتایج کلیدی: قبل از دوره پذیرش بعدی، مالکیت ورود به کار را به یک مدیر منابع انسانی اختصاص دهید.
هدف: ایجاد انگیزه در کارمندان برای ماندن (حفظ کارمند).
- نتایج کلیدی: بین بهمن و اسفند، یک نظرسنجی داخلی در مورد مزایای کارمندان انجام دهید.
- نتایج کلیدی: نرخ جدایی کارمندان در طول سال کمتر از ۵%.
- نتایج کلیدی: برای نظارت بر رضایت کارمندان و تعامل کارمندان، نظرسنجیهای ماهانه پالس انجام دهید.
- نتایج کلیدی: قبل از ۳۱ شهریور، حسابرسی ساختار جبران خسارت برای شش بخش.
هدف: بهبود دانش و تواناییهای سازمانی.
- نتایج کلیدی: انجام یک تحلیل شکاف مهارت سه ماهه.
- نتایج کلیدی: برنامه استخدام برای پر کردن شکافهای دانش در سازمان.
- نتایج کلیدی: استفاده از پلتفرم یادگیری مداوم توسط ۶۰% از افراد ما.
بیشتر بخوانید: تعریف دقیق مزیت رقابتی چیست؟
مثالهای OKR تیم موفقیت مشتری (Customer Success)
هدف: مشتریان خود را ترغیب کنید تا تعامل بیشتری با ما انجام دهند. (افزایش رضایت مشتری)
- نتایج کلیدی: نمره حفظ کاربر (URS) خود را ۲۵% بهبود بخشید.
- نتایج کلیدی: میانگین زمان پاسخ برای سوالات مشتری را ۳۳% کاهش دهید.
- نتایج کلیدی: از طریق بررسیهای ماهانه و نظرسنجیهای سه ماهه، رضایت مشتری را افزایش دهید.
- نتایج کلیدی: نمره خالص حامیان (NPS) را ۵۰% بهبود بخشید.
هدف: شرکتها را برای بهرهبرداری حداکثری از راهحل توانمند کنید.
- نتایج کلیدی: قبل از شروع سه ماهه دوم، ده سند و راهنمای پشتیبانی مشتری منتشر کنید.
- نتایج کلیدی: تا پایان سال، یک مجموعه ویدیویی برای پنج خط محصول ایجاد کنید.
- نتایج کلیدی: تمام اعضای تیم پشتیبانی مشتری در آزمون خدمات مشتری با نمره ۷۵% در سه ماهه سوم قبول شوند.
مثالهای OKR برای عملیات
هدف: بهبود انعطاف پذیری فناوری اطلاعات شرکت.
- نتایج کلیدی: ده ضعف فوری زیرساخت فناوری اطلاعات را شناسایی کنید.
- نتایج کلیدی: ۵% بهبود در هر تست استرس سه ماهه در ۱۶ ماه آینده.
- نتایج کلیدی: در ده ماه آینده، زمان خرابی سرور را ۷۵% کاهش دهید.
هدف: کاهش تأثیر نگهداری بر تولید.
- نتایج کلیدی: در ۱۸ ماه آینده، زمان خرابی تعمیر و نگهداری را ۲۵% کاهش دهید.
- نتایج کلیدی: هر سه ماهه مازاد استراتژیک را برنامه ریزی و اجرا کنید.
- نتایج کلیدی: تا پایان سه ماهه سوم، یک فرآیند جدید تعمیر و نگهداری پیشگیرانه ایجاد کنید.
مثال های OKR شرکت
هدف: تبدیل مشتریان به طرفداران شرکت.
- نتایج کلیدی: نرخ ارجاع محصول ۵۵%.
- نتایج کلیدی: تحقیق بازار با ۱۰۰۰ کاربر محصولات ما در سال ۱۴۰۳.
- نتایج کلیدی: نرخ بازگشت محصول کمتر از ۲%.
هدف: ساخت یک فرهنگ شرکتی که رقابت را از بین ببرد.
- نتایج کلیدی: ساختار جدید مشوقهایی که قبل از پایان سه ماهه دوم، کار سخت و نوآوری را پاداش میدهد.
- نتایج کلیدی: در چهار ماه آینده، جلسات ماهانه بین مردم و تیمهای رهبری ما.
- نتایج کلیدی: امتیازهای بالای رضایت کارمندان (۸۰%+) در طول سال.
بیشتر بخوانید: شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟
تفاوت بین OKR و KPI چیست؟
اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) و شاخص کلیدی عملکرد (KPI) تفاوتهای زیادی دارند. به طور خلاصه، OKRsها رویکرد جامعتری نسبت به شاخص کلیدی عملکرد (KPI) دارند. شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) پیشرفت را اندازهگیری میکنند. OKRsها اهداف را تعریف میکنند، تفکر نوآورانه را الهام میبخشند و پیشرفت را اندازهگیری مینمایند. برای درک نحوه ارتباط آنها، شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) میتوانند نتایج کلیدی (KRs) عالی و بالعکس باشند.
رویکرد معمول برای شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) معیارهای کسب و کاری است که پسنگر هستند و برای درک عملکرد گذشته مفید است اما ایدههای نوآورانهای برای آینده ایجاد نمیکند. برخی از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) برای ردیابی ضروری هستند اما ممکن است به دلیل اهداف تعیین شده شما در مجموعه اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) هیچ تیمی یا بخشی قرار نگیرند. شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) و اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) یکدیگر را تکمیل میکنند.
OKR را به روش درست اجرا کنید
اکنون که OKRهای عالی دارید، چگونه از آنها به طور موثر استفاده خواهید کرد؟ و چگونه پیشرفت و عملکرد را بدون آزار دادن تیم خود برای به روز رسانی های دستی هفتگی اندازهگیری خواهید کرد؟ اکسل، پاورپوینت و … افراد شما سزاوار بهترینها هستند بهتر است از پلتفرمی که به آنها کمک میکند تا اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) استراتژیک همسو با استراتژی شرکت ایجاد کنند و به نتایج کمک کنند، استفاده نمائید. در حالی که شما را در جریان آنچه کار میکند و چه چیزی کار نمیکند نگه میدارد. از یک پلتفرم اجرای استراتژی استفاده کنید، یک پلتفرم اجرای استراتژی یک ابزار ضروری در هر سازمانی است که در اجرای استراتژی و رشد کسب و کار موردی کاملا جدی است.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع OKR چیست؟ و نحوه ردیابی آن چگونه است؟ برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
در گفتگو ها شرکت کنید.