استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ

استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ

بسیاری از مردم نسبت به تبلیغات بدبین شده اند. گفته‌ای که در هر مکان قابل تصوری ظاهر می‌شود، ادعاهای مضحک می‌کند، با بدترین غرایز ما بازی می‌کند، و چیزهایی را که جالب‌تر و ضروری‌تر هستند کنار می‌زند. در دنیایی که از تبلیغات اشباع شده است، برای آنها سخت است که به هر یک از ادعاهایی که بازاریابان می کنند اعتماد کنند. این بدبینی اغلب زمانی که توصیه هایی برای محصولات از سوی دوستان یا اعضای خانواده ارائه می شود، از بین می رود. یک توصیه قابل اعتماد اعتبار بیشتری نسبت به یک تبلیغ دارد. به همین دلیل است که طبق تحقیقات نت پاپ، ۷۹ درصد از کاربران شبکه های اجتماعی از این سایت ها برای یافتن اطلاعات و توصیه هایی در مورد محصولات استفاده می کنند. تبلیغ‌کنندگان متوجه می‌شوند که می‌توانند از قدرت رسانه‌های اجتماعی و سایر ابزارهای اینترنتی برای بازاریابی غیرمستقیم برای مشتریان خود استفاده کنند. هنگامی که آنها می توانند مردم را تشویق کنند تا در مورد محصولات خود به صورت آنلاین صحبت کنند و آنها را توصیه کنند، این تبلیغ کنندگان مزیت منحصر به فردی نسبت به رقبای خود به دست می آورند.

 

استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ شامل بازاریابی محصولات و خدمات برای کسانی است که بر چیزهایی که دیگران می خرند تسلط دارند. این نفوذ بازار معمولاً از تخصص، محبوبیت یا شهرت یک فرد ناشی می شود. بازاریابی برای مخاطبان اینفلوئنسر مشابه بازاریابی دهان به دهان است، اما به طور اکید بر توصیه‌های صریح متکی نیست (به بازاریابی دهان به دهان مراجعه کنید). تأثیر می تواند از طیف وسیعی از مکان ها باشد. هر شخص، گروه، برند یا مکانی می تواند به طور بالقوه یک اینفلوئنسر باشد. به عنوان مثال، افراد مشهور اغلب برای بازاریابی محصولات مورد استفاده قرار می گیرند، زیرا آنها بسیار مورد احترام و قابل مشاهده هستند. وقتی یک سلبریتی از محصولی استفاده می‌کند، سازنده آن محصول در معرض دید قرار می‌گیرد و احترامی که از تأیید افراد مشهور ناشی می‌شود (به بازاریابی با افراد مشهور مراجعه کنید).

وبلاگ نویسان به اینفلوئنسرهای مهم تبدیل شده اند زیرا آنها را معتبر می دانند و دنبال کنندگان وفاداری دارند. وقتی یک وبلاگ نویس محصولی را توصیه می کند، نسبت به تبلیغات سنتی قابل اعتمادتر به نظر می رسد. با استفاده از اینفلوئنسرها، شرکت‌ها می‌توانند از بسیاری از بدبینی و شکی که به پیام‌های بازاریابی مستقیم معطوف می‌شود، اجتناب کنند. این شکل از بازاریابی منحصر به فرد است زیرا به جای مشتری، نیازهای اینفلوئنسر را جلب می کند. شرکت ها باید به اینفلوئنسرها احترام بگذارند و روابط باز و ارگانیکی برای اینفلوئنسر ایجاد کنند تا محصولی را تایید کند. این ممکن است شامل دسترسی اینفلوئنسر به محصولی که به زودی منتشر خواهد شد، یا دعوت از اینفلوئنسر برای بازدید حضوری از شرکت باشد.

تنها اشکال عمده اینفلوئنسر مارکتینگ این است که به اندازه بازاریابی سنتی قابل کنترل نیست. در حالی که برخی از اینفلوئنسرها تنها به تصویر مثبت یک محصول می افزایند، اینفلوئنسرهایی که با مشکلات قانونی مواجه می شوند یا از انظار عمومی خارج می شوند ممکن است بر شانس موفقیت یک محصول تأثیر منفی بگذارند. اگر اینفلوئنسرهایی که از محصولات استفاده می کنند، آنها را نادرست معرفی کنند یا رد کنند، بازاریابان باید برای مقابله با پیامدهای منفی آماده شوند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی اطلاعاتی چیست؟

 

نمونه هایی از استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ

شراب ردوود کریک (Redwood Creek) – شراب‌ساز یک پلتفرم اجتماعی به نام بلیز د تریل (Blaze the Trail) ایجاد کرد که به جایگاه برند، به عنوان فردی متعهد به پایداری و زندگی طبیعی کمک کرد. این پلتفرم دارای اطلاعات عمیق در مورد شراب سازی و شامل جلسات پرسش و پاسخ با شراب سازان است. با ارائه انبوهی از اطلاعات در مورد شراب در زمینه تصویر مورد نظر برند، ردوود کریک توانست پیامی را که شراب خواران تأاینفلوئنسر منتشر می کنند کنترل کند.
لا سنسه بیف(La Cense Beef) – به منظور آموزش مصرف کنندگان در مورد مزایای گوشت گاو تغذیه شده با علف، تولید کننده گوشت یک وب سایت با اطلاعاتی در مورد حرکت و کشاورزی پایدار به طور کلی راه اندازی کرد. آنها همچنین با وبلاگ نویسان غذاخوری که در بین خریداران گوشت لذیذ نفوذ دارند، تماس گرفتند. با آسان کردن این فرایند برای وبلاگ نویسان جهت تحقیق و نوشتن در مورد مزایای لا سنسه بیف، آنها توانستند پیام برند خود را منتشر کنند.
ماکارونی باریلا (Barilla)– این شرکت بسته‌های «آشپزخانه آزمایشی» را ارسال کرد که حاوی پاستا، سس و سایر محصولات باریلا برای میزبانی یک مهمانی شام بود. همان گیرندگان سپس غذا را طبخ کردند، آن را برای دوستان خود سرو کردند و عکس های واقعی از گردهمایی را در یک وب سایت آپلود کردند. این راهی برای انتشار ارگانیک در مورد ماکارونی باریلا بود. عکس‌های ارسال شده برای ایجاد تبلیغاتی با ظاهری معتبر که مشتریان واقعی باریلا را نشان می‌داد، استفاده شد.
جنرال موتورز (General Motors)- این خودروساز یک وب سایت انحصاری راه اندازی کرد که دسترسی آن به “GM Insiders” محدود بود. اینها مشتریانی بودند که دانش، سابقه و علاقه عمیقی به بسیاری از برندهای نمادین جنرال موتورز داشتند. این وب‌سایت اخبار، پیشنهادات، و نگاه‌های پنهانی را به نمایش گذاشت. جنرال موتورز با ارائه خدمات به این بخش پرشور از پایگاه مشتریان خود، توانست آنها را تشویق کند که درمورد خودروهای خود با دوستان و خانواده صحبت کنند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی دم بلند چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده می کنند؟

طبق گفته انجمن بازاریابی دهان از دهان (http://womma.org/)، برندها هر روز ۳.۳ میلیارد بار در آمریکا ذکر می شوند. مردم در مورد همه چیز از غذاهای میان وعده گرفته تا ماشین آلات صنعتی صحبت می کنند. هر کسب و کاری، صرف نظر از صنعتی که در آن فعالیت می کند، می تواند از ایجاد مکالمه پیرامون محصولات خود بهره مند شود. (به Buzz Marketing مراجعه کنید) کسب و کارهای کوچک ممکن است از استراتژی های آنلاین ارزان قیمت برای ارتباط با اینفلوئنسرها استفاده کنند. یک رستوران جدید می تواند مشتریان را تشویق کند تا نظرات خود را به صورت آنلاین بنویسند. یک شرکت محوطه سازی می تواند یک وبلاگ باغبانی مفید راه اندازی کند. نفوذ به همان اندازه که در سطح ملی قدرتمند است در سطح محلی نیز قدرتمند است.

شرکت های بزرگتر استراتژی های بازاریابی اینفلوئنسر جامعی را توسعه می دهند که در سراسر پلتفرم ها گسترش می یابد. آنها می توانند شراکت های گران قیمتی را با افراد مشهور یا برندهای دیگر تشکیل دهند تا به موقعیت محصولات خود کمک کنند (به بازاریابی سلبریتی مراجعه کنید). یک شرکت نوشیدنی انرژی‌زا را در نظر بگیرید که می‌خواهد برای مخاطبان جوان‌تر بازاریابی کند. آنها می توانستند اسپانسر یک اسنوبردسوار شوند و در مسابقات نوشیدنی رایگان پخش کنند. این راهی برای جذب مخاطبان جوانی است که بر دوستان و همکلاسی های خود تأثیر می گذارد. برای شرکت‌های بزرگ‌تر، اینفلوئنسر مارکتینگ باید تلاشی جامع و مداوم باشد زیرا آنها روابط اینفلوئنسر موجود را حفظ می‌کنند.

نمودار استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ

 

استراتژی های موثر اینفلوئنسر مارکتینگ

مرتبط ترین اینفلوئنسرها را شناسایی کنید – ابزارهای دیجیتالی مانند SocMetrics و Appinions تجزیه و تحلیل چشم انداز رسانه های اجتماعی را برای تأثیرگذارترین پروفایل ها بر اساس جغرافیا، طبقه بندی یا سایر داده های جمعیتی برای شرکت ها آسان می کند.
با اینفلوئنسرها رابطه برقرار کنید – قبل از اینکه از آنها بخواهید از یک محصول یا شرکت حمایت کنند، سعی کنید با یک اینفلوئنسر رابطه برقرار کنید. یک پیام ساده در فیس بوک یا توییتر می تواند به جذب یک اینفلوئنسر جدید احتمالی برای شرکت کمک کند.
ترجیحات اینفلوئنسرهای خود را بیابید – محتوا و مطالب تبلیغاتی را به اینفلوئنسرها در قالبی که برای آنها راحت تر است ارائه دهید، چه فرمت چاپی، ویدیویی، صوتی یا فرمت های دیگر.
از مقررات پیروی کنید – FTC ایجاب می کند که همه و همه اتصالات مادی افشا شود. ابزارهای آنلاین ساده، فرآیند افشا را ساده و بدون درز می کنند.
دسترسی به محتوا را آسان کنید – اگر اینفلوئنسرها به راحتی در وبلاگ ها، صفحات فیس بوک و سایر پورتال های خود ادغام شوند، احتمال بیشتری وجود دارد که محتوا را با دنبال کنندگان خود به اشتراک بگذارند. ابزارهای آنلاین مانند SocialChorus توزیع محتوا را برای شرکت ها آسان می کند.
از سایت‌های کوچک شبکه‌های اجتماعی غافل نشوید – زمانی که به رسانه‌های اجتماعی فکر می‌کنید، این تمایل وجود دارد که فقط به فیس‌بوک، یوتیوب و توییتر فکر کنید. اما اینستاگرام ۳۰ میلیون کاربر دارد و در حال رشد است. سایت های شبکه های اجتماعی کوچک نیز می توانند انتظار نفوذ قابل توجهی داشته باشند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی اجازه ای چیست؟

 

چگونه یک برنامه استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ ایجاد می شود؟

اولین قدم یک برنامه بازاریابی تأثیرگذار، تعیین اهداف برای کمپین است. به طور معمول، اهداف اینفلوئنسر مارکتینگ اغلب کمتر در مورد افزایش فروش و بیشتر در مورد افزایش سر و صدا و آگاهی عمومی است. قبل از تماس با هر اینفلوئنسر، یک شرکت باید اهداف خود را با عبارات قابل اندازه گیری تعریف کند و دقیقاً آنچه را که امیدوار است انجام دهد، مشخص کند. پس از تعیین اهداف، شرکت باید با تحقیق در مورد جمعیت شناسی و بازارهای هدف، تأثیرگذارانی را که می خواهند با آنها تماس بگیرند، شناسایی کند. جستجوهای ساده در گوگل و فیس بوک می تواند نشان دهد که چه کسی بر مصرف کنندگان تأثیر دارد. به عنوان مثال، جستجوی اتومبیل‌ها نتایجی را برای وبلاگ‌های خودرو، بررسی‌های خودرو، و وب‌سایت‌های علاقه‌مندان نشان می‌دهد. شرکت های تحقیقاتی بازار خدماتی را ارائه می دهند که به بازاریابان کمک می کند تا مشخص کنند مشتریانشان بیشتر تحت تأثیر چه کسانی هستند. این شرکت باید تصمیم بگیرد که چه تعداد اینفلوئنسر را می‌خواهد هدف قرار دهد و سپس آن‌هایی را انتخاب کند که به بهترین نحو اهداف کمپین را برآورده می‌کنند.

سپس شرکت‌ها شروع به تجزیه و تحلیل اینفلوئنسرهایشان می‌کنند که کجا جمع می‌شوند، مخاطبانشان چه کسانی هستند و چه نوع پیامی را منتشر می‌کنند. مطالعه دقیق ترجیحات اینفلوئنسرها باعث می شود بعداً به آنها دسترسی پیدا کنید. هنگامی که شرکت آماده تماس با اینفلوئنسر است، آنها از طریق رسانه های اجتماعی یا سایر روش های غیررسمی ارتباط برقرار می کنند. هدف ایجاد یک رابطه ارگانیک است که کاملاً مبتنی بر تأیید و فروش نباشد. اینفلوئنسرهایی که با آنها محترمانه رفتار می شود، مدافعان واقعی شرکت هایی می شوند که درباره آنها می نویسند.

بازاریابان باید هر چند ماه یکبار اهداف را برای ردیابی موفقیت یا شکست برنامه تأثیرگذار بررسی کنند. اگر برنامه ای اثر مطلوب را نداشته باشد، شرکت ها باید به طرق مختلف با تأثیرگذاران جدید ارتباط برقرار کنند. اینفلوئنسرهایی که موثر باقی می مانند باید مورد محاکمه قرار گیرند تا به حمایت از شرکت در وبلاگ ها و وب سایت های خود ادامه دهند.

چه کسانی در استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ آورده شده است.

مدیر بازاریابی رسانه های اجتماعی

مدیران بازاریابی رسانه های اجتماعی از ابزارهایی مانند فیس بوک، یوتیوب و توییتر برای بازاریابی محصولات و خدمات یک شرکت استفاده می کنند. استفاده از رسانه های اجتماعی برای ارتباط با مشتریان، تشویق تبلیغات و ایجاد تصاویر برند، مسئولیت آنها خواهد بود. شرکت های بزرگتر تیم های کاملی از بازاریابان دارند که با رسانه های اجتماعی کار می کنند.

مدیر برند

مدیران برند، همه تبلیغات را حول یک برند واحد هدایت و نظارت می کنند. وظیفه آنها ایجاد هویت برای یک برند و سپس تقویت آن هویت از طریق تبلیغات و ارائه محصول جدید است. اینفلوئنسر مارکتینگ اغلب به عنوان بخشی از برندسازی استفاده می‌شود، زیرا تصویر اینفلوئنسر به محصولاتی که آنها تأیید می‌کنند منتقل می‌شود.

طراح تعاملی

طراحان تعاملی رابط هایی را ایجاد می کنند که در وب سایت ها، برنامه های تلفن همراه و برنامه های رایانه ای استفاده می شوند. هر زمان که یک مشتری از طریق فناوری با یک شرکت تعامل داشته باشد، تجربه او توسط یک طراح تعاملی هدایت می شود.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

2 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *