انتشار نوآوری چیست؟
در این مقاله به موضوع نظریه انتشار نوآوری پرداخته ایم. در ابتدا ضمن ارائه تعریفی از نظریع انتشار نوآوری، به درک منطق و مفهوم آن نیز اشاراتی نمودیم. در ادامه به اهمیت، مراحل پذیرش و محدودیت های انتشار نوآوری پرداخته ایم و در نهایت برای فهم بیشتر مطالب مثال هایی در این زمینه نیز شرح داده ایم. با خواندن این مقاله می توانید به فهم مناسبی در زمینه انتشار نوآوری دست پیدا کنید. در آخر می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقدمه ای بر نظریه انتشار نوآوری
نظریه انتشار نوآوری (DOI)، که توسط ای. ام. راجرز (E.M. Rogers) در سال ۱۹۶۲ توسعه یافت، یکی از قدیمیترین نظریههای علوم اجتماعی است. این نظریه از حوزه ارتباطات سرچشمه گرفته و توضیح میدهد که چگونه با گذشت زمان، یک ایده یا محصول، شتاب میگیرد و در یک جمعیت یا سیستم اجتماعی خاص منتشر یا پخش میشود. نتیجه نهایی این انتشار این است که افراد، به عنوان بخشی از یک سیستم اجتماعی، یک ایده، رفتار یا محصول جدید را میپذیرند. پذیرش به معنای این است که فرد کاری را متفاوت از آنچه قبلاً انجام میداده، انجام میدهد؛ مثلاً خرید یا استفاده از یک محصول جدید، کسب و انجام یک رفتار جدید و…. کلید پذیرش این است که فرد باید ایده، رفتار یا محصول را جدید یا نوآورانه درک کند. از طریق این درک است که انتشار امکانپذیر میشود.
نظریه انتشار نوآوری چیست؟
نظریه انتشار نوآوری فرضیهای است که نحوه گسترش پیشرفتهای تکنولوژیکی و سایر پیشرفتها در جوامع و فرهنگها، از معرفی تا پذیرش گسترده را تشریح میکند. این نظریه تلاش میکند تا توضیح دهد که چگونه و چرا ایدهها و روشهای جدید پذیرفته میشوند، از جمله اینکه چرا پذیرش ایدههای جدید میتواند در طول دورههای طولانی گسترش یابد.
نحوه ارتباط نوآوریها با بخشهای مختلف جامعه و نظرات ذهنی مرتبط با نوآوریها عوامل مهمی در سرعت انتشار یا گسترش آن هستند. این نظریه اغلب هنگام توسعه استراتژی بازاریابی برای محصولات جدید و توسعه سهم بازار توسط شرکتها مورد اشاره قرار میگیرد. پذیرش یک ایده، رفتار یا محصول جدید یعنی “نوآوری” به طور همزمان در یک سیستم اجتماعی اتفاق نمیافتد؛ بلکه یک فرآیند است که برخی افراد نسبت به دیگران بیشتر مستعد پذیرش نوآوری هستند. پژوهشگران دریافتهاند که افرادی که زودتر یک نوآوری را میپذیرند، ویژگیهای متفاوتی نسبت به افرادی که دیرتر یک نوآوری را میپذیرند، دارند. هنگام ترویج یک نوآوری برای یک جمعیت هدف، درک ویژگیهای جمعیت هدف که به پذیرش یا عدم پذیرش نوآوری کمک میکند، مهم است. ایدههای جدید در نظریه انتشار نوآوری میتوانند چیزهایی مانند ایدهها، فناوریها، کالاها، خدمات یا رفتارها باشند.
نظریه انتشار نوآوری بخشی از ادغام نظریههای جامعهشناختی قبلی در مورد تغییر رفتار توسعه یافت. عواملی که بر سرعت انتشار نوآوری تأثیر میگذارند عبارتند از ترکیب روستایی و شهری در جمعیت یک جامعه، سطح تحصیلات جامعه و میزان صنعتیسازی و توسعه. جوامع مختلف احتمالاً نرخ پذیرش متفاوتی دارند؛ نرخی که اعضای یک جامعه یک نوآوری جدید را میپذیرند. نرخ پذیرش برای انواع مختلف نوآوری متفاوت است. به عنوان مثال، یک جامعه ممکن است اینترنت را سریعتر از اتومبیل پذیرفته باشد به دلیل هزینه، دسترسی و آشنایی با تغییر تکنولوژیکی.
منطق نظریه انتشار نوآوری
پذیرش یک محصول، خدمات یا ایده جدید یک پدیده یک شبه نیست، این اتفاق همزمان در همه افراد یک سیستم اجتماعی رخ نمیدهد. طبق تحقیقات، مصرفکنندگانی که زودتر یک نوآوری را میپذیرند، ویژگیهای متفاوتی نسبت به کسانی که دیرتر یک نوآوری را میپذیرند، نشان میدهند. بنابراین، برای بازاریابان، درک ویژگیهای هر بخش که به پذیرش یا عدم پذیرش یک نوآوری کمک میکند، مهم است. برخی از زمینههایی که نظریه انتشار نوآوری در آنها کاربرد دارد، شامل؛ بازاریابی و بهداشت عمومی، زمینههای دیگر که نظریه انتشار نوآوری در آنها استفاده شده است شامل کشاورزی، کار اجتماعی، ارتباطات و عدالت کیفری است.
بیشتر بخوانید: برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات (IT)
درک نظریه انتشار نوآوری
این نظریه گذر یک ایده جدید را از طریق مراحل پذیرش توسط افراد مختلفی که در شروع یا استفاده از ایده جدید شرکت میکنند، توضیح میدهد. پنج دسته پذیرنده مشخص شده است و اگرچه اکثریت جمعیت عمومی تمایل دارند در دستههای میانی قرار بگیرند، اما درک ویژگیهای جمعیت هدف همچنان ضروری است. هنگام ترویج یک نوآوری، استراتژیهای مختلفی برای جذب دستههای مختلف پذیرندگان استفاده میشود. افراد اصلی در نظریه انتشار نوآوری عبارتند از:
- نوآوران: مشخصه آنها کسانی هستند که میخواهند اولین کسانی باشند که نوآوری را امتحان میکنند.
- پذیرندگان اولیه: مشخصه آنها کسانی هستند که با تغییر و پذیرش ایدههای جدید راحت هستند.
- اکثریت اولیه: مشخصه آنها کسانی هستند که قبل از افراد متوسط نوآوریهای جدید را میپذیرند. با این حال، برای پذیرش این نوآوری، نیاز به شواهدی است که نشان دهد نوآوری کار میکند.
- اکثریت دیررس: مشخصه آنها کسانی هستند که نسبت به تغییر بدبین هستند و فقط پس از پذیرش و پذیرش عمومی نوآوری توسط اکثریت جمعیت، آن را میپذیرند.
- پایین دست ها: مشخصه آنها کسانی هستند که بسیار سنتی و محافظهکار هستند – آنها آخرین کسانی هستند که تغییر به فناوریهای جدید را انجام میدهند. این دسته سختترین دسته برای جذب است.
راجرز توزیع پنج دسته پذیرنده را به شرح زیر ارائه میکند: نوآوران ۲.۵ درصد اول گروه را تشکیل میدهند که یک نوآوری را میپذیرند، پس از آن ۱۳.۵ درصد به عنوان پذیرندگان اولیه، ۳۴ درصد به عنوان اکثریت اولیه، ۳۴ درصد به عنوان اکثریت دیررس و در نهایت، ۱۶ درصد به عنوان عقبماندگان. توجه داشته باشید که اندازه دسته عقبماندگان بسیار بزرگتر از دسته نوآوران در انتهای مقابل طیف است. در ادامه به شرح و توضیح بیشتر هر دسته خواهیم پرداخت:
- نوآوران (Innovators): این افراد علاقهمند به اولین تجربه یک نوآوری هستند. آنها جسورند و به ایدههای جدید علاقه دارند. این افراد بسیار مایل به ریسکپذیری هستند و اغلب اولین کسانی هستند که ایدههای جدیدی را توسعه میدهند.آنها ریسکپذیر، بیتفاوت به قیمت و قادر به مقابله با درجه بالایی از عدم قطعیت هستند. نوآوران برای موفقیت هر محصول یا خدمات جدیدی حیاتی هستند، زیرا به پذیرش بازار آن کمک میکنند. به عنوان مثال، افرادی که شب را بیرون از یک سینما میمانند تا اولین کسانی باشند که اولین نمایش یک فیلم را خریداری میکنند، نوآور محسوب میشوند. تقریباً هیچ کاری برای جذب این جمعیت لازم نیست.
- پذیرندگان اولیه (Early Adopters): این افراد رهبران افکار عمومی را نشان میدهند. آنها از نقشهای رهبری لذت میبرند و فرصتهای تغییر را می پذیرند. آنها از قبل نیاز به تغییر را درک کردهاند، بنابراین در پذیرش ایدههای جدید بسیار راحت هستند. استراتژیهای جذب این جمعیت شامل راهنماهای عملی و برگههای اطلاعاتی در مورد پیادهسازی است. آنها برای متقاعد شدن به تغییر نیازی به اطلاعات ندارند. در واقع پذیرندگان اولیه کسانی هستند که به اندازه نوآوران ریسکپذیر نیستند و معمولاً قبل از خرید منتظر میشوند تا محصول یا خدمات مورد نظر برخی از نظرات را دریافت کند. پذیرندگان اولیه به عنوان تأثیرگذار یا رهبران عقیده شناخته میشوند و اغلب به عنوان الگو در سیستم اجتماعی خود تلقی میشوند. بنابراین، اگر پذیرندگان اولیه یک محصول یا خدمات کم باشند، احتمالاً تعداد کل افرادی که محصول یا خدمات را میپذیرند نیز کم خواهد بود. افرادی که چند روز صبر میکنند و قبل از تماشای فیلم مدتی را صرف خواندن نقد و بررسی میکنند، پذیرندگان اولیه محسوب میشوند.
- اکثریت اولیه (Early Majority): این افراد به ندرت رهبر هستند، اما ایدههای جدید را قبل از افراد متوسط پذیرفتهاند. با این حال، آنها معمولاً نیاز دارند تا ببینند که نوآوری کار میکند قبل از اینکه مایل به پذیرش آن باشند. استراتژیهای جذب این جمعیت شامل داستانهای موفقیت و شواهد اثربخشی نوآوری است. اما این افراد اکثریت بازار را تشکیل میدهند؛ ۳۴%. اکثریت اولیه ریسکپذیر نیستند و معمولاً تا زمانی که یک محصول یا خدمات توسط یک همتای مورد اعتماد آزمایش یا استفاده شود، منتظر میمانند. این افراد محتاط هستند و میخواهند چیزهایی را بخرند که ثابت شده کار میکنند. افرادی که پس از چند هفته انتشار یک فیلم و دریافت نظرات خوب و کسب سود در باکس آفیس به تماشای آن میروند، اکثریت اولیه هستند.
- اکثریت دیرهنگام (Late Majority): این افراد نسبت به تغییر بدبین هستند و تنها پس از اینکه اکثریت آن را امتحان کردهاند، یک نوآوری را میپذیرند. استراتژیهای جذب این جمعیت شامل اطلاعات در مورد تعداد افرادی که نوآوری را امتحان کرده و با موفقیت پذیرفتهاند، است. در واقع اکثریت دیرهنگام نیز درصد قابل توجهی از بازار را تشکیل میدهند. اکثریت دیر هنگام آخرین گروه بزرگ مصرف کنندگانی هستند که وارد بازار میشوند. آنها محافظهکار تلقی میشوند و اغلب از نظر فناوری خجالتی، بسیار حساس به قیمت، بدبین و محتاط در خرید هستند. علاوه بر این، اکثریت دیر هنگام اغلب تحت فشار همسالان قرار میگیرند تا محصول یا خدمات را خریداری کنند. افرادی که منتظر هستند تا یک فیلم به صورت آنلاین یا در نتفلیکس در دسترس قرار گیرد، اکثریت دیر هنگام محسوب میشوند.
- پاییندستها (Laggards): این افراد به سنت وابسته هستند و بسیار محافظهکار هستند. آنها نسبت به تغییر بسیار بدبین هستند و سختترین گروه برای جذب هستند. استراتژیهای جذب این جمعیت شامل آمار، درخواستهای ترسناک و فشار از سوی افراد در گروههای پذیرنده دیگر است. پایین دست آخرین کسانی هستند که یک محصول یا خدمات جدید را میپذیرند. آنها از تغییر متنفرند و ممکن است تا زمانی که دیگر در دسترس نباشند، به محصولات یا خدمات سنتی متکی باشند. به عبارت دیگر، آنها معمولاً فقط زمانی فناوری جدید را میپذیرند که عملاً مجبور شوند. پایین دست شاید در نهایت یک فیلم پرفروش را زمانی که در تلویزیون شبکه پخش میشود تماشا کنند.
به طور کلی، نوآوران و پذیرندگان اولیه پذیرای احتمال ریسک ناشی از امتحان کردن نوآوریها، فناوریها یا ایدههای جدید هستند. از سوی دیگر، عقبماندگان ریسکگریز هستند و به روشهای سنتی خود پایبند می باشند. در نهایت، ادغام یک نوآوری در جامعه اصلی، انجام زندگی روزمره و کار بدون آن را برایشان غیرممکن میکند. در نتیجه، آنها مجبور میشوند شروع به استفاده از آن کنند.
بیشتر بخوانید: تعریف نوآوری چیست؟ مدیریت نوآوری چگونه انجام میشود؟
اپل (Apple) یکی از برجستهترین شرکتهایی است که به دلیل نوآوریهای پی در پی خود شناخته شده است. این شرکت با معرفی محصولات جدیدی مانند آیفون، آیپد و مکبوک، استانداردهای جدیدی در صنعت فناوری ایجاد کرده است.
۱. نوآوران (Innovators) اولین افرادی هستند که یک نوآوری را میپذیرند. آنها به فناوری علاقهمند هستند، ریسکپذیرند و از منابع مالی کافی برخوردارند.
در اپل: افرادی که اولین نسل آیفون را خریداری کردند و به دنبال آخرین فناوریهای اپل بودند.
۲. پذیرندگان اولیه (Early Adopters) پس از نوآوران، این افراد نوآوری را میپذیرند. آنها در جامعه خود نفوذ دارند و بهعنوان رهبران نظر شناخته میشوند.
در اپل: افرادی که با معرفی هر نسل جدید آیفون، آن را پیشخرید میکنند و به دوستان و آشنایان خود توصیه میکنند.
۳. اکثریت اولیه (Early Majority) قبل از اینکه اکثریت مردم یک نوآوری را بپذیرند، این گروه آن را میپذیرند. آنها تمایل دارند قبل از تصمیمگیری، نظرات دیگران را جویا شوند.
در اپل: افرادی که پس از مشاهده موفقیت آیفون در بین دوستان و آشنایان خود، تصمیم به خرید آن میگیرند.
۴. اکثریت دیرهنگام (Late Majority) پس از اینکه اکثریت مردم یک نوآوری را پذیرفتهاند، این گروه آن را میپذیرند. آنها نسبت به تغییر مقاومت میکنند و تنها زمانی نوآوری را میپذیرند که از سودمندی آن مطمئن شوند.
در اپل: افرادی که تنها پس از کاهش قیمت آیفونهای قدیمی یا ارائه تخفیفهای ویژه، اقدام به خرید میکنند.
۵. پایین دست ها(Laggards) آخرین افرادی هستند که یک نوآوری را میپذیرند. آنها به سنتها پایبند هستند و به تغییر مقاومت میکنند.
در اپل: افرادی که همچنان از گوشیهای قدیمی استفاده میکنند و تمایلی به استفاده از فناوریهای جدید ندارند.
اهمیت انتشار نوآوری
نظریه انتشار نوآوری نرخ پذیرش یک محصول یا خدمات جدید توسط مصرف کنندگان را توضیح میدهد. بنابراین، این نظریه به بازاریابان کمک میکند تا روندهای رخ داده را درک کنند و به شرکتها در ارزیابی احتمال موفقیت یا شکست معرفی جدید خود کمک کنند. با استفاده از نظریه انتشار نوآوری، شرکتها میتوانند پیشبینی کنند که کدام نوع مصرفکننده محصول/خدمت خود را خریداری میکند و استراتژیهای بازاریابی مؤثری برای پیشبرد پذیرش از طریق هر دسته ایجاد کند.
مراحل پذیرش و انتشار نوآوری
مراحلی که یک فرد یک نوآوری را میپذیرد و انتشار آن انجام میشود، شامل:
- آگاهی از نیاز به نوآوری (آگاهی)
- علاقه
- تصمیمگیری برای پذیرش یا رد نوآوری (ارزیابی)
- استفاده اولیه از نوآوری برای آزمایش آن (آزمایش)
- ادامه استفاده از نوآوری است (پذیرش)
راجرز در نسخههای بعدی کتاب خود اینها را دانش، اقناع، تصمیم، اجرا و تأیید نامید.
عوامل موثر بر پذیرش انتشار نوآوری
پنج عامل اصلی وجود دارد که بر پذیرش یک نوآوری تأثیر میگذارند و هر یک از این عوامل تا حد مختلفی در پنج دسته پذیرنده نقش دارند.
- مزیت نسبی (Relative Advantage): میزان برتری یک نوآوری نسبت به ایده، برنامه یا محصولی که جایگزین میکند.
- سازگاری (Compatibility): میزان سازگاری نوآوری با ارزشها، تجربیات و نیازهای پذیرندگان بالقوه.
- پیچیدگی (Complexity): میزان دشواری درک و/یا استفاده از نوآوری.
- قابل آزمودن بودن (Triability): میزان امکان آزمایش یا تجربه نوآوری قبل از تعهد به پذیرش.
- قابل مشاهده بودن (Observability): میزان ارائه نتایج ملموس توسط نوآوری.
بیشتر بخوانید: مشاوره نوآوری
محدودیتهای نظریه انتشار نوآوری
چندین محدودیت در نظریه انتشار نوآوری وجود دارد، از جمله:
- بسیاری از شواهد این نظریه، از جمله دستههای پذیرنده، از حوزه بهداشت عمومی سرچشمه نگرفته است و به طور خاص برای اعمال بر پذیرش رفتارهای جدید یا نوآوریهای بهداشتی توسعه نیافته است.
- این نظریه رویکرد مشارکتی را برای پذیرش یک برنامه بهداشت عمومی تقویت نمیکند.
- این نظریه با پذیرش رفتارها بهتر عمل میکند تا ترک یا پیشگیری از رفتارها.
- این نظریه منابع فردی یا حمایت اجتماعی برای پذیرش رفتار جدید یا نوآوری را در نظر نمیگیرد.
این نظریه با موفقیت در بسیاری از زمینهها از جمله ارتباطات، کشاورزی، بهداشت عمومی، عدالت کیفری، کار اجتماعی و بازاریابی استفاده شده است. در بهداشت عمومی، نظریه انتشار نوآوری برای تسریع پذیرش برنامههای مهم بهداشت عمومی که معمولاً هدفشان تغییر رفتار یک سیستم اجتماعی است، استفاده میشود. به عنوان مثال، یک مداخله برای رسیدگی به یک مشکل بهداشت عمومی توسعه مییابد و این مداخله برای افراد در یک سیستم اجتماعی با هدف پذیرش (بر اساس نظریه انتشار نوآوری) ترویج میشود. موفقترین پذیرش یک برنامه بهداشت عمومی ناشی از درک جمعیت هدف و عوامل مؤثر بر میزان پذیرش آنها است.
موانع پذیرش در انتشار نوآوری چیست؟
در هر مرحله از فرآیند تصمیمگیری، ممکن است فردی تصمیم به عدم پذیرش یک نوآوری بگیرد، معمولاً به دلیل نوعی مانع. این موانع معمولاً استفاده یا ارزش نوآوری، خطر مرتبط با پذیرش چیزی جدید یا عوامل روانشناختی مانند انگ اجتماعی هستند.
مثالهایی از انتشار نوآوری
در حالی که نظریه انتشار نوآوری در اواسط دهه ۱۹۰۰ توسعه یافت، بیشتر فناوریهای جدید در پیشرفت بشری، چه چاپگر در قرن شانزدهم و چه اینترنت در قرن بیستم، مسیر مشابهی را برای پذیرش گسترده طی کردهاند. نظریه انتشار نوآوری به طور گسترده توسط بازاریابان برای ترویج پذیرش محصولات خود استفاده میشود.
- به عنوان مثال، بازاریابان میتوانند گروهی از افراد علاقهمند به محصول را پیدا کنند که در ازای به اشتراکگذاری گسترده آن، محصول را به صورت رایگان دریافت کنند. این پذیرندگان اولیه مسئول تبلیغ کاربرد آن برای مخاطبان اصلی هستند.
- یک مثال اخیر از این روش فیسبوک (Facebook) است. این شبکه اجتماعی به عنوان محصولی برای دانشجویان و متخصصان در موسسات آموزشی آغاز به کار کرد. با افزایش استفاده دانشجویان فراتر از مدرسه، این سایت رسانه اجتماعی به جامعه اصلی و فراتر از مرزها گسترش یافت.
- بازاریابی تأثیرگذار یکی دیگر از کاربردهای نظریه انتشار نوآوری است. تأثیرگذاران رسانههای اجتماعی اغلب توسط برندهایی با محصولات یا خدمات جدید تماس گرفته میشوند. این تأثیرگذاران به پذیرندگان اولیه تبدیل میشوند که از محصول جدید استفاده میکنند و در مورد آن پست میگذارند، آن را برای مخاطبان اصلی عادی میکنند و باعث گسترش استفاده از آن میشوند.
- نظریه انتشار نوآوری همچنین برای طراحی برنامههای بهداشت عمومی استفاده میشود. باز هم، گروهی از افراد به عنوان پذیرندگان اولیه یک فناوری یا روش جدید انتخاب میشوند و آگاهی در مورد آن را به دیگران گسترش میدهند. با این حال، محدودیتهای فرهنگی یا دسترسی افراد به منابع و حمایت اجتماعی برای رفتار جدید میتواند مانع از موفقیت این نوع برنامههای بهداشتی شود. در زمینه بهداشت عمومی، این نوع انتشار رفتار همچنین برای تشویق مردم به پذیرش رفتارهای مثبت مفیدتر است تا محدود کردن یا متوقف کردن رفتارهای منفی.
بیشتر بخوانید: مفهوم استراتژی به زبان ساده (تعریف کامل و جامع)
نتیجه گیری
پخش نوآوری (DOI) نظریهای است که توسط اورت راجرز، نظریه پرداز و جامعه شناس ارتباطات آمریکایی، در سال ۱۹۶۲ محبوب شد و هدف آن توضیح چگونگی، چرا و نرخ انتشار یک محصول، خدمات یا فرآیند در یک جمعیت یا سیستم اجتماعی است. به عبارت دیگر، انتشار نوآوری نرخ انتشار ایدهها و فناوریهای جدید را توضیح میدهد. نظریه انتشار نوآوری به طور گسترده توسط بازاریابان برای درک نرخ احتمالی پذیرش یک محصول یا خدمات جدید توسط مصرفکنندگان استفاده میشود. نظریه انتشار نوآوری توضیح میدهد که چگونه ایدهها، رفتارها، فناوریها یا کالاهای جدید به تدریج در میان یک جمعیت گسترش مییابند، نه همه یکباره. پذیرش با نوآوران و پذیرندگان اولیه آغاز میشود، سپس از طریق جمعیت به اکثریت اولیه و اکثریت دیررس گسترش مییابد. پایین دست آخرین کسانی هستند که یک نوآوری جدید را میپذیرند. نظریه انتشار نوآوری را میتوان برای مثال در استراتژیهای بازاریابی برای محصولات جدید، از طریق بازاریابی تأثیرگذار، اعمال کرد. همچنین میتواند در زمینههایی مانند بهداشت عمومی، عدالت کیفری و ارتباطات اعمال شود. اگرچه محدودیتهایی در نحوه استفاده از آن در این زمینهها دارد، اما همچنان میتواند راه مفیدی برای درک نحوه گسترش فناوریها، کالاها، خدمات، ایدهها و رفتارها در میان یک جمعیت باشد.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع انتشار نوآوری برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
در گفتگو ها شرکت کنید.