ماتریس نوآوری چیست؟

ماتریس نوآوری چیست؟

در این مقاله به بررسی موضوع ماتریس نوآوری پرداخته ایم. ابتدای امر ضمن ارائه تعریفی از ماتریس نوآوری به ساختار رایج آن اشاراتی نموده ایم. در ادامه نحوه استفاده از ماتریس نوآوری و انواع آن را به تفصیل شرح داده ایم. سپس به ذکر برخی مزایای ماتریس نوآوری و نحوه طراحی آن پرداخته ایم. در نهایت نیز برای فهم بهتر مطالب برخی مثال ها را در زمینه موضوع ماتریس نوآوری مورد بررسی قرار داده ایم. می توان گفت با مطالعه این مقاله به فهم مناسبی در زمینه ماتریس نوآوری دست خواهید یافت. در آخر می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

مقدمه ای بر ماتریس نوآوری

نوآوری برای موفقیت بسیاری از کسب‌وکارها اهمیت دارد. این به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا با تغییرات صنعت سازگار شوند و مرتبط و رقابتی باقی بمانند، که ممکن است به آن‌ها در دستیابی به اهداف بلندمدت خود کمک کند. ماتریس نوآوری یک ابزار استراتژیک برای طبقه‌بندی و اولویت‌بندی فرصت‌های نوآوری در یک سازمان یا صنعت است. این ابزار به شرکت‌ها کمک می‌کند تا نوع نوآوری مورد نیاز خود را بر اساس دو عامل کلیدی شناسایی کنند: نیاز بازار یا مشتری و توانایی تکنولوژیکی مورد نیاز. ماتریس نوآوری به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند تا درک کنند که کجا باید منابع خود را سرمایه‌گذاری کنند، کدام نوآوری‌ها بیشترین ارزش را ایجاد می‌کنند و چگونه استراتژی‌های نوآوری مختلف را متعادل کنند. رایج‌ترین ساختار برای یک ماتریس نوآوری یک شبکه دو در دو با چهار ربع یا بخش و دو محور است. ربع‌ها اغلب انواع مختلفی از نوآوری‌ها را نشان می‌دهند. محورها پارامترهایی هستند که موقعیت نوآوری خاصی را روی شبکه اندازه‌گیری می‌کنند، که ارزش پیشنهادی آن را تعیین می‌کند. اینها تصمیم‌گیرندگان یک سازمان را در انتخاب نوع نوآوری مناسب برای یک موقعیت خاص یا برای دستیابی به یک هدف هدایت می‌کنند. درک این مفهوم ممکن است به شما کمک کند تا آن را به طور مؤثرتری برای بهره‌مندی از یک سازمان اعمال کنید. در این مقاله، ما به سؤال «ماتریس نوآوری چیست؟» پاسخ می‌دهیم، ترکیب آن و نحوه استفاده از آن را مورد بحث قرار می‌دهیم و انواع نوآوری‌هایی را که شرکت‌ها انجام می‌دهند، بررسی می‌کنیم.

 

ماتریس نوآوری چیست؟ 

برای پاسخ به این سوال که “ماتریس نوآوری چیست؟” ابتدا باید نوآوری در کسب‌وکار را تعریف کنیم. نوآوری فرآیند ایجاد محصولات، خدمات، فرآیندها و فناوری‌های جدید است که ارزش را برای بازار هدف فراهم می‌کند. این معمولاً شامل توسعه و اجرای ایده‌های جدید برای پیشبرد رشد کسب‌وکار است. نوآوری به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا راه‌های جدیدی برای حل مشکلات و ایجاد فرصت‌های جدید پیدا کنند، اغلب برای افزایش درآمد. این اصطلاح گسترده‌ای است که به طیف وسیعی از فعالیت‌ها و استراتژی‌هایی اشاره دارد که سازمان‌ها برای همگام شدن با محیط کسب‌وکار در حال تغییر و بهبود عملکرد خود استفاده می‌کنند.

یک ماتریس نوآوری یک ابزار استراتژیک است که می‌تواند به رهبران کسب‌وکار در شناسایی و اولویت‌بندی فرصت‌های نوآوری در سازمان‌های خود کمک کند. این یک چارچوب برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی فرصت‌های بالقوه را فراهم می‌کند که می‌تواند به آن‌ها در تمرکز بر امیدوارکننده‌ترین رویکرد برای رشد کمک کند. شرکت‌ها همچنین از آن برای توسعه درک مشترکی از جهت و اهداف یک کسب‌وکار و استراتژی‌هایی که برای دستیابی به آن‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اند، استفاده می‌کنند. این به مدیران اجرایی و مدیران کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنند که تصمیمات آن‌ها با اولویت‌ها و اهداف استراتژیک سازمان همسو است.

بیشتر بخوانید: انتشار نوآوری چیست؟




ساختار رایج یک ماتریس نوآوری

در ماتریس نوآوری رایجی که شرکت‌ها استفاده می‌کنند، محور عمودی مشکلی را که یک نوآوری حل می‌کند توصیف می‌نماید و ممکن است تعریف شده یا تعریف نشده باشد. محور افقی نیز به همین ترتیب دامنه را مشخص می‌کند. دامنه تعریف‌شده معمولاً به این معنی است که سازمان می‌داند چه کسی یا چه چیزی می‌تواند مشکل را حل کند. این ممکن است یک فناوری موجود باشد که آن‌ها می‌توانند از آن استفاده کنند، بخش تحقیق و توسعه (R&D) آن‌ها، یا شرکت دیگری با توانایی‌های لازم برای برآوردن نیازهای آن‌ها. 

ربع‌های ماتریس نوآوری
ماتریس نوآوری بر دو مؤلفه یا محور کلیدی ساخته شده است: نیاز بازار و توانایی تکنولوژیکی. این محورها به طبقه‌بندی نوآوری‌ها بر اساس سطح تقاضای مشتری (نیاز بازار) و پیچیدگی یا نوآوری فناوری درگیر (توانایی تکنولوژیکی) کمک می‌کنند. دو محور از کم به زیاد متغیر هستند. در محور نیاز بازار، کم نشان دهنده بازاری با تقاضای کم یا بدون تقاضای فعلی برای نوآوری است و بالا نشان دهنده بازاری است که مشتاق است یا به راه حل های فوری نیاز دارد. محدوده محور توانایی تکنولوژیکی نشان دهنده سادگی فناوری یا سطح پیچیدگی مورد نیاز است. نوآوری‌های انتهای پایین این محور از فناوری موجود یا تثبیت‌شده استفاده می‌کنند، در حالی که نوآوری‌های انتهای بالاتر شامل فناوری پیشگامانه یا بسیار پیشرفته هستند. ماتریس نوآوری به چهار ربع تقسیم می‌شود که هر کدام نشان دهنده ترکیب منحصر به فردی از نیاز بازار و توانایی تکنولوژیکی است.

  • نوآوری افزایشی (توانایی تکنولوژیکی پایین، نیاز بازار بالا)
    نوآوری افزایشی شامل بهبودهای جزئی در محصولات، خدمات یا فرآیندهای موجود در پاسخ به تقاضای بالای بازار اما با استفاده از فناوری تثبیت شده یا نسبتاً ساده است. شرکت‌ها برای حفظ رقابت‌پذیری با رسیدگی به نیازها یا ترجیحات در حال تکامل مشتری بدون نیاز به تحقیق و توسعه گسترده، به نوآوری افزایشی می‌پردازند. این نوآوری‌ها کم‌ریسک هستند و اغلب نتایج سریعی می‌دهند و آن‌ها را به یک محصول اصلی برای کسب‌وکارهایی تبدیل می‌کنند که به دنبال حفظ یا افزایش سهم بازار خود هستند.
  • نوآوری پیشگامانه/بر هم زننده (توانایی تکنولوژیکی بالا، نیاز بازار بالا)
    نوآوری پیشگامانه یا بر هم زننده زمانی رخ می‌دهد که پیچیدگی تکنولوژیکی و تقاضای بازار بالا باشد. این نوآوری‌ها تغییرات رادیکالی را معرفی می‌کنند که می‌توانند بازارهای موجود را مختل کنند یا بازارهای جدیدی ایجاد کنند و اغلب منجر به تحولات صنعتی می‌شوند. نوآوری‌های پیشگامانه نیازمند سرمایه‌گذاری قابل توجه در تحقیق و توسعه (R&D) و درک عمیق از فناوری‌های نوظهور و روندهای بازار هستند. در حالی که این نوع نوآوری ریسک بالاتری دارد، پاداش‌های بالقوه نیز قابل توجه است. این شرکت‌ها را به عنوان رهبران بازار و نوآوران قادر به بازسازی صنایع و تعیین استانداردهای جدید قرار می‌دهد.
  • نوآوری ساختاری (توانایی تکنولوژیکی بالا، نیاز بازار پایین)
    نوآوری ساختاری به نوآوری‌هایی اشاره دارد که شامل استفاده از فناوری پیشرفته یا پیچیده در بازارهای جدید یا زمینه‌هایی است که ممکن است تقاضای فعلی محدود یا بدون تقاضا باشد. این نوآوری‌ها فناوری موجود را می‌گیرند و از آن به شیوه‌ای جدید استفاده می‌کنند و اغلب با تعریف مجدد کاربرد آن فرصت‌های جدیدی ایجاد می‌کنند. این ربع به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا فناوری را برای بازارهای جدید مجدداً هدف‌گذاری کنند و تنوع‌سازی و شناسایی بالقوه جریان‌های درآمدی جدید را هدایت کنند. در حالی که ممکن است نیاز بازار در ابتدا پایین باشد، نوآوری‌های ساختاری  می‌توانند گاهی اوقات تقاضای جدیدی را باز کنند یا انتظارات بازار را دوباره تعریف کنند.
  • نوآوری رادیکال (توانایی تکنولوژیکی پایین، نیاز بازار پایین)
    نوآوری رادیکال ربعی را اشغال می‌کند که در آن پیچیدگی تکنولوژیکی و تقاضای بازار پایین است. این نوآوری‌ها اغلب ایده‌های جدید و نظری را کاوش می‌کنند که شامل فناوری‌های اثبات نشده یا بازارهای دست‌نخورده هستند. آن‌ها با عدم قطعیت بالا و احتمال شکست مشخص می‌شوند، اما همچنین امکان کشف‌های پیشگامانه‌ای را ارائه می‌دهند که می‌توانند صنایع را متحول کنند. اگرچه نوآوری رادیکال پرخطر است، اما می‌تواند به طور بالقوه بازارهای جدید یا مرزهای تکنولوژیکی جدیدی ایجاد کند و به شرکت‌ها مزیت رقابتی بلندمدت بدهد.

بیشتر بخوانید: مفهوم استراتژی به زبان ساده (تعریف کامل و جامع)

ماتریس نوآوری



نحوه استفاده از ماتریس نوآوری

یک ماتریس نوآوری به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا استراتژی‌های نوآوری خود را تعریف کنند. این مهم است زیرا به آن‌ها کمک می‌کند تا منابع خود را به نوع نوآوری که برای آن‌ها مناسب است و می‌تواند بیشترین تأثیر را بر عملکرد آن‌ها داشته باشد، هدایت کنند. در حالی که این ابزار مفید است، اثربخشی آن به استفاده صحیح از آن بستگی دارد. در اینجا راهنمایی در مورد نحوه استفاده از یک ماتریس نوآوری برای تعیین رویکرد مناسب برای نوآوری برای یک سازمان آورده شده است:

  • تصمیم گیری در مورد ترکیب ماتریس
    ماتریس‌های نوآوری از نظر دیدگاهی که ارائه می‌دهند و عناصری که برای طبقه‌بندی نوآوری‌ها استفاده می‌کنند، متفاوت هستند. در حالی که می‌توانید ماتریس خود را ایجاد کنید، می‌توانید با استفاده از یک ماتریس نوآوری رایج که بسیاری از سازمان‌ها از آن استفاده می‌کنند، در وقت و تلاش خود صرفه‌جویی کنید. اگر تمرکز شما بر توسعه راه‌حل برای مصرف‌کنندگان است، ممکن است استفاده از ماتریس با بازار و فناوری به عنوان پارامتر ایده خوبی باشد.
  • طوفان فکری و طبقه‌بندی استراتژی‌های نوآوری
    مرحله بعدی تسهیل یک بحث گروهی بین اعضای تیم با هدف توسعه لیستی از استراتژی‌هایی است که شرکت می‌تواند برای نوآوری از آن‌ها استفاده کند. می‌توانید این کار را به صورت حضوری یا از طریق یک ابزار همکاری آنلاین انجام دهید. پس از ایجاد یک لیست، مرحله بعدی طبقه‌بندی آن‌ها به دسته‌های ماتریس است.
  • انتخاب بهترین استراتژی
    برای انجام این کار، از ماتریس به عنوان مرجع استفاده کنید در حالی که اهداف سازمان و بلوغ نوآوری را در نظر می‌گیرید. به عنوان مثال، اگر سازمان یک استارت‌آپ است، ممکن است تمرکز بر توسعه راه‌حلی برای رسیدگی به یک نیاز بازار خاص که سایر شرکت‌ها به آن پاسخ نمی‌دهند، ایده خوبی باشد. اگر سازمان یک شرکت تثبیت‌شده است، ممکن است بخواهد فرآیندهای خود را برای بهبود بهره‌وری نوآوری کند.

بیشتر بخوانید: اولویت های استراتژیک چیست؟


۳ نوع اصلی نوآوری

اهمیت نوآوری در رشد یک شرکت به این معنی است که سازمان‌ها اغلب همیشه به سمت آن تلاش می‌کنند. راه‌های زیادی برای دستیابی به این هدف وجود دارد و رایج است که یک کسب‌وکار استراتژی‌های نوآورانه مختلفی را در طول عمر خود به کار گیرد. این سه نوع اصلی نوآوری هستند:

  • نوآوری محصول
    این نوع نوآوری شامل توسعه محصولات، خدمات یا فناوری‌های جدید است. این اغلب به معنای ارائه ایده‌های جدید و سپس کشف نحوه تبدیل آن‌ها به یک کسب و کار سودآور است. در حالی که این نوآوری پتانسیل سودهای بزرگ را به همراه دارد، اما ممکن است دستیابی به آن نیز دشوار باشد زیرا نیاز به ریسک و آزمایش دارد. در حالی که این نوآوری معمولاً به معنای معرفی یک پیشنهاد جدید است، اما ممکن است به معنای بهبود یک محصول یا خدمات موجود نیز باشد. برای انجام این کار، شرکت‌ها ممکن است یک ویژگی جدید اضافه کنند یا یک ویژگی موجود را اصلاح کنند. نوآوری محصول می‌تواند به یک شرکت کمک کند تا با تقاضای مشتریان خود همگام شود. همچنین می‌تواند یک جریان درآمدی جدید یا فرصتی برای کسب‌وکار برای دسترسی به گروه جدیدی از مصرف‌کنندگان فراهم کند.
  • نوآوری فرآیند
    در این نوع، تمرکز بر بهبود عملیات داخلی است. این اغلب به معنای بهبود فرآیندهای موجود برای کارآمدتر و کم‌هزینه‌تر کردن آن‌ها است. یک مثال، خودکارسازی یک فرآیند دستی با اتخاذ استفاده از نرم‌افزار جدید است. نوآوری فرآیند همچنین می‌تواند شامل ایجاد فرآیندهای جدید برای رسیدگی به مشکلات در ساختار فعلی باشد. این استراتژی‌ها اغلب بر اهداف بلندمدت متمرکز هستند، به این معنی که شرکت ممکن است بلافاصله تأثیر این نوع نوآوری را احساس نکند. نوآوری فرآیند اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که برای یک کسب‌وکار ضروری است که به تغییری در صنعت پاسخ دهد. همچنین زمانی اتفاق می‌افتد که یک شرکت سعی می‌کند با رقابت یا انتظارات مشتریان همگام شود. به عنوان مثال، یک رستوران فست فود ممکن است از نوآوری فرآیند برای کاهش زمان آماده‌سازی غذا استفاده کند، که می‌تواند رضایت مشتری را بهبود بخشد، پایگاه مشتریان خود را گسترش دهد و فروش خود را افزایش دهد. مرتبط: نوآوری کسب‌وکار چیست (با مهارت‌ها و نکات)
  • نوآوری مدل کسب‌وکار
    این فرآیند تغییر روش‌های اساسی است که یک شرکت برای ارائه بهتر خدمات به بازارها و ذینفعان خود استفاده می‌کند. این اغلب شامل توسعه یک مدل کسب‌وکار جدید است، که روشی است که یک کسب‌وکار از طریق آن درآمد کسب می‌کند. نوآوری در این حوزه اغلب به معنای توقف یا جایگزینی محصول یا خدمات اصلی یک شرکت یا تغییر روش ارائه آن‌ها به مشتریان است. همچنین ممکن است به معنای تغییرات سازمانی مانند تغییر به ساختار تجاری دیگر یا بازتعریف نقش‌ها و مسئولیت‌های کارکنان باشد. هدف از نوآوری مدل کسب‌وکار تعیین راهی برای ارائه ارزش به مشتریان در عین حفظ یا افزایش سودآوری کسب‌وکار است. از آنجایی که نیازمند تغییر در عملیات شرکت است، می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و ممکن است برای اجرا به زمان و منابع زیادی نیاز داشته باشد. برای سازمانی که به سمت نوآوری مدل کسب‌وکار خود حرکت می‌کند، انعطاف‌پذیری برای سازگاری با تغییراتی که ممکن است در نتیجه آن ایجاد شود، بسیار مهم است.

بیشتر بخوانید: تعریف دقیق ذی نفع یا ذینفعان چیست؟ تحلیل ذینفعان در سازمان و پروژه چگونه انجام می شود؟

 

مزایای ماتریس نوآوری


ماتریس نوآوری ابزاری قدرتمند است که کسب‌وکارها می‌توانند برای ترسیم استراتژی‌های نوآوری خود استفاده کنند. این ابزار به شناسایی و اولویت‌بندی انواع مختلف نوآوری بر اساس تقاضای بازار و توانایی تکنولوژیکی کمک می‌کند. با ارائه یک چارچوب واضح، ماتریس نوآوری به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا منابع خود را به طور موثر متمرکز کنند، تعادل بین ریسک و فرصت را برقرار کنند و اطمینان حاصل کنند که نوآوری‌ها با اهداف استراتژیک همسو هستند.

  • شفافیت استراتژیک
    ماتریس نوآوری به کسب‌وکارها امکان می‌دهد تا تجسم کنند که تلاش‌های نوآوری آن‌ها در کجا متمرکز شده است و شکاف‌ها یا مناطقی که بیش از حد مورد تأکید قرار گرفته‌اند را شناسایی کنند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است متوجه شود که بیش از حد بر نوآوری‌های افزایشی متمرکز است اما فرصت‌های پیشگامانه را بررسی نمی‌کند. با ترسیم نوآوری‌ها بر اساس نیازهای بازار و توانایی تکنولوژیکی، تصمیم‌گیرندگان می‌توانند استراتژی نوآوری خود را بهتر با اهداف کلی کسب‌وکار همسو کنند. این تضمین می‌کند که رویکردی متعادل وجود دارد که هم بهبودهای کوتاه‌مدت و هم اختلالات بلندمدت را متعادل می‌کند.
  • مدیریت ریسک
    نوآوری‌ها درجه‌های مختلفی از عدم قطعیت را به همراه دارند، به ویژه هنگام کاوش در بازارها یا فناوری‌های جدید. ماتریس به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا نوآوری‌ها را بر اساس سطح ریسک درگیر در آن‌ها طبقه‌بندی کنند و به آن‌ها کمک می‌کند تا پرتفوی نوآوری خود را متنوع کنند.
  • تخصیص منابع
    نوآوری اغلب نیازمند منابع مالی و انسانی قابل توجهی است و دانستن اینکه این منابع را کجا تخصیص دهیم کلید حداکثر بازده سرمایه گذاری است. ماتریس به سازمان‌ها کمک می‌کند تا شناسایی کنند کدام پروژه‌ها یا حوزه‌های نوآوری مستحق بیشترین سرمایه‌گذاری هستند. فرض کنید شرکت تقاضای بازار بالایی را می‌بیند اما توانایی تکنولوژیکی پایینی دارد. در این صورت، ممکن است بیشتر در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کند. برعکس، ممکن است منابع را به تلاش‌های مقیاس‌بندی و تجاری‌سازی برای نوآوری‌هایی با آمادگی تکنولوژیکی بالا و تقاضای بازار بالا اختصاص دهد.
  • تعادل بین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت
    با تجسم اینکه نوآوری‌های مختلف در کجا در ماتریس قرار دارند، شرکت‌ها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که صرفاً بر دستاوردهای فوری متمرکز نیستند بلکه در نوآوری‌های تحول‌آفرین بلندمدت نیز سرمایه‌گذاری می‌کنند. این تعادل برای حفظ مزیت رقابتی در عین آماده شدن برای تغییرات آینده بازار ضروری است.
  • تقویت همکاری و هم‌ترازی
    از آنجایی که نوآوری اغلب نیازمند همکاری چندین عملکرد است، ماتریس یک چارچوب مشترک برای بحث و درک اولویت‌های مختلف نوآوری است. تیم‌های تحقیق و توسعه، بازاریابی و توسعه محصول می‌توانند با یک ابزار بصری استاندارد که نشان می‌دهد چگونه تلاش‌های آن‌ها به استراتژی نوآوری گسترده‌تر کمک می‌کند، با هم منسجم‌تر کار کنند. این هم‌ترازی تضمین می‌کند که همه بخش‌ها در یک جهت حرکت می‌کنند و نوآوری، کارایی و اثربخشی را تقویت می‌کنند.

بیشتر بخوانید: تخصیص منابع

ماتریس نوآوری


چگونه یک ماتریس نوآوری طراحی کنیم؟


طراحی یک ماتریس نوآوری یک فرآیند ساختاریافته است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرصت‌های نوآوری را به طور سیستماتیک طبقه‌بندی و اولویت‌بندی کنند. این فرآیند شامل ارزیابی تقاضای بازار برای یک محصول یا خدمات و توانایی‌های تکنولوژیکی مورد نیاز برای تحقق آن است. در زیر مراحل کلیدی برای طراحی یک ماتریس نوآوری مؤثر آمده است.

  • شناسایی ابعاد کلیدی
    اولین قدم در طراحی یک ماتریس نوآوری، تعریف دو بعد کلیدی است: نیاز بازار و توانایی تکنولوژیکی. نیاز بازار به تقاضا یا تقاضای بالقوه برای نوآوری در بازار هدف اشاره دارد، در حالی که توانایی تکنولوژیکی به پیچیدگی یا نوآوری فناوری مورد نیاز اشاره دارد. این ابعاد را به وضوح تعریف کنید و معیارهایی برای آنچه که “پایین” و “بالا” برای هر محور را تشکیل می‌دهد، تعیین کنید.

 

  • نقشه برداری از نوآوری‌های فعلی و بالقوه
    با ترسیم محصولات، خدمات یا پروژه‌های موجود بر اساس نیاز بازار و توانایی تکنولوژیکی خود شروع کنید. شناسایی نمایید که آن‌ها در کجا در ماتریس قرار می‌گیرند، چه نوآوری‌های افزایشی، بر هم زننده، معماری یا رادیکال را نشان می‌دهند. این نمایش بصری به ارزیابی اینکه آیا پرتفوی نوآوری شرکت متعادل و همسو با اهداف استراتژیک است کمک می‌کند. نوآوری‌های آینده را در نظر بگیرید و مناطقی را که شرکت ممکن است در آن‌ها فناوری‌های جدید یا فرصت‌های بازار را کاوش نماید، شناسایی کنید.

 

  • ارزیابی شکاف‌ها و فرصت‌های نوآوری
    به دنبال مناطقی که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند، مانند کمبود نوآوری‌های پیشگامانه یا تعداد بیش از حد نوآوری‌های افزایشی باشید. این شکاف‌ها می‌توانند برجسته کنند که شرکت ممکن است فرصت‌های بازار قابل توجهی را از دست بدهد یا بیش از حد در مناطقی با ریسک کم و پاداش کم سرمایه‌گذاری نماید. ارزیابی کنید که کدام ربع‌های ماتریس با اهداف رشد و چشم‌انداز استراتژیک شرکت همسو هستند تا پروژه‌های نوآوری آینده را هدایت کنند. به عنوان مثال، اگر شرکت قصد دارد رهبر بازار باشد، باید بیشتر بر نوآوری پیشگامانه یا بر هم زننده تمرکز کند.

 

  • اولویت‌بندی ابتکارات نوآوری
    همه نوآوری‌ها به طور همزمان یا با تأکید برابر دنبال نخواهند شد. با استفاده از ماتریس، تصمیم‌گیرندگان می‌توانند ارزیابی کنند که کدام نوآوری‌ها بهترین تعادل بین ریسک و پاداش را ارائه می‌دهند و منابع را به طور مناسب تخصیص دهند. به عنوان مثال، نوآوری‌های پرخطر و پرپاداش ممکن است نیاز به سرمایه‌گذاری تحقیق و توسعه قابل توجه و برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشند، در حالی که نوآوری‌های افزایشی می‌توانند به سرعت برای پاسخگویی به نیازهای فوری بازار اجرا شوند. اولویت‌بندی ابتکارات تضمین می‌کند که تلاش‌های نوآوری متمرکز و همسو با قابلیت‌ها و اهداف سازمانی هستند.

بیشتر بخوانید: مشاوره نوآوری

مثال‌های عملی از ماتریس نوآوری

ماتریس نوآوری ابزاری است که بسیاری از شرکت‌های موفق برای شناسایی فرصت‌ها، اولویت‌بندی پروژه‌ها و هدایت استراتژی‌های نوآوری خود به کار می‌برند. اگرچه شرکت‌ها معمولاً جزئیات دقیق استفاده از این ماتریس را منتشر نمی‌کنند، اما می‌توانیم با بررسی تحولات و استراتژی‌های آن‌ها، به برخی مثال‌های عملی دست پیدا کنیم. در اینجا چند نمونه از شرکت‌هایی که به احتمال زیاد از ماتریس نوآوری بهره برده‌اند، همراه با دلایل آن آورده شده است:

اپل (Apple):

اپل به عنوان یک نوآور شناخته شده، همواره بر روی نوآوری‌های افزایشی (بهبود محصولات موجود مانند آیفون) و نوآوری‌های رادیکال (مانند ورود به بازار ساعت هوشمند با اپل واچ) تمرکز کرده است. استفاده از ماتریس نوآوری به اپل کمک کرده تا تعادل مناسبی بین این دو نوع نوآوری برقرار کند و همواره محصولات جدید و جذاب را روانه بازار کند.

تسلا (Tesla):

تسلا با نوآوری در صنعت خودرو و معرفی خودروهای برقی، تحولی بزرگ ایجاد کرده است. این شرکت با استفاده از ماتریس نوآوری توانسته است بر روی نوآوری‌های بنیادی (توسعه باتری‌های قدرتمندتر و موتورهای الکتریکی کارآمدتر) و نوآوری‌های مدل کسب و کار (فروش مستقیم خودرو به مشتریان و ارائه خدمات شارژ) تمرکز کند.

آمازون (Amazon):

آمازون با نوآوری در حوزه تجارت الکترونیک، لجستیک و خدمات ابری، به یکی از بزرگترین شرکت‌های جهان تبدیل شده است. این شرکت با استفاده از ماتریس نوآوری، توانسته است انواع مختلفی از نوآوری را در حوزه‌های مختلف کسب و کار خود پیاده‌سازی کند.


نتیجه‌گیری: 

ماتریس نوآوری یک ابزار استراتژیک برای طبقه‌بندی و اولویت‌بندی فرصت‌های نوآوری در یک سازمان یا صنعت است. این ابزار به شرکت‌ها کمک می‌کند تا نوع نوآوری مورد نیاز خود را بر اساس دو عامل کلیدی شناسایی کنند: نیاز بازار یا مشتری و توانایی تکنولوژیکی مورد نیاز.  ماتریس نوآوری نقش اساسی در مدیریت نوآوری ایفا می‌کند. این یک چارچوب واضح و ساختاریافته برای پیمایش پیچیدگی‌های نوآوری در بازارها و چشم‌اندازهای تکنولوژیکی مختلف ارائه می‌دهد. نقشه‌برداری از ابتکارات نوآوری بر اساس توانایی تکنولوژیکی و نیاز بازار به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا منابع را به طور استراتژیک تخصیص دهند، ریسک را مدیریت کنند و تعادل بین دستاوردهای کوتاه‌مدت و رشد بلندمدت را برقرار کنند. به طور کلی می توان گفت ماتریس نوآوری یک رویکرد جامع برای نوآوری ارائه می‌دهد که با همسو کردن تلاش‌ها با اهداف کسب‌وکار و هدایت رشد پایدار، این کار را انجام می‌دهد.

 

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع ماتریس نوآوری برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

0 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *