اهداف PI
اهداف فاصله برنامه ریزی (PI) خلاصه ای از اهداف تجاری و فنی است که تیم ها و آموزش ها قصد دارند در PI آینده به آن دست یابند و نسبت به آن متعهد یا غیرمتعهد هستند.در طول برنامه ریزی PI، تیم ها اهداف PI را ایجاد می کنند که قصد دارند در PI آینده به انجام برسانند.
اینها چندین مزیت را ارائه می دهند:
- یک زبان مشترک برای برقراری ارتباط با ذینفعان کسب و کار و فناوری فراهم کنید.
- تمرکز و دید کوتاه مدت را ایجاد می کند.
- ART را قادر میسازد تا عملکرد خود و ارزش تجاری بهدستآمده از طریق معیار پیشبینیپذیری ART را ارزیابی کند.
- مشارکت هر تیم در ارزش کسب و کار را به اشتراک می گذارد و برجسته می کند.
- وابستگی هایی را آشکار می کند که نیاز به هماهنگی دارند.
اینها از طریق اهداف PI اطلاع رسانی می شوند. در حالی که توسعه به دلیل ماهیت خود نامطمئن است، کسب و کار برای مقداری پیش بینی قابل اعتماد به تیم ها وابسته است. ذینفعان کسب و کار و فناوری به چیزی در این بین نیاز دارند که هدف اصلی اهداف PI است. علاوه بر هم ترازی، تعیین اهداف واقع بینانه نیز به جلوگیری از کار زیاد در فرآیند (WIP) در سیستم کمک می کند.اهداف PI عمدتاً از پایین به بالا ساخته می شوند زیرا تیم ها آنها را در طول برنامه ریزی PI شناسایی می کنند.
ایجاد اهداف PI تیم
در طول برنامهریزی PI، تیمها با ویژگیهای جدید ارائه میشوند و داستانهایی را که باید ارائه کنند در کنار داستانهایی که کار ساختار محلی آنها را نشان میدهند، برنامهریزی میکنند.
این کار به عنوان مجموعه ای از اهداف PI تیم خاص توصیف می شود. انجام این کار مستلزم برآورد و برنامهریزی، آگاهی از ظرفیت تیم، تجزیه و تحلیل ویژگیهای آینده، تعریف داستانها برای بکلاگ تیم و خلاصه کردن اطلاعات در قالبهای تجاری سادهای است که همه میتوانند بفهمند.
در مورد تعداد اهدافی که یک تیم باید تعیین کند، هیچ قانون ثابتی وجود ندارد، اما به نظر می رسد ۷-۱۰ هدف متعهد (به علاوه ۲-۳ غیرمتعهد؛ به زیر مراجعه کنید) بهترین عملکرد را دارند. فراتر از این آستانه، سایر تیم ها و شرکای تجاری درک و پردازش جزئیات را چالش برانگیز می دانند. درواقع اگر اهداف بیش از حد وجود داشته باشد، بررسی و پردازش آنها در یک قطار انتشار چابک (ART) متوسط تا بزرگ، که گروهی از تیمها با هم بر روی یک هدف مشترک کار میکنند، دشوار میشود. از سوی دیگر، اگر اهداف خیلی کمی وجود داشته باشد، ممکن است آنها خیلی انتزاعی یا تجمیع شوند، که اندازه گیری نتایج آنها را به طور عینی در پایان برنامه افزایش (PI)، که یک دوره زمانی در توسعه چابک است، چالش برانگیز می کند.
شکل ۱. اهداف PI یک تیم
بین ویژگی ها و اهداف PI تفاوت قائل شوید
لطفاً توجه داشته باشید که یک تیم فردی میتواند برخی از ویژگیها (مانند ویژگی A) را ارائه دهد، در حالی که برخی دیگر (ویژگی B) نیاز به همکاری چندین تیم دارند. علاوه بر ویژگیها و ورودیهای ویژگیها، هدفهای دیگر تیم نیز نمایان خواهند شد. این هدفها ممکن است شامل هدفهای فنی (برای مثال، اثبات مفهوم در شکل ۱) باشند که زمینه را برای ویژگیهای آینده فراهم میکنند، بهبودهای زیرساخت توسعه، نقاط عطف و دیگر عناصر. تمامی نتایج فرآیند برنامهریزی در هدفهای تیم ثبت میشوند. ویژگیها و معیارهای پذیرش ابزارهای عالیاند که در درک، ثبت و همکاری درباره کارهایی که باید انجام شوند، کمک میکنند. با این حال، خیلی آسان است که درگیر “پایان دادن به ویژگیها” شویم و اهداف کلی را که درون آن مخفی شده است را از دست بدهیم. هدفهای دوره برنامهریزی، توجه را از توسعه ویژگیها به دستیابی نتایج کسبوکار مطلوب جلب میکنند.
درک بهتر هدف ارائه شده توسط گفتگوهای مستقیم با صاحبان کسب و کار اغلب منجر به این می شود که تیم ها دیدگاه های جدیدی را برای معماران سیستم و مدیریت محصول ارائه می دهند و به سرعت راه هایی برای اعمال تخصص خود برای ایجاد راه حل های بهتر پیدا می کنند.
( توجه: مقاله راهنمای توسعهیافته Role of PI Objectives ) تفاوتهای بین اهداف و ویژگیهای PI تیم را بیشتر توضیح میدهد و بینش بیشتری در مورد استفاده و ارزش آنها ارائه میدهد.
هدف متعهد و غیرمتعهد
تعهد به یک سری اهداف کوتاه مدت و ارائه آنها به ایجاد اعتماد کمک می کند. اعتماد به همه ذینفعان این امکان را می دهد که با اطمینان به جلو حرکت کنند و تصمیمات و برنامه های خود را بر اساس آنچه “به احتمال زیاد خیلی زود درست می شود” استوار کنند. اما برنامه ریزی با اطمینان در مواجهه با عدم قطعیت ذاتی در تحقیق و توسعه دشوار است. همه چیز همیشه آنطور که برنامه ریزی شده پیش نمی رود، و ایجاد مقدار کمی سپر در سیستم عاقلانه است. اگر سپر بیش از حد بزرگ باشد، ART ممکن است آن طور گه باید انجام نشود. اگر سپر خیلی کوچک باشد، بسیاری از تعهدات ممکن است عملی نباشند. در نتیجه، برنامه ریزی و اعتماد به نفس از بین می رود. برای رسیدگی به این موضوع، به تیم ها توصیه میشود از اهداف متعهد و غیرمتعهد در طول برنامه ریزی استفاده کنند.
اهداف غیرمتعهد به بهبود قابل پیشبینی ارائه ارزش تجاری کمک میکنند، زیرا در تعهد تیم لحاظ نمیشوند یا در معیار پیشبینیپذیری ART در مقابل تیمها محاسبه نمیشوند. اهداف غیرمتعهد برای شناسایی کارهایی که می توانند در محدوده یک PI متغیر باشند، استفاده می شوند. کار برنامه ریزی شده است، اما نتیجه قطعی نیست. تیم ها می توانند اهداف غیرمتعهد را هر زمان که اعتماد به نفس پایینی برای رسیدن به هدف وجود داشته باشد، اعمال کنند. این اعتماد به نفس پایین می تواند به دلیل شرایط زیادی باشد:
- وابستگی به تیم یا تامین کننده دیگری که نمی توان آن را تضمین کرد.
- این تیم تجربه کمی در مورد عملکردهای این نوع دارد. در این مورد، تیم ها ممکن است Spikes را در اوایل PI برای کاهش عدم اطمینان برنامه ریزی کنند.
- تعداد زیادی از اهداف حیاتی وجود دارد که کسب و کار به آنها وابسته است و تیم در حال حاضر با ظرفیت کامل بارگیری شده است.
در این مورد، چند (بیش از ۲-۳) هدف غیرمتعهد محتاطانه است. با این حال، تیم ها تمام تلاش خود را برای رسیدن به اهداف غیرمتعهد انجام می دهند و در ظرفیت و برنامه ریزی برای PI گنجانده شده اند. با این حال، ذینفعان بر این اساس برنامه ریزی می کنند زیرا ممکن است این اهداف در PI به پایان نرسد.
اهداف غیرمتعهد چندین مزیت را به همراه دارند:
بهبود اقتصاد – بدون اهداف غیرمتعهد، یک تیم به یک محدوده ۱۰۰ درصدی در یک جعبه زمانی ثابت متعهد می شود. این تیم ها را مجبور می کند تا کیفیت را عوض کنند یا بافرهای دیگری را در سیستم ایجاد کنند. بافرهای دیگر می توانند انباشته شده و «زودگی نامطمئن را به تأخیر مشخص» تبدیل کنند و در نتیجه توان عملیاتی کلی کمتری داشته باشند.
افزایش قابلیت اطمینان – اهداف غیرمتعهد دامنه متغیری را نشان میدهند که امکان اطمینان در ارائه اولویتهای اصلی را فراهم میکند. به نوبه خود، انجام تعهدات اعلام شده مهم ترین عامل در ایجاد اعتماد بین تیم ها و ذینفعان است.
سازگاری با تغییر – اهداف غیرمتعهد برای اجرای قابل اعتماد یک آهنگ، حاشیه ظرفیت مورد نیاز برای انجام تعهدات را فراهم می کنند، اما در صورت لزوم اولویت ها را تغییر می دهند، زمانی که الگوهای واقعی تغییر می کنند.
اهداف PI را اسمارت بنویسید
اهداف PI تیم، برنامه یک تیم برای PI را خلاصه می کند. آنها بسیار مهم هستند. گاهی اوقات ممکن است توضیحات بسیار فنی و کمی مبهم باشد. به عنوان یک اقدام متقابل، تیم ها اهداف خود را SMART می کنند:
خاص – نتیجه مورد نظر را تا حد امکان مختصر و صریح بیان می کند. (نکته: سعی کنید با یک فعل عمل شروع کنید.)
قابل اندازه گیری – باید مشخص باشد که یک تیم برای رسیدن به هدف چه کاری باید انجام دهد. معیارها ممکن است توصیفی، بله/خیر، کمی یا ارائه یک محدوده باشند.
قابل دستیابی – دستیابی به هدف باید در کنترل و نفوذ تیم باشد.
واقع بین – عواملی را که نمی توان کنترل کرد را بشناسید. (نکته: از ایجاد فرضیات “مسیر شاد” خودداری کنید.)
زمان محدود – دوره زمانی برای دستیابی باید در محدوده PI یا زودتر باشد، بنابراین همه اهداف باید به طور مناسب در نظر گرفته شوند. توجه: اهداف SMART PI مشابه نتایج کلیدی در قالب OKR هستند زیرا قابل لمس و اندازه گیری هستند. با این حال، فرمت OKR زمانی که برای اهداف PI اعمال میشود، کارایی کمتری نشان داده است. برای جزئیات بیشتر به OKR مراجعه کنید.
ارتباط ارزش تجاری با اهداف PI
همانطور که اهداف در طول برنامه ریزی PI نهایی می شوند، صاحبان کسب و کار به طور مشترک “ارزش تجاری” را به اهداف هر تیم به صورت چهره به چهره اختصاص می دهند. ارزش این گفتگو با تیم را نمی توان اغراق کرد، زیرا استراتژی و زمینه پشت این تصمیمات وزن دهی را بیان می کند. صاحبان مشاغل از یک مقیاس از ۱ (کمترین) تا ۱۰ (بالاترین) برای رتبه بندی هر هدف استفاده می کنند. آنها نیازی به “عادی سازی” در بین تیم ها ندارند. هر تیم دارای بالاترین اولویت (رتبه ۱۰) موارد است. ارزش تجاری تخصیص داده می شود، محاسبه نمی شود و به عنوان ورودی ملاحظات اجرا عمل می کند. بسیاری از اهداف تیم ارزش مستقیم و فوری برای راه حل فراهم می کند. سایرین، مانند Enablers (به عنوان مثال، پیشرفت در زیرساخت ها، محیط های توسعه، و ابتکارات با کیفیت)، امکان ایجاد ارزش تجاری آینده را سریعتر می کنند. همه این عوامل باید در ترازوی نهایی سنجیده شوند.
اهداف PI تیم را نهایی کنید
هنگامی که اهداف «هوشمندتر» شدند، اهداف غیرمتعهد شناسایی شدند، و ارزش تجاری ایجاد شد، اهداف در شکل ۱ ممکن است به شکل شکل ۳ تغییر کنند.
شکل ۳. اهداف نهایی PI تیم با ارزش تجاری اختصاص داده شده است
به اهداف PI متعهد شوید
رای اعتماد نزدیک به پایان برنامه ریزی PI برگزار می شود، جایی که تیم ها به اهداف PI متعهد می شوند. (اهداف غیرمتعهد در این تعهد گنجانده نشده است.) با این حال، باید از افرادی که کار را انجام می دهند، یک درخواست منطقی باشد. بنابراین، تعهد دارای دو بخش است:
- تیمها موافقت میکنند که هر کاری را که در توان دارند برای رسیدن به اهداف متعهد انجام دهند.
- در طول PI، اگر مشخص شود که برخی از اهداف قابل دستیابی نیستند، تیم ها موافقت می کنند که فوراً تشدید شوند تا ذینفعان مطلع شوند و اقدامات اصلاحی انجام شود.
به این ترتیب، همه ذینفعان میدانند که یا نتایج ART طبق برنامهریزی به دست میآید یا اطلاع کافی برای کاهش و انجام اقدامات اصلاحی، به حداقل رساندن اختلال کسبوکار، به آنها ارائه میشود. این تقریباً به همان اندازه است که می شود زیرا در نهایت این تحقیق و توسعه است.
ایجاد ART و Solution Train اهداف PI
خروجی فرآیند برنامه ریزی PI مجموعه ای از اهداف PI تایید شده تیم خواهد بود. تیم ها در مورد سطح اطمینان اهداف به عنوان یک مجموعه رای می دهند و اگر اعتماد به اندازه کافی بالا باشد، مجموعه کل اهداف به طرح ART متعهد تبدیل می شود. مهندس Release Train اهداف تیم را در اهداف ART PI در قالبی مناسب برای ارتباطات مدیریت خلاصه می کند.
اهداف خلاصه شده باید مانند اهداف PI تیم SMART باشند و دارای اهداف غیرمتعهد باشند.
همچنین، مانند اهداف PI تیم، اهداف ART PI ممکن است ویژگیهای تجاری که ART روی آن کار میکند، توانمندسازها یا سایر اهداف تجاری یا فنی را توصیف کند. اگر ART بخشی از یک قطار راهحل باشد، اهداف توسط مهندس راهحل ترن جمعآوری میشوند و اهداف Solution Train PI ترکیب و خلاصه میشوند. این بالاترین سطح اهداف PI است، و آنها آنچه را که Solution Train در PI آینده ارائه میدهد به ذینفعان اطلاع میدهند.
شکل ۴ زیر این خلاصه را از تیم به ART و از ART تا Solution Train PI نشان می دهد. ارزش تجاری فقط باید به اهداف PI تیم اختصاص داده شود. خود متریک پیش بینی پذیری برای تعیین قابلیت پیش بینی در سطح بالاتر جمع می شود.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کششی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.
در گفتگو ها شرکت کنید.