اولویت های استراتژیک چیست؟
در این مقاله به موضوع اولویت های استراتژیک و مفهوم آن پرداختهایم. ضمن ارائه تعریفی از اولویتهای استراتژیک به دلایل ضرورت حضور آن در یک برنامه استراتژیک نیز اشاره شده است. بدین جهت در زمینه معیارهای مهم برای نحوه تعیین و پیگیری اولویت های استراتژیک به تفصیل سخن رفته است. در نهایت تفاوت بین اولویتهای استراتژیک و اولویتهای کسب و کار و چگونگی تهیه لیست اولویت های استراتژیک شرح داده شده است. در آخر نیز میتوانید دیدگاهها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقدمه ای بر اولویت های استراتژیک
آیا میدانستید تنها ۴۴% از رهبران احساس میکنند که سازمانهایشان میتوانند استراتژی موفقی را اجرا کنند؟ شرکتها در اجرای استراتژی با چالشهای بیشماری مواجه هستند. به عنوان مثال: رهبری و ارتباط ضعیف و مقاومت در برابر تغییر و… یکی از راههای غلبه بر این چالشها، اولویتهای استراتژیک است. هنگامی که اهمیت هر عنصر در استراتژی خود را درک میکنید، میتوانید منابع مناسب را برای اجرای موفقیتآمیز آن اختصاص دهید. در واقع اولویت استراتژیک قلب تپنده هر سازمان و کسب و کاری محسوب میشود. این مفهوم به این اشاره دارد که در دنیای پرهیاهوی امروز که منابع محدود و رقابت شدید است سازمانها باید تصمیم مهمی بگیرند که کدام اهداف و فعالیتها برای کسب و کارشان مهمتر است و باید بیشترین انرژی و منابع را روی آنها متمرکز کنند. بنابراین با مشخص کردن اولویتها، سازمان میتواند منابع محدود خود را به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و از هدر رفت آنها جلوگیری نماید. اولویتهای استراتژیک باعث افزایش بهرهوری، کاهش ریسک، افزایش انعطافپذیری، بهبود تصمیمگیری میشود. بیایید به اولویتهای استراتژیک و نحوه تعیین آنها برای سازمان خود نگاه کنیم.
اولویت های استراتژیک چیست؟
اولویتهای استراتژیک اهدافی هستند که شرکت شما امیدوار است در یک دوره زمانی مشخص به آنها دست یابد، آنها اغلب ارزشها یا ابتکاراتی هستند که شرکت میخواهد با استفاده از یک لیست بزرگ وظایف به آنها برسد. سازمانهای درون یک صنعت ممکن است اولویتهای استراتژیک مشابهی داشته باشند، اما به طور کلی آنها معمولاً منحصر به یک سازمان خاص و اهداف آن هستند. اولویتهای استراتژیک یک شرکت میتواند با تغییر محیطهای داخلی و خارجی در اطراف آن تنظیم شود. اولویتهای استراتژیک بخشی از فرهنگ اصلی یک شرکت با هدف و فلسفه کمک به هدایت سازمان برای موفقیت آینده آن هستند؛ این اولویتها اغلب دارای یک لیست دقیق از اهداف و وظایف مرتبط با آنها میباشند و شرکتها این لیست را در برنامه استراتژیک خود قرار میدهند.
اولویتهای استراتژیک میتوانند شامل طیف وسیعی از عوامل و فرآیندها مانند شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)، اهداف و بازارهای هدف باشند. به دلیل ماهیت خود، اولویتهای استراتژیک به یک شرکت اجازه میدهند تا هنگام اجرای فناوری جدید با کارایی بیشتری کار کند و در نتیجه در فضای رقابتی امروز بازار باقی بماند. اولویتهای استراتژیک در هسته اصلی موفقیت هر سازمانی قرار دارند و مفهوم اولویتها با وظایف آغاز میشود، هنگامی که وظایف زیادی برای انجام دادن دارید، باید مهمترین یا فوریترین آنها را انتخاب کرده و به کار خود ادامه دهید. اولویتهای استراتژیک اهداف و وظایفی هستند که شرکت شما باید در طول زمان تکمیل کند. این اولویتها با تغییر بازار در حال تغییر هستند، اما همچنان برای موفقیت حیاتی هستند.
بیشتر بخوانید: ابتکارات استراتژیک
در اینجا چند مثال برای توضیح اولویتهای استراتژیک در دنیای کسب و کار امروز آورده شده است.
مثالهایی از اولویتهای استراتژیک
- اولویتهای استراتژیک در فضای دیجیتال
بسیاری از شرکتها تحول دیجیتال را در برنامههای استراتژیک خود قرار میدهند، اما همهگیری کووید-۱۹ (COVID-19) آن را به بالای لیست اولویتها سوق داد. با اینکه ۷۳% از کارمندان به دنبال کار دائمی از راه دور پس از همهگیری هستند، کسبوکارها باید برای ماندن رقابتی و سودآور، اولویتبندی تحول دیجیتال را انجام دهند.
- اولویتهای استراتژیک در بهداشت و ایمنی شغلی
به طور مشابه، کسبوکارها باید با پروتکلهای کووید-۱۹ در مورد بهداشت و فاصلهگذاری اجتماعی سازگار میشدند. شرکتها علاوه بر ایجاد فضاهای کاری مجازی، باید محل کار خود را بازطراحی و حفظ میکردند تا از کارکنان و مشتریان در برابر کووید-۱۹ محافظت کنند.
- اولویتهای استراتژیک در کسبوکار پایدار
با آگاهتر شدن در مورد تغییرات آب و هوا، یک تغییر عظیم به سمت پایداری در هر صنعتی وجود دارد. شرکتهایی که فضای کاری سبز را اتخاذ میکنند از مزایایی مانند کارکنان سالمتر، هزینههای سربار کمتر و بهرهوری بهبود یافته برخوردار میشوند.
برنامه استراتژیک چیست؟
برنامه استراتژیک یک سند است که از یک هدف بلندمدت و یک برنامه عملیاتی عملی برای تعیین جهت یک شرکت استفاده میکند. طول و پیچیدگی برنامه به اندازه شرکت و تعداد اولویتهای استراتژیک آن بستگی دارد. در اجزای خود، برنامه استراتژیک وضعیت فعلی یک شرکت را نشان میدهد، اهداف آینده آن را توصیف میکند و یک لیست دقیق از دستورالعملها برای دستیابی به آن اهداف ایجاد میکند. اکثر برنامههای استراتژیک شامل یک بیانیه ماموریت، ارزشهای اصلی، یک تحلیلSWOT (قدرت، ضعف، فرصتها و تهدیدها)، اهداف استراتژیک سالانه، اهداف بلندمدت و برنامههای عملیاتی هستند.
بیشتر بخوانید: شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟
چرا در یک برنامه استراتژیک به اولویت های استراتژیک نیاز دارید؟
یک برنامه استراتژیک شامل چشمانداز، مأموریت و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت یک شرکت است. هرچه شرکت بزرگتر باشد، برنامه استراتژیک پیچیدهتر میشود. اولویتهای استراتژیک، برنامه استراتژیک را به اقدامات عملی تقسیم میکنند که منجر به اهداف کلی شرکت میشوند. آنها همچنین به اختصاص منابع درست در زمان مناسب برای مقابله با تغییر و رشد اجتنابناپذیر کمک میکنند. تنظیم اولویتهای استراتژیک در یک برنامه استراتژیک میتواند به شما در تعیین اهداف سراسر شرکت و یک تمرکز گروهی کمک کند که میتواند به دستیابی به مهمترین وظایف سال کمک کند. تنظیم اولویتهای استراتژیک همچنین به سازمان اجازه میدهد تا نسبت به نیازهای در حال تغییر کارکنان و تأثیرات خارجی انعطافپذیر باشد و اطمینان حاصل کند که فرهنگ سازمان از استراتژی آن پشتیبانی مینماید. علاوه بر این، ایجاد اهداف ممکن است به اطمینان از اینکه شما منابع مورد نیاز برای تحقق اهداف خود را دارید، کمک کند. تنظیم اولویتهای استراتژیک میتواند به یک شرکت در ایجاد اهداف روشن بلندمدت برای آینده سازمان یاری رساند. ادغام اولویتهای استراتژیک واضح و عملی در یک برنامه استراتژیک میتواند به ایجاد یک راهنمای گام به گام برای تبدیل این اهداف به موفقیت قابل اندازهگیری کمک کند.
چند مثال از شرکتها و سازمانهایی که به طور موثر از اولویتهای استراتژیک استفاده کرده اند:
۱. شرکت نایک (Nike):
- اولویت استراتژیک: نوآوری در طراحی محصولات و بازاریابی هدفمند بر روی ورزشکاران جوان
- اجرای استراتژی: نایک با سرمایه گذاری عظیم در بخش تحقیق و توسعه، محصولات جدیدی را با تکنولوژی های پیشرفته و طراحی های جذاب به بازار عرضه کرده است. همچنین با استفاده از شبکه های اجتماعی و تبلیغات هدفمند، ارتباط قوی با نسل جوان برقرار کرده است.
۲. شرکت آمازون (Amazon):
- اولویت استراتژیک: تمرکز بر تجربه مشتری و گسترش خدمات ابری (AWS)
- اجرای استراتژی: آمازون با ارائه خدمات تحویل سریع، تنوع محصولات و امکان بازگشت آسان، تجربه خرید آنلاین را برای مشتریان بهبود بخشیده است. همچنین با ارائه خدمات ابری قدرتمند، به بسیاری از شرکت ها کمک کرده است تا زیرساخت های خود را بهینه کنند.
۳. شرکت تسلا (Tesla):
- اولویت استراتژیک: تولید خودروهای برقی با برد بالا و توسعه زیرساخت های شارژ
- اجرای استراتژی: تسلا با تولید خودرویی مانند مدل اس (Tesla Model S)، استانداردهای جدیدی را در صنعت خودروهای برقی تعیین کرده است. همچنین با ساخت شبکه گسترده سوپر شارژر، محدودیت های مسافت طولانی رانندگی با خودروهای برقی را برطرف کرده است.
چرا این شرکت ها موفق بودند؟
- تعیین اهداف روشن و قابل اندازه گیری
- تمرکز بر منابع
- انعطاف پذیری
- رهبری قوی
به طور خلاصه، استفاده موفق از اولویتهای استراتژیک به شرکتها و سازمانها کمک می کند تا بر اهداف اصلی خود متمرکز شوند، منابع خود را بهینه کنند و در بازار رقابتی موفق باشند. لطفا توجه داشته باشید که این تنها چند نمونه از بسیاری از شرکتها و سازمانهایی است که از اولویتهای استراتژیک استفاده می کنند. هر کسب و کاری با توجه به شرایط خاص خود، اولویت های استراتژیک متفاوتی را تعریف می کند.
بیشتر بخوانید: تعریف برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ انواع روش ها و مدل های برنامه ریزی استراتژیک کدامند؟
۵ معیار برای تعیین اولویت های استراتژیک
هر عنصر در لیست اولویتهای استراتژیک شما باید:
- رفتار روزانه شرکت را هدایت کند.
- برای هر بخش از شرکت شما ارزشمند باشد.
- بهرهوری شما را به طور قابل توجهی بهبود بخشد.
- با چشمانداز، هدف و فلسفه شرکت شما همسو باشد.
- در درجه اول از اهداف و استراتژی کسب و کار شما پشتیبانی کند.
با استفاده از مثال تحول دیجیتال بالا، میتوانید ببینید که چگونه این مورد یک نوع اولویت حیاتی، برای عملکرد کسب و کار در اقتصاد فعلی است. کار از راه دور بر نحوه برگزاری جلسات، رسیدگی به حجم کار، تحویل به مشتریان و آوردن سود به سازمان تأثیر میگذارد و تحول دیجیتال وسیله رسیدن به این اهداف است، بنابراین ادغام راهکارهای مناسب مبتنی بر ابر برای کسب و کار شما به یک اولویت اصلی تبدیل میشود.
چگونه اولویت های استراتژیک را رتبهبندی کنیم؟
سه عامل تعیینکنندهی اولویتهای استراتژیک شما، اهداف شرکت، منابع و زمانبندی هستند. هر هدف برای دستیابی به اهداف شرکت از مقدار مشخصی از منابع و بازه زمانی استفاده میکند. اهدافی که بر بهرهوری شما تأثیر میگذارند یا نیاز به اجرای فوری دارند، در ابتدای لیست شما قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید: بیانیه چشم انداز
چگونه اولویت های استراتژیک را تعیین کنیم؟
آیا اطمینان دارید که تیمهای شما در همین لحظه بر اولویتهای استراتژیک تمرکز دارند؟ برای مدیران استراتژی و تیمهای رهبری، این یک سخن روزانه است که چالش مداوم، حفظ تمرکز بر اهداف استراتژیک را برجسته میکند. در حالی که مشخص کردن اولویتهای استراتژیک ممکن است آسان به نظر برسد، غول واقعی در تراز کردن تیمها و پیشبرد ابتکارات در برابر جریان عملیات روزانه نهفته است. این چالش غیرقابل انکار است. اولویتهای استراتژیک برای هدایت تخصیص منابع، برنامهریزی عملیاتی سالانه، تصمیمگیری و اندازهگیری عملکرد در برابر اهداف بسیار مهم هستند. این اولویتها بین سازمانها متفاوت است اما باید با اهداف بلندمدت و جهتگیری همراستا باشند تا عملکرد کسب و کاری و ارزش ذینفعان را به طور مثبت تحت تأثیر قرار دهند.
مراحل تعیین اولویت های استراتژیک
پس از ارزیابی برنامه استراتژیک خود بر اساس معیارهای فوق، مراحل زیر را برای ایجاد اولویتهای استراتژیک عملی در یک برنامه استراتژیک انجام دهید:
۱. تجزیه و تحلیل محیط کسب و کار
برنامههای استراتژیک معمولاً شامل اطلاعات بیشتری نسبت به فقط یک لیست از اهداف استراتژیک هستند. در نظر بگیرید که چگونه سازمان شما ممکن است نیاز به تغییر جهت برای پاسخگویی به تقاضای در حال تحول بازار داشته باشد و قبل از نوشتن اولویتها یا برنامه خود، به جمعآوری بیانیه ماموریت شرکت پرداخته و یک لیست از ارزشهای اصلی آن را در نظر بگیرید و یک تحلیل داخلی (SWOT) برای درک عملکرد و تواناییهای کسب و کاری انجام دهید، سپس، مناطقی را برای بهبود ارزیابی کنید. در سطح خارجی، رقابت بازار، محیط نظارتی و سایر عوامل تأثیرگذار بر کسب و کار خود را بررسی کنید.
با پرسش این سوالات میتوان در این بحث عمیقتر شد:
- سازمان شما در چه تواناییهای عملیاتی برتری دارد؟
- چگونه میتوانید پیشنهاد ارزش خود را برای جذب مصرفکنندگان بیشتر افزایش دهید؟
- آیا نیازهای برآورده نشدهای در بازار وجود دارد که بتواند منجر به توسعه محصول نوآورانه شود؟
- ذینفعان داخلی و خارجی شما چگونه سازمان شما را درک میکنند؟
- آیا رقبای جدیدی وجود دارند که بتوانند موقعیت شما را در بازار به خطر بیندازند؟
پس توصیه میشود که از چارچوبهای استراتژیک مانند تحلیل SWOT یا پنج نیروی پورتر برای شناسایی نقشه راه درست برای موفقیت و آسیبپذیریهای حیاتی استفاده کنید. در صورت نیاز، این چارچوبها را ترکیب کنید تا جامعترین بینشها را در مورد عملکرد سازمان خود به دست آورید. مرور این اجزا ممکن است به شما در ایجاد یک پایه برای تدوین اهداف خود و در نتیجه بقیه برنامه استراتژیک شما کمک کند.
بیشتر بخوانید: تجزیه و تحلیل SWOT (اندروز)
۲. اهداف، منابع و زمانبندی را درک کنید
اهداف، منابع و زمانبندی سه متغیر مورد نیاز برای اجرای یک ابتکار یا تکمیل یک هدف هستند. این متغیرها به یکدیگر وابسته هستند و تنظیم یکی از آنها بر روی دیگری تأثیر میگذارد. اولویتهای استراتژیک باید دارای ضربالاجلهای روشن و قابل دستیابی باشند تا مسئولیتپذیری بین ذینفعان را ارتقا دهند. یک قانون خوب این است که آنها را در یک پنجره ۳ تا ۵ ساله تنظیم کنید. با این حال، با این زمانبندیها انعطافپذیر باشید، آماده باشید تا به سرعت در مقابل چالشهای خارجی در حال تغییر ارزیابی مجدد و سازگار شوید. دانستن اینکه چه منابعی در دسترس هستند و برای چه مدت میتوانند به تکمیل یک هدف کمک کنند بیشترین تأثیر را بر دو متغیر دیگر دارند. علاوه بر این، بدون منابع، ممکن است شما وسیلهای برای ایجاد یک برنامه عملی برای تحقق اهداف خود نداشته باشید. با درک نحوه ارتباط این متغیرها، میتوانید یاد بگیرید که چگونه بهترین تحلیل دادههای خود را برای ایجاد اولویتهای استراتژیک قابل دستیابی انجام دهید.
۳. سطح اولویت خود را بشناسید
به جای رتبهبندی اولویتهای خود در یک لیست شمارهدار، در نظر بگیرید که به هر یک از آنها یک سطح ارزش بر اساس سه عامل اهداف، منابع و زمانبندی برای تعیین اهمیت آن اختصاص دهید. دانستن این سطوح اولویت میتواند به شما در تصمیمگیری در مورد اینکه کدام اهداف را در برنامه استراتژیک خود قرار دهید، کمک کند. محدود کردن اولویتهای استراتژیک به ۳ تا ۵ حوزه تمرکز پس از تجزیه و تحلیل فرصتها و نقاط ضعف، تعادل بین جاهطلبی و منابع را تضمین مینماید. این رویکرد به شما یاری میرساند تا از خطرات ناشی از اهداف بیش از حد یا عملکرد ضعیف ناشی از تعداد کم جلوگیری کنید.
اولویتهای استراتژیک خود را در سه گروه شناسایی و سازماندهی کنید:
- اولویت حیاتی
- اولویت مهم
- اولویت مطلوب
یک اولویت حیاتی؛ یک اولویت استراتژیک است که شما باید آن را در یک بازه زمانی مشخص انجام دهید. اولویتهای حیاتی از تمام منابع موجود برای تکمیل یک هدف استفاده میکنند. یک مثال از یک اولویت حیاتی میتواند تحویل به یک مشتری باشد. اگر وعده دهید که ۳۰۰،۰۰۰ واحد از یک محصول را تا هفته سوم ماه به یک مشتری تحویل دهید، تمام منابع خود را برای تحقق آن هدف زمانی قرار خواهید داد.
یک اولویت مهم؛ یک اولویت استراتژیک است که میتواند تأثیر مثبت و قابل توجهی بر عملکرد شرکت شما داشته باشد، اما شما آن را به یک بازه زمانی محدود متصل نمیکنید. اولویتهای مهم ممکن است نیاز به اقدام سریع اما منابع کمتری برای تکمیل داشته باشند. یک مثال از یک اولویت مهم میتواند انتقال وبسایت یک شرکت به یک قالب جدید باشد. ممکن است امیدوار باشید که این پروژه در شش ماه انجام شود، اما شما کل شرکت را برای انجام این انتقال به کار نمیگیرید، در عوض، شما یک تیم کوچک تا متوسط را برای تکمیل وظیفه جمعآوری میکنید. در صورت لزوم، میتوانید زمان تکمیل پروژه را تمدید کنید.
یک اولویت مطلوب؛ یک اولویت استراتژیک است که ممکن است به عملکرد یک شرکت کمک کند اما به اندازه دیگران قابل توجه نیست. اولویتهای مطلوب ممکن است اهداف مکمل باشند که میتوانید پس از رسیدن به اهداف دیگر آنها را توسعه دهید. یک مثال از یک اولویت مطلوب میتواند سازماندهی مجدد سیستم بایگانی در دفتر یا در فضای ابری باشد. بهینهسازی سازمان شما ممکن است زمانی که کارمندان در حال جستجوی اطلاعات هستند، زمان را ذخیره کند، اما اگر سیستم کارآمدی در حال حاضر وجود دارد، این هدف میتواند تا زمانی که اهداف مهمتر دیگری را تکمیل کنید، منتظر بماند.
بیشتر بخوانید: چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟ چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر ابزاری برای تحلیل صنعت
۴. نگاه رو به جلو داشته باشید
در نظر بگیرید که اهدافی را انتخاب کنید تا به شرکت در نوآوری و حرکت به سمت اهداف بلندمدت خود یاری رساند. فرآیندها و وظایفی که در حال حاضر قابل اعتماد هستند و به خوبی در روال کاری شما کار میکنند، ممکن است به عنوان اولویتهای مهم یا مطلوب به جای اولویتهای حیاتی مناسبتر باشند. سعی کنید اولویتهایی را ارتقا دهید که شرکت را به سمت استانداردهای ارزشی بالاتر برای پیشرفت چالش میکنند تا راکد نشوند.
بیشتر بخوانید: تعریف دقیق استراتژی چیست؟ (استراتژی به زبان ساده برای مدیران)
۵. اجزای کلیدی را بررسی کنید
از تحلیل SWOT برای یافتن مناطقی استفاده کنید که برای موفقیت شرکت حیاتیتر هستند تا تصمیم بگیرید کدام اولویتها ارزش بالاتری نسبت به دیگران دارند. دانستن اینکه کدام مناطق سازمان شما ستونهای پایهای آن هستند، مانند تولید و موفقیت مشتری یا رضایت کارکنان که ممکن است به شما در تعیین اینکه کجا بیشترین منابع را تخصیص دهید، کمک کند.
۶. تعداد اولویتها را محدود کنید
در نظر بگیرید که تعداد اولویتهای استراتژیک در برنامه استراتژیک خود را به یک عدد قابل دستیابی بین یک تا پنج هدف محدود کنید. محدود کردن اولویتهای شما به کارمندان کمک میکند تا اهداف کلی سازمان را درک کنند و به مدیران کمک میکند تا بهترین برنامههای اقدام را ارتباط دهند. نگه داشتن تعداد اولویتها کم همچنین به کارمندان کمک میکند تا آرام بمانند و احساس کنند که وسیلهای برای تحقق اهداف دارند. در حالی که ممکن است اولویتهای زیادی برای رقابت برای وضعیت حیاتی داشته باشید، انتخاب اولویتهایی که بهترین همسو با ارزشهای شرکت یا اهداف بلندمدت هستند، ممکن است به حفظ تمرکز بر آینده کمک کند.
۷. راهنمایی واقعی ارائه دهید
ایجاد یک برنامه استراتژیک به شما امکان میدهد تا دستورالعملهای گام به گام برای تحقق اولویتهای استراتژیک عملی خود ایجاد کنید. برنامهها به شما اجازه میدهند تا اولویتهای خود را فراتر از خواستن انجام کاری و حتی انجام آن ببرید. به عنوان مثال، اگر یکی از اولویتهای استراتژیک حیاتی شما برای سال افزایش تولید به میزان ۳۰٪ است، برنامه استراتژیک شما ممکن است شامل مراحلی مانند؛ استخدام چهار کارمند جدید تا پایان ماه یا خرید نرمافزار گردش کار که خروجی کارکنان را در سه ماهه اول نظارت مینماید، باشد.
۸. اهداف خود را همسو کنید
ایجاد اولویتهای منسجم در سراسر یک سازمان به کارمندان و بخشهای بزرگتر یاری میرساند تا تمرکز خود را برای کار به سمت اهداف کلی پیدا کنند. این مورد میتواند به ایجاد وحدت و همکاری در بخشها کمک کرده و منجر به اهداف قابل دستیابیتر شود.
۹. برنامه خود را بسازید
پس از جمعآوری اطلاعات و تنظیم اولویتهای استراتژیک خود، میتوانید به برنامه استراتژیک خود ساختار دهید. ممکن است انتخاب کنید که یک طرح کلی بنویسید یا یک صفحه گسترده برای سازماندهی اطلاعات ایجاد کنید. یک طرح کلی را انتخاب کنید که برای مدیران و کارمندان آسان باشد تا آن را بخوانند و درک کنند و بتوانید آن را به راحتی بهروزرسانی کرده و به اشتراک بگذارید.
۱۰. پیشرفت خود را پیگیری کنید
دادههای آماری را که میتواند به شما یاری رساند پیگیری کرده و ببینید آیا در حال دستیابی به اهداف فعلی خود هستید یا خیر. داشتن یک مخزن داده نه تنها به نظارت بر اولویتهای استراتژیک فعلی کمک میکند، بلکه میتواند به شما در تنظیم موارد آینده برای انطباق بهتر با نیازها و فرهنگ شرکت کمک کند.
۱۱. واکنش تیم را دریافت کنید
بازخورد و ورودی را از کارمندان و مدیران دریافت کنید تا مراحل یا اطلاعاتی را به برنامه استراتژیک اضافه کنید که ممکن است از آن غافل شده باشید. این نه تنها به ایجاد جامعترین برنامه کمک میکند، بلکه میتواند به تنظیم اهداف فعلی و آینده بر اساس تجربه کسانی که آنها را اجرا میکنند، کمک کند.
هر سازمان نیازها و زمینههای منحصر به فردی دارد، برخی از شرکتها ممکن است بازاریابی دیجیتال و خدمات به مشتری را اولویتبندی کنند و برخی دیگر ممکن است مدیریت زنجیره تأمین و لجستیک را اولویتبندی کنند. اکثر مشاغل به همه این عناصر نیاز دارند، اما نحوه چیدمان آنها در برنامه استراتژیک آنها با هر شرکت متفاوت است.
بیشتر بخوانید: مشاوره زنجیره تامین
بیشتر بخوانید: برنامه عملیاتی چیست؟
چگونه اهداف تیم را با اولویت های استراتژیک همراستا کنیم؟
تصور کنید تیم A روی پروژه X کار میکند، تیم B روی پروژه Y کار میکند و هیچکدام نمیدانند که چگونه به تصویر بزرگتر یاری میرساند. با توجه به اینکه شرکت به طور متوسط ۳۰ تا ۴۰ تیم متمایز و به همان تعداد سیستمهای فناوری را مدیریت میکند، جای تعجب نیست که هماهنگی و دید در مورد مشارکت استراتژیک هر تیم وجود ندارد. برای غلبه بر این مشکل، سازمانها به یک روش کارآمد برای مدیریت همکاریها بین ابزارها و تیمهای بیشمار خود برای تراز مجدد با اولویتهای استراتژیک نیاز دارند. یک راه حل دوگانه پیشنهاد میشود:
- همترازسازی افقی
همترازسازی افقی زمانی اتفاق میافتد که تیمها از بخشهای مختلف یا واحدهای کسب و کاری فعالیتهای خود را در حوزههای تمرکز مشترک هماهنگ کنند. این مفهوم همترازسازی، عمل هر بخش را به صورت جداگانه و نه در همکاری با واحدهای دیگر، بر اساس اهداف خود نشان میدهد. این مورد یک حوزه تمرکز مشترک را برجسته میکند که دید روشنی از برنامهها، اهداف و تیمهایی که موفقیت آن را هدایت میکنند، ارائه میدهد. این دید، راه را برای همکاری بدون شکاف بین عملکردی هموار میکند و اطمینان میدهد که همه تیمها در اجرای استراتژی جهتگیری روشنی دارند.
- همترازسازی عمودی
همترازسازی عمودی زمانی اتفاق میافتد که اهداف خاص بخش با اهداف استراتژیک فراگیر سازمانی همتراز شوند. دستیابی به این امر شامل یک رویکرد ترکیبی از بالا به پایین و پایین به بالا است: بخشها اهداف خود را برای بازتاب اهداف استراتژیک سازمان تعیین میکنند.
این وضوح برای موارد زیر حیاتی است:
- درک اینکه چگونه بخشها بر اهداف سطح بالا تأثیر میگذارند.
- اتصال اهداف عملیاتی با نتایج استراتژیک.
- بازنگری و تطبیق اهداف با تکامل استراتژی.
- ارتقای تصمیمگیری از طریق بهبود دید و زمینه.
چگونه پیشرفت اولویت های استراتژیک خود را پیگیری کنیم؟
جمعآوری دادهها و دریافت بهروزرسانیهای تیم، زمانبر و مستعد خطا است و اغلب مانع بینش صحیح نسبت به عملکرد و تصمیمگیری به موقع میشود. مقصران معمول سیستمهای جدا از هم و فرآیندهای دستی سنتی هستند. برای ردیابی کارآمدتر پیشرفت، سازمانها باید با ایجاد یک مرکز اجرای استراتژی متمرکز شروع کرده، جایی که میتوانند استراتژیهای خود را برنامهریزی، اجرا و پیگیری نمایند. این امر یافتن اطلاعات را آسانتر میکند، بهویژه زمانی که چندین تیم بین عملکردی در جهت اهداف مشترک کار میکنند.
بیشتر بخوانید: اهداف و نتایج کلیدی
تفاوت بین اولویت های استراتژیک و اولویتهای کسب و کار چیست؟
اولویتهای استراتژیک ارزشهایی هستند که شما را برای رسیدن به اهدافتان راهنمایی میکنند. اولویتها با چشمانداز، مأموریت و فرهنگ شرکت شما برای هدایت سازمان به سمت موفقیت همسو هستند.
اولویتهای کسب و کار فعالیتهایی هستند که یک کسب و کار به صورت روزانه انجام میدهد. این موارد شامل:
- جذب و حفظ مشتریان
- تحلیل دادهها
- بهروزرسانی زیرساخت فناوری اطلاعات
- افزایش رشد
- ایجاد محصولات و خدمات جدید
چگونه لیستی از اولویت های استراتژیک ایجاد کنم؟
- یک صفحه گسترده (spreadsheet) بهترین انتخاب است، اما میتوانید ردیفها و ستونهایی را روی یک سند یا دفترچه یادداشت ایجاد کنید.
- تمام پروژههای کسبوکار خود را فهرست کنید و منابع در دسترس و محدودیتهای زمانی برای هر یک را اختصاص دهید.
- اولویتهای حیاتی، معنادار و مطلوب را همانطور که در بالا توضیح داده شد، برجسته کنید.
- برای جزئیات بیشتر در مورد اولویتها، مانند منابع اضافی و بهترین/بدترین سناریوها، از اعضای مرتبط تیم سؤال کنید.
- با ظهور چالشهای اجرا، لیست خود را در طول زمان تنظیم کنید.
بیشتر بخوانید: OKR چیست؟ و نحوه ردیابی آن چگونه است؟
در نهایت میتوان گفت یک برنامه استراتژیک قوی به اولویتهای استراتژیک روشن و قابل دستیابی وابسته است. برای تمرکز بر اهداف کسب و کاری کوتاه مدت و میان مدت، در یک زمان بر روی پنج یا تعداد کمتری از اولویتهای استراتژیک تمرکز نمائید. مطمئن شوید که اهداف شما طی سه تا پنج سال قابل دستیابی هستند و در هر مرحله آنها را دنبال کنید. با رشد کسب و کار، اولویتهای استراتژیک خود را بر آینده متمرکز کنید. بدیهی است، اولویتها دائماً برای جلب توجه و منابع رقابت میکنند، اما تمرکز بر تعداد محدودی از آنها بهتر است. طیف گستردهای از اهداف منجر به سردرگمی و ضرر میشود. با در نظر گرفتن این نکات، اولویتهای استراتژیک مناسبی را برای بهبود بهرهوری کسب و کار امروز ایجاد کنید. همانطور که گفته شد، رهبران کسب وکار باید به شکاف بین تعیین اولویتهای استراتژیک و اجرا توجه داشته باشند. نرمافزار OKR میتواند با همسو کردن اهداف و وظایف با استفاده از نتایج کلیدی مبتنی بر معیار، به پر کردن این شکاف کمک کند.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع اولویت های استراتژیک برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
اولویت های استراتژیک خیلی مبحث مهم و جذابیه
ممنون از نگاه شما به مقاله اولویت های استراتژیک
خیلی دوست دارم که بتونم این موارد استراتژیک مثل اولویت استراتژیک، ابتکارات و برنامه ریزی استراتژیک رو تو شرکتم پیاده کنم. باید چه کاری انجام بدم؟
برای پیاده سازی استراتژی شما می توانید از تیم مشاوره ما کمک بگیرید.
شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.