مدیریت جریان ارزش

مدیریت جریان ارزش

مدیریت جریان ارزش (VSM) رهبری و انضباط فنی است که حداکثر جریان ارزش کسب و کار را از طریق چرخه عمر ارائه دهنده راه حل انتها به انتها امکان پذیر می کند. امروزه ارائه راه‌حل‌های دیجیتالی فعال در شرکت‌های بزرگ اغلب پیچیده است و مرزهای عملکردی زیادی را در بر می‌گیرد. در نتیجه، این ساختار می تواند منجر به ایجاد یک فرآیند بدون ساختار همراه با جابجایی ها، وابستگی های بین تیمی، خرابی در ارتباطات و تاخیرهای قابل توجه می باشد. هدف VSM نظم بخشیدن به این هرج و مرج است تا کار تولید ارزش بتواند به طور روان و پیوسته در سراسر سازمان جریان داشته باشد. کلید موفقیت با VSM، استفاده از اصول تفکر ناب در هر جریان ارزشی است.

تفکر ناب

تفکر ناب پایه و اساس VSM است. ناب مجموعه گسترده ای از دانش با هدف بهبود کارایی عملیاتی از طریق حذف علل تاخیر است. تفکر ناب بر پنج اصل زیر استوار است.

  • دقیقاً ارزش را بر اساس محصول خاص مشخص کنید.
  • جریان ارزش برای هر محصول را مشخص کنید.
  • ارزش را بدون وقفه جریان دهید.
  • اجازه دهید مشتری ارزش خود را از تولیدکننده بگیرد.
  • دنبال کمال باشید.

این اصول یک طرز فکر مشترک را برای همه کسانی که در ارائه راه حل دخیل هستند فراهم می کند. در ادامه این مقاله هر یک از اصول، نحوه فعال کردن VSM و اینکه چه کسی در سازمان مسئول اصلی به کارگیری آنها است، توضیح می دهد.

۱. دقیقاً ارزش را بر اساس محصول خاص مشخص کنید

این اولین اصل از تفکر ناب بر اهمیت درک نیازهای مشتریان و کمی کردن ارزش ذاتی محصولات و خدمات ارائه شده تاکید می کند. این ارزش به شکل راه حل های پایدار می آید – نه پروژه ها یا ابتکارات موقت – و در نهایت توسط مشتری تعیین می شود.
اصل شماره ۱ – نگاهی به یک دیدگاه اقتصادی به VSM این اصل را ذکر می کند که یک استراتژی مالی فراگیر را برای جریان ارزش تعریف کند، از جمله مبادله ارزش دو طرفه برای هر راه حل ارائه شده (شکل ۱).

راه‌حل‌های دیجیتالی فعال از طریق یک یا چند جریان ارزش توسعه (DVS) به مشتریان خارجی یا داخلی ارائه می‌شوند. این راه حل ها از ارائه محصولات یا خدمات بازار از طریق جریان های ارزش عملیاتی (OVS) پشتیبانی می کنند.

هر مشتری در جریان ارزش نهایی از راه‌حل‌هایی که دریافت می‌کند، مزایای ملموسی مانند افزایش بهره‌وری، رضایت مشتری یا لذت به دست می‌آورد. به همین ترتیب، ارزش از طریق صرفه جویی در هزینه یا درآمد به شرکت بازگردانده می شود. اگرچه VSM می تواند برای همه جریان های ارزش اعمال شود، VSM در درجه اول برای بهینه سازی DVS استفاده می کند.

فرآیند تعیین ارزش توسط مشتری محوری و تفکر طراحی امکان پذیر می شود. هماهنگی دقیق با خواسته ها و نیازهای مشتریان – و داشتن فرآیندی برای به دست آوردن بازخورد مداوم بازار در مورد ایده های راه حل – تضمین می کند که محصولات و خدمات ارزش متقابل و مداوم را ارائه می دهند. تعیین دقیق اینکه راه حل ها چقدر ارزش ارائه می دهند، نیاز به اندازه گیری عینی دارد. برای این منظور، شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) برای تعیین کمیت راه‌حل‌های ارزشی که به مشتریان ارائه می‌ شود و سود اقتصادی به شرکت بازگردانده می‌شود، استفاده می‌شود.

راه حل ها به تبادل ارزش دو طرفه نیاز دارند.

۲. جریان ارزش برای هر محصول را شناسایی کنید

هنگامی که ارزش محصولات و خدمات آنها به طور دقیق تعریف شد، سازمان ها باید نحوه توسعه و ارائه این ارزش را به مشتریان شناسایی کنند. DVS یا به سادگی جریان ارزش در متن این مقاله، مجموعه مراحلی است که یک سازمان برای ارائه راه حل به مشتری انجام می دهد. توالی مراحل برای هر جریان ارزش منحصر به فرد است، اما به طور کلی شامل تعریف، ساخت، اعتبارسنجی و انتشار عملکرد به صورت تدریجی است، همانطور که در شکل ۲ نشان داده شده است.

 جریان ارزش توسعه

شکل ۲. یک جریان ارزش توسعه

 

همانطور که شکل ۳ نشان می دهد، جریان های ارزش توسعه در پورتفولیوها سازماندهی شده اند. هر جریان ارزش یک یا چند راه حل – در قالب محصولات و خدمات – به مشتری ارائه می دهد. بودجه‌ها مستقیماً به جریان‌های ارزش، تأمین مالی افراد، سیستم‌ها و مواد مورد نیاز برای ارائه کامل این راه‌حل‌ها اختصاص می‌یابد.

 پورتفولیو از یک یا چند جریان ارزش توسعه تشکیل شده است.

شکل ۳. پورتفولیو از یک یا چند جریان ارزش توسعه تشکیل شده است.

 

 

اصل  شماره ۲ – به کارگیری تفکر سیستمی سازمان را در شناسایی کل جریان ارزش از درخواست تا انتشار و در نظر گرفتن آن به عنوان یک سیستم تحویل یکپارچه راهنمایی می کند.
این تفکر تلاش‌ها را در سراسر سازمان به‌منظور مدیریت یک جریان ارزش مشترک به‌جای بسیاری از بخش‌هایی که به‌طور مستقل اداره می‌شوند، همسو می‌کند.

هنگامی که جریان ارزش شناسایی شد، همه افراد درگیر در مراحل آن سازماندهی می شوند تا از اجرای روان اطمینان حاصل شود. اصل شماره ۱۰، سازماندهی حول ارزش مستلزم آن است که افراد با مهارت های مختلف به عنوان یک قطار انتشار چابک (ART) متحد، بادوام و متقابل برای ایجاد راه حل گرد هم آیند، همانطور که در شکل ۴ نشان داده شده است.

 

 

یک ART شامل تمام افرادی است که در جریان ارزش کار می کنند.

شکل ۴. یک ART شامل تمام افرادی است که در جریان ارزش کار می کنند.

 

راه‌حل‌های اصلی – مانند هواپیما، اتومبیل، ماهواره و دستگاه‌های تصویربرداری پزشکی – معمولاً به چندین ای آر تی و تأمین‌کننده خارجی نیاز دارند تا جریان ارزش را به طور مؤثر درک کنند.
راه حل قطار برای سازماندهی صدها، گاهی اوقات هزاران نفر از افراد مورد نیاز برای مدیریت این جریان ارزش پیچیده تاسیس شده است.

۳. ارزش را بدون وقفه جریان دهید

هنگامی که جریان‌های ارزش شناسایی شدند و تیم‌ها حول راه‌حل‌هایی که پشتیبانی می‌کنند سازماندهی شدند، جریان ارزش باید از فعالیت‌های بیهوده‌ای که ارائه راه‌حل را به تأخیر می‌اندازد پاکسازی کند. مکان یابی منابع این تاخیرها اولین گام در جهت بهبود جریان ارزش است.

نقشه‌برداری جریان ارزش این کار را با مدل‌سازی توالی انتها به انتها فعالیت‌ها و اندازه‌گیری عملکرد در و بین هر مرحله انجام می‌دهد. همانطور که در شکل ۵ نشان داده شده است، نقشه های جریان ارزش به تجسم جریان ارزش و تعیین دقیق وقوع تاخیرهای عمده کمک می کند.

گام بعدی در جهت تسریع جریان، شناسایی علل ریشه ای این تاخیرها و بکارگیری روش های Lean-Agile برای اصلاح آنها است.  در ادامه هشت شتاب‌دهنده جریان که به کاهش وقفه‌ها کمک می‌کنند و جریان مقدار پیوسته را فعال می‌کنند را ذکر میکنیم. آنها در زیر فهرست شده‌اند و در اصل شماره ۶ به تفصیل تعریف شده‌اند – ایجاد ارزش بدون وقفه:

  • WIP را تجسم و محدود کنید.
  • رفع تنگناها دستکاری ها و وابستگی ها را به حداقل برسانید.
  • بازخورد سریع تری دریافت کنید.
  • در دسته های کوچکتر کار کنید.
  • طول صف را کاهش دهید.
  • بهینه سازی زمان “در منطقه”.
  • خط‌مشی‌ها و شیوه‌های قدیمی را اصلاح کنید.

این شتاب‌دهنده‌های جریان، رویکردهای آزمایش‌شده زمان برای رسیدگی به مسائل جریان هستند. نحوه به کارگیری آنها به ماهیت موضوع و محل وقوع آن در جریان ارزش بستگی دارد.
مقالات Team Flow، ART Flow، Solution Train Flow و Portfolio Flow راهنمایی خاصی را برای به کارگیری این شتاب دهنده ها در آن سطوح برای فعال کردن جریان بدون وقفه در سراسر جریان ارزش ارائه می دهند.

۴. اجازه دهید مشتری ارزش را از تولید کننده دریافت کند

جریان های ارزش باید ارزش مناسب را در زمان مناسب به مشتریان ارائه دهند. این چهارمین اصل از تفکر ناب، سازمان‌ها را راهنمایی می‌کند تا راه‌حل‌هایی ارائه دهند که مشتریان بر اساس نیازهای واقعی خود به بازار وارد کنند، نه اینکه راه‌حل‌هایی را بر اساس آنچه فکر می‌کنند مشتریان به آن نیاز دارند، ارائه دهند (شکل ۶).

 

جریان ارزش مبتنی بر کشش در مقابل جریان ارزش مبتنی بر فشار

شکل ۶. جریان ارزش مبتنی بر کشش در مقابل جریان ارزش مبتنی بر فشار

 

سیستم‌های تحویل سنتی و مبتنی بر فشار، نسخه‌های بزرگ و نادری را تولید می‌کنند که معمولاً ارزش بسیار کمی را خیلی دیر ارائه می‌کنند. راه حل ایجاد یک جریان مبتنی بر کشش است، که در آن دسته های کوچکی از کار اولویت بندی می شوند و بر اساس بازخورد مشتری و KPI به سرعت ارائه می شوند. یک راه ساده و در عین حال قدرتمند برای اجرای تحویل مبتنی بر کشش، استفاده از سیستم Kanban است.اینها نمایش های بصری جریان ارزش (یا بخش هایی از جریان ارزش) هستند که به تنظیم جریان کارآمد در سیستم کمک می کنند، همانطور که در شکل ۷ نشان داده شده است.

 

سیستم های کانبان پردازش مبتنی بر کشش را تقویت می کنند.شکل ۷. سیستم های کانبان پردازش مبتنی بر کشش را تقویت می کنند.

 

سیستم‌های کانبان ذاتاً بصری، مبتنی بر کشش هستند و با اعمال محدودیت‌های WIP، دسته‌های کوچک‌تری ایجاد می‌کنند. استفاده از سیستم های Team، ART، Solution Train و Portfolio Kanban توصیه می شود.علاوه بر این، راه حل هایی باید برای پشتیبانی از جریان مبتنی بر کشش و انتشار بر اساس تقاضا طراحی شوند. این راه‌حل‌ها را طوری طراحی کنید که به‌طور آزاد با هم جفت شوند، و اجزا و زیرسیستم‌های جداگانه را قادر می‌سازد تا به طور مستقل تغییر، آزمایش و مستقر شوند. این استراتژی از هزینه های بالای تراکنش و تأخیر ناشی از تلاش های تغییر «بیگ بنگ» جلوگیری می کند. این کار را با معماری برای DevOps و تحویل مداوم، با استفاده از طراحی دامنه محور (DDD)، کانتینری‌سازی و روش‌های ابری اول انجام دهید.
همچنین، ضامن‌های ویژگی و الگوهای زیرساخت آبی/سبز به طور موثر استقرار را از انتشار جدا می‌کنند و امکان انتشار عملکرد در صورت تقاضا را فراهم می‌کنند.

۵. کمال را دنبال کنید

VSM یک روش مداوم است که به طور مستمر جریان ارزش را برای دستیابی به حداکثر جریان و کیفیت بهینه می کند. اگرچه یک جریان ارزش کاملاً کارآمد قابل دستیابی نیست، انگیزه مداوم برای کمال علامت تجاری تفکر ناب است. فرهنگ نوآوری جریان ارزش مستمر را در سراسر سازمان ایجاد می کند. سازمانی که به دنبال کمال ارائه است باید به طور منظم جریان ارزش خود را در برابر اهداف عملکرد تعریف شده ارزیابی کند. معیارهای مناسب، هم از نظر کمی و هم کیفی، پایه ای برای تصمیم گیری موثر فراهم می کند و حقایق را جایگزین نظرات می کند. متریک های جریان (شکل ۸) نمای جامعی از کار در حال حرکت در جریان ارزش، همراه با سرعت، پیش بینی و کارآمدی آن کار را ارائه می دهد. این اندازه گیری های عینی به شناسایی مکان های دقیق گلوگاه های تحویل کمک می کند.

متریک های جریان عملکرد تحویل را در سراسر جریان ارزش اندازه گیری می کنند.

شکل ۸. متریک های جریان عملکرد تحویل را در سراسر جریان ارزش اندازه گیری می کنند.

 

علاوه بر ردیابی و بهینه‌سازی معیارهای جریان، کمال از طریق بهبود تدریجی، ریشه‌ای و بی‌وقفه جستجو می‌شود. بهبود فزاینده یا کایزن، به طور سیستماتیک موانع خاص در جریان ارزش را در فواصل کوتاه برطرف می کند.به عنوان مثال، در یک نمونه، محدودیت های WIP ممکن است در نمونه کارها Kanban برای تسریع در تحویل Epics ایجاد شود. در دیگری، ابزار CI/CD ممکن است برای خودکارسازی یکپارچه‌سازی مداوم، آزمایش و استقرار نرم‌افزار نصب شود. این تلاش‌ها به بخش‌های خاصی از جریان ارزش در یک زمان در جریانی بی‌پایان از پیشرفت‌های هدفمند که از بررسی‌های تکراری، بازرسی و انطباق رویدادها و جلسات نقشه‌برداری دوره‌ای ارزش اطلاع داده می‌شوند، رسیدگی می‌کنند. اما گاهی اوقات تغییرات چشمگیرتر و گسترده تری در سیستم مورد نیاز است.

بهبود رادیکال، یا کایکاکو، شامل پیکربندی مجدد قابل توجه جریان ارزش است. این تغییر قابل توجه زمانی ضروری است که فعالیت ها و افراد موجود در جریان ارزش به دلیل ساختار فعلی خود نتوانند راه حل های مورد نیاز را ارائه دهند. جریان ارزش باید دوباره تعریف شود و مردم باید حول جریان جدید ارزش سازماندهی شوند. در این شرایط، سازمان‌ها فرآیند شناسایی جریان‌های ارزش و هنرها، جایگزینی فعالیت‌های موجود و پیکربندی مجدد هنرها را در صورت لزوم طی می‌کنند. سازمان‌ها باید به‌طور مستمر ناکارآمدی‌ها را در جریان ارزش شناسایی کنند و در صورت لزوم، بهبودهای تدریجی و اساسی را برای اصلاح آنها انجام دهند. این جست و جوی مداوم برای کمال و سوگیری برای اقدام، نشان دهنده بهبود بی امان است – یک جزء اساسی از طرز فکر چابک-ناب.

 

رهبری جریان ارزش

رهبری جریان ارزش در WSM آسان نیست. این امر مستلزم استفاده منظم و مداوم از پنج اصل تفکر ناب در هر جریان ارزشی است. البته این امر مستلزم زمان، تخصص و از خود گذشتگی افراد کلیدی است. بسیاری از سازمان ها یک مدیر جریان ارزش را منصوب کرده اند – نقشی که از تولید به ارث رسیده است – تا در این مقام خدمت کند. یک مدیر جریان ارزش دارای ویژگی های زیر است:

  • طرز فکر ناب – آنها اصول تفکر ناب و نحوه به کارگیری آنها را برای بهبود جریان ارزش درک می کنند.
  • دانش کسب و کار – آنها نیازهای مشتری، نیروهای بازار و عوامل انطباق را که استراتژی محصول را شکل می دهند و معیارهای ارزشی را که تحویل محصول را هدایت می کنند، تعریف می کنند، درک می کنند.
  • دانش فنی – آنها می دانند که کدام محصولات، خدمات و ابزارهای پشتیبانی راه حل هایی را با بیشترین ارزش تجاری تولید می کنند.
  • دانش فرآیند – آنها دنباله ای از فعالیت ها را در سراسر سازمان درک می کنند که ایده ها را به راه حل های ارزشمند تبدیل می کند.
  • نفوذ استراتژیک – آنها بشارت می دهند، حمایت می کنند، فعال می کنند و بودجه را برای بهبود جریان ارزش تضمین می کنند.
  • نفوذ تاکتیکی – آنها پیشرفت های مورد نیاز را شناسایی می کنند، تیم ها را بسیج می کنند، تغییر را رهبری می کنند و به طور منظم نتایج را اندازه گیری می کنند.

ممکن است یک مدیر جریان ارزش واحد برای جریان‌های ارزش کوچک و مستقل کافی باشد. با این حال، در مقیاس، بعید است که هر فردی تمام دانش و مهارت های لازم را داشته باشد.
بنابراین، چند نقش کلیدی معمولاً مسئولیت مشترکی برای مدیریت جریان ارزش دارند تعریف شده اند.
همانطور که در شکل ۹ نشان داده شده است، سه گانه ART و Solution Train جنبه های تاکتیکی و خروجی محور VSM را انجام می دهند، در حالی که صاحبان کسب و کار جنبه های استراتژیک و نتیجه گرا را ارائه می دهند.
آنها با هم به عنوان یک تیم عمل می کنند تا رهبری چند وجهی مورد نیاز برای مدیریت اجرا و تکامل جریان های ارزش در مقیاس را فراهم کنند.در مواردی که مدیر جریان ارزش تعیین شده است، فرد در این نقش احتمالاً به عنوان مالک کسب و کار برای یک یا چند هنر نیز خدمت می کند و مسئولیت های استراتژیک VSM ذکر شده در بالا را بر عهده می گیرد. در غیر این صورت، حداقل، آنها مسئولیت مدیریت جریان ارزش را با افراد در نقش های تعریف شده  به اشتراک می گذارند.

 رهبری جریان ارزش مشترک

شکل ۹. رهبری جریان ارزش مشترک

 

مسئولیت های سه گانه

سه‌گانه‌ها افراد کلیدی را که دارای تخصص تجاری، فنی  هستند با هدف مشترک مدیریت اجرای تحویل کارآمد هماهنگ می‌کنند. مدیریت محصول، معماران سیستم و مهندس Release Train (RTE) به طور مشترک اجرای ART را هدایت می کنند، در حالی که Solution Management، Solution Architects و Solution Train Engineer (STE) به طور مشترک اجرای Solution Train را هدایت می کنند. هر نقش مسئولیت‌های خاصی را در حوزه تخصص خود دارد – همانطور که در مقاله چارچوب آن توضیح داده شد – اما با هم، آنها وظیفه جمعی اضافه‌شده مدیریت اجرای تاکتیکی جریان ارزش را دارند. هر سه‌گانه اصول تفکر ناب را برای بهینه‌سازی جریان ارزش خود برای مطلوب‌ترین خروجی‌ها، همانطور که توسط معیارهای جریان اندازه‌گیری می‌شود، اعمال می‌کند. اعضای سه گانه با هم کار می کنند و نقاط قوت و حوزه های نفوذ خود را ترکیب می کنند تا راه حل ها، پشته های فناوری و فرآیندها را برای جریان ارزش مستمر تعریف و معمار کنند، شناسایی تنگناها را تسهیل کنند و سازمان را از طریق تغییراتی که تحویل ارزش را تسریع می کند هدایت کنند.

 

مسئولیت های صاحب کسب و کار

صاحبان مشاغل در نهایت در قبال نتایج جریان ارزش پاسخگو هستند. آنها چشم انداز، استراتژی، حکمرانی و همسویی رهبری مورد نیاز برای عملکرد و تغییر جریان های ارزش را در راستای نیازهای در حال تحول کسب و کار فراهم می کنند. صاحبان کسب و کار پنج اصل تفکر ناب را برای بهینه سازی جریان های ارزش خود برای مطلوب ترین نتایج کسب و کار به کار می گیرند. آنها KPIهایی را تعریف می کنند که طراحی راه حل را به سمت تحقق منافع اقتصادی ملموس هدایت می کند. سپس صاحبان کسب‌وکار، هنرها و راه‌حل‌ها را از طریق ارائه در راستای این KPIها راهنمایی و پشتیبانی می‌کنند. برای حمایت از بهبود مسنمر، صاحبان کسب و کار از فرصت های بهبود جریان ارزش که توسط سه گانه ART و Solution Train شناسایی شده اند حمایت می کنند. هنگامی که تنگناها به حدی شدید هستند که نیاز به تغییرات اساسی در جریان ارزش دارند، صاحبان کسب و کار نفوذ استراتژیک مورد نیاز برای تعریف، اولویت بندی و اجرای بهبودهای سیستمی – که گاهی اوقات مخل هستند – را فراهم می کنند که بیشترین ارزش را برای مشتریان به همراه دارد.

خلاصه

VSM یک رهبری و انضباط فنی است که حداکثر جریان ارزش تجاری را از طریق چرخه عمر ارائه راه حل انتها به انتها امکان پذیر می کند. VSM از طریق همسویی خود با پنج اصل تفکر ناب و شیوه هایی که کارایی تحویل را در سراسر سازمان بهینه می کند، فعال میشود. VSM نیازمند تلاش فعال و مداوم رهبران سازمان با تخصص تجاری، فنی و فرآیندی و همچنین نفوذ استراتژیک و تاکتیکی است. در نهایت این مسئولیت ها بین سه گانه ART، سه گانه راه حل، صاحبان کسب و کار و مدیران جریان ارزش (در صورت وجود) به اشتراک گذاشته می شود تا از ارزش موثر اطمینان حاصل شود.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع چشم انداز پورتفولیو برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

0 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *