اکتشاف مستمر

اکتشاف مستمر ( CE ) جنبه ای از خط لوله ارائه مستمر است که باعث خلاقیت و نوآوری میشود و با کاوش مستمر بازار و نیازهای مشتری، تعریف چشم انداز، نقشه راه و مجموعه ای از ویژگی ها برای راه حل، همسویی را در آنچه باید ساخته شود، تقویت می کند. اکتشاف مستمر ( CE ) اولین جنبه از خط لوله ارائه مستمر چهار قسمتی ( CDP ) است که شامل یکپارچه سازی پیوسته ( CI )، استقرار مداوم و انتشار بر اساس تقاضا است (شکل ۱).

در طول CE، ایده‌های جدید مطرح، پالایش و به‌عنوان فهرستی از ویژگی‌های اولویت‌دار در بک لاگ ای آر تی تهیه می‌شوند. تیم های چابک ویژگی های اولویت بندی شده توسط مدیریت محصول را در طول برنامه ریزی PI پیاده سازی می کنند، که فرآیند CI را آغاز می کند. پس از آن، چرخه ارائه مستمر آنها را به تولید می کشاند، جایی که اعتبار سنجی شده و برای انتشار آماده می شوند.

کاوش مستمر در زمینه CDP

 

 

شکل ۱. کاوش مستمر در زمینه CDP

چابکی ارائه محصول به شرکت اجازه می دهد تا راه حل های با ارزش فزاینده ای را با فرکانس مطلوب به کاربران نهایی ارائه دهد. اکتشاف مستمر CE جزء لاینفک این فرآیند است و بر روی بکارگیری تمرکز بر مشتری و تفکر طراحی برای درک و ایجاد همسویی بر روی فرصت‌های توسعه جدید تمرکز می‌کند و در عین حال می‌داند که همه این ایده‌ها فرضیه‌هایی هستند که نیاز به تایید دارند.

اکتشاف مستمر (CE) روشی است که با رویکردهای سنتی آبشار با تأکید بر جریان ثابتی از ویژگی هایی که آماده اجرا هستند به جای الزامات دقیق و غیر قابل انعطاف در ابتدای پروژه، در تضاد است. با تقسیم ویژگی‌ها به قطعات کوچک‌تر قابل مدیریت به نام داستان ها، تیم‌ها می‌توانند به طور موثر روی آنها کار کنند و به سرعت آنها را در مراحل مختلف توسعه حرکت دهند تا به مشتری تحویل دهند. این رویکرد چابک امکان حلقه‌های بازخورد سریع را فراهم می‌کند و تیم‌ها را قادر می‌سازد تا به طور موثر با نیازهای متغیر بازار سازگار شوند. علاوه بر این، با پیروی از اصول ایجاد جریان ارزش بدون وقفه، CE جریان روان و بدون وقفه ویژگی‌ها را از ایده‌پردازی تا تحویل تضمین می‌کند، که در نهایت منجر به تولید محصول سریع‌تر و پاسخ‌گویانه‌تر می‌شود.

مشتریان، تامین کنندگان، شرکا، صاحبان کسب و کار، تیم های چابک، صاحبان محصولات و مدیریت پورتفولیوی ناب از جمله ذینفعان داخلی و خارجی درگیر در این فرآیند هستند. دخالت آنها ممکن است غیرمستقیم باشد، مانند تحقیقات ثانویه در مورد نیازهای بازار. یا می تواند مستقیم باشد، مانند زمانی که تیم های چابک در یک نوآوری و تکرار برنامه ریزی شرکت می کنند. فعالیت‌های CE سازمان را قادر می‌سازد تا با یک چشم‌انداز مشترک، مجموعه‌ای از ویژگی‌های موجود در بک‌لاگ تعریف‌شده برای پیاده‌سازی و یک نقشه راه پیش‌بینی‌شده هماهنگ شود.

چهار فعالیت اکتشاف مستمر

شکل ۲ چهار مرحله کاوش مداوم را نشان می دهد که در بخش های زیر توضیح داده شده است.

 چهار فعالیت اکتشاف مستمر

شکل ۲. چهار فعالیت اکتشاف مستمر

 

 

فرضیه سازی کنید

Hypothesize شیوه‌های تولید ایده‌ها و اندازه‌گیری‌های مورد نیاز برای اعتبارسنجی آن‌ها را با مشتریان توصیف می‌کند. هدف اصلی این تعریف یک فرضیه راه حل است که تیم ها از طریق CDP اعتبار سنجی می کنند.
مدیریت محصول بر اساس درک آنها از بازار، موضوعات استراتژیک، چشم انداز پورتفولیوها و نقشه راه، مفاهیمی از نیازهای مشتری دارد. با این حال، این ایده ها را نباید واقعیت در نظر گرفت. در عوض، تیم ها باید آنها را فرضیه ای در نظر بگیرند که نیاز به آزمایش و اثبات دارد. بر این اساس، اقدامات مرتبط با توسعه فرضیه محور عبارتند از:

  • تفکر استارت آپ ناب – تعریف حداقل ویژگی های قابل بازار (MMF) و حداقل محصولات قابل دوام (MVP) به ارزیابی سریع فرضیه ها با حداقل سرمایه کمک می کند. MMF ها و MVP ها کمترین میزان عملکرد قابل استفاده را برای مشتریان اولیه نشان می دهند که می توانند بازخوردی برای توسعه محصول آینده ارائه دهند.
  • حسابداری نوآوری – ارزیابی فرضیه ها برای یک محصول یا ویژگی جدید به رویکردی متفاوت از اندازه گیری راه حل های موجود نیاز دارد. ما را ملزم به بررسی دو سؤال می کند: ۱) آیا ما به سمت فرضیه نتیجه خود پیش می رویم؟ ۲) چگونه بدانیم؟ حسابداری نوآوری از معیارهای قابل اجرا (شاخص‌های پیشرو) برای تعیین نتایج اولیه استفاده می‌کند و پیش‌بینی‌کننده خوبی برای نتایج آینده کسب‌وکار است. شاخص های پیشرو به این دو سوال پاسخ می دهند و تصمیمات اقتصادی را در طول توسعه راه حل اولیه و ارزیابی MMF یا MVP بهبود می بخشند.

همکاری و تحقیق

ایجاد یک چشم‌انداز متقاعدکننده و متمایز، نیازمند مدیریت محصول است تا فرآیندی مستمر و مشارکتی را تسهیل کند، همانطور که در شکل ۳ نشان داده شده است، ورودی از ذینفعان مختلف خواسته شده است.

  • معماران سیستم – معماران سیستم دانش فنی عمیقی از راه حل ها دارند. آنها مسئول درک راه حل ها در سطح سیستم و موارد استفاده و الزامات غیر عملکردی (NFR) هستند.
    اگرچه طبیعی است که این نقش‌ها را از نظر فنی و داخلی در نظر بگیریم، معماران همچنین باید مشارکت قابل توجه و مداومی با مشتری داشته باشند که آنها را قادر می‌سازد راه‌های جدیدی را برای حل نیازهای برآورده نشده شناسایی کنند.

 

  • مشتریان – مشتریان با تصمیم گیری در مورد خرید خود یا انتخاب راه حل، نقش مهمی در تعیین ارزش یک محصول یا خدمات دارند. بازخورد آنها ضروری است زیرا بینش هایی را در مورد اینکه چگونه یک راه حل با نیازها و انتظارات آنها مطابقت دارد، ارائه می دهد. با این حال، تکیه صرف به بازخورد مشتری ممکن است محدودیت هایی داشته باشد. بازخورد مشتریان اغلب تحت تأثیر تجربیات موجود آنها است و ممکن است به جای نوآوری قابل توجه منجر به بهبودهای تدریجی شود. توجه به این نکته مهم است که بازخورد مشتری به تنهایی یک استراتژی کامل محصول را تعریف نمی کند. برای جلوگیری از شکست، کسب و کارها باید تعادلی بین پاسخگویی به نیازهای فعلی مشتری و پیش بینی نیازهای آینده ایجاد کنند. عدم تطبیق با نیازهای در حال تحول مشتری می تواند منجر به سقوط یک محصول یا خدمات شود. بنابراین، برای کسب و کارها بسیار مهم است که به مشتریان خود گوش دهند، بازخورد آنها را درک کنند، اما همچنین به طور فعال نوآوری کنند تا در بازار باقی بمانند و تقاضاهای در حال تغییر را برآورده کنند.

 

  • صاحبان مشاغل و ذینفعان – صاحبان مشاغل دانش تجاری و بازار مورد نیاز برای تعیین ماموریت و چشم انداز را دارند. راه حلی که انتظارات آنها را برآورده نمی کند احتمالاً ارزشی ندارد.

 

  • صاحبان محصول و تیم ها – صاحبان محصول و تیم های چابک از طریق کار خود در ایجاد راه حل، تخصص را ایجاد می کنند. در بسیاری از موارد، آنها به هر دو نگرانی فنی و کاربر نزدیک هستند. ورودی آنها برای تکامل مداوم راه حل جدایی ناپذیر است.

همکاری و تحقیق بر اساس شیوه های خاص است:

تحقیقات بازار اولیه – مدیریت محصول بینش های بیشتری را از طریق تحقیقات بازار اولیه، از جمله نظرسنجی، گروه های متمرکز، پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل رقابتی برای درک مشتری ایجاد می کند.

بازدید از مشتری و پیاده روی Gemba – پیاده روی Gemba یا بازدید مشتری فرآیندی است که در آن تیم محصول مشاهده می کند که چگونه سهامداران فعالیت های خاص را در جریان ارزش عملیاتی خود اجرا می کنند تا فرصت هایی را برای بهبود بی وقفه شناسایی کنند. هیچ جایگزینی برای مشاهده اول شخص از فعالیت های روزانه افرادی که کار را انجام می دهند وجود ندارد. چه ساختار یافته و چه غیررسمی، مدیران محصول و صاحبان محصول باید بدانند که مردم چگونه از سیستم ها در محیط های کاری خود استفاده می کنند.آنها نمی توانند این کار را روی میز خود انجام دهند، بنابراین هیچ جایگزینی برای “رفتن به بیرون از ساختمان”، بازدید از مشتریان و مشاهده کاربران در زمینه راه حل خاص آنها وجود ندارد.

تحقیقات بازار ثانویه – مدیریت محصول برای گسترش تفکر خود، از تکنیک‌های مختلف تحقیقات بازار ثانویه برای درک مشتریان و بازارهایی که به آنها خدمات ارائه می‌کنند، استفاده می‌کند.
همگام ماندن با روندهای بازار/صنعت یک نتیجه حیاتی از تحقیقات بازار ثانویه است.

تفکر UX ناب – UX ناب فرآیندی مشترک برای کار با سهامداران برای تعریف حداقل ویژگی‌های قابل بازار (MMF) و اعتبارسنجی سریع آنها با مشتریان است. تحقیقات مشارکتی سازمان را قادر می‌سازد تا فرآیندهای خود را بیشتر اصلاح کند و مصنوعاتی ایجاد کند که درک نوظهور خود را از فضای مشکل به وضوح بیان کند.
این شامل:

  • توسعه پرسوناها برای تمرکز بر طراحی – پرسوناها با تحقیقات انجام شده به سازمان کمک می کنند تا مشتریان هدف خود را درک کند.
  • ایجاد همدلی برای کاربر – نقشه های همدلی تضمین می کند که تیم نیازهای کاربر و چگونگی تکامل آنها را از طریق انتشارات متوالی در نظر می گیرد.
  • طراحی تجربه مشتری – نقشه‌های سفر مشتری پیوند طراحی را بین جریان ارزش عملیاتی و تجربه کاربری مشتری فراهم می‌کنند در حالی که این مصنوعات نسبتاً در نسخه‌های متوالی پایدار هستند، کل شرکت باید راه‌هایی برای اجتناب از تصمیم‌گیری استراتژیک در مورد بینش‌های قدیمی پیدا کند.

 مدیریت محصول با ذینفعان متعدد برای اصلاح الزامات همکاری می کند

 

شکل ۳. مدیریت محصول با ذینفعان متعدد برای اصلاح الزامات همکاری می کند

معمار

هنگامی که مشکل در زمینه اکتشاف مداوم (CE) به خوبی درک شد، تمرکز به سمت یافتن راه حل تغییر می کند. این شامل تعریف حداقل چارچوب معماری مورد نیاز برای پشتیبانی از راه حل و تسهیل تحویل مداوم محصول است. معماران با حصول اطمینان از اینکه باند فرودگاه معماری برای ارائه عملکردهای لازم و ساختاری برای فعال کردن خط لوله تحویل مداوم (CDP) ایجاد شده است، نقش مهمی در این مرحله ایفا می کنند. معماران سیستم از طریق پنج روش از CDP پشتیبانی می کنند:

  • معماری برای قابلیت آزادسازی – بخش‌های مختلف راه‌حل به استراتژی‌های انتشار مجزا نیاز دارند. بنابراین، راه‌حل‌هایی برای فعال کردن استراتژی‌های مختلف انتشار تدریجی و تکامل آنها در طول زمان بر اساس تقاضای کسب‌وکار طراحی کنید.
  • معماری برای آزمایش پذیری – سیستم هایی که به صورت ماژولار طراحی و معماری شده اند، آزمایش مداوم را امکان پذیر می کنند.
  • جداسازی استقرار و انتشار – جداسازی استقرار و رهاسازی یک مفهوم کلیدی در شیوه های تحویل مداوم است. این مورد به توانایی استقرار عملکردها یا به روز رسانی های جدید به یک سیستم در محیط تولید به طور مداوم، بدون اینکه آنها را بلافاصله برای کاربران نهایی یا مشتریان قابل مشاهده باشد اشاره می کند. این جداسازی به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا زمانی که ویژگی‌های جدید در دسترس مشتریان قرار می‌گیرند، حتی اگر فرآیند استقرار به‌صورت مداوم انجام شود، کنترل کنند.
  • معماری برای عملیات – معماری برای عملیات شامل طراحی سیستم ها با در نظر گرفتن نحوه نظارت، نگهداری و پشتیبانی آنها در طول چرخه عمرشان است. ایجاد قابلیت های دورسنجی و ثبت در هر برنامه و راه حلی برای پشتیبانی عملیاتی موثر ضروری است.
  • مدل‌سازی تهدید – ملاحظات امنیت اطلاعات باید زودتر شروع شود و تهدیدات موجود برای معماری، زیرساخت‌ها و برنامه‌های کاربردی را شناسایی کند. الزامات امنیتی ضروری را به عنوان الزامات غیرعملکردی برای تأثیرگذاری بر انباشتگی ها در نظر بگیرید.

ترکیب کردن

ترکیب کردن ( Synthesize ) دانش به دست آمده را برای آینده راه حل ها پالایش می کند. چشم انداز، نقشه راه، و ویژگی های دارای اولویت، تیم های ART را در جهتی مشترک تراز می کند. برای اطمینان از آماده بودن این دارایی ها بر روی برنامه ریزی PI تمرکز کنید. برای انجام این کار به تمرینات زیر نیاز است:

ایجاد چشم انداز راه حل – چشم انداز دلایل یا هدفی را برای توسعه ویژگی های جدید ارائه می دهد.

حفظ نقشه راه راه حل – نقشه راه ART چشم اندازی به آینده نزدیک ارائه می دهد، به مدیریت محصول کمک می کند تا کار را اولویت بندی کند، معماران سیستم را قادر می سازد معماری را اولویت بندی کنند، و دید را برای صاحبان کسب و کار فراهم می کند.

تعریف بک لاگ ها با آیتم‌های کاملاً نوشته شده – تعریف ویژگی‌هایی که در یک PI مناسب هستند برای ARTها برای همسویی با آنچه مورد نیاز است و برای تیم‌ها برای برنامه‌ریزی حیاتی است. بک لاگ ها همچنین الزامات امنیتی ضروری را منعکس می کند.

توسعه رفتار محور (BDD) همکاری بین مدیریت محصول، صاحبان محصول و تیم‌های چابک را تقویت می‌کند که با افزودن معیارهای پذیرش، الزامات را روشن می‌کند.

اولویت بندی اقتصادی – ویژگی های اولویت بندی شده توسعه موثر را امکان پذیر می کند. حفاظ های بودجه تخصیص ظرفیت، افق های سرمایه گذاری، و مشارکت مستمر صاحبان کسب و کار در اولویت بندی حیاتی هستند.

برنامه ریزی PI – کار اکتشافی انجام شده توسط ART یک ورودی ضروری برای رویداد برنامه ریزی PI زیر است و به همسویی کمک می کند.

در جایی که در مورد آنچه باید ساخته شود، همسویی وجود دارد، ویژگی‌ها به آرامی به بخش CI از CDP جریان می‌یابند. با این حال، این بدان معنا نیست که کاوش به پایان رسیده است.
بازخورد به طور مداوم از ویژگی های مستقر و منتشر شده باز می گردد. این بازخورد تصمیمات جدید را در مورد آنچه که ART باید در مرحله بعد روی آن کار کند و جزء فرآیند CE است، اطلاع می دهد.

فعال کردن کاوش مداوم با DevOps

فعالیت های اکتشاف مستمر سرعت کل CDP را تعیین می کند. زمانی که آنها شامل دسته‌های بزرگ، مشخصات سخت و تعهد به برنامه‌های ثابت باشند، اجرا کند است. بنابراین، برای دستیابی ART ها به تحویل مستمر، این فعالیت های «بالادستی» باید توسط سوگیری برای سرعت و یادگیری معتبر هدایت شوند. به کارگیری تفکر، تمرین و ابزار DevOps در اوایل جریان ارزش، تمام اصول را تقویت می‌کند، کل ART را با طرز فکر DevOps همسو می‌کند و CDP را آغاز می‌کند. بسیاری از مفاهیم مرتبط با DevOps در این سطح کاربرد دارند. شکل ۴ رویکرد CALMR  را به DevOps (مرکز) و دامنه‌های تمرینی (حلقه‌های داخلی) از CE نشان می‌دهد.
هر یک از چهار فعالیت (به رنگ سبز) یک تلاش مشترک است که از تخصص DevOps از چندین رشته برای به حداکثر رساندن سرعت و کیفیت تحویل استفاده می کند. به عنوان مثال،معماری برای تحویل مداوم یک فعالیت تک بعدی نیست. همانطور که شکل ۴ نشان می دهد، از چندین رشته عبور می کند. معماری چابک باید کیفیت و سطوح امنیتی مورد نظر را در نظر بگیرد، با اهداف عملکرد جریان ارزشی هماهنگ باشد، پیکربندی‌های ملموس را تحت کنترل نسخه تولید کند، و آیتم‌های بک لاگ و NFRهایی را تولید کند که از برنامه‌ریزی چابک و طراحی اضطراری پشتیبانی می‌کنند. علاوه بر این، طرز فکر CALMR باید تمام تصمیمات و اقدامات معماری را برای به حداکثر رساندن سرعت تحویل و ارزش راه حل هدایت کند. هر چهار فعالیت CE توسط DevOps فعال می شوند، البته با ترکیبی از شیوه های فنی و ابزار.

 DevOps کاوش مداوم را فعال می کند

 

کل ۴. DevOps کاوش مداوم را فعال می کند

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کششی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

0 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *