دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی | تأثیر دیجیتالی شدن بر استراتژی های کسب و کار سنتی
دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی به عنوان یکی از تحول آفرینترین نیروهای قرن بیست و یکم ظهور کرده است که صنایع را بازتعریف کرده، انتظارات مشتری را تغییر داده و ساختار عملیات کسب وکارها را دگرگون ساخته است. در حالی که شرکت های دیجیتالی محور مانند آمازون (Amazon)، اوبر(Uber) و ایر بی ان بی(Airbnb) از همان ابتدا از فناوری بهره برداری کردهاند، کسب وکارهای سنتی – که بر مدلهای تولید، توزیع و خدمات مشتری دههها قدمت دارند – مجبور به مواجهه با یک واقعیت کاملاً جدید شدهاند. دیجیتالی شدن این سازمانها را وادار میکند تا استراتژی ها، عملیات و ارزشهای پیشنهادی خود را بازنگری کنند. این مقاله به بررسی تأثیر چندوجهی دیجیتالی شدن بر استراتژی های کسب وکار سنتی میپردازد و هم به اختلالات و هم به فرصت هایی که به همراه دارد، اشاره میکند.
دیجیتالی شدن به چه معناست؟
دیجیتالی شدن فرآیند استفاده از فناوری های دیجیتال برای تغییر مدل کسب وکار و ارائه فرصت های جدید درآمدزایی و تولید ارزش است. این شامل تغییر در نحوه تفکر یک سازمان در مورد استفاده از فناوری، افراد و فرآیندها برای تغییر اساسی عملکرد کسب وکار است. برخلاف دیجیتایزیشن ، که صرفاً اطلاعات آنالوگ را به شکل دیجیتال تبدیل میکند، دیجیتالی شدن فعالیت های تجاری، فرآیندها، صلاحیتها و مدلها را متحول میکند.
چگونه فناوری های کلیدی محرک دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی هستند؟
چندین فناوری به عنوان کاتالیزور برای تحول دیجیتال و دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی عمل میکنند:
رایانش ابری (Cloud Computing): دسترسی بر حسب تقاضا به منابع محاسباتی را فراهم میکند که امکان مقیاسپذیری و انعطافپذیری را میدهد.
هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (Machine Learning): امکان اتوماسیون، تحلیلهای پیشبینیکننده و تصمیمگیری هوشمند را فراهم میکنند.
کلان داده و تحلیل (Big Data and Analytics): جمعآوری و تحلیل حجم عظیمی از داده ها را برای بینشهای بهتر تسهیل میکنند.
اینترنت اشیا (IoT): دستگاهها و سیستم ها را به هم متصل میکند و داده های بلادرنگ و اتوماسیون فرآیند را ارائه میدهد.
بلاکچین (Blockchain): سوابق امن، شفاف و غیرمتمرکز را ارائه میدهد.
اپلیکیشنهای موبایل و وب (Mobile and Web Applications): دسترسی و مشارکت کاربر را افزایش میدهند.
اتوماسیون فرآیند رباتیک (RPA): وظایف تکراری را ساده میکند و کارایی را افزایش میدهد.
این فناوری ها ستون فقرات استراتژی های دیجیتال مدرن را تشکیل میدهند.
بیشتر بخوانید: استراتژی چابک در عصر دیجیتال چگونه طرح ریزی می شود؟
استراتژی های کسب وکار سنتی چیست؟
قبل از پرداختن به چگونگی تغییر شکل چشمانداز استراتژیک توسط دیجیتالی شدن، مهم است که پایههایی را که بسیاری از کسب وکارها برای دههها بر روی آن فعالیت کردهاند، درک کنیم. استراتژی های کسب وکار سنتی توسط عصر صنعتی شکل گرفتند و بر ثبات، کارایی و رشد بلندمدت تأکید داشتند. این مدل ها دارایی های مشهود، فرآیندهای تثبیتشده و رفتارهای قابل پیشبینی مشتری را در اولویت قرار میدادند. به عنوان یک خط مبنا برای مقایسه، آنها زمینه حیاتی را برای درک مقیاس کامل تحول دیجیتال فراهم میکنند.
ویژگی های استراتژی های سنتی چیست؟
استراتژی های کسب وکار سنتی به طور کلی با موارد زیر مشخص میشوند:
- وابستگی به مکان های فیزیکی و تعاملات حضوری
- برنامه ریزی استراتژیک بلندمدت با اهداف سالانه ثابت
- فرآیندهای دستی و کاغذی
- ساختارهای سازمانی سلسلهمراتبی سفت و سخت
- فرآیندهای تصمیمگیری کند و متمرکز
این استراتژی ها در محیطهای قابل پیشبینی و باثبات به خوبی کار میکردند، اما اغلب در دنیای دیجیتال پرسرعت ناکافی هستند.
بیشتر بخوانید: فرایند تحول دیجیتال در صنعت بیمه و اینشورتک ها چگونه است؟
عوامل موفقیت استراتژی در محیط های سنتی چیست؟
موفقیت کسب وکار سنتی به شدت به موارد زیر متکی بود:
- وفاداری به برند: در طول سالها خدمات ثابت ایجاد شده است.
- زنجیره های تأمین کارآمد: کالاهای فیزیکی به طور قابل اعتماد از طریق شبکههای لجستیکی روان حرکت میکردند.
- صرفه جویی در مقیاس: عملیات در مقیاس بزرگ هزینههای هر واحد را کاهش میداد.
- دارایی های فیزیکی: کارخانهها، انبارها و فروشگاههای خردهفروشی.
این عوامل، در حالی که هنوز مهم هستند، اکنون باید از دیدگاه دیجیتال بازتفسیر شوند.
چگونه دیجیتالی شدن مدل های کسب وکار سنتی را مختل میکند؟
دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی به عنوان یک عامل مخرب قدرتمند عمل میکند و مفروضات اصلی مدل های کسب وکار سنتی را به چالش میکشد. با معرفی کانالهای جدید، کاهش موانع ورود و بازتعریف نحوه ایجاد و تحویل ارزش، شرکتهای تثبیتشده را مجبور به انطباق یا خطر منسوخ شدن میکند. این بخش به بررسی روشهای خاصی میپردازد که فناوری های دیجیتال صنایع را تغییر میدهند، پارادایمهای قدیمی را تضعیف میکنند و مرزهای استراتژیک جدید را باز میکنند.
از فیزیکی به دیجیتال: تغییر در ارائه ارزش
در یک اقتصاد دیجیتال، ارزش به طور فزایندهای از طریق ابزارهای دیجیتال ارائه میشود:
- محصولات به خدمات تبدیل میشوند: نرمافزار به عنوان سرویس (SaaS) جایگزین نرمافزار دارای مجوز میشود.
- خرده فروشی فیزیکی به تجارت الکترونیک واگذار میشود: آمازون، علیبابا و دیگران بر این عرصه تسلط دارند.
- مصرف رسانه به پخش جریانی (Streaming) تغییر میکند: نتفلیکس، اسپاتیفای و یوتیوب اکنون هنجار هستند.
این تحول مستلزم آن است که کسب وکارهای سنتی در مورد نحوه ارائه ارزش خود بازنگری کنند.
واسطه زدایی و اقتصاد پلتفرمی
پلتفرم های دیجیتال نیاز به واسطههای سنتی را کاهش میدهند:
- مدل های مستقیم به مصرفکننده (D2C) خردهفروشان و عمدهفروشان را دور میزنند.
- بازارهایی مانند ایتسی(Etsy) و آمازون(Amazon) به تولیدکنندگان اجازه میدهند مستقیماً به مشتریان بفروشند.
- کسب وکارهای پلتفرمی مانند اوبر (Uber) و ایر بی ان بی (Airbnb) امکان معاملات همتا به همتا را فراهم میکنند.
نقشهای سنتی زنجیره تأمین و کانالهای خردهفروشی در حال دگرگونی هستند.
انتظارات مشتری و شخصیسازی
مشتریان امروزی موارد زیر را طلب میکنند:
- پاسخ های آنی
- در دسترس بودن خدمات ۲۴/۷
- تجربیات شخصیسازی شده بر اساس رفتار و ترجیحات
ابزارهای دیجیتال مانند هوش مصنوعی و تحلیل داده امکان برآورده کردن این انتظارات را در مقیاس وسیع فراهم میکنند.
بیشتر بخوانید: راهبرد دیجیتال چیست؟ نحوه تدوین و پیاده سازی راهبرد دیجیتال در بانک ها و موسسات مالی چگونه است؟
تحول برنامه ریزی استراتژیک در عصر دیجیتال چگونه است؟
برنامه ریزی استراتژیک در عصر دیجیتال یک فرآیند پویا و تکراری است که بر چابکی و تصمیمگیری مبتنی بر داده تأکید دارد. برخلاف برنامههای خطی و بلندمدت گذشته، چارچوبهای استراتژیک امروزی باید پیشرفتهای سریع فناوری، بازخورد مشتری در زمان واقعی و شرایط بازار در حال تحول را در نظر بگیرند. این بخش به بررسی چگونگی جایگزینی یا ارتقاء برنامهریزی سنتی توسط استراتژی های عصر دیجیتال میپردازد.
متدولوژی های چابک و نوآوری مستمر
اصول چابک (Agile) انعطافپذیری، همکاری و تکرار سریع را ترویج میکنند. برخلاف برنامهریزی سالانه ثابت، رویکردهای چابک به کسب وکارها اجازه میدهند:
- بر اساس بازخورد بازار به سرعت تغییر جهت دهند.
- بهبودهای تدریجی را پیادهسازی کنند.
- همکاری تیمی بینوظیفهای را تقویت کنند.
- زمان عرضه محصولات و خدمات به بازار را تسریع بخشند.
استراتژی های چابک در صنایعی که فناوری و ترجیحات مصرفکننده به سرعت تکامل مییابند، ضروری شدهاند.
تصمیمگیری مبتنی بر داده
کلان داده و تحلیلهای پیشرفته اکنون زیربنای تصمیمگیری استراتژیک هستند. کسب وکارها از داده های بلادرنگ برای موارد زیر استفاده میکنند:
- پیشبینی روندهای بازار
- تحلیل رفتار مشتری
- بهینه سازی زنجیره های تأمین و عملیات
- شناسایی فرصت های جدید کسب وکار
استراتژی های مبتنی بر داده امکان تصمیمگیری آگاهانهتر و بهموقعتر را فراهم میکنند و اتکا به شهود و حدس و گمان را کاهش میدهند.
یکپارچه سازی ابزارهای دیجیتال در چارچوب های استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک مدرن شامل ابزارهای دیجیتال مانند:
- نرم افزار مدیریت استراتژیک برای ردیابی لحظه ای شاخص های کلیدی عملکرد (KPIs)
- سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) برای بینش مشتری و استراتژی های تعامل
- ابزارهای پیشبینی مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت ریسک و تخصیص منابع
این ابزارها شفافیت، هماهنگی و مسئولیتپذیری را در سراسر سازمان افزایش میدهند.
تحول در عملکردهای کلیدی کسب وکار از طریق دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی
دیجیتالسازی صرفاً بر استراتژی کسب وکار به طور جداگانه تأثیر نمیگذارد – بلکه تمام عملکردهای اصلی کسب وکار را تحت تأثیر قرار میدهد. از بازاریابی و فروش گرفته تا منابع انسانی و عملیات، هر بخش باید خود را با ابزارها، گردش کار و انتظارات جدید وفق دهد. این بخش مروری بر نحوه تغییر حوزههای اصلی کسب وکار از طریق فناوری های دیجیتال ارائه میدهد.
بازاریابی و فروش
بازاریابی دیجیتال از کانالهای آنلاین، تحلیل داده ها و اتوماسیون برای دستیابی و تعامل مؤثرتر با مشتریان استفاده میکند. تحولات کلیدی عبارتند از:
- محتوای شخصیسازی شده از طریق هوش مصنوعی و هدفگذاری رفتاری
- کمپین های چندکاناله در رسانه های اجتماعی، ایمیل و موتورهای جستجو
- ردیابی عملکرد لحظه ای و آزمون A/B
- پلتفرم های تجارت الکترونیک جایگزین فروشگاههای فیزیکی میشوند.
تیمهای فروش از سیستم های CRM و بینشهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای درک بهتر نیازهای مشتری، مدیریت سرنخها و بستن سریعتر معاملات استفاده میکنند.
خدمات مشتری و پشتیبانی
ابزارهای دیجیتال نحوه تعامل و پشتیبانی شرکت ها از مشتریان را متحول کردهاند:
- چت بات ها و دستیاران مجازی پرسش های روزمره را ۲۴/۷ پاسخ میدهند.
- پشتیبانی همهکاناله (Omnichannel) ثبات را در ایمیل، چت و رسانههای اجتماعی تضمین میکند.
- هوش مصنوعی تیکت های پشتیبانی را برای شناسایی مسائل رایج و پیشنهاد راهحل ها تحلیل میکند.
این تغییرات رضایت مشتری را بهبود میبخشند و در عین حال هزینههای خدمات را کاهش میدهند.
منابع انسانی و مدیریت استعداد
پلتفرم های منابع انسانی دیجیتال جذب، آموزش و مدیریت عملکرد را ساده میکنند:
- سیستم های ردیابی متقاضی (ATS) مبتنی بر هوش مصنوعی انتخاب نامزدها را بهبود میبخشند.
- پلتفرم های یادگیری آنلاین امکان توسعه مستمر کارکنان را فراهم میکنند.
- فناوری های کار از راه دور مجموعه استعدادها را در سطح جهانی گسترش میدهند.
منابع انسانی در حال تبدیل شدن به یک شریک استراتژیک است که بر فرهنگ، مشارکت و چابکی تمرکز دارد.
عملیات و زنجیره تأمین
عملیات از اتوماسیون، تحلیلهای پیشبینیکننده و اینترنت اشیا بهرهمند میشود:
- کارخانه های هوشمند و نگهداری پیشبینیکننده کارایی را بهبود میبخشند.
- ردیابی موجودی بلادرنگ و پیشبینی تقاضا انعطافپذیری زنجیره تأمین را افزایش میدهد.
- بلاکچین قابلیت ردیابی و شفافیت را در تأمین و لجستیک بهبود میبخشد.
دیجیتالسازی عملیات نابتر و سازگارتر را مطابق با تقاضای مشتری ممکن میسازد.
بیشتر بخوانید: نقش بازاریابی دیجیتال در موفقیت استارتاپها چیست؟
بازتعریف مزیت رقابتی در عصر دیجیتال و دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی
در عصر دیجیتال، مزیت رقابتی دیگر صرفاً از طریق مقیاس، شناخت برند یا داراییهای فیزیکی تأمین نمیشود. در عوض، چابکی، نوآوری مشتری محور و استفاده مؤثر از فناوری های دیجیتال به تمایزدهندههای کلیدی تبدیل شدهاند. این بخش به بررسی چگونگی بازتعریف و حفظ مزیت رقابتی کسب وکارها در دنیایی که به طور فزایندهای دیجیتالی میشود، میپردازد.
سرعت و چابکی به عنوان شایستگی های اصلی در دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی
موفقیت در عصر دیجیتال به سرعت پاسخگویی یک کسب وکار به تغییرات بازار بستگی دارد. سازمان های چابک:
- به سرعت نوآوری کرده و محصولات یا ویژگیهای جدید را عرضه میکنند.
- به سرعت به بازخورد مشتری پاسخ میدهند.
- مدلهای کسب وکار را با حداقل اصطکاک تطبیق میدهند.
سرعت و انطباقپذیری جایگزین اندازه و ثبات به عنوان اولویتهای استراتژیک میشوند.
نوآوری از طریق همکاری اکوسیستمی در دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی
پلتفرم های دیجیتال اکوسیستم های همکاری را تقویت میکنند:
- مشارکت با استارتاپها و شرکتهای فناوری نوآوری را هدایت میکند.
- APIهای باز و داده های مشترک توسعه مشترک را تسریع میبخشند.
- جمعسپاری (Crowdsourcing) و نوآوری تولید شده توسط کاربر از خلاقیت بیرونی بهره میبرند.
این همکاریها ایجاد ارزش را افزایش میدهند و شرکتها را در خط مقدم نگهمیدارند.
تجربه مشتری به عنوان یک تمایزگر استراتژیک در دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی
در یک بازار دیجیتال بسیار رقابتی، تجربه مشتری (CX) یک میدان نبرد کلیدی است:
- سفرهای بیوقفه و شخصیسازی شده در سراسر کانالها انتظار میرود.
- وفاداری از طریق تعامل عاطفی ایجاد میشود، نه فقط ویژگیهای محصول.
- حلقههای بازخورد به کسب وکارها کمک میکنند تا تجربه را به طور مداوم بهبود بخشند.
برندهایی که در CX برتری دارند میتوانند قیمتهای بالا و وفاداری بیشتری را به دست آورند.
بهره برداری از داده به عنوان یک دارایی استراتژیک در دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی
داده نفت جدید اقتصاد دیجیتال است:
- تحلیل های رفتاری بینش عمیقی در مورد مشتری فراهم میکنند.
- مدل های پیشبینیکننده توسعه محصول و بازاریابی را هدایت میکنند.
- داشبوردهای لحظه ای از همسویی استراتژیک و تصمیمگیری پشتیبانی میکنند.
شرکتهایی که داده ها را به طور مؤثر مهار میکنند، در نوآوری و کارایی مزیت قابل توجهی کسب میکنند.
چالش ها و ریسک های دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی چیست؟
در حالی که دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی فرصت های عظیمی را ارائه میدهد، مجموعه ای از چالش ها را نیز به همراه دارد – به ویژه برای کسب وکارهای سنتی که به تغییرات سریع فناوری عادت ندارند. مسیر دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی میتواند با موانع مالی، فرهنگی و عملیاتی همراه باشد. این بخش خطرات و مشکلات اصلی را که سازمانها باید در مسیر دیجیتال خود با آنها دست و پنجه نرم کنند، تشریح میکند.
سیستم ها و زیرساخت های قدیمی: بسیاری از کسب وکارهای سنتی بر روی سیستم های IT قدیمی کار میکنند که:
- با ابزارهای دیجیتال مدرن ناسازگار هستند.
- هزینه نگهداری و ارتقا بالایی دارند.
- نسبت به نقض امنیت آسیبپذیر هستند.
انتقال به سیستم های مبتنی بر ابر یا ماژولار اغلب به سرمایهگذاری و تخصص قابل توجهی نیاز دارد.
مقاومت فرهنگی و سکون سازمانی: تحول دیجیتال به همان اندازه که در مورد فناوری است، در مورد افراد نیز هست:
- کارکنان ممکن است در برابر ابزارها و گردش کارهای جدید مقاومت کنند.
- رهبری ممکن است دیدگاه دیجیتالی واضحی نداشته باشد.
- سیلوها و سلسله مراتب سفت و سخت مانع چابکی و همکاری میشوند.
مدیریت تغییر موفق و فرهنگ یادگیری مستمر برای غلبه بر مقاومت داخلی ضروری است.
نگرانی های امنیت سایبری و حریم خصوصی داده ها: با دیجیتالی شدن بیشتر عملیات کسب وکار، آنها بیشتر در معرض موارد زیر قرار میگیرند:
- حملات سایبری، باجافزار و طرحهای فیشینگ
- نقض داده ها و نقض انطباق
- آسیب به شهرت به دلیل سوء مدیریت اطلاعات مشتری
رویکرد پیشگیرانه به امنیت سایبری و رعایت مقررات حفاظت از داده ها حیاتی است.
شکاف مهارت ها و کمبود استعداد: تحول دیجیتال به نیروی کاری ماهر در موارد زیر نیاز دارد:
- تحلیل داده ها و هوش مصنوعی
- رایانش ابری و دواپس (DevOps)
- طراحی UX/UI و بازاریابی دیجیتال
با این حال، بسیاری از کسب وکارهای سنتی در جذب و حفظ چنین استعدادهایی، به ویژه در بازارهای شغلی رقابتی، مشکل دارند.
محدودیت های مالی و عدم قطعیت بازگشت سرمایه: سرمایهگذاری در ابزارهای دیجیتال و ابتکارات تحول اغلب با موارد زیر همراه است:
- هزینه های اولیه بالا
- زمانبندی طولانی قبل از تحقق بازگشت سرمایه (ROI)
- خطر شکست در پیاده سازی ها
برنامهریزی دقیق، آزمایش آزمایشی و همسویی با اهداف کسب وکار برای مدیریت ریسک های مالی ضروری است.
مطالعات موردی: موفقیت و شکست در دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی
برای درک کامل تأثیر دیجیتالی شدن بر استراتژی های کسب وکار سنتی، بررسی نمونههای واقعی ضروری است. برخی از شرکتها تحول را پذیرفته و قویتر ظاهر شدهاند، در حالی که برخی دیگر به دلیل اشتباهات یا مقاومت در برابر تغییر، شکست خوردهاند. این بخش به بررسی داستانهای موفقیت و درسهای هشداردهنده قابل توجهی میپردازد که واقعیتهای عملی تحول دیجیتال را نشان میدهند.
داستان موفقیت: پیتزا دومینوز(Domino’s)
دومینوز که زمانی یک فستفود عقبمانده محسوب میشد، با سرمایهگذاری در موارد زیر به یک برند فناوریمحور تبدیل شد:
- یک اپلیکیشن موبایل قوی و سیستم سفارش آنلاین
- ردیابی پیتزا در زمان واقعی برای مشتریان
- هوش مصنوعی و تحلیل داده ها برای بهینهسازی تحویل و بازاریابی
نتیجه: دومینوز از پیتزا هات به عنوان بزرگترین زنجیره پیتزا در ایالات متحده پیشی گرفت و نشان داد که چگونه دیجیتالی شدن میتواند حتی برندهای بالغ را نیز احیا کند.
داستان موفقیت: زیمنس(Siemens)
زیمنس، یک غول تولیدی سنتی، با موارد زیر صنعت ۴.۰ را پذیرفت:
- پیاده سازی راه حل های IoT در کارخانه های خود
- ایجاد یک دوقلوی دیجیتال از محصولات خود برای نظارت بلادرنگ
- ارائه راهحل های زیرساخت هوشمند به مشتریان
زیمنس با یکپارچه سازی فناوری دیجیتال، رهبری خود را در یک چشمانداز صنعتی در حال تغییر حفظ کرد.
مورد شکست: کداک(Kodak)
شکست کداک اغلب به عنوان یک مثال کلاسیک از اختلال دیجیتال ذکر میشود:
- این شرکت اولین دوربین دیجیتال را اختراع کرد اما در تجاریسازی آن شکست خورد.
- رهبری برای مدت طولانی به مدل مبتنی بر فیلم چسبید.
- فرصت های از دست رفته در عکاسی دیجیتال و اشتراکگذاری آنلاین.
علیرغم دسترسی زودهنگام به فناوری مخرب، عدم تمایل کداک به تغییر مسیر منجر به زوال آن شد.
مورد شکست: بلاکباستر(blockbuster)
بلاکباستر رونق پخش جریانی دیجیتال را نادیده گرفت:
- در تطبیق مدل کسب وکار خود با تغییر رفتار مصرفکننده شکست خورد.
- فرصت های مشارکت با نتفلیکس را رد کرد.
- بیش از حد به فروشگاههای فیزیکی متکی بود.
ناتوانی آن در پذیرش تحول دیجیتال در نهایت منجر به ورشکستگی شد.
نکات کلیدی
از این مطالعات موردی، میتوانیم درسهای مهمی بگیریم:
- تحول دیجیتال باید فعال باشد، نه واکنشی.
- دیدگاه دیجیتالی واضح از سوی رهبری حیاتی است.
- فناوری باید برای افزایش تجربه مشتری و کارایی عملیاتی استفاده شود.
- نادیده گرفتن سیگنالهای بازار و روندهای مصرفکننده میتواند کشنده باشد.
توصیه های استراتژیک برای دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی
موفقیت در مسیریابی تحول دیجیتال و دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی نیازمند یک دیدگاه استراتژیک واضح، برنامهریزی دقیق و یک چارچوب اجرای چابک است. این بخش توصیههای عملی را برای کسب وکارهای سنتی ارائه میدهد که به دنبال تکامل در عصر دیجیتال هستند.
تدوین چشم انداز و نقشه راه دیجیتال واضح
یک تحول موفق با یک چشم انداز دیجیتال تعریف شده آغاز میشود که با مأموریت اصلی و اهداف بلندمدت شرکت همسو باشد. رهبران باید:
- توضیح دهند که چگونه دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی از اهداف کسب وکار حمایت میکند.
- نتایج واضح و قابل اندازهگیری برای ابتکارات دیجیتال تعیین کنند.
- یک برنامه پیاده سازی فازبندی شده با نقاط عطف اولویتبندی شده ایجاد کنند.
- این نقشه راه، همسویی سازمانی و حفظ حرکت پایدار را تضمین میکند.
- سرمایهگذاری در زیرساخت دیجیتال مقیاسپذیر و انعطافپذیر
به جای تلاش برای جایگزینی کامل سیستم های قدیمی، شرکتها باید:
- راه حل های مبتنی بر ابر را بپذیرند که با رشد مقیاسپذیر باشند.
- APIها را برای یکپارچه سازی سیستم و قابلیت همکاری پیادهسازی کنند.
- پلتفرم های ماژولار را انتخاب کنند که از ارتقاء مداوم پشتیبانی میکنند.
- زیرساخت انعطافپذیر به کسب وکارها امکان میدهد با تکامل فناوری ها و نیازهای بازار سازگار شوند.
- پرورش فرهنگ اولویتدهی به دیجیتال
تحول فرهنگی حیاتی است. سازمانها باید موارد زیر را تقویت کنند:
- پذیرش تجربه و شکست
- همکاری بینواحدی
- برنامههای مستمر سواد دیجیتال و ارتقاء مهارت
- توانمندسازی کارکنان و تشویق نوآوری در تمام سطوح، تغییر را تسریع میکند.
- ایجاد مشارکت ها و اکوسیستم های استراتژیک
برای تسریع ابتکارات دیجیتال و گسترش قابلیتها، کسب وکارها میتوانند:
- با ارائه دهندگان فناوری و استارتاپ ها شریک شوند.
- در کنسرسیوم های صنعتی و مراکز نوآوری مشارکت کنند.
- در بازارهای دیجیتال و اکوسیستم های پلتفرمی شرکت کنند.
- استراتژی های همکاری به کسب وکارها کمک میکند تا با پیشرفتهای تکنولوژیکی بهروز بمانند.
- اولویتبندی نوآوری مشتریمحور
تحول دیجیتال و دیجیتالی شدن کسب و کارهای سنتی باید حول محور ارائه ارزش برتر به مشتریان بچرخد. استراتژی ها شامل:
- استفاده از داده های مشتری برای شخصیسازی
- طراحی مجدد مسیرهای مشتری برای راحتی و لذت
- مشارکت دادن مشتریان در توسعه محصول از طریق بازخورد و همآفرینی
- مشتریمداری تضمین میکند که سرمایهگذاریهای دیجیتال به ارتباط بازار تبدیل میشوند.
- پیادهسازی حاکمیت چابک و مدیریت ریسک
برای مدیریت ریسک و عدم قطعیت دیجیتال، ساختارهای حاکمیتی سنتی باید تکامل یابند:
- مدلهای مدیریت پروژه و تأمین مالی چابک را معرفی کنند.
- چارچوبهای ارزیابی ریسک دیجیتال را ایجاد کنند.
- استراتژی های امنیت سایبری و انطباق را با اهداف تحول همسو کنند.
- حاکمیت قوی نوآوری را با مسئولیتپذیری متعادل میکند.
نتیجه گیری
دیجیتالی شدن کسب وکارهای سنتی نهتنها ابزارها و فرآیندهای عملیاتی سازمان ها را تحتتأثیر قرار داده، بلکه بهطور بنیادین ساختارها، مدل های کسب وکار و استراتژی های سازمان های سنتی را دگرگون کرده است. کسب وکارهای سنتی، برای بقا و رقابت در عصر دیجیتال، ناچار به بازتعریف استراتژی های خود هستند؛ بهویژه در حوزه هایی همچون تجربه مشتری، زنجیره تأمین، بازاریابی و نوآوری. مطالعات متعدد نشان میدهند که سازمان هایی که دیجیتال سازی را بهعنوان یک قابلیت استراتژیک در نظر میگیرند، نسبت به رقبای سنتی خود عملکرد بهتری دارند. این سازمان ها نهتنها فناوری را بهعنوان یک ابزار پشتیبان، بلکه بهعنوان یک محرک تحول در مدل های ارزشآفرینی خود بهکار میگیرند. در مقابل، شرکت هایی که به تغییرات دیجیتال با مقاومت یا انفعال پاسخ میدهند، با ریسک حذف از بازار مواجهاند. بنابراین، همراستاسازی استراتژی دیجیتال با استراتژی کلان کسب وکار، سرمایه گذاری در زیرساخت های فناوری اطلاعات، توانمندسازی نیروی انسانی در زمینه مهارت های دیجیتال، و بازآفرینی مدل های ارتباط با مشتری از مهمترین پیشنیازهای موفقیت در عصر دیجیتال برای کسب وکارهای سنتی است.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع تأثیر دیجیتالی شدن کسب و کار سنتی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
در گفتگو ها شرکت کنید.