شناسایی شکاف توانایی چیست؟
در مقاله زیر قصد داریم شناسایی شکاف توانایی را بررسی کنیم. ابتدای امر مقدمه ای از ابزار های مربوطه خواهیم داشت. سپس نحوه استفاده و بکارگیری شناسایی شکاف توانایی در کسب وکارها را شرح میدهیم. پس از مطالعه مقاله شما میتوانید تعریف شناسایی شکاف توانایی و کاربرد آن را در کسب وکارهای مختلف شرح دهید.
ابزار شناسایی شکاف توانایی چیست؟
آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده کتاب شازده کوچولو، میگوید: «در نهایت، کمال به دست میآید، نه زمانی که چیزی برای اضافه کردن باقی نمانده باشد، بلکه زمانی که دیگر چیزی برای حذف وجود نداشته باشد».
چقدر باید به کمال نزدیک شوید؟
فرض کنیم شما بازیکن ایده آل در بازار خود را در مدت سه تا پنج سال متصور شده اید. توانایی های مورد نیاز برای رقابت موفقیت آمیز در آینده را نیز شناسایی کردید. این ابزار شکاف بین تواناییهای شرکت شما در حال حاضر و تواناییهایی که آرزو دارید را شناسایی میکند. از شما می خواهد در جایی که می خواهید باشید تجدید نظر کنید. آیا مطمئن هستید که به اندازه کافی اهداف چالش برانگیز تعیین کرده اید؟ آیا باید دید خود را گسترش دهید و برنامه های خود را بلندپروازانه تر کنید؟ آیا باید به دنبال تبدیل شدن به بازیکن ایده آل در نوع خدمات خود باشید؟ آیا باید “به سمت هدف بروید”؟
سپس ارزیابی خود را از موقعیت رقابتی با توجه به سناریوهایی که ایجاد کرده اید و بینش تازه ریست خود را بررسی می نمایید. و شما کمبود بین تواناییهای فعلی خود و تواناییهایی را که آرزو دارید شناسایی میکنید. این شکاف توانایی است. بعداً یک استراتژی برای چگونگی پر کردن این شکاف انتخاب خواهید کرد.
بیشتر بخوانید:ارزیابی معیارهای خرید مشتری چیست؟
نحوه استفاده از شناسایی شکاف توانایی چگونه است؟
سه مرحله برای هدف قرار دادن شکاف توانایی وجود دارد:
● بینش (دید) خود را گسترده کنید
● به سمت بازیکن ایده آل هدف گیری کنید
●شکاف توانایی را شناسایی کنید.
– بینش خود را گسترده کنید
می خواهید کسب و کار شما در پنج سال آینده کجا باشد؟ چه چشم اندازی از شرکت خود ایجاد کردید؟ آیا تصور می کنید کم و بیش کاری را که امروز انجام می دهید، ادامه می دهید، اما کیفیت کار یا خدمات خود را بهبود میبخشید یا خیر؟
خوبه. با این حال، اگر شرکت شما جاه طلبی های بیشتری دارد، ممکن است بخواهید این دیدگاه را مطرح کنید. در مورد بالا بردن سطح آرزوهای شرکتتان چطور؟ افزایش بازده سرمایه چطور؟
چقدر باید به بازیکن ایده آل نزدیک شوید تا در بخش های انتخابی محصول/بازار خود قرار بگیرید؟
– به سمت بازیکن ایده آل هدف گیری کنید
در ابزار رتبه بندی موقعیت رقابتی شما نقاط قوت و ضعف شرکت خود را شناسایی کرده و آنها را در برابر عوامل کلیدی موفقیت (“KSFs”) مورد نیاز برای رقابت در هر یک از بخش های اصلی کسب و کار خود رتبه بندی کرده اید. متوجه شدید که بین امتیاز کلی شرکت شما و بازیکن ایدهآل فاصله وجود دارد، که به طور واقع بینانه در برابر هر عوامل کلیدی موفقیت، امتیازی بین ۴ تا ۵ (از ۵) کسب میکرد.
در نهایت شما سناریوهایی را متصور بودید که در آن ممکن است KSF های جدید مورد نیاز باشند یا KSF های موجود برجستگی پیدا کنند. اینها می توانند – شکاف KSF را بیشتر کنند – اگر بخواهید یک جا بنشینید.
میخواهید در بازار فردا کجا باشید؟ آیا می خواهید در بازار فردا بازیکن خوبی شوید؟ بازیکن قدرتمند؟ یا می خواهید در بازار فردا رهبری کنید؟ آیا می خواهید تا جایی که می توانید برای تبدیل شدن به بازیکن ایده آل فردا پیش بروید؟ آیا می خواهید برای هدف بروید؟ – نموداری را که اخیراً برای یک مشتری ایجاد کرده ام در شکل ۱ ببینید.
بیشتر بخوانید:رتبه بندی موقعیت رقابتی چیست؟
شکل ۱ رفتن به سوی هدف
اگر چنین است، به یاد داشته باشید که ممکن است تا زمانی که شما آماده شوت هستید، تیرک دروازه ها جابجا شده باشند. زمان پیش میرود و بازیکن ایدهآل در پنج سال آینده ترکیبی متفاوت از تواناییهای امروزی خواهد داشت. شاید فقط با تفاوت های کمی در جزئیات، شاید کاملاً متفاوت.
نمودار “رفتن به سوی هدف” سه نکته مهم را برجسته می کند:
۱. خوب است که بازیکن ایده آل امروزی باشید، اما امروز فقط یک روز طول می کشد.
۲. اگر شرکت شما توانایی های اضافی مورد نیاز برای برآوردن نیازهای مشتری فردا را توسعه ندهد، شما بازیکن ایده آل دیروز فردا خواهید شد.
۳. امروزه توسعه تواناییهای اضافی فایدهای ندارد، مگر اینکه مشتریان به آنها نیاز داشته باشند، در غیر این صورت به بازیکن ایدهآل فردا تبدیل خواهید شد.
هنگامی که بینش خود را افزایش دادید، احتمالا تا حد بالایی، باید شکاف توانایی را مشخص کنید و در بخش بعدی، برنامهریزی کنید که چگونه میخواهید آن را پر کنید.
بیشتر بخوانید:استخراج عوامل کلیدی موفقیت چیست؟
– شکاف توانایی را شناسایی کنید
در ابزار رتبه بندی موقعیت رقابتی، رتبه بندی خود را در برابر KSF هایی که در ابزار استخراج عوامل کلیدی موفقیت برای هر یک از بخش های اصلی کسب و کار خود ارزیابی کرده اید، تعیین می کنید. این KSF ها به نوبه خود تا حدی بر اساس نیازهای مشتری هستند که شما شناسایی کرده و در ابزار ارزیابی معیارهای خرید مشتری رتبه بندی کرده اید.
آن ارزیابی یک تمرین صرفاً ایستا نبود. شما تشویق شدید که دیدگاهی پویا داشته باشید. شما نه تنها به نیازهای مشتری و KSFهای امروزی، بلکه به چگونگی تغییر آنها در چند سال آینده توجه کردید. شما همچنین در نظر گرفتید که چگونه شرکت شما ممکن است جایگاه خود را در برابر یک یا چند KSF در چند سال آینده بهبود بخشد. و شما به این فکر کردید که چگونه رقبای شما ممکن است جایگاه خود را در آینده افزایش دهند.
باید دوباره آن نمودارها را بررسی کنید. شما باید هرگونه تغییر در نیازهای مشتری، KSFها، موقعیت رقابتی شرکت خود یا یک رقیب را در نتیجه تغییرات در موارد زیر بررسی کنید:
● بازار خارجی، با توجه به توسعه سناریویی که در ابزار پروفایل بازیکن ایده ال انجام دادید
● اهدافتان، با توجه به تنظیم مجدد دیدگاهتان در این ابزار.
اکنون می توانید شکاف توانایی را شناسایی کنید. شما موقعیت رقابتی خود را در هر یک از بخش های اصلی کسب و کار خود بازبینی کرده اید و مشخص کرده اید که تا چه حد در هر KSF با بازیکن ایده آل فاصله وجود دارد.
شما اکنون آن شکاف را هدف قرار داده اید. اغلب این به معنای درج یک فعل فعال، مانند “بهبود” است. یک شکاف توانایی در توزیع شما در یک بخش وجود دارد – هدف قرار دادن آن شکاف به معنای بهبود توزیع است. گاهی اوقات هدف قرار دادن شکاف نیاز به تفکر بیشتری دارد. شکاف توانایی ممکن است خیلی زیاد باشد و باید از آن بخش خارج شوید.
بیایید به مثالی که در بالا در ابزار ماتریس جذابیت/مزیت کسب و کار استفاده کردیم بازگردیم که در چهار بخش اصلی فعالیت میکند و در حال بررسی ورود به دیگری است. در نتیجه پروفایل سازی بازیکن ایده آل در ابزار مربوطه و افزایش دید مانند بالا، اکنون می توانید شکاف توانایی را به صورت زیر تارگت قرار دهید:
● بهبود حاشیه در بخش A
● برداشت در بخش B، تشخیص شکاف غیرقابل پل زدن
● بهبود توزیع در بخش C
● بهبود سرعت محصول به بازار در بخش D
● ورود به بخش E
● کاهش هزینه های تولید در تمام بخش ها
● بهبود سیستم های مدیریت منابع سازمانی («ERM») در سراسر کسب و کار.
تأثیر حاصل از هدف گیری شما بر شکاف توانایی می تواند همانطور که در شکل ۲ نشان داده شده، باشد. موقعیت رقابتی هر بخش به خصوص E باید بهبود یابد به غیر از B که از آن خارج می شود. موقعیت استراتژیک کلی این کسب و کار بسیار بهبود خواهد یافت.
بیشتر بخوانید:ماتریس جذابیت/مزیت چیست؟
شکل ۲ تغییر موقعیت استراتژیک: یک مثال
توجه داشته باشید که هدف قرار دادن شکاف توانایی در این مرحله ابزار پر کردن آن را مشخص نمی کند. این برای بحث در مورد گزینه های استراتژیک باقی مانده است. بهبود توزیع در بخش C یک شکاف توانایی را هدف قرار می دهد. تغییر به یک توزیع کننده جدید یک گزینه استراتژیک است. کاهش هزینه های تولید در تمام بخش ها، شکاف توانایی را هدف قرار می دهد. برون سپاری یا برون شکنی (عمل انتقال عملیات یا فعالیتهای تولیدی یک شرکت به یک کشور خارجی) یک گزینه استراتژیک است.
چه زمانی از شناسایی شکاف توانایی استفاده کنید؟
همیشه، اما به محدودیت های ابزار توجه داشته باشید (در زیر).
چه زمانی باید مراقب بود
این شکل از تجزیه و تحلیل شکاف در طول سال ها منتقدان خود را داشته است، به طوری که شما باید نقد را درک کنید و اطمینان حاصل کنید که چنین نگرانی هایی را در توسعه استراتژی خود ایجاد می کنید.
این ابزار دو کاستی دارد:
● اصلاح نقاط ضعف ممکن است ارزش کمتری نسبت به ایجاد نقاط قوت داشته باشد.
● توانایی ها به راحتی منابع توسعه نمی یابند.
نکته اول بسیار مهم است. موقعیت رقابتی شما ممکن است در یک بخش مطلوب باشد، اما سرمایه گذاری برای ارتقای آن موقعیت به سمت بازیکن ایده آل ممکن است پرهزینه – و غیرقابل دوام باشد. نرخ بازده مالی سرمایهگذاری ممکن است کمتر از هزینه فرصت سرمایهگذاری در بخش دیگر یا پروژهای در سطح کسب وکار باشد.
این اعتبار ابزار را نفی نمی کند. این فقط تاکید می کند که گزینه های استراتژیک برای پر کردن این شکاف باید به طور کامل از نظر تجاری و مالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
اما این نقد تاکید می کند که جایگزین انجام پروژه های کوچکتر برای پر کردن شکاف های کوچک در بخش هایی که شرکت شما قوی است می تواند نسبت به پروژه های بزرگتر برای تغییر موقعیت رقابتی در بخش هایی که شرکت شما ضعیف تر است بادوام باشد.
نقد دوم به تفاوت بین منابع و تواناییها مربوط میشود که قبلاً در ابزار ماتریس نقاط قوت/اهمیت گرانت مورد بحث قرار گرفت. گرانت تفاوت را با مشاهده این موضوع نشان می دهد که تیم های فوتبال با منابع عظیم، مثلاً منچسترسیتی، رئال مادرید یا پاریس سنت ژرمن، اغلب توسط تیم هایی که دارای کسری از این منابع هستند (مثلاً یک برنلی یا کریستال پالاس) اما دارای توانایی های عملکردی برتر هستند، برتری می یابند. (در روز).
موفقیت به سازمانهایی وابسته است که تواناییهایی دارند که به بهترین وجه از منابع خود استفاده میکنند (همل و پرهالاد، ابزار شایستگی های اصلی). این توانایی ها به راحتی توسعه نمی یابند.
خلق آنها به صورت ارگانیک می تواند یک فرآیند طولانی و دشوار باشد و بهترین کار، ممکن است از طریق اکتساب یا اتحاد بدست آید. در هر صورت ممکن است پرهزینه باشد. و موفقیت در توسعه توانایی ها، برخلاف به کارگیری منابع، قابل تضمین نیست.
بنابراین، در مثال بالا، هدف قرار دادن شکاف توانایی در بخش D از طریق بهبود سرعت محصول به بازار، به اندازه کافی آسان به نظر می رسد، اما در واقعیت ممکن است یک چالش طولانی، پرهزینه، پیچیده و فشرده مدیریتی باشد.
باز هم، این نقد این ابزار را نفی نمی کند، اما تاکید می کند که تجزیه و تحلیل شکاف تنها یک ابزار میانی در روند توسعه یک استراتژی اقتصادی با دوام است.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع شناسایی شکاف توانایی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.
در گفتگو ها شرکت کنید.