تخصیص منابع
در این مقاله به موضوع تخصیص منابع پرداختهایم. علاوه بر ارائه تعریفی از تخصیص منابع به دلایل اهمیت و مزایای آن نیز اشاره شده و در ادامه نحوه تخصیص منابع در یک پروژه و مراحلی که برای مدیریت استراتژیک منابع در سراسر یک سازمان نیاز میباشد، شرح داده شده است. در نهایت نیز به چالشهای موجود در مسیر تخصیص منابع پرداخته شده است. در آخر میتوانید دیدگاهها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقدمهای بر تخصیص منابع
تخصیص منابع یکی از مهمترین جنبههای مدیریت هر کسب و کاری است، به عبارت ساده، تخصیص منابع یعنی تصمیمگیری در مورد اینکه چه مقدار از منابع محدود (مانند پول، نیروی کار، زمان و تجهیزات) به هر یک از فعالیتها، پروژهها یا بخشهای مختلف یک سازمان اختصاص داده شود. با رشد سازمان، پروژه جدید، تغییرات در بازار و رقابت، کاهش بودجه و یا افزایش تقاضا نیاز به منابع بیشتری احساس میشود. با تخصیص صحیح منابع، از هدررفت آنها جلوگیری میشود و بهرهوری افزایش مییابد و پروژهها و فعالیتهایی که به اهداف استراتژیک سازمان نزدیکتر هستند، شانس موفقیت را افزایش میدهد و ریسک شکست کاهش مییابد. تخصیص منابع به صورت پویا، به سازمان اجازه میدهد تا به تغییرات بازار و شرایط محیطی به سرعت پاسخ دهد و با در نظر گرفتن تمام عوامل، تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. برای این کار ابتدا باید تمام منابع موجود در سازمان شناسایی شده و اهداف سازمان باید به وضوح مشخص شود تا بتوان منابع را بر اساس آنها تخصیص داد. هر پروژه باید بر اساس معیارهایی مانند اهمیت، بازده سرمایه و ریسک، ارزیابی شده و بر اساس ارزیابیها، منابع به پروژهها و فعالیتهای مختلف تخصیص داده شود. عملکرد پروژهها باید به طور مداوم مورد ارزیابی قرار گیرد و در صورت نیاز، تخصیص منابع تغییر کند.
عوامل موثر در تخصیص منابع:
- استراتژی سازمان: استراتژی سازمان، جهتگیری کلی سازمان را تعیین میکند و بر تخصیص منابع تأثیر میگذارد.
- محدودیتهای منابع: منابع محدودی مانند بودجه، نیروی کار و زمان، بر تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع تأثیر میگذارند.
- اهمیت پروژهها: اهمیت هر پروژه نسبت به سایر پروژهها، در تخصیص منابع نقش مهمی دارد.
- ریسک پروژهها: ریسک مرتبط با هر پروژه، بر تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع تأثیر میگذارد.
- بازخوردها: بازخوردهای دریافتی از پروژههای قبلی، میتواند به بهبود تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع کمک کند.
گوگل (Google)، یکی از بزرگترین شرکتهای فناوری دنیا، نمونهای عالی از یک شرکت است که به طور مداوم با چالش تخصیص منابع روبرو است. با توجه به تنوع گسترده پروژهها و محصولات این شرکت، از سیستمهای عامل اندروید و موتور جستجوی گوگل گرفته تا پروژههای بلندپروازانهای مانند گوگل گلس (Google Glass)، تخصیص بهینه منابع، کلیدی برای موفقیت آنهاست.
چالشها در گوگل
- تعدد پروژهها: گوگل همواره ایدههای جدید و پروژههای نوآورانهای را در دست دارد. این تنوع، تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع را بسیار پیچیده میکند.
- رقابت داخلی: تیمهای مختلف درون گوگل ممکن است بر سر منابع محدود با یکدیگر رقابت کنند. این رقابت، اگرچه میتواند منجر به نوآوری شود، اما میتواند به بهرهوری نیز آسیب برساند.
- تغییرات سریع فناوری: صنعت فناوری، صنعتی بسیار پویا است و فناوریها به سرعت در حال تغییر هستند. گوگل باید به طور مداوم منابع خود را برای تطبیق با این تغییرات تنظیم کند.
راهکارهای گوگل برای مدیریت تخصیص منابع:
- سیستم امتیازدهی پروژهها: گوگل از یک سیستم امتیازدهی برای ارزیابی پتانسیل موفقیت هر پروژه استفاده میکند. این سیستم به مدیران کمک میکند تا منابع را به پروژههایی که بیشترین احتمال موفقیت را دارند، اختصاص دهند.
- روش (۷۰-۲۰-۱۰): گوگل از این روش برای تقسیم منابع خود استفاده میکند. ۷۰ درصد منابع به پروژههای اصلی و جاری، ۲۰ درصد به پروژههای نوآورانه و ۱۰ درصد به ایدههای بلندپروازانه و ریسکپذیر اختصاص مییابد.
- مدیریت چابک: گوگل از روشهای چابک مانند اسکرام (Scrum) برای مدیریت پروژهها استفاده میکند. این روش به تیمها اجازه میدهد تا به سرعت به تغییرات پاسخ دهند و منابع را به طور مؤثرتری مدیریت کنند.
- فرهنگ سازمانی مبتنی بر داده: گوگل به شدت به دادهها و تحلیل آنها اهمیت میدهد. این شرکت از دادهها برای تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع استفاده کرده و به طور مداوم عملکرد پروژهها را ارزیابی میکند.
گوگل با استفاده از ترکیب روشها و ابزارهای مختلف، توانسته است چالش تخصیص منابع را به خوبی مدیریت کند. این شرکت نشان داده است که با یک رویکرد سیستمی و دادهمحور، میتوان منابع محدود را به بهترین شکل ممکن به کار گرفت و به موفقیتهای بزرگی دست یافت. در کل، تخصیص منابع یک فرآیند پیچیده و مهم است که نیاز به دقت و برنامهریزی دارد. با انجام صحیح این فرآیند، سازمان میتواند به اهداف خود دست یافته و در محیط رقابتی امروز، موفق باشد.
تخصیص منابع چیست؟
تخصیص منابع؛ شناسایی منابعی است که میتوانید برای ابتکارات استراتژیک، پروژههای خاص یا فعالیتها در شرکت خود اختصاص دهید. تخصیص منابع فرآیند تخصیص و مدیریت داراییها به گونهای است که از اهداف برنامهریزی استراتژیک یک سازمان پشتیبانی میکند. در واقع این به معنای پیدا کردن بهترین راه برای استفاده از منابع موجود برای انجام کار است. تخصیص منابع شامل متعادل کردن نیازها و اولویتهای رقابتی و تعیین بهترین مسیر برای استفاده حداکثری از منابع محدود و کسب بهترین بازده سرمایهگذاری است. در اجرای تخصیص منابع، سازمانها ابتدا باید هدف مورد نظر خود را تعیین کنند، مانند افزایش درآمد، بهبود بهرهوری یا افزایش آگاهی از برند، سپس باید ارزیابی کنند که برای رسیدن به این هدف چه منابعی مورد نیاز خواهد بود. تخصیص استراتژیک منابع به شما کمک میکند تا سود کلی کسب و کار و رشد درآمد را محقق نمائید. اما اگر اشتباه کنید، اشتباهات میتوانند به پول از دست رفته، تحویل نامطلوب و بخشهای فلجکننده سازمانی منجر شوند.
کل فرآیند تخصیص منابع اغلب شامل یک یا همه موارد زیر است:
- درک اولویتها و اهداف کسب و کار.
- ردیابی پیشرفت و ایجاد نقاط عطف برای هدف قرار دادن.
- یافتن اعضای تیم با بهترین مهارتها و اختصاص دادن آنها به ابتکارات مناسب.
- ترسیم نحوه استفاده از منابع شما برای برآورده کردن بودجه پروژه یا الزامات پروژه.
- ایجاد یک ساختار شکست کار برای حسابرسی وابستگیهای ابتکار، پروژه یا وظیفه.
آمازون (Amazon)
آمازون بخش قابل توجهی از منابع خود را به تحقیق و توسعه و پروژههای نوآورانه اختصاص میدهد. این شرکت با سرمایهگذاری در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و کسب و کار الکترونیک، به طور مداوم در حال ایجاد محصولات و خدمات جدید است.
تخصیص منابع به لجستیک و زنجیره تامین: آمازون برای ارائه خدمات تحویل سریع و کارآمد، شبکه لجستیکی گستردهای را ایجاد کرده است. این شرکت با سرمایهگذاری در انبارها، ناوگان حملونقل و فناوریهای مرتبط، توانسته است به یک رهبر جهانی در زمینه لجستیک تبدیل شود.
بیشتر بخوانید: ابتکارات استراتژیک
مزایای تخصیص منابع
تخصیص مؤثر منابع مزایای زیر را ارائه میدهد:
- همکاری و همسوئی با اهداف
تخصیص منابع به تسهیل ارتباط بین تیمها و تقویت همکاری کمک میکند. یک استراتژی تخصیص منابع امکان ارتباط با ذینفعان را فراهم میکند تا آنها را در مورد پیشرفت در جهت اهداف استراتژیک مطلع نگه دارد. روابط کاری بهتری بین بخشهای مختلف ایجاد میکند و اطمینان میدهد که هر عضو سازمان شما به سمت نتیجه یکسانی در کسب و کار حرکت میکند. همه افراد دارای درک روشنی از اولویتهای خود و ابزارهایی که برای دستیابی به آنها نیاز دارند، هستند.
- کارایی و بهرهوری منابع
در دسترس بودن منابع به تیمها کمک میکند تا یک پروژه را به موقع تکمیل نمایند و فقط از منابع مورد نیاز برای دستیابی به هر هدف استفاده کنند. یک استراتژی تخصیص منابع قوی به تیمهای پروژه یاری میرساند تا از اشتباهاتی که مربوط به وابستگیهای متعارض هستند جلوگیری کنند.
- روحیه تیم
تخصیص منابع مشارکت کارکنان و روحیه اعضای تیم را بهبود میبخشد و باعث توزیع عادلانهتر مسئولیتها میشود تا هیچ یک از اعضای تیم بیش از حد کار نکنند. این رویکرد میتواند بهرهوری را بهبود بخشد زیرا با بهبود رفاه اعضای تیم، آنها دارای زمان و انرژی برای انجام کارهای اضافی هستند.
- کاهش هزینه
تخصیص مؤثر منابع میتواند منجر به صرفهجویی قابل توجه در هزینه شود؛ زیرا باعث افزایش کارایی، کاهش ضایعات و جلوگیری از اشتباهات پرهزینه، ناکامیها و تأخیرها میشود.
- نظارت استراتژیک و انعطافپذیری
تخصیص استراتژیک منابع؛ یک مرجع قابل دسترسی آسان در مورد تمام بخشهای متحرک در سازمان، به شما ارائه میدهد و امکان شناسایی تیمها، پروژهها و ابتکاراتی را که عملکرد خوبی دارند فراهم میکند تا در صورت لزوم پشتیبانی را افزایش دهید. همچنین به شما امکان میدهد منابع را به سرعت به ناحیهای که عملکرد ضعیفی دارد تغییر دهید و استراتژی را در چارچوب زمانی برنامهریزی شده اجرا کنید.
بیشتر بخوانید: تعریف برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ انواع روش ها و مدل های برنامه ریزی استراتژیک کدامند؟
۷ مرحله برای مدیریت استراتژیک منابع در سراسر سازمان
مراحلی که برای مدیریت استراتژیک منابع در سازمان به آن نیازمندیم:
- شناسایی ابتکارات استراتژیک
ابتدا باید درک کنید که سازمان شما دقیقاً چگونه در رابطه با اهداف خود عمل میکند. معیارهای اصلی کسب و کار و صورتهای مالی شما چه چیزی را نشان میدهند و شرکت شما چه ابتکارات استراتژیکی را میتواند برای بهبود عملکرد کلی خود دنبال کند؟ این به شما کمک میکند تا منابع خود را با ابتکارات استراتژیکی که بیشترین تأثیر را بر سازمان دارد، مطابقت دهید.
در اینجا چند نمونه از ابتکارات استراتژیک آورده شده است:
- توسعه محصول برای ورود به بازار جدید
- کاهش هزینههای زنجیره تأمین
- افزایش رضایت مشتری
- ارزیابی نیازهای منابع و محدودیتهای سازمانی
هنگامی که ایدهای از موقعیت استراتژیک سازمان خود داشتید، میتوانید توجه خود را به منابعی که برای رسیدن به اهداف خود دنبال آنها هستید، متمرکز کنید. برخی از نمونه نیازهای منابع عبارتند از:
- ابزارها، تجهیزات و امکانات برای بخشهای مختلف
- نرمافزار یا مجوزهای ضروری برای عملیات
- پرسنل برای مشاغل خاص
- پرسنل پشتیبانی که ممکن است از خارج از سازمان باشند
- تأمین مالی پیشبینی شده برای ابتکارات و پروژههای شما
این مرحله در مورد مشخص کردن نیازهای شما و بررسی در دسترس بودن آن است، نه در مورد تخصیص منابع. این کار بعداً در فرآیند انجام میشود.
بیشتر بخوانید: تعریف استراتژی زنجیره تأمین چیست؟ انواع مدیریت زنجیره تأمین چگونه اجرا می شوند؟
- اولویتبندی ابتکارات استراتژیک
سازمانها اغلب چندین هدف استراتژیک دارند، اما با منابع محدود، نمیتوانند به همه آنها به طور همزمان دست یابند. اینجاست که اولویتبندی وارد میشود و به تمرکز بر اهداف کلیدی کمک میکند. در اینجا برخی از ابزارها و چارچوبهای تصمیمگیری برای کمک به شما آورده شده است:
- ماتریس تصمیمگیری: این الگو به شما کمک میکند تا مهمترین گزینه را بر اساس معیارهای خاص تجزیه و تحلیل و انتخاب نمائید. این به شما امکان میدهد تصمیمات مبتنی بر دادهها را برای ابتکارات با بازده سرمایهگذاری بالا بر اساس مهمترین عوامل که نیازهای سازمان شما را برآورده مینمایند، اتخاذ کنید.
- ماتریس GE: یک چارچوب برای کمک به شما در مدیریت پرتفولیوها و اولویتبندی سرمایهگذاری در واحدهای مختلف کسب و کار استراتژیک است. این به شما امکان میدهد منابع (معمولاً سرمایه) را در صورت نیاز تخصیص دهید و ایده بهتری از اینکه کدام ابتکارات نیاز به تمرکز دارند و کدام را میتوان حذف کرد، به شما میدهد.
- تحلیل رقابتی: این مجموعه چارچوبهای رقابتی به شما کمک میکند تا دینامیک بازار و چشمانداز رقابتی را تجزیه و تحلیل نمائید، در نهایت فرصتهای بازاریابی و تهدیدها را به طور موثری تشخیص داده و منابع را به آنها اختصاص دهید.
بیشتر بخوانید: اولویت های استراتژیک چیست؟
- انتخاب استراتژی تخصیص منابع خود
هنگامی که درک کردید سازمان شما کجا ایستاده است، کجا میخواهید بروید و چه اقداماتی باید انجام دهید، زمان تخصیص منابع فرا میرسد. از بینشهای مراحل قبلی برای توسعه استراتژیهای تخصیص منابع خود استفاده کنید و تصمیم بگیرید که کدام ابتکارات چه منابعی را دریافت میکنند. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
- اگر اولویت سازمانی شما رشد است، منابع را به تحقیق و توسعه، بازاریابی و توسعه اختصاص دهید.
- اگر اولویت سازمانی شما سود است، منابع را به محصولات یا خدمات با حاشیه سود بالا اختصاص دهید.
- اگر اولویت سازمانی شما کنترل است، منابع را به انطباق، امنیت و حاکمیت اختصاص دهید.
فراموش نکنید که اولویتهای استراتژیک خود را با در دسترس بودن منابع مطابقت دهید. از پروژههایی با بازده پایین صرفاً به این دلیل که منابع در دسترس هستند اجتناب کنید. شناسایی، طبقهبندی و اختصاص صحیح منابع شما تضمین میکند که آنها را به طور بهینه تخصیص میدهید.
- ارتباط تخصیص منابع
یک جنبه کلیدی تخصیص منابع، همسو بودن است؛ اطمینان از اینکه هر ذینفع میداند چگونه میتواند از منابع خود به درستی استفاده کند، خواه این منابع مالی، نیروی انسانی یا زمان باشد. برای ابتکارات در سطح سازمان، این میتواند به سادگی داشتن یک نمای کلی از تمام ابتکارات در حال انجام یا یک نقشه دقیق که ارتباطات بین هر بخش و نحوه همپوشانی فعالیتهای آنها را ترسیم میکند، باشد. این نمای کلی در یک مکان متمرکز میتواند به این موارد کمک کند:
- ارائه یک دیدگاه واضح از اینکه کدام KPIها در حال دستیابی هستند.
- ترسیم عملکرد منابع اختصاص داده شده در لحظه.
- کمک به کل سازمان برای حفظ ثبات در کار به سمت یک ابتکار خاص.
- اطلاع رسانی به سایر منابع خارج از سازمان که در جهت اهداف شما کمک میکنند.
- ترویج شفافیت و اختصار اشتراکگذاری اطلاعات.
بیشتر بخوانید: شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟
- اجرا و نظارت
نظارت مداوم برای اطمینان از رسیدن تخصیص منابع شما به اهداف خود بسیار مهم است. این به شما امکان میدهد موارد زیر را تشخیص دهید:
- داراییهایی که کم و یا به اشتباه استفاده میشوند
- هزینه بیش از حد یا تخصیص بیش از حد منابع به یک پروژه واحد
- گسترش غیرمنتظره وسعت پروژهها (گسترش وسعت)
- تنگنا یا کمبود منابع
این دادههای درلحظه یک پایه قوی برای برنامهریزی و تصمیمگیری استراتژیک تکرار شونده فراهم میکنند. این به شما کمک میکند تا تصمیمات مالی آگاهانه و در صورت نیاز تنظیمات سریع انجام دهید.
- بررسی و تنظیم
تخصیص منابع نباید ثابت باشد، منابع خود را به طور منظم بررسی کنید و در صورت لزوم دوباره تنظیم کنید. این میتواند در پاسخ به تغییرات محیط کسب و کار، چالشهای غیرمنتظره در حین اجرا یا تغییر در اهداف استراتژیک باشد.
نایک (Nike)
- تخصیص منابع به بازاریابی: با استفاده از بازاریابی خلاقانه و اسپانسری ورزشکاران مشهور، برند نایک در سطح جهانی شناخته شده است. این شرکت بخش قابل توجهی از بودجه خود را به بازاریابی اختصاص داده تا به مشتریان خود ارزش برند را ارائه دهد.
- تخصیص منابع به تحقیق و توسعه محصولات: نایک با سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، به طور مداوم در حال تولید محصولات ورزشی با فناوریهای جدید است. این شرکت با استفاده از دادههای مشتریان و بازخورد آنها، محصولات خود را بهبود میبخشد.
بیشتر بخوانید: تعریف دقیق ذی نفع یا ذینفعان چیست؟ تحلیل ذینفعان در سازمان و پروژه چگونه انجام می شود؟
نحوه تخصیص منابع در یک پروژه
پنج مرحله زیر هنگام تخصیص منابع موجود به عنوان بخشی از مدیریت پروژه مهم هستند:
- برنامهریزی
مدیران پروژه ابتدا باید پروژه را ترسیم نمایند. آنها باید پروژه را به وظایف جداگانه تقسیم کرده و مهارتهای مورد نیاز را شناسایی کنند، همچنین باید هرگونه محدودیتی مانند مهلتها و بودجه را بررسی نمایند. مدیران پروژه باید اعضای بالقوه تیم را بر اساس مهارتها و در دسترس بودن آنها شناسایی کرده و وابستگیهای وظیفه را تعیین نمایند که ممکن است تکمیل مراحل خاص را تحت تأثیر قرار دهند. برنامهریزی نیاز به توسعه یک ساختار شکست کار دارد که هر وظیفه را با تاریخهای شروع و پایان مطابقت میدهد و یک بودجه تعیین میکند.
- سنجش در دسترس بودن
زمان تعطیلات (عادی و خاص) و سایر پروژهها همگی بر در دسترس بودن یک تیم تأثیر میگذارند. در این مرحله، مدیران باید خطوط ارتباطی را با اعضای تیم برقرار کنند تا برای تخصیص منابع و تغییرات در پروژه یا برنامه از آن استفاده کنند. ارتباط باز برای امکان همکاری متقابل بین تیمها و بهینهسازی استفاده از منابع مشترک ضروری است. همچنین به شناسایی چندین پروژه دیگر که ممکن است پروژه را کند نماید، یاری میرساند.
- زمانبندی
مدیران وظایف را تخصیص داده و جدول زمانی پروژه را توسعه میدهند. آنها از ابزارهای مدیریت منابع برای خودکارسازی و سادهسازی این فرآیند و بهبود مدیریت حجم کار استفاده میکنند. مدیریت مؤثر حجم کار میتواند از فرسودگی جلوگیری کند، فرصتهایی را برای ارتقای مهارتهای اعضای تیم شناسایی کند و نشان دهد که به پرسنل اضافی نیاز است. برنامهریزی منابع شامل تعیین زمان مشخص برای وظایف اولویتدار و تعیین سطح اولویت هر وظیفه است.
- پیگیری
پس از شروع پروژه، پیگیری عملکرد اعضای تیم و نظارت بر نحوه انجام مؤثر وظایف، مهم است. تخصیص منابع باید برای حداکثر بهرهوری و استفاده از فرصتهای جدید ایجاد شده، تنظیم شود. ابزارهای هوش کسب و کار، نرمافزار و ابزارهای مدیریت پروژه، جمعآوری دادههای در لحظه مورد نیاز برای اطمینان از ماندن تیم در برنامه، را تسهیل میکنند.
- ارزیابی
موفقیت پروژه بر اساس معیارهایی که نشان میدهد تا چه حد انتظارات را برآورده کرده است، ارزیابی میشود. دادههای حاصل از این یافتهها میتوانند برای اصلاح استراتژیهای تخصیص منابع در پروژههای جدید استفاده شوند.
اپل (Apple):
اپل با تمرکز بر طراحی زیبا و تجربه کاربری عالی، منابع خود را به طراحی محصولات جدید، توسعه سیستم عامل iOS و ایجاد اکوسیستم محصولات اختصاص میدهد. آنها همچنین با سرمایهگذاری در فروشگاههای اپل، به ایجاد یک تجربه خرید ممتاز برای مشتریان کمک میکنند.
بیشتر بخوانید: تعریف تصمیم گیری استراتژیک چیست؟ انواع سبک ها و فرآیند تصمیم گیری استراتژیک کدام است؟
چالشهای تخصیص منابع
همچنین چالشهایی در ارتباط با فرآیند تخصیص منابع وجود دارد، از جمله موارد زیر:
- کمبود منابع
گاهی منابع کافی برای انجام وظایف تعیین شده در برنامه پروژه در دسترس نیست. برخی منابع ممکن است در طول پروژه فقط تا حدی در دسترس باشند. در موارد دیگر، منابع پروژه ممکن است در ابتدای پروژه در دسترس باشند اما بعداً با پیشرفت آن در دسترس نباشند.
- کمبود مهارت
اگر مهارتهای خاصی کمبود داشته باشند، این میتواند تأثیر منفی بر پروژه داشته باشد. آموزش اضافی یا استخدام مورد نیاز میتواند زمانبر باشد که ممکن است در برنامه پروژه در نظر گرفته نشده باشد.
- تخصیص بیش از حد منابع
تخصیص بیش از حد منابع نیز میتواند بر کارایی و بهرهوری تأثیر منفی بگذارد. اگر منابع بیشتری نسبت به نیاز به یک کار اختصاص داده شود، ممکن است کارمندان با تلاش برای استفاده از همه آنها دچار سردرگمی شوند.
- رویتپذیری
دید ضعیف در مورد جزئیات پیشرفت یک پروژه میتواند منجر به عدم تخصیص منابع مناسب توسط مدیران پروژه در مکانهای مورد نیاز شود. عدم دید و رویت همچنین میتواند بر توانایی یک کسب و کار برای پیشبینی نیازهای آینده پروژه تأثیر منفی بگذارد و منجر به تخصیص نادرست منابع در آینده شود. عدم وجود یک ابزار برنامهریزی مرکزی منابع اغلب علت دید و رویت ضعیف است.
- عدم ارتباط
ارتباط ضعیف بین اعضای تیم یا تیمها میتواند باعث ایجاد طیف وسیعی از مشکلات شود. به عنوان مثال، در یک نقطه مشترک، تیم فروش و تیم تحویل دارای ارتباط نیستند. اگر تیمی که محصول را به مشتری تحویل میدهد از تمام الزامات پروژه مطلع نباشد، ممکن است نتواند اطمینان حاصل کند که منابع به درستی اختصاص داده شدهاند و تحویلها مطابق با انتظارات مشتری هستند.
- فناوری قدیمی
فناوری قدیمی، مانند یک برنامه صفحه گسترده (Spreadsheet)، ممکن است دادههای بلادرنگ و در لحظه کافی برای ردیابی ارائه ندهد. این میتواند منجر به فرصتهای از دست رفته یا تخصیص بیش از حد منابع با تغییر الزامات پروژه شود.
- افزایش وسعت پروژه
وسعت پروژه میتواند در هر نقطهای از چرخه عمر پروژه تغییر کند و منجر به نوسان تقاضای منابع شود. گسترش وسعت پروژه تغییری در اهداف یا وظایف اصلی یک پروژه است و میتواند منجر به تغییرات مداوم یا رشد غیرقابل دوام در وسعت پروژه شود. اگر الزامات به طور مداوم اضافه شوند، ممکن است منابع تمام شود و اعضای تیم تحت تأثیر قرار گیرند.
بنابراین میتوان گفت تخصیص منابع به معنای تقسیم و اختصاص دادن منابع در دسترس (مانند پول، نیروی انسانی، تجهیزات و زمان) به فعالیتها، پروژهها یا بخشهای مختلف یک سازمان است. هدف اصلی از تخصیص منابع، بهینهسازی استفاده از آنها برای دستیابی به اهداف تعیین شده است. اختصاص منابع یک فرایند کلیدی در مدیریت پروژهها و سازمانهاست که مستقیماً بر موفقیت آنها تأثیر میگذارد. یک تخصیص منابع موثر، نیازمند برنامهریزی دقیق، ارزیابی مداوم و انعطافپذیری در برابر تغییرات است. تخصیص منابع به دلیل افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها، بهبود کیفیت، دستیابی به اهداف دارای اهمیت فراوانی است.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع تخصیص منابع برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.
در گفتگو ها شرکت کنید.