استراتژی بازاریابی کمینی چیست؟
در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی کمینی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی کمینی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی کمینی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی کمینی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.
مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی کمینی
شما در خانه هستید و تیم ورزشی مورد علاقه خود را تماشا می کنید، متوجه چیزی می شوید: هر بار که دوربین به دلیل واکنش مربی به یک بازی روی او زوم می کند، همیشه همان گروهی از افراد وجود دارند که تی شرت های یکسانی به تن دارند و مستقیماً پشت نیمکت می نشینند. سپس مسئله برای شما روشن می شود – آنها در حال تبلیغ یک برند هستند – برندی که به طور رسمی از بازی حمایت نکرده است. استراتژی بازاریابی کمینی یک تکنیک بازاریابی جدید محبوب است که آگاهی از یک برند را به روش های پنهانی افزایش می دهد. در واقع، اصطلاح “بازاریابی کمین” در “کلمات برتر سال ۲۰۱۰” گلوبال لنگویج مانیتور (Global Language Monitor) رتبه ششم را به خود اختصاص داد و شهرت خود را به عنوان یک روش بازاریابی در حال ظهور مستحکم کرد. روشهای بازاریابی کمینی به شکلهای بیشماری ارائه میشوند، اما یک عنصر مشترک دارند: این روش یک برند را با یک رویداد یا دارایی هماهنگ میکند، بدون اینکه برای حق حامی بود (اسپانسری) پول پرداخت کند.
بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی تحلیلی چیست؟
استراتژی بازاریابی کمینی چیست؟
یکی از متمایزترین ویژگی های بازاریابی کمینی این است که چقدر غیر منتظره است. به عنوان مثال، برای میزبانی و پخش رویدادهای ورزشی به پول نیاز است و شرکتها برای کمک به تأمین بودجه، حمایتهای رسمی را وارد میکنند. در حالی که شرکتهای کوچکتر توانایی پرداخت این سطح از بودجه را ندارند، هنوز از تاکتیکهای خلاقانه برای جلب توجه جمعیت استفاده میکنند. هرچه توجه بیشتری به خود جلب کنند، بهتر است.
شرکتهای بزرگتر نیز در تاکتیکهای استراتژی بازاریابی کمینی برای تضعیف حامیان مالی رویدادهای رسمی شرکت میکنند. به عنوان مثال، کمپین کداک (kodak) را در طول بازی های المپیک ۱۹۸۴ در نظر بگیرید. اگرچه فوجی (Fuji) اسپانسر رسمی بازیها بود، اما کداک یک کمپین تبلیغاتی تلویزیونی تهاجمی راهاندازی کرد که این تصور را ایجاد کرد که آنها حامیان رسمی بازیها هستند. در نتیجه تعدادی از قوانین برای جلوگیری از این نوع بازاریابی در هنگام پخش رویدادهای ورزشی پرطرفدار به تصویب رسید.
این روزها کمین ها نسبتاً خلاقانه و جسورانه هستند و در آستانه قانونی قرار دارند – اگرچه راه های زیادی برای ماندن در قانون وجود دارد. اگر در دهه گذشته در یک رویداد ورزشی افراطی و هیجان انگیز شرکت کرده اید، به احتمال زیاد ماشین ردبول یا شاید چندین کارمند ردبول را دیده اید که در کنار کولرها ایستاده اند و نمونه های رایگان را در اختیار عابران قرار می دهند.
بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی همهمه ای چیست؟
استراتژی بازاریابی کمین مستقیم در مقابل کمین غیرمستقیم
استراتژی بازاریابی کمین مستقیم رویکردی است که در آن یک برند به شدت برای مرتبط کردن خود با یک رویداد یا دارایی کار می کند، در حالی که آن برند حقوقی را به عنوان حامی رسمی خریداری نکرده است. از سوی دیگر، بازاریابی غیرمستقیم در کمین، انجمن را مجبور نمی کند، بلکه به دنبال تراز کردن یک برند از طریق پیشنهاد یا ارجاع به یک رویداد یا دارایی است.
انواع بازاریابی کمین مستقیم:
- کمین درنده
- کمین دم گربه
- نقض اموال
- خود کمینی
انواع بازاریابی کمین غیرمستقیم:
- کمین انجمنی
- کمین حواس پرتی
- کمین ارزش ها
- کمین شورشی
- کمین اموال موازی
چه کسانی از بازاریابی کمین استفاده می کنند؟
اساساً، هر شرکتی که اسپانسر رسمی نیست، میتواند از استراتژیهای بازاریابی کمینی در یک رویداد استفاده کند. واقعیت این است که هر شرکتی این کار را نخواهد کرد. نوع کسب و کاری که از بازاریابی کمینی استفاده می کند معمولاً برای یک جمعیت شناسی خاص جذاب است – به ویژه مردان ۱۸ تا ۳۴ ساله. موفقترین کمپینهای بازاریابی کمینی در حافظه اخیر توسط برندهایی اجرا شدهاند که برای جمعیت «هزارهساله» جذاب هستند – که هم بسیار اجتماعی و هم هدفگرا هستند. برندی مانند ردبول (redbull) با نوشیدنیهای بسیار کافئیندار خود که میتواند به کسی اجازه دهد تا سرگرمی خود را در طول شب بیشتر کند، این جمعیت را جذب میکند. ردبول خود را برای کمک به یک هزاره کمک می کند تا با مصرف نوشیدنی خود به اهداف خود دست یابد. (همچنین به روانشناسی مصرف کننده مراجعه کنید)
از دیگر ویژگی های نسل هزاره می توان به استفاده از فناوری، حس ارتباط، مصرف رسانه (از جمله رسانه های اجتماعی)، تنوع و ارتباط آنها اشاره کرد. شرکتهایی که در تعامل با رسانههای اجتماعی شکست میخورند، یا به نظر همگن میرسند، و/یا نمیدانند هشتگ چیست، به احتمال زیاد وارد رادار هزاره نخواهند شد. برندی که همگام با تعریف همیشه در حال تغییر “مد روز” است، در ذهن مصرف کننده هزاره باقی می ماند.
نحوه اجرای استراتژی بازاریابی کمینی چگونه است؟
یکی از اولویتهای اصلی در راهاندازی کمپین بازاریابی کمینی، یافتن یک برنامهنویس (یا تیم) ماهر است که بتواند نوعی حضور در وب ایجاد کند که باعث ویروسی شدن کمپینها شود. این اغلب به یک وبسایت با وبلاگ، حسابهای فیسبوک، حسابهای توییتر، اینستاگرام و توسعه یک برنامه تلفن هوشمند بصری نیاز دارد. اساساً، یک برند باید بخشی از “املاک” اینترنتی خود را به گونه ای بسازد که بسیار تعاملی، سرگرم کننده و متمایز باشد. (همچنین به بازاریابی ویروسی مراجعه کنید)
پس از جمع آوری تیم وب و سفیران برند، گام بعدی قرار دادن تلفن های هوشمند قدرتمند در دستان افرادی است که در میان جمعیت راه می روند. بازاریابان باید بتوانند توییت کنند، پست کنند، عکسها را آپلود کنند و ویدیوها را با کسانی که برند را دنبال میکنند به اشتراک بگذارند. همانطور که مردم انگیزه دارند تا با دوستان و خانواده خود در ارتباط باشند، یک برند باید حداقل در جستجوی جایگاه خود در درون این حلقههای ارتباطی باشد.
پس از جمع آوری تیم وب و سفیران برند، گام بعدی قرار دادن تلفن های هوشمند قدرتمند در دستان افرادی است که در میان جمعیت راه می روند. بازاریابان باید بتوانند توییت کنند، پست کنند، عکسها را آپلود کنند و ویدیوها را با کسانی که برند را دنبال میکنند به اشتراک بگذارند. همانطور که مردم انگیزه دارند تا با دوستان و خانواده خود در ارتباط باشند، یک برند نیز باید به دنبال جایگاه خود در درون این حلقههای ارتباطی باشد، حداقل در تعاملات آنلاین.
مرحله آخر این است که برند به صورت فیزیکی جایگاه خود را نشان دهد. این امر مستلزم جمع شدن در رویدادها یا املاکی است که در آن جمعیت تمایل به شکل گیری دارد و سپس ایجاد حضور. این گاهی اوقات شامل رفتار تکان دهنده برای جلب توجه جمعیت است، اما نه لزوما. این کمپین باید غیرمنتظره باشد، اما میتوان آن را بهگونهای طراحی کرد که لذتبخش باشد تا دلخراش. اکثر مردم از سورپرایزهای دلپذیر استقبال می کنند و مهمتر از آن، آنها را به خاطر بسپارید.
بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ چیست؟
چه کسانی در استراتژی بازاریابی کمینی باید استخدام شوند؟
بسیاری از شرکتهای جوان، بهویژه آنهایی که «استارتآپهای ناب» در نظر گرفته میشوند، از استراتژیهای بازاریابی کمینی استفاده میکنند. همچنین شرکتهای بازاریابی وجود دارند که با شرکتهای دیگر قرارداد میبندند تا کمینهای خود را راه بیندازند. بنابراین، بیش از چند گزینه برای کسانی که مایل به استفاده از مهارت های بازاریابی کمین هستند، وجود دارد.
در سطح ورودی، متخصصان بازاریابی رسانه های اجتماعی هستند. این موقعیتها جنبههای عملیتر یک کمپین بازاریابی را شامل میشوند: غربال کردن و تفسیر مقادیر زیادی از دادهها، نوشتن ارائهها و بیانیههای مطبوعاتی، و پیگیری نتایج کمپین برای یک گزارش خلاصه. این موقعیت ها همچنین مستلزم سطح بالایی از خلاقیت و مشارکت اجتماعی در ایجاد یک برنامه بازاریابی اجتماعی موفق است.
یکی دیگر از کسب وکارهای رو به رشد، شغل مدیر رسانه های اجتماعی است. افراد در این جنبه بازاریابی در چندین پلتفرم رسانه های اجتماعی (فیس بوک، توییتر، پینترست، یوتیوب، وبلاگ ها و غیره) شرکت می کنند. مدیران رسانههای اجتماعی همچنین به منظور شناسایی فرصتهای بیشتر برای جذب مخاطبان رسانههای اجتماعی، مکالمات رسانهها را رصد و تحقیق میکنند. به عنوان مثال، اگر رسانههای خبری محبوب همه در مورد یک رویداد گزارش میدهند، مدیران رسانههای اجتماعی محتوا یا مضامین آن گزارشها را در استراتژیهای بازاریابی کمینی خود قرار میدهند.
در حالی که متخصصان رسانه های اجتماعی انرژی خود را بر توسعه یک کمپین متمرکز می کنند، مدیران توجه خود را به جنبه های متعدد برندسازی مشتری خود حفظ می کنند. مدیران رسانه های اجتماعی برای حفظ یکپارچگی یک برند در طول فرایند یک برنامه بازاریابی تلاش می کنند و ارتباط بین تیم بازاریابی و مدیران یک شرکت را تسهیل می کنند.
یکی دیگر از مسیرهای شغلی در بازاریابی کمینی، تحلیلگر تحقیقات بازار رسانه های اجتماعی است. تحلیلگران میلیونها مکالمه آنلاین را که هر روز انجام میشود، ردیابی و مطالعه میکنند و بینشهایی را که یک برند را به سمت موقعیت عمومی مطلوب هدایت میکند، تفسیر میکنند. این نوع شغل نه تنها به مهارتهای تحلیل انتقادی عمیق نیاز دارد، بلکه به توانایی تبدیل سریع اطلاعات به گزارش برای اقدامات عملی در کمپین بازاریابی نیاز دارد. اگرچه این بیشتر یک شغل چپ مغز است، مهارت های افراد در نوشتن و ارتباطات شفاهی ضروری است. این یکی از جنبههای حیاتی بازاریابی کمین است، زیرا تحلیلگران به شرکتها کمک میکنند تا برندهای خود را با آنچه مشتریان بالقوه میخواهند مرتبط کنند، و همچنین به آنها کمک میکنند تا میزان هزینهای را که مصرفکنندگان برای آن محصول یا خدمات بپردازند، بسنجند. به این ترتیب، این موقعیت ها همچنین دارای نرخ رشد پیش بینی شده بسیار سریع تری هستند – ۴۱ درصد تا سال ۲۰۲۰.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کمینی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.
در گفتگو ها شرکت کنید.