تعریف دقیق استراتژی بازاریابی پساکلیک چیست؟

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی پساکلیک چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی پساکلیک بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی پساکلیک را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی پساکلیک خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی پساکلیک بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر  استراتژی بازاریابی پساکلیک

وقتی صاحب یک کسب و کار محلی، فروشگاه حضوری خود را افتتاح می کند، سوالی بزرگ در پیش روی او قرار می گیرد. آن سوال این است که صاحب فروشگاه باید تلاش های بازاریابی خود را به چه سمتی و سویی هدایت کرده و اهداف بازاریابی خود را به سمت چه کسانی نشانه گیرد؟ آیا این افراد باید کسانی باشند که به طور تصادفی از جلو فروشگاه رد می شوند و یا در کنار ویترین قدم می زنند؟ یا مشتریانی باید باشند که از قبل در فروشگاه حضور داشته اند و کمی با این کسب و کار و محصولات آشنا هستند؟ پاسخ به این سوالات می تواند جهت گیری کسب و کار را مشخص نماید.

البته پاسخگویی به سوالات اصلی و معنا دار در کسب و کار می تواند درک درستی از فرایند جلب نظر مشتریان بالقوه فروشگاه ایجاد نماید و نسبت به افرادی که قبلا از آن فروشگاه بازدید کرده اند، رفتاری منطقی تر انجام داد. این وجه تمایز می تواند نیاز ها و رفتارهای متفاوتی را به همراه خود داشته باشند. مشتریانی که برای بار اول از کسب و کار بازدید می کنند، می توانند رفتار کاملا متفاوتی نسبت به افرادی داشته باشند که برای بار اول یا به طور تصادفی وارد فروشگاه شده اند.اما با این وجود کسانی هستند که حتی در محیط آنلاین، مشتریان را بصورت انبوه و تفکیک نشده، مورد هدف قرار می دهند و فعالیت های بازاریابی خود را بر روی طیف وسیعی از مشتریان انجام می دهند.

این عمل طوری انجام می شود که ممکن است افرادی که علاقه ای به محصولات از خود  نشان داده اند و نسبت به محصولات آن فروشگاه حس خوبی دارند را در کنار کسانی قرار دهد که هیچ تمایلی به استفاده از محصولات این فروشگاه نداشتند و در آینده نیز برای خرید محصولات تمایلی نخواهند داشت.از آنجا که امروزه در بسیاری از کسب و کارها، خرید آنلاین سهم بزرگی از کل فرآیند خرید را به خود اختصاص می دهد و بسیار پربازده است، منطقی است که صاحبان کسب و کار با فروشگاه های آنلاین خود همان رفتاری را داشته باشند که با یک فروشگاه فیزیکی دارند و نگاهی جدی به آن کنند. به عبارتی تقریبا همانقدری که می خواهند برای فروشگاه فیزیکی خود هزینه کنند، برای فروشگاه آنلاین شان نیز به همان مقدار بودجه مالی در نظر بگیرند.طبق تحقیقات انجام شده توسط شرکت گوگل، در سال ۲۰۲۰ تقریبا ۶۰ درصد مشتریان فروشگاهی در ایالات متحده آمریکا، قبل از خریدشان حتما محیط انلاین را بررسی می کنند و چیزی حدود ۴۰ درصد از آنان خرید خود را نیز بصورت آنلاین انجام می دهند.

با این وجود منطقی است که صاحبان مشاغل با فروشگاه های آنلاین خود همان رفتاری را داشته باشند که با یک فروشگاه فیزیکی رفتار می کنند. با این وجود بازاریابان آنلاین در هر کسب و کاری مشاهده می کنند که چقدر ارزان می توانند به هزاران هزار نفر دسترسی داشت و اغلب وسوسه می شوند تا به طور انبوه تبلیغات انجام دهند و پیام تبلیغاتی ناخواسته ایجاد کنند که بیشتر این موارد نیز از تبلیغات بنری میشود که بعضا بازدهی کمی دارند. همچنین تعدادی از آنها در طول مسیر خود سعی می کنند پیام های ایمیلی انبوه برای مشتریانی ارسال می کنند که احتمالا تعداد زیادی از انها مایل به خرید محصولات نباشند و بازهم با یک بازدهی کم مواجه می شوند.اینجاست که استراتژی بازاریابی پساکلیک قدرت نمایی می کند و می تواند برای بسیاری از کسب و کارها و تیم بازاریابی آنها نقشی موثر ایفا نماید. قید “پسا” به معنای “بعد” است که می تواند مشتریان را بعد از کلیک بر روی یک تبلیغات یا یک ایمیل خاص، بر روی آنها اقدامات بازاریابی انجام دهد. در سال های اخیر، متخصصان بازاریابی موتورهای جستجوگر، استراتژی بازاریابی پساکلیک را بعنوان یکی از موثرترین روش های بهبود نزخ بازده سرمایه (ROI) دانسته اند که می تواند افزایش میزان جستجو وهمچنین افزایش نرخ تبدیل را درپی داشته باشد.

استراتژی بازاریابی پساکلیک چیست؟

استراتژی بازاریابی پساکلیک در واقع روشی است برای تعامل با مشتریان بالقوه آنلاین، که پس از کلیک بر روی تبلیغات کسب و کار وارد وبسایت می شوند. این دسته تبلیغات می تواند تبلیغات از نوع پرداخت به ازای کلیک، تبلیغات بنری، باز کردن ایمیل های اختصاصی باشد. همچنین استراتژی بازاریابی پساکلیک می تواند پس از جستجوی محصولات توسط کاربر انجام پذیرد و این استراتژی، پس از کلیک مشتری برای دریافت اطلاعات بیشتر (در مورد محصول) موضوعیت داشته باشد. این استراتژی می تواند با تمرکز بر روی بازدیدکنندگانی که می توان مطمئن شد در پیشنه آنها علاقه ای به نام تجاری، محصول یا خدمات یک کسب و کار وجود دارد، کار خود را شروع نماید. در استراتژی بازاریابی پسا کلیک قصد بر این است تا مشتریان را به سمت صفحات مقصد هدایت شوند و سعی می شود تا هر چه بیشتر  روند خرید برای آنها آسان تر شود.

برای درک بهتر در مورد استراتژی بازاریابی پساکلیک تصور کنید که گرسنه هستید و در بزرگراه رانندگی می کنید، در حین رانندگی تابلویی را می بینید که روی آن نوشته شده است “بعد از سفارش در این رستوران، دیگر جایی برای غذا خوردن نمی روید”. صاحبان کسب و کار منظورشان چه بود؟ پس از سفارش غذا در این رستوران، آنقدر که غذا خوب است، در جای دیگری غذا نمی خورید یا اینکه که انقدر کیفیت غذا نامناسب است که دیگر به رستوران نمیروید تا غذا بخورید. در این تبلیغ حتی بیان نمی شود که نوع غذا چیست؟ شما نمیدانید دقیقا برای خوردن فست فود باید به این رستوران بروید یا برای برای دریافت غذای سنتی. به نظر می رسد این امر یک امر غیر منطقی و شاید غیر قابل برای کسب و کارهای فعال در صنعت غذایی باشد و این تبلیغ بیانگر یک تبلیغات گنگ و ناملموس است.

اما با این وجود، واقعیتی تأسف آور در حال رخ دادن است زیرا برای بسیاری از کاربران در فضای اینترنتی گشت و گذار می کنند، با کلیک بر روی تبلیغات و بازدید از صفحه اصلی کسب و کار، با همچین پدیده ای رو به رو می شوند. تقریبا مخاطب بدون هیچ جهت مشخصی، به سمت یک صفحه خاص هدایت می شود و اطلاعات کمی در مورد چگونگی ارائه پیشنهاد یا خرید محصول بدست می آورد و تا حد زیادی گیج می شوند. در واقع مخاطب با یک تبلیغ پرهیاهو جذب می شود ولی در ادامه هیچ رابطه ای بین تبلیغ و کسب و کار پیدا نمی کند یا به جایی ارجاع داده می شود که هیچ سنخیتی با چیزی که کاربر در جستجوی بوده است را ندارد.

استراتژی بازاریابی پساکلیک برای حل این معضل تلاش می کند، کلیک ها را به صفحه های مقصد یا صفحات ویژه در وب سایت ها هدایت می کند که دارای محتوای مربوط به تبلیغ هستند و در ادامه سعی می شود تا با کمترین صرف وقت مشتری به آن چیزی که می خواهد برسد و محصول یا خدمات مورد نظر خود را بدست آورد.

استراتژی بازاریابی پساکلیک تلاش می کند که یک مسیر هدفمند برای هدایت کاربر به وجود آید که بیشترین اثربخشی را برای کسب و کار داشته باشد. وقتی مشتری برروی تبلیغ اینترنتی کلیک می کند، بازاریابان جسور سعی می کنند تا دوباره پیشنهاد ارائه شده در تبلیغ را برای مشتری تکرار کنند و از طریق تصاویر و محتوای مناسب، مشتری برای خرید محصولات و خدمات مطلوبش راهنمایی شود.

با خدماتی که شرکتهای تحلیل گر موتور جستجو به کسب و کارهای ارائه می کنند؛ مانند گوگل آنالیتیکس (Google Analytics)، متخصصان بازاریابی پسا کلیک می توانند اطلاعات مربوط به مشتریان بالقوه خود را جمع آوری کنند و مسیر آنها را در طول اولین و آخرین کلیک شان، تحلیل کنند. این داده ها به بازاریابان این امکان را می دهد تا با ارائه اطلاعات شخصی سازی شده، مصرف کنندگان خاصی را در اولین کلیک مورد هدف قرار دهند و با ارائه راهکارهای مناسب، نرخ تبدیل و نتایج مربوط به فروش را بهبود بخشند.

گامهای ابتدایی برای پیشبر استراتژی بازاریابی پساکلیک

  • یک ابزار تجزیه و تحلیل وب ، مانند گوگل آنالیتیکس را برای سایت تجاری خود تهیه کنید و متغیرهای مربوط به آن را تنظیم کنید
  • یک محدوده زمانی را مشخص کنید که شامل تعداد قابل توجهی بازدید کننده (۱۰۰۰ یا بیشتر) باشد
  • صفحات وب را در آن محدوده مرتب کنید تا مشخص شود در سایت شما، چه میزان از مشتریان و در چه مکانی صفحات کسب و کار شما را ترک می کنند.
  • مشتریان را به صفحاتی هدفمند هدایت کنید تا اینکه آنها به صفحاتی کم ارزش ورود نکنند و در صفحاتی از وب سایت که نرخ پرش (bounce rates) بالایی دارند، سر درگم شوند
  • تولید محتوای مناسب را بسته به اولویت بندی شروع کنید و ایده هایی که فکر می کنید باعث بهبود متغیرهای سایت می شوند را اجرا نمایید.
  • برای بررسی موفقیت این پیشرفت ها، کلیه اجزای دخیل در این فرآیند را تجزیه و تحلیل و کنترل کنید و به طور مداوم متغیرهای اصلی و وابسته را با تعیین میزان تأثیرگذاری، پایش نمایید.

چه کسانی از استراتژی بازاریابی پساکلیک استفاده می کنند؟

بیشتر کسب و کارهایی که بصورت آنلاین فعالیت می کنند، به نحوی می توانند برای ارائه بهتر خدمات و محصولاتی که دارند، از استراتژی بازاریابی پساکلیک استفاده کنند. حتی کسب و کار ها و مشاغل کوچکتر که پولی برای فریب مشتری از گوشه و کنار اینترنت ندارند، میتوانند از توجه به مشتریانی که قبلاً به آنها ابراز علاقه کرده اند، کسب سود کنند و درآمدی قابل ملاحظه برای خود ایجاد نمایند. (همچنین می توانید به استراتژی بازاریابی اینترنتی نیز مراجعه کنید)

به عنوان مثال، یک شرکت کارگزاری بیمه آنلاین را تصور نمایید که بیمه خودرویی به مشتریانش ارائه می دهد و توانسته است کارهای بسیار جالبی را حوزه استراتژی بازاریابی پساکلیک انجام دهد. این شرکت کارگزاری بیمه آنلاین با هدایت افرادی که روی تبلیغاتش کلیک می کنند به یک صفحه فرود جذاب با قابلیت استفاده آسان از ابزارک های آن، به احتمال خیلی قوی، مشتری بالقوه را وادار می کند نوع بیمه مورد نظر خود را انتخاب نماید و مشخصات پلاک خودروی خود را وارد کند تا برایش محاسبه قیمت بیمه شود و تخمین هزینه را برای بیمه ماشین خود انجام دهد. با انجام این مراحل آسان، مشتریان بالقوه جذب شده و بلافاصله راهی آسان برای ارائه پیشنهاد به آنها داده می شود تا در مسیر خرید قرار گیرند و ماشین خود را بیمه کنند.

بر اساس مطالعه موردی موسسه مارکتینگ شرپا (Marketing Sherpa)، ۹۸ درصد از بازدید کنندگان وب سایت ها در اولین بازدید تغییر شکل به مشتری نمی دهند، از همین رو توصیه می شود تمام کسب و کارهای آنلاین برای افزایش نرخ تبدیل، استراتژی بازاریابی پساکلیک را پیاده سازی کنند. زیرا این استراتژی باعث می شود تا درآینده پیش روی کسب و کار، نرخ سود آوری افزایش یابد و ظرفیت های موجود که با مخاطبان بالقوه ایجاد شده است، هدر نشود.این اعداد مختص هر نوع فروشنده یا خرده فروش نیست، به این معنی که سازمان های که فروش سازمانی (B2B) دارند، ارائه دهندگان خدمات، خرده فروشان لباس، تولید کنندگان مبلمان و سایر موارد می توانند از استراتژی بازاریابی پس از کلیک بهره مند شوند.

چند آمار جالب از استراتژی بازاریابی پساکلیک

موسسه کامپیت (compete) پس از تحقیقات گسترده خود در مورد استراتژی بازاریابی پساکلیک سه دستاورد محقق شده آن را در سه گزارش نمود

  • شرکت های ارائه دهنده اینترنت بی سیم با ایجاد کمپین های تبلیغاتی موثر پساکلیک از ۵۰۰٪ افزایش نرخ تبدیل بالاتر، نسبت به دیگر رقبایشان برخوردار شدند
  • شرکت های ارائه دهنده خدمات کارت اعتباری که از استراتژی بازاریابی پساکلیک به نحو مطلوبی استفاده کرده بودند، ۳۰ برابر نرخ تبدیل بالاتری از دیگر رقبایشان را تجربه کرده اند.
  • شرکت آمریکنز گریتینگ (American Greetings) پس از اجرای یک کمپین تبلیغاتی با رویکرد استراتژی بازاریابی پساکلیک، بیش از ۲۰٪ جهش را در نرخ تبدیل خود مشاهده نمود

نکته: در آمارهای ارائه شده، همانطور که مشخص است، استراتژی بازاریابی پساکلیک مستقیما بر روی نرخ تبدیل اثر می گذارد و اگر نرخ تبدیل مشتریان افزایش یابد، سود بیشتری وارد کسب و کار می شود. در نتیجه استراتژی بازاریابی پساکلیک اگر به درستی اجرا شود می تواند به سودآوری مضاعف تبدیل گردد و نتایج آن برای کسب و کار محقق گردد.

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی پساکلیک چگونه است؟

تا اینجا بیان کردیم که استراتژی بازاریابی پساکلیک به روش هایی اتلاق می شود که وقتی کاربر برروی تبلیغ یا ایمیلی از کسب و کار کلیک کرد، یک تجربه خوشایند برایش ایجاد شود تا به صفحه خرید هدایت شود یا برای بازگشت دوباره به وبسایت انگیزه ای مضاعف داشته باشد. از همین رو اقدامات اجرایی که باید متناسب با آن انجام شود، عمدتاً از نوع اینترنتی و آنلاین هستند. یک کمپین بازاریابی پساکلیک کارآمد، با یادگیری در مورد مشتری آغاز میشود و سعی میشود تا اطلاعات کمی  و کیفی مورد مشتریان هدف و مشتریان بالقوه جمع آوری شود (همچنین می توانید به استراتژی بازاریابی رفتاری مراجعه کنید).

بعد از آن، تیم بازاریابی می تواند بر اساس نوع آگهی تبلیغاتی، کلمه کلیدی، ایمیل یا نوع ارتباط با رسانه های اجتماعی، کسانی را که روی تبلیغات کسب و کار مورد نظر کلیک می کند را شناسایی نمایند و اقداماتی را که انجام می دهند را رصد کنند. در ادامه تیم بازاریابی که وظیفه اجرای استراتژی پساکلیک را برعهده دارد، می تواند شروع به پاسخ دادن به سوالات مربوط به مصرف کننده بالقوه نماید، از جمله این سوالات را می توان با موارد زیر بیان نمود:

  • آنها چه کسانی هستند؟ و چه خصوصیات رفتاری در آنها نمود دارد؟
  • آنها دقیقا به دنبال خرید چه چیزی هستند؟ یا چه نوع اطلاعاتی را می خواهند کسب نمایند؟
  • چرا آنها به دنبال این محصول یا خدمات خاص هستند؟ و هدف آنها از این مراجعه چیست؟
  • آنها چقدر آماده خرید هستند؟ و آیا به عنوان یک مشتری بالقوه می توان آنها را در نظر گرفت؟
  • آیا محتوای خاصی در مرورگر آنها ظاهر گردیده که دلیلی برای رجوع آنها به وبسایت شده بود؟ مانند تعطیلات آخر هفته، پیشنهادات شگفت انگیز یا از این دست عبارات

هنگامی که تیم بازاریابی پساکلیک بتواند اطلاعات هرچه بیشتری را برای پاسخ به این سوالات جمع آوری نماید، می توانند کلیک کاربر را به مرحله بعدی هدایت کند. اغلب، این مرحله بعدی یک صفحه فرود (landing page) است که به طور اختصاصی و متناسب با آگهی، کلمه کلیدی یا ایمیلی است که مشتری قبلاً دیده، سفارشی سازی شده است. به این معنی که کاربر برای یافتن محصول مورد نظرش یا اطلاعاتی که می خواهد، نیازی به جستجوی در وب سایت ندارد و نیازی نیست که در صفحات مختلف گشت بزند تا چیزی که می خواهد را بدست آورد. به عبارتی ساده تر، صفحه فرود طراحی شده برای انتقال کاربر، دقیقا همان چیزی است کاربر یا همان مشتری بالقوه آن را می خواسته است.

برای کارکرد بهتر و افزایش اثربخشی، یک صفحه فرود باید شامل محتوایی باشد که کاربران را ترغیب نماید تا فعالیت مطلوب شرکت را انجام دهند و درنهایت به خرید منجر شود. اصطلاحاً به فرآیند دعوت مشتری به یک اقدام خاص، فراخوان به عمل (Call-to-action) گویند. نرخ تبدیل (Conversion Rate) نیز به تعداد افرادی گفته می شود که بر روی این فرخوان ها کلیک می کنند، نسبت به کاربرانی که وارد سایت شده اند. این نوع از فراخوان ها می تواند اشکال مختلفی از جمله ثبت نام، درخواست اطلاعات بیشتر، اشتراک خبرنامه الکترونیکی یا  دکمه خرید را در برگیرد.

همانطور که گفته شد، گزینه فراخوان به عمل می تواند اشکال مختلفی داشته باشد تا سعی کنید کلیک های بیشتری از مخاطب بگیرد، و همچنین می تواند به دفعات در سایت استفاده شود و استراتژب بازاریابی پساکلیک محدود به یک فراخوان نشود. مثلا برای هدایت مشتریان به صفحه خرید، امکان دارد چندین فراخوان وجود داشته باشد تا کاربر را به صفحه خرید سوق دهند. از همین رو برای هر یک از فراخوان ها، می توان یک نرخ تبدیل جداگانه متصور شد. مثلا نرخ تبدیل خرید، نرخ تبدیل مشاهده صفحه فرود، نرخ تبدیل دریافت خبرنامه و …در استراتژی بازاریابی پساکلیک حتی پس از اینکه مشتری این فراخوان را انجام دهد و اقدام به خرید نماید، کار تیم بازاریابی پساکلیک تمام نشده است و تیم بازاریابی می تواند کارهای بسیار زیادی انجام دهد. اگر مشتری بالقوه اقدام درخواستی را انجام داده و یک بار خریدی انجام داده باشد، به نفع آن شرکت است که خرید مشتری تکرار شود و مجدداً برای خریدهای بعدی نیز دست به کار شود. اگر کاربران برای مشاهده محصول اقدام کرده باشند و آن را در سبد خرید خود قرار دهند و بدون کامل نمودن فرآیند خرید از سایت خارج شوند، کوکی ها و تبلیغات هدفمند می توانند آنها را به بازگشت ترغیب نمایند و آنها را وادار به خرید مجدد نمایند. (همچنین می توانید به استراتژی بازاریابی مجدد مراجعه کنید)

یک تیم بازاریابی بعد از کلیک می تواند با شخصی سازی محتوای خود و بواسطه هر اطلاعاتی که در مورد یک سرفصل یا یک موضوع خاص جمع آوری کرده است، اثربخشی کمپین های تبلیغاتی خود را بهبود بخشد و حتی بیشتر از گذشته آنها را بهینه نماید. موارد بهینه سازی می تواند متغیرهای متفاوتی را در برگیرد، هر چیزی از نام، تا نکات تکمیلی محصول که می تواند احساس مشتری را نسب به دریافت و استفاده محصول، مثبت کند و باعث شود از آن استقبال نماید.

استراتژی بازاریابی پس از کلیک چیست

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی پساکلیک باید استخدام شوند؟

استراتژی بازاریابی پساکلیک یک زمینه تخصصی در حوزه بازاریابی دیجیتال است، این بدان نیست که زیرمجموعه ای  از آن است بلکه به این معنی که حرفه و تخصص هایی که بازاریابی پساکلیک نیاز دارد، مربوط به افرادی می شود که نه تنها باید زمینه کاری در حوزه بازاریابی داشته باشند، بلکه باید درک متقنی از دنیای پویا و در حال تغییر دنیای دیجیتال داشته باشند. آنها باید عناصری همچون رسانه های اجتماعی، تجزیه و تحلیل موتور جستجو و بازاریابی آنلاین گسترده را به خوبی درک نمایند. یک تیم بازاریابی پساکلیک موفق، متشکل از افرادی خواهد بود که کاملاً با روند تکنولوژی آشنا هستند و برای استفاده از آن راحت باشند. همچنین خلاقیت لازم را در کارهای به خرج دهند تا فعالیت های خود را برای پس از کلیک کاربر به مرحله بعد برسانند.

مدیر بازاریابی

یک کمپین بازاریابی پساکلیک اثربخش باید توسط یک مدیر بازاریابی با دانش و تجریه هدایت شود و آموزش لازم برای مدیریت و اجرای استراتژی های بازاریابی داشته باشد تا به طور موثر فعالیت های مربوط به کمپین های تبلیغاتی هدایت شود. به طور معمول، مدیران بازاریابی بر کلیه فعالیت های بازاریابی از جمله تبلیغات و مدیریت کمپین باید نظارت کند. آنها دستورالعملهای عملیاتی کسب و کار را در حوزه بازاریابی سازماندهی می کنند و استراتژی های رشد را تعیین می کنند. مدیریت بازاریابی نیازهای مشتری را ارزیابی می کند و برنامه های بازاریابی را بسته به موفقیت هر یک از اقدامات اصلاح نموده و یا جهت دهی آن را تغییر می دهد.

مدیران بازاریابی معمولاً باید دارای مدرک کارشناسی در رشته مدیریت بازاریابی یا گرایش های مرتبط همچون ارتباطات ، تبلیغات یا مدیریت کسب و کار باشند. مدیران بازاریابی به طور کلی کار خود را از موقعیت های شغلی بازاریابی در سطوح پایین شروع می کنند و پله پله مسیر پیشرفت شغلی خود را هموار می کنند تا بتوانند بر همه سطوح بازاریابی نظارت دقیق داشته باشند.

متخصص بهینه سازی موتور جستجو

متخصصان بهینه سازی موتورهای جستجوگر (بهینه سازی موتور جستجو – سئو) تلاش می کنند تا اطمینان حاصل کنند که وب سایت های آنها برای تعامل با کاربر و جذب بیشترین بازدیدکننده، کارایی لازم را دارد و برای تمام کاربرانی که میخواهند محصوولات و خدمات خود را در موتورهای جستجو پیدا کنند، قابل استفاده است. آنها باید مطمئن شوند که سایت انها برای اینکه کاربران به مشتری تبدیل شوند، بهینه شده است. آنها این کار را با اطمینان از اینکه محتوای وب سایت در همه سیستم عامل ها قابل نمایش است، شروع می کنند و سعی می کنند تا دسترسی کاربران اینترنت را به محتوای تحت وب، از طریق مرورگرهای مختلف ارتقاء دهند. یکی از کارهایی متخصصان بهینه سازی موتورهای جستجوگر باید انجام دهند، ایجاد رتبه، افزایش شهرت و بازدید در موتور جستجوگر است تا مشتریان هرچه بهتر به سمت پیشنهادات ارائه شده سوق پیدا کنند.

مدرک کارشناسی در بازاریابی یا ارتباطات دیجیتال برای این سمت لازم نیست ولی لازمه بهترین شدن در این حرفه است و مسیر را برای حرفه ای شدن در بهینه سازی موتور جستجو هموار می کند. همچنین داشتن زمینه کاری و دانش مورد نیاز در حوزه برنامه نویسی نیز می تواند بسیار مفید و ارزشمند باشد. فراتر از آموزش رسمی، افرادی که می خواهند در حوزه سئو (SEO) یا همان بهینه سازی موتور جستجو کار کنند باید با به روز نگه داشتن اطلاعات خود در این حوزه، همیشه خود را به روز نگهدارند؛ زیرا دنیای سئو همواره در حال تغییر است و این حرفه با گذشت زمان، تخصصی تر می شود.

مدیر وبسایت

مدیر وب سایت برای توسعه و حفظ عملکرد وب سایت با تیم بازاریابی پساکلیک همکاری می کند. او مسئول استفاده صحیح کاربران از سایت است و باید تجربه کاربر را به طور روزانه مورد بررسی قرار دهد و آن وبسایت را به یک سایت کاربر پسند با عملکرد بالا تبدیل نماید. مدیر وبسایت باید از عملکرد سایت در بهترین سطح ممکن اطمینان حاصل می کند. با نظارت بر روند بازدید و تجربه مشتری، مدیر وب سایت می تواند انتظارات را بر حسب نیاز کاربر سفارشی نموده و عملکرد آن را بهبود بخشد.

شروع کار به عنوان مدیر وب سایت معمولاً نیاز به مدرک کارشناسی در علوم  تجاری یا رایانه ای دارد تا بتوان بصورت علمی موضوعات را تحلیل نمود و بهترین اقدام برای دریافت نتیجه مطلوب انجام داد. همچنین دانش کارکردن در زمینه زبان برنامه نویسی مانند HTML بسیار می تواند نقش تعیین کننده در این موقعیت شغلی داشته باشد. معمولاً مدیران سایتها قبل از اینکه مسئول سایتهای خود شوند ، به چند سال تجربه در صنعت برنامه نویسی و پشتیبانی سایت نیاز دارند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاه های خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی پساکلیک برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

1 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *