استراتژی بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ چیست؟
در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی ویروسی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین بازاریابی ویروسی خواهیم پرداخت و شاخص ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی ویروسی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.
مقدمه بر استراتژی بازاریابی ویروسی
شاید به باور سخت باشد که یکی از موفق ترین کمپین های بازاریابی ویروسی در سالها قبل از بوجود آمدن یوتیوب، اینستاگرام، توییتر، فیسبوک رخ داده است، زمانی که ابزارهای جدید تبلیغاتی در بستر اینترنت، وجود خارجی نداشته است.
در سال ۱۹۹۹ ، دانیل میریک و ادواردو سانچز با استفاده از تکنیک های نوآورانه ای که بواسطه فرهنگ نسبتاً جدید اینترنت امکان پذیر شده بود، شروع به جنجال آفزینی برای معرفی و تبلیغ فیلم جدید افسانه ای خود یعنی پروژه جادوگر بلر (The Blair Witch) کردند که در نتیجه باعث شد مثل توپ سر و صدا کند. این فیلم نمونه اولیه ای از سری فیلم های یافت شده ژانر وحشت (found footage) است و بگونه ای ساخته میشود تا همچون فیلم های آماتور بنظر برسد و فیلمبرداری آن توسط افراد واقعی انجام شود. در این ژانر، یک یا چندین شخصیت در داستان، شروع به فیلمبرداری میکنند و فیلم از طریق تصاویر همان دوربین روایت میشود.
میریک و سانچز به همراه شرکت آرتیزان اینترتینمنت (Artisan Entertainment)، از منظر واقع بینانه فیلم جادوگر بلر، برای ساختن کمپین های بازاریابی ویروسی خود استفاده کردند که نشان می داد این فیلم درون مایه ای حقیقت محور دارد، بعبارتی از مفهوم خود داستان در کمپین های تبلیغاتی استفاده کردند و اینطور نشان میدادند که این فیلم واقعی است.
در اجرای کمپین بازاریابی ویروسی پروژه جادوگر بلر از وب سایتی استفاده شد که هدف آن متقاعد کردن مردم بود؛ بطوریکه سناریوی ترسناک فیلم و رمز و راز آن، مثل یک مورد واقعی بنظر برسد. در اجرای این کمپین بازاریابی ویروسی سرنوشت مفقودین فیلم بطور کاملا طبیعی بیان شد که میتوانست به اکثر مخاطبان بقبولاند که فیلم بر مبنای حقیقت ساخته شده است. میریک و سانچز همچنین با استفاده از پیام های آنلاین توانستند به طور خارق العاده ای به شایعات پیرامون فیلم دامن بزنند و با خواندن نظرات مردم، در مورد فیلم شایعه پراکنی کنند که میتوان این امر را یک کار بسیار ماهرانه در راستای ترویج بازاریابی ویروسی فیلم جادوگر بلر، قلمداد نمود. این کمپین چنان موفقیت آمیز بود که بسیاری از مردم هنوز هم اعتقاد دارند که این فیلم یک واقعه حقیقی را به تصویر می کشد.
بودجه پروژه جادوگری بلر با بودجه کمتر از یک میلیون دلار توانست تقریباً ۲۵۰ میلیون دلار درآمد کسب نماید که در نوع خود بی نظیر بود. حیرت ناشی از فعالیتهای نوآورانه و مبتنی بر بازارایابی اینترنتی (با توجه به امکانات کم آن دوره)، باعث شد تا آنچه می توانست فقط یک فیلم ترسناک باشد را به یک پدیده ملی تبدیل کند و بسیاری از مردم آمریکا و حتی جهان را درگیر خود نمود. (برای مطالعه بیشتر میتوانید به بازاریابی همهمه ای مراجعه کنید)
استراتژی بازاریابی ویروسی چیست؟
بازاریابی ویروسی یک استراتژی عملیاتی برای هر کسب و کار محسوب میشود که از بسترهای عمومی و شبکه های اجتماعی موجود، برای تبلیغ یک محصول استفاده می کند. همانطور که از نام استراتژی بازاریابی ویروسی پیداست، مفهوم آن به چگونگی انتشار اطلاعات در مورد یک محصول با سایر افراد، در رسانه های اجتماعی اشاره دارد. دقیقاً به همان روشی که ویروس از یک شخص به فرد دیگر گسترش می یابد؛ این انتشار و درگیر نمودن مخاطبان باید بگونه ای باشد که پیام و محتوای دلخواه به سرعت تکثیر شود و اثرگذاری بالایی بر رفتار مصرف کننده داشته باشد.
اساس کار استراتژی بازاریابی ویروسی در گسترش اطلاعات بطور وسیع خلاصه میشود و با استفاده از روش های مربوط به بازاریابی دهان به دهان، میتوان در راستای موفقیت و دستیابی اهداف بازاریابی ویروسی گام برداشت (به بازاریابی دهان به دهان مراجعه کنید)، همچنین فناوری های مدرن بر پایه اینترنت، این اجازه را به شرکتها داده است تا بازاریابی ویروسی را در بسیاری از بسترهای آنلاین تجربه کنند و قدرت مانور خود را در فضای مجازی، چند برابر کند.
بازاریابی ویروسی به طور معمول بهتر است چیزی را برای مخاطبان خود به صورت رایگان ارائه نماید تا میزان درگیری و ارتباط مخاطبان با اهداف کمپین افزایش یابد. این کار میتواند بگونه ای باشد که مخاطب بتواند یک آهنگ یا یک کتاب رایگان را براحتی دانلود نماید ویا با یک بازی سرگرم کننده، مشغول شود یاحتی میتوان مخاطب را با شرکت در یک مسابقه زنده آنلاین خیلی جذاب درگیر کرد. اگر تولید محتوا طوری باشد که مردم را به اشتراک گذاری مطلب با دیگران تشویق کند، میتوان انتظار داشت که پیام ویروسی تر باشد و افراد زیادی پیام محتوا را دریافت خواهند کرد.
بازاریابی ویروسی می تواند در شبکه های مختلف توسعه یابد، از جمله آن میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- بصورت دهان به دهان
- بصورت ایمیل یا همان پست الکترونیک
- وبسایت های مربوط به شبکه های اجتماعی (فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین، تلگرام و غیره)
- سایت های اشتراک گذاری ویدیو (یوتیوب، ویمئو (vimeo)، آپارات، نماشا و غیره)
- انجمن های آنلاین (Online forum)
چه کسانی از بازاریابی ویروسی استفاده میکنند؟
بازاریابی ویروسی به عنوان یک ابزار مستقل بازاریابی یا به عنوان بخشی از یک کمپین بزرگ که از انواع روشهای بازاریابی بهره میگیرد، میتواند نقش بسزایی را ایفا نماید. این امر خصوصاً برای کسب و کارها یا شرکتهای کوچک جذاب است؛ زیرا استراتژی بازاریابی ویروسی می تواند به یکباره آنها را بر سر زبانها بیندازد و جایگزین ارزان تری نسبت دیگر فعالیتهای بازاریابی با روشهای سنتی بشمار می آید.
به عنوان مثال، یک شرکت نوشیدنی انرژی زا می تواند یک ویدیوی اینترنتی تولید کند و در آن نشان دهد یک ورزشکار قبل از انجام پرش با دوچرخه، نوشیدنی انرژی مصرف می کند؛ بطوریکه انرژی ناشی از نوشیدن نوشابه در بدن ورزشکار، بر روی عملکرد خارق العاده آن تأثیر میگذارد و این امر باعث میشود تا پرش های حرفه ای داشته باشد. اگر این ویدیو به طور واقع گرایانه ساخته شود و حقیقی به نظر برسد، ممکن است افرادی که این ویدیو را مشاهده می کنند، ترغیب نماید تا کلیپ دوچرخه سوار را با دیگران به اشتراک بگذارند. پس از بازدید ویدئو توسط توده زیادی از مردم و دریافت دیدگاه به اندازه کافی، این شرکت می تواند هدف واقعی خود را بیان کند و بینندگان خود را متقاعد کند تا برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این نوشیدنی، نام این برند را در رسانه های اجتماعی جستجو کنند؛ این امر به حدی میتواند تأثیر گذار باشد که آورده زیادی را برای شرکت بهمراه داشته باشد؛ چیزی که در آگهی های معمولی (سنتی) نمونه اش کمتر دیده میشود.
بازاریابی ویروسی اغلب به همراه دیگر روشهای بازاریابی مورد استفاده قرار می گیرد، همانند پروژه جادوگر بلر که قبلا به آن اشاره شد. جنبه ویروسی این کمپین بنحوی بود که توانست مدت ها قبل از اینکه آگهی های تبلیغاتی، تریلر، پوستر و سایر اشکال مختلف بازاریابی سنتی بطور رسمی انتشار یابد، شور و هیجان خاصی را در مخاطبان ایجاد کرد و همه مشتاق بودند تا زودتر این فیلم را در سینما ببینند. این موضوع انقدر جنجالی بود که باعث شد تا بسیاری از مردم، قبل از آنکه فیلم به طور رسمی برای عموم اکران شود، بارها و بارها درباره این فیلم صحبت میکردند و نظرات خود را با دیگران به اشتراک میگذاشتند؛ بدون اینکه بدانند در تور تبلیغاتی فیلمسازان قرار گرفته اند!
برای ویروسی بودن محتوا لازم نیست که مفهوم آن پنهان باشد. کمپین های سیاسی اغلب ویدیو هایی را درست می کنند که حامل پیامی خاص از نامزد مخالف است و می گویند متن سخنرانی نامزد دیگر توهین آمیز بوده است. آنها با این روش توده ای از مردم را علیه نامزد دیگر بر انگیخته میکنند. سیاستمدارانی که دست به این روش میزنند، امیدوارند تا با بزرگنمایی بیانیه های ظالمانه، ویدیوهای منفی رقیب خود را بطور ویروسی پخش کنند و سعی دارند تا دیگران نگرش منفی نسبت به حریف شان داشته باشند.
مثلا در انتخابات دور اول ترامپ و هیلاری کلینتون، فایل صوتی منتشر شد که ترامپ در آن گفتاری زن ستیزانه داشت و سعی بر این بود تا با این کلیپ صوتی، میزان مشارکت آرای زنان نسبت به ترامپ کاهش یابد، این فایل صوتی به حدی جنجالی بود که ترامپ مجبور شد بارها و بارها راجع به آن حرف بزند و خود را نسبت به آن تبرئه نماید.
نمونه از اجرای استراتژی بازاریابی ویروسی
برگر کینگ (Burger King) برای تبلیغ ساندویچ جدید خود که بر پایه گوشت مرغ بود، تصمیم گرفت تا از استراتژی بازاریابی ویروسی استفاده نماید، به همین منظور وب سایت خود را راه اندازی کرد که به کاربران امکان می داد تا به فردی که با لباس مرغ در یک اتاق بود، دستور بدهند که چه کاری انجام دهد، این کار شاید مسخره به نظر برسد ولی بسیاری مخاطب پر و پا قرص را معطوف به خود کرد؛ این کمپین در زمانی بسیار دیده شد که بیشتر افراد، بطور میانگین کمتر از هشت ثانیه از وقت خود را صرف خواندن یک وبسایت میکردند و پس از بازدید محتوای اولیه وب سایت، اگر مطلب دلخواه خود را پیدا نمیافتند، در کمتر از ۸ ثانیه به صفحه دیگری نقل مکان میکردند و از آن وبسایت خارج می شدند؛ ولی کمپین بازاریابی ویروسی برگر کینگ، توانست بیش از ۱۵ میلیون بازدید کننده را در هفته اول شروع کمپین، جذب کند؛ بسیاری از افرادی که به صفحه مرغ متملق (subservient chicken) وارد شدند، بطور میانگین شش دقیقه از زمان خود را صرف بازی با مرغ متملق کردند؛ مرغی که خواسته های کاربران اجرا میکرد، هر چیزی که به او دستور میدادند، اجرا میکرد. این شخصیت بقدری جذاب بود که نفرات زیادی را درگیر خود کرد. این کار همچنین باعث شد تا مخاطبان ارتباط خوبی با برند و محصول حاصل کنند و اکثر آنها مشتاقانه منتظر محصول ساندویچ مرغ برگر کینگ بودند.
نحوه اجرای تکنیک های بازاریابی ویروسی چگونه است؟
در استراتژی بازاریابی ویروسی یک تصور غلط و یک اشتباه رایج وجود دارد، مبنی بر اینکه موفقیت بازاریابی ویروسی به توانایی خلق و ایجاد یک پدیده بسیار محبوب بستگی دارد و باید اطمینان داشت که محتوای ارائه شده محبوبیت عمومی داشته باشد؛ ولی اینطور نیست، در واقعیت، یک کمپین موفقیت آمیز با استراتژی بازاریابی ویروسی، بیشتر به درک چگونگی ارتباط با مخاطبان بستگی دارد و اینکه بدانیم برای جمعیت خاص مورد هدفمان چگونه میتوانیم مطالب ارزشمند و مناسب با نیاز آنها تولید کنیم. بیشتر باید بدانیم که چطور میتوانیم برای مخطابمان جذاب باشیم و چطور میتوانیم این جذابیت را با آنها سهیم شویم و ارتباطی دو سویه با مخاطبان برقرار نماییم.
بازاریابی ویروسی یک رویکرد مشتری محور است، بنابراین اولین گام ممکن، شناسایی دقیق جمعیت هدف، برای ترویج یک محصول خاص است و باید بطور دقیق و شفاف بدانیم که چه چیزی بیشترین ارزش را در محصول ایجاد میکند، و سعی کنیم آن را تولید کنیم؛ در واقع نیاز اصلی بازاریابی ویروسی چیزی نیست جز تحقیقات کافی و تحلیل داده های جمعیتی مخاطبان هدف، که نقش اساسی در میزان اثرگذاری کمپین خواهد داشت.
در طول کمپین های پروژه جادوگر بلر، فیلمسازان و عوامل اصلی برای بازاریابی این فیلم، قشر جوان و فارغ التحصیلان دوره دبیرستان و دانشگاه بودند. آنها بررسی کردند که چه چیزی باعث میشود تا مخاطبان در این بازه سنی، ترغیب شوند تا فیلم های ترسناک را تماشا کنند و برای یک فیلم سینمایی ترسناک به سینما بیایند.
آنها برای جمعیت شناختی نوجوان و جوان برنامه تحقیقاتی کاملی را در نظر گرفتند که به ابعاد روانشناختی این دسته از مخاطبان می پرداخت؛ آنها همچنین دریافتند که نحوه اشتراک گذاری مطالب توسط جوانان چگونه است و رفتار آنها را بر حسب محل زندگی آنها دسته بندی کردند، بطور مثال آنها میدانستند که در هر ایالت امریکا، رفتار جوانان نسبت به اشتراک اطلاعات چگونه است. آنها از این اطلاعات جهت تمرکز بر ویژگی های محصول خود استفاده کردند تا نشان دهند که این فیلم یک فیلم مرموز و پر از هیجان است. آنها تلاشهای اولیه خود را در اینترنت متمرکز کردند که می دانستند بهترین فرصت برای رسیدن به مخاطبان جوان تر است و در کمترین زمان ممکن توانستند به گروه ها و دورهمی های آنها رسوخ کنند. (همچنین به استراتژی بازاریابی جوانان مراجعه کنید)
استراتژی بازاریابی ویروسی زمانی کارآمد خواهد بود که یک شرکت بدرستی جمعیت هدفش را می شناسد و میداند آنها چه محتوایی را می خواهند و چگونه با آن ارتباط برقرار می کنند و پس از آن شروع می کند به خلق محتوایی که افراد با رغبت زیاد آن را به اشتراک بگذارند. تیم جادوگر بلر توانست خبرهای جعلی و شایعات زیادی را در وب سایت ها، تابلوهای اعلانات و گروه های دسته جمعی ایجاد نماید، که در نهایت منجر به ایجاد حس وحشت و هیجان نسبت به داستان فیلم گردید. این محتوا مردم را تشویق می کرد تا به دنبال اطلاعات بیشتر در مورد داستان فیلم باشند و حتی برای تحقیقات خود از دوستانشان مشورت بگیرند و به طرزی شگفت انگیز باعث میشد تا مخاطبان این فیلم، ذهنیت خود را نسبت به موضوع آن به اشتراک بگذارند. این روند تا جایی پیش رفت که در هنگام اکران فیلم شایعه شده بود دو نفر هنگام تماشای فیلم، از شدت ترس و هیجان، جان خود را از دست داده اند؛ که همین خبر باعث شد تا دیگر مخاطبانی که بدنبال هیجان بودند، ترغیب شوند تا به سینما بروند و فیلم را از نزدیک تماشا کنند.
این نکته را باید مدنظر قرار دهید که بازاریابی ویروسی یک روند مداوم و تعاملی است؛ شرکتی که ترکیبی از روشهای بازاریابی ویروسی را اجرا می کند، نباید اجازه دهد که دوره های طلایی مختلف براحتی از بین برود و احساسات برانگیخته شده یا شور و هیجان ایجاد شده، با بی تدبیری، فروکش کند. کمپین جادوگر بلر در ابتدای کار در صفحه های اینترنتی فعالیت خود را آغاز کرد و در تعامل با طرفداران، جلوه ای حقیقی به خود گرفت و به طور مرتب وب سایت ها را با اطلاعات بیشتر به روز میکرد و نمیگذاشت تب و تاب هیجانات ایجاد شده فروکش کند. اجرای استراتژی بازاریابی ویروسی این فیلم بقدری حرفه ای بود که بازاریابان آن، در بازه های زمانی مشخص، بسته به نوع واکنش مخاطبان، یک خبر جدید را در بر سر زبانها می انداختند. این کمپین مانند اکثر کمپین های بازاریابی ویروسی موفق شد ونتیجه دلخواه خود را بدست آورد؛ زیرا آنها بگونه ای کار میکردند که در کنار فرآیند اجرایی کمپین، میزان علاقه به محصول نیز در جوانان رشد میکرد.
بر روی صفحه نمایش تلفن همراه ظاهر شوید
در هنگام اجرای استراتژی بازاریابی ویروسی این نکته را به یاد داشته باشید که هرچه پیام بازاریابی سریعتر پخش شود، احتمال ویروسی شدن آن بیشتر می شود. امروزه اطلاعات به سرعت در گوشی های تلفن همراه به اشتراک گذاشته میشود و نرخ اطلاعات به سرعت در حال افزایش است، بنحوی که خبرها در کسری از ثانیه به اقصا نقاط جهان مخابره میشود.
سرعت تبادل اطلاعات در تلفن همراه چقدر است؟
میانگین زمان پاسخگویی به یک پیام متنی: ۹۰ ثانیه
زمان متوسط برای گزارش یک دستگاه تلفن همراه گمشده یا سرقت شده: ۶۸ دقیقه
میزان جستجوهای انجام شده توسط تلفن همراه برای کسب اطلاعات مربوط به محصول و در نتیجه خرید: ۷۰٪
همچنین نرخ تبادل اطلاعات در رسانه های اجتماعی، روز به روز در حال افزایش است که میتواند نقش اصلی را در اجرای استراتژی های بازاریابی ویروسی ایفا نماید.
منابع: www.ctia.org ، www.unisys.com ، www.mobilemarketer.com
برای اجرای استراتژی بازاریابی ویروسی چه کسانی باید استخدام شوند؟
بازاریابی ویروسی نیاز به برنامه ریزی دقیق و تیمی دارد و باید درک دقیقی از رسانه های اجتماعی و کانال های بازاریابی داشت. این بدان معنی است که فرصت های شغلی زیادی در این زمینه وجود دارد که باید بدان بطور خاص توجه شود، از جمله:
طراح سایت
اکثر کمپین های بازاریابی ویروسی در بستر پلتفرم های اینترنتی اجرا میشوند و هر شرکتی که می خواهد در بازاریابی ویروسی موفق شود، اول از همه به یک طراح وبسایت ماهر نیاز دارد تا بتواند زیرساخت های مربوط به وب و سایر مقتضیات آنلاین را ایجاد کند. طراحی وبسایت یک امر کاملاً فنی است که شامل چندین زبان برنامه نویسی رایانه ای میشود و برای درگیر کردن مخاطب، وبسایت طراحی شده بایددارای حس خوب و ترکیب بصری ایده آل باشد.
یک طراح وب باید دارای مدرک لیسانس در علوم بازاریابی، کامپیوتر، علوم رسانه جدید یا مدرک هنر در طراحی باشد. علاوه بر یک رزومه کاری خوب باید سابقه متمرکز بر حوزه رایانه را داشته باشد. طراحان وب اغلب مجبور به ارائه نمونه کار هستند که توانایی آنها را در ایجاد وب سایت نشان می دهد.
متخصص محتوا
کیفیت یک کمپین بازاریابی ویروسی به میزان علاقه ای بستگی دارد که افراد می خواهند محتوای آن کمپین را به اشتراک بگذارند. متخصصان محتوا باید ملزومات بازاریابی ویروسی مانند ویدیو، بازی، پست های وبلاگ و سایر موارد را متناسب با خلق و خوی مخاطب ایجاد کنند، بطوریکه مصرف کنندگان محتوا، تمایل زیادی به اشتراک گذاری آن داشته باشند و براحتی محتوا را برای دوستان و آشنایان خود بفرستند. این امر به مهارت های متنوعی در رسانه های نوظهور بستگی دارد که باید از جنس خلاقیت و ارتباطات باشد تا بتواند میزان تأثیر گذاری را افزایش داده و مزیت مضاعفی را برای محصول ایجاد نماید.
متخصصان محتوا باید دارای مدرک لیسانس در رشته های بازاریابی، ارتباطات، روابط عمومی یا علوم مربوط به کسب و کار باشند. سابقه کار در حوزه رسانه نیز بعنوان یک عامل بسیار مفید تلقی میشود.
کارشناس تحقیقات بازار
استراتژی های بازاریابی ویروسی میتواند در امتداد دیگر روشهای بازاریابی قرار بگیرد و ازینرو باید از داده های زیادی ارتزاق کند؛ اگر تحقیقات در مورد روندهای روز و عادات مصرف کنندگان بدرستی و با دقت انجام شود، میتواند مستقیما در موفقیت و سود دهی استراتژی بازاریابی ویروسی تأثیر بگذارد. یک کارشناس تحقیقات بازار داده های مصرف کننده را بدست می آورد و تحقیقات اصلی را برروی جامعه هدف خود انجام می دهد تا تشخیص دهد چطور باید با مخاطبان ارتباط بگیرد و همچنین بداند که چه عواملی برای آنها انگیزه ایجاد میکند. کارشناس فعال در این حوزه باید توجه زیادی به جزئیات داشته باشد و از سواد رایانه ای و مهارت های ارتباطی قوی بهره گیرد.
کارشناس تحقیقات بازار باید دارای مدرک لیسانس در رشته بازاریابی، کسب و کار، روانشناسی، جامعه شناسی یا تجزیه و تحلیل داده ها باشند. همچنین برای گرفتن این کرسی، سابقه مدیریت بانک اطلاعاتی یا تجزیه و تحلیل آماری نیز بسیار مهم خواهد بود.
نکات تکمیلی: اجرای استراتژی بازاریابی ویروسی با افراد تاثیرگذار
در سال ۲۰۱۶ بیش از ۶۰% برندهای جهانی از افراد تاثیرگذار در بازاریابی بهره جستهاند. گروه اول تاثیرگذاران افراد مطرحی هستند که به دلیل تجربهی رضایتبخش از برند به صورت عمدی یا غیر عمدی آن را تبلیغ میکنند. دوم، افراد مطرحی هستند که عقد قرارداد با شرکتها مزیت دیده شدن در کنار توجهات عمومی به محتوا یا صفحه خود را در اختیار آنها قرار میدهند.
افراد تاثیرگذار (Influencers) پیامهای تبلیغاتی را بهتر از آگهیهای کامپیوتری به مخاطبان منتقل میکنند. تحقیقات نشان داده است که افراد، تعامل با انسانها را به تصاویر تبلیغاتی ترجیح میدهند. بنابراین به نظر میرسد که افراد تاثیرگذار رابط بین برند و مشتریان شرکتها هستند. شرکتها اگر در تبلیغات ویروسی قدرت اینفلوئنسرها را دستکم بگیرند بسیار متضرر خواهند شد.
مزیت بهره گیری از افراد تاثیرگذار برای مشتریان: به نظر میرسد که امروزه فرآیند تصمیمگیری برای مشتریان دشوارتر از گذشته شده است تبلیغات گسترده برندها مشتریان را در معرض اختلال در حافظهی کوتاه مدت و ضعف تصمیمگیری قرار میدهد. گزارشات حاکی از آن است که حدود ۸۰ درصد مردم در خریدهای خود تجربه و سفارش آشنایان را به علت اینکه میدانند آنها سودی از تبلیغ کاذب نمیبرند، مد نظر قرار میدهند. در این مورد اینفلوئنسرها میتوانند نقش منبعی مورد اعتماد در فرآیند تصمیمگیری برای خرید را ایفا کنند.
مزیت بهره گیری از افراد تاثیرگذار برای خود تأثیرگذاران: بدون شک بهرهگرفتن از شهرت افراد مطرح یک معاملهی برد برد برای هر دو طرف تبلیغ است .امروزه مفهوم تاثیرگذار از کارشناسان خبره فراتر رفته و به هر کسی که بتواند اعتبار و شانس دیده شدن تبلیغات را بالا ببرد، اطلاق میشود.
مزیت بهره گیری از افراد تاثیرگذار برای شرکتها: استفاده از اینفلوئنسرها در بازاریابی ویروسی به شرکتها امکان میدهد که زمان و بودجهی کمتری را صرف ارتباطات بازاریابی و ترویج آگاهی از برند خود کنند. برای مثال آلبرتو زانتو در جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ ضربهی سر زیدان به بازیکن ایتالیایی را به اشتراک گذاشت که در کمتر از یک ساعت اول بیش از ۱.۵ میلیون بیننده داشت. اینفلوئنسرها اعتبار پیامها را نیز افزایش میدهند. این روابط اعتماد محور توجه مخاطبان را بیشتر به خود جلب میکنند، تقاضای مشتریان را بالا برده و با هدایت رفتار مشتریان، فروش و وفاداری را افزایش میدهند.
نکات تکمیلی: سه معیار اصلی برای موفقیت استراتژی بازاریابی ویروسی
به نظر آندریاس کاپلان و مایکل هانلین از اساتید بازاریابی، برای موفقیت کمپین بازاریابی ویروسی، باید سه معیار اصلی محیط مناسب، فرد مناسب و محتوای مناسب باید برآورده شوند.
محیط: اکوسیستم نقش بسزایی در موفقیت بازاریابی ویروسی ایفا میکند. تغییرات کوچک محیط منجر به انحرافهای بزرگی در نتیجه میشوند. افراد نسبت به اکوسیستم بسیار حساستر هستند به همین دلیل زمانبندی و محتوای کمپین باید متاثر از رویدادهای فعلی باشد.
پیغام: تنها پیامهایی که به یاد ماندنی و به اندازه کافی جالب باشند به دیگران منتقل میشوند و پتانسیل ایجاد یک پدیده بازاریابی ویروسی را دارند. ساخت یک پیام به یاد ماندنی یا جالب توجه اغلب موضوع پیچیدهای نیست، بلکه هنر اصلی درگیر کردن ضمیر ناخودآگاه مخاطب با مفهوم پنهان پیام و ارتباط با ایدهی اصلی است.
پیامرسانها: سه نوع بهخصوص از کانالهای ارتباطی برای اطمینان از تبدیل یک پیام عادی به نوع ویروسی مورد نیاز است: کارشناس بازار، مراکز اجتماعی و فروشندگان. کارشناسان بازار افرادی هستند که به طور مداوم نبض ترندهای اجتماعی را چک میکنند. آنها معمولاً در میان اولین کسانی هستند که خواست اجتماعی رویدادها را درک کرده و فوراً تبلیغ متناسب را در شبکه اجتماعی منتشرمیکنند. رابطان اجتماعی افرادی با تعداد بسیار زیاد ارتباطات اجتماعی هستند. آنها اغلب صدها نفر از افراد مختلف را میشناسند و توانایی خدمت به عنوان ارتباط دهنده بین نگرشهای مختلف را دارند. فروشندهها نیز دریافت پیام از کارشناسان بازار با بزرگنمایی و تقویت آن مشتریان را ترغیب به پذیرش آن کنند.
جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی ویروسی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.
۷ Viral Marketing Strategies to Get Massive Traffic Spikes
Viral Marketing: Marketing Tactics For Viral Success
۹ Proven Viral Marketing Techniques Every Successful
What is Viral Marketing? Advantages and Examples
سلام وقتتون بخیر متشکرم بابت توضیحات خوبتون