رویکردهای مختلف در مدیریت راهبردی کدام است؟
چاره ای که برای برون رفت از آشفتگی و اغتشاش و مطالعه منظم نظریه های پراکنده وجود دارد، نظم بخشی به نظریه هاست. مؤلفان چندی در حوزه مدیریت راهبردی به این مهم اقدام ورزیده اند، از جمله مهم ترین کارهای انجام شده در این زمینه می توان به طبقه بندی مکی برنان (۱۹۹۶)، مینتزبرگ و همکاران (۱۹۹۸) و کار هابر برکت و راییل (۲۰۰۱) اشاره کرد.
مدیریت راهبردی از نگاه فریمن
فریمن مجموعه نظریه های مطرح در حوزه های مدیریت راهبردی را در چهار دسته قرار می دهد که عبارت اند از:
- مکتب برنامه ریزی و فرایندی
- مکتب موقعیت یابی
- مکتب منابع
- مکتب یادگیری
فریمن ذیل مکتب یادگیری شش رویکرد را مطرح می کند که عبارت اند از:
- گزینش طبیعی
- تدریج گرایی
- فرهنگی
- سیاسی
- چشم انداز محوری
- الگوهای توسعه راهبرد
مینتزبرگ و همکارانش دو سال بعد از فریمن در طبقه بندی خود در مکتب را معرفی می کنند که عبارت اند از: ۱) طراحی، ۲) برنامه ریزی، ۳) موقعیت یابی، ۴) کارآفرینی، | ۵) شناختی، ۶) یادگیری، ۷) قدرت، ۸) فرهنگی، ۹) محیطی و ۱۰) ترکیبی،
مکاتب ده گانه در این کتاب به سه دسته تقسیم می شوند که عبارت اند از:
مکاتب تجویزی – مکاتب توصیفی – مکانی ترکیبی
دسته اول مکاتبی هستند که عمدتا به این نکته می پردازند که راهبردها چگونه تدوین شوند.
مکاتب دسته دوم در صدد توضیح چگونگی شکل گیری راهبردند.
و بالاخره دسته سوم نقش زمان را در تحولات راهبردی مورد توجه قرار می دهند.
مدیریت راهبردی از نگاه مینتزبرگ
مینتزبرگ و رایل مکاتب راهبردی را در هفت گروه به این شرح دسته بندی کرده اند :
- چشم انداز محوری
- برنامه ریزی
- تصمیم – ترجیح
- فرایند
- سیاسی
- زیست بوم شناختی
- بی نظمی سازمانی۔
همه اینها البته تلاش کرده اند که با شیوه ای جامع همه نظریه های مطرح را پوشش دهند، در مواردی با هم مقایسه کنند و بعضا نقدی هم بر آنها داشته باشند. کار دیگر اما کاری است که ویتینگتون در این کتاب انجام داده است. این اثر خصوصیاتی دارد که آن را در بین مجموعه آثار مرتبط با طبقه بندی مکاتب برجسته می کند.
مباحث مهم در کتاب مدیریت راهبردی نوشته وینینگتون
نخست اینکه این کار پیشگام طبقه بندی مکاتب راهبردی است. کار ویتینگتون به عنوان یکی از نویسندگان خوش فکر حوزه مدیریت راهبردی اولین بار در سال ۱۹۹۳ منتشر گردید و به سرعت مورد توجه قرار گرفت و در سال بعد یعنی ۱۹۹۴ تجدید چاپ گردید و در سال ۲۰۰۱ با تجدید نظر منتشر شد. این پیشگامی ما را به این باور رسانده که سایر کارهای صورت گرفته به نوعی از این کار تأثیر گرفته اند.
دومین ویژگی کار ویتینگتون این است که مجموعه نظریه های مطرح در حوزه مدیریت راهبردی را ذیل مکاتب چهارگانه ای به نام سنتی، تحولی، فرایندی و سیستمی معرفی می کند و نظریه پردازان مطرح را با ارائه دلایل کافی ذیل هر یک از مکاتب چهار گانه قرار می دهد.
اصولا ارائه فهرستی بلندیالا از نظریه ها در هر رشته علمی چندان دشوار نیست. این که بتوان الگویی برای طبقه بندی ارائه داد که مجموعه ای از نظریه ها به شکلی منطقی کنار هم ساعان بگیرند نشان از تسلط نویسنده به ابعاد مختلف نظر به هاست که این مهم در این کار به خوبی مشهود است
سومین مزیت این اثر آن است که از نوع شناسی صرف و تک بعدی عبور کرده و طبقه بندی را به معنی دقیق آن نشان می دهد. ویتینگتون با دو بعد، نتایج ( حداکثرسازی سود و تکثرگرایی) و فرایندها (برنامه ریزی شده و نوظهور) منطق روشنی برای دسته بندی به کار می گیرد که در سایر تلاش های صورت گرفته در این زمینه کمتر مورد توجه بوده است
نکته دیگری که در این کار مهم است، تحلیل دیدگاه های هر کدام از مکاتب چهار گانه در مورد مفاهیم اصلی مدیریت همچون رهبری، تصمیم گیری، برنامه ریزی، نو آوری، متنوع سازی، بین المللی شدن، ساختار و تغییر است.
این کار سبب می شود مدیران و پژوهشگران مدیریت امکان بیشتری برای ارزیابی قوت هر نظریه به دست آورند.
ایده و نظریات مختف گردآوری شده در کتاب مدیریت راهبردی
کتاب مدیریت راهبردی که هم اکنون لینک آن برای شما به اشتراک گذاشته شده است، کتابیست که در هفت فصل تنظیم شده است. در فصل اول نویسنده به تشریح چارچوب ارائه شده برای طبقه بندی راهبردها می پردازد و استدلال می کند که چرا سود و فرایند می توانند مبنای طبقه بندی مکاتب راهبردی گردند. در فصل دوم هر یک از رویکردهای چهارگانه به راهبرد به تفصیل بیان می شود و نقاط اشتراک و اختلاف آنها مورد بررسی قرار می گیرد. در فصول سوم تا ششم مفاهیم اصلی مدیریت (رهبری، تصمیم گیری، برنامه ریزی، نوآوری، متنوع سازی، بین المللی شدن، ساختار و تغییر) از منظر هر کدام از این رویکردها به تصویر کشیده میشود .فصل آخر، یعنی فصل هفتم سطح تحلیل را از شرکت ها و روابط میان آنها به دولت منتقل می سازد و تاثیر انتخاب هر کدام از این رویکردها را در سیاست گذاری عمومی تشریح می کند.
تبیین عمیق و دقیق دیدگاههای مختلف مدیریت راهبردی و پیش فرض های نظریه پردازان آنها، بیان شیوه مدیریت راهبردی در کشورها و فرهنگهای مختلف جهان و ارائه مثال های فراوان از انگلیس و آمریکا تا آلمان و فرانسه و از کره و ژاپن تا ویتنام و سومالی)، برخورداری از نگاه انتقادی و بیان قوت و ضعف هر کدام از این شیوه ها، این کتاب را به مجموعه ای ارزشمند تبدیل ساخته است به طوری که مطالعه آن برای پژوهشگران حوزه مدیریت راهبردی و علاقه مندان به مطالعات بنیادین در این زمینه لازم است.
ما بر این باوریم که حل اختلاف نظرها و یکپارچه کردن رویکردهای مختلف که ریشه در پیش فرض ها و جهان بینی های نظریه پردازان دارد تقریبا غیر ممکن است آنچه در این میان، اساسی است، آشنایی با ظرافت های فراوان موجود در هر رویکرد، نقد علمی آنها و تشخیص بهترین نظرهاست. اگر مدیریت راهبری سنگ زیربنای تمدن باشد که هست، باید بکوشیم تا آن را عمق ببخشیم، یک راه آن معرفی کتاب های پر مایه به جامعه علمی کشور است.
حرف آخر
امید است مطالعه این کتاب پر مایه که مدیریت راهبردی را که صرفا با تعدادی فرمول و توصیه های جهانشمول و ساده نوشته نشده، بلکه متناسب با جایگاه اصلی آن، با همه پیچیدگی ها و ظرافت هایش معرفی می کند حرکتی به سمت طرح مفاهیم عمیق این علم در ایران باشد و زمینه ساز انجام مطالعات جدی تر و موجب غنای بیشتر این رشته گردد