کارافرین کیست و کار افرینی به چه معناست؟

کارافرین کیست و کار افرینی به چه معناست؟

در این مقاله به بررسی موضوع کارافرین خواهیم پرداخت. در ابتدا ضمن ارائه تعریفی از کارافرین، کارافرینی را نیز مطرح نموده ایم. سپس پیشینه کارافرین و کارافرینی را مورد بررسی قرار داده ایم. در ادامه انواع مختلف کارافرین و کارافرینی را تحلیل کرده ایم. در نهایت نیز مهم ترین ویژگی های کارافرینان و چگونگی تبدیل شدن به یک کارافرین را توضیح داده ایم. در انتها نیز برای فهم بهتر مطالب در زمنیه کارافرینی سوالاتی که در این باب باید از خودتان بپرسید را مطرح کرده ایم. می توان گفت با مطالعه این مقاله به فهم مناسبی در زمینه موضوع کارافرین دست خواهید یافت. در آخر می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

مقدمه ای بر موضوع کارافرین

کارآفرینی بسیار پرخطر اما در عین حال می‌تواند بسیار سودآور باشد، زیرا به ایجاد ثروت اقتصادی، رشد و نوآوری کمک می‌کند. کارآفرین برای تحقق ایده خود شرکتی ایجاد می‌کند که به آن کارآفرینی می‌گویند و سرمایه و نیروی کار را به منظور تولید کالا یا خدمات برای کسب سود گرد هم می‌آورد. در واقع به شخصی که خطر راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید را می‌پذیرد، کارآفرین گفته می‌شود. چیزهایی در داستان‌های موفقیت کارآفرینان مشترک است. آنها همواره شامل افراد سخت‌کوشی هستند که به چیزهایی که به طور طبیعی به آنها علاقه دارند، می‌پردازند. باور به این ضرب‌المثل که “راهی پیدا کن برای کاری که حاضری مجانی انجام دهی، پول بگیری”، شور و اشتیاق احتمالاً مهم‌ترین ویژگی است که کارآفرینان باید داشته باشند و هر مزیتی کمک می‌کند.

کارافرین کیست؟

کارآفرین فردی است که کسب‌وکار جدیدی ایجاد می‌کند، بیشتر ریسک‌ها را متحمل می‌شود و از بیشتر مزایای آن بهره‌مند می‌گردد. کارآفرینان نقش کلیدی در هر اقتصادی ایفا می‌کنند و از مهارت‌ها و ابتکار لازم برای پیش‌بینی نیازها و عرضه ایده‌های جدید به بازار استفاده می‌نمایند. کارآفرینی که در پذیرش خطرات ایجاد یک استارتاپ موفق باشد، با سود و فرصت‌های رشد پاداش می‌گیرد.

کارافرینی به چه معناست؟

کارآفرین فردی است که کسب‌وکار خود را بر اساس ایده‌ای که دارد یا محصولی که ایجاد کرده است، در حالی که بیشتر خطرات را متحمل می‌شود و بیشتر مزایای کسب‌وکار را به دست می‌آورد، راه‌اندازی می‌کند و کارآفرینی فرآیند راه‌اندازی یک کسب‌وکار، از ایده تا تحقق آن است. در واقع فرآیند راه‌اندازی یک کسب‌وکار به عنوان کارآفرینی شناخته می‌شود.

پیشینه کارافرینان و درک کارافرینی

کارآفرینی یکی از منابعی است که اقتصاددانان آن را جزء لاینفک تولید دسته‌بندی می‌کنند، سه منبع دیگر عبارتند از زمین یا منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه. یک کارآفرین سه منبع اول را برای تولید کالا یا ارائه خدمات ترکیب می‌کند. آنها معمولاً یک طرح تجاری ایجاد می‌نمایند، نیروی کار استخدام می‌کنند، منابع و بودجه را به دست می‌آورند و رهبری و مدیریت کسب‌وکار را بر عهده می‌گیرند. اقتصاددانان هرگز تعریف ثابتی از “کارآفرین” یا “کارآفرینی” نداشته‌اند (واژه “کارآفرین” از فعل فرانسوی “entreprendre” به معنای “عهده‌دار شدن” گرفته شده است). اگرچه مفهوم کارآفرین برای قرن‌ها وجود داشته و شناخته شده بود، اما اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک کارآفرینان را از مدل‌های رسمی خود حذف کردند. آنها فرض می‌کردند که اطلاعات کامل برای بازیگران کاملاً منطقی شناخته شده است و جایی برای ریسک‌پذیری یا کشف باقی نمی‌گذارد. تا اواسط قرن بیستم طول کشید تا اقتصاددانان به طور جدی تلاش کنند کارآفرینی را در مدل‌های خود بگنجانند. سه متفکر در گنجاندن کارآفرینان نقش اساسی داشتند: جوزف شومپیتر (Joseph Schumpeter)، فرانک نایت (Frank Knight) و اسرائیل کرزنر (Israel Kirzner). شومپیتر پیشنهاد کرد که کارآفرینان نه فقط شرکت‌ها، مسئول ایجاد چیزهای جدید در جستجوی سود هستند. نایت بر کارآفرینان به عنوان حاملان عدم قطعیت تمرکز کرد و معتقد بود که آنها مسئول صرف ریسک در بازارهای مالی هستند. کرزنر کارآفرینی را فرآیندی می‌دانست که منجر به کشف فرصت‌ها می‌شود.

بیشتر بخوانید: مهم ترین مهارت مورد نیاز کارافرینان استارتاپی چیست؟

کارافرین کیست

انواع مختلف کارافرینان کدامند؟

همه کارآفرینان یکسان نیستند و همه اهداف یکسانی ندارند. در این بخش چند نوع کارآفرین آورده شده است:

  • سازنده

سازندگان به دنبال ایجاد کسب‌وکارهای مقیاس‌پذیر در یک بازه زمانی کوتاه هستند. این افراد به دنبال ایجاد یک زیرساخت قوی با استخدام بهترین استعدادها و جستجوی بهترین سرمایه‌گذاران هستند.

  • فرصت‌طلب

کارآفرینان فرصت‌طلب افراد خوش‌بینی هستند که توانایی تشخیص فرصت‌های مالی، ورود به موقع، ماندن در طول دوره رشد و خروج در اوج کسب‌وکار را دارند. این نوع کارآفرینان به سود و ثروتی که به دست خواهند آورد اهمیت می‌دهند، بنابراین جذب ایده‌هایی می‌شوند که در آن می‌توانند درآمد باقیمانده یا تجدیدپذیر ایجاد کنند. از آنجایی که آنها به دنبال یافتن فرصت‌های به موقع هستند، کارآفرینان فرصت‌طلب می‌توانند تکانشی عمل کنند.

  • نوآور

نوآوران آن دسته از افراد نادری هستند که با یک ایده یا محصول عالی که قبلاً کسی به آن فکر نکرده است، ظهور می‌کنند. به توماس ادیسون، استیو جابز و مارک زاکربرگ فکر کنید. این افراد روی چیزی که دوست داشتند کار کردند و از طریق دیدگاه و ایده‌های خود فرصت‌های تجاری پیدا کردند. نوآوران به جای تمرکز بر پول، بیشتر به تأثیری که محصولات و خدماتشان بر جامعه دارد اهمیت می‌دهند. این افراد در اداره یک کسب‌وکار بهترین نیستند زیرا افرادی ایده‌پرداز هستند، بنابراین اغلب عملیات روزانه را به افرادی که در این زمینه توانمندتر هستند واگذار می‌کنند.

  • متخصص

این افراد تحلیلی و ریسک‌گریز هستند. آنها مهارت‌های قوی در یک زمینه خاص دارند که از طریق تحصیل یا کارآموزی به دست آورده‌اند. یک کارآفرین متخصص کسب‌وکار خود را از طریق شبکه‌سازی و ارجاعات توسعه می‌دهد، که گاهی اوقات منجر به رشد کندتری نسبت به یک کارآفرین سازنده می‌شود.

بیشتر بخوانید: مهم ترین ویژگی های کارافرین موفق چیست؟

 

انواع مختلف کارافرینی کدامند؟

همانطور که انواع مختلفی از کارآفرینان وجود دارد، انواع مختلفی از کسب‌وکارها و ساختارهای تجاری که آنها ایجاد می‌کنند نیز وجود دارد. در این بخش انواع اصلی کارآفرینی آورده شده است.

  • کسب‌وکار کوچک

کارآفرینی در کسب‌وکار کوچک به معنای راه‌اندازی یک کسب‌وکار بدون تبدیل آن به یک شرکت بزرگ یا افتتاح زنجیره‌های متعدد است. یک رستوران تک‌شعبه، یک مغازه خواربارفروشی یا یک فروشگاه خرده‌فروشی برای فروش کالا یا خدمات، همگی نمونه‌هایی از کارآفرینی در کسب‌وکار کوچک هستند. این افراد معمولاً سرمایه خود را سرمایه‌گذاری می‌کنند و در صورتی موفق می‌شوند که کسب‌وکارشان سودآور باشد، که به عنوان درآمد آنها عمل می‌کند. گاهی اوقات، آنها سرمایه‌گذار خارجی ندارند و فقط در صورتی وام می‌گیرند که به ادامه کسب‌وکارشان کمک کند.

  • استارتاپ مقیاس‌پذیر

اینها شرکت‌هایی هستند که با یک ایده منحصر به فرد شروع به کار می‌کنند که می‌تواند در مقیاس بزرگ ساخته شود. امید این است که با یک محصول یا خدمات منحصر به فرد نوآوری کنند و به رشد شرکت ادامه دهند و به طور مداوم در طول زمان مقیاس خود را افزایش دهند. این نوع شرکت‌ها اغلب برای رشد ایده خود و گسترش به بازارهای متعدد به سرمایه‌گذاران و مقادیر زیادی سرمایه نیاز دارند.

  • شرکت بزرگ

کارآفرینی در شرکت بزرگ، یک بخش تجاری جدید است که در داخل یک شرکت موجود ایجاد می‌شود. شرکت موجود ممکن است در موقعیت خوبی برای ورود به بخش‌های دیگر قرار داشته باشد یا ممکن است در موقعیت خوبی برای مشارکت در فناوری‌های جدید قرار بگیرد. مدیران عامل این شرکت‌ها یا یک بازار جدید برای شرکت پیش‌بینی می‌کنند یا افرادی در داخل شرکت ایده‌هایی را تولید می‌نمایند که برای شروع فرآیند و توسعه به مدیریت ارشد ارائه می‌دهند.

  • کارآفرینی اجتماعی

هدف کارآفرینی اجتماعی ایجاد منفعت برای جامعه و بشریت است. این شکل از کسب‌وکار از طریق محصولات و خدمات خود بر کمک به جوامع یا محیط زیست تمرکز دارد. آنها با سود انگیزه ندارند، بلکه با کمک به دنیای اطراف خود انگیزه دارند.

بیشتر بخوانید: تعریف دقیق استراتژی کارآفرینی سازمانی چیست؟

 

 

چگونه یک کارافرین شویم؟

در قرن بیست و یکم، نمونه غول‌های اینترنتی مانند گوگل (GOOGLE) و بعداً شرکت مادر آن آلفابت، و همچنین فیسبوک و اکنون شرکت مادر آن متا (META) وجود دارد. هر دو شرکت بنیانگذاران خود را به ثروت هنگفتی رسانده‌اند و نمونه‌های روشنی از تأثیر پایدار کارآفرینان بر جامعه بوده‌اند. برخلاف مشاغل سنتی، که اغلب مسیر مشخصی برای دنبال کردن وجود دارد، راه کارآفرینی برای اکثر افراد مبهم است. آنچه برای یک کارآفرین مفید است ممکن است برای دیگری مفید نباشد و بالعکس. با این حال، چند گام کلی وجود دارد که بسیاری از کارآفرینان موفق دنبال کرده‌اند:

  • تأمین ثبات مالی

این گام اول یک الزام قطعی نیست، اما قطعاً توصیه می‌شود. در حالی که کارآفرینان با وضعیت مالی نه چندان خوب، کسب‌وکارهای موفقی ایجاد کرده‌اند، شروع با یک منبع نقدی کافی و تأمین مالی پایدار، یک پایه عالی است. این امر حاشیه امنیت مالی شخصی کارآفرین را افزایش می‌دهد و به آنها زمان بیشتری می‌دهد تا روی ساختن یک کسب‌وکار موفق کار کنند، نه اینکه نگران جمع‌آوری مداوم پول یا بازپرداخت وام‌های کوتاه‌مدت باشند.

  • ایجاد مجموعه مهارت‌های متنوع

هنگامی که فرد از وضعیت مالی قوی برخوردار شد، مهم است که مجموعه مهارت‌های متنوعی را ایجاد کند و سپس آن مهارت‌ها را در دنیای واقعی به کار گیرد. زیبایی گام دوم این است که می‌تواند همزمان با گام اول انجام شود. ایجاد مجموعه مهارت‌ها می‌تواند از طریق یادگیری و امتحان وظایف جدید در محیط‌های واقعی به دست آید. به عنوان مثال، اگر یک کارآفرین مشتاق در زمینه مالی سابقه دارد، می‌تواند در شرکت فعلی خود به یک نقش فروش منتقل شود تا مهارت‌های نرم لازم برای موفقیت را بیاموزد. هنگامی که یک مجموعه مهارت‌های متنوع ایجاد شد، یک جعبه ابزار در اختیار کارآفرین قرار می‌دهد که می‌تواند در مواجهه با شرایط سخت اجتناب‌ناپذیر به آن تکیه کند.

  • مصرف محتوا از طریق کانال‌های متعدد

به همان اندازه که توسعه مجموعه مهارت‌های متنوع مهم است، نیاز به مصرف طیف متنوعی از اطلاعات و مواد دانش‌افزایی نیز به همان اندازه اهمیت دارد. این محتوا می‌تواند به شکل پادکست، کتاب، مقاله یا سخنرانی باشد. نکته مهم این است که محتوا، صرف نظر از کانال، باید از نظر موضوعی متنوع باشد. کارآفرینان مشتاق باید همیشه با دنیای اطراف خود آشنا شوند تا بتوانند با دیدگاهی تازه به صنایع نگاه کنند و به آنها توانایی ایجاد یک کسب‌وکار حول یک بخش خاص را بدهند.

  • شناسایی یک مشکل برای حل کردن

از طریق مصرف محتوا از طریق کانال‌های متعدد، یک کارآفرین مشتاق قادر به شناسایی مشکلات مختلفی است که نیاز به راه حل دارند. یک ضرب‌المثل تجاری حکم می‌کند که محصول یا خدمات یک شرکت باید یک نقطه درد خاص را، چه برای یک کسب‌وکار دیگر و چه برای یک گروه مصرف‌کننده، حل کند. از طریق شناسایی یک مشکل، یک کارآفرین مشتاق قادر به ساختن یک کسب‌وکار حول حل آن مشکل است.
مهم است که گام‌های سوم و چهارم را با هم ترکیب کنید تا بتوان با نگاه کردن به صنایع مختلف از بیرون، مشکلی را برای حل کردن شناسایی کرد. این اغلب به یک کارآفرین مشتاق این توانایی را می‌دهد که مشکلی را ببیند که دیگران ممکن است نبینند.

  • آن مشکل را حل کنید

استارتاپ‌های موفق یک نقطه درد خاص را برای شرکت‌های دیگر یا برای عموم حل می‌کنند. این به عنوان “افزودن ارزش در داخل مشکل” شناخته می‌شود. تنها از طریق افزودن ارزش به یک مشکل یا نقطه درد خاص است که یک کارآفرین موفق می‌شود. به عنوان مثال، فرض کنید شما متوجه می‌شوید که روند تعیین وقت دندانپزشکی برای بیماران پیچیده است و در نتیجه دندانپزشکان مشتریان خود را از دست می‌دهند. ارزش می‌تواند ایجاد یک سیستم نوبت‌دهی آنلاین باشد که رزرو وقت را آسان‌تر می‌کند.

  • به شدت شبکه‌سازی کنید

اکثر کارآفرینان نمی‌توانند به تنهایی کار کنند. دنیای تجارت یک دنیای بی‌رحم است و دریافت هر گونه کمکی احتمالاً کمک خواهد کرد و زمان لازم برای دستیابی به یک کسب‌وکار موفق را کاهش می‌دهد. شبکه‌سازی برای هر کارآفرین جدید حیاتی است. ملاقات با افراد مناسبی که می‌توانند شما را به مخاطبین صنعت خود، مانند تأمین‌کنندگان مناسب، سرمایه‌گذاران و حتی مربیان معرفی کنند، می‌تواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد. شرکت در کنفرانس‌ها، ایمیل زدن و تماس گرفتن با افراد در صنعت، صحبت کردن با برادر دوست پسرخاله شما که در یک کسب‌وکار مشابه است، به شما کمک می‌کند تا وارد دنیا شوید و افرادی را کشف نمایید که می‌توانند شما را راهنمایی کنند. هنگامی که با افراد مناسب ارتباط برقرار کردید، انجام تجارت آسان‌تر می‌شود.

  • با عمل خود رهبری کنید

هر کارآفرینی باید یک رهبر در شرکت خود باشد. صرفاً انجام الزامات روزمره منجر به موفقیت نخواهد شد. یک رهبر باید سخت کار کند، به کارمندان خود انگیزه بدهد و آنها را الهام بخشد تا به بهترین پتانسیل خود برسند، که منجر به موفقیت شرکت خواهد شد. به برخی از بزرگترین و موفق‌ترین شرکت‌ها نگاه کنید. همه آنها رهبران بزرگی داشته‌اند. اپل با استیو جابز و مایکروسافت با بیل گیتس، تنها چند نمونه هستند. این افراد را مطالعه کنید و کتاب‌های آنها را بخوانید تا ببینید چگونه یک رهبر بزرگ باشید و رهبری شوید که کارمندان شما بتوانند با پیروی از الگوی شما، از شما پیروی کنند.

بیشتر بخوانید: شبکه سازی در استارتاپ چگونه اتفاق می افتد؟

 

مهم ترین ویژگی های کارافرینان

دیگر چه چیزهایی در داستان‌های موفقیت کارآفرینان مشترک است؟ آنها همواره شامل افراد سخت‌کوشی هستند که به چیزهایی که به طور طبیعی به آنها علاقه دارند، می‌پردازند. باور به این ضرب‌المثل که “راهی پیدا کن برای کاری که حاضری مجانی انجام دهی، پول بگیری”، شور و اشتیاق احتمالاً مهم‌ترین ویژگی است که کارآفرینان باید داشته باشند و هر مزیتی کمک می‌کند. در حالی که چشم‌انداز رئیس خود بودن و به دست آوردن ثروت برای رویاپردازان کارآفرین جذاب است، جنبه منفی احتمالی راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی بسیار زیاد است. درآمد تضمین شده نیست، مزایای تحت حمایت کارفرما از بین می‌رود و وقتی کسب‌وکار شما ضرر می‌کند، دارایی‌های شخصی شما ممکن است آسیب ببینند؛ این سود و زیان یک شرکت نیست. اما پایبندی به چند اصل آزموده شده می‌تواند در کاهش ریسک بسیار مؤثر باشد. در زیر چند ویژگی لازم برای یک کارآفرین موفق آورده شده است.

  • تطبیق‌پذیری

در شروع کار، ضروری است که در صورت امکان، شخصاً فروش و سایر تعاملات با مشتری را مدیریت کنید. تماس مستقیم با مشتری واضح‌ترین راه برای به دست آوردن بازخورد صادقانه در مورد آنچه بازار هدف دوست دارد و آنچه می‌توانید بهتر انجام دهید، است. اگر همیشه عملی نیست که تنها رابط با مشتری باشید، کارآفرینان باید به کارمندان آموزش دهند که به طور معمول نظرات مشتریان را جویا شوند. این نه تنها باعث می‌شود مشتریان احساس قدرت کنند، بلکه مشتریان خوشحال‌تر احتمالاً کسب‌وکارها را به دیگران توصیه می نمایند. شخصاً پاسخ دادن به تلفن‌ها یکی از مهم‌ترین مزیت‌های رقابتی است که کارآفرینان خانگی نسبت به رقبای بزرگتر خود دارند. در زمان واکنش منفی به فناوری‌های پیشرفته، جایی که مشتریان از پاسخ‌های خودکار و منوهای شماره‌گیری ناراضی هستند، شنیدن صدای انسان یک راه مطمئن برای جذب مشتریان جدید و قدردانی از مشتریان فعلی است، یک واقعیت مهم، با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از تجارت از مشتریان ناشی می‌شود.
به طور متناقض، در حالی که مشتریان برای دسترسی تلفنی با تعامل بالا ارزش قائل هستند، انتظار یک وب‌سایت بسیار حرفه‌ای را نیز دارند. حتی اگر کسب‌وکار شما در یک صنعت با فناوری پیشرفته نباشد، کارآفرینان همچنان باید از فناوری اینترنت برای رساندن پیام خود استفاده کنند. یک کسب‌وکار نوپای مستقر در گاراژ می‌تواند وب‌سایتی برتر از یک شرکت جاافتاده با ارزش ۱۰۰ میلیون داشته باشد. فقط مطمئن شوید که یک انسان زنده در طرف دیگر شماره تلفن ذکر شده حضور دارد.

  • انعطاف‌پذیری

تعداد کمی از صاحبان کسب‌وکار موفق فرمول‌های بی‌عیب و نقص را از همان ابتدا پیدا می‌کنند. برعکس؛ ایده‌ها باید با گذشت زمان تغییر نمایند. چه تغییر طراحی محصول باشد و چه تغییر اقلام غذایی در منو، یافتن نقطه تعادل کامل نیاز به آزمون و خطا دارد. هاوارد شولتز، رئیس و مدیرعامل سابق استارباکس، در ابتدا تصور می‌کرد پخش موسیقی اپرای ایتالیایی از بلندگوهای فروشگاه، تجربه کافه‌نشینی ایتالیایی را که او در تلاش برای تقلید آن بود، برجسته‌تر می‌کند. اما مشتریان نظر دیگری داشتند و به نظر نمی‌رسید که از آریاها با اسپرسوهای خود لذت ببرند. در نتیجه، شولتز اپرا را کنار گذاشت و به جای آن صندلی‌های راحت معرفی کرد.

  •  هوش مالی

در قلب هر کسب‌وکار نوپای موفق، جریان نقدی ثابت قرار دارد که برای خرید موجودی، پرداخت اجاره، نگهداری تجهیزات و تبلیغ کسب‌وکار ضروری است. کلید سودآوری، مدیریت دقیق و منظم جریان نقدی است. و از آنجایی که اکثر کسب‌وکارهای جدید در سال اول سود نمی‌کنند، کارآفرینان با کنار گذاشتن پول برای این وضعیت اضطراری می‌توانند به کاهش خطر کمبود بودجه کمک کنند. در همین راستا، جدا نگه داشتن هزینه‌های شخصی و تجاری و هرگز استفاده نکردن از بودجه تجاری برای پوشش هزینه‌های روزمره زندگی ضروری است.

  • تاب‌آوری

اداره کردن کسب‌وکار خود بسیار دشوار است، به ویژه شروع آن از صفر. این کار به زمان، فداکاری و اغلب شکست زیادی نیاز دارد. یک کارآفرین موفق باید در برابر تمام مشکلات پیش رو تاب‌آوری نشان دهد. هر زمان که با شکست یا رد شدن مواجه می‌شوند، باید به پیشروی ادامه دهند. شروع کسب‌وکار شما یک فرآیند یادگیری است و هر فرآیند یادگیری دارای یک منحنی یادگیری است که می‌تواند ناامیدکننده باشد، به ویژه زمانی که پول در میان باشد. اگر می‌خواهید موفق شوید، مهم است که در دوران سخت هرگز تسلیم نشوید.

  • تمرکز

مشابه تاب‌آوری، یک کارآفرین موفق باید متمرکز بماند و سروصداها و تردیدهایی را که با اداره یک کسب‌وکار همراه است، حذف کند. منحرف شدن، باور نکردن به غرایز و ایده‌های خود و از دست دادن هدف نهایی، دستورالعملی برای شکست است. یک کارآفرین موفق باید همیشه به یاد داشته باشد که چرا کسب‌وکار را شروع کرده است و برای به ثمر رساندن آن در مسیر خود باقی بماند.

  •  هوش تجاری

دانستن نحوه مدیریت پول و درک صورت‌های مالی برای هر کسی که کسب‌وکار خود را اداره می‌کند، حیاتی است. دانستن درآمدها، هزینه‌ها و نحوه افزایش یا کاهش آنها، به ترتیب، مهم است. اطمینان از اینکه پول نقد را هدر نمی‌دهید، به شما امکان می‌دهد کسب‌وکار را زنده نگه دارید.

  • مهارت‌های ارتباطی

ارتباط موفقیت‌آمیز تقریباً در تمام جنبه‌های زندگی، صرف نظر از کاری که انجام می‌دهید، مهم است. همچنین در اداره یک کسب‌وکار از اهمیت بالایی برخوردار است. از انتقال ایده‌ها و استراتژی‌های خود به سرمایه‌گذاران بالقوه گرفته تا به اشتراک گذاشتن طرح تجاری خود با کارمندان و مذاکره در مورد قراردادها با تأمین‌کنندگان – همه به ارتباط موفقیت‌آمیز نیاز دارند.

بیشتر بخوانید: ارزش پیشنهادی چیست؟

کارافرین کیست؟

کارافرینی چگونه به اقتصادها کمک می‌کند؟

پرورش کارآفرینی می‌تواند از چند طریق تأثیر مثبتی بر اقتصاد و جامعه داشته باشد. در ابتدا، کارآفرینان کسب‌وکارهای جدید ایجاد می‌کنند. آنها کالاها و خدمات را اختراع می‌کنند که منجر به اشتغال می‌شود و اغلب یک اثر موجی ایجاد می‌کند و منجر به توسعه بیشتر و بیشتر می‌شود. به عنوان مثال، پس از شروع به کار چند شرکت فناوری اطلاعات در هند در دهه ۱۹۹۰، کسب‌وکارهای صنایع مرتبط، مانند مراکز تماس و ارائه‌دهندگان سخت‌افزار، نیز شروع به توسعه کردند و خدمات و محصولات پشتیبانی ارائه دادند. کارآفرینان به درآمد ناخالص ملی می‌افزایند. کسب‌وکارهای موجود ممکن است محدود به بازارهای خود باقی بمانند و در نهایت به سقف درآمد برسند. اما محصولات یا فناوری‌های جدید، بازارهای جدید و ثروت جدید ایجاد می‌نماینند. علاوه بر این، افزایش اشتغال و درآمد بالاتر به پایه مالیاتی یک کشور کمک می‌کند و امکان هزینه‌های بیشتر دولتی در پروژه‌های عمومی را فراهم می‌آورد.
کارآفرینان تغییرات اجتماعی ایجاد می‌کنند. آنها با اختراعات منحصر به فردی که وابستگی به روش‌ها و سیستم‌های موجود را کاهش می‌دهد و گاهی آنها را منسوخ می‌نمایند، سنت‌شکنی می‌کنند. برای مثال، تلفن‌های هوشمند و برنامه‌های آنها، کار و تفریح را در سراسر جهان متحول کرده‌اند. کارآفرینان در پروژه‌های اجتماعی سرمایه‌گذاری می‌کنند و به خیریه‌ها و سایر سازمان‌های غیرانتفاعی یاری می رسانند و از اهدافی فراتر از اهداف خود حمایت می‌کنند. برای مثال، بیل گیتس از ثروت قابل توجه خود برای ابتکارات آموزشی و بهداشت عمومی استفاده کرده است.

بیشتر بخوانید: استارتاپ چیست؟ | چه مراحلی برای راه‌اندازی استارتاپ وجود دارد؟

 

سوالاتی برای کارآفرینان

قدم گذاشتن در مسیر شغلی کارآفرینی برای “رئیس خود بودن” هیجان‌انگیز است. اما در کنار تمام تحقیقات خود، مطمئن شوید که در مورد خود و وضعیت خود نیز تحقیق می‌کنید.
چند سوال برای پرسیدن از خودتان:

  • آیا من شخصیت، خلق و خو و طرز فکری برای به عهده گرفتن جهان بر اساس شرایط خودم را دارم؟
  • آیا منابع لازم برای اختصاص تمام وقتم به سرمایه‌گذاری‌ام را دارم؟
  • آیا یک برنامه خروج آماده با یک جدول زمانی مشخص در صورتی که سرمایه‌گذاری‌ام جواب ندهد، دارم؟
  • آیا یک برنامه مشخص برای “x” ماه آینده دارم یا به دلیل تعهدات خانوادگی، مالی یا سایر تعهدات در اواسط راه با چالش‌هایی روبرو خواهم شد؟ آیا یک برنامه کاهش برای آن چالش‌ها دارم؟
  • آیا شبکه لازم برای جستجوی کمک و مشاوره در صورت نیاز را دارم؟
  • آیا با مربیان با تجربه ارتباط برقرار کرده‌ام و از تخصص آنها یاد گرفته‌ام؟
  • آیا پیش‌نویس یک ارزیابی ریسک کامل، از جمله وابستگی‌ها به عوامل خارجی را تهیه کرده‌ام؟
  • آیا به طور واقع بینانه پتانسیل پیشنهاد خود و نحوه قرار گرفتن آن در بازار موجود را ارزیابی کرده‌ام؟
  • اگر پیشنهاد من قرار است جایگزین یک محصول موجود در بازار شود، رقبای من چگونه واکنش نشان خواهند داد؟
  • برای حفظ امنیت پیشنهاد خود، آیا گرفتن حق ثبت اختراع منطقی است؟ آیا توانایی صبر کردن تا زمان دریافت آن را دارم؟
  • آیا پایگاه مشتری هدف خود را برای مرحله اولیه شناسایی کرده‌ام؟ آیا برنامه‌های مقیاس‌پذیری برای بازارهای بزرگتر آماده دارم؟
  • آیا کانال‌های فروش و توزیع را شناسایی کرده‌ام؟

سوالاتی که به عوامل خارجی می‌پردازند:

  • آیا سرمایه‌گذاری کارآفرینی من با مقررات و قوانین محلی مطابقت دارد؟ اگر در سطح محلی امکان‌پذیر نیست، آیا می‌توانم و باید به منطقه دیگری نقل مکان کنم؟
  • دریافت مجوز یا مجوزهای لازم از مقامات مربوطه چقدر طول می‌کشد؟
  • آیا برنامه‌ای برای به دست آوردن منابع و کارمندان ماهر لازم دارم و آیا ملاحظات هزینه‌ای برای آن انجام داده‌ام؟
  • جدول زمانی تقریبی برای عرضه اولین نمونه اولیه به بازار یا عملیاتی شدن خدمات چیست؟
  • مشتریان اصلی من چه کسانی هستند؟
  • منابع مالی که ممکن است برای بزرگ کردن این کار نیاز به مراجعه به آنها داشته باشم چه کسانی هستند؟ آیا سرمایه‌گذاری من به اندازه کافی خوب است که ذینفعان بالقوه را متقاعد کند؟
  • به چه زیرساخت فنی نیاز دارم؟
  • پس از استقرار کسب‌وکار، آیا بودجه کافی برای به دست آوردن منابع و رساندن آن به سطح بعدی خواهم داشت؟ آیا شرکت‌های بزرگ دیگر از مدل من کپی می‌کنند و عملیات من را از بین می‌برند؟

 

نتیجه گیری:

کارافرین فردی است که یک ایده یا محصول را می‌گیرد و یک کسب‌وکار ایجاد می‌کند، فرآیندی که به عنوان کارآفرینی شناخته می‌شود. ایجاد یک کسب‌وکار به کار و فداکاری زیادی نیاز دارد که همه از عهده آن برنمی‌آیند. کارآفرینان اغلب جوان، افراد با انگیزه بالا و ریسک‌پذیر هستند که دیدگاهی دارند و اغلب برای دستیابی به آن دیدگاه فداکاری زیادی می‌کنند. کارآفرینان وارد بازار می‌شوند زیرا عاشق کاری هستند که انجام می‌دهند، معتقدند محصولشان تأثیر مثبتی خواهد داشت و امیدوارند از تلاش‌های خود سود ببرند. گام‌هایی که کارآفرینان برمی‌دارند به اقتصاد سوخت می‌رساند؛ آنها کسب‌وکارهایی ایجاد می‌کنند که افراد را استخدام می‌نمایند و محصولات و خدماتی تولید می‌کنند که مصرف‌کنندگان امروزه می‌خرند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع کارافرین برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

0 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *