استراتژی بازاریابی کارافرینانه

استراتژی بازاریابی کارافرینانه چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی کارآفرینانه بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی کارافرینانه را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی کارافرینانه خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی کارآفرینانه بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی کارآفرینانه

مدت کمی است که کارآفرینی به عنوان دسته متمایز کسب و کار مورد مطالعه قرار گرفته است. موفقیت شگفت‌انگیز شرکت‌هایی که زمانی کوچک بودند مانند مایکروسافت، ویرجین و دل نشان داده است که کارآفرینی کیک نوع متمایز از کسب و کار با مجموعه ای از مشکلات و مزایای خاص خود است. همانطور که این زمینه به مرور بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، استراتژی های خاصی برای کارآفرینی موفق شروع به ظهور کرده است. چالش اصلی پیش روی کارآفرین، رقابت با شرکت‌های بزرگ‌تر، شناخته‌شده‌تر و مدبرتر است. چگونه یک استارتاپ با پرسنل کم، بودجه محدود، و مشتریان اندک می تواند امیدوار به رقابت با غول های صنعت خود باشد؟ آنها این کار را با تبدیل نقاط ضعف خود به نقاط قوت خود انجام می دهند. شرکت‌های نوپا به دلیل ماهیت خود می‌توانند انعطاف‌پذیرتر و غیرمتعارف‌تر از رقبای اصلی خود باشند.

بازاریابی حوزه ای است که در آن کارآفرینان می توانند هویت منحصر به فردی را برای خود تعریف کنند. به تمام تبلیغات هوشمندانه ای فکر کنید که از موج اول استارت آپ های اینترنتی بیرون آمدند. به عنوان مثال، پتز دات کام (Pets.com) توانست یک عروسک جورابی ساده را به یک سخنگوی رسمی در سطح ملی تبدیل کند. از آنجایی که بازاریابی ابزاری است که برای هر کسب و کاری که مایل به سرمایه گذاری در آن است در دسترس است، یکی از بهترین راه ها برای شرکت های نوظهور است تا تصویر خود را در ذهن مصرف کنندگان تعریف کنند.

 

استراتژی بازاریابی کارافرینانه چیست؟

استراتژی بازاریابی کارآفرینانه کمتر در مورد یک استراتژی بازاریابی واحد است و بیشتر در مورد یک روح بازاریابی است که خود را از شیوه های بازاریابی سنتی متمایز می کند. از بسیاری از اصول اساسی بازاریابی اجتناب می‌کند، زیرا آنها معمولاً برای شرکت‌های بزرگ و معتبر طراحی شده‌اند. بازاریابی کارآفرینانه از مجموعه ابزاری از شیوه های بازاریابی جدید و غیرمتعارف برای کمک به شرکت های نوظهور برای به دست آوردن جایگاهی در بازارهای شلوغ استفاده می کند. بسیاری از استراتژی‌های بازاریابی کارآفرینانه از سر ضرورت زاده می‌شوند. کسب‌وکارهای جدید ممکن است ۱۰، پنج یا فقط یک نفر داشته باشند که روی تلاش‌های بازاریابی خود کار می‌کنند. آنها با بودجه محدود کار می کنند و به کسری از منابعی که رقبای اصلی خود دارند دسترسی دارند. تجملاتی مانند تیم‌های طراحی گرافیک و مشاوران تبلیغاتی اغلب خارج از ابزار استارتاپ‌ها هستند و از آن‌ها می‌خواهند راه‌هایی برای ایجاد حداکثر تأثیر با منابع محدود بیابند.

رایج ترین ویژگی های بازاریابی کارآفرینانه شامل نوآوری، ریسک پذیری و فعال بودن است. کمپین های بازاریابی کارآفرینانه سعی می کنند تا بزرگترین نقاط قوت شرکت را برجسته کنند و در عین حال بر ارزش آنها برای مشتری تأکید کنند. تمرکز بر محصولات نوآورانه یا خدمات مثال زدنی به مشتری راهی برای متمایز شدن از رقبا است. آنها با استفاده از ابزارهای ارزان و در دسترس از جمله ویدئوهای ویروسی، توییت‌ها، صفحات فیس‌بوک و بازاریابی ایمیلی این طرح را ایجاد می‌کنند. همه استراتژی های بازاریابی را می توان تا زمانی در نظر گرفت که نتیجه ای داشته باشند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی چریکی چیست؟

 

استراتژی های بازاریابی برای کارآفرینان

در بازارهای رقابتی، گم شدن در میان ازدحام آسان است. یکی از بزرگترین چالش های کارآفرینان، متمایز شدن از رقبای خود است. بازاریابی به روش های جدید، غیرمعمول یا تهاجمی بهترین راه برای نشان دادن چیزی است که یک کسب و کار را منحصر به فرد می کند. در زیر برخی از استراتژی های بازاریابی که کارآفرینان در گذشته با موفقیت استفاده کرده اند، آورده شده است. یک شرکت می‌تواند تمام تلاش‌های بازاریابی خود را به سمت یک استراتژی هدایت کند یا از چندین مورد در یک زمان استفاده کند.

  • بازاریابی رابطه مند – بر ایجاد پیوند قوی بین برند و مشتری تمرکز دارد.
  • بازاریابی اعزامی – شامل ایجاد بازارها و توسعه محصولات نوآورانه است. شرکت ها به جای پیرو، به عنوان رهبر عمل می کنند.
  • بازاریابی یک به یک – مشتریان به عنوان یک فرد بازاریابی می شوند. تمام تلاش های بازاریابی شخصی سازی شده است.
  • بازاریابی زمان واقعی – از قدرت فناوری برای تعامل با مشتری در زمان واقعی استفاده می کند.
  • بازاریابی ویروسی – پیام‌های بازاریابی را در اینترنت قرار می‌دهد تا بتوانند توسط مشتریان به اشتراک گذاشته و گسترش یابند.
  • بازاریابی دیجیتال – از قدرت ابزارهای اینترنتی مانند ایمیل و شبکه های اجتماعی برای حمایت از تلاش های بازاریابی استفاده می کند.

 

آمیخته استراتژی بازاریابی کارافرینانه

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی کارافرینانه استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی کارآفرینانه به بهترین وجه با انواع شرکت هایی که از آن استفاده می کنند تعریف می شود. ساده ترین راه برای شناسایی تلاش های بازاریابی کارآفرینانه این است که به شرکتی که بازاریابی را انجام می دهد نگاه کنید. استارتاپ ها و شرکت های نوظهور از بازاریابی کارآفرینی برای کمک به تثبیت خود در صنایع نوظهور استفاده می کنند. مهم است که این مشاغل را از مشاغل کوچک متمایز کنیم. در حالی که آنها از کوچک شروع می کنند، هدف آنها رشد سریع و تبدیل شدن به بازیگران اصلی در صنعت خود در سریع ترین زمان ممکن است. این به شدت با یک رستوران یا ماشین‌فروشی متفاوت است که ممکن است برای همیشه کوچک بماند. رشد هدف اولیه کارآفرینی است و بازاریابی ابزار اولیه رشد است. ( به بازاریابی اعزامی مراجعه کنید)

استراتژی های بازاریابی مورد استفاده توسط کسب و کارهای نوظهور منحصر به آنها نیست. در واقع، بسیاری از شرکت های بزرگ از برخی از استراتژی های مشابه استفاده می کنند. نایک و برگر کینگ هر دو از بازاریابی ویروسی به خوبی استفاده کرده اند. کسب‌وکارهای بزرگ از این استراتژی‌ها برای استفاده از فرصت ها برای رشد برند خود و دستیابی به مشتریان جدید استفاده می کنند. از سوی دیگر، کارآفرینان از روی ناچاری از این استراتژی‌ها استفاده می‌کنند، زیرا اغلب منابع محدودی دارند و برای رقابت با شرکت‌های بزرگ‌تر نیاز به خلاقیت دارند.

زاپوس دات کام (Zappos.com)، یک فروشگاه اینترنتی کفش است که توانست با ارائه بازپرداخت رایگان و آسان، خرید آنلاین کفش را رایج کند. آنها با برجسته کردن این خدمات نوآورانه در بازاریابی خود، توانستند به مشتریانی که در مورد خرید کفشی که نمی‌توانستند امتحان کنند مطمئن نبودند، اطمینان دهند. آنها اکنون سالانه میلیون ها دلار کفش می فروشند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی اخلاقی چیست؟

 

کامپیوترهای دل: مطالعه موردی در استراتژی بازاریابی کارافرینانه

در سال ۱۹۸۴، یک دانشجو به نام مایکل دل تصمیم گرفت یک شرکت کامپیوتری تاسیس کند. امروزه یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین شرکت های کامپیوتری در جهان است. در زیر برخی از مراحلی که دل در اولین مراحل خود برای جلب توجه در بازار کامپیوتر انجام داد، آورده شده است.

  • مشتریان خود را تعریف کنید – دل خیلی زود متوجه شد که در بازار برای کامپیوترهای کسب وکاری سفارشی شده حفره ای وجود دارد. اولین محصولات آنها برای شرکت های بزرگ و متوسط به بازار عرضه شد که به دنبال خرید همزمان کامپیوترهای زیادی بودند. تنها در اواخر دهه ۹۰ بود که آنها شروع به تمرکز بر رایانه های شخصی برای دانش آموزان و خانواده ها کردند.
  • چیز جدیدی را ارائه دهید – در اوایل دهه ۸۰، رایانه ها عمدتاً از طریق فروشگاه های خرده فروشی خرید و فروش می شدند. دل گامی رادیکال در آن زمان برای فروش مستقیم به مصرف کنندگان برداشت و واسطه خرده فروشی را حذف کرد. این امر باعث شد تا مشتریان تجاری سفارش های بزرگ را سفارش دهند و هر رایانه ای را که خریداری کرده اند سفارشی کنند.
  • به جایی بروید که مشتریان هستند – دل در نمایشگاه‌های الکترونیک، مجلات کسب وکاری و سایر راه‌هایی که افسران فناوری شرکت‌ها دنبال می‌کردند، بازاریابی می‌کرد. پیام‌های تبلیغاتی روش‌هایی را که رایانه‌های دل برای مشتریان کسب وکار بهینه می‌شدند برجسته می‌کرد.
  • ارائه خدمات استثنایی – دل پشتیبانی فنی ۲۴ ساعته را به همه مشتریان خود ارائه می دهد. این یک خدمات ارزشمند برای مشتریانی بود که تازه شروع به ادغام رایانه در کسب وکار خود کرده بودند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی موبایلی چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی کارافرینانه چگونه است؟

برنامه های بازاریابی تنها زمانی می توانند توسعه یابند که یک شرکت چندین جنبه را در مورد مدل کسب و کار خود تعیین کند. آنها باید ماموریت اصلی شرکت را درک کنند، مشتریانی که آنها را هدف قرار خواهند داد و رقبای آنها چه کسانی هستند. انجام یک خود تحلیلی دقیق می تواند به کسب و کارهای نوظهور کمک کند تا جایگاه خود را در بازار مشخص کنند و اهداف واقع بینانه تعیین کنند. نوع کسب و کاری که یک استارتاپ برای آن تلاش می کند نیز بر تصمیمات بازاریابی آن تأثیر می گذارد. اگر شرکتی تصمیم بگیرد که برای مشتریان کسب وکاری حرفه ای بازاریابی کند، احتمالاً از ویدیوهای ویروسی خنده دار در یوتیوب استفاده نخواهد کرد.

جزئیات طرح تا حد زیادی به استراتژی بازاریابی خاصی که یک شرکت انتخاب می کند بستگی دارد. استراتژی های بازاریابی رابطه مند به طور قابل توجهی با بازاریابی ویروسی متفاوت است (همچنین به بازاریابی رابطه مند مراجعه کنید). مهم است که تعریف کنید بر روی کدام نوع بازاریابی تمرکز کنید و سپس تمام تلاش ها را در آن زمینه متمرکز کنید. یک برنامه بازاریابی جامع به شرکت ها کمک می کند تا با تجدیدنظر در استراتژی های خود، این تمرکز را حفظ کنند. بیشتر برنامه‌های بازاریابی بیش از یک سال زمان را پوشش نمی‌دهند، زیرا استارت‌آپ‌ها با چنین شرایط نامطمئنی مواجه هستند، که از کسب‌وکارها می‌خواهد انعطاف‌پذیر بوده و برای تغییرات سریع باز باشند.

برنامه‌های بازاریابی کارآفرینانه بر پایه ورودی‌های هر جنبه‌ای از شرکت – از تولید، تا امور مالی و پرسنل استوار است. برای موفقیت، استارت‌آپ‌ها باید به شیوه‌ای هماهنگ کار کنند تا از منابع خود تا حد امکان به شکل کارآمدی استفاده کنند. تصمیمات بازاریابی باید منعکس کننده شرایط دنیای واقعی پیش روی شرکت باشد. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی طرح بازاریابی باید منعکس کننده اهداف شرکت باشد. این اهداف می توانند از حداکثر کردن سود، دستیابی به گسترده ترین پایگاه مشتری تا بازتعریف یک بازار خاص متغیر باشند. هر هدف به استراتژی بازاریابی متفاوتی نیاز دارد و با شرایط متفاوتی ارزیابی می شود. شرکت های نوظهور باید اهداف کمی را برای خود تعیین کنند و سپس در صورت عدم تحقق آن اهداف، استراتژی های خود را تجدید نظر کنند. در غیر این صورت، رشد غیرممکن است.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی داخلی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی کارافرینانه باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی کارافرینانه باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی کارافرینانه آورده شده است.

مدیر محصول

مدیران محصول بیشتر در مشاغلی که چندین محصول خرده فروشی ارائه می دهند، رایج هستند. آنها مسئول توسعه محصولات جدید و موجود بر اساس تحقیقات بازار و اهداف شرکت هستند. مدیران محصول از نزدیک با متخصصان بازاریابی همکاری خواهند کرد تا پیشنهادات شرکت را با موقعیت بازار خود هماهنگ کنند. در حالی که به صراحت یک موقعیت بازاریابی نیست، مدیران محصول بسیار نگران این هستند که چه چیزی بفروشد و چگونه آن را به بهترین نحو بفروشند.

برنامه ریز استراتژیک

برنامه ریزان استراتژیک استراتژی های شرکتی را برای افزایش رشد و سودآوری توسعه می دهند. بیشتر کارآفرینان از یک برنامه ریز استراتژیک استفاده می کنند تا به آنها کمک کند که از کسب و کارهای کوچک به بزرگ تبدیل شوند. برنامه ریزان در مورد تعدادی از تصمیمات کسب وکاری، از جمله تلاش های بازاریابی، تصمیم می گیرند. آنها خودشان تبلیغات ایجاد نمی کنند، بلکه فرصت ها و روش های جدیدی را برای بازاریابی شناسایی می کنند.

مدیر بازاریابی

مدیران بازاریابی مسئول نظارت بر هر جنبه ای از فرآیند بازاریابی هستند. در محیط‌های کارآفرینی، ممکن است مسئولیت تیم‌های کوچک را بر عهده بگیرند یا خودشان مسئولیت بازاریابی را بر عهده بگیرند. وظایف آنها شامل انجام تحقیقات بازار، تأیید تصاویر و متن، و مذاکره در مورد نرخ فضای تبلیغاتی است. آنها همچنین نقش محوری در توسعه برنامه های بازاریابی خواهند داشت.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کارافرینانه برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

2 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *