اخلاق سازمانی و اخلاق در سازمان چگونه است؟

اخلاق سازمانی چیست و اخلاق در سازمان ها چطور تعریف می‌شوند؟

در این مقاله به موضوع اخلاق در سازمان خواهیم پرداخت و مفهوم اخلاق سازمانی (Organizational ethics) را مرور می‌کنیم. اخلاق مفهومی است که بیش از هر زمان دیگری در سازمان ها حائز اهمیت شده است و از همین رو باید بدان توجه ویژه ای داشت تا بتوان موضوعات چالشی را به سادگی حل نمود. امروزه محققان بر این باورند که اخلاق در سازمان می تواند به سودآوری سازمان و شکست و کار کمک نماید و مزیت های بیشماری برای آنها رقم بزند. مبانی اخلاق در سازمان میتواند همه ارکان در سازمان را با یکدیگر همسو و هم راستا نماید و آنها در رسیدن به اهداف برنامه ریزی شده، یاری نماید.

مقدمه ای بر اخلاق در سازمان

اخلاق در سازمان از سالهای آغازین دهه ۱۹۹۰ میلادی نظر بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است. پس از انقلاب صنعتی، اکثر سازمانهای تجاری و صنعتی با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی، به تدریج، به کسب منافع بیشتر خود می اندیشیدند و با مشتریان، سهامداران، عرضه کنندگان مواد اولیه، اعتباردهندگان و نیز با جوامع محلی و جهانی و محیط زیست سر ستیز داشتند، در صورتی که با شروع دهه ۹۰ تجدیدنظر در رفتارهای سازمانی و پرداختن به رعایت اصول اخلاقی، ولو در حرف و سخن، مورد توجه و عنایت مدیران سازمانهای بازرگانی و صنعتی قرار گرفت.

آنچه در این نوشتار آمده، تحلیلی از رعایت اصول اخلاقی در این گونه سازمانها و تسری آن به شرکتهای چند ملیتی و ارتباطات جهانی از طریق شبکه های اطلاع رسانی است. واژه های کلیدی: اخلاق، کسب و کار، اصول اخلاقی، مسئولیتهای اجتماعی.

تعریف اخلاق چیست؟

اخلاق، عبارت از تشخیص فضایل از رذایل یا به عبارت دیگر، تمیز «درست»، «شایسته» و «عادلانه» از «نادرست»، «ناشایست» و «غیرعادلانه» است. این تشخیص، در پرتو تمیز وجه افتراق حسن و قبح به وسیله عقل آدمی حاصل می شود و فضایل به خاطر نیکی و شایستگی مورد قبول فرد و جامعه قرار می گیرد و این دو (فرد و جامعه)، خود را به زیور، زیبایی و جمال اخلاق می آرایند.

تعریف اخلاق از نظر کانت

کانت فیلسوف المانی عقیده دارد: فعل اخلاقی، فعلی است که از هر قید و شرط و غرضی به دور و منزه باشد و هیچ منظوری جز جنبه تکلیفی از انجام آن، در کار نباشد، و انسان آن را فقط به حکم وظیفه انجام دهد.

تعریف اخلاق نظر استاد مطهری

استاد شهید مرتضی مطهری با در نظر گرفتن نظریه های مختلف، اخلاق را چنین تعریف می کند: «… فعل اخلاقی، آن فعلی است که هدف از آن، منافع مادی و فردی نباشد»، خواه انسان آن را به خاطر احساسات نوعدوستی انجام دهد، خواه به خاطر زیبایی فعل، خواه به خاطر زیبایی روح خود، خواه به خاطر استقلال روح و عقل خویش، و خواه به خاطر هوشیاری. همه این نظریه ها زمانی بارور می شود که اعتقاد به خدا و عمل الهی در کار باشد.

اخلاق کسب و کار و اخلاق سازمانی چطور در پیشبرد اهداف تأثیرگذار هستند؟

تعریف اصول اخلاقی چیست؟

رعایت اصول اخلاقی یعنی احترام به کار و فرهنگ، یاری و همکاری متقابل، وفای به عهد، حرمت سالخوردگان، مراقبت از کودکان، عشق به میهن، سرزنش بدی و شرارت، نکوهش بیدادگری و ظلم… و نظایر آنها از جمله معیارها و موازین اخلاقی هستند که از موازین اخلاقی دیگر مانند مردانگی، ثبات شخصیت، صمیمیت، و امثال آنها جدا نیستند. در این معیارها، نیاز آدمی به انصاف، درستکاری، حسن همجواری و وفای به عهد با مهمترین جنبه های زندگی جامعه در هم می آمیزد و روابط کلی اجتماعی را به وجود می آورد. بنابراین، می توان گفت: رعایت اصول اخلاقی در جامعه، بخشی از زندگی معنوی جامعه است که به عنوان یک هستی مستقل به صورت اراده جامعه، سنتها، آداب و رسوم، رفتارهای اخلاق در کسب و کار – اجتماعی، عادتها و ماده های قانونی، تکیه گاه همگان می شود و شرایطی را به وجود می آورد که شخص را به محدودیت، جهت گیری و اطاعت وا می دارد.

با توجه به موارد فوق مشخص می شود که بین «اخلاق» و «رعایت اصول اخلاقی» تمایز و تفاوت وجود دارد: «اخلاق» نظام اعتقادات و باورها را در بر می گیرد، در صورتی که «رعایت اصول اخلاقی» به آن معیارهای اخلاقی اطلاق می شود که مردم براساس آنها در روابط خود با دیگران مورد قضاوت قرار می گیرند. اگر شخص معتقد باشد که نباید در اتاقهای پر جمعیت یا در سالنهای عمومی سیگار بکشد و این باور او از مضرات مصرف توتون با توصیه دانشمندان به دست آمده باشد پذیرش این نوع یافته ها «اخلاق» او در آن موقعیت تلقی می شود. در صورتی که هرگاه شخص این باور را داشته باشد ولی اقدام به مصرف دخانیات کند و رفتار او اثر ناخوشایندی بر دیگران القاء کند بر «اصول اخلاقی» پشت پا زده است.

بیشتر بخوانید: تعریف دقیق راهبرد و مدیریت راهبردی چیست؟

اکنون این مسأله به ذهن خطور می کند: اگر از شخصی تک و تنها، مثلا در صحرا، رفتاری کودکانه و سبک با موهن و احمقانه سرزند، آیا بر اصول اخلاقی پشت پا زده است؟ پاسخ این است: از آنجا که رفتار وی موجب ناراحتی و اضطراب دیگران نشده، نمی توان گفت که عمل غیراخلاقی از وی سرزده است، مگر آنکه رفتار او موجب هدر دادن آب با منابع دیگری شود که مورد نیاز مسافران بعدی باشد.

اصول اخلاقی از کجا نشات می گیرند؟

اصول اخلاقی از هنجارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی نشأت می گیرند و از این رو بر اعتقادات مذهبی و ارزشهای جامعه مبتنی هستند. این ارزشها، معیارهایی ارائه می دهند که در رفتارهایمان در قبال جامعه آنها را راهنمای خود قرار می دهیم. از آنجا که هریک از ما بر پایه نوعی نظام ارزشی خاص خود عمل می کنیم این احتمال پدید می آید که رفتار ما باید با رفتار دیگران، فرق داشته باشد ولی این امر معمولا روی نمی دهد؛ زیرا، زندگی اجتماعی، ما را وادار می کند که نظام ارزشی خود را با نظام ارزشی رایج در جامعه هماهنگ و همسو سازیم و در مراودات اجتماعی با دیگران همکاری و مشارکت نماییم و نقطه نظرها و احساسات خود را طوری به کار گیریم که با دیگران به توافق برسیم تا بتوانیم در جامعه کار و زندگی کنیم.

اخلاق و اصول اخلاقی ریشه در تاریخ تشکیل و ادامه حیات جامعه دارد؛ زیرا، هنجارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی در بطن جامعه شکل می گیرند و خود را در مراودات اجتماعی و اقتصادی نشان می دهند. قبل از انقلاب صنعتی، فعالیتهای اقتصادی جزئی از تارو پود فعالیتهای اجتماعی محسوب می شد و قید و بندهای اجتماعی و فرهنگی، یکسان و همنواخت بر فعالیتهای اقتصادی حاکم بودند و آن را بشدت تحت تأثیر قرار می دادند.

انواع اخلاق در سازمان‬ کدام است؟

موضوع اخلاق در سازمان نشان­دهنده ارزش­ها و باورهای آن سازمان و در مجموع گویای فرهنگ سازمانی حاکم بر آن است.ت وجه به اخلاق در محیط کار منافع بسیار زیادی برای رهبران و مدیران عالی سازمان دارد؛ اعم از منافع عملکردی و منافع اخلاقی. این مطلب بخصوص در عصر حاضر که مدیران با ارزشهای بسیار متنوعی در محیط کار سروکار دارند صادق است. در این بخش سعی شده است تا تعدادی از انواع اخلاق در سازمانها تشریح گردد. در ادامه به بیان هر یک از انواع اخلاق در سازمان خواهیم پرداخت:

تعریف اخلاق ­کار چیست؟

منظور از مفهوم اخلاق­ کار، این است که نیروهای کاری بر دو دسته اند؛ بعضی تمایل فراوان به فعالیت، تلاش و کوشش دارند و سکون و آرامش را پسندیده نمی دانند و فضایل اخلاقی آنان در کارهایشان شکوفا میگردد. برعکس، گروهی هم تمایل به کار و مجاهدت ندارند و تنها با نیروهای جبری و فشارهای بیرونی باید آنان را به کار وادار کرد. البته از اخلاق نیک، آن است که انسان فعال باشد و محصول فعالیت او برای همنوعانش مفید و ثمربخش واقع شود. هر کس با انجام کاری که قابلیت و توانایی آن را در خود احساس میکند، به جامعه انسانی خدمت میکند و در جهت رفع مشکلات جامعه یا برای ارتقای ابعاد گوناگون آن باید سعی و تلاش پیگیر و مستمر داشته باشد.

تعریف اخلاق اداری چیست؟

عدم توجه به خواسته­ های عمومی و فساد در نظام اداری، مشروعیت و کارآمدی دولت­ها را در بلند مدت تهدید می­کند؛ عامل شکست سازمان­ها در محیط است و ادامه حیات و بقای آنان را با مشکل مواجه میسازد. بنابراین توجه به بحث اخلاق اداری در درجه اولویت و اهمیت برای سازمانها قرار دارد. صاحب­ نظران تعاریف بسیاری را در زمینه اخلاق اداری مطرح کرده­اند، امّا نکته قابل توجه این است که آیا تعریف واحدی از این مقوله می­توان ارائه نمود؟ پاسخ این سؤال منفی است امّا میتوان اذعان داشت که اصول کلی اخلاق اداری مشابه هم هستند.

بیشتر بخوانید: حاکمیت شرکتی چیست؟

اخلاق اکنون به صورت منشور (کد) های اخلاقی سازمان و قوانین رفتار حرفهای مشاغل پا به درون سازمانها نهاده است. اخلاق اداری به نهضتی اصلاح گرایانه در مدیریت دولتی تبدیل شده است که به مطالعه و شناسایی قواعد و ضوابط رفتار انسان اداری و موضوع هایی چون: تدوین منشور اخلاقی، قوانین (استانداردهای) رفتاری، آموزش اخلاقیات، مدیریت اخلاقی، تصمیم گیری اخلاقی، فرهنگ و جو اخلاقی و زیرساخت اخلاقی میپردازد. «کدهای اخلاقی» یک راهنمای عملی برای کلیه ی تصمیم گیران در سطوح گوناگون سازمان است و به آنان کمک میکند تا بدانند در موقعیت هایی که در آنها ارزش های متضاد بروز می کنند، از خود بایست چه عکس العملی را نشان دهند. برخی از مهمترین ارزشهای اخلاقی مطرح در اخلاق اداری شامل: صداقت، درستکاری، انصاف، پاسخگویی، کارآمدی، کوشش و پشتکار، قضاوت درست، کیفیت، رعایت بی طرفی، عدالت، رفتار مطابق قانون، تخصص گرایی، شایسته سالاری در استخدام ها و ارتقاءها، تعهد، وفاداری به مافوق، مشارکت و رفتار تیمی، ترجیح منافع جمعی به منافع شخصی، رازداری و امانتداری می باشد.

اصلی ترین عوامل اخلاق سازمانی و اخلاق در سازمان و شرکتها کدام اند

تعریف اخلاق کسب و کار چیست؟

اخلاق تجاری به عنوان یک مفهوم علمی در غرب از نیمه دوم قرن بیستم ظهور نموده است.نفوذ روزافزون شرکت های چندملیتی و فراملی در سطح جهان باعث تقویت نقش حیاتی اخلاق تجاری در مشارکت حکومت­ها شده است.

اخلاق بازار یا اخلاق بازرگانی و کسب و کار را مجموعه معیارها، استانداردها، سنت­ها و قواعدی می­توان دانست که هدایت کسب و کار را به عهده دارند. ضمناً اخلاق بنگاه ­ها با مسئولیت اجتماعی آنان ارتباط دارد، امّا کاملاً بر آن منطبق نمی­ باشد؛ زیرا مسئولیت اجتماعی بازاریان، انواع وظایف اقتصادی، قانونی و اخلاقی­ ای را شامل می­ شود، که آنها نسبت به جامعه به عهده دارند. مبنای اخلاق کسب و کار استفاده از قواعد اخلاقی در تجارت است. بنابراین اخلاق کسب و کار به رعایت اصول و هنجارهای اخلاقی در فعالیت­ های تجاری ارتباط دارد.

بحث اخلاق کسب و کار و مسئولیت اجتماعی در دهه­ های اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان و تجار قرار گرفته است، به علاوه، رعایت اخلاق و حفظ ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی درآمده است که در بیشتر سازمانها مورد توجه قرار میگیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاست های رسمی و فرهنگ های غیررسمی سازمانها درآمده است. به طور کلی میتوان اخلاق را مطالعه و بررسی معیارها و قواعدی دانست که راهنمای عمل افراد و گروه ها در انجام امور قابل قبول میباشد. زمانی که معیارها با کسب و کار پیوند می خورند برخی ملازمات پیدا میکند؛ یکی این است که سازمانها به دنبال سود خواهند بود و دیگری لزوم ایجاد نوعی توازن بین نیازها و مصالح جامعه و خواست های مؤسسات می باشد، اینجاست که نقش اخلاق می تواند کارساز باشد.

تعریف اخلاق سازمانی چیست؟

مقوله اخلاق سازمانی در جوامع توسعه­ یافته طی یک و نیم قرن گذشته به عنوان بخشی از علم مدیریت به مرور نهادینه شده است. در شکل­ گیری اخلاق سازمانی سه دسته عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی دخیل هستند. عوامل فردی شامل اخلاق شخصی، خودشناسی و خودکنترلی که به عنوان خمیرمایه اصلی زمینه های شکل ­گیری مدیریت اخلاقی در سازمان می­ باشد. عوامل سازمانی شامل ضوابط و مقررات سازمانی، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی که مدیریت اخلاقی را نهادینه می­کند و عوامل فراسازمانی شامل دولت، شرایط اقتصادی، محیط­کاری و محیط­های بین­المللی می­باشد که موجب جهت­گیری مدیریت اخلاقی شده و نهایتاً مدیریت اخلاقی را در سازمان کاربردی و عملی می­کند.

بحث اخلاق سازمانی چه در سطح فرد و چه در سطح سازمان، توجه پژوهشگران مختلف را در چهار دهه گذشته به خود جلب کرده؛ که از آن به عنوان یک چالش اساسی فراروی سازمان­های مختلف در سطح جهان یاد می­کنند. بنابراین اخلاق سازمانی را می­توان توصیف رفتار سازمانی بیان نمود که چالش­های سازمانی را از طریق بازخور مشارکتی حل می­کند. از طرف دیگر، اخلاق سازمانی بایستی مطابق با سه الگو اخلاق (منفعت گرایی، حقوق وعدالت) باشند، یعنی منفعت وعدالت را درمورد افراد به کار گیرد.

امروزه بحث اخلاقیات در کار، توجه زیادی را به خود جلب نموده است و محققان و نویسندگان زیادی بحث اخلاق سازمانی و اصول اخلاقی را به عنوان ابزار ارتقای محیط اخلاقی در سازمانها ضروری دانسته اند. اخلاق سازمانی ضعیف بر نگرش افراد نسبت به شغل، سازمان و مدیران مؤثر بوده و می تواند بر عملکرد فردی، گروهی و سازمانی اثر بگذارد. سازمانها برای نهادینه سازی اخلاقیات در اعضای سازمان خود ابتدا باید وضعیت موجود اخلاق سازمانی یعنی اینکه کارکنان دارای چه تصورات، ارزشها و باورهایی هستند، شناسایی کنند. در این خصوص یکی از الگوهای بسیار مهمی که ارائه شده، الگوی دایره اخلاق است.

نقش ادیان و مذاهب در توجیه اصول اخلاقی چیست؟

در این بین نقش ادیان هم که خاستگاه هنجارهاست شایان اهمیت است. اولین اصول اخلاقی که روابط میان افراد را مد نظر قرار می داد، ده فرمان حضرت موسی (ع) بود و بعد از آن می توان از «قاعده زرین» در انجیل نام برد که به روابط میان فرد و جامعه تکیه دارد و توجه می کند که شخص باید با دیگران طوری رفتار کند که میل دارد با او رفتار کنند. دین بودایی هم دیدگاه درست، قصد درست، گفتار درست، رفتار درست زندگی درست، تلاش درست، فکر درست، و تمرکز درست را توصیه می کند که به عنوان ۸ روش برای راهنمای رفتار در جامعه به کار می روند.

دین مبین اسلام، چه از طریق آیات و چه با احادیث خود به رعایت اصول اخلاقی تأکید می ورزد و در همه امور عدالت را نشانه کاربرد چالشهای اخلاقی فرد به شمار می آورد. و در آیه ۸ سوره مائده می فرماید:

«یا ایها الذین آمنواکونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لایجر منکم شنئان قوم على الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى و اتقوالله ان الله خبیر بما تعملون» ای اهل ایمان در راه خدا پایدار و استوار بوده و (بر سایر ملل عالم) شما گواه عدالت و راستی و درستی باشید و البته شما را نباید عداوت گروهی برآن بدارد که از طریق عدل بیرون روید عدالت کنید که عدل به تقوا نزدیکتر از هر عمل است و از خدا بترسید که خدا البته به هرچه می کنید آگاهست.

یا در آیه ۳۷ سوره نور، کسب و تجارت را حرفه مردان پاک می شمارد و می فرماید:

رجال لا تلهیهم تجاره ولا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والابصار» (پاک مردانی که هیچ کسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز با داشته و زکوه فقیران را می دهند و از روزی که دل و دیده ها در آن روز حیران و مضطرب است ترسان و هراسانند)

و یا در سوره المطففین، افرادی را که در کیل و وزن به مردم کم می دهند، نکوهش کرده و آنان را به عذاب الهی در روز قیامت آگاهی می دهد تا بدین وسیله، تهذیب نفس و عدالت و درستکاری را به ارباب حرف و کسب و کار گوشزد نموده، در صورت اطاعت از امر خداوند به بهشت موعود رهنمون سازد.

سازمان‌هایی با هدف سودجویی

در قرن بیستم با گسترش سازمانها، کسب و کار نیز در قالب سازمانهای کوچک و بزرگ وارد شد و شکل شرکتهای صنعتی و بازرگانی به خود گرفت در این زمان بود که ارزشهای مادی و اهداف صرف اقتصادی، خود را بر صنعت و تجارت مسلط کرد و کارآیی بالا و کسب سود بیشتر هدف سازمان گردید و رعایت اصول اخلاقی و پاسداری از ارزشهای اخلاقی تقریبا به ورطه فراموشی سپرده شد و سودجویی محض، داد و ستد عادلانه سنتی را تحت الشعاع خود قرار داد.

دولت‌ها، در جلب اعتماد عمومی

در این میان، سازمانهای دولتی که به عنوان بازوی حکومت به کار و فعالیت می پرداختند به سبب اجرای قوانین مصوب مجلس یا هیأت قانونگذاران، آشکارا نمی توانستند اصول اخلاقی را نادیده بگیرند و از آنجا که وظیفه اصلی و مسئولیت عمده دولت ها ایجاد محیط توأم با عدالت، صراحت و اعتماد است، مقامات دولتی مجبور بودند با استفاده از قدرت تفویض شده به آنان، در بلند مدت، اعتماد عمومی را جلب کنند تا فعالیتهای اقتصادی، با شکست و رکود مواجه نشوند؛ زیرا، هیچ فعالیت اقتصادی بدون اعتماد کامل به قوانین و اجرای صحیح آنها نتیجه مطلوب نمی بخشد، از این رو، دولتها، بخصوص در سالهای اخیر، توجه خود را به رعایت اصول اخلاقی معطوف داشته، خود را ملزم به اجرای آن می دانند.

سازمانهایی با اهداف کمک رسانی

برخی سازمانهای غیردولتی در انواع گوناگون، (مانند بانک جهانی، اتاق بازرگانی بین المللی، شورای تجارت جهانی برای توسعه پایدار) بعضی فعال در سطح محلی و منطقه ای، بعضی در سطح کشوری، و برخی دیگر در طیف وسیع و گسترده بین المللی، با منابع و سرمایه های عظیم و چندین دهه تجربه که در زمینه مهارتها و فعالیت کاری خود دارند و عملیات خود را در یک یا چند مورد خاص متمرکز کرده با ویژگی کمک رسانی و امداد، به تسکین آلام مردم رنج دیده، حفظ محیط زیست و کاهش آثار مخرب فن آوری ساخت دست بشر بر محیط طبیعی و به حمایت و تقویت تجارت بین المللی می پردازند و نیز به خاطر شرایط ظاهری خاص خود و به سبب فعالیتشان در زمینه های انسانی، ناگزیر به رعایت ارزشهای اخلاقی هستند و اصولا، هستی نمادین آنها مبتنی بر حفظ مسئولیت های اجتماعی در سراسر جهان است. از این رو، در این نوشته، نسبت به جایگاه و پایگاه آنها در باره رعایت اصول و ارزشهای اخلاقی حرفی به میان نمی آید اگر چه ممکن است برخی از آنها در درازمدت و به صورت کاملا نامرئی و مکارانه، برخی از اهداف پنهانی استعماری را نیز دنبال کرده باشند!

اصول اخلاقی از دیدگاه سازمانی

مراد از رعایت اصول اخلاقی در سازمانهای تجاری و صنعتی اتخاذ تصمیمهای مدیریتی است که بتواند میان عملکرد اقتصادی سازمان اعم از درآمدها، هزینه ها، سودها، سهم سهامداران و عملکرد اجتماعی آنان اعم از تعهدات در قبال کارکنان، مشتریان، اعتباردهندگان، عرضه کنندگان، توزیع کنندگان و کل اعضای جامعه و نیز محیط زیست آشتی ایجاد کند و حساسیتهای جامعه، ارزشها و هنجارهای آن را مد نظر قرار داده و آنها را در فرهنگ سازمانی خود جای دهد. برای مثال: آلوده کردن آب رودخانه، اگر منع قانونی هم نداشته باشد، اخلاق عمل ناشایستی است که سازمانها باید از آن امتناع کنند و احساسات جامعه را علیه خود نشورانند.

مسئولیت اجتماعی سازمانها چگونه تعریف می شود؟

اتخاذ هرگونه تصمیمی، موجب به وجود آمدن مسئولیت اجتماعی برای سازمان می شود؛ بدین معنی که، چون سازمانها تأثیر عمده ای بر نظام اجتماعی دارند به ناچار، چگونگی فعالیت آنها نیز باید به گونه ای باشد که در آن زیانی به جامعه نرسد، و در صورت رسیدن زیان، ملزم به جبران آن باشند، از قوانین اطاعت کنند، به محیط زیست حرمت قایل شوند، بر تأثیر فعالیت خود بر جامعه محلی، صنعت، سهامداران، و در کل به مردم بیندیشند و رفتار خود را از یکسو با مسائل کلان سازمان و از سوی دیگر با هنجارهای اجتماعی هماهنگ سازند.

چرا مدیران در برابر اصول اخلاقی مقاومت می‌کنند؟

متأسفانه، اکثر مدیران سازمانها از بار مسئولیت اجتماعی شانه خالی میکنند، جنگلها را از بین می برند، برای تولید سلاح و فروش آن در راهروهای مجلس قانونگذاری اعمال نفوذ می کنند، با استفاده از مواد شیمیایی و روغنهای صنعتی به تهیه فرآورده های غذایی می پردازند، برای کسب سهم بازار بیشتر به رشوه دهی، رشوه خواری، تبانی و نظایر آنها تن می دهند در شیر خشک مصرفی کودکان کشورهای جهان سوم، موادی اضافه می کنند تا از رشد هوشی آنها ممانعت به عمل آورند، به آلوده کردن رودخانه ها، دریاها و اقیانوسها ادامه می دهند، به خاطر هزینه کمتر، فیلتری برای تصفیه آلودگی های کارخانه خود در نزدیکی آبادیها به کار نمی گیرند و محیط زیست و زندگی انسانها را به خطر می اندازد.

سطوح درک مسئولیت اجتماعی

محققان چارچوب ساده ای برای درک سطوح مسئولیت اجتماعی ارائه می دهند. این چارچوب دارای سه سطح است. شرکتهایی که می خواهند در فعالیت خود مسؤولیت اجتماعی را سرمشق خود قرار دهند ملزم به رعایت آن می باشند. سه سطح این چارچوب عبارتند از:

تعهد اجتماعی: در این سطح، شرکت از منافع خود برای پیشبرد امور به جامعه کمک می کند. دست کم، از قوانین اطاعت می کند و در نشر اطلاعات اندکی مشارکت می جوید.

مسئولیت اجتماعی: شرکت تلاش می کند هنجارهای اجتماعی را رعایت کرده بدون جنجال و فقط به علل مقرر به جامعه کمک کند و برای ارزیابی تلاشهایش باز و شفاف عمل نماید و نیز میل دارد در اطلاعات سهیم باشد.

پاسخگویی اجتماعی: شرکت میل دارد نسبت به فعالیتهای اجتماعی خود مورد ارزیابی همگان قرار گیرد و به موارد بحث انگیز کمک کند و در تلاش خود برای مسؤولیت اجتماعی فعال باشد و میل دارد در اطلاع رسانی سهم بیشتری داشته باشد.

اخلاق سازمانی در شرکتها و ساازمان های مادر تخصصی

موانع پذیرش اصول اخلاقی در سازمان چیست؟

سه مانع عمده موجب می شود بسیاری از مدیران سازمانها از توجه به شرایط به روش عاقلانه و بی طرف خودداری کنند. این سه مانع عبارتند از خودخواهی روانی، خودخواهی اخلاقی و نسبی انگاری اخلاق که در ادامه هر یک از آنها را تعریف خواهیم نمود.

خودخواهی روانی چیست؟

طبق این نظریه، فطرت انسانی به گونه ای است که منافع شخصی خود را دنبال می کند. اگر گاهی به خواسته های دیگران وقعی می نهد فقط به آن دلیل است که از انجام آن کار نفعی عایدش خواهد شد. این مانع، شخص را از نگاه منطقی و خردمندانه به شرایط کسب و کار باز می دارد و در نظر او نفع اخلاق در سازمان و کسب و کار . شخصی را بر منافع اجتماعی مقدم می دارد.

خودخواهی اخلاقی چیست؟

اگر نظریه خودخواهی روانی بدین معنی است که از حیث زیستی به انجام کارهایی مبادرت می ورزیم که منافع شخصی ما را تأمین کند، نظریه خودخواهی اخلاقی بدین مفهوم است: اگر چه انسانها قادرند بدون خودخواهی عمل کنند، با وجود این، همواره به نحوی عمل میکنند که منافعی را برای خود منظور نمایند. بنابراین، نظریه فوق، نظریه هنجارگذار است و از مردم می خواهد وقتی با مفصل اخلاقی مواجه می شوند با به کارگیری استدلال و رعایت بی طرفی تصمیمی اتخاذ کنند که منافع انسانها مدنظر قرار گیرد.

نسبی انگاری اخلاق چیست؟

نسبی انگاری اخلاق بر این نظریه مبتنی است که اخلاق از امور اعتباری و نسبی است و برای صداقت اخلاقی عمومیتی نیست پس اصول اخلاقی در محدوده فرهنگی تعریف می شوند که در آن شکل می گیرند. بنابراین صاحبان کسب و کار باید تصمیمات اخلاقی خود را با در نظر گرفتن محیطی اتخاذ کنند که در آن فعالیت می کنند. این نظریه در سطح فردی هم کاربرد دارد زیرا اخلاق یک مورد شخصی است که بر احساسات فردی همان شخص استوار است.

سه نظریه برای از بین بردن تعارض ها

مدیران شایسته سازمانها و اداره کنندگان دوراندیش کسب و کارها برای از بین بردن تعارض میان عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی منطقه عملیاتی، تصمیمات خود را بر سه نظریه به شرح زیر مبتنی می سازند.

نظریه سوداگرایانه در اخلاق سازمانی چیست؟

طبق این نظریه کلاسیک، مدیران سازمانهای صنعتی و خدماتی باید شادی و شعف تمام افرادی را که از تصمیم اخلاقی آنان منتفع می شوند به طور مساوی و یکسان در نظر بگیرند، اصول اخلاقی و حفظ بی طرفی را رعایت کنند و اثر تصمیمات خود را بر افراد و سازمانهای پیرامون خود مورد ارزیابی قرار دهند و در انجام دادن یا عدم انجام عملی مقتضیات و شرایط محیطی را مورد توجه قرا دهند. برای مثال: مدیری به رشوه دادن یا رشوه گرفتن اعتقاد ندارد و سلامت کسب و کار سازمان خود را از ارزشهای مهم تلقی می کند، مطابق این نظریه، چنین مدیری، محروم شدن خود را از سهم بازار بیشتر، در کشوری که رشوه گیری هنجار قلمداد می شود، قابل قبول می داند.

نظریه عدالت در اخلاق سازمانی چیست؟

این نظریه بر قوانین انتزاعی مبتنی است و به موجب آن، مدیر باید بدون در نظر گرفتن شرایط، از قوانین و اصول اخلاقی که منادی عدالت هستند، پیروی کند. به عبارت دیگر، کسانی که به نظریه عدالت اعتقاد دارند بر جهان شمولی قوانین و اصول اخلاقی، که همه باید در هر شرایطی از آنها تبعیت کنند، صحه می گذارند. طبق این نظریه، تمام تصمیمها عقلایی و خردگرایانه اتخاذ می شوند و مدیر سازمان در هیچ شرایطی در تصمیمهای ضد اخلاقی و غیر قانونی نظیر ارتشاء شرکت نمی کند.

نظریه پاکدامنی در اخلاق سازمانی چیست؟

این نظریه با دو نظریه قبل این تفاوت را دارد که بر عملکردها و نتایج به دست آمده تأکید نمی کنند، بلکه بر ویژگیهای شخصیتی افراد تکیه دارد. طبق این نظریه، انسان خوب و پاکدامن اعمال خوب انجام می دهد، و خرد ذاتی او هدایتگر وی در تمام زمینه هاست تا تصمیمهای درست و مبتنی بر اصول اخلاقی اتخاذ کند.

پیشفرض این نظریه آن است که اگر مدیر سازمان تجاری و صنعتی خوش نهاد باشد، بدون در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات، تصمیم صحیح می گیرد و عملکرد درست عرضه می دارد. در چنین شرایطی، مدیر به کارکنان خود نیز اجازه می دهد که تصمیمهای خود را بر پایه اصول و اعتقادات اخلاقی و وجدان بیدار خود اتخاذ کنند.

سه پرسش اساسی برای مدیران

صاحبان سازمانهای کسب و کار برای ایجاد اصول اخلاقی در سازمان خود براساس سه نظریه فوق باید به این سه سؤال پاسخ دهند و در جهت احترام به دیگران آنها را در هسته نظام ارزشی خود قرار دهند. آیا عملکرد سازمان، موجب بیشترین رفاه و صلاح تمام طرفهای ذینفع خواهد شد؟ آیا عملکرد سازمان، حقوق تمام طرفهای ذینفع را در نظر خواهد گرفت؟ آیا عملکرد سازمان، مبتنی بر عدالت است؟

امروزه، شرکتهای بزرگ برای پاسخگویی به پرسشهای فوق و پذیرش رعایت اصول اخلاقی در تصمیمها، کمیته ای را با مشارکت مدیران ارشد خود تشکیل می دهند و برنامه های مبتنی بر اصول اخلاقی سازمان خود را، دست کم، هر ۶ ماه یکبار مورد بررسی و ارزیابی قرار داده در صورت انحراف، یا نیاز به هرنوع تغییر لازم، اقدام مقتضی به عمل می آورند. در شرکتهای کوچک و در حال رشد، این مسئولیت به عهده هیأت مدیره با هیأت مشاوران می باشد.

اخلاق در شرکت های چند ملیتی چگونه است؟

آنچه تاکنون بیان شد بحثی درباره اخلاق و رعایت اصول اخلاقی در سازمانها و واحدهایی بود که درون مرزهای یک کشور یا حتی یک ناحیه کوچکی از یک سرزمین فعالیت دارند، سازمانها و شرکتهایی که همزمان در کشورهای مختلف جهان دارای عملیات گسترده تجاری و صنعتی هستند چگونه باید اصول اخلاقی را رعایت کنند؟! آیا اصولا برخی از فناوریهای جهان شمول نظیر شبکه اینترنت، یا شبکه های ماهوارهای ارتباطات صوتی و تصویری نیز ملزم به رعایت اصول اخلاقی هستند؟ اگر این التزام کمرنگ شود و با رعایت نگردد، چه باید کرد؟

شرکتهای چند ملیتی مدرن که همه محصول بعد از جنگ جهانی دوم هستند، به علت بالا رفتن روزافزون هزینه نیروی کار در کشورهای توسعه یافته و توجه به اهمیت صرفه جویی در هزینه ساخت و استفاده از نظامهای آسان و ارزان حمل و نقل، افزایش تقاضای مصرف بین المللی محصولات جدید، محدوده عملیاتی خود را گسترش دادند و فعالیت خود را در کشورهای مختلف جهان آغاز کردند.

بیشنتر بخوانید: تعریف دقیق تئوری وابستگی به منابع چیست؟

عمده ترین موانع رعایت اصول اخلاقی که بر سر راه این نوع شرکتها وجود دارد، عبارتند از: ارتشاء، استخدام نیروی کار ارزان، عملیات بازاریابی با هر شیوه ممکن تأثیر منفی فعالیتهای اقتصادی شرکت در تغییر مسیر توسعه کشورهای میزبان، آثار مخرب عملیات شرکت بر محیط زیست، آثار فرهنگی ناشی از عملکرد شرکت چند ملیتی، رابطه شرکت با دولتهای میزبانی و روابط شرکت با کشورهای میهمان.

این موارد معمولا با موارد مشابهی که در عملکرد شرکتها و سازمانهای محلی و کشوری پدیدار می شوند فرق اساسی دارند و به همان جهت، به جای راه حلهای داخلی، به راه حلهای جهانی نیاز است.

شرکتهای چند ملیتی اهرم نیرومند برای سلطه گری

منتقدانی مانند ریچارد بارنت و رونالد مولر بر این عقیده اند که در آینده شرکت چند ملیتی قدرتمند ترین سازمان بشر برای استعمار کشورها خواهد بود و در همین راستا، پی گابریل در مجله هاروراد بیزینس ری ویو، شرکت چندملیتی را «مؤسسه سلطه گر در جهان تجارت» معرفی می کند. ادعاهای فوق، این واقعیت را روشن می سازد که اغلب شرکتهای چند ملیتی به تنهایی، از حیث فناوری، میزان فعالیت و دسترسی به عناصر اقتصادی جهت نفوذ در امور انسانی از اکثر کشورهای جهان قدرتمندتر هستند و این قدرت را در ورای مرزهای ملی خود به نمایش می گذارند. برای نمونه: شرکت آی بی ام در ۱۲۶ کشور جهان به تجارت مشغول است، با ۳۰ زبان زنده دنیا کار می کند، ۲۳ کارخانه در سایر کشورهای جهان دارد، و از سال ۱۹۷۰ تا به امروز، تشکیلات و دفتر مرکزی شرکت در ایالات متحده بیش از نصف کل درآمد خالص خود را از راه تجارت در کشورهای ماورای بحار به دست آورده است.

البته، نسبت دادن قدرتمندی به شرکتهای چند ملیتی دلیل عدم رعایت اصول اخلاقی از جانب آنها نیست. در عین حال که قدرت از حیث موارد اخلاقی خنثی است، ولی قدرت بیشتر، هم می تواند به مثابه اهریمنی بزرگ عمل کند و هم می توانند مانند اهورامزدای نیک اندیش انسانها را به خیر و صلاح رهنمون گردد. در حقیقت، این دیدگاه اخیر است که بسیاری از ناظران، از جمله جان کنث گالبریت (John Kenneth Galbraith) اقتصاددان لیبرال را وا می دارد که شرکتهای چند ملیتی را نیروهای پرقدرتی برای صلح و همکاری جهان به شمار آورد یا ویلیام رابرتسون (William Robertson) را به این باور می رساند که «تجارت بین المللی، رفتار بشر را ملایم کرده، آن را جلا می دهد.»

قدرت ممکن است برخی از مسئولیتها را تعریف کرده و تقویت کند، ولی نمی تواند در باره پیامدهای نامطلوب اخلاقی، فتوا دهد. از این رو، نمی توان شرکت چند ملیتی را منجی عالم بشریت تلقی کرد. بنابراین، در سیاستگذاری شرکتهای چند ملیتی تنوع فرهنگی، منافع سهامداران و کارکنان چند ملیتی، حقوق اساسی بین المللی، درک حقوق و آزادیهای مصرح در قوانین کشورهای میزبان، رفع تعارض ارزشها و فرهنگ شرکت با هنجارهای کشورهای دیگر، اعمال موارد انضباطی در صورت نقض مقررات و اصول اخلاقی و نظایر آنها باید در نظر گرفته شود.

موضوع اخلاق و سیستمهای رایانه ای

علاوه بر شرکتهای چند ملیتی، امروزه استفاده از اطلاعات از طریق شبکه اینترنت نیز چالشهایی را برای رعایت اصول اخلاقی ایجاد کرده است. وقتی اینترنت آغاز به کار کرد، جامعه اینترنت (دانشمندان، دانشگاهیان و دولت) به سبب داشتن ارزشهای مشترک، اصول اخلاقی شبکه را بر پایه نظام شرف انسانی بنا نهادند ولی وقتی این شبکه توجه همگان را به خود جلب کرد و محیط فعالیتش گسترش یافت وضعیت به کلی عوض شد و رعایت آن اصول و ارزشها غیر ممکن و امتناع ناپذیر گردید.

امروزه، کاربران اینترنت با اعلامیه های ناخواسته، از طریق پست الکترونیکی مستقیما به کامپیوترهای اشخاص و سازمانها تهاجم می برند و این عمل را در اصطلاح اسپمینگ (Spamming) می نامند در نتیجه بسیاری از ارائه دهندگان خدمات اینترنت با موافقت کاربران خود را حذف می کنند، و چون تعداد اعلامیه های ناخواسته هنوز اندکند امکان کنترل آنها تا اندازه ای وجود دارد اما هر مقدار که تعداد اعلامیه ها بیشتر شود امکان کنترل نیز ضعیف تر شده در نهایت از بین خواهد رفت.

درباره رعایت اصول اخلاقی، موضوع شایان اهمیت دیگر در ارتباطات فضا فرمانشی، وجود مزاحم کامپیوتری است که گاهی به منظور خودنمایی و زمانی برای مقاصد خرابکاری وارد کامپیوترها می شود. دارندگان شبکه ها برای حفظ شبکه درون شرکتی و شبکه فراشرکتی (Extranet) خود لازم است یک سیستم رمز یا دیوار آتش بپا کنند تا از ورود میهمان ناخوانده جلوگیری شود.

بیشتر بخوانید: تعریف دقیق دوسوتوانی سازمانی چیست؟

در ارتباطات فضافرمانشی، سازمانی به نام سازمان فرشتگان فرمانشی متشکل از ۴۰۰۰ کاربر داوطلب استفاده از اینترنت در سراسر جهان به وجود آمده است. این سازمان سعی دارد از آزادی بیان، تحمل، خودرایانی و مسئولیت در ارتباطات فضایی دفاع کند. اعضای این سازمان که به همشبکه ای شهرت دارند تصمیم گرفته اند مسئولیت شخصی و فعالی را برای رعایت اصول اخلاقی در جهان به عهده بگیرند و به مورد اجرا بگذارند.

این سازمان فعالیت خود را در جلوگیری از حوادثی مرتبط با آسیب، ترس، افسردگی، ناراحتی، قانون شکنی، و نگرانی کاربران شبکه دنبال می کند و از وجود مزاحمهای رایانه ای رنج می برد. سازمان مزبور تحت اصول اخلاقی شدیدی کار می کند و فقط از کسانی که آن اصول را رعایت می کنند دفاع می نماید.

خلاصه مقاله اخلاق در سازمان

با در نظر گرفتن مطالب فوق، ایمان به فلسفه اخلاق و رعایت اصول اخلاقی در سازمانها امری لازم و ضروری است تا سازمانها، از یکسو جامعه را دچار تعارض و تضاد نکنند، از سوی دیگر با اتخاذ تصمیمهای منطقی و خردمندانه، منافع بلند مدت خود را تضمین نمایند. آثار و نتایج مسائل و تصمیم‏ های اخلاقی سازمان ها ماندگار و پایدار است و سالیان زیادی سازمان را تحت تاثیر قرار می‏دهد.

آثار زیان بار مواردی مانند عدم شایسته سالاری در استخدام هیأت علمی، آثار زیست محیطی دفع مواد زاید و زباله ‏های صنعتی، عدم رعایت اصول بهداشتی در تولید و مواردی از این قبیل به یکی دو سال ختم نمی ‏شود و اثرات فراسازمانی دارند که به زیان اجتماع منجر می ‏شوند.

اثرات و تبعات مسائل و تصمیم ‏های اخلاقی معمولا ناپیداست و به همین جهت است که انسان‏ ها و سازمان‏ ها سود کوتاه مدت خود را می ‏بینند و چشم خود را بر روی عوارض بلند مدت این تصمیمات می ‏بندند. تصمیمات غیر اخلاقی مانند رشوه دادن! تدوین کردن دو دفتر مالی و فرار از پرداخت مالیات! چاپلوسی و زیرآب زنی و نفاق کردن! در حالی که هر رفتار غیر اخلاقی اعمال خوب انسان و سازمان را خواهد سوزاند.

اخلاق صرفأ به مجموعه ای از اعتقادات ذهنی و باورها و ارزش داوری‏ های انتزاعی محدود نمی ‏شود، بلکه فراتر از آنها در واقع نحوه خاصی از زندگی است. رفتارهای اخلاقی در واقع شیوه مشخص و معینی از زیستن و زندگی کردن است. اینکه صرفأ به افراد توصیه شود که خوب عمل کنند و اخلاق حسنه داشته باشند، آنها افرادی با اخلاق نخواهند شد. افراد باید چگونگی رعایت آن را نیز بدانند.

در واقع اخلاقی بودن یک سازمان به سبک خاصی از زندگی آن سازمان اشاره دارد. اخلاقی بودن یک شرکت یا یک سازمان هیچ گاه به مجموعه باورهای اخلاقی که در منشور اخلاقی شرکت یا سازمان آمده محدود نمی‏ شود، بلکه سازمانی اخلاقی است که زندگی آن و سبک تعامل آن با محیط و اعضای آن در همه لحظه ‏ها، اخلاقی باشد.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع اخلاق سازمانی و اخلاق در سازمان برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

0 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *