کالای استراتژیک یعنی چه؟ ویژگی کالاهای استراتژیک چیست؟

کالای استراتژیک یعنی چه؟ ویژگی کالاهای استراتژیک چیست؟

در این مقاله به تعریف کالای استراتژیک خواهیم پرداخت و انواع کالاهای استراتژیک را به طور اجمالی مورد بحث قرار می دهیم. در ادامه به تعریف کالاهای استراتژیک حساس و خاص خواهیم پرداخت و بیان خواهیم نمود که کالاهای استراتژیک در ایران به چه گروه هایی تقسیم بندی و طبقه بندی می شوند. در انتهای مقاله شما می توانید نظرات و دیدگاه های خود را در مورد کالاهای استراتژیک بیان نمایید و ما را در ارائه مفاهیم درست به مخاطبان، یاری نمایید.

مقدمه ای بر اهمیت کالاهای استراتژیک

یکی از عناصر متشکله در هر سیاست تجاری تعریف و تعیین کالاهای حساس، استراتژیک و بعض خاص می باشد. در اغلب مذاکرات تجاری دو یا چندجانبه به ویژه مذاکرات تجاری ترجیحی معمولا کشورها برخی از کالاها را به دلیل حساسیت و اهمیت اقتصادی (در آمدی) یا اجتماعی و سیاسی (اشتغال) از جریان مذاکرات مستثنی می کنند و آنها را در فهرست کالاهای بدون ترجیحات و یا با ترجیحات و انعطاف پذیری های کمتر قرار می دهند. این فهرست معمولا فهرست منفی نامیده می شود.

در اغلب کشورهای جهان چه در گروه کشورهای توسعه یافته و چه در حال توسعه و چه در گروه کشورهای با کمترین درجه توسعه یافتگی اغلب از ابزار تعیین کالاهای حساس استفاده می کنند. به طور معمول و سنتی در طول رشد صنعتی بیشتر نقاط جهان، حمایت از کالاهای حساس از قلمرو کالاهای صنعتی به قلمرو کالاهای کشاورزی سوق پیدا کرده است و اغلب کالاهای حساس کشورها در همه گروهها را کالاهای کشاورزی تشکیل میدهند. ولی از آنجا که تا به امروز تعریف مشخص و محدود کننده ای برای کالاهای حساس صورت نگرفته است و این خود کشورها هستند که بر حسب اهمیت و حساسیت کالاها آنها را جزء کالاهای حساس بر می شمارند، این کالاها می توانند شامل کالاهای صنعتی نیز باشند.

البته با توجه به سابقه طولانی تر مذاکرات چندجانبه در ادوار مذاکراتی گوناگون سازمان جهانی تجارت در جهت کاهش و حذف حمایت ها در بخش صنعت نسبت به بخش کشاورزی، عملا در کشورهای توسعه یافته حمایت های آشکار کمتری نسبت به صنعت صورت می گیرد. همه گروه های کشوری می توانند در مذاکرات خود فهرستی از کالاهای حساس را تعیین کنند. البته در مذاکرات بین المللی چندجانبه، همچون مذاکرات «دور دوحه» که به «دستورالعمل توسعه دوحه» موسوم می باشد و از سال ۲۰۰۱ میلادی آغاز شده و همچنان ادامه دارد، موضوع کالاهای حساس مورد مذاکره قرار گرفت.

در «بسته چارچوب ژوئیه ۲۰۰۴» برای اولین بار مقرراتی در مورد انعطاف پذیری نسبت به کالاهای «حساس» و «خاص» به رسمیت شناخته شد. در حالی که همه گروه کشورها از توسعه یافته تا دارای کمترین درجه توسعه یافتگی می توانند از حق تعیین کالاهای حساس برخوردار شوند، تعیین «کالاهای خاص» تنها در اختیار کشورهای در حال توسعه و با کمترین درجه توسعه یافتگی می باشد که می توانند در حوزه کشاورزی فهرستی از کالاها را نیز بر اساس معیارهایی چون «امنیت غذایی» «امنیت در آمد و معیشت زندگی» و «نیازهای توسعه روستایی» برگزینند.

در اجلاس های قبل از دور دوحه، کشورهای در حال توسعه در مذاکرات کشاورزی رسما پیشنهادهایی را براساس سه رکن اصلی موافقتنامه کشاورزی یعنی (۱) دسترسی به بازار، (۲) حمایت داخلی و (۳) رقابت صادراتی ارائه دادند و در مورد هر یک از آنها خواستار رفتار ویژه و متفاوتی شدند. مفهوم محصولات استراتژیک نیز از میان همین مذاکرات برخاست.

البته مفهوم محصولات استراتژیک در میان کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته تا حدودی با یکدیگر متفاوت می باشد، در حالی که برای کشورهای درحال توسعه محصولات مرتبط با امنیت غذایی و درآمدی در این رده قرار می گیرند، برای کشورهای توسعه یافته علاوه بر اینها هر آنچه که در یک موقعیت تهاجم نظامی می تواند به قدرت دفاعی و ادامه مبارزه کمک کند نیز استراتژیک خوانده می شود. در برخی موارد نیز بر حسب سیاست های توسعه ای گزینش شده تعدادی از بخش ها استراتژیک شناخته شده و براساس نیازهای آن بخش برخی کالاها که جهت توسعه و رشد آن بخش ضروری شمرده می شوند نیز کالاهای استراتژیک محسوب می شوند. همانند آهن و فولاد که جهت صنایع مصنوعات ساخته شده از آهن و فولاد (همچون اتومبیل، کشتی، ساختمان، …) نیز جزو محصولات و کالاهای استراتژیک شمرده می شوند.

تعریف دقیق کالای استراتژیک چیست؟

قبل از اینکه به تعریف کالای استراتژیک بپردازیم باید در مورد معنی و مفهوم استراتژیک صحبت کنیم. استراتژیک صفتی است که ریشه آن کلمه استراتژی است و اگر در کنار کلمه ای قرار گیرد با خود بار معنایی دارای اهمیت، رفتاری بلندمدت و هدفمند دارد که نشانه هدفگذاری در بلندمدت دارد. در واقع هر کلمه ای ای که صفت استراتژیک به خود گیرد، باید برای آن برنامه ریزی و یک هدفگذاری در بلندمدت داشت که نشان دهنده اهمیت آن موضوع خواهد بود. مثلا، مدیریت استراتژیک، برنامه ریزی استراتژیک، تفکر استراتژیک، منابع استراتژیک و کالای استراتژیک نیز همگی از این دست عبارات هستند که صفت استراتژیک به خود گرفته اند.

کالای استراتژیک در واقع کالایی با ضریب اهمیت بالا است که باید برای آن یک برنامه ریزی بلندمدت انجام شود تا بتوان به اهداف کلانی در حوزه تأمین و عرضه دست پیدا کرد. کالاهای استراتژیک یا کالاهای راهبردی نیاز به یک برنامه ریزی جامع و هدفمند دارند که طبق آن باید استراتژی خاصی برای هر یک از گروه های کالایی انجام شود. تدوین استراتژی از اصول خاصی پیروی می کند که در مقالات دیگر درباره آن به تفصیل بحث نموه ایم.

انواع کالاهای استراتژیک

کالاهای استراتژیک به دونوع کالاهای استراتژیک خاص و کالاهای استراتژیک حساس تقسیم بندی می شوند که در ادامه متن نیز به طور ویژه در مورد آن توضیح خواهیم داد.

  • کالاهای استراتژیک خاص، کالاهایی هستند که کاربردی خاص دارند و باید به آنها به طور خاص توجه شود، زیرا آنها ویژگی هایی در خود دارند که آن کالاها را از دیگر کالاهای معمول جدا می کند.
  • کالاهای استراتژیک حساس، کالاهایی هستند که برای مقاصد و کاربردهایی حساس مصرف می شوند؛ تأمین و عرضه کالاهای استراتژیک حساس باید به گونه ای باید که حساسیت هایی را برای مصرف کنندگان ایجاد نکند؛ زیرا عدم دسترسی مصرف کننده به کالاهای استراتژیک حساس می تواند پیامدهایی غیرقابل پیش بینی داشته باشند.

تعریف صنایع استراتژیک چیست؟

تعریف صنایع استراتژیک همچون کالاهای استراتژیک است و به صنایعی اتلاق می شود که باید یک سری اهداف کلان و بلندت تنظیم کرد و برای دستیابی و به آن اهداف، باید یک برنامه ریزی استراتژیک انجام داد و استراتژی های مختص آن را تدوین نمود. صنایع استراتژیک به احتمال خیلی قوی میتوانند میزبان کالاهای استراتژیک باشند ولی ممکن است صنعتی استراتژیک باشد ولی محصول آن استراتژیک نباشد و ماهیت خود آن صنعت، دارای اهمیت استراتژیک باشد.

صنایع استراتژیک باید برای انها یک برنامه استراتژیک و راهبردی تدوین شوند تا بتوانند در نهایت اهداف کلان و بلندمدت کشور را دنبال کنند. صنایع استراتژیک صنایعی هستند که می توانند نقش بسزایی در آینده یک کشور داسته باشند وسهم قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص می دهند. معمولا صنایعی که بتوانند تأثیر زیادی در امنیت، آموزش و بهداشت داشته باشند، می توانند به عنوان صنایع استراتژیک محسوب شوند و از همین رو باید به آن توجهی راهبردی و اصولی داشت.

علل گزینش کالاهای استراتژیک – حساس و خاص

همان طور که قبلا اشاره شد کشورها به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برخی از کالاها را از حوزه رقابت های عام بین المللی بیرون کشیده و آنها را با ابزارهای مختلف حمایتی تحت پوشش قرار میدهند. گاهی برای حفظ صنایع نوپا که هنوز قدرت رقابت با کالاهای خارجی را ندارند با دیوارهای بلند تعرفه ای و استانداردهای سخت فنی آنها را تحت حمایت قرار می دهند. گاهی مسأله اشتغال و عدم امکان جایگزینی مشاغل جدید در کوتاه مدت برای مشاغلی که به دلیل هجوم واردات ارزان و بعضا با کیفیت از دست خواهند رفت، موجب توسل به سیاست های حمایتی می شود که گاه اگر برنامه و دورنمای بلند مدتی در پیش روی سیاستگذاران کشورها نباشد به بار سنگین دولت ها در تحمل صنایع ناکارآمد و خارج از رده از نظر فناوری می انجامد.

بعضی اوقات کالاها از نظر درآمدهای تعرفه ای دولت ها مورد توجه و حمایت قرار می گیرند (همچون مشروبات الکلی و سیگار) که در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای صنعتی غرب عوارض وارداتی آنها به دولت تعلق می گیرد. در برخی موارد هم نفوذ و قدرت سیاسی و اقتصادی صنایع یا بخش های تولیدی است که می تواند بر دولت ها اثر گذاشته و آنها را به وضع و تداوم سیاست های حمایتی وادار سازد.

در مورد محصولات کشاورزی نیز امنیت غذایی و عدم اطمینان به نوسانات بازارهای جهانی و قرار گرفتن کشاورزان در رده های پائین درآمدی در اکثر کشورها موجب رفتار ویژه و حمایتی با محصولات کشاورزی و کشاورزان می شود.

تعرفه های محصولات و کالاهای استراتژیک

در همه موارد فوق و موارد مشابه بسیار دیگری که هنوز باز گفته نشده است هدف از حمایت ها دوری از آسیب پذیری هاست. حال، این آسیب پذیری ها می تواند در سطح ملی، منطقه ای، یا صنعتی خاص، یا حتی شخصیتی حقیقی یا حقوقی تصور شود. تنظیم یک سیاست مناسب حمایتی در گرو حداکثر کردن منافع ملی در بلندمدت و تعدیل حداقلی آسیب پذیری های ملی و منطقه ای در کوتاه مدت می باشد. دولت ها معمولا از طریق تعیین تعرفه ها، سهمیه های وارداتی، مجوزدهی، اعطای امتیازات خاص و ویژه، تنظیم قوانین خاص و ویژه، اعطای یارانه و … کالاهای حساس و خاص را تحت پوشش حمایتی خود قرار می دهند.

در بسیاری از کشورها اغلب این نوع کالاها از تعرفه های خاص یا ترکیبی یا مختلط برخوردار می شوند. در حالی که اکثر کالاهای معمولی از تعرفه ارزشی برخوردارند، استفاده از تعرفه های غیرارزشی در حقیقت جلوه ظاهری سطح تعرفه ها را پائین تر از واقع نشان می دهد. استفاده از «تعرفه های پلکانی» نیز به نوعی حمایت از صنایع داخلی می باشد بدین شکل که مثلا در بخش منسوجات و پوشاک تعرفه وارداتی پنبه، پشم، الیاف مصنوعی و رنگ و ماشین آلات مربوطه پائین، تعرفه انواع نخ بافندگی آنها در حد متوسط، و تعرفه پارچه و لباس های آماده از آنها به تدریج در بالاترین سطح قرار می گیرند تا ضمن تأمین ارزان مواد اولیه مورد نیاز صنایع منسوجات و پوشاک از حفظ اشتغال و تولید در صنایع ریسندگی و بافندگی، رنگ و چاپ، طراحی و دوخت هم با برقراری تعرفه های بالاتر برای کالاهای آماده وارداتی خارجی از قیمت و قدرت رقابت محصولات مشابه داخلی دفاع شود.

البته یکی از اعتراضاتی که کشورهای در حال توسعه علیه کشورهای توسعه یافته دارند همین استفاده از تعرفه های پلکانی است که مانع از صدور ارزانتر محصولات فرآوری شده کشورهای در حال توسعه به بازارهای کشورهای توسعه یافته می شود و به نوعی این کشورها را به صدور موادخام و پردازش نشده تشویق می کند؛ چراکه این نوع کالاها با تعرفه و رقابت کمتری در بازارهای پیشرفته مواجه می شوند، در حالی که کالاهای فرآوری شده و ساخته شده با تعرفه های بالاتر، استانداردهای فنی و بهداشتی سخت تر و کلا با رقابت بیشتری برخورد می کنند.

کاهای استراتژیک اساسی در ایران

فرش بعنوان یکی از پرفروش ترین کالاهای صادراتی، بعنوان کالای استراتژیک محسوب می شود

شاخص کالاهای استراتژیک در جهان

سازمانهای بین المللی مختلف شاخص های متفاوت ولی نزدیک به هم را برای شناسایی کالاهای خاص» به کار گرفته اند. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد در شناسایی کالاهای خاص تحت سه معیار «امنیت غذایی» «امنیت در آمد و معیشت زندگی» و «نیازهای توسعه روستایی» از شاخص های زیر استفاده می کند:

  1. نسبت کالری سرانه روزانه حاصل از محصول به کالری سرانه روزانه مصرفی از همه محصولات؛
  2. نسبت کل محصول مصرف شده به کل محصول تولید شده؛
  3. نسبت کل محصول واردشده به کل محصول مصرف شده؛ 
  4. نسبت انحراف معیار به ضریب تغییرات تولید و قیمت محصول
  5. درجه انتقال قیمت (بین المللی به داخلی)؛
  6. تغییر در درآمد (صادراتی به موجب فعالیت مربوط به محصول؛
  7. سهم کل درآمد خانوار) ناشی از فعالیت مربوط به محصول؛
  8. سهم درآمد صرف شده روی محصولی مشخص در سطح ملی یا منطقه ای؛
  9. سهم اشتغال محصول از کل نیروی کار کشاورزی یا از کل اشتغال روستایی در سطوح ملی یا منطقه ای؛
  10. سهم اشتغال در صنعت مربوط به محصول در کل نیروی کار (یا کل نیروی کار کشاورزی)، و توزیع جنسی و سنی نیروی کار بکار گرفته شده در تولید محصول
  11. سهم درآمد سرانه حاصل از محصول در سطح منطقه ای یا ملی؛
  12. نسبت سطح زیر کشت محصول به کل زمین های زیر کشت (در سطح ملی و منطقه ای)؛
  13. نسبت تعداد واحدهای زراعی کشت محصول به کل تعداد مزارع؛
  14. رابطه همبستگی بین واردات و تولید داخلی؛
  15. نسبت نرخ رشد جایگزین های وارداتی به نرخ رشد محصول وارداتی رقیب؛
  16. سهم فعالیت اقتصادی محصول در کل تولید کشاورزی روستایی در سطح ملی یا منطقه ای)؛
  17. نسبت نرخهای رشد محصول به نرخهای رشد منطقه روستایی،
  18. ظرفیت بالقوه ایجاد ارزش افزوده محصول و ارتباطات حاصل از آن (تا چه اندازه محصول در محل پردازش می شود یا می تواند بشود، سهم نهاده های واسطهای کشاورزی مورد استفاده در بخش های غیر کشاورزی، ارزش کالاها یا خدماتی که به عنوان نهاده استفاده می شوند)؛
  19. درآمد تعرفه ای حاصل از محصول

مصادیقی از کالاهای استراتژیک در ایران

در جمهوری اسلامی ایران به طور مشخص در تعیین و تقسیم بندی کالاهای استراتژیک با اهمیت ویژه از لفظ حساس یا خاص استفاده نشده و بیشتر از الفاظ ضروری و اساسی استفاده شده است. از همین رو به طرق مختلف سعی شده که این کالاها براساس شیوه هایی که هم اکنون در کشور در حال انجام است شناسایی شوند. ابتدا به آئین نامه اجرایی جزء (۳) بند «۵» تبصره (۷) قانون بودجه سال ۱۳۸۶ کل کشور مراجعه می کنیم که کالاها را به شرح زیر تقسیم کرده است:

کالاها به چهار گروه زیر تقسیم می شوند:

  • کالاهای عمومی مورد نیاز و ضروری: کالاهایی هستند که مورد نیاز و مصرف عموم مردم بوده و به صورت مستمر مورد استفاده قرار می گیرند.  تبصره: محصولات صنعتی و غیر صنعتی که برای تولید و یا فرآوری این قبیل کالاها مورد استفاده قرار می گیرند مشمول این تعریف می باشند.
  • کالاهای غیر ضروری: کالاهایی هستند که به معیشت مردم ارتباط ندارند و تزئینی و بنا به ذوق و سلیقه شخصی افراد مورد مصرف قرار می گیرند.
  • کالاهای غیر مجاز: کالاهایی هستند که به موجب قوانین و مقررات دستگاه ها و سازمانهای مرتبط، ورود و خروج و یا مصرف آنها در کشور غیر مجاز شناخته شود.
  • کالاهای ممنوعه: کالاهایی هستند که به موجب شرع مقدس اسلام و یا به موجب قانون، ورود و خروج، خرید و فروش و یا مصرف آنها ممنوع می باشد.

فهرست کالاهای حساس یا منفی که در مذاکرات دو یا چندجانبه تجارت ترجیحی معمولا یا از شمول ترجیحات و تعهدات کاهش تعرفه ای معاف می شوند یا درصد کاهش کمتری به آنها تعلق می گیرد را نیز می توان به عنوان کالاهای حساس کشور بررسی کرد.

فهرست کالاهای استراتژیک ایران

مؤسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی تحقیقی جامع برای تعیین فهرست کالاهای استراتژیک تجاری ایران جهت برقراری تعرفه های ترجیحی در قالب موافقتنامه اکوتا انجام داده است که از طریق غربالگری و با بررسی توانمندی سایر اعضای اکو در صدور کالاهای مشابه تولیدات داخلی کشور صورت گرفته است. نهایتا فهرستی مناسب به میزان ۱ درصد خطوط تعرفه ای نظام هماهنگ در سطح کدهای ۶ رقمی با ۵۴ قلم کالا ارائه گشته است.

لیست کالاهای استراتژیک ایران

این فهرست شامل کالاهای کشاورزی همچون گوجه فرنگی، آب سیب، خمیرهای غذایی، ریشه شیرین بیان، سیب، روغن دانه آفتابگردان، بیسکویت، کنسانتره انواع آب میوه، خربزه، انواع سیب زمینی، پیاز و موسیر، کلم و گل کلم، نخود و فندق، صمغ ها، پنبه، شکلات و در مورد کالاهای صنعتی انواع کفش، کاشی و سرامیک و لوازم بهداشتی، انواع پوشاک و منسوجات، پتو و زیرانداز، فرش و گلیم، صابون و مواد پاک کننده، کیف و چمدان از چرم، لاستیک اتومبیل، یخچال و فریزر، کنتور برق، ظرفشویی از فولاد ضدزنگ، اشیاء سر میز آشپزخانه، از ملامین و پلاستیک، دستگاههای برقی گرم کننده، اجاق گاز، در و پنجره و یراق آلات آن، سنگهای مرمر و تراورتن، آینه های قالب شده، موتور پیستونی، رادیاتور، سولفور سدیم، واگن های مخزن دار و لوله و شیلنگ می باشد. با به روزسازی این تحقیق و انجام تحقیقات مشابه در ترتیبات تجاری دیگر می توان به فهرست جامع کالاهای استراتژیک (حساس و خاص) کشور دست یافت و بر اساس آن در سطوح مختلف دوجانبه، منطقه ای و بین المللی به تعیین فهرست های مناسب کالاهای استراتژیک (حساس و خاص) دست زد.

در مجموع می توان بر حسب کلیه بررسی های صورت گرفته به صورت بسیار کلی نتیجه زیر را گرفت. در بخش کالاهای استراتژیک کشاورزی می توان محصولاتی چون گندم (انواع مختلف)، جو، برنج، ذرت، میوه (مرکبات، سیب، انگور، خرما، پسته، بادام، گردو و …)، آب میوه، چای، دانه های روغنی، گوشت قرمز و سفید، ، نیشکر و چغندر قند، قند، شکر، عسل، کره و پنیر، شیر، سیر، پیاز، سیب زمینی، گوجه فرنگی، نخود و لوبیا، پنبه، پشم، کرک، روده، پوست و چرم، روغن های نباتی و حیوانی را جز کالاهای خاص کشور برشمرد

صنایع استراتژیک ایران کدامند؟

در مورد کالاهای استراتژیک صنعتی نیز می توان به کفش، خودرو، پوشاک و منسوجات، کاشی و سرامیک، پتو، دارو، پوست و چرم و محصولات چرمی، برخی مواد دارویی و شیمیایی، دستگاههای تلفنی و قطعات منفصله خودرو اشاره کرد.

همانند آهن و فولاد که جهت صنایع مصنوعات ساخته شده از آهن و فولاد (همچون اتومبیل، کشتی، ساختمان، …) نیز جزو محصولات و کالاهای استراتژیک شمرده می شوند.

صنایع نفتی و پتروشیمی بعنوان جزئی از صنایع استراتژیک ایران محسوب می شود

تعریف کالاهای استراتژیک حساس چیست؟

بحث «کالاهای استراتژیک حساس» در مذاکرات تجاری بین المللی موضوعی نسبتا قدیمی است که به ادوار مذاکراتی موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) بر می گردد. معمولا کشورها در مذاکرات تجاری و به هنگام دادن امتیازات مختلف از جمله کاهش تعرفه ها و موانع تعرفه ای و افزایش دسترسی به بازار برای طرف تجاری خود ملاحظاتی را در مورد کالاهایی که آنها را بسیار پراهمیت و حساس می دانند رعایت می کنند.

معمولا «کالاهای استراتژیک حساس» از جهاتی همچون قدرت رقابت (از نظر کیفیت با قیمت نسبی یا نوپا بودن صنعت)، اهمیت در اشتغال کشور / بخش / منطقه، قدرت اقتصادی – سیاسی بخش تولیدکننده، حساسیت درامدهای تعرفه ای برای دولت، حفظ سهم در بازار، آسیب پذیری اقشار تولیدکننده، مازاد بر نیاز داخلی بودن محصول تولیدی و … تأثیر خاصی بر اقتصاد و تجارت کشور مربوطه می گذارند و از این رو مشمول استثنائاتی می گردند که می توان برخی از آنها را به شرح زیر نام برد:

الف – خارج کردن «کالاهای استراتژیک حساس» از فهرست کالاهای مورد مذاکره و قراردادن آنها در فهرست منفی یا کالاهایی که در مورد آنها امتیازی داده نمی شود.

ب – برقرار کردن تعرفه های گمرکی بالا برای کالاهای حساس. این تعرفه ها ترجیحا به صورت «خاص »، «ترکیبی» یا «مختلط» و نه «ارزشی» تعیین می شود. از این جهت، در ظاهر تعرفه ها سطح خیلی بالایی ندارند ولی در عمل به دلیل عدم شفافیت و نسبتا پیچیده بودن نرخهای محاسباتی، ورود کالاهای مذکور مشکل می شود. در بسیاری از موارد، میانگین تعرفه وارداتی کشورها شامل تعرفه های غیرارزشی نیست و از این رو می تواند گمراه کننده باشد.

پ – برقراری «سهمیه های تعرفه ای۷» . از این طریق، با برقراری محدودیت های کمی، بازار کالاهای حساس از هجوم محصولات وارداتی ارزانتر حفظ می شود، و تنها ورود حداقل هایی از کالاها با تعرفه های پایین صورت می گیرد و مازاد بر آن مشمول تعرفه هایی بسیار بالاتر و عملا محدودکننده می شوند.

کالا های حساس» در ابتدا هم اقلام محصولات کشاورزی و هم محصولات صنعتی را در بر می گرفتند. ولی با آزادسازی بیشتر کالاهای صنعتی تدریجا کالاهای صنعتی بخصوص در کشورهای توسعه یافته از فهرست کالاهای حساس خارج شدند و در حال حاضر عمدتا کالاهای کشاورزی و معدودی کالاهای صنعتی در فهرست کالاهای استراتژیک حساس کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه قرار دارند.

بعد از جنگ جهانی دوم که کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا مسأله امنیت غذایی را در اولویت قرار دادند و به حمایت از تولیدات کشاورزی و دامداری پرداختند، اکثر محصولات اولیه خوراکی نظیر لبنیات، گوشت، غلات، دانه های روغنی، شکر، پنبه و … ضمن دریافت حمایت به دلیل تولیدات افزون بر نیازی که پیدا کردند جزو محصولات حساس شمرده شدند و از بازار آنها با برقراری «سهمیه های تعرفه ای» و یارانه های صادراتی حمایت به عمل آمد. اوج حمایتها و مشکلات مربوط به مازاد تولیدات کشورهای اروپایی و ایالات متحده به دهه ۱۹۸۰ مربوط می گردد. همین مشکلات لزوم اصلاحات و آزادسازی تجاری در بخش کشاورزی را به همراه داشت که نهایتا در مذاکرات دور اروگوئه به تدوین موافقت نامه کشاورزی انجامید.

در ابتدای دهه ۱۹۶۰ ایالات متحده آمریکا پیشنهاد کرد که گروه خاصی در مورد تجارت محصولات مناطق حاره ای تشکیل شود. زیرگروهی از این گروه خاص در سال ۱۹۶۲ تشکیل شد تا کالاهای ویژه ای را که بخصوص برای کشورهای کمتر توسعه یافته از جنبه های مختلف ترتیبات ترجیحی، کاهش موانع در تجارت و مصرف مهم شمرده می شدند شناسایی کند. نتیجه این مطالعات بعدها نشان داد که کالاهایی همچون قهوه، کاکائو، چای، موز، چوب و الوار مناطق حاره ای از اهمیت خاصی برای کشورهای کمتر توسعه یافته برخوردارند. [۱] همین طور، در مطالعات بعدی مشخص شد که سطح ترجیحات اعطایی و نحوه طبقه بندی کالا ( بخصوص از زمان به کارگیری نظام هماهنگ توصیف و کدگذاری کالا از ابتدای سال ۱۹۸۸) در تعیین دامنه و تعداد کالاهای حساس مؤثر بوده است.

در سال ۱۹۸۳ ایالات متحده آمریکا از سوی اعضای گات در مظان این اتهام قرار گرفت که برخلاف ضوابط تعیین شده گات همچنان به اعمال محدودیتهای مقداری و حمایت از محصولات شکر، پنبه، محصولات لبنی (شیر، کره و پنیر) و بادام زمینی می پردازد. جامعه اقتصادی اروپا هم در سال ۱۹۸۵ برای محصولات صنعتی که آنها را حساس به حساب می آورد بیش از ۹۱ سهیمه مقداری داشت که عمدتا مربوط به مواد شیمیایی، اقلام منسوجاتی، محصولات فولادی، پوست و خز، ساعتهای کوارتزی، ماشین های حسابگر خودکار، دستگاههای ضبط ویدیویی، انواع خاص بلبرینگ، فنر تشک و … می شد.

تعریف کالاهای استراتژیک خاص چیست؟

اگر چه در دو دهه گذشته تجارت محصولات کشاورزی در جهان تقریبا دو برابر تولید آن رشد داشته است، ولی به دلیل اعطای یارانه های سنگین در کشورهای توسعه یافته از یک سو و رفتارهای غیررقابتی بنگاههای تجاری از سوی دیگر، قیمتهای جهانی بسیاری از محصولات کشاورزی که جزو اقلام صادراتی کشورهای در حال توسعه و کشورهای با کمترین درجه توسعه یافتگی هستند تنزل کرده است. از این رو، وضعیت درآمدی بسیاری از این کشورها که بردرآمد صادراتی چند قلم عمده تکیه داشته اند، رو به وخامت گذاشته است. علاوه بر این باید به «فرازهای تعرفه ای ۳»، «تعرفه های پلکانی؟» و «موانع فنی فراراه تجارته» (همچون استانداردها و الزامات بهداشتی و بهداشت گیاهی) اشاره نمود که در دسترسی به بازار صادراتی و کسب درآمدهای بالقوه حاصل از تجارت محصولات کشاورزی برای کشورهای در حال توسعه ایجاد محدودیت کرده اند.

روند کاهشی یا از میان رفتن آثار ترجیحات اعطایی به کشورهای در حال توسعه و دارای کمترین درجه توسعه یافتگی نیز آثار آزادسازی تجاری را برای برخی از این کشورها به طور منفی نمودار ساخته است. این کشورها معمولا جمعیت روستایی بالایی دارند و اغلب کشاورزان کوچک آنان با فقر منابع روبرو هستند. از این رو، در صورت از دست رفتن فعالیتهای کشاورزی، به دلایل ساختاری از نظر گزینه های اشتغال جایگزین، انتخابی پیش روی خود ندارند. این کشورها همواره نگران بوده اند که با رفع موانع تعرفه ای در معرض واردات شدید و بی ثباتی بیشتر بازار قرار گیرند.

کشورهای پرجمعیت کم درآمد از این موضوع نیز نگران می باشند که با کاهش یارانه های تولیدی و صادراتی کشورهای توسعه یافته در بخش کشاورزی، موجب افزایش قیمت مواد غذایی وارداتی آنان می گردد، آنها نتوانند نیاز جمعیت رو به رشد خود را تأمین نمایند. به همین دلیل، حفاظت از ظرفیت تولید داخلی یکی از عناصر اصلی استراتژیهای حفظ امنیت غذایی در بسیاری از این کشورهاست، بخصوص که آثار تغییرات آب و هوا بر تولیدات کشاورزی آنها بر این نگرانیها افزوده است.

گندم بعلت حساس بودن، جزو نیاز اصلی مردم و جزو کالاهای استراتژیک محسوب می شود.

نقش دامپینگ در عرضه کالاهای استراتژیک

براساس نگرانیهای مورد اشاره در فوق بود که مسأله حمایتهای مجاز یا مسأله «جعبه سبز » و بعد «جعبه توسعه در سازمان جهانی تجارت مطرح گردید. مسأله اخیر از سوی کشورهای در حال توسعه با هدف طرح پیشنهادهایی جهت فراهم آوردن انعطاف بیشتر برای کشورهای در حال توسعه و با کمترین درجه توسعه یافتگی برای بهبود تولید داخلی مواد غذایی و اتخاذ تدابیری برای حفاظت از معیشت کشاورزان محروم مطرح شد. این پیشنهادها شامل تدابیری عینی برای برخورد با مسأله قیمت شکنی (دامپینگ) و افزایش شدید واردات بود.

در اجلاس های قبل از دور دوحه، کشورهای در حال توسعه در مذاکرات کشاورزی رسما پیشنهادهایی براساس سه رکن اصلی موافقت نامه کشاورزی یعنی دسترسی به بازار، حمایت داخلی و رقابت صادراتی ارائه دادند و در هر یک از آنها رفتار ویژه و متفاوتی را در نظر گرفتند. در برخی از این پیشنهادها به تخصیص کالاهایی برای برخورداری از رفتار ویژه و متفاوت اشاره شد و بخصوص در مورد مواد غذایی اصلی پیشنهاد شد که از آزادسازی معاف باشند.مفهوم « محصولات استراتژیک» نیز از میان همین مذاکرات برخاست.

در مذاکرات پس از اجلاس دور دوحه پیشنهادهای ارائه شده مورد پالایش بیشتری قرار گرفت و در «گزارش بازنگری» رئیس کمیته کشاورزی و پیوست آن که در دسامبر ۲۰۰۲ ارائه گردید، جزئیات بیشتری در مورد رفتار با کالاهای خاص مطرح شد. بعدا در گزارش تجدیدنظرشده رئیس کمیته کشاورزی برای اولین بار در مورد کالاهای استراتژیک خاص چنین پیشنهاد شد:

کشورهای در حال توسعه این امتیاز را خواهند داشت که تا [X ] محصول کشاورزی را در سطح [۶ رقمی] [۴ رقمی] نظام هماهنگ به عنوان کالاهای استراتژیک خاص براساس ملاحظات مربوط به امنیت غذایی، توسعه روستایی و یا تضمین معیشت زندگی انتخاب کرده و این محصولات را با علامت “SP” یا کالاهای استراتژیک خاص در بخش A-1 قسمت ۱ جداولشان مشخص نمایند. این مفهوم در مذاکرات فنی، بیشتر تبیین خواهد شد».

رئیس کمیته کشاورزی در گزارش خود پیشنهاد نکرد که کالاهای استراتژیک خاص کلا از کاهش تعرفه ای معاف شوند، بلکه این پیشنهاد را داشت که محصولات مذکور همچون دیگر محصولات در طبقات تعرفه ای مختلف مشمول یک کاهش میانگین تعرفه و یک حداقل کاهش برای هر خط تعرفه ای گردند. البته پیشنهاد حدود کاهش میانگین تعرفه و همین طور حداقل کاهش تعرفه از تعرفه های پایین ترین طبقات تعرفه ای هم کمتر بود. در این گزارش، رئیس کمیته با قرار دادن ارقام تعیین کننده هر طبقه و میزان کاهش در هر طبقه در قلاب یا کروشه روشن ساخت که این ارقام سرانگشتی و غیرقطعی است. با این همه، خوب است اشاره شود که پیشنهاد برای محصولات خاص، کاهش با میانگین ساده ۱۰ درصد و با حداقل کاهش ۵ درصد در هر خط تعرفه ای بود.

نهایتا برخی از پیشنهادهای مطرح شده در به اصطلاح «بسته ژوئیه ۲۰۰۴» وارد گردید و این سند در اول اوت ۲۰۰۴ توسط شورای عمومی سازمان جهانی تجارت مورد پذیرش قرار گرفت. ضمیمه A این سند مربوط به مذاکرات کشاورزی است که محتوای معنادارتری نسبت به ضمایم B و C دارد که مربوط به مسائل دسترسی به بازار کالاهای غیر کشاورزی و خدمات هستند.

در بندهای ۴۱ و ۴۲ این موافقت نامه چارچوب » این نکته مورد لحاظ قرار گرفت که کشورهای عضو در حال توسعه از این امتیاز برخوردارند که تعداد مناسبی از کالاها کشاورزی را به عنوان کالاهای استراتژیک خاص برگزینند. انتخاب این کالاها عمدتا بر پایه معیارهای امنیت غذایی»، امنیت درآمد و معیشت زندگی» و «نیازهای توسعه روستایی ۲» صورت می گیرد.

این کالاها مشمول رفتار منعطف تری از نظر کاهش تعرفه ها می باشند و می توانند از «سازوکار حفاظت خاص» برخوردار گردند. البته تعیین دقیق نکات کلیدی همچون گزینش و نحوه برخورد با کالاهای استراتژیک خاص، شیوه های اجرایی ویژه برای یک نظام حفاظتی خاص، پوشش کالا ، سازوکارهای قابل اجرا درصورت رسیدن به حد نصابها؟» و «سازوکارهای دفاعی ۳» به مذاکرات آینده واگذار شده است.

خلاصه از تعریف کالاهای استراتژیک

موضوع کالاهای «حساس»، «خاص» و بعضا «استراتژیک» با سوابق تاریخی متفاوت در مذاکرات تجاری بین المللی وارد گشته است که آخرین آن مربوط به مذاکرات (دور دوحه) می باشد. هر دو گروه از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از انعطاف پذیری در کاهش کمتر یا عدم کاهش تعرفه ها در مورد کالاهای حساس (عمدتا کالاهای کشاورزی برخوردارند، در حالی که امکان استفاده از انعطاف پذیری در مورد کالاهای «خاص» که با سه معیار اصلی «امنیت غذایی»، «امنیت معیشتی» و «توسعه روستایی» در بخش کشاورزی ارزیابی می گردند تنها مختص کشورهای در حال توسعه می باشد.

در مورد کالاهای استراتژیک حساس تعریف دقیق و مورد توافق همه کشورها وجود ندارد و هر کشور بر اساس شرایط خاص خود به انتخاب آن دست می زند. در مورد کالاهای استراتژیک خاص در مذاکرات دور دوحه معیارهایی از سوی سازمانهای بین المللی مطرح گردیده است که تا حدودی ضوابط انتخاب را نشان می دهد. در ایران در ارتباط با تنظیم بازار، برنامه های توسعه، واردات کالا، تعیین قیمت های تضمینی محصولات کشاورزی، اعطای یارانه به کالاها، و در تعیین فهرست کالاهای منفی و حساس مربوط به مذاکرات تجاری با کشورهای خارجی و … از لفظ کالاهای عمومی، اساسی، ضروری و غیر ضروری استفاده شده و به طور مشخص لفظ کالاهای استراتژیک حساس و یا خاص به کار گرفته نشده است. در این مقاله سعی شده است کالاهای استراتژیک حساس و خاص در ایران بر اساس ملاکهای مختلف بکار گرفته شده شناسایی شده و نسبت به آنها تخمین اولیه ای صورت گیرد.

در آخر جهت بهبود کیفیت مقالات میتوانید نظرات خود را در انتهای مقاله درج نمایید و برای مشاهده مقالات بیشتر به وبلاگ شریف استراتژی مراجعه نمایید.

0 پاسخ
دیدگاه خود را ثبت کنیدتمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *