ماتریس رشد/سهم

ماتریس رشد/سهم چیست؟

در مقاله زیر قصد داریم ماتریس رشد/سهم (BCG) را بررسی کنیم. ابتدای امر مقدمه ای بر ماتریس رشد/سهم خواهیم داشت. در مرحله بعد کارایی و دسته بندی ماتریس رشد/سهم (BCG) را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس نحوه استفاده، بکارگیری و مزایا و محدودیت های ماتریس رشد/سهم در کسب وکارها را شرح داده و به ذکر مثال هایی پرداخته شده که به فهم بیش از پیش مسائل کمک خواهد کرد. در نهایت نیز چگونگی نوشتن ماتریس رشد/سهم BCG و مقایسه آن با ماتریس رشد آنسوف را مورد بحث قرار دادیم. پس از مطالعه مقاله شما میتوانید تعریف ماتریس رشد/سهم از دیدگاه گروه مشاوران بوستون و کاربرد آن را در کسب وکارهای مختلف شرح دهید. در آخر نیز می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

مقدمه ای بر ماتریس رشد/سهم

گروه مشاوره بوستون، شرکت (BCG) یک شرکت مشاوره مدیریت جهانی آمریکایی است که در سال ۱۹۶۳ تأسیس شد. ایجاد ماتریس رشد / سهم یک تلاش مشترک بود. آلن زاکون (Alan Zakon) از شرکت مشاوره بوستون (BCG)، که بعدها مدیرعامل این شرکت شد، ابتدا آن را طراحی کرد و سپس همراه با همکارانش آن را اصلاح کرد. بنیانگذار BCG، بروس هندرسون (Bruce Henderson)، این مفهوم را در مقاله خود با عنوان “پورتفولیوی محصول” در سال ۱۹۷۰ محبوب کرد. ماتریس گروه مشاوره بوستون (BCG) ابزاری برای برنامه‌ریزی کسب‌ و کار که برای ارزیابی موقعیت استراتژیک پورتفولیوی برندهای یک شرکت استفاده می‌شود. در واقع به شرکت کمک می کند تا تصمیم بگیرد که چه چیزی را باید حفظ کند، در چه چیزی بیشتر سرمایه‌گذاری کند یا چه چیزی را بفروشد، کجا منابع و سرمایه خود را برای ایجاد بیشترین ارزش متمرکز کنند و همچنین کجا ضررهای خود را کاهش دهند.

 ماتریس رشد/سهم چیست؟

 ماتریس رشد / سهم بوستون کنسالتینگ گروه (BCG) یک ابزار برنامه‌ریزی است که از نمایش‌های گرافیکی محصولات و خدمات یک شرکت استفاده می‌کند تا به شرکت کمک کند تصمیم بگیرد که چه چیزی را باید حفظ کند، در چه چیزی بیشتر سرمایه‌گذاری نمازید یا چه چیزی را بفروشد. ماتریس رشد / سهم به عبارت ساده، یک چارچوب مدیریت پورتفولیو است که به شرکت‌ها کمک می‌کند تصمیم بگیرند که چگونه اولویت‌بندی کسب‌ و کارهای مختلف خود را انجام دهند. این ماتریس، یک جدول است که به چهار ربع تقسیم شده است، هر کدام با نماد منحصر به فرد خود که نشان دهنده میزان مشخصی از سودآوری است: علامت سوال، ستاره، سگ، و گاو شیرده. با اختصاص هر کسب‌ و کار به یکی از این چهار دسته، مدیران می‌توانند تصمیم بگیرند که کجا منابع و سرمایه خود را برای ایجاد بیشترین ارزش متمرکز کنند و همچنین کجا ضررهای خود را کاهش دهند.

بیشتر بخوانید: اولویت های استراتژیک چیست؟

ماتریس رشد/سهم چگونه کار می‌کند؟

ماتریس رشد / سهم بر این منطق استوار است که رهبری بازار منجر به بازدهی برتر پایدار می‌شود. در نهایت، رهبر بازار به یک مزیت هزینه خودتقویت‌کننده دست می‌یابد که رقبا به سختی می‌توانند آن را تکرار کنند. سپس این نرخ‌های رشد بالا نشان می‌دهند که کدام بازارها بیشترین پتانسیل رشد را دارند. این ماتریس دو عامل را نشان می‌دهد که شرکت‌ها باید هنگام تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری در نظر بگیرند: رقابت‌پذیری شرکت و جذابیت بازار، با سهم نسبی بازار و نرخ رشد به عنوان محرک‌های اصلی این عوامل.

هر یک از چهار ربع نشان دهنده ترکیب خاصی از سهم نسبی بازار و رشد است:

  • علامت سوال (Question Marks): محصولاتی با رشد بازار بالا اما سهم بازار پایین.
  • ستاره‌ها (Stars): محصولاتی با رشد بازار بالا و سهم بازار بالا.
  • سگ‌ها (Dogs): محصولاتی با رشد بازار پایین و سهم بازار پایین.
  • گاوهای شیرده (Cash Cows): محصولاتی با رشد بازار پایین اما سهم بازار بالا.

همانطور که مشاهده می‌شود، ارزش محصول کاملاً به این بستگی دارد که آیا یک شرکت می‌تواند قبل از کند شدن رشد، سهم پیشرو بازار را به دست آورد یا خیر.  ماتریس رشد / سهم با اختصاص هر کسب‌وکار به یکی از این چهار دسته، چشم‌انداز رشد و سهم بازار موجود یک شرکت را در نظر می‌گیرد. مدیران اجرایی سپس می‌توانند تصمیم بگیرند که کجا منابع و سرمایه خود را برای ایجاد بیشترین ارزش متمرکز کنند و همچنین کجا ضررهای خود را کاهش دهند

بیشتر بخوانید:ماتریس جذابیت/مزیت چیست؟

شکل ۱ ماتریس رشد/سهم: یک مثال

مثال ماتریس رشد/سهم

بیشتر بخوانید: مزیت رقابتی چیست؟

دسته بندی ماتریس رشد/سهم

 ماتریس رشد-سهم BCG محصولات را به چهار دسته تقسیم می‌کند که به سگ‌ها، گاوهای شیرده، ستاره‌ها و علامت سوال‌ها معروف هستند و هر ربع دسته دارای مجموعه ویژگی‌های منحصر به فرد خود است.

  •  علامت سوال

محصولات قرار گرفته در دسته علامت سوال در بازاری هستند که به سرعت در حال رشد است اما این محصولات سهم بازار پایینی دارند. علامت‌های سوال پرمصرف‌ترین محصولات از نظر مدیریتی هستند و برای افزایش سهم بازار خود به سرمایه‌گذاری و منابع گسترده نیاز دارند. سرمایه‌گذاری در علامت‌های سوال معمولاً توسط جریان‌های نقدی از ربع گاوهای شیرده تامین می‌شود. در بهترین حالت، یک شرکت ایده‌آل می‌خواهد علامت‌های سوال را به ستاره‌ها تبدیل کند. اگر علامت‌های سوال در تبدیل شدن به یک رهبر بازار موفق نشوند، وقتی رشد بازار کاهش می‌یابد، به سگ تبدیل می‌شوند. علامت سوال‌ها معمولاً سریع رشد می‌کنند اما مقادیر زیادی از منابع شرکت را مصرف می‌نمایند. محصولات در این دسته باید به طور مکرر و دقیق تجزیه و تحلیل شوند تا ببینند که آیا ارزش حفظ کردن را دارند یا خیر.

 

  •  سگ‌ها

محصولات قرار گرفته در دسته سگ‌ها در بازاری هستند که به آرامی در حال رشد است، این محصولات سهم بازار پایینی دارند. محصولات در دسته سگ‌ها معمولاً قادر به حفظ خود و ارائه جریان‌های نقدی هستند، اما محصولات هرگز به دسته ستاره‌ها نمی‌رسند. شرکت‌ها معمولاً محصولات در دسته سگ‌ها را حذف می‌کنند مگر اینکه محصولات مکمل محصولات موجود باشند یا برای اهداف رقابتی استفاده شوند.

  •  ستاره‌ها

محصولات قرار گرفته در دسته ستاره‌ها در بازاری هستند که به سرعت در حال رشد است، این محصولات سهم بازار بالایی دارند. محصولات در دسته ستاره‌ها محصولات پیشرو بازار هستند و برای حفظ موقعیت بازار، افزایش رشد و حفظ مزیت رقابتی به سرمایه‌گذاری قابل توجهی نیاز دارند. ستاره‌ها مقدار قابل توجهی نقدینگی مصرف می‌کنند اما از سوی دیگر جریان‌های نقدی بزرگی تولید می‌کنند. با بلوغ بازار و موفقیت محصولات، ستاره‌ها به گاوهای شیرده تبدیل می‌شوند. ستاره‌ها دارایی‌های ارزشمند یک شرکت هستند و در صدر پورتفولیوی محصول یک شرکت قرار دارند.

  •  گاوهای شیرده

محصولات قرار گرفته در دسته گاوهای شیرده در بازاری هستند که به آرامی در حال رشد است و این محصولات سهم بازار بالایی دارند. محصولات در دسته گاوهای شیرده به عنوان محصولاتی در نظر گرفته می‌شوند که رهبر بازار هستند. قبلاً سرمایه‌گذاری قابل توجهی در این محصولات انجام شده است و برای حفظ موقعیت خود به سرمایه‌گذاری بیشتر قابل توجهی نیاز ندارند. جریان‌های نقدی تولید شده توسط گاوهای شیرده بالا است و معمولاً برای تامین مالی ستاره‌ها و علامت‌های سوال استفاده می‌شود. ارزش گاوهای شیرده را می‌توان به راحتی محاسبه کرد زیرا الگوهای جریان نقدی آن‌ها بسیار قابل پیش‌بینی است.

بیشتر بخوانید:تجزیه و تحلیل SWOT (اندروز)

ماتریس رشد/سهم

مثال‌ ماتریس رشد/سهم 

کوکاکولا یک شرکت محصولات مصرفی شناخته شده در سطح جهانی است که دارای چندین خط محصول است که می‌توان آن‌ها را با استفاده از ماتریس BCG به دسته‌های مختلف تقسیم کرد. مثالی از این دسته‌بندی برای برخی از محصولات آن‌ها در زیر ارائه شده است.

  • ستارگان: برند آب بطری‌شده کوکاکولا، داسانی، در حال حاضر در چرخه عمر محصول در بازار بین‌المللی قرار دارد. این شرکت می‌تواند برای افزایش سهم بازار و رشد، در بازاریابی و تبلیغات سرمایه‌گذاری کند.
  • گاوهای شیرده: برند “کوکاکولا” حضور قوی در بازار نوشابه‌های گازدار ایجاد کرده است و منبع درآمد قابل توجهی است.
  • علامت سوال‌ها: فرصت بالقوه‌ای در بازار فانتا و سایر نوشیدنی‌ها وجود دارد، زیرا مصرف‌کنندگان آگاهی بیشتری نسبت به سلامتی پیدا می‌کنند. کوکاکولا می‌تواند این محصولات را متوقف کند، کیفیت آن‌ها را بهبود بخشد یا برای افزایش جذابیت مشتریان در تبلیغات سرمایه‌گذاری کند.
  • سگ‌ها: با توجه به سهم بازار پایین و عدم سودآوری، کوکاکولا ممکن است خط تولید کوکاکولای رژیمی خود را متوقف کند، به ویژه از آنجایی که محصول مشابه آن، کوکاکولای زیرو، در بین مصرف‌کنندگان رایج‌تر است.

ما می‌توانیم ماتریس رشد را بر بسیاری از شرکت‌های دنیای واقعی اعمال کنیم. اپل (Apple) یک کاندیدای عالی است. بیایید نگاهی به محصولاتی که اپل در بازار دارد، بر اساس دسته‌های ماتریس بیندازیم:

  • ستاره: آیفون
  • گاو شیرده: مک‌بوک
  • علامت سوال: اپل تی‌وی
  • سگ: آی‌پد

این شرکت در سال ۲۰۲۳، ۳۸۳.۲۸ میلیارد دلار فروش خالص کسب کرد که از این مبلغ تقریباً ۲۹۸.۱ میلیارد دلار به بخش محصولات آن نسبت داده شد. ۸۵.۲ میلیارد دلار باقیمانده از بخش خدمات آن حاصل شده است. بیشتر فروش‌های اپل از محبوب‌ترین محصول آن می‌آید. آیفون در سال گذشته ۲۰۰.۵۸ میلیارد دلار فروش داشت. این محصول به عنوان ستاره شرکت در نظر گرفته می‌شود. گاو شیرده شرکت محصولات مک، به ویژه لپ‌تاپ مک‌بوک است که یکی از محبوب‌ترین محصولات در این گروه است. فروش محصولات مک در سال مالی (FY) به ۲۹.۳۶ میلیارد دلار رسید. یکی از علامت سوال‌ها برای اپل، سرویس استریم اپل تی‌وی بود. این سرویس تحت دسته خدمات قرار می‌گیرد. رقابت در دنیای استریم شدید است، با خدمات سنتی مانند نتفلیکس، هولو و دیزنی پلاس که بر بازار تسلط دارند. اما دیگران مانند یوتیوب و ویمئو نیز در حال تصاحب سهم بازار هستند. بخش خدمات اپل در سال ۲۰۲۳، ۸۵.۲ میلیارد دلار فروش داشت. آی‌پد که زمانی محبوب شرکت بود، به یک سگ تبدیل شده است. تبلت اپل همچنان رشد کمی را نشان می‌دهد زیرا فروش همچنان در حال کاهش است. فروش در سال ۲۰۲۳ به ۲۸.۳ میلیارد دلار رسید، در مقایسه با ۲۹.۲۹ میلیارد دلار در سال

بیشتر بخوانید: بیانیه چشم انداز

 

 

مزایا و محدودیت های ماتریس رشد/سهم 

استفاده از ماتریس BCG چندین مزیت دارد، از جمله موارد زیر:

مزایا
  • مفهوم آن واضح و ساده است.
  •  این ابزار در ارزیابی مؤثر فرصت‌های موجود و تدوین استراتژی برای بهینه‌سازی پتانسیل آن‌ها کمک می‌کند.
  • به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مشخص کنند چگونه بهترین استفاده را از منابع نقدی برای حداکثر کردن رشد و سودآوری آینده داشته باشند.
  • این ماتریس چارچوبی برای تخصیص منابع در میان محصولات مختلف فراهم می‌کند و امکان مقایسه سریع پرتفوی محصول را می‌دهد.

با وجود مزایای فراوان، ماتریس BCG بدون محدودیت نیست. برخی از محدودیت‌های آن عبارتند از:

محدودیت‌ها
  • ماتریس BCG از دو بعد، یعنی سهم نسبی بازار و نرخ رشد بازار، استفاده می‌کند که به طور انحصاری نشان‌دهنده سودآوری، جذابیت یا موفقیت نیست.
  • هم‌افزایی بین برندها نادیده گرفته می‌شود.
  • حتی کسب‌ و کارهایی با سهم بازار کم نیز پتانسیل تولید سود را دارند.
  • دستیابی به سهم بازار بالا می‌تواند هزینه‌های بالایی داشته باشد و همیشه منجر به افزایش سود نمی‌شود.
  • سگ‌ها گاهی می‌توانند برای کسب‌ و کارها یا محصولات یک مزیت رقابتی فراهم کنند.
  • این مدل رقبای کوچک با سهم بازار در حال افزایش سریع را در نظر نمی‌گیرد.

بیشتر بخوانید: تخصیص منابع

ماتریس رشد انسوف در مقابل ماتریس رشد/سهم

ماتریس رشد/سهم BCG در مقابل ماتریس رشد آنسوف

ماتریس BCG پرتفلیوی محصول موجود یک شرکت را بر اساس نرخ رشد بازار و سهم بازار تحلیل می‌کند. این ماتریس محصولات را به چهار دسته تقسیم می‌کند: ستارگان، گاوهای شیرده، علامت سوال‌ها و سگ‌ها. این به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا بر اساس پتانسیل رشد و سودآوری، در مورد تخصیص منابع و سرمایه‌گذاری تصمیم‌گیری کنند.

از سوی دیگر، ماتریس رشد آنسوف بر تحلیل فرصت‌های رشد یک شرکت بر اساس دو عامل: محصولات و بازارها تمرکز دارد. این ماتریس استراتژی‌های رشد را به چهار دسته تقسیم می‌کند: نفوذ بازار، توسعه بازار، توسعه محصول و تنوع‌سازی. ماتریس رشد آنسوف به کسب‌ و کارها اجازه می‌دهد تا فرصت‌های رشد بالقوه را شناسایی کنند و تصمیمات استراتژیک در مورد توسعه محصول و بازار اتخاذ نمایند.

بیشتر بخوانید: ماتریس محصول/بازار انسوف چیست؟

 

چگونه ماتریس رشد/سهم BCG بنویسیم؟

در اینجا مراحل ساخت ماتریس رشد/سهم BCG آورده شده است:

مرحله ۱: انتخاب محصول یا واحد کسب و کاری

ماتریس BCG ابزاری مفید برای تحلیل واحدهای کسب و کاری، چه برندهای فردی، محصولات یا یک شرکت به طور کلی است. انتخاب واحد خاصی برای ارزیابی بسیار مهم است زیرا این تصمیم بر کل فرآیند تأثیر می‌گذارد.

مرحله ۲: تعریف بازار

تعریف دقیق بازار برای درک موقعیت پرتفوی ضروری است. تعریف نادرست بازار می‌تواند منجر به طبقه‌بندی نادرست محصول شود.

مرحله ۳: محاسبه سهم نسبی بازار

بر اساس درآمد یا حجم واحد، سهم بازار اندازه‌گیری می‌کند که چه مقدار از کل بازار یک شرکت را خدمت‌رسانی می‌کند. در ماتریس BCG، از سهم نسبی بازار برای مقایسه فروش یک محصول با فروش اصلی‌ترین رقیب آن برای همان محصول استفاده می‌شود. سهم نسبی بازار را می‌توان با مقایسه سهم بازار برند شرکت شما با رقبا در یک صنعت معین محاسبه کرد. به عنوان مثال، اگر رقیب شما سهم بازار ۲۵٪ و شما سهم بازار ۱۰٪ داشته باشید، سهم نسبی بازار شما ۰.۴ خواهد بود.

مرحله ۴: تعیین نرخ رشد بازار

می‌توانید نرخ رشد یک صنعت را با استفاده از منابع آنلاین یا با تجزیه و تحلیل میانگین رشد درآمد شرکت‌های پیشرو تعیین کنید. نرخ رشد بازار معمولاً به صورت درصد نشان داده می‌شود. بازارهای با رشد بالا دارای تعداد زیادی از مشتریان بالقوه هستند و فرصت‌های زیادی را برای شرکت‌ها برای کسب درآمد ایجاد می‌کنند.

مرحله ۵: کشیدن دایره‌ها روی یک ماتریس

پس از تعیین سهم بازار و نرخ رشد هر محصول یا واحد تجاری، مرحله بعدی کشیدن دایره‌ها روی یک ماتریس است. ماتریس BCG یک شبکه ساده دو در دو با سهم بازار در محور x و نرخ رشد در محور y است. برای کشیدن دایره‌ها، باید اندازه هر دایره را بر اساس سهم بازار محصول یا واحد کسب و کاری تعیین کنید. هر چه سهم بازار بزرگ‌تر باشد، دایره بزرگ‌تر است. می‌توانید از ابزارهای نرم‌افزاری یا دستی دایره‌ها را ایجاد نمایید.

بیشتر بخوانید: زنجیره سودآوری خدمات چیست؟

چه زمانی از ماتریس رشد/سهم استفاده کنید

همیشه، اما به موازات از ماتریس جذابیت/مزیت نیز باید استفاده کرد. اگر نتایج دو ماتریس یافته‌های متناقضی را نشان داد، برای یافتن دلیل آن عمیق‌تر کاوش کنید.

بیشتر بخوانید:تجزیه و تحلیل وضعیت ۵C چیست؟

نتیجه گیری:

بنابراین می توان گفت ماتریس رشد/سهم BCG یک ابزار مدیریت کسب‌ و کار است که به شرکت‌ها اجازه می‌دهد شناسایی کنند کدام جنبه‌های کسب‌ و کار آن‌ها باید اولویت‌بندی شوند و کدام‌ها ممکن است کنار گذاشته شوند.ماتریس BCG یا ماتریس گروه مشاوره بوستون، یک ابزار مدیریت استراتژیک است که به شرکت‌ها کمک می‌کند تا پرتفوی محصولات خود را تحلیل کنند. این ماتریس محصولات یا خدمات یک شرکت را به چهار دسته تقسیم می‌کند: ستارگان، گاوهای شیرده، علامت سوال‌ها و سگ‌ها. هر دسته نشان‌دهنده سطح متفاوتی از سهم بازار و پتانسیل رشد است. کسب‌ و کارها می‌توانند از ماتریس BCG برای تصمیم‌گیری استراتژیک در مورد پرتفوی محصولات خود استفاده کنند. این ابزار می‌تواند به آن‌ها در تخصیص منابع، اولویت‌بندی سرمایه‌گذاری و تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری در محصولات و کنار گذاشتن آن‌ها کمک کند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع ماتریس رشد/سهم برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟

در این مقاله به موضوع چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر پرداخته ایم. در ادامه ضمن ارائه تعریفی از چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر، تفسیر و توضیح هر یک از این پنج نیرو شامل؛ رقابت محصولات جایگزین، تهدید ورود رقبای جدید، رقابت بین رقبای موجود، قدرت چانه زنی خریداران، قدرت چانه زنی تأمین کنندگان و عوامل تاثیرگذار بر آن ها را نیز شرح داده ایم. در این مقاله چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر به عنوان ابزاری برای تحلیل صنعت مورد بررسی قرار گرفته و سپس به استفاده از تحلیل صنعت برای پیش بینی سودآوری صنعت و در نهایت به استفاده از تحلیل صنعت برای تدوین استراتژی نیز اشاراتی شده است. بعد از مطالعه این مقاله خواننده  با مباحث چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر، دلایل اهمیت، عوامل تاثیرگذار بر هر یک از پنج نیرو و موارد مربوط به آن آشنا خواهد شد. در آخر نیز می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

مقدمه ای بر چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

در دنیای کسب‌ و کار پررقابت امروز، درک عمیق از نیروهای شکل‌دهنده‌ی یک صنعت، برای موفقیت حیاتی است. یکی از ابزارهای قدرتمند و شناخته شده برای تحلیل این نیروها، مدل پنج نیروی رقابتی پورتر است. این مدل، ارائه شده توسط مایکل پورتر، اقتصاددان برجسته، به ما کمک می‌کند تا ساختار یک صنعت را بررسی کرده و عوامل تأثیرگذار بر سودآوری و پایداری کسب‌ و کارها را شناسایی کنیم. پنج نیروی رقابتی پورتر به ما نشان می‌دهد که رقابت در یک صنعت صرفاً به رقابت بین شرکت‌های موجود محدود نمی‌شود. بلکه عوامل دیگری مانند قدرت چانه‌زنی مشتریان و تامین‌کنندگان، تهدید محصولات جایگزین و احتمال ورود رقبای جدید نیز نقش مهمی ایفا می‌کنند. از مهم ترین دلایل اهمیت پنج نیروی پورتر می توان به شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها، توسعه استراتژی‌های رقابتی موثر، تعیین جذابیت و درک بهتر یک صنعت و… اشاره نمود. در واقع می توان گفت با تحلیل این پنج نیرو، می‌توانیم به سوالاتی مانند چرا برخی صنایع سودآورتر از سایرین هستند؟ و چه استراتژی‌هایی برای موفقیت در یک صنعت خاص مناسب هستند؟ پاسخ دهیم. در این مقاله، به بررسی دقیق هر یک از این پنج نیرو، کاربردهای مدل پورتر و اهمیت آن در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک خواهیم پرداخت.

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر ابزاری برای تحلیل صنعت

همان طور که گفته شد مایکل پورتر استراتژیست معروف دانشگاه هاروارد، در سال ۱۹۸۰ مدلی به نام  چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر را معرفی نمود. این چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر یک مدل بسیار قوی است که برای هر صنعت و کسب و کاری مهم است که آن را در فراگیرد و در برنامه ریزی استراتژیک خود استفاده نماید. در واقع میتوان اینطور بیان نمود که این مدل به کسب و کارها کمک می کند تا نقاط ضعف و نقاط قوت خود را بهتر بشناسند و بتوانند موقعیت خود را نسبت به رقیبان بررسی کنند و برای بهبود آن استراتژی مناسبی را در نظر بگیرند. چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر (که براساس نرخ بازده سرمایه نسبت به هزینه سرمایه آن طراحی شده است)، سودآوری یک صنعت را براساس پنج منشا رقابتی مشخص می‌کند. جدول ۲.۳ چهار متغیر ساختاری موثر بر رقابت و سودآوری را مشخص می کند. در عمل، یک صنعت ویژگی های مختلفی دارد که شدت رقابت و سطح سودآوری را مشخص می کند. پر استفاده ترین چارچوب برای دسته بندی و تحلیل این عوامل را مایکل پورتر در دانشکده کسب و کار هاروارد ایجاد کرده است. چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر (که بر اساس نرخ بازده سرمایه نسبت به هزینه سرمایه آن نشان داده شده است)، سودآوری یک صنعت را بر اساس پنج منبع فشار رقابتی مشخص می کند. این چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر شامل سه منبع رقابت “افقی”: رقابت محصولات جایگزین، رقابت تازه واردان و رقابت بین رقبای فعلی؛ و دو منبع رقابت “عمودی”: قدرت تأمین کنندگان و قدرت خریداران است.
قدرت هر یک از این چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر بر اساس تعدادی از متغیرهای ساختاری اصلی مشخص می شود که در شکل ۳.۳ نشان داده شده است.

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

شکل ۲.۳ چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

بیشتر بخوانید: تعریف دقیق استراتژی چیست؟ (استراتژی به زبان ساده برای مدیران)

اولین نیرو: رقابت محصولات جایگزین

اولین عامل در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر مبحث رقابت محصولات جایگزین است، ازین رو قیمتی که مشتریان مایل هستند برای یک محصول پرداخت کنند تا حدی به موجود بودن محصولات جایگزین بستگی دارد. عدم حضور جایگزین های نزدیک برای یک محصول (مانند بنزین یا سیگار)؛ به این معنا است که مصرف کنندگان نسبتاً به قیمت حساس هستند (تقاضا نسبت به قیمت، بی کشش است). وجود جایگزین های نزدیک به این معنا است که مشتریان در واکنش به افزایش قیمت محصول به محصولات جایگزین روی خواهند آورد (تقاضا نسبت به قیمت، باکشش است). اینترنت، منبع جدیدی را برای رقابت محصولات جایگزین را فراهم کرده است که برای تعدادی از صنایع موجود تأثیر گذار بوده است. آژانس های مسافرتی، روزنامه ها و تأمین کنندگان مخابراتی، همگی به خاطر محصولات جایگزین اینترنتی، مجبور به رقابت شدید شده اند.

عوامل تأثیر گذار بر تهدید محصولات جایگزین کدام است؟

در تحلیل چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر برخی از عواملی که روی تهدید محصولات جایگزین تأثیرگذارند، عبارت‌اند از:

  1. تمایل خریدار به کالاهای جایگزین
  2. عملکرد قیمتی کالای جایگزین
  3. هزینه‌ی تعویض کالا برای مشتریان
  4. درک مشتریان از تمایز محصولات
  5. مد و جریانات روز
  6. تغییر تکنولوژی و نوآوری محصول

در بررسی چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر باید به این نکته توجه داست که میزان کاهش قیمت و سود در اثر وجود محصولات جایگزین به تمایل خریداران برای جابجایی بین گزینه ها بستگی دارد. این امر به نوبه خود به مشخصات قیمت عملکرد آن ها بستگی دارد. اگر سفر مرکز شهر به مرکز شهر بین واشنگتن و نیویورک از طریق هواپیما ۵۰ دقیقه سریع تر از قطار باشد و میانگین ارزش زمان برای مسافر، ۳۰ دلار در ساعت باشد نتیجه می گیریم که قطار در صورتی رقابتی خواهد بود که کرایه آن ۲۵ دلار پایین تر از کرایه خطوط هوایی باشد. هرچه محصول پیچیده تر باشد و تشخیص تفاوت های عملکردی آن دشوارتر باشد میزان جایگزینی از سوی مشتریان بر اساس تفاوت قیمت، کمتر خواهد بود. عدم موفقیت در نمونه سازی های ارزان از عطرهای ممتاز به منظور ایجاد سهم بازار قابل توجه، نشان دهنده دشواری تشخیص مشخصات عملکرد عطرهای مختلف برای مشتریان است.

بیشتر بخوانید: تعریف نوآوری چیست؟ مدیریت نوآوری چگونه انجام می‌شود؟

عوامل تعیین کننده ساختاری چارچوب پنج نیروی رقابتی

شکل ۳.۳ عوامل تعیین کننده ساختاری پنج نیروی رقابتی

دومین نیرو: تهدید ورود رقبای جدید

تهدید ورود رقبا دومین عامل از چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر در تحیل صنعت است؛ اگر بازده سرمایه یک صنعت بیش از هزینه سرمایه آن باشد به عنوان آهن ربایی برای بنگاه های بیرون از صنعت عمل خواهد کرد. اگر ورود بنگاه های جدید، بدون محدودیت باشد نرخ سود به سطح رقابتی آن کاهش می یابد. افزایش آگاهی درباره سلامت در آمریکا، تقاضا برای آبمیوه و معجون ها را افزایش داده است. با این وجود، موانع ورود کم منجر به ایجاد حدود ۴۰۰۰ بارِجدید آبمیوه و معجون از سال ۲۰۰۰ شده است که باعث اشباع بازار و نرخ بالای ورشکستگی کسب و کار شده است.

پاسخ به این پرسش که چرا درآمد همسر من که یک روان درمانگر است بسیار کمتر از خواهرزاده من است که اخیراً در پزشکی فارغ التحصیل شده است؟ یکی از عوامل، موانع ورود است. در روان درمانی، هیئت های صدور مجوز متعدد و تعداد محدودی مرکز صدور مجوز دولتی وجود دارد بنابراین موانع ورود به روان درمانی بسیار کمتر از پزشکی است. برای آن که مطمئن شویم بنگاه های موجود، قیمت خود را به سطح رقابتی کاهش می دهند ممکن است تهدید ورود به جای ورود واقعی کافی باشد. برای مثال، تنها خطوط هوایی آمریکا خدماتی مستقیم را بین دالاس/ فورت ورث و سانتا باربارای کالیفرنیا ارائه می کند. با این حال اگر سوث وست یا خطوط هوایی دیگر بتوانند به آسانی مسیرهای خود را برای پوشش همین دو شهر گسترش دهند ممکن است آمریکایی ها تمایلی به استفاده از قدرت انحصاری کامل آن نداشته باشند.

صنعتی که در آن هیچ مانع ورود و خروجی وجود ندارد رقابتی است، قیمت ها و سود، صرف نظر از تعداد بنگاه های درون صنعت به سطح رقابتی میل می کنند. قابلیت رقابت به عدم وجود هزینه های از دست رفته (سرمایه گذاری هایی که ارزش آن ها در هنگام خروج بر نمی گردد) بستگی دارد. هر وقت که بنگاه های موجود، قیمت های خود را به سطحی بالاتر از سطح رقابتی افزایش دهند عدم وجود هزینه های از دست رفته، یک صنعت را در برابر ورود “غیرمنتظره”، آسیب پذیر می سازد و این موضوع را در تحلیل چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر باید بدان بسیار توجه داشت. با این وجود در اکثر صنایع، تازه واردها نمی توانند با شرایطی مشابه بنگاه های موجود وارد شوند. یکی از موانع ورود، مزایایی است که بنگاه های موجود نسبت به تازه واردها دارند. بلندی مانع ورود، معمولاً به عنوان زیان هزینه واحد پیش روی تازه واردها اندازه گیری می شود. دلایل اصلی موانع ورود در پایین بحث شده است.

عوامل تأثیر گذار بر تهدید ورود رقبای جدید کدام است؟

عواملی که در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر ورود شرکت‌های جدید را محدود می‌کنند، به‌عنوان موانع بازار شناخته می‌شوند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

  1. وفاداری مشتریان به برندهای قبلی
  2. هزینه‌های ثابت بالا
  3. محدودیت منابع
  4. محدودیت‌هایی که از طرف دولت اعمال می‌شود
  5. حفاظت ورود (پتنت‌ها، حقوق مالکیت معنوی و…)
  6. تفاوت محصولات
  7. ارزش ویژه برند
  8. هزینه‌های تغییر
  9. سرمایه‌ی موردنیاز
  10. عدم دسترسی به کانال‌های توزیع
  11. نمودار یادگیری (یادگیری اصول برخی از صنایع، به زمان و هزینه‌ی بیشتری نیاز دارد)

الزامات سرمایه

از دیگر مواردی که در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر  باید بدان توجه داشت الزامات سرمایه است، بدان معنا که هزینه های سرمایه استقرار یک بنگاه در یک صنعت می تواند آن قدر زیاد باشد که همه سازمان ها به جز شرکت های بزرگ را منصرف کند. انحصار دوقطبی بوئینگ و ایرباس در جت های مسافربری بزرگ از طریق هزینه های سرمایه هنگفت ایجاد R&D، تولید و امکانات خدمت رسانی برای تأمین این هواپیماها حفظ می شود. به طور مشابه در مورد کسب و کار پرتاب ماهواره های تجاری، هزینه های تولید راکت ها و امکانات پرتاب، امکان ورود شرکت های جدید را بسیار کاهش می دهد. در سایر صنایع، هزینه های ورود می تواند معقول باشد. یکی از دلایل رشد تجارت الکترونیک در اواخر دهه ۱۹۹۰ که در نهایت منجر به فاجعه مالی برای اکثر شرکت کنندگان شد این بود که هزینه های راه اندازی اولیه کسب و کارهای اینترنتی جدید معمولاً بسیار پایین است. به طور کلی به نظر می رسد هزینه های راه اندازی در بخش خدمات، کم است. برای مثال، هزینه های راه اندازی مربوط به یک فروشگاه پیتزای دارای حق امتیاز از ۱۵۰ هزار دلار برای پیتزا دومینو و ۶۳۸ هزار دلار برای پیتزا هات شروع می شود.

بیشتر بخوانید: استراتژی تجاری یکی از عوامل مؤثر بر کارایی سرمایه گذاری

صرفه به مقیاس

منابع الزامات سرمایه بالا برای تازه واردها، منابع صرفه به مقیاس نیز هستند. در صنایعی که نیازمند سرمایه گذاری های عظیم و غیر قابل تقسیم در تجهیزات تولید یا تکنولوژی یا پژوهش یا مدیریت بازاریابی است، مقرون به صرفه بودن مستلزم مستهلک کردن این هزینه های غیرقابل تقسیم به مقدار زیاد خروجی است. مشکل تازه واردها این است که معمولاً با سهم بازار کم وارد می شوند و در نتیجه مجبور می شوند تا هزینه های واحد بالا را بپذیرند. بگذارید چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر را با یک نکته در نظر بگیریم و آن هم اینکه یکی از منابع اصلی صرفه به مقیاس، هزینه توسعه محصول جدید است. هزینه تولید هواپیمای غول پیکر A380 ایرباس در حدود ۱۸ میلیارد دلار است و باید در حدود ۴۰۰ هواپیما بفروشد تا به نقطه سر به سر برسد. پس از آغاز این پروژه از سوی ایرباس، بوئینگ به طور کامل از بخش هواپیماهای غول پیکر بازار کنار رفت. در خودروسازی، صرفه به مقیاس در تولید محصول و خرید به این معنا است که مقرون به صرفگی برای یک خودروساز بزرگ مستلزم تولید حداقل چهار میلیون وسیله نقلیه در سال است.

مزایای هزینه مطلق

بنگاه های موجود می توانند صرف نظر از مقیاس، نسبت به تازه واردها دارای مزیت هزینه واحد باشند. مزیت هزینه مطلق اغلب ناشی از خرید منابع کم هزینه مواد خام است. تولیدکنندگان موجود نفت و گاز نظیر سعودی آرامکو و گازپروم که به بزرگ ترین و در دسترس ترین ذخایر دنیا دسترسی دارند، دارای یک مزیت هزینه غیرقابل انکار نسبت به تازه واردهایی نظیر کایرن انرجی و بی جی گروپ هستند. مزایای هزینه مطلق می تواند از صرفه جویی های ناشی از یادگیری نیز به دست بیاید. سلطه اینتل ، اِی اِم دی و آی بی اِم بر بازار ریزپردازنده های پیشرفته کامپیوترها و کنسول های بازی ویدئویی، تا حدی ناشی از مزیت هزینه ای است که آن ها از تجربه فراوان به دست می آورند.

تمایز محصول

در صنعتی که محصولات آن متمایز هستند بنگاه های موجود دارای مزایای شناخت برند و وفاداری مشتری هستند. درصد مصرف کنندگان آمریکایی وفادار به یک برند از زیر ۳۰% در باتری، سبزیجات کنسروشده و کیسه های زباله تا ۶۱% در خمیردندان، ۶۵% در مایونز و ۷۱% در سیگار متفاوت است. تازه واردها به این بازارها باید سرمایه گذاری بسیار زیادی در تبلیغات و ترفیع داشته باشند تا به سطوح آگاهی از برند و حسن ظن نسبت برند مشابه با شرکت های موجود برسند. یکی از مطالعات نشان داد که در مقایسه با تازه واردها، شرکت های قبلی وارد شده به بازارهای کالاهای مصرفی متحمل تبلیغات و هزینه های ترفیع بیشتری شده اند که تا ۲.۱۲% از درآمد فروش آن ها را تشکیل می دهد.

بیشتر بخوانید: برنامه ریزی استراتژیک خرده فروشی

دسترسی به کانال های توزیع

برای بسیاری از تأمین کنندگان جدید کالاهای مصرفی، مانع اصلی برای ورود، احتمالاً دستیابی به توزیع است. ظرفیت محدود درون کانال های توزیع (مثل فضای قفسه ها)، ریسک ناپذیری خرده فروشان و هزینه های ثابت مرتبط با عرضه یک محصول اضافی، باعث می شود تا خرده فروشان تمایلی به عرضه محصولات یک تولیدکننده جدید نداشته باشند. نبرد بر سر فضای قفسه سوپرمارکت ها بین تولیدکنندگان اصلی فرآورده های غذایی (که معمولاً شامل “هزینه های جای دادن محصولات” برای رزرو فضای قفسه است) عدم برتری تازه واردها را افزایش می دهد. یکی از مهم ترین تأثیرات رقابتی اینترنت، فراهم کردن امکان رفع موانع توزیع برای کسب و کارهای جدید بوده است.

موانع دولتی و قانونی

اقتصاددانان مکتب شیکاگو معتقدند که تنها موانع موثر برای ورود، موانعی هستند که دولت ایجاد کرده است. در تاکسیرانی، بانکداری، مخابرات و پخش رادیو و تلویزیونی، ورود معمولاً مستلزم مجوزی از سوی یک نهاد دولتی است. از قرون وسطی تا کنون، شرکت ها و افراد دارای امتیاز از حقوق انحصاری که دولت برای انجام یک تجارت خاص یا ارائه یک سرویس خاص به آن ها داده است بهره برده اند. در صنایع دانش محور، حق اختراعات، کپی رایت ها و سایر شکل های قانونی محافظت شده مالکیت فکری، موانع اصلی ورود هستند. در صنعت داروسازی، بازیگران اصلی به دنبال به تأخیر انداختن ورود داروسازان بی نام با توسعه حق اختراعات اصلی خود از طریق تغییر دوز و حالات تحویل هستند. الزامات قانونی و استانداردهای زیست محیطی و ایمنی اغلب باعث عدم برتری تازه واردها در مقایسه با بنگاه های موجود می شود زیرا هزینه های شکایت برای تازه واردها بسیار بیشتر است.

واکنش متقابل

موانع ورود به انتظارات تازه واردها راجع به واکنش احتمالی بنگاه های موجود نیز بستگی دارد. واکنش در برابر یک شرکت تازه وارد می تواند به شکل کاهش قیمت تهاجمی، افزایش تبلیغات، پیشبرد فروش یا شکایت قضایی باشد. خطوط هوایی بزرگ، سابقه ای طولانی در واکنش نشان دادن در برابر تازه واردهای کم هزینه دارند. سوث وست و سایر خطوط هوایی مدعی شده اند که کاهش قیمت گزینشی از سوی آمریکن ایرلاین و سایر خطوط هوایی مشابه، قیمت گذاری بهره بردارانه ای است که برای جلوگیری از ورود این شرکت به مسیرهای جدید طراحی شده است. تازه واردها برای جلوگیری از مقابله به مثل شرکت های موجود می توانند در ابتدا در مقیاسی کوچک وارد بخش های کمتر مشهود بازار شوند. وقتی تویوتا ، نیسان و هوندا برای اولین بار وارد بازار خودروی آمریکا شدند بخش خودروهای کوچک را هدف قرار دادند که تا حدی به این دلیل بود که این بخش از سوی دیترویت بیگ تری به عنوان یک بخش کاملاً غیر سودآور ثبت شده بود

اثربخشی موانع ورود

صنایعی که با موانع ورود شدید محافظت می شوند تمایل دارند نرخ سودی بالاتر از متوسط کسب کنند. به نظر می رسد الزامات سرمایه و تبلیغات موانع بسیار موثری برای ورود باشد. اثربخشی موانع ورود به منابع و قابلیت های تازه واردهای بالقوه بستگی دارد. موانعی که در برابر شرکت های جدید اثربخش هستند ممکن است در برابر بنگاه های موجود که با سایر صنایع تفاوت دارد اثربخش نباشد. گوگل از حضور گسترده خود در وب به عنوان بستری برای ورود به تعدادی از بازارها استفاده کرده است از جمله موقعیت ظاهراً غیر قابل تسخیر مایکروسافت در حوزه مرورگرها.

بیشتر بخوانید: سطوح استراتژی چیست؟

 

تهدید ورود رقبای جدید در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

سومین نیرو: رقابت بین رقبای موجود

این عامل یکی از ارکان اصلی از چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر است؛ در اکثر صنایع، مهم ترین عامل تعیین کننده وضعیت رقابت و سطح کلی سودآوری، رقابت در میان بنگاه های درون صنعت است. در برخی از صنایع، بنگاه ها به صورت تهاجمی رقابت می کنند؛ گاهی به حدی که قیمت ها به زیر سطح هزینه ها می رسد و کل صنعت متضرّر می شود. در صنایع دیگر، رقابت بر سر قیمت وجود ندارد و رقبا بر تبلیغات، نوآوری و سایر ابعاد غیر قیمتی تمرکز می کنند. شدت رقابت بین بنگاه های موجود، نتیجه تعامل بین شش عامل است. بیایید این عوامل را در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر بررسی کنیم.

اول تمرکز

تمرکز فروشنده به معنای توزیع تعداد و اندازه بنگاه هایی است که در یک بازار رقابت می کنند. این عامل معمولاً با استفاده از نسبت تمرکز اندازه گیری می شود: سهم بازار ترکیبی تولیدکنندگان برتر. برای مثال، نسبت تمرکز چهار بنگاهی (CR4)، سهم بازار چهار تولیدکننده بزرگ بازار است. در بازارهای تحت سلطه یک بنگاه (برای مثال، ژیلت پی اند جی در زمینه محصولات اصلاح، اپل در پخش کننده های ام پی تری یا آلتریا در بازار دخانیات بدون دود آمریکا)، بنگاه رهبر می تواند آزادی عمل قابل توجهی در مورد قیمت ارائه شده خود داشته باشد. در جایی که گروه کوچکی از شرکت های برتر بر بازار سلطه دارند (انحصار چندقطبی)، رقابت بر سر قیمت نیز می تواند از طریق توافق جمعی و یا به صورت رایج تر از طریق “مشابهت” تصمیمات قیمت گذاری، محدود شود. بنابراین، در بازارهای تحت سلطه دو شرکت نظیر نوشیدنی های غیرالکلی (کوکاکولا و پپسی)، هفته نامه ها (تایمز و نیوزویک) و نرم افزارهای آنتی ویروس (سیمانتک و مکافی)، قیمت ها مشابه است و رقابت بر تبلیغات، ترفیع و توسعه محصول تمرکز می کند. با افزایش بنگاه های عرضه کننده در یک بازار، هماهنگی قیمت ها دشوارتر می شود و احتمال آغاز قیمت شکنی از سوی یک بنگاه افزایش خواهد یافت. اما با این وجود که غالباً خروج یک رقیب، رقابت بر سر قیمت را کاهش می دهد و ورود یک رقیب جدید، آن را افزایش خواهد داد شواهد سیستماتیک اندکی وجود دارد که تمرکز فروشنده، سودآوری را افزایش می دهد. ریچارد اشمالنسی نتیجه می گیرد که: “رابطه بین تمرکز فروشنده و سودآوری (در صورت وجود) به لحاظ آماری، ضعیف است و تأثیر برآورد شده معمولاً کم است”.

دوم تنوع رقبا

میزان توانایی بنگاه برای اجتناب از رقابت بر سر قیمت به نفع اقدامات قیمت گذاری جمعی به مشابهت ریشه ها، اهداف، هزینه ها و استراتژی آن ها بستگی دارد. جوِ دوستانه صنعت خودروسازی آمریکا پیش از آغاز رقابت وارداتی تا حد زیادی ناشی از شباهت ساختار هزینه، استراتژی ها و طرز فکر مدیریت شرکت ها بود. رقابت شدیدی که امروزه بر بازار خودروی اروپا و آمریکا شمالی تأثیر گذاشته است تا حد زیادی به دلیل ریشه های ملی، هزینه ها، استراتژی ها و سبک های مدیریتی بنگاه های رقیب است. به طور مشابه، چالش اصلی پیش روی اوپک، توافق و اجبار سهمیه خروجی در میان کشورهای عضو است که به لحاظ اهداف، هزینه های تولید، سیاست و مذهب کاملاً متفاوت هستند.

سوم تمایز محصول

هرچه محصولات بنگاه های رقیب شبیه تر باشند، تمایل مشتریان به تعویض آن ها بیشتر است و انگیزه بنگاه ها برای کاهش قیمت ها به منظور افزایش فروش افزایش خواهد یافت. در جایی که محصولات بنگاه های رقیب تقریباً غیرقابل تمایز است؛ محصول، یک کالا است و قیمت، تنها مبنای رقابت است. به نظر می رسد صنایع کالایی نظیر کشاورزی، معدن و پتروشیمی دچار جنگ های قیمتی و سود کم هستند. در مقابل، در صنایعی که محصولات بسیار متمایز هستند (عطر، داروسازی، رستوران، خدمات مشاوره مدیریت)، به نظر می رسد رقابت قیمتی ضعیف است هرچند که ممکن است تعداد بنگاه های رقیب زیاد باشد.

چهارم ظرفیت بیش از حد و موانع خروج

اگر بخواهیم در مورد ظرفیت بیش از حد و موانع خروج صحبت کنیم، باید قبل از آن به این سوال پاسخ دهیم که چرا سودآوری صنعت در طول دوره های رکود این قدر شدید کاهش می یابد؟

نکته کلیدی، توازن بین تقاضا و ظرفیت است. ظرفیت استفاده نشده، بنگاه ها را به انجام کاهش قیمت به منظور جذب کسب و کار جدید تشویق می کند. ظرفیت بیش از حد می تواند دوره ای باشد (برای مثال، چرخه رونق- کساد در صنعت نیمه رسانا)؛ همچنین ممکن است بخشی از یک مشکل ساختاری ناشی از سرمایه گذاری بیش از حد و کاهش تقاضا باشد. در این شرایط، دومین مسأله اصلی این است که آیا ظرفیت بیش از حد، از صنعت حذف خواهد شد یا خیر. موانع خروج، هزینه های مرتبط با ظرفیت خروج از یک صنعت است. جایی که منابع، بادوام و خاص هستند و جایی که کارکنان، مستحق امنیت شغلی هستند موانع خروج می تواند قابل توجه باشد.

در صنعت خودروی اروپا و آمریکای شمالی، ظرفیت بیش از حد به همراه موانع خروج زیاد، باعث کاهش سودآوری شده است. در مقابل، رشد سریع تقاضا باعث کمبود ظرفیتی می شود که سود را افزایش می دهد. توسعه تجارت جهانی (که با رشد چین تقویت شده است) کرایه حمل شرکت های حمل و نقل عظیم (“کشتی های بزرگ”) را از زیر ۱۸۰۰۰ دلار در روز در آغاز سال ۲۰۰۳ به ۲۳۳۹۸۸ دلار در روز در ۵ ژوئن سال ۲۰۰۸ رسید. با آغاز رکود اقتصادی و توسعه ناوگان از سوی صاحبان کشتی، این نرخ تا ۲۶ نوامبر سال ۲۰۰۸ به فقط ۲۷۷۳ دلار سقوط کرد.شرکت ها در صنایع در حال رشد به طور میانگین سود بیشتری را نسبت به شرکت های حاضر در صنایع با رشد کند یا در حال رکود به دست می آورند (شکل ۴.۳).

تأثیر رشد بر سودآوری

شکل ۴.۳ تأثیر رشد بر سودآوری

منبع: آر دی بازل و بی تی گیل ، اصول PIMS، ۱۹۸۷

پنجم و ششم شرایط هزینه: صرفه به مقیاس و نسبت هزینه های ثابت به هزینه های متغیر

وقتی ظرفیت بیش از حد موجب رقابت قیمتی بشود قیمت ها چگونه کاهش خواهد یافت؟ عامل کلیدی، ساختار هزینه است. در جایی که هزینه های ثابت نسبت به هزینه های متغیر، بالا است بنگاه ها به هر قیمت از تجارت حاشیه ای استفاده خواهند کرد تا هزینه های متغیر را بپوشانند. نوسان بسیار زیاد کرایه حمل و نقل حجیم، نشان دهنده آن است که تقریباً تمام هزینه های فعالیت شرکت های حمل و نقل حجیم، ثابت است.

به طور مشابه، در صنعت هواپیمایی، ظهور ظرفیت بیش از حد، تقریباً همیشه منجر به جنگ های قیمتی و زیان کل صنعت می شود. تمایل خطوط هوایی به ارائه بلیت های دارای تخفیف زیاد در پروازهایی با رزرو کم نشان دهنده هزینه های متغیر بسیار پایین پر کردن صندلی های خالی است. سهام “ادواری” نه تنها بر اساس تقاضای دوره ای بلکه بر اساس نسبت بالای هزینه های ثابت به متغیر توصیف می شود و بدین معنا است که نوسانات درآمدی به نوسانات بسیار بیشتر در سود منجر می شود.

صرفه به مقیاس نیز می تواند شرکت ها را به رقابت تهاجمی بر سر قیمت به منظور کسب مزایای هزینه در حجم بیشتر تشویق کند. اگر کارایی مقیاس در صنعت خودرو به معنای تولید چهار میلیون خودرو در سال باشد (سطحی که در حال حاضر فقط پنج شرکت به آن دست یافته اند) نتیجه، نبرد بر سر سهم بازار است زیرا هر بنگاه تلاش می کند تا به حد خوداتکایی دست پیدا کند.

عوامل تأثیر گذار بر رقابت بین رقبای موجود کدام است؟

در تحلیل چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر عواملی که شدت رقابت بازار را تعیین می‌کنند عبارت‌اند از:

  1. تعداد رقبا
  2. نرخ رشد و ایعاد صنعت
  3. موانع خروج از بازار (هزینه‌ی ترک صنعت)
  4. تنوع و ابعاد رقبا
  5. پیچیدگی و عدم تقارن اطلاعات
  6. تخصیص هزینه‌ی ثابت به هر ارزش‌افزوده
  7. هزینه‌ی تبلیغات
  8. خطر یکپارچگی افقی

چهارمین نیرو: قدرت چانه زنی خریداران

قدت چانه زنی خریداران نیز از عوامل اصلی در تحلیل چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر است و این نکته حائز اهمیت است که بدانیم بنگاه های یک صنعت در دو نوع بازار رقابت می کنند: در بازار ورودی ها و بازار خروجی ها. در بازار ورودی ها بنگاه ها مواد خام، اجزاء و خدمات مالی و نیروی کار را خریداری می کنند. در بازار خروجی ها بنگاه ها کالاها و خدمات خود را به مشتریان می فروشند (که ممکن است توزیع کنندگان، مصرف کنندگان یا سایر تولیدکنندگان باشند).

عوامل تأثیر گذار بر قدرت چانه زنی خریداران کدام است؟

در تحلیل چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر برخی از عوامل تعیین‌کننده‌ی قدرت خریداران عبارت‌اند از:

  1. تعداد یا حجم کم خریداران
  2. خرید حجم بالای محصول (اگر یک مشتری حجم بالایی از محصولات را خریداری کند، نفوذ بالایی بر شرکت خواهد داشت)
  3. امکان جایگزین کردن محصولات رقابتی
  4. این محصول برای خریداران اهمیت زیادی ندارد و آن‌ها می‌توانند مدتی را بدون این محصول بگذرانند.
  5. مشتریان نسبت به قیمت‌ها حساس هستند.
  6. چگالی مشتریان نسبت به چگالی شرکت‌های تولیدکننده کمتر است.
  7. عدم دسترسی به اطلاعات خریداران
  8. هزینه‌ی پایین جایگزینی محصول
  9. دسترسی به محصولات جایگزین
  10. مشتریان در مورد محصولات اطلاعات زیادی دارند (افزایش قدرت چانه‌زنی)

در هر دو بازار، تراکنش ها برای خریداران و فروشندگان، ارزش آفرینی می کند. نحوه تقسیم این ارزش بین آن ها از لحاظ سودآوری به قدرت اقتصادی نسبی آن ها بستگی دارد. بیایید ابتدا بازار خروجی ها را بررسی کنیم. میزان قدرت خرید مشتریان که بنگاه ها با آن مواجه هستند به دو مجموعه عوامل بستگی دارد: حساسیت قیمتی خریداران و قدرت چانه زنی نسبی و هر دوی این عوامل باید در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر مورد بررسی قرار گیرد.

بیشتر بخوانید: استراتژی به عنوان تلاشی در جهت ارزش آفرینی | ارزش چیست و تعریف ارزش آفرینی چیست

 

 

حساسیت قیمت خریداران چیست؟

میزان حساسیت خریداران به قیمت های ارائه شده از سوی بنگاه ها در یک صنعت به چهار عامل اصلی بستگی دارد:

  • هرچه اهمیت یکی از اقلام به عنوان بخشی از هزینه کل بیشتر باشد حساسیت خریداران نسبت به قیمت پرداختی بیشتر خواهد بود. تولیدکنندگان نوشیدنی نسبت به هزینه قوطی های آلومینیومی بسیار حساس هستند زیرا این هزینه، یکی از بزرگ ترین اقلام هزینه ای آن ها است. در مقابل، اکثر شرکت ها نسبت به حق الزحمه حسابرسان حساسیتی ندارند زیرا هزینه های حسابرسی، بخشی کوچکی از هزینه کل شرکت است.
  • هرچه محصولات صنعت عرضه کننده متمایزتر باشد تمایل خریدار به تعویض تأمین کننده بر اساس قیمت، بیشتر خواهد بود. تولیدکنندگان تی شرت و لامپ روشنایی، بسیار بیشتر از قدرت خرید وال مارت هراس دارند تا تولیدکنندگان عطر.
  • هرچه شدت رقابت میان خریداران بیشتر باشد اشتیاق آن ها برای کاهش قیمت از سوی فروشندگان آن ها بیشتر است. با تشدید رقابت در صنعت خودروسازی دنیا تأمین کنندگان قطعات با فشارهای بیشتری برای کاهش قیمت مواجه شدند.
  • هرچه اهمیت کیفیت و محصول یک صنعت برای خریدار حیاتی تر باشد حساسیت او به قیمت های ارائه شده کمتر است. قدرت چانه زنی تولیدکنندگان کامپیوتر شخصی نسبت به تولیدکنندگان ریزپردازنده (اینتل و اِی اِم دی) کمتر است زیرا این قطعات برای کارکرد کامپیوتر های شخصی اهمیت حیاتی دارند.

قدرت چانه زنی نسبی چیست؟

قدرت چانه زنی در نهایت مبتنی بر عدم پذیرش مواجهه با گروه دیگر است. توازن قدرت بین دو گروه در یک تراکنش به اعتبار و اثربخشی تهدیدی بستگی دارد که هر یک از آن ها انجام می دهند. موضوع اصلی، هزینه نسبی است که هر یک از گروه ها در اثر انجام نشدن تراکنش متحمل می شود. موضوع دیگر، تخصص هر یک از گروه ها در مدیریت موقعیت خود است. عوامل مختلفی بر قدرت چانه زنی خریداران نسبت به قدرت چانه زنی فروشندگان تأثیر می گذارد:

  • اندازه و تمرکز خریداران نسبت به فروشندگان. هرچه تعداد خریداران کمتر و خریدهای آن ها بزرگتر باشد هزینه از دست دادن آن ها بیشتر است. سازمان های بهداشت به دلیل اندازه خود در مقایسه با بیماران می توانند وسایل بهداشتی را با قیمت کمتری از بیمارستان ها و پزشکان خریداری کنند. مطالعات تجربی نشان می دهد که تمرکز خریدار، قیمت و سود را در صنعت عرضه کننده کاهش می یابد.
  • اطلاعات خریداران. هرچه خریداران درباره عرضه کنندگان و قیمت و هزینه های آن ها اطلاعات بیشتری داشته باشند بهتر می توانند چانه زنی کنند. پزشکان و وکلا معمولاً قیمت درخواستی خود را نشان نمی دهند کاری که تاجران بازارهای مراکش یا چین انجام نمی دهند. آگاه نبودن مشتریان درباره قیمت های نسبی، یکی از محدودیت های موثر بر قدرت خرید آن ها است. اما اگر کیفیت محصول، ناشناخته باشد آگاهی از قیمت ها کمتر ارزش دارد. در بازار اصلاح سر، طراحی داخلی و مشاوره مدیریت، توانایی خریداران برای چانه زنی بر سر قیمت به دلیل عدم قطعیت در مورد ویژگی های دقیق محصولی که قرار است خریداری شود کمتر است.
  • توانایی یکپارچگی عمودی. در هنگام عدم پذیرش همکاری با گروه های دیگر، گزینه پیش رو برای یافتن تأمین کننده یا خریدار دیگر، انجام آن کار توسط خود شرکت است. شرکت های بزرگ تولید فرآورده های غذایی نظیر هاینز و کمپل سوپ ، وابستگی خود به تولیدکنندگان قوطی های فلزی را از طریق تولید این قوطی ها کاهش داده اند. زنجیره های خرده فروشی برتر،جایگزینی برندهای تأمین کننده خود را با محصولات برند خود افزایش داده اند. یکپارچگی رو به عقب لزوماً نباید اتفاق بیفتد- یک تهدید منطقی ممکن است کافی باشد.

پنجمین نیرو: قدرت چانه زنی تأمین کنندگان

در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر این عامل نیز جزو موارد مورد ملحوظ در تحلیل صنعت است، تحلیل عوامل تعیین کننده قدرت نسبی بین تولیدکنندگان در یک صنعت و تأمین کنندگان آن ها دقیقاً مشابه تحلیل رابطه بین تولیدکنندگان و خریداران آن ها است. تنها تفاوت این است که اکنون بنگاه هایی به عنوان خریدار و تولیدکنندگان ورودی ها به عنوان تأمین کنندگان در صنعت وجود دارند. مسائل اصلی، راحتی جابجایی بنگاه بین تأمین کنندگان ورودی مختلف و قدرت چانه زنی هر گروه است. به دلیل آن که مواد خام، محصولات نیم ساخته و قطعات اغلب، جزء کالاهایی هستند که از سوی شرکت های کوچک برای شرکت های تولیدکننده بزرگ تأمین می شوند تأمین کنندگان آن ها معمولاً قدرت چانه زنی ندارند. بنابراین، تأمین کنندگان کالا اغلب به دنبال افزایش قدرت چانه زنی خود از طریق ایجاد قطب های انحصاری هستند (برای مثال، اوپک، سازمان بین المللی قهوه و تعاونی های بازاریابی کشاورزان). در مقابل، تأمین کنندگان قطعات پیچیده و به لحاظ فنی پیشرفته ممکن است بتوانند قدرت چانه زنی قابل توجهی داشته باشند. سودآوری صنعت کامپیوترهای شخصی را می توان به قدرت اعمال شده از سوی تأمین کنندگان قطعات اصلی (پردازنده ها، دیسک درایوها، نمایشگرهای ال سی دی) و تأمین کننده برتر سیستم عامل (مایکروسافت) نسبت داد.
اتحادیه های کارگری، منابع مهم قدرت تأمین کننده هستند. بازده سرمایه گذاری آن دسته از صنایع آمریکا که در آن بیش از ۶۰% کارکنان عضو اتحادیه هستند پنج درصد کمتر از صنایعی است که کمتر از ۳۵% کارکنان آن ها عضو اتحادیه هستند. اگر کارکنان یک کسب و کار عضو اتحادیه باشند (مثل خطوط هوایی و خودروسازی ها)، سودآوری آن کاهش می یابد.

عوامل تأثیر گذار بر قدرت چانه زنی تأمین کنندگان کدام است؟

در تحلیل چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر عوامل زیر به افزایش قدرت عرضه‌کنندگان منجر می‌شود:

  1. تعداد کم‌عرضه کنندگان یک محصول خاص
  2. عدم وجود جایگزین برای عرضه‌کنندگان فعلی
  3. محصول برای خریداران بسیار مهم است
  4. صنعت عرضه سودآوری بیشتری نسبت به صنعت خرید دارد
  5. هزینه‌های بالای تغییر یا جایگزینی عرضه‌کننده
  6. درجه‌ی تمایز محصولات ورودی
  7. بالا بودن هزینه‌ی محصولات ورودی در مقایسه با قیمت محصولات نهایی
  8. هزینه‌های ثابت بالا

تاثیر نیروی ششم چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

برخی صاحب نظران دولت را به عنوان نیروی ششم در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر معرفی می کنند. دولت در زمینه خرید کالا اثر گذار است؛ خود دولت در مورد بسیاری از کالاها به عنوان یک خریدار عمده عمل می کند، در مورد تولید نیز برخی دولت ها و شرکت های تابعشان می توانند کالاهای زیادی را تولید کنند. قوانین دولتی در مورد کالاهای جایگزین نیز مهم است. دولت می تواند با تنظیم قوانین صادرات و واردات و یا تعرفه های مالیاتی و حمایت های مالیاتی و وام، یک کالا را در عرصه رقابت حمایت کند.

همچنین قوانین دولتی در مورد ورود تازه واردها نیز تاثیر دارد. اگر دولت تصمیم به حمایت از تولید یک کالا بگیرد می تواند با دادن وام، تسهیلات، معافیت مالیاتی و آسان کردن فرآیند ثبت شرکت و اخذ مجوز، ورود تازه وارد ها را رونق دهد. از این رو برخی صاحب نظران به درستی معتقدند دولت ششمین رکن در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر است. با توجه به ساختار دولت محور در اقتصاد و صنعت ایران می توان گفت دولت از جمله مهمترین رکن های تئوری چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر در ایران است.

بیشتر بخوانید: ادغام و تملک

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

مزایا و معایب چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

در اینجا به بررسی مزایا و معایب چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر خواهیم پرداخت.

مزایای چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر
  • سنجش سطح رقابت در صنعت
    چارچوب پنج نیروی پورتر ابزار مناسبی برای ارزیابی رقابت‌پذیری یک صنعت است. با بررسی تهدید جایگزینی و قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان و خریداران، می‌توان به درک کلی از سطح رقابت در صنعت دست یافت. این بینش به سازمان‌ها کمک می‌کند تا موقعیت خود در صنعت را بهتر درک کرده و استراتژی‌های رشد مناسب‌تری را تدوین نمایند.
  • شناسایی نقاط قوت و ضعف
    پنج نیروی پورتر همچنین به شرکت‌ها یاری می رساند تا روابط با تامین‌کنندگان و خریداران و همچنین خطر ورود رقبا جدید یا ظهور محصولات جایگزین را بهتر درک کنند. این بینش به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا نقاط قوت و ضعف اصلی خود را شناسایی نمایند. این اطلاعات ارزشمند به شرکت‌ها کمک می‌کند تا اقدامات پیشگیرانه‌ای برای مقابله با تهدیدات انجام داده و در عین حال بر تقویت نقاط قوت خود تمرکز کنند.
  • شناسایی قدرتمندترین نهادهای صنعت
    چارچوب پنج نیروی پورتر بر سه نهاد اصلی که در یک صنعت با هم تعامل دارند، تمرکز می‌کند: تامین‌کنندگان، خریداران و رقبا. با انجام این تحلیل، شرکت‌ها می‌توانند درک کنند که کدام نهاد در صنعت قدرت بیشتری دارد. این بینش به کسب‌ و کارها کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری اتخاذ کرده و استراتژی‌های خود را بهتر تدوین نمایند.
  • شناسایی فرصت‌های توسعه کسب‌ و کار
    استفاده از چارچوب پنج نیروی پورتر به شرکت‌ها کمک می‌کند تا درک بهتری از قدرت کلی خریداران و تامین‌کنندگان در صنعت خود داشته باشند. این آگاهی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا تصمیمات درستی در مورد توسعه کسب‌ و کار خود اتخاذ کنند. ممکن است تصمیم بگیرند که با ادغام عمودی، تامین‌کنندگان و خریداران را تحت کنترل خود درآورند تا قدرت آن‌ها را کاهش دهند. یا ممکن است بر ادغام افقی تمرکز کنند تا رقبا را جذب کرده و خطر رقابت را کاهش دهند.
  • هدایت استراتژی‌های سازمانی و چشم‌انداز
    شرکت‌ها از استراتژی و چشم‌انداز سازمانی برای اطلاع‌رسانی فرآیند تصمیم‌گیری در تمام حوزه‌های کسب‌ و کار استفاده می‌کنند. این امر به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بهترین مسیر رشد را برای ایجاد ارزش بهینه شناسایی کنند. بینش‌هایی که مدل پنج نیروی پورتر ارائه می‌دهد، می‌تواند به اصلاح استراتژی‌های سازمانی و بهبود دقت آن‌ها با در نظر گرفتن نیروهای خارجی کمک کند.

بیشنر بخوانید: بیانیه چشم انداز

معایب چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر
  • در نظر گرفتن عوامل محدود
    مدل پنج نیروی پورتر در تحلیل خود محدودیت دارد، زیرا تنها به قدرت تامین‌کنندگان، مصرف‌کنندگان، جایگزین‌ها و تهدید ورود رقبا جدید توجه می‌کند. عوامل متعددی مانند نوآوری‌های تکنولوژیک، قوانین دولتی، مالیات یا تأثیر زیست‌محیطی کسب‌ و کار، توسط این چارچوب نادیده گرفته می‌شوند. این حوزه‌ها همگی در رشد یا شکست یک شرکت نقش دارند، بنابراین عدم در نظر گرفتن آن‌ها در تحلیل، مشکل‌ساز است.
  • عدم وجود روش کمی‌سازی عوامل خارجی
    یکی دیگر از مشکلات این چارچوب، عدم وجود روش از پیش تعیین‌شده برای کمی‌سازی عوامل خارجی است. بدون این قابلیت، مدل پنج نیروی پورتر نمی‌تواند نتیجه کمی برای تأثیر کلی این نیروها بر رقابت ارائه دهد. این مسئله مشکل دیگری را نیز ایجاد می‌کند، زیرا هیچ راهی برای رتبه‌بندی نیروها یا تعیین مهم‌ترین نیروی پنجگانه برای یک شرکت وجود ندارد.
  • چالش‌های پیاده‌سازی برای شرکت‌های بزرگ
    انجام این نوع تحلیل برای شرکت‌های بزرگ با سبد گسترده‌ای از محصولات یا شرکت‌هایی که در بازارهای مختلف فعالیت می‌کنند، چالش‌برانگیز است. این ابزار بیشتر برای شرکت‌های کوچک مناسب است، زیرا تنها برای صنایع واحد کاربرد دارد. این همچنین به معنای آن است که شرکت‌های کوچک‌تر که به دنبال ورود به صنایع دیگر هستند، کاربرد چندانی برای این نوع تحلیل نخواهند یافت.
  • مناسب نبودن برای همه صنایع
    استفاده از مدل پنج نیروی پورتر به عنوان یک ابزار تحلیلی تنها برای برخی صنایع مناسب است، بنابراین همه کسب‌ و کارها از مزایای آن بهره‌مند نمی‌شوند. به عنوان مثال، شرکت‌های غیرانتفاعی هیچ سودی از این چارچوب نخواهند برد. همچنین این ابزار برای فعالیت‌های خاصی مانند تحقیق و توسعه، زائد است.

بیشتر بخوانید: برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات (IT)

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

استفاده از تحلیل صنعت برای پیش بینی سودآوری صنعت

پس از آن که نحوه تأثیرگذاری ساختار صنعت (که به نوبه خود سودآوری صنعت را تعیین می کند) را بر رقابت شناسایی کردیم می توانیم این تحلیل را برای پیش بینی سودآوری صنعت در آینده به کار بگیریم.

شناسایی ساختار صنعت

مرحله اول تحلیل هر صنعتی، شناسایی عناصر اصلی ساختار صنعت است. اصولاً این کار ساده ای است. این کار مستلزم شناسایی بازیگران اصلی (تولیدکنندگان، مشتریان، تأمین کنندگان ورودی و تولیدکنندگان کالاهای جایگزین) و سپس بررسی برخی از مشخصات ساختاری کلیدی هر یک از این گروه ها است که قدرت رقابت و چانه زنی را تعیین خواهد کرد. در اکثر صنایع تولیدی، شناسایی گروه های اصلی بازیگران، ساده است؛ در سایر صنایع (به خصوص در صنایع خدماتی)، نگاشت صنعت می تواند دشوار باشد. صنعت پخش تلویزیونی آمریکا را در نظر بگیرید. مرزهای صنعت را در کجا ترسیم می کنیم؟ آیا یک صنعت توزیع تلویزیونی وجود دارد یا صنایع مجزای مربوط به پخش امواج تلویزیونی، تلویزیون کابلی و تلویزیون ماهواره ای را شناسایی می کنیم؟ در مورد شناسایی خریداران و فروشندگان مشاهده می کنیم که این صنعت دارای یک زنجیره ارزش بسیار پیچیده است که شامل تولیدکنندگان برنامه های تلویزیونی، شبکه ها و کانال های کابلی است که زمانبندی برنامه ها و ایستگاه های تلویزیونی محلی و شرکت های کابلی را که توزیع نهایی را انجام می دهند کنار هم جمع می کنند. این صنعت دارای دو نوع خریدار است: بینندگان و تبلیغ کنندگان. پیچیدگی دیگر به این دلیل ایجاد می شود که برخی از شرکت ها در مراحل مختلف زنجیره ارزش به صورت عمودی ادغام شده اند، بنابراین پخش کنندگان شبکه نظیر فاکس و ان بی سی به صورت رو به عقب با تولید تلویزیونی و به صورت رو به جلو با توزیع نهایی از طریق مالکیت ایستگاه های تلویزیونی محلی ادغام شده اند. در ادامه این فصل به موضوعات تعریف صنعت با خواهیم گشت.

پیش بینی سودآوری صنعت

ما می توانیم از تحلیل صنعت برای درک دلیل پایین بودن سودآوری در برخی از صنایع و بالا بودن آن در صنایع دیگر استفاده کنیم اما در نهایت منفعت ما در توضیح دادن گذشته نیست بلکه پیش بینی آینده است. تصمیمات سرمایه گذاری که امروز اتخاذ می شود منابع را به مدت چند سال به یک صنعت تخصیص می دهد (اغلب به مدت یک دهه یا بیشتر) بنابراین مهم است که بتوانیم پیش بینی کنیم که صنعت احتمالاً چه سطحی از بازده را در آینده ارائه خواهد کرد. سودآوری کنونی، شاخص ضعیفی برای سودآوری آینده است- صنایعی نظیر روزنامه، پنل های خورشیدی (فوتو ولتائیک) و گوشی های تلفن همراه دچار سقوط های فاجعه بار در سودآوری شده اند. در مقابل، برخی از صنایع که بازدهی آن ها پایین بوده است (فولاد، استخراج فلزات و چند “صنعت کالایی” دیگر) در طول دهه گذشته شاهد بهبود قابل توجهی در سودآوری بوده اند. اما اگر سودآوری یک صنعت بر اساس ساختار آن صنعت تعیین شود آنگاه می توانیم از مشاهده روندهای ساختاری در یک صنعت برای پیش بینی تغییرات احتمالی در رقابت و سودآوری استفاده کنیم. به نظر می رسد تغییر در ساختار صنعت، نتیجه تغییرات بنیادی در رفتار خرید مشتریان، تکنولوژی و استراتژی های بنگاه است؛ این موارد را اغلب می توان پیش از تأثیرگذاری بر رقابت و سودآوری به خوبی پیش بینی کرد.

بیشتر یخوانید: تحلیل زنجیره ارزش چیست و ارکان اصلی در زنجیره ارزش کسب و کار کدامند؟

برای پیش بینی سودآوری آتی یک صنعت، تحلیل ما در سه مرحله پیش می رود:

  1. بررسی نحوه تأثیرگذاری ساختار بر سطوح فعلی و گذشته رقابت و سودآوری.
  2. شناسایی روندهایی که در حال تغییر ساختار صنعت هستند. آیا صنعت در حال یکپارچگی است؟ آیا بازیگران جدیدی در حال ورود هستند؟ آیا محصولات صنعت، متمایزتر می شوند یا مشابه تر؟ آیا افزایش ظرفیت صنعت از رشد تقاضا پیشی می گیرد؟
  3. شناسایی نحوه تأثیرگذاری این تغییرات ساختاری بر پنج نیروی رقابتی و سودآوری به دست آمده صنعت. آیا تغییرات ساختار صنعت، موجب تشدید رقابت می شود یا تضعیف آن؟ به ندرت تمام تغییرات ساختاری، رقابت را در یک جهت ثابت پیش می برد، معمولاً برخی از عوامل موجب افزایش رقابت خواهد شد؛ برخی دیگر موجب کاهش رقابت می شوند. بنابراین به نظر می رسد که تعیین تأثیر کلی بر سودآوری، ذهنی باشد.

 

نمونه استراتژی زیر درباره چشم انداز مربوط به سودآوری در صنعت گوشی های بی سیم بحث می کند.

استفاده از تحلیل صنعت برای تدوین استراتژی

پس از درک نحوه تأثیرگذاری ساختار صنعت بر رقابت (که به نوبه خود سودآوری صنعت را تعیین می کند) می توانیم از این دانش برای تدوین استراتژی بنگاه استفاده کنیم. اولاً می توانیم استراتژی هایی را تدوین کنیم که به منظور کاهش رقابت بر ساختار صنعت تأثیر می گذارند؛ ثانیاً می توانیم موقعیت بنگاه را برای محافظت در برابر آسیب های رقابت تغییر دهیم.

بیشتر بخوانید: چرخه عمر صنعت

نمونه استراتژی: آینده صنعت گوشی های بی سیم

ارتباط بی سیم، یکی از صنایعی است که در دو دهه گذشته بیشترین رشد را داشته است- و تقریباً همانند سازندگان گوشی برای تأمین کنندگان خدمات نیز سودآور بوده است. در طول دهه ۱۹۹۰، میانگین رشد فروش گوشی در آمریکای شمالی، اروپا و ژاپن هر سال نزدیک به ۵۰% بوده است و سود و ارزش سهامداران زیادی را برای رهبران جدید (موتورولا و نوکیا) ایجاد کرده است. دهه کنونی شاهد تغییرات شدیدی در رقابت و سودآوری بوده است. با وجود ادامه رشد تقاضا (خصوصاً در بازارهای نوظهور)، سودآوری کاهش یافته است. در طول سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵، رهبران صنعت (نوکیا، موتورلا، سونی اریکسون، سامسونگ، ال جی و زیمنس) به حاشیه عملیاتی متوسط ۲۳% در فروش دستگاه های سیار خود دست یافتند. تا سال ۲۰۰۹، هفت تأمین کننده برتر (نوکیا، سامسونگ، اپل، ال جی، ریم، سون اریکسون و موتورولا) به حاشیه عملیاتی متوسط ۴% دست یافتند (هرچند اپل بسیار سودآور بود اما اکثر شرکت های دیگر زیان ده بودند). تغییرات ساختاری که باعث کاهش سودآوری صنعت شد شامل ورود شرکت های جدید بود (چند تولیدکننده وسایل ارتباطی چینی و تایوانی نظیر اچ تی سی، هوآوی، زد تی ای، بن کیو که تلفن های دارای برند را معرفی کردند). با اشباع بازارهای بالغ، ظرفیت صنعت بیش از حد شد که به نوبه خود قدرت خرید توزیع کنندگان اصلی تلفن ها یعنی شرکت های خدمات بی سیم را تقویت کرد.

در طول سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶، چند عامل بر رقابت و سودآوری تأثیر خواهد گذاشت:

  • به نظر می رسد ورود شرکت های جدید همچنان ادامه داشته باشد. در بازار تلفن های هوشمند، وجود پلتفرم اندروید، تعداد بنگاه های رقیب در این بخش را افزایش خواهد داد.
  • اکثر بازارهای نوظهور (خصوصاً کشورهای BRIC) احتمالاً اشباع خواهد شد.
  • مشابهت کالاها احتمالاً نه فقط بازار تلفن های ارزان بلکه بازار تلفن های هوشمند را نیز از طریق پذیرش پلتفرم اندروید تهدید می کند.
  • ادغام در میان تأمین کنندگان خدمات ارتباطی، قدرت خرید آن ها را افزایش خواهد داد.

منبع: کتاب مدیریت استراتژیک با رویکرد امروزی رابرت گرنت

مقالات معتبر مدیریت استراتژیک را در سایت شریف استراتژی بخوانید

 

خلاصه

آنالیز کردن رقبای شرکت یکی از بهترین روش‌ها برای شناسایی تهدیدهای موجود برای کسب و کار شما و پیدا کردن راه حل برای از میان برداشتن آن‌ها است. دانستن این که رقیب شما کیست و چگونه روی کسب و کار شما تاثیر می‌گذارد، برای ترسیم مسیر آینده شرکت شما امری ضروری است. تفاوتی ندارد که شرکت شما جزو کسب و کارهای نوپا باشد یا جزو ۵۰۰ شرکت برتر Fortune باشد. در هر صورت رقابت و رقبا تاثیر مستقیمی در مسیر رسیدن شما به موفقیت خواهند داشت. یکی از روش‌ها برای آنالیز رقبا، استفاده از نظریهچارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر است. با استفاده از چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر شما می‌توانید رقبای خود را به چند دسته طبقه‌بندی کنید. نظریه چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر که در سال ۱۹۷۹ و در مدرسه کسب و کار هاروارد معرفی شد، پنج فاکتور اصلی را در رابطه با کسب و کارها بررسی می‌کند و مشخص می‌کند که آیا یک شرکت به نسبت رقبای موجود در صنعت کاری خود سودآور است یا خیر. در آخر باید به این سوالات پاسخ دهیم که:

مدل یا چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر میزان جذابیت و پتانسیل سودآوری یک صنعت را مشخص می‌کند. بنابراین ما با استفاده از این اطلاعات تصمیم می‌گیریم که به یک صنعت یا بخش خاص بازار وارد شویم یا خیر. از طرف دیگر، ما می‌توانیم میزان تأثیر عوامل دخیل در چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر شرکت خودمان را نسبت به تأثیر آنها بر رقبا بسنجیم. ممکن است رقبای ما گزینه‌های مختلفی برای واکنش به تغییرات نیروهای رقابتی در اختیار داشته باشند. این گزینه‌ها، به منابع و مهارت‌های آن‌ها بستگی دارد.

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر شامل چه مواردی است؟

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر از پنج عامل تشکیل شده است؛ ۱. تهدید از سوی ورودی‌های بالقوه جدید. ۲. تهدید از سوی محصول/خدمات جایگزین ۳. قدرت چانه‌زنی تأمین‌کنندگان ۴. قدرت چانه‌زنی خریداران ۵.  رقابت در میان رقبای فعلی

نقد اساسی بر نظریه چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر، پورتر این موضوع را که ششمین عامل مهم، مکمل‌ها هستند، نادیده گرفت. این اصطلاح به وابستگی بین شرکت‌هایی که محصولاتشان در ترکیب با‌ یکدیگر در حال توسعه است، اشاره دارد. مکمل‌های قوی ممکن است تأثیر مثبتی بر روی صنعت داشته باشند. همچنین، مدل نیروهای پنج‌گانه، نقش نوآوری و اهمیت تفاوت‌های شرکت‌های مختلف را نادیده می‌گیرد. این امر دیدگاهی رادیکال از رقابت را نشان می‌دهد.

چرا سودآوری صنعت در طول دوره های رکود این قدر شدید کاهش می یابد؟

نکته کلیدی، توازن بین تقاضا و ظرفیت است. ظرفیت استفاده نشده، بنگاه ها را به انجام کاهش قیمت به منظور جذب کسب و کار جدید تشویق می کند. ظرفیت بیش از حد می تواند دوره ای باشد (برای مثال، چرخه رونق- کساد در صنعت نیمه رسانا)؛ همچنین ممکن است بخشی از یک مشکل ساختاری ناشی از سرمایه گذاری بیش از حد و کاهش تقاضا باشد.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

Porter’s Five Forces – Strategy Skills Training

Porter’s 5 Forces Definition – Investopedia

Porter’s Five Forces | SMI – Strategic Management Insight

Porter’s Five Forces EXPLAINED with EXAMPLES | B2U

Analyzing the Competition with Porter’s Five Forces

 

مشاوره محصول

این مقاله راهنمای جامعی از “مشاوره محصول” می باشد. محتوای کل شامل بخش‌های مختلف است که تعاریف، روش‌شناسی، نقش‌های کلیدی، ابزارها، بینش‌های خاص صنعت، و چالش‌هایی را که حال و آینده مشاوره محصول را شکل می‌دهند، شرح می‌دهد. پس از مطالعه این مقاله دید کاملی از تخصص مشاوره محصول خواهید داشت.

 

مقدمه ای بر مشاوره محصول

مشاوره محصول خدماتی است که توسط متخصصان با تجربه ارائه می شود که به شرکت ها در توسعه، بهبود و مدیریت محصولات در طول چرخه عمرشان کمک می کند. جنبه های مختلفی از جمله استراتژی محصول، طراحی، توسعه، بازاریابی و بهینه سازی را در بر می گیرد. مشاوران محصول از نزدیک با کسب و کارها همکاری می کنند تا اطمینان حاصل نمایند که محصولات آنها نیازهای مشتری را برآورده می کند، به موفقیت در بازار می رسد و باعث رشد می شود. در این راهنمای جامع، همه جنبه‌های مشاوره محصول، از جمله تعریف، اهمیت، روش‌شناسی، فرآیندها و نقش‌ها و مهارت‌های کلیدی مربوطه را بررسی خواهیم کرد.

 

مشاوره محصول چیست؟

مشاوره محصول به راهنمایی های حرفه ای ارائه شده توسط کارشناسان برای کمک به کسب وکارها در مفهوم سازی، توسعه، راه اندازی و بهینه سازی محصولات اشاره دارد. نقش مشاور محصول ارزیابی استراتژی محصول شرکت، شناسایی زمینه های بهبود و اجرای بهترین شیوه ها برای افزایش موفقیت محصول است. مشاوران محصول اغلب به عنوان مشاوران خارجی عمل می کنند که دیدگاه های تازه و دانش تخصصی را به ارمغان می آورند و کسب وکارها را قادر می سازند تا محصولات نوآورانه، رقابتی و مشتری محور توسعه دهند. بر خلاف مشاوره مدیریت، که اغلب بر کارایی سازمانی یا استراتژی شرکت تمرکز دارد، مشاوره محصول به طور خاص در کل چرخه عمر یک محصول – از تولید ایده اولیه تا بهینه‌سازی پس از عرضه، نقش می‌بندد.

 

تفاوت مشاوره محصول با سایر اشکال مشاوره چیست؟

در حالی که مشاوره محصول اغلب تحت خدمات مشاوره تجاری گسترده‌تر طبقه‌بندی می‌شود، از چند جهت از سایر فرم‌های مشاوره متمایز است:

  • مشاوره مدیریت: مشاوره مدیریت بر کمک به کسب وکارها برای بهبود عملکرد کلی، ساختار یا استراتژی خود تمرکز دارد، در حالی که مشاوره محصول مختص چرخه عمر محصول و مدیریت است.
  • مشاوره بازاریابی: مشاوران بازاریابی بر تبلیغ محصولات و ساخت برندها تمرکز می کنند، در حالی که مشاوران محصول بیشتر به عملکرد اصلی، طراحی و تناسب محصول در بازار توجه دارند.
  • مشاوره فنی: مشاوران محصول اغلب در کنار مشاوران فنی کار می کنند، اما بیشتر بر دوام محصول، تناسب بازار و تجربه کاربر تمرکز می کنند تا بر فناوری اساسی.

بیشتر بخوانید:مشاوره تحقیقات بازار

 

چرا مشاوره محصول مهم است؟

مشاوره محصول در بازارهای رقابتی امروزی به چند دلیل حیاتی است:
نوآوری و تمایز: مشاوران محصول ایده ها و چارچوب های جدیدی را به روی میز می آورند و به کسب و کارها کمک می کنند تا محصولات نوآورانه ای ایجاد کنند که برجسته باشند.
کاهش ریسک: مشاوران با استفاده از تجربه خود برای پیش بینی چالش های بالقوه در توسعه و راه اندازی محصول، از اشتباهات پرهزینه جلوگیری می کنند.
همسویی بازار: مشاوران اطمینان حاصل می کنند که محصولات با نیازهای بازار همسو هستند و احتمال موفقیت کسب وکار را افزایش می دهند.
بهینه سازی منابع: مشاوران با ارائه مشاوره استراتژیک در مورد فرآیندهای توسعه محصول و نقشه راه به کسب و کارها کمک می کنند تا از منابع خود نهایت استفاده را ببرند.
تخصص و بهترین روش: مشاوران با تجربه از روندهای صنعت، ترجیحات مشتری و روش های توسعه محصول دانش عمیقی دارند و اطمینان حاصل می کنند که محصول برای موفقیت طراحی شده است.

 

معرفی مشاوره محصول

 

مسئولیت های کلیدی مشاور محصول چیست؟

نقش مشاور محصول بسته به مرحله چرخه عمر محصول، نیازهای شرکت و حوزه تمرکز خاص مشاور متفاوت است. با این حال، مسئولیت های معمولی عبارتند از:

  • ارزیابی دوام محصول: تجزیه و تحلیل نیازهای بازار، تقاضای مشتری و چشم انداز رقابتی برای تعیین اینکه آیا ایده محصول دارای پتانسیل است یا خیر.
  • تعریف استراتژی محصول: توسعه چشم انداز و استراتژی روشن که با اهداف تجاری و فرصت های بازار همسو باشد.
  • راهنمای طراحی و توسعه: ارائه توصیه هایی در مورد طراحی محصول، تجربه کاربر و مشخصات فنی برای اطمینان از اینکه محصول مطابق انتظارات مشتری است.
  • تحلیل تناسب بازار: شناسایی و اصلاح مخاطبان هدف، حصول اطمینان از اینکه محصول نیازهای کاربران مورد نظر خود را برآورده می کند.
  • برنامه ریزی راه اندازی: کمک به ایجاد استراتژی های ورود به بازار، از جمله قیمت گذاری، پیام رسانی و کانال های توزیع.
  • ارزیابی پس از راه اندازی: نظارت بر عملکرد محصول، جمع آوری بازخورد مشتریان و ارائه توصیه هایی برای بهبود و به روز رسانی محصول.

بیشتر بخوانید:مشاوره برندینگ

 

مهارت و تخصص مورد نیاز مشاوره محصول چیست؟

یک مشاور محصول موفق دارای مجموعه‌ای از مهارت‌ها است، از جمله:

  • تخصص مدیریت محصول: دانش عمیق متدولوژی های توسعه محصول و توانایی هدایت تیم ها از طریق ایده پردازی، طراحی، توسعه و راه اندازی.
  • تحلیل بازار: توانایی انجام تحقیقات بازار کامل، تجزیه و تحلیل رقبا و درک نیازهای مشتری.
  • دانش طراحی و تجربه کاربر: آشنایی با تفکر طراحی، اصول طراحی کاربر/تجربه کاربری (UX/UI) و شیوه های توسعه کاربر محور.
  • دانش فنی: در حالی که یک مشاور محصول لزوما یک توسعه دهنده نرم افزار نیست، باید جنبه های فنی معماری، توسعه و مقیاس پذیری محصول را درک کند.
  • ارتباطات و رهبری: توانایی برقراری ارتباط موثر با ذینفعان مختلف، از تیم های فنی گرفته تا رهبری اجرایی، و رهبری تیم های متقابل.

 

انواع مشاوران محصول چگونه اند؟

مشاوران استراتژیک: این مشاوران بر استراتژی سطح بالا تمرکز می کنند و به شرکت ها کمک می نمایند تا چشم انداز محصول، اهداف و نقشه راه را تعریف کنند.
مشاوران طراحی: مشاوران طراحی متمرکز بر بهبود رابط کاربری (UI) و تجربه کاربر (UX) محصول تمرکز می کنند و اطمینان می دهند که محصول بصری است و نیازهای مشتری را برآورده می کند.
مشاوران توسعه: مشاوران توسعه به جنبه های فنی ایجاد محصول مانند تعریف الزامات فنی، کار با تیم های توسعه و بهینه سازی عملکرد محصول کمک می کنند.
مشاوران بازاریابی و جی تی ام (GTM): این مشاوران در استراتژی های ورود به بازار تخصص دارند و به کسب و کارها در راه اندازی محصول، قیمت گذاری، موقعیت یابی و کمپین های بازاریابی کمک می کنند.

 

مشاوران محصول چگونه با مشتریان کار می کنند؟

مشاوران محصول از نزدیک با کسب وکارها و تیم های محصول در ظرفیت های مختلف کار می کنند:

  • تعهدات کوتاه مدت: شرکت ها ممکن است مشاورانی را برای کارهای خاص مانند تحقیقات بازار، طراحی مجدد محصول یا برنامه ریزی راه اندازی استخدام کنند.
  • مشارکت های بلند مدت: مشاوران ممکن است برای کار در کنار تیم های محصول در طول چرخه عمر یک محصول، از ایده پردازی تا بهینه سازی پس از عرضه، حفظ شوند.
  • رویکرد مشارکتی: مشاوران معمولاً به عنوان بخشی از تیم های متقابل کار می کنند و با مهندسان، طراحان، بازاریابان و رهبران کسب وکار همکاری می کنند تا از توسعه محصول منسجم اطمینان حاصل کنند.

بیشتر بخوانید:مشاوره CRM

 

مراحل مشاوره محصول چگونه است؟

ایده محصول و توسعه مفهوم

مرحله اول مشاوره محصول شامل تولید ایده و توسعه مفهوم است. اینجاست که مشاوران محصول به کسب‌وکارها کمک می‌کنند ایده‌های محصول بالقوه را طوفان فکری کنند، امکان‌سنجی آن‌ها را ارزیابی نمایند و یک مفهوم واضح از محصول ایجاد کنند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • جلسات طوفان فکری: تسهیل کارگاه های آموزشی با ذینفعان برای تولید ایده های محصول جدید بر اساس نیازهای مشتری، روند بازار و نقاط قوت شرکت.
  • تست مفهوم: ارزیابی مفاهیم محصول از طریق تحقیقات بازار، مصاحبه با مشتری و تجزیه و تحلیل رقابتی برای تعیین اینکه کدام ایده بیشترین پتانسیل را دارد.
  • تحلیل امکان سنجی: ارزیابی امکان سنجی فنی و مالی ایده های محصول برای اطمینان از توسعه آنها در محدودیت های بودجه و جدول زمانی.

تحلیل تناسب بازار محصول
دستیابی به تناسب محصول با بازار برای موفقیت هر محصول بسیار مهم است. مشاوران محصول تجزیه و تحلیل مناسب بازار را انجام می دهند تا اطمینان حاصل کنند که محصول یک مشکل واقعی را برای مخاطبان هدف خود حل می کند و می تواند به طور موثر در بازار رقابت کند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • تحقیق مشتری: درک نیازها، رفتارها و نقاط دردناک مخاطب هدف از طریق نظرسنجی، مصاحبه و تجزیه و تحلیل داده ها.
  • تحلیل رقابتی: تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف محصولات رقیب برای شناسایی فرصت های تمایز.
  • موقعیت یابی محصول: تعریف اینکه محصول چگونه در بازار قرار می گیرد، چه ارزش منحصر به فردی ارائه می دهد و چرا مشتریان باید آن را نسبت به رقبا انتخاب کنند.

طراحی محصول و نمونه سازی
هنگامی که مفهوم محصول تایید شد، مرحله بعدی طراحی و نمونه سازی محصول است. مشاوران محصول تیم ها را در فرآیند طراحی راهنمایی می کنند و اطمینان می دهند که محصول کاربرپسند، کاربردی و از نظر بصری جذاب است.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • کارگاه های تفکر طراحی: به کارگیری اصول تفکر طراحی برای ایجاد طرح های محصول کاربر محور که به نقاط درد خاص رسیدگی کنید
  • وایرفریمینگ و پروتوتایپینگ (Wireframing and Prototyping): ایجاد وایرفریم و نمونه های اولیه که به ذینفعان اجازه می دهد تا محصول را تجسم کنند و عملکرد آن را قبل از شروع توسعه آزمایش کنند.
  • تست کاربر: جمع آوری بازخورد از مشتریان بالقوه با انجام تست های قابلیت استفاده با نمونه های اولیه، حصول اطمینان از اینکه محصول نیازها و انتظارات کاربر را برآورده می کند.

توسعه محصول و راه اندازی
پس از نهایی شدن طراحی، محصول وارد مرحله توسعه می شود، جایی که مشاوران محصول به مدیریت جنبه های فنی ایجاد محصول کمک می کنند و اطمینان حاصل می کنند که محصول طبق برنامه توسعه یافته است.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • تعریف الزامات فنی: کار با تیم های مهندسی برای تعریف مشخصات فنی و اطمینان از اینکه معماری محصول از ویژگی ها و مقیاس پذیری آن پشتیبانی می کند.
  • نظارت بر توسعه: ارائه راهنمایی های مستمر به تیم های توسعه برای اطمینان از اینکه محصول به طور کارآمد و مطابق با نقشه راه محصول ساخته شده است.
  • برنامه ریزی راه اندازی: همکاری با تیم های بازاریابی و فروش برای ایجاد یک استراتژی ورود به بازار، از جمله قیمت گذاری، کانال های توزیع و کمپین های راه اندازی.

بهینه سازی محصول پس از عرضه
مشاوره محصول به عرضه محصول ختم نمی شود. پس از عرضه، مشاوران به نظارت بر عملکرد محصول، جمع‌آوری بازخورد مشتریان و توصیه بهبود برای اطمینان از موفقیت بلندمدت ادامه می‌دهند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • نظارت بر عملکرد: استفاده از ابزارهای تحلیلی برای ردیابی استفاده از محصول، رضایت مشتری و سایر شاخص های کلیدی عملکرد (KPI).
  • تحلیل بازخورد مشتری: جمع آوری و تجزیه و تحلیل بازخورد مشتریان برای شناسایی زمینه های بهبود و اولویت بندی به روز رسانی محصول.
  • تکرار و بهینه سازی: ایجاد بهبودهای تکراری در محصول بر اساس داده ها و بازخوردها، حصول اطمینان از اینکه همچنان نیازهای مشتری را برآورده می کند و رقابتی باقی می ماند.

بیشتر بخوانید:شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟

 

 

استراتژی محصول و برنامه ریزی چیست؟

برای داشتن استراتژی محصول و برنامه ریزی موفق، ارکان زیر را باید تعیین و تبیین نمود:

چشم انداز و اهداف محصول

اولین گام در استراتژی محصول، تعریف چشم انداز محصول و تعیین اهداف واضح و قابل اندازه گیری است. مشاور محصول به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا آنچه را که می‌خواهند محصول به دست آورد و اینکه چگونه با اهداف کلی کسب‌وکار شرکت مطابقت دارد، بیان کنند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • کارگاه های آموزشی: تسهیل جلسات با ذینفعان برای تعریف چشم انداز بلندمدت محصول و نحوه رسیدگی به نقاط درد مشتری.
  • تنظیم هدف: توسعه اهداف خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان (SMART) برای محصول، مانند اهداف درآمد، سهم بازار، یا معیارهای جذب مشتری.
تحقیقات بازار و تحلیل رقابتی

استراتژی محصول موثر بر پایه درک عمیق از چشم انداز بازار است. مشاوران محصول تحقیقات گسترده بازار و تجزیه و تحلیل رقابتی را برای اطلاع از تصمیمات محصول انجام می دهند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • تحلیل روندهای بازار: شناسایی گرایش های نوظهور، فناوری ها و ترجیحات مشتری که می تواند بر موفقیت محصول تأثیر بگذارد.
  • تحقیق مشتری: انجام نظرسنجی، گروه های متمرکز و مصاحبه ها برای جمع آوری بینش در مورد نیازها و رفتارهای مشتری.
  • معیارسازی رقابتی: تجزیه و تحلیل محصولات رقبا، استراتژی های قیمت گذاری و تاکتیک های بازاریابی برای شناسایی فرصت های تمایز.
توسعه نقشه راه

نقشه راه محصول جهت استراتژیک محصول را مشخص می کند و به عنوان راهنمای تیم توسعه محصول عمل می کند. مشاوران محصول به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا نقشه‌های راه روشن و عملی ایجاد کنند که با اهداف آنها همسو باشد.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • اولویت بندی: کمک به تیم ها برای اولویت بندی ویژگی ها و ابتکارات محصول بر اساس نیازهای مشتری، فرصت های بازار و اهداف تجاری.
  • توسعه جدول زمانی: تعیین جدول زمانی برای توسعه محصول، از جمله نقاط عطف کلیدی و ضرب الاجل ها.
  • همسویی ذینفعان: اطمینان از اینکه همه ذینفعان، از جمله مدیران اجرایی، مدیران محصول و تیم های توسعه، در نقشه راه محصول همسو هستند و نقش خود را در دستیابی به اهداف محصول درک می کنند.
همسویی استراتژی کسب و کار با اهداف محصول

یک استراتژی محصول موفق باید با اهداف تجاری گسترده تر شرکت هماهنگ باشد. مشاوران محصول از نزدیک با رهبری کار می کنند تا اطمینان حاصل کنند که اهداف محصول از ماموریت و چشم انداز کلی شرکت پشتیبانی می کند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • همکاری بین بخش: کار با تیم های بازاریابی، فروش، عملیات و مالی برای اطمینان از همسویی استراتژی محصول با اهداف کلی شرکت.
  • برنامه ریزی مالی: توسعه یک مدل مالی برای محصول که هزینه های توسعه، بودجه بازاریابی و پیش بینی درآمد را در نظر می گیرد.
  • مدیریت ریسک: شناسایی ریسک های بالقوه ای که می تواند بر موفقیت محصول تاثیر بگذارد و توسعه استراتژی هایی برای کاهش آنها.

 

مشاوره توسعه و طراحی محصول چیست؟

توسعه و طراحی محصول یکی از ابعادی است که مشاوره محصول به آن می پردازد. در ادامه اجزای آن را نام برده ایم:

  • رویکرد تفکر طراحی

تفکر طراحی یک رویکرد کاربر محور برای حل مسئله است که به طور گسترده در توسعه محصول استفاده می شود. مشاوران محصول اغلب از این روش برای هدایت تیم ها در فرآیند طراحی استفاده می کنند و اطمینان حاصل می کنند که محصول نیازهای کاربر را برآورده می کند و تجربه ای یکپارچه را ارائه می دهد.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
همدلی: درک نیازها، احساسات و رفتارهای کاربران از طریق تحقیق و مصاحبه.
تعریف: شناسایی مشکل اصلی که محصول باید بر اساس بینش کاربر حل کند.
ایده پردازی: طوفان فکری راه حل های خلاقانه برای مشکل، اغلب از طریق کارگاه ها و جلسات مشترک.
نمونه اولیه: ایجاد نمونه های اولیه با وفاداری پایین برای آزمایش سریع ایده ها و جمع آوری بازخورد.
تست: پالایش محصول بر اساس آزمایش کاربر و تکرار روی طرح ها تا زمانی که محصول برای تجربه کاربری بهینه شود.

  • طراحی تجربه کاربری (UX) و رابط کاربری (UI).

طراحی تجربه کاربری (UX) و رابط کاربری (UI) اجزای حیاتی توسعه محصول هستند. یک محصول با طراحی خوب که استفاده از آن آسان باشد و از نظر بصری جذاب باشد، شانس موفقیت بسیار بیشتری دارد.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
تحقیق کاربر: جمع آوری بینش در مورد نحوه تعامل کاربران با محصولات مشابه، نقاط درد و رنج آنها و چه چیزی بیشتر برای آنها ارزش قائل هستند.
وایرفریمینگ (Wireframing): ایجاد وایرفریم های اولیه که طرح بندی، ناوبری و ویژگی های کلیدی محصول را مشخص می کند.
طراحی با وفاداری بالا: توسعه طرح های رابط کاربری دقیق که ظاهر و احساس نهایی محصول را منعکس می کند.
تست قابلیت استفاده: انجام آزمایش هایی با کاربران واقعی برای شناسایی هرگونه مشکل در قابلیت استفاده محصول و ایجاد بهبود بر این اساس.

  • معماری محصول و الزامات فنی

معماری فنی یک محصول نقش مهمی در مقیاس پذیری، عملکرد و قابلیت اطمینان آن دارد. مشاوران محصول از نزدیک با تیم های مهندسی کار می کنند تا اطمینان حاصل کنند که معماری محصول از اهداف بلندمدت آن پشتیبانی می کند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
تعریف الزامات فنی: همکاری با تیم های توسعه برای تعریف مشخصات فنی و الزامات محصول.
برنامه ریزی مقیاس پذیری: اطمینان از اینکه معماری محصول می تواند با رشد پایگاه کاربر، به ویژه برای محصولات دیجیتال، مقیاس پذیر باشد.
بهینه سازی عملکرد: شناسایی تنگناهای بالقوه در معماری محصول و پیشنهاد راه حل هایی برای بهبود عملکرد.

  • شیوه های توسعه چابک و ناب

روش‌های توسعه چابک و ناب به استانداردی برای توسعه محصول مدرن تبدیل شده‌اند. مشاوران محصول اغلب به کسب وکارها کمک می نمایند تا این شیوه ها را برای ساده سازی فرآیندهای توسعه خود و بهبود نتایج محصول اجرا کنند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
مربی چابک: کمک به تیم ها برای اتخاذ اصول چابک، مانند توسعه تکراری، حلقه های بازخورد منظم و بهبود مستمر.
توسعه محصول ناب: تشویق تیم ها به تمرکز بر ساخت حداقل محصول قابل دوام (MVP) که مشکل اصلی را حل می کند و سپس بر اساس بازخورد کاربر تکرار می شود.
پیاده‌سازی اسکرام: هدایت تیم‌ها در فرآیند راه‌اندازی تیم‌های اسکرام، برگزاری استندآپ‌های روزانه و استفاده از اسپرینت‌ها برای ارائه بهبودهای تدریجی محصول.

بیشتر بخوانید:مشاوره بازاریابی

 

نقش مشاوره محصول

 

استراتژی بازاریابی محصول و رفتن به بازار (GTM) چیست؟

بخش دیگری که مشاوره محصول باید همراه کسب وکارها باشد، تعیین استراتژی بازاریابی محصول می باشد؛ مراحل استراتژی بازاریابی محصول به شرح زیر می باشد:

شناسایی مخاطبان هدف و تقسیم بندی مشتریان

یک استراتژی بازاریابی محصول موثر با درک عمیق از مخاطبان هدف شروع می شود. مشاوران محصول با کسب وکارها همکاری می کنند تا مشتریان خود را تقسیم بندی و تلاش های بازاریابی را با نیازهای منحصر به فرد هر گروه تنظیم کنند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
توسعه شخصی: ایجاد پرسونای دقیق مشتری بر اساس جمعیت شناسی، رفتارها و ترجیحات.
تحلیل تقسیم بندی: تقسیم مخاطبان هدف به بخش های مجزا بر اساس معیارهایی مانند سن، درآمد، مکان و عادات خرید.
پیام های سفارشی: توسعه پیام های شخصی برای هر بخش که با نیازها و خواسته های خاص آنها طنین انداز می شود.

استراتژی های قیمت گذاری

قیمت گذاری جزء حیاتی موفقیت محصول است و مشاوران محصول اغلب به کسب و کارها کمک می کنند تا استراتژی های قیمت گذاری موثری را توسعه دهند که انتظارات مشتری را با سودآوری متعادل می کند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
تحلیل قیمت رقابتی: تجزیه و تحلیل مدل های قیمت گذاری رقبا برای تعیین بهترین استراتژی قیمت گذاری برای محصول.
قیمت گذاری مبتنی بر ارزش: تعیین قیمت ها بر اساس ارزش درک شده از محصول برای مشتری، نه صرفاً هزینه تولید.
تخفیف و ترویجات: توسعه استراتژی های تبلیغاتی برای جذب مشتری بدون کاهش ارزش محصول.

کانال های فعال سازی و توزیع فروش

برای بسیاری از محصولات، به ویژه در بازارهای کسب وکار به کسب وکار (B2B)، موفقیت یک محصول به اثربخشی تیم فروش و کانال های توزیع مورد استفاده بستگی دارد. مشاوران محصول به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا مطمئن شوند که تیم‌های فروش آنها برای فروش مؤثر محصول مجهز هستند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
آموزش فروش: ارائه ابزارها و دانشی که برای فروش محصول به تیم های فروش نیاز دارند، از جمله نمایش محصولات، موقعیت یابی رقابتی و رسیدگی به اعتراضات.
استراتژی توزیع: کمک به کسب و کارها برای انتخاب کانال های توزیع مناسب، خواه از طریق فروش مستقیم، توزیع کنندگان شخص ثالث، یا پلتفرم های آنلاین.
توسعه مشارکت: شناسایی شراکت های بالقوه یا فرصت های فروش مجدد که می تواند به گسترش دامنه محصول کمک کند.

توسعه پیام رسانی و برندسازی موثر محصول

روشی که یک محصول در جایگاه و برند قرار می گیرد می تواند موفقیت آن را در بازار ایجاد کند یا شکست دهد. مشاوران محصول به کسب‌وکارها کمک می‌کنند پیام‌های محصول قانع‌کننده‌ای را توسعه دهند که با مشتریان طنین‌انداز می‌شود و محصول را از رقبا متمایز می‌کند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
موقعیت برند: تعریف ارزش پیشنهادی منحصر به فرد محصول و نحوه تطبیق آن با استراتژی گسترده تر برند.
چارچوب های پیام: ایجاد پیام های واضح و مختصر که مزایای محصول را به بخش های مختلف مشتریان منتقل می کند.
توسعه کمپین خلاق: همکاری با تیم های بازاریابی برای توسعه کمپین های خلاقانه که به طور موثر محصول را تبلیغ می کند و آگاهی از برند را ایجاد می کند.

راه اندازی و اجرای کمپین بازاریابی

راه اندازی محصول یک لحظه حیاتی در چرخه عمر محصول است و مشاوران محصول اغلب نقش کلیدی در برنامه ریزی و اجرای کمپین های راه اندازی دارند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
برنامه راه اندازی: توسعه یک برنامه راه اندازی جامع که شامل زمان بندی، کانال ها و تاکتیک هایی برای به حداکثر رساندن دید محصول است.
کمپین های بین کانالی: هماهنگی تلاش های بازاریابی در چندین کانال، از جمله بازاریابی دیجیتال، رسانه های اجتماعی، کمپین های ایمیل و روابط عمومی.
ارزیابی پس از راه اندازی: نظارت بر موفقیت کمپین راه اندازی و انجام تنظیمات لازم برای بهبود عملکرد.

بیشتر بخوانید:مشاوره استراتژی

 

مدیریت چرخه عمر محصول (PLC) چیست؟

چرخه عمر محصول (PLC) به مراحلی اطلاق می شود که یک محصول از زمان معرفی تا کاهش طی می کند. مشاوران محصول به کسب و کارها کمک می کنند تا مراحل مختلف PLC را مدیریت کنند تا سودآوری محصول و سهم بازار را به حداکثر برسانند.

  • برنامه ریزی و راه اندازی محصول

مرحله معرفی زمانی است که محصول برای اولین بار به بازار عرضه می شود. این یک دوره حیاتی است، زیرا دریافت اولیه محصول اغلب موفقیت بلندمدت آن را تعیین می کند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
برنامه راه اندازی: اطمینان از اینکه تمام جنبه های راه اندازی محصول، از جمله بازاریابی، فروش و توزیع، همسو و به طور موثر اجرا می شوند.
آموزش مشتری: آموزش مشتریان بالقوه در مورد مزایای محصول و نحوه استفاده از آن از طریق کمپین های بازاریابی، وبینارها یا آموزش ها.
تعامل زودهنگام پذیرنده: شناسایی و جذب پذیرندگان اولیه که می توانند بازخورد ارزشمندی ارائه دهند و به ایجاد سر و صدا در اطراف محصول کمک کنند.

  • مرحله رشد: مقیاس گذاری و گسترش بازار

هنگامی که محصول مورد توجه قرار گرفت، تمرکز روی مقیاس گذاری محصول و گسترش سهم آن در بازار است.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
گسترش بازار: شناسایی بخش های جدید مشتری یا بازارهای جغرافیایی برای هدف گذاری برای توسعه.
بهبود محصول: جمع آوری بازخورد مشتری و بهبود محصول برای رفع هرگونه مشکل یا نیاز برآورده نشده.
مشارکت و توزیع: کاوش در مشارکت یا کانال های توزیع جدید برای افزایش دسترسی و دیده شدن محصول.

  • مرحله بلوغ: حفظ سهم بازار

در مرحله بلوغ، محصول به اوج نفوذ در بازار رسیده است و تمرکز بر حفظ سهم بازار و به حداکثر رساندن سودآوری است.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
تمایز محصول: ادامه متمایز ساختن محصول از رقبا از طریق ویژگی های جدید، بهبود تجربه کاربری یا بهبود خدمات مشتری.
بهینه سازی هزینه: شناسایی راه هایی برای کاهش هزینه ها و بهبود حاشیه سود، مانند ساده سازی فرآیندهای تولید یا بهینه سازی زنجیره تامین.
حفظ مشتری: اجرای استراتژی هایی برای حفظ مشتریان فعلی و افزایش وفاداری مشتری از طریق برنامه های وفاداری، پشتیبانی مشتری یا به روز رسانی مداوم محصول.

  • مرحله انحطاط: مدیریت پایان عمر محصول (EOL)

در نهایت، اکثر محصولات وارد مرحله کاهش می‌شوند، جایی که فروش کاهش می‌یابد و محصول سود کمتری پیدا می‌کند. مشاوران محصول به کسب و کارها کمک می کنند تا این مرحله را مدیریت کنند و تصمیم بگیرند که آیا محصول را متوقف کنند یا دوباره آن را اختراع کنند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:
برنامه ریزی افول محصول: تدوین طرحی برای حذف تدریجی محصول، از جمله برقراری ارتباط با مشتریان و ارائه پشتیبانی در طول انتقال.
اختراع مجدد محصول: بررسی فرصت هایی برای اختراع مجدد یا تغییر موقعیت محصول برای افزایش چرخه عمر آن، مانند هدف قرار دادن بخش جدیدی از بازار یا معرفی نسخه جدید.
مدیریت پورتفولیو: ارزیابی کل سبد محصولات و تعیین نحوه تخصیص منابع به سایر محصولاتی که ممکن است سودآورتر باشند.

 

مشاوره محصول داده محور چیست؟

داده ها جزء مهمی از مشاوره محصول است، زیرا به مشاوران اجازه می دهد تا بر اساس بینش های دنیای واقعی تصمیمات آگاهانه بگیرند. از رفتار مشتری گرفته تا روندهای بازار، داده ها می توانند به کسب و کارها کمک کنند تا بفهمند چه چیزی کار می کند و چه چیزی نیاز به بهبود دارد.
مزایای کلیدی مشاوره داده محور عبارتند از:

  • تصمیم گیری بهتر: داده ها بینش های عینی را ارائه می دهند که می تواند تصمیمات محصول را راهنمایی کند و خطر اشتباهات پرهزینه را کاهش دهد.
  • اندازه گیری عملکرد: داده ها به کسب و کارها اجازه می دهد تا شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را دنبال کرده و موفقیت محصولات خود را اندازه گیری کنند.
  • اطلاعات بینش مشتری: داده ها به کسب و کارها کمک می کند تا مشتریان خود را بهتر درک کنند، از جمله ترجیحات، رفتارها و نقاط دردناک آنها.
ابزارهایی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها

ابزارهای مختلفی وجود دارد که مشاوران محصول برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در طول چرخه عمر محصول استفاده می کنند.
ابزارهای کلیدی عبارتند از:

  • سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM): ابزارهایی مانند سلزفورس (Salesforce) یا هاب اسپات (HubSpot) که تعاملات مشتری و داده های فروش را ردیابی می کنند.
  • پلتفرم های تجزیه و تحلیل: ابزارهایی مانند گوگل آنالیتکس (Google Analytics) یا میکس پنل (Mixpanel) که بینش هایی را در مورد نحوه استفاده مشتریان از محصول ارائه می دهد.
  • ابزارهای نظرسنجی: پلتفرم هایی مانند سروی مانکی (SurveyMonkey) یا کوالتریکس (Qualtrics) که به کسب و کارها اجازه می دهد مستقیماً از مشتریان بازخورد جمع آوری کنند.
  • ابزار هوش تجاری (BI): ابزارهایی مانند تبلو (Tableau) یا پاور بی آی (Power BI) که به کسب و کارها در تجسم و تجزیه و تحلیل داده ها از منابع متعدد کمک می کند.
استفاده از تجزیه و تحلیل برای بهبود عملکرد محصول

مشاوران محصول از تجزیه و تحلیل داده ها برای شناسایی روندها، اندازه گیری عملکرد و توصیه به بهبود محصول استفاده می کنند.
فعالیت های کلیدی عبارتند از:

  • تحلیل رفتار مشتری: تجزیه و تحلیل نحوه تعامل مشتریان با محصول، از جمله اینکه از چه ویژگی هایی بیشتر استفاده می کنند و در کجا با مشکلاتی مواجه می شوند.
  • تحلیل ریزش: شناسایی چرایی خروج مشتریان از محصول و توسعه استراتژی هایی برای کاهش ریزش و بهبود حفظ.
  • تست A/B: انجام آزمایش‌ها برای آزمایش نسخه‌های مختلف ویژگی محصول یا پیام بازاریابی برای تعیین عملکرد بهتر.
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) و معیارهای موفقیت محصول

مشاوران محصول برای سنجش موفقیت یک محصول و شناسایی زمینه های بهبود، بر شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) تکیه می کنند.

شاخص کلیدی عملکرد (KPI) رایج عبارتند از:

  • هزینه جذب مشتری (CAC): هزینه به دست آوردن مشتری جدید، که می تواند به کسب و کارها کمک کند کارایی تلاش های بازاریابی و فروش خود را ارزیابی کنند.
  • ارزش مادام العمر مشتری (CLTV): کل ارزشی که مشتری در طول عمر خود برای کسب و کار به ارمغان می آورد، که می تواند به کسب و کارها کمک کند تا تلاش های حفظ را در اولویت قرار دهند.
  • امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS): معیاری برای سنجش رضایت و وفاداری مشتری، بر اساس میزان احتمال اینکه مشتریان محصول را به دیگران توصیه کنند.
  • کاربران فعال ماهانه (MAU): اندازه گیری تعداد کاربرانی که به طور فعال از محصول در هر ماه استفاده می کنند، که می تواند به کسب و کارها در پیگیری تعامل و رشد کمک کند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی استراتژیک

 

آینده مشاوره محصول

 

چالش ها و راه حل ها در مشاوره محصول کدام اند؟

مشاوره محصول بدون چالش نیست. برخی از رایج ترین مشکلاتی که مشاوران محصول با آن مواجه هستند عبارتند از:

  1. چشم انداز محصول نامشخص: وقتی چشم انداز محصول به خوبی تعریف نشده باشد، می تواند منجر به اهداف نادرست و سردرگمی در بین تیم شود.
  2. عدم درک مشتری: بدون درک عمیق از مخاطبین هدف، کسب و کارها در معرض خطر توسعه محصولاتی هستند که نیازهای مشتری را برآورده نمی کنند.
  3. خزش دامنه (Scope Creep): با پیشرفت توسعه محصول، ممکن است ویژگی ها یا الزامات جدیدی اضافه شود که منجر به تاخیر و بیش از حد بودجه شود.
  4. محدودیت های فنی: گاهی ممکن است ویژگی های محصول مورد نظر به دلیل محدودیت های فنی قابل اجرا نباشد.
غلبه بر مقاومت سازمانی در برابر تغییر

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که مشاوران محصول با آن مواجه هستند، مقاومت در برابر تغییرات درون سازمانی است. این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که اعضای تیم تمایلی به اتخاذ فرآیندهای جدید ندارند یا زمانی که رهبری برای سرمایه گذاری در ایده های محصول جدید مردد هستند.
راه حل ها عبارتند از:

  • تعامل ذینفعان: درگیر کردن ذینفعان کلیدی در مراحل اولیه و اطلاع رسانی آنها می تواند به کاهش مقاومت کمک کند.
  • ارتباطات شفاف: توضیح واضح مزایای تغییرات پیشنهادی و نحوه همسویی آنها با اهداف تجاری می تواند به غلبه بر شک و تردید کمک کند.
  • برنامه های آزمایشی: اجرای تغییرات در مقیاس کوچک قبل از انتشار آنها در سطح شرکت می تواند به ایجاد اعتماد و نشان دادن ارزش رویکرد جدید کمک کند.
محدودیت های بودجه و زمانی

بودجه و محدودیت های زمانی چالش های رایج در توسعه محصول هستند. مشاوران محصول اغلب باید در بازه‌های زمانی محدود و بودجه‌های محدود کار کنند، که می‌تواند بر کیفیت و دامنه محصول نهایی تأثیر بگذارد.
راه حل ها عبارتند از:

  • اولویت بندی: تمرکز بر حیاتی ترین ویژگی هایی که بیشترین ارزش را به مشتریان ارائه می دهد می تواند به مدیریت محدودیت های بودجه و زمان کمک کند.
  • رویکرد MVP: توسعه حداقل محصول قابل دوام (MVP) که فقط شامل ویژگی‌های اصلی باشد، می‌تواند به کسب‌وکارها کمک کند تا به سرعت راه‌اندازی کنند و درآمدزایی را شروع کنند و در عین حال به تکرار روی محصول ادامه دهند.
  • توسعه چابک: استفاده از متدولوژی های چابک برای تقسیم پروژه به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت می تواند به تیم ها کمک کند تا در مسیر خود باقی بمانند و در صورت نیاز تنظیمات را انجام دهند.
کاهش ریسک در راه اندازی محصولات

عرضه محصول ذاتاً پرخطر است و حتی راه اندازی هایی با بهترین برنامه ریزی ممکن است با چالش هایی روبرو شوند. مشاوران محصول با توسعه طرح‌های راه‌اندازی جامع و استراتژی‌های احتمالی به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا ریسک را کاهش دهند.
راه حل ها عبارتند از:

  • تست بتا: انتشار محصول برای گروه کوچکی از کاربران قبل از راه اندازی کامل می تواند به شناسایی مشکلات احتمالی و ایجاد بهبودهای لازم کمک کند.
  • راه اندازی مرحله ای: عرضه تدریجی محصول، با شروع یک بازار کوچکتر یا بخش مشتری، می تواند به کاهش خطر شکست در راه اندازی در مقیاس کامل کمک کند.
  • پشتیبانی پس از راه‌اندازی: ارائه پشتیبانی قوی از مشتری پس از راه‌اندازی می‌تواند به رفع مشکلاتی که پیش می‌آید کمک کند و تجربه مثبت مشتری را تضمین کند.

 

چه زمانی یک کسب و کار باید یک مشاور محصول استخدام کند؟

چندین سناریو وجود دارد که در آن یک کسب و کار ممکن است از استخدام یک مشاور محصول بهره مند شود:

  1. توسعه محصول جدید: هنگام توسعه محصول جدید، مشاور می تواند در تحقیقات بازار، طراحی و توسعه تخصص داشته باشد تا از راه اندازی موفقیت آمیز اطمینان حاصل کند.
  2. طراحی مجدد محصول: اگر محصولی ضعیف عمل می کند یا بازخورد منفی دریافت می کند، مشاور محصول می تواند به شناسایی مشکلات کمک کرده و بهبودهایی را توصیه کند.
  3. چالش‌های مقیاس‌پذیری: با رشد محصول، کسب‌وکارها ممکن است با چالش‌هایی در زمینه مقیاس‌پذیری، عملکرد یا پشتیبانی مشتری مواجه شوند که یک مشاور محصول می‌تواند به رفع آنها کمک کند.
  4. توسعه بازار: هنگام ورود به بازارهای جدید، مشاور محصول می تواند بینشی در مورد ترجیحات مشتریان محلی، رقبا و کانال های توزیع ارائه دهد.

بیشتر بخوانید: مشاوره کسب وکار

 

نحوه انتخاب مشاور محصول مناسب چگونه است؟

انتخاب مشاور محصول مناسب برای موفقیت پروژه بسیار مهم است. کسب و کارها باید به دنبال مشاورانی با تجربه، مهارت و مناسب فرهنگی برای تیم خود باشند.
ملاحظات کلیدی عبارتند از:
تجربه: به دنبال مشاورانی باشید که سابقه اثبات شده در صنعت یا نوع محصول خاص دارند.
مهارت: اطمینان حاصل کنید که مشاور مهارت های لازم را دارد، چه استراتژی محصول، طراحی، توسعه یا بازاریابی.
مراجع: از مشتریان قبلی مراجع بخواهید تا عملکرد و رویکرد مشاور را درک کنید.
تناسب فرهنگی: مشاور باید با ارزش های شرکت هماهنگ باشد و با تیم داخلی به خوبی کار کند.

 

نتیجه گیری

مشاوره محصول موثر برای سازمان هایی که هدفشان نوآوری و برتری در بازارهای رقابتی است، حیاتی است. مشاوران محصول با استفاده از بینش های متخصص و تحلیل استراتژیک می توانند شرکت ها را از طریق پیچیدگی های توسعه محصول، از ایده پردازی تا راه اندازی، راهنمایی کنند. آنها به شناسایی فرصت های بازار، درک نیازهای مصرف کننده و بهینه سازی ویژگی های محصول برای همسویی با اهداف کسب وکار کمک می کنند. در نهایت، مشاوره محصول موفق نه تنها عملکرد و تناسب بازار محصولات را افزایش می دهد، بلکه باعث رشد پایدار و رضایت مشتری می شود. برای کسب و کارهایی که به دنبال چالش های محصول هستند، سرمایه گذاری در خدمات مشاوره حرفه ای یک حرکت استراتژیک است که می تواند بازده قابل توجهی را به همراه داشته باشد.

 

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع مشاوره محصول برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

تجزیه و تحلیل PESTEL

تجزیه و تحلیل PESTEL چیست؟

در مقاله زیر قصد داریم تجزیه و تحلیل PESTEL (پستل) را بررسی کنیم. ابتدای امر مقدمه ای از ابزار های مربوطه خواهیم داشت. سپس نحوه استفاده و بکارگیری تجزیه و تحلیل PESTEL در کسب وکارها را شرح میدهیم و در نهایت طی چند مرحله نحوه انجام یک تحلیل PESTEL را بررسی خواهیم کرد. پس از مطالعه مقاله شما میتوانید تعریف تجزیه و تحلیل PESTEL و کاربرد آن را در کسب وکارهای مختلف شرح دهید. در آخر می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

مقدمه ای بر تجزیه و تحلیل PESTEL

در دنیای پرشتاب کسب و کار امروز، سازمان‌ها با طیف وسیعی از عوامل خارجی روبرو هستند که بر عملکرد و موفقیت آن‌ها تأثیرگذارند. این عوامل شامل تغییرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، محیطی و قانونی هستند. برای اینکه یک سازمان بتواند در این محیط پیچیده و رقابتی به حیات خود ادامه دهد، باید به طور مداوم محیط اطراف خود را رصد کرده و به تغییرات آن پاسخ دهد. تجزیه و تحلیل PESTEL ابزاری قدرتمند است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا این عوامل خارجی را شناسایی کرده و تأثیر آن‌ها بر کسب و کار خود را ارزیابی کنند. با استفاده از این ابزار، سازمان‌ها می‌توانند فرصت‌های جدید را شناسایی کنند، تهدیدات بالقوه را پیش‌بینی نماید. در واقع این ابزار به سازمان‌ها کمک می‌کند تا محیط اطراف خود را بهتر درک کنند، ریسک‌ها را کاهش دهند و فرصت‌های جدید را به دست آورند. در این وبلاگ، بررسی خواهیم کرد که تجزیه و تحلیل PESTEL برای چه مواردی استفاده می شود و همچنین مزایا و معایب استفاده از آن در یک محیط کسب و کاری را بررسی خواهیم کرد.

تجزیه و تحلیل PESTEL چیست؟

تجزیه و تحلیل PESTEL مخفف ابزاری است که برای شناسایی نیروهای کلان (خارجی) پیش روی یک سازمان استفاده می شود. حروف PESTEL مخفف عبارت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و حقوقی هستند. در بازاریابی، قبل از اجرای هر نوع استراتژی یا طرح تاکتیکی، انجام یک تحلیل کامل موقعیتی ضروری است. این تحلیل باید هر شش ماه یکبار تکرار شود تا هرگونه تغییر در محیط کلان مشخص شود. سازمان هایی که به طور موفقیت آمیزی بر تغییرات محیط کلان نظارت می کنند و به آنها پاسخ می دهند، می توانند از رقبا متمایز شوند و در نتیجه نسبت به سایرین مزیت رقابتی داشته باشند. این چارچوب توسط تیم‌های مدیریتی و هیئت مدیره در فرایندهای برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت ریسک سازمانی استفاده می‌شود. تحلیل PESTEL همچنین یک ابزار بسیار محبوب در میان مشاوران مدیریت برای کمک به مشتریان خود در توسعه ابتکارات نوآورانه محصول و بازار، و در میان جامعه تحلیلگران مالی، جایی که این عوامل می‌توانند بر فرضیات مدل و تصمیمات مالی تأثیر بگذارند، می باشد. نکات کلیدی از یک تحلیل PESTEL می‌توانند در چارچوب‌های دیگر سطح صنعت و شرکت، مانند پنج نیروی پورتر و تحلیل SWOT، گنجانده شوند.

بیشتر بخوانید:شناسایی بخش های کلیدی

 

ابزار تحلیل PESTEL چیست؟

کالوین کولیج، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده در دهه بیست و قبل از نزول رکود بزرگ، گفت: «کسب وکار مردم آمریکا کسب وکار است». چه بخواهیم چه نخواهیم، از آن روزگار آزادانه، دولت بیشتر و بیشتر درگیر کسب وکار در سراسر جهان غرب شده است. تجزیه و تحلیل PESTEL چارچوبی را برای شناسایی عوامل خارجی و اغلب تحت تأثیر دولت مؤثر بر رقابت صنعت ارائه می دهد. این عبارت مخفف این شش گروه از عوامل می باشد: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، محیطی و حقوقی.

بیشتر بخوانید: مزیت رقابتی چیست؟

 

نحوه استفاده از تجزیه و تحلیل پستل چگونه است؟

تجزیه و تحلیل پستل در دهه ۱۹۹۰ فقط با چهار عامل ظاهر شد، به عنوان PEST، که بعداً با افزودن دو عامل دیگر به PESTEL تبدیل شد (شکل ۱). برخی از پزشکان اخیر عامل هفتم، اخلاق را برای تجزیه و تحلیل STEEPLE اضافه کرده اند. نمونه هایی از مسائل تحت پوشش در تحلیل PESTEL عبارتند از:

  • سیاسی؛ مداخله قانونی و نظارتی در بازار
  • اقتصادی؛ پس زمینه کلان اقتصادی، از جمله رشد اقتصادی، تورم، نرخ بهره و نرخ ارز
  • اجتماعی؛ زمینه اجتماعی، از جمله روندهای جمعیت، الگوهای مصرف، توزیع سنی
  • فناوری؛ روندهای تحقیق و توسعه و نوآوری که بر محصول و تولید تأثیر می گذارد و تهدید محصولات جایگزین
  • زیست محیطی؛  روندهای اقلیمی و آب و هوایی، و تأثیر تغییرات آب و هوا بر عملیات شرکت شما و ترجیح مشتری
  • حقوقی؛ قوانین اشتغال، بهداشت، ایمنی، محیط زیست، ضد انحصار، حمایت از مصرف کننده،

بیشتر بخوانید:نیروی ششم کدام است؟

شکل ۱ تجزیه و تحلیل PESTEL

عناصر تجزیه و تحلیل PESTEL

بیشتر بخوانید:تحلیل مسئله چیست؟ (مینتو)

تجزیه و تحلیل PESTEL همچنین تجزیه و تحلیل هایی را تکرار می کند که در جاهای دیگر در فرآیند هرم استراتژی انجام می شوند. بدین ترتیب:

● سیاسی

به طور کلی، عوامل سیاسی مواردی هستند که توسط اقدامات و سیاست‌های دولت هدایت می‌شوند. شامل مالیات شرکت‌ها، سایر ابتکارات سیاست مالی، اختلافات تجاری آزاد و … شایان ذکر است که حتی تهدید اختلافات تجاری بالقوه یا مسائل ضد انحصار می‌تواند خطرات و فرصت‌های مادی قابل توجهی را برای تیم‌های مدیریتی ایجاد کند. برای مثال یک شرکت چند ملیتی چندین تأسیسات را در یک حوزه قضایی با مالیات بالا تعطیل می‌کند تا عملیات خود را در جایی با نرخ مالیات پایین‌تر و یا فرصت‌های بیشتر بودجه و کمک‌های دولتی جابجا کند.

● اقتصادی

عوامل اقتصادی مربوط به اقتصاد کلان هستند و شامل مواردی چون نرخ بهره، نرخ اشتغال، تورم و نرخ ارز و… بسیاری از تحلیلگران در بخش خدمات مالی تمایل دارند عوامل اقتصادی را در تحلیل خود بیش از حد ارزیابی کنند، زیرا آنها نسبت به برخی از عوامل دیگر در این چارچوب (که تا حدودی ماهیت کیفی دارند) به راحتی قابل کمی سازی و مدل‌سازی هستند. معمولاً نیازی به بررسی چشم‌انداز اقتصادی کشور به سبک OECD نیست، فقط برای شناسایی محرک‌های اقتصادی که بر تقاضای بازار تأثیر می‌گذارند و اینکه چگونه تأثیر آن‌ها در رویکرد هوف (HOOF) برای پیش‌بینی تقاضا تغییر کرده و احتمالاً تغییر می‌کنند؛ برخی از عوامل کلان اقتصادی، مانند نرخ ارز، ممکن است تأثیر ناچیزی بر چشم انداز تقاضا در بازار شما داشته باشند، اما برخی دیگر، مانند رشد جمعیت یا تولید ناخالص داخلی سرانه، ممکن است به خوبی تأثیرگذار باشند.

بیشتر بخوانید: ابتکارات استراتژیک

 

● اجتماعی

عوامل اجتماعی معمولاً نسبت به عوامل اقتصادی سخت‌تر می‌توانند کمی شوند. آن‌ها به تغییرات یا تحولات در روش‌هایی که ذینفعان به زندگی و اوقات فراغت خود نزدیک می‌شوند اشاره دارند که به نوبه خود می‌توانند بر فعالیت کسب و کاری تأثیر بگذارند. نمونه‌هایی از عوامل اجتماعی شامل مواردی چون ملاحظات جمعیت‌شناختی، روندهای سبک زندگی و باورهای مصرف‌کننده و … عوامل اجتماعی ممکن است نسبت به موارد ملموس‌تر مانند نرخ بهره یا مالیات شرکت‌ها، عوامل کوچکی به نظر برسند. با این حال، آن‌ها می‌توانند تأثیر بسیار بزرگی بر کل صنایع داشته باشند. در نظر بگیرید که چگونه روندها به سمت سبک زندگی سالم‌تر و فعال‌تر، تکامل فناوری‌های تناسب اندام متصل و همچنین بسیاری از تغییرات در ماهیت محصولات غذایی که مصرف می‌کنیم و نحوه بسته‌بندی و بازاریابی این محصولات غذایی را آغاز کرده‌اند. برای مثال پس از همه‌گیری کرونا، مدیریت در یک شرکت فناوری مجبور شد پس از اینکه تعداد زیادی از کارمندان ترجیح خود را برای یک مدل ترکیبی، کار از خانه (WFH) نشان دادند، روش‌های استخدام، جذب و آموزش را به طور جدی ارزیابی مجدد کند.  معمولاً نیازی به یک نظرسنجی جامعه‌شناختی نیست، فقط شناسایی عوامل کلیدی در رویکرد هوف یا در تحلیل رقابت صنعتی کفایت می کند.

● فناوری

در چشم‌انداز کسب‌وکار امروز، فناوری همه جا وجود دارد و به سرعت در حال تغییر است. تیم‌های مدیریتی و تحلیلگران به طور یکسان باید درک کنند که چگونه عوامل تکنولوژیکی و فناوری ممکن است بر یک سازمان یا یک صنعت تأثیر بگذارند و شامل مواردی مثل اتوماسیون، نحوه تأثیر تحقیق و توسعه (R&D) بر هزینه‌ها و مزیت رقابتی، زیرساخت فناوری و سرعت و مقیاس اختلال تکنولوژیکی در محیط کسب‌وکار که تأثیر مخربی بر بسیاری از مشاغل و بخش‌های سنتی داشته است؛ مانند اوبر که صنعت حمل‌ونقل را مختل کرد یا ظهور کسب و کار الکترونیک که کسب و کار خرده‌فروشی را همانطور که می‌شناسیم متحول کرد. به عنوان مثال یک تیم مدیریتی باید پیامدهای عملی و مالی انتقال از سرورهای فیزیکی محل به یک راه حل ذخیره‌سازی داده مبتنی بر ابر را بسنجد.

بیشتر بخوانید: تعریف دقیق ذی نفع یا ذینفعان چیست؟ تحلیل ذینفعان در سازمان و پروژه چگونه انجام می شود؟

 

● زیست محیطی

عوامل زیست محیطی به عنوان یک افزودنی معقول به چارچوب اصلی PEST ظهور کردند، زیرا جامعه کسب و کاری شروع به تشخیص کرد که تغییرات در محیط فیزیکی ما می‌تواند خطرات و فرصت‌های مادی را برای سازمان‌ها ایجاد کند و شامل مواردی چون ردپای کربن، تأثیرات تغییرات آب و هوایی، از جمله خطرات فیزیکی و انتقال، افزایش وقوع رویدادهای شدید آب و هوایی و مدیریت منابع طبیعی و …. عوامل زیست محیطی در یک تحلیل PESTEL با مواردی که معمولاً در یک تحلیل ESG (Environmental, Social, and Governance) شناسایی می‌شوند، تا حد زیادی همپوشانی خواهند داشت. در واقع، به طور گسترده معتقد است که اضافه شدن عوامل زیست محیطی به چارچوب PESTEL از محبوبیت روزافزون جنبش‌هایی مانند مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها (CSR) و ای اس جی (ESG) نشأت گرفته است.

● حقوقی

روندهایی در قوانینی که بر عملیات و تصمیم گیری یک شرکت تأثیر می گذارد، از جمله قوانین اشتغال، بهداشت، ایمنی، محیط زیست، ضد انحصار، حمایت از مصرف کننده، کفایت سرمایه و قوانین حاکمیتی. تجزیه و تحلیل PESTEL گاهی اوقات برای ایجاد دامنه فرصت ها و تهدیدهای مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل SWOT استفاده می شود. و ممکن است مشکلی در آن وجود داشته باشد. مانند SWOT، تجزیه و تحلیل PESTEL می تواند یک ابزار نسبتاً ساختار نیافته و نامنظم باشد. تمایل به ایجاد لیست‌ها و ده‌ها موضوع دارد. این مسائل بر خلاف تجزیه و تحلیل مسئله، بدون ساختار هستند و برخلاف موارد موجود در نمودار سانز اند کلودز (Suns & Clouds)، از نظر احتمال وقوع و تأثیر بر ارزش، رتبه بندی نشده اند.

بیشتر بخوانید: چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟ چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر ابزاری برای تحلیل صنعت

 

تجزیه و تحلیل PESTEL در چارچوب SWOT

 

مزایا و معایب تجزیه و تحلیل PESTEL چیست؟

این یک ابزار تجزیه و تحلیل ضروری برای هر مجموعه ابزار استراتژیست است، اما برخی مزایا و چالش‌های مرتبط با آن وجود دارد.

مزایای تحلیل PESTEL:
  • می تواند یک هشدار قبلی در مورد تهدیدها و فرصت های بالقوه ارائه دهد
  • کسب و کارها را تشویق می کند تا محیط خارجی را که در آن فعالیت می کنند در نظر بگیرند
  • تجزیه و تحلیل می تواند به سازمان ها در درک روندهای خارجی کمک کند
معایب تحلیل PESTEL:
  • بسیاری از محققین بر این عقیده بودند که سادگی مدل، فهرستی ساده است که کافی و جامع نیست.
  • اگر تلاش ها متمرکز نباشد، جمع آوری تحقیق و داده ها می تواند بسیار زیاد شود.
  • PESTLE نباید به عنوان یک کار یک بار مصرف در نظر گرفته شود و باید به طور مکرر انجام شود.
  • عوامل خارجی می توانند به سرعت تغییر کنند، به این معنی که تحلیل PESTLE دارای یک پنجره اعتبار محدود است.
  • دقت PESTLE به کیفیت و مقدار داده های موجود برای یک سازمان بستگی دارد.
  • مهمترین نقطه ضعف مدل این است که فقط بر اساس ارزیابی محیط خارجی است.

بیشتر بخوانید:رویکرد HOOF برای پیش بینی تقاضا چیست؟

 

چگونه یک تحلیل PESTLE را مرحله به مرحله انجام دهیم؟

در حالی که هیچ روش مشخصی برای انجام یک تحلیل PESTLE از ابتدا تا انتها وجود ندارد، یک فرآیند برنامه ریزی و رویکرد سیستماتیک می تواند کارایی و تأثیر را افزایش دهد. در اینجا شش مرحله برای انجام صحیح یک تحلیل PESTLE را ذکر کرده ایم.

۱. برای تحلیل خود آماده شوید

قبل از شروع، زمینه را برای اطمینان از دقت، کیفیت و تمرکز فراهم کنید. ضرب المثل “دو بار اندازه گیری کنید، یک بار برش دهید” در آینده برایتان سودمند خواهد بود. سعی کنید یک سند بنیادی ایجاد نمایید که به این سوالات پاسخ دهد: دلیلی که شما در حال انجام یک تحلیل PESTLE هستید، وسعت، اهداف و ابتکارات، افراد کلیدی مورد نیاز در فرآیند تجزیه و تحلیل، ما کجا به دنبال اطلاعات خواهیم بود؟، ضرب الاجل برای داده ها و بینش های نهایی. پاسخ دادن به این سوالات نحوه انجام تحلیل PESTLE را توضیح خواهد داد. سرانجام، یک جلسه با اعضای تیم و ذینفعان درگیر برگزار کنید تا طرح را ارائه دهید و بازخورد بگیرید.

۲. داده های مورد نیاز برای تحلیل PESTLE خود را جمع آوری کنید

اطلاعات مورد نیاز برای تکمیل نمودار PESTLE خود را جمع آوری کنید. این ممکن است نیاز به تحقیق اولیه و مشورت با متخصصان صنعت خارجی داشته باشد. شما احتمالاً به انواع مختلف داده ها و اطلاعات نیاز خواهید داشت. هدف از تحلیل PESTLE سرعت بخشیدن به تحقیق سنتی با تمرکز تلاش های شما است. برای ساده سازی این فرآیند، روی یک حوزه در یک زمان تمرکز کنید و آنها را به ترتیب حروف الفبا مورد بررسی قرار دهید. به این ترتیب، تلاش های تیم می تواند متمرکز باشد و ردیابی پیشرفت آسان تر خواهد بود.

بیشتر بخوانید: برنامه ریزی استراتژیک خرده فروشی

 

 

۳. نمودار PESTLE را تکمیل کنید

اکنون زمان آن است که با قرار دادن اطلاعات جمع آوری شده در یک نمودار PESTLE، به تحقیق خود معنا ببخشید. به یاد داشته باشید که هدف تحلیل PESTLE این است که ایده روشنی از تأثیرات محیطی خارجی ارائه دهد که باید در نظر گرفته شوند. عوامل را تقسیم کنید و آنها را به طور مناسب بخش بندی کنید تا برای بقیه تیم آسان درک شود. به عنوان مثال، اگر عوامل اجتماعی را فهرست می کنید، این لیست را به بخش هایی مانند رفتار مصرف کننده، هنجارهای فرهنگی و مسائل مرتبط با کار تقسیم کنید.

۴. نتایج خود را تفسیر و ارزیابی کنید

از این اطلاعات برای تفسیر عوامل خارجی که می توانند بر برنامه آینده سازمان شما تأثیر بگذارند استفاده کنید و برای رسیدگی به آنها استراتژی هایی ارائه دهید. به یاد داشته باشید که همه عوامل بر سازمان شما تأثیر یکسان و مهمی نخواهند داشت. می توانید از ابزارهایی مانند ماتریس ریسک برای ارزیابی احتمال وقوع و تأثیر آن بر سازمان خود استفاده کنید. این به شما کمک می کند تا تلاش های خود را متمرکز کنید و ابتکارات استراتژیک را اولویت بندی کنید. با گنجاندن داده ها از سایر چارچوب های استراتژیک که استفاده می کنید، مانند مدل ۷S، پنج نیروی پورتر یا ماتریس GE، زمینه اضافی به تحلیل خود اضافه کنید. هر چارچوب استراتژیک دیدگاه متفاوتی را ارائه می دهد تا به موارد زیر کمک کند:

  • درک نحوه تقاطع و تعامل عوامل خارجی.
  • تشخیص فرصت ها و تهدیدات از دست رفته برای کسب و کار.
  • تعیین اینکه سازمان چگونه بهترین تجهیزات برای رسیدگی به مسائل بالقوه را دارد.

بیشتر بخوانید: اولویت های استراتژیک چیست؟

 

۵. یک برنامه عملیاتی تهیه کنید

از بینش های نمودار PESTLE و سایر تحلیل های استراتژیک برای ایجاد یک برنامه عملیاتی استفاده کنید که خطرات، تهدیدات و فرصت های شناسایی شده را برطرف کند. به عنوان مثال، افزایش هزینه لجستیکی (ترکیبی از عوامل فناوری و اقتصادی) برای انتقال محصولات به بازارهای خاص می تواند به روش های مختلفی مانند موارد زیر انجام شود:

  • تغییر تمرکز رشد سازمان به بازارهای دیگر.
  • درون‌سازی بخش‌های کلیدی زنجیره لجستیک.
  • بازنگری استراتژی قیمت گذاری سازمان.
  • توسعه ظرفیت های داخلی برای ساخت قطعات.
  • برون‌سپاری تولید به یک شخص ثالث در کشور دیگری.
۶. بررسی و نظارت بر سیگنال های خارجی

تکنولوژی جدید می تواند یک صنعت را مختل کند، روابط دیپلماتیک می تواند دچار مشکل شود و احساسات مشتری می تواند تغییر کند. هر استراتژی که تکامل و تطبیق پیدا نکند، تأثیر واقعی نخواهد داشت. اطمینان حاصل کنید که تجدید نظر و نظارت بخش های اساسی فرآیندهای استراتژیک شما هستند. اگر می خواهید یک استراتژی انطباقی ایجاد کنید و با موفقیت اختلالات را مدیریت کنید، باید استراتژی، اجرا و تحلیل را به عنوان عناصر مکمل در نظر بگیرید.

بیشتر بخوانید: برنامه عملیاتی چیست؟

 

تجزیه و تحلیل PESTEL

 

مثال تحلیل PESTLE؛ استارباکس (Starbucks)

استارباکس در سراسر جهان با ۳۲۰۰۰ مکان در بیش از ۸۰ کشور شناخته شده است. در اینجا مثالی از نحوه تحلیل PESTLE برای این برند جهانی قهوه آورده شده است:

سیاسی

  • آگاهی سیاسی و فعالیت در کشورهای مختلف.
  • احساسات سیاسی نسبت به استراتژی های تامین اخلاقی و انطباق با شیوه های “تجارت عادلانه”.
  • احتمال جنگ یا درگیری در مناطقی که مکان های استارباکس دارند.
  • تحریم ها و روابط دیپلماتیک بین ایالات متحده و سایر کشورها.

اقتصادی

  • رکود اقتصادی یا رونق در کشورهای خاص.
  • نوسانات نرخ ارز تأثیرگذار بر فعالیت های زنجیره تامین.
  • میانگین درآمد مشتریان استارباکس.
  • هزینه های عملیاتی در شهرهای، ایالت ها و کشورهای مختلف.

اجتماعی

  • رفتار مصرف کننده در پاسخ به شرایط اقتصادی.
  • تغییر ترجیحات مصرف کننده و عادات خرید در مورد قهوه.
  • ترجیحات خاص بر اساس منطقه، فرهنگ و تاریخ.
  • گروه های سنی افرادی که قهوه استارباکس می نوشند.
  • تغییر الگوهای کاری (دورکاری در مقابل کار مبتنی بر مکان).

فناوری

  • افزایش استفاده از تجهیزات دم قهوه خانگی.
  • انتقال به سمت راه های دیجیتال بازاریابی و تعامل.
  • افزایش استفاده از تجارت الکترونیک در سطح جهانی.
  • نوآوری های تکنولوژیکی در کشاورزی و روش های پردازش قهوه.

حقوقی

  • نقض لوگوی استارباکس، طرح رنگ و سایر حق چاپ.
  • تعهدات مالیاتی متفاوت در مناطق مختلف.
  • گمرک، تعرفه ها و الزامات واردات.
  • انطباق با قوانین خاص محل کار.
  • مقررات ایمنی و بهداشت در کارخانه ها، فروشگاه ها و سایر امکانات

زیست محیطی

  • تاثیرات کشاورزی و پردازش مانند استفاده از آب و ردپای کربن.
  • تأثیر بسته‌بندی یک‌بار مصرف مانند فنجان‌های کاغذی و پلاستیکی و نی‌ها بر محیط زیست.
  • آب و هوای شدید و بلایای طبیعی در مناطقی که قهوه استارباکس کشت می‌شود.

 

چه زمانی از تجزیه و تحلیل پستل استفاده کنید

تجزیه و تحلیل پستل کمکی به طوفان فکری مسائل صنعت است. اگر به آن عادت دارید از آن استفاده کنید، اما از محدودیت های آن آگاه باشید.

بیشتر بخوانید:تجزیه و تحلیل SWOT (اندروز)

 

چه زمانی باید مراقب بود

در بهترین حالت، تجزیه و تحلیل نشان دهنده یک شناسایی نسبتاً بدون ساختار، غیر تحلیلی و بدون رتبه از مسائل کلیدی تقاضای بازار و عرضه صنعت است. در بدترین حالت، این مسائل مانند سوزن در انبار کاه خواهد بود.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع تجزیه و تحلیل PESTLE برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

مسیر مشاوره تحقیقات بازار

مشاوره تحقیقات بازار

این مقاله راهنمای جامعی از “مشاوره تحقیقات بازار” می باشد. محتوای کل شامل بخش‌های مختلف است که تعاریف، روش‌شناسی، نقش‌های کلیدی، ابزارها، بینش‌های خاص صنعت، و چالش‌هایی را که حال و آینده مشاوره تحقیقات بازار را شکل می‌دهند، شرح می‌دهد. پس از مطالعه این مقاله دید کاملی از تخصص مشاوره تحقیقات بازار خواهید داشت.

مقدمه ای بر مشاوره تحقیقات بازار

تحقیقات بازار به طور قابل توجهی در طول دهه ها تکامل یافته است. در اوایل قرن بیستم، تحقیقات بازار عمدتاً شامل نظرسنجی‌های ساده و روش‌های ابتدایی جمع‌آوری بازخورد مشتریان بود. با بهبود روش های جمع آوری داده ها و افزایش قدرت محاسباتی، تحقیقات بازار به یک رشته علمی تر و مبتنی بر داده ها گسترش یافت. امروزه، مشاوره تحقیقات بازار از فناوری‌های پیشرفته‌ای مانند هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشین (ML)، تجزیه و تحلیل داده‌های بزرگ و علوم رفتاری استفاده می‌کند تا بینش عمیق‌تری در مورد رفتار مصرف‌کننده و پویایی بازار ارائه دهد.

 

مروری بر صنعت مشاوره

صنعت مشاوره که شامل مشاوره تحقیقات بازار است، یک بازار جهانی چند میلیارد دلاری است. مشاوران تحقیقات بازار ممکن است به عنوان بخشی از شرکت‌های بزرگ مشاوره مدیریت مانند گروه مشاوره بوستون (Boston Consulting Group)، مک کینزی (McKinsey) و بین اند کمپانی (Bain & company) فعالیت کنند یا ممکن است آژانس‌های مستقل یا شرکت‌های بوتیک متخصص در صنایع یا روش‌های خاص باشند. ظهور فناوری دیجیتال و پیچیدگی روزافزون بازارهای جهانی، نقش مشاوران تحقیقات بازار را فراتر از بخش‌های سنتی گسترش داده است و آنها را به شرکای ارزشمندی در جهت‌یابی تغییرات و عدم اطمینان تبدیل کرده است.

 

مشاوره تحقیقات بازار چیست؟

مشاوره تحقیقات بازار به خدمات حرفه ای ارائه شده توسط مشاوران تخصصی یا شرکت های مشاوره با هدف کمک به کسب وکارها و سازمان ها در جمع آوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها در مورد بازارها، مشتریان و رقبا اشاره دارد. هدف اطلاع رسانی و بهینه سازی تصمیم گیری مربوط به توسعه محصول، استراتژی های بازاریابی، حفظ مشتری و موقعیت یابی رقابتی است. مشاوره تحقیقات بازار شامل طیف گسترده ای از فعالیت ها، از جمله جمع آوری داده های اولیه و ثانویه، تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کننده، شناسایی روندهای بازار، و ارائه بینش های عملی برای بهبود عملکرد کسب وکار است.

 

اهمیت مشاوره تحقیقات بازار در کسب وکارها چیست؟

در اقتصاد جهانی امروز، کسب‌وکارها به دلیل تغییر رفتارهای مصرف‌کننده، پیشرفت‌های فناوری، تغییرات نظارتی و افزایش رقابت با چالش‌های پیچیده‌ای مواجه هستند. بدون درک عمیق از چشم انداز بازار، شرکت ها در معرض خطر تصمیم گیری های ناآگاهانه هستند که می تواند منجر به از دست رفتن فرصت ها، زیان های مالی یا حتی شکست کسب وکار شود.
مشاوره تحقیقات بازار به کسب وکارها کمک می کند تا با ارائه بینش های مبتنی بر داده، این خطرات و ریسک ها را کاهش دهند. با مشارکت با مشاوران تحقیقات بازار، شرکت ها می توانند:

  • نیازهای مصرف کننده را درک کنند: تحقیقات بازار ترجیحات، انتظارات و نقاط درد مشتری را شناسایی می کند و به کسب وکارها اجازه می دهد محصولات یا خدماتی را توسعه دهند که تقاضای بازار را برآورده می کند.
  • اندازه گیری پتانسیل بازار: مشاوران به کسب وکارها کمک می کنند اندازه بازار، فرصت های رشد و موانع بالقوه ورود را ارزیابی کنند و مطمئن شوند که سرمایه گذاری های جدید در واقعیت استوار هستند.
  • به دست آوردن هوش رقابتی: کسب وکارها با تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف رقبا می توانند استراتژی های رقابتی خود را اصلاح و خود را در بازار متمایز کنند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برندینگ

 

انواع مشاوره تحقیقات بازار کدام اند؟

مشاوره تحقیقات بازار رویکردهای مختلفی را در بر می گیرد که هر کدام برای نیازهای کسب وکاری خاص مناسب است. دو دسته اصلی تحقیقات اولیه و ثانویه با تخصص بیشتر در روش های کیفی و کمی هستند.

تحقیق اولیه بازار

تحقیقات اولیه شامل جمع آوری داده های اصلی به طور مستقیم از منابعی مانند مصرف کنندگان، رقبا و کارشناسان صنعت است. این روش معمولاً پرهزینه‌تر و زمان‌برتر از تحقیقات ثانویه است، اما بینش‌های خاصی را متناسب با نیازهای منحصر به فرد یک کسب‌وکار ارائه می‌دهد. روش های تحقیق اولیه شامل نظرسنجی، مصاحبه، گروه های متمرکز و مطالعات مشاهده ای است.
مزایا: متناسب با سؤالات مشتری خاص، داده های به روز را ارائه می دهد و امکان بازخورد مستقیم مصرف کننده را فراهم می کند.
معایب: گران و وقت گیر، محدود به حجم نمونه.

تحقیق بازار ثانویه

تحقیقات ثانویه شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از منابع قبلاً منتشر شده، مانند گزارش های بازار، مقالات دانشگاهی، انتشارات دولتی و آمار صنعت است. هزینه کمتر و سریعتر از تحقیقات اولیه است، اما ممکن است برای نیازهای مشتری به طور خاص نباشد.
مزایا: مقرون به صرفه، جمع آوری سریع تر، روندهای گسترده بازار.
معایب: ممکن است قدیمی باشد، مختص درخواست های کسب وکار فردی نباشد.

تحقیق کیفی

تحقیقات کیفی بر درک “چرایی” در پس رفتارها، ترجیحات و نگرش های مصرف کننده متمرکز است. اکتشافی است و برای ایجاد فرضیه یا کشف روندها استفاده می شود. روش های رایج کیفی شامل گروه های متمرکز، مصاحبه های عمیق و مطالعات قوم نگاری است.
مزایا: بینش عمیقی در مورد انگیزه ها و رفتارها ارائه می دهد.
معایب: نتایج ممکن است از نظر آماری معرف نباشند.

تحقیق کمی

تحقیقات کمی بر داده های عددی و تجزیه و تحلیل آماری متمرکز است. این کمک می کند تا به سؤالات «چه» و «چقدر» پاسخ داده شود، مانند تعیین اندازه بازار، درصد مصرف کنندگان با ترجیحات خاص، یا احتمال خرید یک محصول.
مزایا: داده های قابل اندازه گیری و مقایسه را ارائه می دهد، می تواند روندها را در بین جمعیت های بزرگتر شناسایی کند.
معایب: عدم درک عمیق از دلایل پشت اقدامات مصرف کننده.

 

اجزا مشاوره تحقیقات بازار

 

مولفه های کلیدی مشاوره تحقیقات بازار چیست؟

مشاوره تحقیقات بازار اغلب شامل چندین مؤلفه کلیدی است که هر کدام برای پاسخگویی به اهداف و سؤالات تجاری خاص طراحی شده اند.

  • بخش بندی بازار

تقسیم‌بندی بازار، بازار هدف گسترده‌ای را به گروه‌های کوچک‌تر و قابل مدیریت‌تری از مصرف‌کنندگان تقسیم می‌کند که ویژگی‌های مشترکی مانند جمعیت‌شناسی، رفتارها یا الگوهای خرید دارند. مشاوران از تقسیم بندی برای کمک به شرکت ها برای تطبیق تلاش های بازاریابی و ارائه محصول خود برای گروه های مختلف استفاده می کنند.

انواع بخش بندی
– دموگرافیک: بر اساس سن، جنسیت، درآمد، تحصیلات و غیره.
– جغرافیایی: بر اساس موقعیت، آب و هوا، تراکم جمعیت.
– روانشناختی: بر اساس سبک زندگی، ارزش ها، ویژگی های شخصیتی.
– رفتاری: بر اساس رفتارهای خرید، وفاداری به برند، استفاده از محصول.

  • تحلیل رفتار مصرف کننده

درک رفتار مصرف کننده برای توسعه محصولات و استراتژی های بازاریابی بسیار مهم است. این شامل تجزیه و تحلیل این است که چرا مصرف کنندگان تصمیمات خاص می گیرند، چه چیزی بر ترجیحات آنها تأثیر می گذارد و چگونه با برندها تعامل می کنند.
حوزه های تمرکز:
– فرایندهای تصمیم گیری خرید.
– ادراک و وفاداری برند.
– تأثیرات فرهنگی و اجتماعی.

  • تحلیل رقابتی

تحلیل رقابتی شامل ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات (SWOT) مربوط به رقبا در یک بازار است. این تجزیه و تحلیل به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا بفهمند در مقایسه با رقبایشان در کجا قرار دارند و چگونه می‌توانند خود را متمایز کنند.
حوزه های تحلیل رقابتی :
– سهم بازار و عملکرد مالی.
– ارائه محصولات و خدمات.
– استراتژی های بازاریابی و فروش.

بیشتر بخوانید:تجزیه و تحلیل SWOT (اندروز)

  • تحلیل سوات (SWOT) و پست (PEST)

تجزیه و تحلیل سوات نقاط قوت و ضعف داخلی و همچنین فرصت ها و تهدیدهای خارجی را شناسایی می کند. تجزیه و تحلیل پست بر عوامل خارجی مانند روندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی که ممکن است بر محیط کسب و کار تأثیر بگذارد، متمرکز است.

تحلیل سوات (SWOT):
– نقاط قوت: ویژگی های داخلی که از موفقیت کسب و کار حمایت می کنند.
– نقاط ضعف: ویژگی های درونی که مانع موفقیت کسب و کار می شوند.
– فرصت ها: عوامل خارجی که کسب و کار می تواند از آنها بهره برداری کند.
– تهدید: عوامل خارجی که می تواند به کسب و کار آسیب برساند.

بیشتر بخوانید:تجزیه و تحلیل PESTEL چیست؟

تحلیل پست (PEST):
– سیاسی: مقررات، سیاست های کسب وکار، ثبات سیاسی.
– اقتصادی: تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی.
– اجتماعی: روندهای فرهنگی، جمعیت شناسی، نگرش مصرف کننده.
– تکنولوژیک: نوآوری ها، اتوماسیون، فعالیت تحقیق و توسعه.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی کسب وکار

 

نقش مشاوران تحقیقات بازار در کسب وکارها چیست؟

  • شناسایی نیازهای مشتری

اولین نقش یک مشاور تحقیقات بازار، شناسایی نیازها و چالش های خاص مشتری است. این شامل بحث های مفصل با ذینفعان برای تعیین دامنه تحقیق، اهداف کسب وکار و تصمیماتی است که تحت تأثیر نتایج تحقیق قرار می گیرد.

  • توسعه راهبردهای پژوهشی

هنگامی که نیازهای مشتری مشخص شد، مشاور یک استراتژی تحقیقاتی طراحی می کند که روش ها، ابزارها و جدول زمانی پروژه تحقیقاتی را مشخص می کند. استراتژی مشخص می کند که آیا تحقیق شامل جمع آوری داده های اولیه یا ثانویه، روش های کمی یا کیفی است و از کدام تکنیک های تحلیلی استفاده می شود.

  • انجام نظرسنجی و مصاحبه

مشاوران تحقیقات بازار اغلب نظرسنجی ها و مصاحبه هایی را برای جمع آوری داده ها به طور مستقیم از مصرف کنندگان، کارشناسان صنعت یا سایر ذینفعان انجام می دهند. از این روش ها داده های اولیه را جمع آوری می کند و نیاز به برنامه ریزی دقیق از نظر طراحی پرسشنامه، نمونه گیری و جمع آوری پاسخ دارد.

  • تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه بینش

مهمترین نقش یک مشاور تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده و ارائه بینش عملی است. مشاوران با استفاده از ابزارها و نرم افزارهای آماری، داده ها را برای پاسخ به سؤالات تحقیق تفسیر می کنند. در نهایت، بینش ها به گونه ای ارائه می شود که برای مشتری قابل هضم و عملی باشد، اغلب از طریق گزارش ها، ارائه ها و کارگاه ها.

 

 

روش شناسی در تحقیقات بازار چگونه است؟

تحقیقات بازار بنا به نیاز کسب وکارها و هدفی که دنبال می کنند از روش های متفاوتی قابل انجام می باشند، در ادامه روش های مختلف انجام تحقیقات بازار را نام برده ایم:

نظرسنجی و پرسشنامه

نظرسنجی یکی از رایج‌ترین روش‌ها در تحقیقات بازار است که برای جمع‌آوری مقادیر زیادی داده از مخاطبان گسترده استفاده می‌شود. نظرسنجی ها را می توان به صورت آنلاین، تلفنی یا حضوری انجام داد و به ویژه برای جمع آوری داده های کمی مفید است.
ملاحظات طراحی: جمله بندی سوال، قالب های پاسخ، طول نظرسنجی، روش های نمونه گیری.

گروه های کانونی

گروه‌های کانونی شامل بحث‌های هدایت‌شده با گروه کوچکی از شرکت‌کنندگان برای بررسی نگرش‌ها، برداشت‌ها و نظرات آنها در مورد یک موضوع خاص است. این روش اغلب در مراحل اولیه توسعه محصول یا برای آزمایش پیام های بازاریابی استفاده می شود.
نقاط قوت: بینش عمیقی را ارائه می دهد، امکان بررسی لحظه ای نظرات را فراهم می کند.
نقاط ضعف: نتایج از نظر آماری معرف نیستند.

مصاحبه

مصاحبه ها یک روش تحقیق کیفی است که در آن مشاور با شرکت کنندگان گفتگوهای تک به تک انجام می دهد تا دیدگاه های آنها را عمیقاً بررسی کند. مصاحبه ها به ویژه برای موضوعات پیچیده یا زمانی که بینش فردی لازم است مفید است.

روش های مشاهده

مشاهده شامل تماشای مصرف کنندگان در محیط های واقعی برای درک نحوه تعامل آنها با محصولات یا خدمات است. این روش اغلب در تنظیمات خرده فروشی استفاده می شود، به عنوان مثال، برای مطالعه رفتار خریداران در فروشگاه ها.
نقاط قوت: داده های بی طرفانه و واقعی را ارائه می دهد.
نقاط ضعف: ممکن است بینشی در مورد انگیزه های پشت رفتارها ارائه نکند.

تحقیقات تجربی

تحقیقات تجربی شامل آزمایش متغیرهای مختلف در یک محیط کنترل شده برای تعیین تأثیر آنها بر رفتار مصرف کننده است. به عنوان مثال، یک کسب و کار ممکن است استراتژی های قیمت گذاری یا پیام های بازاریابی مختلف را آزمایش کند تا ببیند کدام یک بهترین عملکرد را دارد.

 

 

ابزارها و تکنیک ها در تحقیقات بازار چیست؟

  • ابزار جمع آوری داده

مشاوران تحقیقات بازار از طیف وسیعی از ابزارها برای جمع آوری داده ها استفاده می کنند، از جمله پلتفرم های نظرسنجی آنلاین (به عنوان مثال کوالتریکس(Qualtrics)، سروی مانکی(SurveyMonkey)، ابزارهای نظارت بر رسانه های اجتماعی و سیستم های مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM). این ابزارها به مشاوران کمک می کند تا حجم زیادی از داده ها را به طور موثر جمع آوری کنند.

  • نرم افزار تحلیلی

تجزیه و تحلیل داده ها بخش کلیدی تحقیقات بازار است و مشاوران اغلب از نرم افزارهای تخصصی برای پردازش و تجزیه و تحلیل داده هایی که جمع آوری می کنند استفاده می کنند. ابزارهای رایج عبارتند از اس پی اس اس، سس، آر و پایتون (SPSS، SAS، R and Python) که امکان تجزیه و تحلیل آماری، تجسم داده ها و برنامه های کاربردی یادگیری ماشین را فراهم می کند.

  • مدل های آماری

مشاوران تحقیقات بازار از مدل های آماری برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی الگوها استفاده می کنند. مدل های رایج شامل تحلیل رگرسیون، تحلیل خوشه ای، تحلیل ترکیبی و تحلیل عاملی است. این مدل‌ها به مشاوران کمک می‌کنند اولویت‌های مصرف‌کننده را تعیین کنند، بازارها را تقسیم‌بندی کنند و روندهای آینده را پیش‌بینی کنند.

  • هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تحقیقات بازار

استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، تحقیقات بازار را با جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل خودکار داده‌ها متحول می‌کند و مشاوران را قادر می‌سازد تا مجموعه داده‌های بزرگ‌تری را در زمان واقعی پردازش کنند. ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند به شناسایی الگوهای رفتار مصرف کننده، پیش بینی روندها و ارائه بینش شخصی کمک کنند.

بیشتر بخوانید:مشاوره هوش مصنوعی

 

چالش های پیش روی آینده مشاوره تحقیقات بازار چیست؟

آینده مشاوره تحقیقات بازار نوید پیشرفت های هیجان انگیزی را می دهد، اما چالش های مهمی را نیز به همراه دارد که مشاوران باید از آنها عبور کنند.

میزان بیش از حد داده ها (چالش های کلان داده)

با ظهور کلان داده ها، مشاوران اکنون به حجم وسیعی از اطلاعات دسترسی دارند. با این حال، استخراج بینش عملی از این حجم عظیم داده می تواند دشوار باشد. مشاوران با چالش دسته‌بندی داده‌های بدون ساختار، حذف نویز، و شناسایی الگوها و روندهای مرتبط با اهداف مشتری مواجه هستند.

  • ادغام داده ها: مشاوران تحقیقات بازار باید داده ها را از منابع متعدد (رسانه های اجتماعی، بازخورد مشتریان، داده های تراکنش و غیره) یکپارچه نمایند تا دیدی جامع از بازار ایجاد کنند.
  • بار تجزیه و تحلیل: داده های بیشتر لزوماً منجر به تصمیم گیری بهتر نمی شود. مشاوران باید بر بینش های عملی تمرکز کنند نه اینکه مشتریان را با اطلاعات بیش از حد تحت فشار قرار دهند.
افزایش پیچیدگی سفرهای مصرف کننده

سفرهای مصرف کننده با نقاط تماس متعدد در کانال های آنلاین و آفلاین پیچیده تر شده است. درک و ترسیم این سفرها مستلزم استفاده مشاوران از ابزارها و مدل های پیشرفته برای ردیابی تعاملات بین پلتفرم ها و دستگاه ها است.

  • تحلیل همه کاناله: مشاوران باید بتوانند تجربه مصرف کننده را در چندین پلتفرم و دستگاه (مانند رسانه های اجتماعی، برنامه های موبایل، فروشگاه های فیزیکی) اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کنند.
  • مدل سازی اسناد: درک اینکه کدام کانال های بازاریابی بیشترین سهم را در تصمیم گیری خرید دارند به طور فزاینده ای پیچیده است. مشاوران باید از مدل های پیچیده برای اختصاص اعتبار به کانال های صحیح در سفر مصرف کننده استفاده کنند.
نگرانی ها و مقررات حریم خصوصی

با افزایش نگرانی ها در مورد حفظ حریم خصوصی، جمع آوری داده ها چالش برانگیزتر می شود. مقرراتی مانند جی دی پی آر (GDPR) در اروپا، سی سی پی ا (CCPA) در کالیفرنیا و سایر مقررات در سراسر جهان محدودیت های سختی را برای نحوه جمع آوری، ذخیره و استفاده از داده های مصرف کننده تعیین می کند.

  • تطابق: مشاوران باید اطمینان حاصل کنند که همه شیوه های جمع آوری و استفاده از داده ها با قوانین مربوط به حریم خصوصی قابل اجرا مطابقت دارد، که اغلب به معنای تطبیق روش های آنها یا استفاده از داده های ناشناس است.
  • اعتماد مصرف کننده: مصرف کنندگان از حقوق خود در خصوص حریم خصوصی داده ها آگاه تر می شوند. ایجاد اعتماد با مصرف کنندگان در مورد نحوه استفاده از داده های آنها برای به دست آوردن داده های با کیفیت حیاتی است.

 

نقش فناوری در آینده مشاوره تحقیقات بازار چیست؟

فناوری همچنان به شکل گیری زمینه مشاوره تحقیقات بازار به روش های عمیق ادامه می دهد. ادغام هوش مصنوعی، اتوماسیون و تکنیک‌های تحلیلی جدید منجر به رویکردی چابک‌تر و مبتنی بر داده‌ها برای تحقیق می‌شود.

  • هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML)

هوش مصنوعی و یادگیری ماشین با خودکارسازی فرآیندهای جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها، تحقیقات بازار را متحول می‌کنند. این فناوری‌ها تجزیه و تحلیل داده‌های دقیق‌تری را امکان‌پذیر می‌نمایند، الگوها و همبستگی‌هایی را که تشخیص آن‌ها برای تحلیل‌گران انسانی دشوار است، کشف می‌کنند.

تحلیل پیش بینی کننده: هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) می توانند برای پیش بینی رفتارهای مصرف کننده در آینده بر اساس داده های تاریخی استفاده شوند. به عنوان مثال، مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند بر اساس الگوهای خرید قبلی و داده‌های جمعیتی پیش‌بینی کنند که مصرف‌کننده احتمالاً کدام محصولات را خریداری می‌کند.

خودکارسازی (اتوماسیون): الگوریتم های یادگیری ماشینی می توانند کارهای وقت گیر مانند تمیز کردن داده ها، تقسیم بندی و گزارش دهی را به صورت خودکار انجام دهند و به مشاوران اجازه دهند تا بر تفسیر بینش ها و توسعه استراتژی ها تمرکز کنند.

  • پردازش زبان طبیعی (NLP)

پردازش زبان طبیعی با امکان تجزیه و تحلیل داده های مبتنی بر متن از رسانه های اجتماعی، بررسی ها و سایر منابع آنلاین، تحقیقات کیفی بازار را متحول می کند. NLP به مشاوران اجازه می‌دهد احساسات را تشخیص دهند، موضوعات را دسته‌بندی کنند و روندهای نوظهور را از روی حجم وسیعی از داده‌های بدون ساختار شناسایی کنند.

تحلیل احساسات: ابزارهای NLP می توانند بررسی های آنلاین، پست های رسانه های اجتماعی و سایر محتوای تولید شده توسط کاربر را برای تعیین احساسات عمومی نسبت به برندها، محصولات یا خدمات تجزیه و تحلیل کنند.

تحلیل موضوعی: NLP می تواند به طور خودکار بازخورد مشتری را در موضوعات مرتبط، مانند خدمات مشتری، کیفیت محصول، یا حساسیت قیمت دسته بندی کند و درک واضح تری از نگرانی های مشتری ارائه دهد.

  • اتوماسیون جمع آوری داده

ابزارهای اتوماسیون، از جمله ربات‌های گفتگو، نظرسنجی‌های تلفن همراه، و اسکراپینگ وب، جمع‌آوری داده‌های بلادرنگ را از گروه‌های بزرگی از مصرف‌کنندگان آسان‌تر می‌کنند.

چت بات ها: چت بات های خودکار می توانند در زمان واقعی با مشتریان درگیر شوند و داده ها را از طریق نظرسنجی یا بازخورد در طول تعاملات خدمات مشتری جمع آوری کنند.

وب اسکرپینگ (Web Scraping): ابزارهای اسکرپینگ خودکار می توانند داده ها را از وب سایت ها، پلتفرم های رسانه های اجتماعی و انجمن ها جمع آوری کنند و بینش هایی را در زمان واقعی درباره نظرات و روندهای مصرف کننده ارائه دهند.

بیشتر بخوانید:مشاوره نرم افزار

 

مشاوره تحقیقات بازار در دنیای پس از همه گیری کووید – ۱۹

همه گیری کووید – ۱۹ (COVID-19) رفتار مصرف کننده و پویایی بازار را به طور قابل توجهی تغییر داده است و چالش ها و فرصت های جدیدی را برای مشاوران تحقیقات بازار ارائه کرده است. درک تغییرات در احساسات، رفتار و مدل‌های کسب وکار مصرف‌کننده برای شرکت‌هایی که به دنبال حرکت در چشم‌انداز پس از همه‌گیری هستند، حیاتی است.

حرکت به سمت تجارت الکترونیک

یکی از مهم‌ترین تأثیرات این همه‌گیری، تسریع تجارت الکترونیک بوده است. با اعمال قرنطینه و اقدامات فاصله‌گذاری اجتماعی، مصرف‌کنندگان به تعداد بی‌سابقه به خرید آنلاین روی آوردند. مشاوران تحقیقات بازار باید با تجزیه و تحلیل رفتار خرید آنلاین، ترجیحات مشتری و روندهای نوظهور تجارت الکترونیک به کسب و کارها کمک کنند تا با این تغییر سازگار شوند.

اولویت مصرف کننده برای راحتی: مصرف کنندگان ترجیح داده اند برای تراکنش های راحت و بدون تماس، و انتظار می رود این روند ادامه یابد. مشاوران باید به کسب‌وکارها کمک کنند تا پلتفرم‌های دیجیتال و خدمات تحویل خود را برای برآورده کردن این خواسته‌ها بهینه کنند.

استراتژی های امنی چنل (Omni-channel): با بازگشایی فروشگاه های فیزیکی، کسب و کارها باید بین تجربیات آنلاین و آفلاین تعادل برقرار کنند. مشاوران نقشی کلیدی در توسعه استراتژی‌های همه کانالی ایفا خواهند کرد که تجربیات یکپارچه مشتری را در تمام نقاط تماس ایجاد می‌کنند.

تغییر در ارزش های مصرف کننده

این بیماری همه گیر بسیاری از مصرف کنندگان را وادار کرده است تا ارزش های خود را با تأکید بیشتر بر سلامت، ایمنی، پایداری و حمایت از کسب وکارهای محلی ارزیابی کنند. مشاوران تحقیقات بازار باید با این ارزش‌های در حال تغییر هماهنگ باشند و به شرکت‌ها کمک کنند تا محصولات و پیام‌های خود را با نیازهای در حال رشد مصرف‌کنندگان هماهنگ کنند.

پایداری: مصرف کنندگان به طور فزاینده ای نگران تأثیرات زیست محیطی تصمیمات خرید خود هستند. مشاوران باید بینشی در مورد روند مصرف پایدار ارائه دهند و به کسب و کارها کمک کنند تا شیوه های سازگار با محیط زیست را اتخاذ نمایند.

سلامت و تندرستی: این بیماری همه گیر آگاهی را در مورد سلامت و تندرستی افزایش داده است و منجر به افزایش تقاضا برای محصولاتی شده است که بهزیستی را ارتقا می دهند. مشاوران می توانند به کسب و کارها در شناسایی فرصت ها در این بخش بازار رو به رشد کمک کنند.

تطبیق با کار از راه دور و همکاری مجازی

تغییر به سمت کار از راه دور بر مشاوره تحقیقات بازار نیز تأثیر گذاشته است و بسیاری از پروژه ها اکنون به صورت مجازی انجام می شوند. مشاوران باید با روش‌های جدید کار، با استفاده از ابزارهای همکاری دیجیتال برای انجام تحقیقات، تعامل با مشتریان و ارائه یافته‌ها، سازگار شوند.

گروه های کانونی مجازی: گروه های کانونی، که به طور سنتی شخصاً انجام می شوند، اکنون اغلب به صورت مجازی با استفاده از ابزارهای ویدئو کنفرانس برگزار می شوند. در حالی که این امکان انعطاف‌پذیری و دسترسی بیشتر را فراهم می‌کند، اما چالش‌هایی را نیز از نظر مشارکت شرکت‌کنندگان و کیفیت داده‌ها ایجاد می‌کند.

جمع آوری داده از راه دور: مشاوران به طور فزاینده ای به نظرسنجی های آنلاین، برنامه های تلفن همراه و تجزیه و تحلیل رسانه های اجتماعی برای جمع آوری داده ها تکیه می کنند، زیرا تحقیقات حضوری کمتر عملی می شود.

 

نتیجه گیری

همانطور که بازارها پویاتر می شوند و رفتارهای مصرف کننده با سرعتی سریع تکامل می یابد، مشاوره تحقیقات بازار همچنان منبعی حیاتی برای کسب و کارهایی خواهد بود که به دنبال حفظ رقابت هستند. ادغام فناوری‌های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، و تجزیه و تحلیل داده‌های بزرگ، دقت، سرعت و دامنه تحقیقات بازار را افزایش می‌دهد و مشاوران را قادر می‌سازد تا بینش‌های عمیق‌تر و کاربردی‌تری ارائه دهند.
در سال‌های آینده، مشاوران تحقیقات بازار باید از این فناوری‌های نوظهور استقبال کنند و در عین حال به چالش‌های مربوط به حریم خصوصی داده‌ها، پیچیدگی بازار و ارزش‌های مصرف‌کننده در حال تکامل نیز رسیدگی کنند. توانایی ارائه بینش های شخصی و در زمان واقعی یک تمایز کلیدی برای شرکت های تحقیقات بازار خواهد بود و به کسب و کارها اجازه می دهد تصمیمات آگاهانه تری بگیرند و از رقبا جلوتر بمانند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع مشاوره تحقیقات بازار برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

مشاوره برندینگ

مشاوره برندینگ

در این مقاله، ما توضیح می‌دهیم که مشاوره برندینگ چیست، درباره اینکه چرا شرکت‌ها آن‌ها را استخدام می‌کنند، توضیح می‌دهیم که چگونه به یک مشاور تبدیل شوید، و مهارت‌هایی را فهرست می‌کنیم که می‌تواند به شما در پیشرفت شغلی کمک کند. و در نهایت شما می توانید برای استخدام یک متخصص مشاوره برندینگ آگاهانه تصمیم بگیرید.

 

مقدمه ای بر مشاوره برندینگ

فرض کنید تصمیم می گیرید به فرم بدنی بهتری برسید، بنابراین به یک رژیم تناسب اندام متعهد می شوید که می تواند به شما در رسیدن به آن کمک کند. این می تواند به معنای راه رفتن روی تردمیل، تمرین با وزنه، شرکت در کلاس پیلاتس و تنظیم یک برنامه غذایی باشد. موضوع اینجاست چند هفته بعد متوجه می‌شوید که نتایجی را که به دنبالش بودید نمی‌بینید و ناامید می‌شوید. دردها لزوماً به دستاوردهایی که می خواهید تبدیل نمی شوند. آن وقت است که تصمیم می گیرید یک مربی شخصی استخدام کنید. کسی که دانش، تجربه و توانایی دارد که نظم، جهت و الهام‌بخشی را برای شما فراهم کند تا به جایی که می‌خواهید برسید. زیرا توصیه های عمومی به وفور وجود دارد، ولی شما فردی را می خواهید که یک برنامه را شخصی سازی کند، بنابراین قابل دستیابی، واقع بینانه و در راستای اهداف منحصر به فرد شما باشد. استخدام یک مربی شخصی برای کمک به ساختن بدن شما بسیار شبیه به استخدام یک مشاور برندینگ برای کمک به ایجاد کسب وکار شما است. و یافتن مشاوره برندینگ مناسب می تواند تفاوت را ایجاد کند.

 

مشاوره برندینگ چیست؟

همانطور که از نام آن پیداست، یک مشاور برندینگ مسئول ایجاد و حفظ هویت برند قابل اعتماد و قوی است. یک مشاور برندینگ اطمینان حاصل می کند که شرکت شما در سراسر هیئت مدیره دارای برند است. هر چیزی که تولید می کنید باید در برندسازی نقش داشته باشد، از محصولات فیزیکی گرفته تا تعامل با مشتری. در ابتدا، به راحتی می توان احساس کرد که یک مشاور برندینگ مسئول جنبه های سطحی تری است، مانند لوگو، طراحی و طرح رنگ کسب و کار شما. با این حال، این عناصر تنها کسری از کار آنها هستند. آنها بر تمام زمینه های کار طراحی مرتبط با برند شما نظارت می کنند و اطمینان می دهند که با صدا، مفهوم، پیام و ارزش های شرکت شما مطابقت دارد.
هدف اصلی یک مشاور برندینگ، انتقال احساس درست زمانی است که مشتریان به صورت حضوری، تلفنی یا آنلاین با شرکت شما تعامل دارند. در اصل، آنها به تسهیل و نشان دادن کل شهرت عمومی برند شما کمک می کنند. مشاور برندینگ مشاوره و راهنمایی های تخصصی را برای کمک به شما در بهبود تصویر و عملکرد برند ارائه می دهد. مشاوران برند به شما کمک می‌کنند تا استراتژی‌های برندسازی مؤثر را توسعه دهید، فرصت‌های رشد برند را شناسایی کنید، و به شما در غلبه بر چالش‌هایی که برند را عقب نگه داشته‌اند، غلبه کنید. مانند یک مربی شخصی، یک مشاور برندینگ از نزدیک با شما همکاری می کند تا بفهمد الان کجا هستید، کجا باید باشید و برای رسیدن به آن چه باید بکنید. در نهایت، خدمات مشاوره برندینگ می تواند به بهبود عملکرد، قدرت، انعطاف پذیری و ثبات برند شما کمک کند.
در نهایت، این برند تأثیر کلی کسب وکار شما بر روی افراد است، نه فقط مشتریان شما. تمام محتوایی که منتشر می کنید، تلاش های ارتباطی شما، رویدادها، محصولات، خدمات، عناصر سبک، برندهای فرعی و غیره را پوشش می دهد.

بیشتر بخوانید:مشاوره نرم افزار

 

مشاور برندینگ دقیقا چه کاری انجام می دهد؟

یک مشاور برندینگ می تواند نقش های مختلفی را در یک تعامل بر عهده بگیرد. مشاوران برندینگ، وظیفه کشف و تفسیر بینش‌ها، توسعه استراتژی‌های ورود به بازار، و ارتقای رویکرد طراحی و ارتباطات برند را بر عهده دارند. این وظایف اغلب به عنوان خدمات مشاوره برندینگ به روش های زیر شکل می گیرند:

خدمات مشاوره تحقیق + بینش
  • انجام تحقیقات بازار: درباره روندهای بازار و دسته بندی تحقیق نمایید تا بینش هایی را شناسایی کنید که می توانند بر برند تأثیر بگذارند یا تعیین کنند که چگونه یک برند در بازار قرار گرفته است. این امر به ویژه در زمان تغییرات چشمگیر ارزشمند است.
  • تجزیه و تحلیل صدای تحقیقات مشتری: به خواسته ها، آرزو ها و نیازهای فعلی مشتریان ضربه بزنید تا بهتر درک کنید که چه چیزی باعث انگیزه مشتریان برای خرید می شود. ما آن را درک دردهای مصرف کننده، دستاوردها و کارهایی که باید انجام شوند می نامیم.
  • شخصیت های خریدار را توسعه دهید: برای اطمینان از ارتباط بیشتر، شخصیت های مشتری را برای مخاطبان اولیه، ثانویه و ثالث ایجاد کنید. این شامل ایجاد یک پرتره واقعی از هر مخاطب هدف، شناسایی محرک های کلیدی برای عمل است. هر چه بهتر درک کنید که مشتریان به چه چیزهایی اهمیت می دهند، احتمال بیشتری وجود دارد که با آنها ارتباط برقرار کنید و بر آنها تأثیر بگذارید.
  • انجام تجزیه و تحلیل برند رقابتی: نگاهی جامع به چشم انداز رقابتی بیندازید تا ببینید رقبا چگونه موقعیت خود را نشان می دهند و به آنچه انجام می دهند پیام می دهند.
استراتژی
  • توسعه یک استراتژی برند: به شناسایی اهداف کلیدی برند و سپس تعیین بهترین استراتژی یا نحوه دستیابی به آن اهداف کمک کنید.
  • هدف، مأموریت و ارزش‌های یک برند را بسازید: برای تعیین چرایی برند، مانند اینکه چرا وجود دارد و چرا کسی باید به آن اهمیت دهد، با هم کار کنید.
  • تعریف معماری برند: شرکت هایی با چندین برند می توانند از مشاور برندینگ نیز کمک بگیرند تا مطمئن شوند هر برند در معماری برند زندگی می کند. این معماری برند چارچوبی را ارائه می دهد که نشان می دهد یک برند چگونه ساختار یافته است و چگونه زیربرندهای آن با یکدیگر ارتباط دارند.
طراحی
  • ایجاد پلی بین جهت استراتژیک و بیان خلاق: مشاور برندینگ نقشی کلیدی در تفسیر بینش و تحقیق در مورد رویکردهای خلاقانه عملی ایفا می کند که مرتبط هستند و در ذهن مشتریان ارزش ایجاد می کنند.
  • تقویت ارتباطات شرکت: از نام‌ها و لوگوها گرفته تا وب‌سایت‌ها، مشاور برندینگ دیدگاه‌ها و پیشنهاداتی را برای تقویت ارتباطات، پیام‌های بازاریابی، تجارب و اطمینان از ارتباط با مخاطبان هدف ارائه می‌کند.
  • کمک به ارزش در کل تجربه برند: مشاوران برند همچنین می توانند در مورد فضاهای کاری، دفاتر، ویترین فروشگاه ها و سایر فضاهای فیزیکی مشاوره دهند تا یک برند قوی و منسجم ایجاد کنند که مشتریان وفادار را جذب کند.
  • آموزش برند را ارائه دهید: برندهای بزرگ از درون ساخته می شوند، بنابراین اطمینان از پذیرش کافی و خرید کارمندان بسیار مهم است. مشاوران برند می‌توانند به کارکنان آموزش دهند که چگونه پیام برند را به طور مؤثر منتقل کنند و هر روز آن را از طریق اقدامات خود زندگی کنند.
  • ایجاد دستورالعمل‌های برند: استانداردها و بهترین شیوه‌ها را برای نحوه استفاده داخلی و خارجی از برند ایجاد کنید تا با هویت برند سازگار باشد.

بیشتر بخوانید:مشاوره هوش تجاری

 

عناصر مشاوره برندینگ

 

۱۰ نشانه اصلی که اکنون به مشاوره برندینگ نیاز دارید

تجربه ما این است که استخدام مشاور برندینگ یک امر لوکس نیست، بلکه در زمان تغییرات فراگیر یک ضرورت است. این ارزیابی مختصر را انجام دهید و ببینید آیا خدمات مشاوره برندینگ به شما مربوط است یا خیر:

  1. شرکت یا صنعت شما تغییرات قابل توجهی را تجربه کرده است
  2. تیم رهبری شما “گیر” کرده است و با یک برنامه رو به جلو مبارزه می کند
  3. رشد شرکت شما راکد است
  4. شما برای رسیدن به یک بازار جدید آماده هستید
  5. شما اخیراً ادغام یا تملک را پشت سر گذاشته اید
  6. شما در حال معرفی یک خط محصول جدید هستید
  7. برند شما قدیمی به نظر می رسد
  8. وب سایت شما فاقد تمرکز است، داستان اصلی ندارد و عملکرد خوبی ندارد
  9. شما نتایج را دنبال نمی کنید
  10. پروفایل های مشتری شما نامشخص است و مطمئن نیستید که به چه کسی می فروشید

اگر سر خود را به هر یک از اینها تکان دادید (پاسخ مثبت دادید)، احتمالاً نیاز دارید باید با یک مشاور برندینگ صحبت کنید.

 

نقش ها و مسئولیت های یک مشاور برندینگ چیست؟

همانطور که گفته شد، یک مشاور برندینگ مسئولیت بسیار بیشتری از آنچه به نظر می رسد بر عهده دارد. در اینجا یک مرور سریع از نقش ها و مسئولیت های اصلی یک مشاور برندینگ ارائه شده است:

  • تعریف استراتژی و اهداف برند: اولین وظیفه هر مشاور برندینگ ترسیم استراتژی و اهداف کلی برند است. این شامل تعریف ماموریت و ارزش های شرکت و چگونگی توسعه و بهبود این نقاط در طول زمان است. همراه با افزایش ارزش ویژه برند در داخل، این مرحله به کارکنان و ذینفعان اجازه می دهد تا برند را درک کنند و با آن ارتباط بهتری برقرار نمایند.
  • درباره رقبا و بازار به طور کلی تحقیق کنید: قبل از ارائه هرگونه پیشنهاد استراتژی، یک مشاور برندینگ تحقیقات گسترده ای در مورد بازار و رقبا انجام می دهد. آن‌ها یاد خواهند گرفت که رقبا برای جذاب‌تر کردن برندشان چه می‌کنند و راه‌هایی را برای متمایز شدن از دیگران با استراتژی‌های برند مناسب شناسایی می‌کنند.
  • تقویت شناخت و ثبات برند: یک مشاور برندینگ بر روی دستورالعمل های برند تمرکز می کند تا شناخت و ثبات را افزایش دهد. این دستورالعمل‌ها جنبه‌هایی مانند لوگو، طرح‌های رنگی، تصاویر، فونت‌ها، ارزش‌ها و لحن صدا را پوشش می‌دهند – که به همه اجزای مورد استفاده در محتوا و هنگام برقراری ارتباط با مشتریان معروف است. وقتی اینها به وضوح تعریف شده باشند و در همه زمینه ها یکپارچگی را حفظ کنند، تضمین می کند که همه بخش های کسب وکار شما با پیام رسانی و هویت بصریتان هماهنگ هستند.
  • بهبود تعامل با برند: یک مشاور برندینگ همچنین هر بخش را در شرکت شما آموزش خواهد داد. این آموزش حول این است که چگونه نقش این بخش ها و افراد بر درک برند تأثیر می گذارد. هدف این است که اطمینان حاصل شود که همه کارکنان منابع و دستورالعمل های لازم را برای نشان دادن درست برند شما دارند.

 

چرا شرکت ها از مشاوره برندینگ استفاده می کنند ؟

شرکت ها معمولاً استراتژیست های برند را برای به دست آوردن ابزار و دانشی استخدام می کنند که به حداکثر رساندن شانس آنها برای افزایش درآمد و راه اندازی کمپین های تبلیغاتی سودآور کمک می کند. استراتژیست های برند، تجزیه و تحلیل های رقابتی را انجام می دهند تا مشخص نمایند رقبای اصلی سازمان چه می کنند و چگونه از فرصت های بازار و مشتری استفاده کنند. هدف آن‌ها این است که اطمینان حاصل شود که یک کسب‌وکار ویژگی‌هایی را که آن را از رقبای خود متمایز می‌کند و روش‌هایی را پیاده‌سازی می‌کنند که فرآیندهای عملیاتی آن را بهینه می‌کنند، مانند طراحی محصول یا خدمات و مدیریت وب‌سایت. با داشتن یک استراتژیست برند، شرکت ها می توانند تکنیک های برندسازی کسب و کار را برای پیشی گرفتن از رقبا و بهبود جایگاه خود در بازار به دست آورند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی کسب وکار

 

نمونه هایی از خدمات ارائه شده توسط مشاور برندینگ

یکی از خدماتی که یک مشاور برندینگ انجام می دهد، تحقیق در مورد مخاطبان هدف شرکت است. به عنوان مثال، آنها ممکن است نظرات مشتریان را جمع آوری و تجزیه و تحلیل کنند تا درباره درک عمومی از یک محصول خاص یا کسب و کار به عنوان یک کل اطلاعات بیشتری کسب نمایند. به عنوان مثال، فرض کنید بررسی محصول با هویت برندی که شرکت و مشاور امیدوارند به آن دست یابند، مطابقت ندارد. در آن صورت، چنین بازخوردی از مشتری به این معنی است که مشاور باید استراتژی ای را اجرا کند که محصول را اصلاح یا بهبود بخشد.
با توجه به این نکته، گپ اسکات (GapScout) یک راه حل عالی برای خودکار کردن فرآیند وقت گیر جمع آوری و ارزیابی مقادیر زیادی از بررسی ها برای تعیین افکار عمومی یک برند و/یا محصولات آن است.
یکی دیگر از نمونه های خدمات مشاور برندینگ، تضمین برندسازی ثابت در عناصر بازاریابی است. این شامل حفظ همان طرح رنگ، لوگو، تصاویر و غیره در وب سایت کسب وکار، صفحات رسانه های اجتماعی، محصولات، عناصر بازاریابی سنتی و سایر اشکال رسانه ها و محتوا است. عدم ثبات می تواند به شناخت برند آسیب برساند، جایی که مشتریان بالقوه در هنگام فعالیت برند را تشخیص نمی دهند.

 

تفاوت بین مشاوره برندینگ و استراتژیست برند چیست؟

اصطلاحات “استراتژیست برند” و “مشاوره برندینگ” اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند. برخی افراد تمایز زیر را بین دو خدمات مشاوره برندینگ قائل می شوند. استراتژیست برند کسی است که با یک شرکت برای توسعه اهداف و رویکردهای برندسازی بلندمدت کار می کند. آنها به تعریف یک مخاطب هدف، ایجاد ارزش پیشنهادی منحصر به فرد و تعیین بهترین کانال ها برای دستیابی به مخاطب و دستیابی به اهدافتان کمک می کنند. مشاور برندینگ کسی است که می‌تواند تصویر بزرگ را ببیند و توصیه‌ها و راهنمایی‌های تخصصی به کسب‌وکارها ارائه دهد تا به شکل‌دهی مجدد یا تقویت تصویر برند یا افزایش عملکرد کمک کند. در نهایت، این دو نقش به یک شکل عمل می کنند. بنابراین، احتمالاً بهتر است خیلی درگیر نام ها نشوید و بیشتر روی نتایجی که از متخصص به دنبال آن هستید تمرکز کنید.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی استراتژیک

 

تفاوت بین مشاور برندینگ و مشاور بازاریابی

مشاوران برندینگ و بازاریابی یکی هستند، درست است؟ این اغلب دیدگاه کسب و کارهای اولیه و کوچک است، جایی که آنها معتقدند هر دو موقعیت وظایف یکسانی را انجام می دهند. با این حال، این اشتباه است – و هر شرکت در حال رشد باید تفاوت بین یک مشاور برندینگ و مشاور بازاریابی را درک کند (و چگونه آنها می توانند به نتیجه نهایی کمک کنند). در مورد تمایز، یک مشاور برندینگ مسئول ساخت خود برند است. از سوی دیگر، مشاور بازاریابی برند را تبلیغ می کند و کمپین های فردی را مدیریت می کند. به آن مانند یک ماشین فکر کنید. مشاور برندینگ ظاهر و احساس خودرو را در حالی که مشاور بازاریابی روی موتور کار می کند، توسعه می دهد تا بتواند حرکت کند. شکاف بین برندسازی و بازاریابی می‌تواند مبهم باشد، اما دانستن تفاوت‌های آنها – و نحوه همپوشانی آنها – برای هر کسب‌وکاری ضروری است. بدون این دانش، یک برند صیقلی و معتبر که به طور کامل نماینده شرکت باشد، دست نیافتنی است. در عوض برند به یک ابزار تبلیغاتی توخالی تبدیل می شود.

 

چگونه به یک مشاور برندینگ تبدیل شویم؟

مشاوران برندینگ یا استراتژیست های برند به سازمان ها کمک می کنند تا بفهمند که چگونه فرآیندهای بازاریابی و درآمد خود را بهبود بخشند. با ترکیبی از تجزیه و تحلیل، طراحی و دانش بازاریابی، این مشاوران می توانند فرصت های بازار را شناسایی کنند تا اطمینان حاصل شود که برندها مشتریان را جذب می کنند و سهم بازار آنها را افزایش می دهند. یادگیری چگونگی دنبال کردن حرفه ای در استراتژی برند می تواند به شما کمک کند تا مشخص کنید کدام مهارت ها را برای موفقیت در این نقش توسعه دهید.
به عنوان یک استراتژیست برند مشتاق، یادگیری، تحقیق و درک اجزای اصلی درگیر در برندسازی سودمند است. با کسب دانش گسترده و تجربه حرفه ای، می توانید توانایی های تحلیلی، طراحی، ارتباطی و فنی خود را برای پیشرفت شغلی خود بهبود بخشید.
شما می توانید برای موقعیت هایی به عنوان هماهنگ کننده رسانه های اجتماعی، دستیار بازاریابی، سفیر برند، طراح برند یا همکار تبلیغاتی درخواست دهید. موقعیت‌های شغلی در بخش‌های فروش، بازاریابی یا روابط عمومی سازمان به شما این امکان را می‌دهد که تجربه عملی در پیاده‌سازی و ایجاد استراتژی‌های تبلیغاتی دریافت کنید. تجربه حرفه ای می تواند درک عمیق تری از فرآیندهای خلاقانه و عملیاتی درگیر در مدیریت برند ارائه دهد. همچنین فرصتی برای یادگیری نحوه همکاری حرفه‌ای‌ها برای افزایش گردش کار و ارائه کمپین‌های تبلیغاتی مؤثر در حین بررسی نحوه انجام کار صنایع و آژانس‌ها است.

 

استراتژی مشاوره برندینگ

 

مهارت های مفید برای مشاوران برندینگ کدام اند؟

مشاوران برندینگ مسئول یکسان سازی برند یک سازمان با مخاطبان هدف آن هستند. آنها در مورد مشتریان و بازارها تحقیق می کنند تا دریابند که چگونه یک برند می تواند راه حلی ارائه دهد و مزیت بازار را به دست آورد. به عنوان یک مشاور برندینگ مشتاق، توسعه ترکیبی از مهارت های سخت و نرم برای دستیابی به اهداف شغلی مفید است. در اینجا چند مهارت وجود دارد که ممکن است برای رشد حرفه ای شما به عنوان یک مشاور برندینگ مفید باشد:

دانش بازاریابی دیجیتال

مشاوران برندینگ از بازاریابی دیجیتال برای اطلاع از حضور آنلاین، مخاطبان و رقبای سازمان استفاده می کنند. آنها همچنین حساب های رسانه های اجتماعی، ارتباطات ایمیل، تبلیغات دیجیتال و سایر کانال های بازاریابی را بررسی می کنند. درک اینکه چگونه این اجزای آنلاین بر وضعیت یا ادراک یک برند تأثیر می‌گذارند، می‌تواند به شما کمک کند تا استراتژی‌هایی برای ایجاد سرنخ و بهبود دسترسی به بازار ایجاد کنید. بازاریابی دیجیتال از یک رویکرد متمایز به بازاریابی سنتی سود می برد و یک استراتژیست برند تأثیرگذار می داند که چگونه از دیجیتالی شدن برای تولید نتایج سودآور استفاده کند.

کپی رایتینگ

این مهارت به شما کمک می کند تا مطالب تبلیغاتی قانع کننده ای را به صورت چاپی و آنلاین بنویسید. در تبلیغات، نوشته‌های شما اثربخشی کمپین‌های بازاریابی شما را تعیین می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که پایگاه مشتری و سودآوری یک برند را افزایش دهید. شما می توانید این مهارت را با تحقیقات بازار، با تمرکز بر نحوه واکنش مشتریان به زبان یا عبارات خاص تکمیل کنید. هر مخاطب هدف متنوع است و ممکن است از کپی رایتینگ سفارشی بهره مند شود.

آشنایی با سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)

سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتری به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا تعاملات با مشتری را مدیریت نمایند و اطلاعات ارزشمندی را ارائه می‌دهند که چرخه حیات مشتری، از بازاریابی گرفته تا فروش و خدمات مشتری را شرح می‌دهد. مشاوران برندینگ برای شناسایی پایگاه مصرف کننده فعلی برند و توسعه استراتژی هایی برای افزایش حفظ مشتری و ایجاد سرنخ به مدیریت ارتباط با مشتری متکی هستند. این ابزاری است که به شما امکان می‌دهد حوزه‌هایی را برای بهبود به مدیریت ارائه دهید و تیم‌های بازاریابی، طراحی و تبلیغات را راهنمایی کنید.

مهارت در جهت هنری

از آنجایی که طراحی بصری جزء حیاتی استراتژی برند است، درک اصول و ابزارهای طراحی می تواند برای حرفه شما در این زمینه مفید باشد. چه یک طراح برند یا طراح گرافیک باشید، بیان بصری به شما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنید که محصولات یا خدمات یک شرکت دارای ویژگی های زیبایی شناختی جذاب برای جلب توجه مشتریان هستند. این دانش هنگام تعامل با اعضای بخش طراحی یا هنر یک برند ارزشمند است. شما می‌توانید در مورد اینکه کدام سبک‌ها یا نرم‌افزارها می‌توانند هدف کمپین را افزایش داده و نتایج مطلوبی را تولید کنند، راهنمایی نمایید. این مهارت شما را قادر می سازد تا هر کار را در فرآیند خلاقانه در نظر بگیرید و منحصر به فرد بودن یک برند را برجسته کنید.

ارتباط

مهارت‌های ارتباطی قوی کلامی و نوشتاری می‌تواند به مشاوران برندینگ کمک کند تا مشاوره مؤثری را به مشتریان ارائه دهند. توانایی شما در پیروی از دستورالعمل های مشتریان یا مدیریت به شما این امکان را می دهد که مسئولیت های خود را با هدف و هوشمندی انجام دهید. با تحقیق در مورد بازارها، تجزیه و تحلیل الگوهای مصرف‌کننده و درک رقبا، اطلاعات ارزشمندی را فهرست‌بندی می‌کنید که می‌توانید به رهبران یک برند منتقل نمایید. مهارت های ارتباطی اثبات شده تضمین می کند که هر حرفه ای که با او در تعامل هستید، هدف شما را درک می کند و برای رسیدن به اهداف پروژه با شما همکاری می کند.

مدیریت منابع و بودجه

مشاوران برندینگ می‌توانند در شرکت‌های بزرگ، کسب‌وکارهای میان‌رده و استارتاپ‌ها استخدام شوند. هر نوع سازمانی دارای بودجه های متمایز و منابع موجود است. شما مسئول انطباق با این پارامترهای واگرا و ادامه تولید نتایج مثبت هستید. یک استراتژیست و مشاور برندینگ تأثیرگذار منابع موجود را در نظر می گیرد و در چارچوب آن محدودیت ها کار می کند تا استراتژی های طراحی و بازاریابی را با هدف افزایش تأثیر یک برند توسعه دهد.
تدبیر برای کشف مقرون به صرفه ترین رویکردهایی که یک سازمان می تواند برای دستیابی به اهداف خود انجام دهد ضروری است. این توانایی همچنین به برند شخصی شما ارزش می افزاید و به شما امکان می دهد فرصت های شغلی خود را گسترش دهید.

دانش رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی جزء مهمی از کمپین بازاریابی یک برند هستند. در نتیجه، می توانید با توسعه تجربه و درک خود از نحوه عملکرد رسانه های اجتماعی، حرفه خود را به عنوان یک مشاور برندینگ پیش ببرید. هر پلتفرم رسانه اجتماعی دارای مخاطبان متمایز است و از رویکردهای متفاوت سود می برد. همانطور که فرصت‌های تبلیغاتی را استراتژی می‌کنید، می‌توانید دانش خود را برای به حداکثر رساندن نتایج کانال‌ها یا حساب‌های رسانه اجتماعی مختلف یک برند به کار ببرید. این توانایی بر اهمیت دیجیتالی شدن تاکید می کند، و به شما امکان می دهد سرنخ ایجاد کنید و به طور بالقوه از رقبا پیشی بگیرید.

مهارت های روانی

یکی از اجزای اصلی نقش مشاور برندینگ، بررسی ادراکات مشتریان از یک برند خاص است. می‌توانید عادات و اولویت‌های مشتری را که تصمیمات خرید را هدایت می‌کنند، از طریق تحقیق و سایر ابزارهای تحلیلی بیاموزید. درک روانشناسی به شما امکان می دهد ارتباطات ایجاد کنید و پیش بینی های رفتاری را تولید کنید. این توانایی برای ایجاد کمپین های بازاریابی و اجرای انتخاب های طراحی ضروری است. با به دست آوردن درک عمیق تر از مخاطبان هدف خود، می توانید اطمینان حاصل کنید که محصولات یا خدمات یک برند خواسته های مصرف کننده را برآورده می کند.

بیشتر بخوانید:مشاوره CRM

 

برترین شرکت های مشاوره برندینگ کدامند؟

در حالی که گاهی اوقات به نظر می رسد که همه می خواهند وارد ۳ شرکت مشاوره استراتژیک برتر مک کینزی (McKinsey)، گروه مشاوره بوستون (BCG) و بین اند کمپانی  (Bain & Company) که با نام MBB نیز شناخته می شود، شوند، شایان ذکر است که چندین شرکت مشاوره برتر دیگر نیز وجود دارند که می تواند به یک شغل رونق واقعی بدهد. در زیر لیستی از شرکت های مشاوره برتر ارزیابی شده برای عملکرد آنها در چند دسته مختلف آورده شده است

نتیجه گیری

مشاوره برندینگ نقش مهمی در کمک به کسب و کارها برای تعریف، توسعه و انتقال موثر هویت برند خود ایفا می کند. یک برند قوی نه تنها یک شرکت را از رقبای خود متمایز می کند، بلکه وفاداری مشتری را تقویت می کند، درک بازار را افزایش می دهد و باعث رشد کسب و کار می شود. مشاوران برندینگ از طریق بینش‌های متخصص و استراتژی‌های متناسب، سازمان‌ها را در درک مخاطبان هدف خود، ساختن روایت‌های قانع‌کننده برند و اجرای استراتژی‌های بازاریابی منسجم راهنمایی می‌کنند. در نهایت، مشاوره برندینگ موثر منجر به مزیت رقابتی پایدار می شود و آن را به سرمایه گذاری ارزشمندی برای کسب و کارهایی تبدیل می کند که در تلاش برای موفقیت در بازار پویای امروزی هستند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع مشاوره برندینگ برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

مشاوره CRM

هدف این مقاله ارائه یک درک کامل از مشاوره CRM، تجزیه و تحلیل جنبه‌های مختلف، چالش‌ها و مزایایی است که برای سازمان‌ها به ارمغان می‌آورد. ما موضوعاتی مانند نقش مشاوران CRM، پلتفرم های مختلف CRM، روش های مشاوره، بهترین شیوه ها و مطالعات موردی در دنیای واقعی را پوشش خواهیم داد. هدف ارائه یک راهنمای دقیق است که نه تنها مفاهیم کلیدی را توضیح می دهد، بلکه بینش عملی را برای مشاغلی که به دنبال سرمایه گذاری در خدمات مشاوره CRM هستند، ارائه می دهد.

مقدمه ای بر مشاوره CRM

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به سنگ بنای شیوه های کسب وکار مدرن تبدیل شده است. شرکت ها برای مدیریت تعاملات با مشتریان فعلی و بالقوه، ساده سازی فرآیندها و بهبود سودآوری به سیستم های CRM متکی هستند. بنابراین مشاوره CRM نقش مهمی در کمک به کسب و کارها در پیاده سازی، بهینه سازی و مدیریت موثر راه حل های CRM ایفا می کند.

 

مشاوره CRM چیست؟

مشاوره CRM به خدمات حرفه ای ارائه شده توسط کارشناسانی اشاره دارد که به کسب وکارها در پیاده سازی، پیکربندی و بهینه سازی سیستم های CRM کمک می کنند. این مشاوران با سازمان‌ها کار می‌کنند تا اطمینان حاصل نمایند که سیستم‌های CRM آن‌ها با اهداف کسب وکار همسو هستند، تعاملات مشتری را ساده می‌کنند و کارایی عملیاتی کلی را افزایش می‌دهند. مشاوران CRM بینش هایی در مورد بهترین شیوه ها ارائه می دهند، به انتخاب پلتفرم کمک می کنند، راه حل ها را برای نیازهای خاص سفارشی می کنند و پشتیبانی مداوم را ارائه می دهند.

بیشتر بخوانید:نرم افزار CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) چیست؟

 

اهمیت سیستم های CRM در کسب وکار مدرن چگونه است؟

سیستم های CRM برای بهبود نحوه تعامل شرکت ها با مشتریان خود طراحی شده اند. آنها داده های مشتری را ذخیره می کنند، تعاملات را ردیابی می نمایند و تجزیه و تحلیل هایی را ارائه می دهند که به کسب وکارها در تصمیم گیری های مبتنی بر داده کمک می کند. در عصر دیجیتال امروزی، جایی که تجربه مشتری یک تمایز کلیدی است، یک سیستم CRM به خوبی پیاده‌سازی شده می‌تواند رضایت مشتری، وفاداری و ارزش مادام العمر را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

بیشتر بخوانید:مشاوره نرم افزار

 

مشاوره crm چیست؟ crm چیست؟

 

تکامل مشاوره CRM چگونه است؟

مشاوره CRM از پیاده سازی نرم افزار پایه به ارائه خدمات جامع تر تکامل یافته است. همانطور که پلتفرم های CRM پیچیده تر شده اند، نقش مشاوران گسترش یافته و شامل مشاوره استراتژیک، بهینه سازی فرآیند کسب و کار و حتی تجزیه و تحلیل داده ها می شود. امروزه مشاوران CRM باید هم فناوری و هم عملیات تجاری را برای ارائه نتایج تاثیرگذار درک کنند.

نقش مشاور CRM چیست؟

مشاور CRM در کسب وکارها می تواند نقش ها و مسئولیت های زیادی داشته باشد. در ادامه برخی از این مهارت ها و مسئولیت ها را بیان کرده ایم:

مهارت و تخصص

از یک مشاور CRM انتظار می رود ترکیبی از مهارت های فنی و کسب وکاری داشته باشد. آنها باید با پلتفرم‌های مختلف CRM آشنا باشند، بتوانند راه‌حل‌ها را سفارشی کنند و بتوانند CRM را با سایر سیستم‌های کسب وکار ادغام نمایند. علاوه بر این، آنها باید فرآیندهای کسب وکار مانند فروش، بازاریابی و خدمات مشتری را درک کنند تا سیستم CRM را با این عملیات هماهنگ نمایند.

مهارت های کلیدی عبارتند از:

  • تخصص پلتفرم CRM به عنوان مثال: سلزفورس، مایکروسافت داینامیکس (Salesforce، Microsoft Dynamics)
  • تجزیه و تحلیل داده ها و گزارش
  • مدیریت پروژه
  • مدیریت تغییر و آموزش
  • ای پی آی (API) و ادغام شخص ثالث
مسئولیت ها

مشاوران CRM طیف گسترده ای از وظایف را انجام می دهند، از جمله:

  • انجام نیازسنجی کسب و کار
  • انتخاب بسترهای مناسب CRM
  • سفارشی سازی و پیکربندی سیستم های CRM
  • آموزش کارکنان برای استفاده از سیستم
  • ارائه پشتیبانی و بهینه سازی مداوم

بیشتر بخوانید:مشاوره فناوری

 

چرا کسب و کارها به مشاوران CRM نیاز دارند؟

سیستم های CRM پیچیده هستند و اجرای نادرست می تواند منجر به هدر رفتن منابع، فرآیندهای ناکارآمد و نرخ پذیرش پایین شود. یک مشاور CRM اطمینان حاصل می کند که سیستم به درستی پیاده سازی شده، برای نیازهای خاص کسب و کار سفارشی شده و به طور مداوم برای عملکرد بهینه شده است. علاوه بر این، مشاوران CRM به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا از روندهای در حال تحول فناوری و انتظارات مشتری جلوتر بمانند.

 

فرآیند مشاوره CRM چگونه است؟

برای درک بهتر فرایند مشاوره، مراحل را به صورت مجزا نام برده ایم و گفته ایم که در هر مرحله چه اقداماتی انجام می شوند:

  • مشاوره اولیه و نیازسنجی

فرآیند مشاوره CRM معمولاً با یک مشاوره اولیه آغاز می شود، جایی که مشاور با کسب و کار شروع به کار می کند تا نیازها، چالش ها و اهداف آن را درک نماید. این شامل ارزیابی فرآیندهای جاری، شناسایی شکاف‌ها و تعیین اینکه چگونه یک سیستم CRM می‌تواند به رفع این مسائل کمک کند، می‌شود.

  • انتخاب پلتفرم

پس از تکمیل نیازسنجی، مشاور به کسب و کار کمک می کند تا پلتفرم مناسب CRM را انتخاب نماید. این تصمیم به عواملی مانند اندازه شرکت، نیازهای صنعت، بودجه و ویژگی های خاص مورد نیاز بستگی دارد.

  • سفارشی سازی و یکپارچه سازی

پس از انتخاب پلتفرم، مرحله بعدی سفارشی کردن CRM برای پاسخگویی به نیازهای خاص کسب و کار است. این می‌تواند شامل ایجاد گردش‌های کاری سفارشی، افزودن فیلدها یا ادغام CRM با سایر سیستم‌های کسب وکار مانند برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP)، ابزارهای اتوماسیون بازاریابی یا پلتفرم‌های تجارت الکترونیک باشد.

  • آموزش و مدیریت تغییر

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در پیاده‌سازی CRM، واداشتن کارکنان به پذیرش سیستم جدید است. مشاوران CRM نقش مهمی در آموزش کارکنان، ارائه مستندات و مدیریت تغییرات برای اطمینان از انتقال روان دارند.

  • پشتیبانی و بهینه سازی مداوم

حتی پس از راه‌اندازی و راه‌اندازی سیستم CRM، پشتیبانی مستمر برای رسیدگی به هر گونه مشکل، انجام تنظیمات و اطمینان از اینکه سیستم همچنان به نیازهای در حال تحول کسب‌وکار پاسخ می‌دهد، ضروری است.

بیشتر بخوانید:مشاوره هوش تجاری

 

پلتفرم های کلیدی و برتر CRM در جهان

چندین پلتفرم CRM بر بازار جهانی تسلط دارند که هر کدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. در اینجا مروری بر برخی از محبوب ترین گزینه ها آورده شده است:

سلزفورس (Salesforce)

سلزفورس یکی از پرکاربردترین پلتفرم های CRM در سطح جهانی است. طیف گسترده ای از ویژگی ها از جمله اتوماسیون فروش، اتوماسیون بازاریابی، ابزارهای خدمات مشتری و تجزیه و تحلیل پیشرفته را ارائه می دهد. سلزفورس بسیار قابل تنظیم است و دارای یک اکوسیستم بزرگ از ادغام های شخص ثالث است که آن را به یک انتخاب محبوب برای شرکت های بزرگ تبدیل می کند.

مایکروسافت داینامیک ۳۶۵ (Microsoft Dynamics 365)

مایکروسافت داینامیک ۳۶۵ یکی دیگر از راه حل های قدرتمند CRM است که به طور یکپارچه با سایر محصولات مایکروسافت مانند آفیس ۳۶۵ (Office 365) و پاور بی آی (Power BI) ادغام می شود. این برای کسب وکارهایی ایده آل است که به شدت به مجموعه ابزارهای مایکروسافت متکی هستند و به یک CRM نیاز دارند که بتواند به راحتی با آن پلتفرم ها ادغام شود.

هاب اسپات (HubSpot)

هاب اسپات به دلیل رابط کاربر پسند و پلتفرم همه کاره خود که ترکیبی از ابزارهای CRM، بازاریابی و خدمات مشتری می باشد، شناخته شده است. این یک انتخاب محبوب برای کسب وکارهای کوچک تا متوسط ​​است که به دنبال راه حلی با کاربری آسان هستند که هم ویژگی های رایگان و هم ممتاز را ارائه می دهد.

زوهو سی آر ام (Zoho CRM)

زوهو سی آر ام مجموعه ای قوی از ویژگی ها را با قیمت رقابتی ارائه می دهد که آن را در بین کسب وکارهای کوچک و استارتاپ ها محبوب می کند. این شامل اتوماسیون فروش، اتوماسیون بازاریابی و ابزارهای پشتیبانی مشتری و همچنین گزینه های سفارشی سازی قوی است.

پایپ درایو (Pipedrive)

پایپ درایو یک CRM متمرکز بر فروش است که یک رابط بصری و خط لوله محور را ارائه می دهد. این برای کمک به تیم های فروش در مدیریت سرنخ ها، پیگیری معاملات و بهبود بهره وری طراحی شده است. پایپ درایو برای تیم‌های فروش کوچک‌تر که به یک ابزار ساده نیاز دارند ایده‌آل است.

مقایسه و تحلیل

در حالی که سلزفورس و مایکروسافت داینامیک ۳۶۵ به دلیل ویژگی‌های گسترده و گزینه‌های سفارشی‌سازی، اغلب توسط شرکت‌های بزرگ‌تر انتخاب می‌شوند، پلتفرم‌هایی مانند هاب اسپات و زوهو سی آر ام گزینه‌های در دسترس‌تری را برای کسب‌وکارهای کوچک تا متوسط ​​ارائه می‌دهند. هنگام انتخاب یک CRM، شرکت ها باید عواملی مانند سهولت استفاده، مقیاس پذیری، هزینه و توانایی یکپارچه سازی با سیستم های موجود را بسنجید.

 

مشاوره crm مایکروسافت داینامیک 365

 

 

توسعه استراتژی CRM چگونه رخ می دهد؟

توسعه یک استراتژی قوی CRM برای اطمینان از همسویی سیستم CRM با اهداف کسب وکار و ایجاد نتایج واقعی ضروری است. این بخش مراحل کلیدی ایجاد یک استراتژی CRM را پوشش می دهد:

  • همسویی CRM با اهداف کسب وکار

سیستم CRM باید از اهداف گسترده تر کسب و کار مانند افزایش فروش، بهبود رضایت مشتری یا افزایش کارایی عملیاتی پشتیبانی کند. مشاوران CRM با کسب و کارها کار می کنند تا اهداف روشنی را تعریف کنند و اطمینان حاصل کنند که سیستم CRM برای برآوردن این اهداف طراحی شده است.

  • نقشه راه پیاده سازی CRM

اجرای موفقیت آمیز CRM مستلزم یک برنامه ساختاریافته است که هر مرحله از پروژه را از انتخاب پلتفرم گرفته تا سفارشی سازی و استقرار مشخص می کند. این نقشه راه باید شامل جدول زمانی، تخصیص منابع و نقاط عطف کلیدی باشد تا اطمینان حاصل شود که پروژه در مسیر خود باقی می ماند.

  • مشارکت ذینفعان

جذب سرمایه از ذینفعان کلیدی برای موفقیت اجرای CRM بسیار مهم است. این نه تنها شامل رؤسا و مدیران، بلکه کاربران نهایی نیز می شود که به صورت روزانه با سیستم در تعامل خواهند بود. مشاوران CRM ارتباط بین این گروه ها را تسهیل می کنند تا اطمینان حاصل شود که نیازهای همه برآورده می شود.

  • چالش های رایج و نحوه غلبه بر آنها

پروژه‌های پیاده‌سازی CRM اغلب با چالش‌هایی مانند پذیرش ضعیف کاربر، مشکلات انتقال داده‌ها یا بیش از حد بودجه مواجه هستند. مشاوران CRM به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا این چالش‌ها را پیش‌بینی و استراتژی‌هایی برای کاهش آن‌ها ایجاد نمایند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه نویسی

 

سفارشی سازی و یکپارچه سازی CRM چگونه می باشد؟

سیستم های CRM به ندرت خارج از چارچوب (out-of-the-box) استفاده می شوند. بیشتر کسب‌وکارها به سطحی از سفارشی‌سازی نیاز دارند تا سیستم را با فرآیندهای منحصربه‌فرد خود هماهنگ کنند. این بخش اهمیت سفارشی سازی و یکپارچه سازی در مشاوره CRM را بررسی می کند:

اهمیت سفارشی سازی سیستم های CRM

هر کسب و کاری دارای فرآیندهای منحصر به فرد، تعامل با مشتری و نیازهای گزارش دهی است. سفارشی کردن یک سیستم CRM تضمین می کند که با نیازهای خاص کسب و کار مطابقت دارد و حداکثر ارزش را ارائه می دهد.

ویژگی های سفارشی سازی مشترک

سفارشی‌سازی می‌تواند از تغییرات ساده مانند افزودن فیلدهای سفارشی تا تغییرات پیچیده‌تر مانند ایجاد گردش‌های کاری کاملاً جدید یا خودکار کردن وظایف خاص متغیر باشد. مشاوران CRM با کسب‌وکارها کار می‌کنند تا زمینه‌هایی را شناسایی نمایند که سفارشی‌سازی می‌تواند کارایی و عملکرد را بهبود بخشد.

ادغام CRM با سایر ابزارهای کسب و کار

برای به حداکثر رساندن ارزش یک سیستم CRM، اغلب باید با سایر ابزارهای تجاری مانند سیستم های ERP، پلت فرم های اتوماسیون بازاریابی یا وب سایت های تجارت الکترونیک ادغام شود. یکپارچه سازی اجازه می دهد تا جریان داده های یکپارچه بین سیستم ها، بهبود بهره وری عملیاتی و ارائه نمای کامل تری از تعاملات مشتری ارائه شود.

برنامه های شخص ثالث و ادغام های ای پی آی (API)

اکثر پلتفرم های CRM ای پی آی هایی را ارائه می دهند که به کسب و کارها اجازه می دهد برنامه های شخص ثالث را ادغام کنند یا راه حل های سفارشی توسعه دهند. مشاوران CRM به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا این ادغام‌ها را طی نمایند و مطمئون شوند که آنها به خوبی کار می‌کنند و عملکرد مورد نظر را نیز ارائه می‌کنند.

بیشتر بخوانید:مشاوره استراتژی

 

مدیریت داده و تجزیه و تحلیل در CRM

داده ها رگ حیاتی هر سیستم CRM است و مدیریت موثر داده برای موفقیت بسیار مهم است. این بخش جنبه های کلیدی مدیریت داده و تجزیه و تحلیل در CRM را پوشش می دهد:

اهمیت داده های تمیز و سازمان یافته

کیفیت پایین داده ها می تواند اثربخشی یک سیستم CRM را تضعیف کند. مشاوران CRM به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا داده‌های خود را تمیز کنند و اطمینان حاصل نمایند که فقط اطلاعات دقیق، مرتبط و به‌روز در سیستم ذخیره می‌شود.

انتقال و ادغام داده

انتقال داده ها از سیستم های قدیمی به یک CRM جدید می تواند یک فرآیند پیچیده باشد، به خصوص اگر داده ها به خوبی سازماندهی نشده باشند. مشاوران CRM بر فرآیند انتقال داده ها نظارت می کنند و اطمینان حاصل می نمایند که داده ها به درستی منتقل شده و بدون از دست دادن یا خرابی در سیستم جدید یکپارچه می شوند.

استفاده از تجزیه و تحلیل برای هدایت تصمیمات کسب وکار

سیستم‌های CRM مدرن با قابلیت‌های تحلیلی پیشرفته ارائه می‌شوند که به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد معیارهای کلیدی را ردیابی و رفتار مشتری را تجزیه و تحلیل کنند و در نهایت تصمیم‌های مبتنی بر داده‌ها را بگیرند. مشاوران CRM به کسب وکارها کمک می کنند تا از این تجزیه و تحلیل ها برای بهبود تصمیم گیری، پیش بینی فروش و بهینه سازی تلاش های بازاریابی استفاده نمایند.

گزارش گیری و داشبورد

سیستم‌های CRM داشبوردهای قابل تنظیمی را ارائه می‌دهند که بینش‌های بی‌درنگ درباره شاخص‌های عملکرد کلیدی (KPI) ارائه می‌دهند. مشاوران CRM به کسب‌وکارها در راه‌اندازی این داشبوردها کمک می‌کنند تا مطمئن شوند که اطلاعات درست را در زمان مناسب در اختیار افراد مناسب قرار می‌دهند.

 

مدیریت تغییر در مشاوره CRM چگونه است؟

پیاده سازی CRM اغلب به تغییرات قابل توجهی در نحوه عملکرد یک کسب و کار نیاز دارد. مدیریت موثر این تغییر برای موفقیت بسیار مهم است. این بخش جنبه های کلیدی مدیریت تغییر در مشاوره CRM را پوشش می دهد:

  • آماده سازی تیم ها برای پذیرش CRM

معرفی یک سیستم CRM جدید می تواند برهم زننده باشد، به خصوص اگر کارمندان به کار با سیستم های قدیمی یا فرآیندهای دستی عادت داشته باشند. مشاوران CRM با توضیح مزایای سیستم جدید و رفع هرگونه نگرانی، نقش مهمی در آماده سازی تیم ها برای انتقال ایفا می کنند.

  • آموزش و انتقال دانش

آموزش موثر برای اطمینان از اینکه کارکنان نحوه استفاده از سیستم جدید CRM را می دانند، کلیدی است. مشاوران CRM هم آموزش های اولیه را در حین اجرا و هم آموزش های مداوم را با معرفی ویژگی ها یا به روز رسانی های جدید ارائه می دهند.

  • غلبه بر مقاومت در برابر تغییر

برای کارکنان غیرمعمول نیست که در برابر تغییرات فرآیندهای تعیین شده مقاومت کنند. مشاوران CRM با نشان دادن اینکه چگونه سیستم CRM کار آنها را آسان‌تر می‌کند و عملکرد کلی را بهبود می‌بخشد، به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا این مقاومت را برطرف کنند.

  • بهبود و انطباق مستمر

یک سیستم CRM یک سرمایه گذاری یکباره نیست، بلکه ابزاری است که باید با کسب و کار تکامل یابد. مشاوران CRM با کسب و کارها کار می کنند تا به طور مداوم فرآیندهای CRM خود را بهبود بخشند و با تغییرات بازار، انتظارات مشتری یا فناوری سازگار شوند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی کسب وکار

 

خدمات مشاوره crm

 

بهترین روش های CRM کدام اند؟

برای اطمینان از اینکه یک سیستم CRM حداکثر ارزش را ارائه می دهد، کسب وکارها باید بهترین شیوه ها را در پیاده سازی و استفاده از آن دنبال کنند. این بخش برخی از مهم ترین بهترین شیوه های CRM را پوشش می دهد:

اطمینان از پذیرش کاربر

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در پیاده‌سازی CRM، استفاده مداوم از سیستم توسط کارکنان است. مشاوران CRM به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا استراتژی‌هایی را برای تشویق کاربران، مانند ارائه مشوق‌ها، ساده‌سازی گردش کار و ارائه آموزش‌های مداوم ایجاد نمایند.

بهره گیری از ویژگی های اتوماسیون

سیستم های CRM ویژگی های اتوماسیون قدرتمندی را ارائه می دهند که می تواند به کسب و کارها در صرفه جویی در زمان و بهبود کارایی کمک کند. این شامل خودکار کردن کارهای معمول مانند ارسال ایمیل های بعدی، تولید گزارش یا به روز رسانی سوابق مشتری می شود. مشاوران CRM به کسب و کارها کمک می کنند تا فرصت های استفاده از اتوماسیون را به نفع خود شناسایی نمایند.

ایجاد روابط قوی با مشتری

در هسته خود، یک سیستم CRM برای کمک به کسب و کارها در ایجاد و حفظ روابط قوی با مشتری طراحی شده است. مشاوران CRM با کسب‌وکارها برای توسعه استراتژی‌هایی کار می‌کنند که از سیستم CRM برای بهبود رضایت مشتری، وفاداری و ارزش طول عمر استفاده می‌نمایند.

نظارت و بهبود عملکرد CRM

سیستم های CRM باید به طور منظم مورد نظارت قرار گیرند تا اطمینان حاصل شود که نتایج مورد نظر را ارائه می دهند. مشاوران CRM به کسب‌وکارها در تنظیم معیارهای عملکرد، ردیابی شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) و انجام تنظیمات برای بهبود عملکرد کمک می‌کنند.

 

چالش های مشاوره CRM چیست؟

با وجود مزایای فراوان سیستم های CRM، کسب و کارها اغلب در حین پیاده سازی با چالش هایی مواجه می شوند. این بخش به برخی از رایج ترین چالش های مشاوره CRM می پردازد:

مدیریت هزینه ها و بودجه

پیاده سازی CRM می تواند گران باشد، به ویژه برای شرکت های بزرگ با نیازهای پیچیده. مشاوران CRM با توسعه بودجه های واقع بینانه، شناسایی فرصت های صرفه جویی در هزینه و اطمینان از اینکه سیستم بازده سرمایه گذاری قوی دارد، به کسب و کارها کمک می کند تا هزینه ها را مدیریت کنند.

حفط تعادل سفارشی سازی با قابلیت استفاده

در حالی که سفارشی سازی مهم است، سفارشی سازی بیش از حد می تواند استفاده از یک سیستم CRM را دشوار کند. مشاوران CRM با کسب‌وکارها کار می‌کنند تا تعادل مناسب بین سفارشی‌سازی و قابلیت استفاده را بیابند و اطمینان حاصل کنند که سیستم هم متناسب با نیازهای آنها است و هم استفاده از آن آسان است.

حفظ حریم خصوصی داده ها و نگرانی های امنیتی

با افزایش مقررات پیرامون حریم خصوصی داده ها (مانند GDPR)، کسب و کارها باید اطمینان حاصل کنند که سیستم های CRM آنها با این الزامات مطابقت دارد. مشاوران CRM به کسب و کارها کمک می کنند تا اقدامات امنیتی داده ها را اجرا و اطمینان حاصل کنند که سیستم های CRM آنها با مقررات مربوطه مطابقت دارد.

همگام با تغییرات تکنولوژیک

فناوری CRM به طور مداوم در حال پیشرفت است و کسب و کارها برای حفظ رقابت باید با آخرین پیشرفت ها به روز باشند. مشاوران CRM با شناسایی گرایش‌های جدید و اجرای آخرین ویژگی‌ها و به‌روزرسانی‌ها، به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا از منحنی جلوتر بمانند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی استراتژیک

 

راه حل های CRM در صنایع مختلف

برخی از صنایع دارای الزامات منحصر به فردی هستند که سیستم های CRM استاندارد ممکن است به طور کامل آنها را برطرف نکنند. این بخش به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه مشاوره CRM می تواند برای صنایع خاص مفید باشد:

  • CRM برای مراقبت های بهداشتی

در صنعت مراقبت های بهداشتی، سیستم های CRM برای مدیریت تعاملات بیمار، پیگیری سوابق پزشکی و اطمینان از انطباق با مقررات مانند اچ آی پی آآ (HIPAA) استفاده می شود. مشاوران CRM به ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی کمک می‌کنند تا سیستم‌هایی را پیاده‌سازی کنند که مدیریت بیمار را ساده‌تر می‌کنند و در عین حال از حفظ حریم خصوصی و انطباق داده‌ها اطمینان می‌دهند.

  • CRM برای خدمات مالی

شرکت‌های خدمات مالی از سیستم‌های CRM برای مدیریت روابط با مشتری، ردیابی سرمایه‌گذاری‌ها و اطمینان از انطباق با مقررات مالی استفاده می‌کنند. مشاوران CRM به مؤسسات مالی در اجرای سیستم هایی کمک می کنند که رضایت مشتری را بهبود می بخشد و عملیات را ساده می کند.

  • CRM برای خرده فروشی و تجارت الکترونیک

خرده فروشان و شرکت های تجارت الکترونیک از سیستم های CRM برای ردیابی خریدهای مشتری، تحلیل رفتار خرید و ایجاد کمپین های بازاریابی هدفمند استفاده می کنند. مشاوران CRM به این کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا راه‌حل‌هایی را پیاده‌سازی نمایند که باعث افزایش تجربه مشتری و افزایش فروش می‌شود.

  • CRM برای موسسات غیرانتفاعی و خیریه

سازمان‌های غیرانتفاعی از سیستم‌های CRM برای مدیریت روابط اهداکنندگان، پیگیری تلاش‌های جمع‌آوری سرمایه و بهبود هماهنگی داوطلبانه استفاده می‌کنند. مشاوران CRM به سازمان‌های غیرانتفاعی در پیاده‌سازی سیستم‌هایی کمک می‌کنند که به آن‌ها کمک می‌کند تا به طور کارآمدتر به مأموریت خود برسند.

 

آینده CRM و مشاوره CRM چگونه خواهد بود؟

همانطور که تکنولوژی به تکامل خود ادامه می دهد، سیستم های CRM و نقش مشاوران CRM نیز پیشرفت خواهند کرد. این بخش به آینده CRM و آنچه کسب‌وکارها می‌توانند در سال‌های آینده انتظار داشته باشند می‌پردازد:

  • روندهای نوظهور در فناوری CRM

فناوری هایی مانند هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشینی و بلاک چین راه خود را به سیستم های CRM باز کرده اند. این فناوری‌ها پتانسیل ایجاد انقلابی در نحوه مدیریت روابط با مشتریان، ارائه تجربیات شخصی‌تر و بینش عمیق‌تر را دارند.

  • هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در CRM

سیستم‌های CRM مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند به کسب‌وکارها کمک کنند کارهایی مانند امتیازدهی به سرنخ (lead)، تقسیم‌بندی مشتری و حتی خدمات مشتری را خودکار کنند. الگوریتم‌های یادگیری ماشینی می‌توانند رفتار مشتری را تحلیل کرده و اقدامات آینده را پیش‌بینی کنند و به کسب‌وکارها اجازه می‌دهند تا اقدامات پیشگیرانه‌ای برای بهبود رضایت مشتری انجام دهند.

  • نقش CRM در تجربه مشتری (CX)

تجربه مشتری در حال تبدیل شدن به یک تمایز کلیدی برای کسب وکارها است و سیستم های CRM نقش مهمی را در ارائه تجربیات شخصی و یکپارچه ایفا می کنند. مشاوران CRM به کسب و کارها کمک می کنند تا از سیستم های خود برای افزایش تجربه مشتری و ایجاد روابط پایدار استفاده نمایند.

  • پیش بینی برای دهه آینده

در طول دهه آینده، می‌توان انتظار داشت که سیستم‌های CRM حتی بیشتر با سایر ابزارهای کسب وکار یکپارچه شوند، بیشتر به هوش مصنوعی و اتوماسیون متکی باشند و بیشتر بر ارائه تجربیات شخصی مشتری متمرکز شوند. مشاوران CRM نقش مهمی در کمک به کسب و کارها در جهت یابی این تغییرات و ماندن در رقابت خواهند داشت.

بیشتر بخوانید:مشاوره هوش مصنوعی

 

چگونه یک شرکت مشاوره CRM مناسب انتخاب کنیم؟

انتخاب شرکت مشاوره CRM مناسب برای موفقیت اجرای CRM حیاتی است. این بخش راهنمایی هایی در مورد نحوه انتخاب مشاور مناسب برای کسب و کار شما ارائه می دهد:

بدانید در یک مشاور CRM به دنبال چه چیزی باشید

هنگام ارزیابی مشاوران CRM، کسب و کارها باید به دنبال ترکیبی از تخصص فنی، دانش صنعت و سابقه موفقیت آمیز باشند. همچنین مهم است که مشاوری پیدا کنید که نیازهای خاص کسب و کار شما را درک کند و بتواند راه حل های مناسب ارائه دهد.

ارزیابی تجربه و نمونه کارها

تجربه و مجموعه یک مشاور CRM می تواند بینش ارزشمندی در مورد توانایی های آنها ارائه دهد. کسب‌وکارها باید مطالعات موردی، مراجع و نمونه‌هایی از پیاده‌سازی قبلی CRM را بخواهند تا اطمینان حاصل کنند که مشاور تخصص لازم برای پروژه را دارد.

مدل های قیمت گذاری و قراردادها

شرکت‌های مشاوره CRM انواع مدل‌های قیمت‌گذاری، از جمله نرخ‌های ساعتی، قراردادهای قیمت ثابت، یا قراردادهای نگهدارنده را ارائه می‌کنند. کسب وکارها باید این گزینه ها را به دقت بررسی و مدلی را انتخاب کنند که با بودجه و نیازهای پروژه آنها هماهنگ باشد.

ایجاد یک رابطه بلند مدت

مشاوره CRM یک سرویس یکبار مصرف نیست. کسب و کارها باید به دنبال مشاورانی بگردند که مایل به ایجاد یک رابطه بلندمدت باشند، پشتیبانی مستمر را ارائه دهند و به کسب و کار کمک کنند تا با تغییرات در طول زمان سازگار شود.

نتیجه گیری

در نتیجه، مشاوره CRM یک سرویس حیاتی برای کسب وکارهایی است که به دنبال پیاده سازی یا بهینه سازی سیستم های CRM خود هستند. از انتخاب پلتفرم مناسب گرفته تا سفارشی کردن سیستم و آموزش کارکنان، مشاوران CRM نقش مهمی در حصول اطمینان از اینکه کسب و کارها از سرمایه گذاری CRM خود بیشترین بهره را می برند، ایفا می کنند. با پیروی از بهترین شیوه‌ها، پرداختن به چالش‌های رایج و جلوتر ماندن از روندهای نوظهور، کسب‌وکارها می‌توانند از سیستم‌های CRM برای ایجاد روابط قوی‌تر با مشتری، بهبود کارایی عملیاتی و رشد بلندمدت استفاده کنند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع مشاوره CRM برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

مشاوره نرم افزار

مشاوره نرم افزار

در این مقاله نگاهی گسترده و جامع به مشاوره نرم افزار، اهمیت آن، مزایایی که ارائه می دهد و فرآیند مربوطه را ارائه داشته ایم. چرا که در دنیای دیجیتال پرسرعت امروز، نرم افزار تقریباً به ستون فقرات هر صنعتی تبدیل شده است. کسب‌وکارها برای ساده‌سازی عملیات، بهبود تجربیات مشتری، افزایش بهره‌وری و ایجاد نوآوری به نرم‌افزار متکی هستند. با این حال، ایجاد، مدیریت و نگهداری سیستم های نرم افزاری اغلب نیازمند دانش و تخصص تخصصی است که ممکن است خارج از قابلیت های اصلی بسیاری از سازمان ها باشد. اینجاست که مشاوره نرم افزار وارد عمل می شود.

 

مقدمه ای بر مشاوره نرم افزار

مشاوره نرم افزار خدماتی است که توسط کارشناسانی ارائه می شود که به کسب و کارها کمک می کند تا سیستم ها و راه حل های نرم افزاری خود را بهینه کنند. این شامل ارائه مشاوره، استراتژی و کمک به پیاده سازی در مورد طیف گسترده ای از چالش های مرتبط با نرم افزار است. این مشاوران متخصصانی هستند که جنبه های مختلف توسعه نرم افزار، از طراحی معماری گرفته تا پیاده سازی، استقرار و مقیاس بندی را درک می کنند. با استفاده از تخصص مشاوران نرم افزار، کسب و کارها می توانند تصمیمات آگاهانه تری بگیرند، هزینه ها را کاهش دهند، عملکرد را بهبود بخشند و رقابت کلی را افزایش دهند. هدف این مقاله ارائه یک نمای کلی از آنچه مشاوره نرم افزاری مستلزم آن است، چرا کسب و کارها به آن روی می آورند، و راه های متعددی که از طریق آن به سازمان ها در بخش های مختلف سود می رساند، ارائه دهد.

 

مشاوره نرم افزار چیست؟

در اصل، مشاوره نرم افزار یک سرویس حرفه ای است که در آن کارشناسان با دانش فنی و تجربه به کسب و کارها در مقابله با چالش های نرم افزاری کمک می کنند. این کارشناسان که مشاوران نرم افزار نامیده می شوند- راهنمایی هایی را در مورد نحوه برنامه ریزی، طراحی، توسعه، پیاده سازی و مدیریت موثر سیستم های نرم افزاری ارائه می دهند. آنها اغلب به عنوان مشاوران قابل اعتمادی عمل می نمایند که به شرکت ها در هدایت پیچیدگی های فناوری برای دستیابی به اهداف کسب وکاری خاص کمک می کنند.

 

نقش های کلیدی یک مشاور نرم افزار چیست؟

مشاوران نرم افزار در زمینه های مختلفی از جمله زبان های برنامه نویسی، متدولوژی های توسعه، زیرساخت های فناوری اطلاعات، امنیت، مدیریت داده ها و غیره مهارت دارند. در اینجا نقش های اصلی آنها به طور معمول انجام می شود:

  • راهنما: یک مشاور نرم افزار، راهنمایی های راهبردی در مورد چگونگی رویکرد توسعه نرم افزار یا حل مشکلات فنی خاص ارائه می دهد.
  • معمار: آنها سیستم های نرم افزاری را برای رفع نیازهای خاص یک کسب وکار با در نظر گرفتن جنبه هایی مانند مقیاس پذیری، امنیت و عملکرد طراحی می کنند.
  • توسعه دهنده: در برخی موارد، مشاوران ممکن است به طور فعال در کدنویسی یا کمک به تیم های توسعه برای اطمینان از کیفیت و کارایی محصولات نرم افزاری مشارکت داشته باشند.
  • مدیر پروژه: آنها بر اجرای پروژه های نرم افزاری نظارت می کنند و اطمینان حاصل می نمایند که آنها به موقع، در حد بودجه و مطابق با الزامات تکمیل می شوند.
  • مربی یا کوچ: مشاوران اغلب آموزش هایی را برای تیم های داخلی ارائه می دهند تا اطمینان حاصل کنند که سازمان مهارت های لازم برای نگهداری و بهبود نرم افزار را در طول زمان دارد.

بیشتر بخوانید:مشاوره هوش تجاری

 

مشاوره نرم افزار چیست؟

 

انواع خدمات مشاوره نرم افزار چیست؟

انواع مختلفی از خدمات مشاوره نرم افزاری وجود دارد که هر کدام به جنبه های مختلف چرخه عمر نرم افزار می پردازند:

  1. مشاوره استراتژی فناوری: این شامل کمک به کسب وکارها می شود تا پشته فناوری، پلتفرم ها و ابزارهای مناسب برای استفاده در توسعه نرم افزار را تعیین کنند. این یک سرویس سطح بالا است که انتخاب های فناوری را با اهداف کسب وکاری همسو می کند.
  2. مشاوره توسعه نرم افزار: این خدمات به توسعه واقعی برنامه های نرم افزاری کمک می کند. مشاوران ممکن است در مدیریت پروژه، بررسی کدها و پیروی از بهترین شیوه ها پشتیبانی ارائه دهند.
  3. مشاوره ابری: با ظهور رایانش ابری، بسیاری از کسب و کارها برای مهاجرت یا بهینه سازی استفاده از پلتفرم های ابری مانند مازون وب سرویس، آژور یا گوگل کلود (AWS, Azure or Google Cloud) به کمک نیاز دارند. مشاوران ابری در مقیاس‌بندی و ایمن‌سازی زیرساخت‌های ابری تخصص دارند.
  4. مشاوره امنیتی: امنیت سایبری یک جنبه حیاتی از سیستم های نرم افزاری مدرن است. مشاوران امنیتی به شناسایی آسیب‌پذیری‌ها، پیاده‌سازی پروتکل‌های امنیتی و اطمینان از انطباق با مقرراتی مانند جی دی پی آر (GDPR) یا اچ آی پی ای ای (HIPAA) کمک می‌کنند.
  5. مشاوره نرم افزار سازمانی: سازمان های بزرگتر اغلب از سیستم های نرم افزاری پیچیده مانند برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) یا سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) استفاده می کنند. مشاوران به پیاده سازی و سفارشی سازی این سیستم ها برای تناسب با نیازهای سازمانی کمک می کنند.

بیشتر بخوانید:نرم افزار CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) چیست؟

 

چرا کسب و کارها از مشاوره نرم افزاری استفاده می کنند؟

مشاوره نرم افزاری به طور فزاینده ای محبوب شده است، زیرا کسب و کارها برای حرکت در دنیای به سرعت در حال تحول فناوری به راهنمایی متخصص نیاز دارند. در اینجا برخی از دلایل اصلی روی آوردن شرکت ها به مشاوران نرم افزار آورده شده است:

دسترسی به تخصص

یکی از دلایل اصلی که کسب و کارها به دنبال مشاوران نرم افزار هستند، دسترسی به تخصص های تخصصی است. بسیاری از شرکت‌ها فاقد استعداد داخلی لازم برای رسیدگی به چالش‌های فنی خاص هستند، چه ایجاد یک معماری نرم‌افزاری قوی، یکپارچه‌سازی فناوری‌های جدید یا تضمین امنیت سیستم. مشاوران نرم‌افزار سال‌ها تجربه و درک عمیق از آخرین فناوری‌ها و روندها را به ارمغان می‌آورند و سازمان‌ها را قادر می‌سازند از راه‌حل‌های پیشرفته بدون نیاز به توسعه تخصص داخلی بهره ببرند.

راه حل های مقرون به صرفه

استخدام یک تیم تمام وقت و داخلی از کارشناسان نرم افزار می تواند بسیار گران باشد، به خصوص برای کسب وکارهای کوچک و متوسط. مشاوره نرم افزار رویکرد مقرون به صرفه تری را ارائه می دهد. به جای استخدام کارکنان دائمی، کسب و کارها می توانند مشاوران را بر اساس پروژه استخدام کنند و فقط برای خدمات مورد نیاز خود هزینه بپردازند. این رویکرد به سازمان ها اجازه می دهد تا بودجه ها را به طور موثرتری مدیریت کنند و در عین حال به تخصص با کیفیت بالا دسترسی داشته باشند.

زمان سریعتر به بازار

سرعت یک عامل مهم در چشم انداز کسب و کار رقابتی امروزی است. شرکت هایی که می توانند محصولات و خدمات جدید را به سرعت وارد بازار کنند، معمولاً مزیت قابل توجهی نسبت به رقبای خود کسب می کنند. مشاوران نرم‌افزار به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا فرآیند توسعه نرم‌افزار را با ساده‌سازی گردش‌های کاری، شناسایی تنگناهای احتمالی و اطمینان از تکمیل به موقع پروژه‌ها تسریع کنند. تخصص آنها می تواند از تاخیرهای پرهزینه جلوگیری کند و مطمئن شوند که محصولات در اسرع وقت برای بازار آماده خواهند بود.

توصیه عینی و بی طرفانه

تیم‌های داخلی ممکن است درک عمیقی از نیازهای شرکت داشته باشند، اما همچنین می‌توانند آنقدر به مشکل نزدیک باشند که راه‌حل‌های بالقوه را به وضوح ببینند. مشاوران نرم افزار به عنوان کارشناسان خارجی، دیدگاهی عینی در مورد چالش های نرم افزاری سازمان ارائه می دهند. آنها می‌توانند سیستم‌ها و فرآیندها را بی‌طرفانه ارزیابی کنند و توصیه‌هایی را ارائه نمایند که بر اساس بهترین شیوه‌ها و استانداردهای صنعت است تا سیاست‌های داخلی یا پیش‌فرض‌ها.

تمرکز بر فعالیت های اصلی کسب وکار

توسعه، مدیریت و نگهداری سیستم‌های نرم‌افزاری می‌تواند زمان‌بر باشد و توجه کسب‌وکارها را از شایستگی‌های اصلی خود منحرف کند. با برون سپاری این وظایف به مشاوران نرم افزار، شرکت ها می توانند منابع ارزشمندی را آزاد کرده و بر آنچه که بهترین انجام می دهند تمرکز کنند. این رویکرد به سازمان ها اجازه می دهد تا کارایی را بهبود بخشند و در عین حال از راه حل های نرم افزاری با کیفیت بالا بهره مند شوند.

مقیاس پذیری و انعطاف پذیری

همانطور که کسب و کارها رشد می کنند، نیازهای نرم افزاری آنها نیز تکامل می یابد. مشاوران نرم افزار به سازمان ها کمک می کنند تا سیستم ها و فرآیندهای خود را برای پاسخگویی به تقاضای روزافزون مقیاس دهند. چه شرکتی در حال توسعه زیرساخت‌های خود، افزودن ویژگی‌های جدید به یک محصول، یا حرکت به سمت فضای ابری باشد، مشاوران می‌توانند تخصص لازم را برای اطمینان از روان و موفقیت‌آمیز بودن انتقال و تحول ارائه دهند. علاوه بر این، از آنجایی که خدمات مشاوره انعطاف‌پذیر هستند، کسب‌وکارها می‌توانند در صورت نیاز، استفاده از مشاوران را افزایش یا کاهش دهند، بدون اینکه در تعهدات بلندمدت قفل شوند.

بیشتر بخوانید:مشاوره فناوری

 

مزایای کلیدی مشاوره نرم افزار چیست؟

کسب‌وکارهایی که در خدمات مشاوره نرم‌افزاری سرمایه‌گذاری می‌کنند، چندین مزیت کلیدی از جمله بهبود عملکرد، صرفه‌جویی در هزینه و نوآوری بهبود یافته را به دست خواهند آورد. در زیر، این مزایا را با جزئیات بیشتری بررسی می کنیم.

  • کیفیت نرم افزار بهبود یافته

یکی از اهداف اصلی مشاوره نرم افزار، بهبود کیفیت سیستم های نرم افزاری یک شرکت است. مشاوران تجزیه و تحلیل‌های کاملی از سیستم‌های موجود انجام می‌دهند تا زمینه‌های بهبود را شناسایی کنند، خواه رفع اشکال، بهبود امنیت یا افزایش تجربه کاربر باشد. مشاوران با به کارگیری بهترین شیوه ها و استفاده از جدیدترین ابزارها و فناوری ها، اطمینان حاصل می کنند که نرم افزار قابل اعتماد، کارآمد و همسو با اهداف کسب وکار است.

  • امنیت پیشرفته

در دنیای دیجیتال امروز، امنیت در درجه اول اهمیت قرار دارد. یک نقض اطلاعات یا حمله سایبری می تواند صدمات مالی و اعتباری قابل توجهی به یک کسب وکار وارد کند. مشاوران نرم‌افزار به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا با شناسایی آسیب‌پذیری‌ها، اجرای بهترین شیوه‌های امنیتی و اطمینان از انطباق با مقررات صنعت، وضعیت امنیتی خود را افزایش دهند. مشاوران چه ایمن سازی زیرساخت های ابری، حفاظت از داده های مشتری، یا تضمین ایمنی برنامه های کاربردی حیاتی باشد، نقش مهمی در حفاظت از دارایی های یک کسب و کار دارند.

  • افزایش کارایی و بهره وری

مشاوره نرم افزار اغلب بر بهینه سازی سیستم ها و فرآیندها برای بهبود کارایی کلی تمرکز دارد. مشاوران گردش کار را تجزیه و تحلیل می‌کنند، ناکارآمدی‌ها را شناسایی و راه‌حل‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که عملیات را ساده‌تر کرده و افزونگی‌ها را کاهش می‌دهد. این به نوبه خود منجر به افزایش بهره‌وری می‌شود، زیرا کارکنان می‌توانند با ابزارها و سیستم‌هایی که مناسب‌تر با نیازهایشان هستند، کارآمدتر کار کنند. در برخی موارد، مشاوران ممکن است راه‌حل‌های اتوماسیونی را نیز توصیه کنند که می‌توانند با کاهش نیاز به کارهای دستی، بهره‌وری را بیشتر کنند.

  • صرفه جویی در هزینه

با بهبود کارایی و اثربخشی سیستم های نرم افزاری، کسب وکارها می توانند هزینه های عملیاتی را کاهش دهند. به عنوان مثال، طراحی بهتر نرم افزار می تواند منجر به کاهش هزینه های تعمیر و نگهداری شود، در حالی که گردش کار بهینه می تواند نیاز به نیروی اضافی را کاهش دهد. علاوه بر این، مشاوران نرم افزار اغلب دانش گسترده ای در مورد ابزارها و فناوری های صرفه جویی در هزینه، مانند نرم افزار منبع باز یا راه حل های مبتنی بر ابر دارند که می تواند هزینه ها را بیشتر کاهش دهد.

  • مزیت رقابتی

در بسیاری از صنایع، فناوری محرک اصلی مزیت رقابتی است. کسب‌وکارهایی که می‌توانند از قدرت نرم‌افزار برای نوآوری، ساده‌سازی عملیات و بهبود تجربیات مشتری استفاده کنند، موقعیت بهتری برای موفقیت در بازار دارند. مشاوران نرم‌افزار به کسب‌وکارها کمک می‌کنند با مشاوره در مورد آخرین روندها و فناوری‌ها، جلوتر از منحنی باشند و سازمان‌ها را قادر می‌سازند راه‌حل‌های نوآورانه‌ای را اتخاذ کنند که آنها را از رقبای خود متمایز می‌کند.

بیشتر بخوانید:مشاوره کسب وکار

 

مشاوره نرم افزار چه می کند؟

 

فرآیند مشاوره نرم افزار چگونه می باشد؟

درک فرآیند مشاوره نرم افزاری می تواند به کسب و کارها کمک کند تا بیشترین ارزش را از تعامل خود با مشاوران کسب کنند. در زیر، مراحل معمول درگیر در یک پروژه مشاوره نرم افزاری را بیان می کنیم:

مشاوره و ارزیابی اولیه

این فرآیند معمولاً با یک مشاوره اولیه آغاز می شود، که طی آن مشاور به دنبال درک نیازها، چالش ها و اهداف کسب وکار است. این مرحله اغلب شامل موارد زیر است:

  • مصاحبه: با سهامداران برای جمع آوری بینش در مورد سیستم ها و فرآیندهای نرم افزاری فعلی.
  • تجزیه و تحلیل سیستم های موجود: برای شناسایی نقاط درد، ناکارآمدی ها یا زمینه های بهبود.
  • تعریف محدوده پروژه: بر اساس اهداف سازمان و یافته های مشاور.

این مرحله بسیار مهم است زیرا پایه و اساس کل پروژه را تعیین می کند و اطمینان حاصل می کند که توصیه های مشاور با اهداف استراتژیک سازمان همسو هستند.

طراحی و برنامه ریزی راه حل

هنگامی که ارزیابی کامل شد، مشاور یک طرح دقیق تهیه می کند که راه حل پیشنهادی را تشریح می کند. این طرح ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • طراحی های معماری سیستم: که ساختار سیستم نرم افزاری جدید یا بهبود یافته را ترسیم می کند.
  • توصیه های فناوری: که بهترین ابزارها، پلتفرم ها و چارچوب ها را برای استفاده پیشنهاد می کند.
  • استراتژی‌های پیاده‌سازی: که جزئیات نحوه ارائه راه‌حل را شامل جدول‌های زمانی، نقاط عطف و تخصیص منابع می‌دهد.

در طول این مرحله، مشاور با تیم‌های داخلی همکاری نزدیکی می‌کند تا اطمینان حاصل کند که راه‌حل پیشنهادی با الزامات سازمان مطابقت دارد و در محدودیت‌های داده‌شده امکان‌پذیر است.

اجرا

در بسیاری از موارد، مشاوران نرم افزار نیز در اجرای راه حل پیشنهادی کمک خواهند کرد. این مرحله ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • توسعه یا سفارشی سازی نرم افزارهای کاربردی: بر اساس طرح پروژه.
  • یکپارچه سازی نرم افزار جدید: با سیستم های موجود برای اطمینان از عملکرد روان.
  • تست و تضمین کیفیت: برای شناسایی و رفع هرگونه مشکل قبل از راه اندازی سیستم.

مشاور اغلب در طول این مرحله با تیم توسعه داخلی سازمان همکاری نزدیک دارد و برای اطمینان از اینکه پروژه در مسیر خود باقی می ماند، راهنمایی و پشتیبانی می کند.

آموزش و پشتیبانی

هنگامی که راه حل نرم افزاری پیاده سازی شد، ضروری است که کارکنان سازمان برای استفاده و نگهداری موثر از آن مجهز باشند. مشاوران اغلب جلسات آموزشی برگزار می کنند تا اطمینان حاصل کنند که کارکنان نحوه عملکرد سیستم جدید را می دانند. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • آموزش کاربری: برای کارکنانی که به صورت روزمره از نرم افزار استفاده خواهند کرد.
  • آموزش ادمین: برای پرسنل فناوری اطلاعات که مسئولیت نگهداری سیستم را بر عهده خواهند داشت.
  • اسناد: برای اطمینان از اینکه سازمان منابع مورد نیاز برای مدیریت نرم افزار را در دراز مدت دارد.
پشتیبانی و بهینه سازی مداوم

پس از پیاده سازی راه حل، بسیاری از مشاوران خدمات پشتیبانی مستمری را برای کمک به سازمان ها در بهینه سازی سیستم های نرم افزاری خود در طول زمان ارائه می دهند. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • نظارت بر عملکرد سیستم: برای شناسایی مسائل بالقوه قبل از بحرانی شدن.
  • ارائه به روز رسانی ها: برای حفظ امنیت و به روز نگه داشتن نرم افزار.
  • ارائه خدمات مشاوره: برای کمک به کسب و کارها برای انطباق با روندها و فرصت های فناوری جدید.

بیشتر بخوانید:مشاوره استراتژی

 

خدمات مشاوره نرم افزار

چگونه مشاور نرم افزار مناسب انتخاب کنیم؟

انتخاب مشاور نرم افزار مناسب یک تصمیم حیاتی است که می تواند بر موفقیت یک پروژه تاثیر بسزایی داشته باشد. در اینجا چند فاکتور کلیدی وجود دارد که باید هنگام انتخاب یک شریک مشاوره نرم افزاری در نظر بگیرید:

تخصص و تجربه

به دنبال مشاورانی باشید که سوابق موفقیت آمیزی در صنعت خود دارند یا با فناوری های خاصی که نیاز دارید. در مورد پروژه های گذشته، توصیفات مشتری، و هر گونه گواهینامه مربوطه بپرسید. هر چه یک مشاور تجربه بیشتری در مورد چالش های مشابه داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که بینش ها و راه حل های ارزشمندی را ارائه دهد.

تسلط فنی

اطمینان حاصل کنید که مشاور از مهارت های فنی لازم برای رفع نیازهای خاص شما برخوردار است. این شامل مهارت در زبان‌های برنامه‌نویسی، چارچوب‌ها و پلتفرم‌هایی می باشد که کسب‌وکار شما به آن‌ها متکی است. علاوه بر این، مطمئن شوید که مشاور با آخرین روندها و پیشرفت‌های توسعه نرم‌افزار به‌روز می‌ماند.

ارتباطات و همکاری

ارتباط موثر کلید موفقیت هر تعامل مشاوره ای است. مشاوری را انتخاب کنید که بتواند مفاهیم پیچیده فنی را به طور واضح به گونه ای توضیح دهد که ذینفعان غیر فنی بتوانند آن را درک کنند. علاوه بر این، به دنبال شخصی باشید که مایل به همکاری با تیم های داخلی شما باشد و برای درک نیازهای منحصر به فرد کسب و کار شما وقت بگذارد.

تناسب فرهنگی

مهم است که مشاوری را انتخاب کنید که با فرهنگ و ارزش های شرکت شما همسو باشد. این کار همکاری نرم‌تری را تضمین می‌کند و احتمال درگیری یا سوء تفاهم را کاهش می‌دهد. در نظر بگیرید که آیا مشاور انعطاف پذیر است، بازخورد می پذیرد و می تواند در فرآیندهای موجود سازمان شما کار کند.

هزینه و ارزش

در حالی که هزینه همیشه یک عامل است، تمرکز بر ارزشی که یک مشاور می‌تواند ارائه دهد، به جای قیمت، ضروری است. ارزان‌تر همیشه بهتر نیست – یک مشاور بی‌تجربه یا ضعیف ممکن است در درازمدت از طریق تأخیر یا راه‌حل‌های غیربهینه هزینه بیشتری برای شما به همراه داشته باشد. در عوض، هنگام ارزیابی هزینه های مشاوره، بازگشت سرمایه بالقوه را در نظر بگیرید.

چالش های رایج در مشاوره نرم افزار کدام اند؟

با وجود مزایای فراوان، چالش هایی نیز وجود دارد که می تواند در طول پروژه های مشاوره نرم افزاری ایجاد شود. آگاهی از این چالش ها می تواند به کسب و کارها در آماده سازی و کاهش خطرات کمک کند:

خزش دامنه (Scope Creep)

خزش دامنه زمانی اتفاق می افتد که الزامات یک پروژه به تدریج فراتر از توافق اولیه گسترش یابد. این امر می تواند منجر به تاخیر، افزایش بودجه و تیرگی روابط بین مشاور و مشتری شود. برای جلوگیری از خزش دامنه، مهم است که از همان ابتدا یک محدوده پروژه به خوبی تعریف شده داشته باشید و تغییرات را با دقت در طول پروژه مدیریت کنید.

اختلال ارتباط

ارتباط موثر برای موفقیت هر تعامل مشاوره ضروری است. سوء تفاهم ها یا فقدان ارتباط واضح می تواند منجر به انتظارات نادرست، تاخیر یا نتایج نامناسب شود. مهم است که چک‌این‌های منظم ایجاد کنید و اطمینان حاصل کنید که هر دو طرف در راستای اهداف پروژه، پیشرفت و هرگونه چالش احتمالی هستند.

مقاومت در برابر تغییر

پیاده سازی سیستم های نرم افزاری جدید اغلب نیازمند تغییراتی در فرآیندهای موجود است که می تواند با مقاومت کارکنان مواجه شود. غلبه بر این مقاومت مستلزم شیوه های مدیریت تغییر قوی، از جمله ارتباط شفاف در مورد مزایای سیستم جدید و ارائه آموزش و پشتیبانی کافی برای کارکنان است.

چالش های فنی

در برخی موارد، چالش‌های فنی ممکن است ایجاد شود که در مرحله برنامه‌ریزی اولیه پیش‌بینی نشده بود. به عنوان مثال، ادغام نرم‌افزار جدید با سیستم‌های موجود ممکن است پیچیده‌تر از آنچه در ابتدا تصور می‌شد نشان داده شود. کار با مشاورانی که سازگار هستند و می توانند در صورت بروز چالش های غیرمنتظره به طور موثر مشکل را حل کنند، مهم است.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی استراتژیک

 

آینده مشاوره نرم افزاری چگونه است؟

همانطور که تکنولوژی به پیشرفت خود ادامه می دهد، زمینه مشاوره نرم افزار نیز ادامه خواهد یافت. برخی از روندهای کلیدی که احتمالاً آینده صنعت را شکل می دهند عبارتند از:

  • هوش مصنوعی و اتوماسیون

فناوری‌های هوش مصنوعی (AI) و اتوماسیون به طور فزاینده‌ای در سراسر صنایع رواج یافته‌اند. مشاوران نرم‌افزار باید با پیشرفت‌های هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به‌روز باشند و به کسب‌وکارها کمک کنند تا این فناوری‌ها را برای بهبود کارایی، کاهش هزینه‌ها و کسب مزیت رقابتی ادغام کنند.

  • رایانش ابری

رایانش ابری رویکرد کسب و کارها به توسعه نرم افزار و مدیریت زیرساخت را متحول کرده است. با مهاجرت بیشتر سازمان ها به ابر، مشاوران نرم افزار نقش مهمی در کمک به آنها برای بهینه سازی محیط های ابری، مدیریت هزینه ها و تضمین امنیت خواهند داشت.

  • امنیت سایبری

با شیوع روزافزون تهدیدات سایبری، امنیت سایبری اولویت اصلی کسب و کارها باقی خواهد ماند. مشاوران نرم‌افزاری که در زمینه امنیت تخصص دارند، تقاضای زیادی خواهند داشت، زیرا سازمان‌ها به دنبال محافظت از سیستم‌ها و داده‌های خود در برابر تهدیدات همیشه در حال تکامل هستند.

  • اجایل و دواپس (Agile and DevOps)

روش‌های چابک (agile) و شیوه‌های دواپس (DevOps) در بسیاری از محیط‌های توسعه نرم‌افزار استاندارد شده‌اند. مشاوران نرم افزاری که در این رویکردها مهارت دارند همچنان ارزشمند خواهند بود زیرا کسب و کارها برای بهبود همکاری، تسریع چرخه های توسعه و ارائه نرم افزار با کیفیت بالاتر تلاش می کنند.

بیشتر بخوانید:مشاوره هوش مصنوعی

 

نتیجه گیری

مشاوره نرم افزاری خدمات ارزشمندی است که به کسب و کارها کمک می کند تا پیچیدگی های توسعه، پیاده سازی و بهینه سازی نرم افزار را طی کنند. مشاوران نرم افزار چه ارائه مشاوره استراتژیک، توسعه راه حل های سفارشی یا بهبود سیستم های موجود، تخصص و تجربه لازم را برای موفقیت در دنیای تکنولوژی محور امروز به ارمغان می آورند.
با درک مزایای مشاوره نرم افزاری و نحوه انتخاب مشاور مناسب، کسب و کارها می توانند از این خدمات برای بهبود کیفیت نرم افزار، افزایش امنیت، افزایش کارایی و در نهایت به دست آوردن مزیت رقابتی استفاده کنند. با ادامه تکامل فناوری، نقش مشاوران نرم‌افزار حیاتی‌تر می‌شود و به کسب‌وکارها کمک می‌کند از منحنی‌ها جلوتر بمانند و در یک چشم‌انداز دیجیتالی فزاینده پیشرفت کنند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع مشاوره نرم افزار برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

مشاوره هوش تجاری

مشاوره هوش تجاری

مشاوره هوش تجاری (BI) یک زمینه به سرعت در حال رشد است که نقشی حیاتی در کمک به سازمان‌ها برای استفاده از داده‌ها جهت اتخاذ تصمیمات تجاری آگاهانه ایفا می‌کند. با حجم عظیمی از داده های تولید شده امروزه، مشاوره هوش تجاری تخصص و ابزارهای لازم را برای شرکت ها ارائه می دهد تا داده ها را به بینش های عملی تبدیل کنند. این مقاله شما را با جنبه‌های اصلی مشاوره هوش تجاری، اهمیت آن، فرآیندهای کلیدی، ابزارها، چالش‌ها و نحوه بهره‌مندی سازمان‌ها از آن آشنا می‌کند.

مقدمه ای بر مشاوره هوش تجاری

در چشم‌انداز مبتنی بر داده‌های امروزی، کسب‌وکارها با چالش تبدیل مقادیر زیادی از داده‌های خام به بینش‌های عملی مواجه هستند. مشاوره هوش تجاری (BI) نقشی اساسی در هدایت سازمان ها در این سفر پیچیده ایفا می کند. مشاوران هوش تجاری با درهم آمیختن ابزارهای تحلیلی پیشرفته با داستان سرایی قانع کننده، شرکت ها را قادر می سازند تا تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کنند که هم با کارایی عملیاتی و هم چشم انداز استراتژیک طنین انداز باشد.

 

هوش تجاری چیست؟

هوش تجاری (BI) به استراتژی‌ها، فناوری‌ها و ابزارهای مورد استفاده شرکت‌ها برای جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و ارائه اطلاعات تجاری اشاره دارد. هدف، حمایت از تصمیم گیری بهتر از طریق بینش عملی حاصل از داده ها است. هوش تجاری طیف وسیعی از فرآیندها از جمله داده کاوی، تجزیه و تحلیل داده، گزارش و تجسم داده را در بر می گیرد که همه با هدف قادر ساختن کسب و کارها به درک عملکرد خود، شناسایی روندها و اتخاذ تصمیمات استراتژیک آگاهانه تر هستند.

 

مشاوره هوش تجاری چیست؟

مشاوره هوش تجاری فرآیندی است که از طریق آن مشاوران متخصص به کسب و کارها در استقرار، بهینه سازی و حفظ سیستم های هوش تجاری خود کمک می کنند. مشاوران هوش تجاری به سازمان ها کمک می کنند تا نیازهای داده خود را درک نمایند، ابزارهای هوش تجاری مناسب را انتخاب کنند، و استراتژی های موثر هوش تجاری را طراحی و اجرا نمایند. این فرآیند شامل تجزیه و تحلیل اکوسیستم داده یک شرکت، ایجاد چارچوب حاکمیت داده، ادغام منابع داده های متفاوت و اطمینان از ارائه بینش متناسب با نیازهای سازمان توسط ابزارهای هوش تجاری است.

بیشتر بخوانید:مشاوره هوش مصنوعی

 

اهمیت مشاوره هوش تجاری چیست؟

در عصر دیجیتال امروزی، داده ارز جدید است. سازمان هایی که با موفقیت از داده های خود استفاده می کنند، مزیت رقابتی در بازارهای مربوطه به دست می آورند. با این حال، حجم زیاد، تنوع و پیچیدگی داده ها می تواند بسیار زیاد باشد. مشاوره هوش تجاری با ارائه تخصص مورد نیاز سازمان ها برای عبور از این چالش ها، نقش مهمی ایفا می کند. برخی از مزایای کلیدی مشاوره هوش تجاری عبارتند از:

  • تصمیم گیری مبتنی بر داده: با ارائه بینش های عملی، مشاوره هوش تجاری به کسب وکارها کمک می کند تا از تصمیم گیری با احساسات به سمت انتخاب های آگاهانه و مبتنی بر داده ها دور شوند.
  • افزایش بهره وری عملیاتی: با فرآیندها و ابزارهای داده بهینه شده، شرکت ها می توانند عملیات را ساده کنند، افزونگی ها را کاهش دهند و عملکرد را بهبود بخشند.
  • بینش مشتری بهبودیافته: مشاوره هوش تجاری به سازمان ها کمک می کند تا رفتارها، ترجیحات و روندهای مشتری را درک کنند و منجر به خدمات بهتر و رضایت مشتری شوند.
  • نقطه رقابتی پیشرفته: دسترسی به داده های بلادرنگ و تحلیل روند به سازمان ها این امکان را می دهد که با واکنش سریع به تغییرات بازار از رقبای خود جلوتر بمانند.

 

مولفه های کلیدی هوش تجاری چیست؟

هوش تجاری مولفه های گوناگونی دارد که در ادامه برخی از آن ها را نام بردیم:

ذخیره سازی داده ها

انبار داده ستون فقرات هر سیستم هوش تجاری است. این یک مخزن متمرکز است که در آن داده ها از منابع مختلف ذخیره، ساختار یافته و برای تجزیه و تحلیل در دسترس قرار می گیرند. یک انبار داده که به خوبی طراحی شده باشد، سازمان ها را قادر می سازد تا نسخه واحدی از حقیقت را حفظ نمایند و از تجزیه و تحلیل داده های تاریخی پشتیبانی می کند.
ویژگی های کلیدی: مقیاس پذیری، امنیت، ادغام داده ها در زمان واقعی، و توانایی مدیریت داده های ساختاریافته و بدون ساختار.
نقش در هوش تجاری: انبار داده با ارائه یک پلتفرم واحد برای ذخیره سازی و مدیریت داده ها، پرس و جو، گزارش دهی و تجزیه و تحلیل کارآمد را تسهیل می کند.

داده کاوی

داده کاوی فرآیند کشف الگوها و روابط در مجموعه داده های بزرگ با استفاده از تکنیک های آماری، یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی است. این به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا بینش‌های ارزشمندی را از داده‌های خام استخراج کنند، مانند شناسایی بخش‌های مشتری، کشف تقلب یا پیش‌بینی روند.
برنامه ها: تقسیم بندی مشتری، مدیریت ریسک و تجزیه و تحلیل پیش بینی کننده.
نقش در هوش تجاری: داده کاوی به سازمان ها کمک می کند تا روندها و الگوهای پنهانی را کشف نمایند که می تواند منجر به تصمیم گیری موثرتر شود.

تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها فرآیند بررسی مجموعه داده ها برای نتیجه گیری در مورد اطلاعاتی است که در آنها وجود دارد. این یک عنصر کلیدی در هوش تجاری است که شامل همه چیز از گزارش ساده و تجزیه و تحلیل توصیفی گرفته تا اشکال پیشرفته تر مانند تجزیه و تحلیل پیشگو و تجویزی است.
انواع تجزیه و تحلیل داده:
– تحلیل توصیفی: چه اتفاقی افتاد؟
– تجزیه و تحلیل تشخیصی: چرا این اتفاق افتاد؟
– تحلیل پیش بینی کننده: چه اتفاقی خواهد افتاد؟
– تجزیه و تحلیل تجویزی: در مورد آن چه باید بکنیم؟

داشبورد و گزارش

داشبوردها ابزارهای بصری هستند که در هوش تجاری برای نمایش شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) و معیارها در قالبی به راحتی قابل هضم استفاده می شوند. آنها دسترسی بلادرنگ به داده های کسب و کار را فراهم می کنند و ذینفعان را قادر می سازند تا بر عملکرد نظارت کنند و تصمیمات به موقع بگیرند.
معیارهای کلیدی: عملکرد مالی، داده های فروش، کارایی عملیاتی و رضایت مشتری.
نقش در هوش تجاری: داشبوردها در تصمیم گیری نقش اساسی دارند، زیرا نمای کلی عملیات تجاری را در زمان واقعی ارائه می دهند، به کاربران کمک می کنند روندها را شناسایی نمایند، شاخص های کلیدی عملکرد را نظارت کنند، و در صورت بروز مشکلات به آنها پاسخ دهند.

تجسم داده ها

تجسم داده ها شامل نمایش داده ها در قالب های گرافیکی مانند نمودارها، چارت ها و نقشه ها است. تجسم مؤثر داده ها، درک مجموعه داده های پیچیده را آسان تر می کند و بینش هایی را در یک نگاه ارائه می دهد.
ابزار: کیولیک ویو، پاور بی آی و تبلو (Tableau، Power BI، QlikView).
نقش در هوش تجاری: تجسم برای ساده سازی داده های پیچیده ضروری است، و آن را برای سهامدارانی که ممکن است پیشینه فنی نداشته باشند در دسترس تر می کند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه نویسی

 

نقش یک مشاور هوش تجاری در کسب وکارها چیست؟

مشاوران هوش تجاری ترکیبی از زیرکی فنی، تحلیلی و تجاری را در نقش خود به ارمغان می آورند. برخی از مهارت های کلیدی عبارتند از:

  • معماری و طراحی داده: درک چگونگی ساختار و سازماندهی داده ها در یک سیستم برای تجزیه و تحلیل بهینه.
  • اکسترکت، ترنسفورم، لود (ETL= Extract, Transform, Load): تخصص در مدیریت انتقال داده ها از منابع مختلف به یک مخزن مرکزی.
  • تجسم داده: مهارت در ابزارهایی مانند تبلو (Tableau) یا پاور بی آی (Power BI) برای ارائه داده ها به روشی قابل دسترس.
  • مهارت های تحلیلی: توانایی تفسیر داده ها و شناسایی روندها یا ناهنجاری ها.
  • تفاهم تجاری: دانش عمیق از چالش های خاص صنعت و توانایی همسو کردن راه حل های هوش تجاری با اهداف تجاری.

 

مهارت های مشاوره هوش تجاری

مسئولیت های اصلی متخصص مشاوره هوش تجاری چیست؟

یک مشاور هوش تجاری مسئول چندین کار حیاتی است، از جمله:

  1. ارزیابی نیازها: کار با ذینفعان برای درک الزامات هوش تجاری سازمان.
  2. ادغام داده ها: اطمینان از اینکه داده ها از منابع مختلف جمع آوری، پاکسازی و برای تجزیه و تحلیل یکپارچه می شوند.
  3. طراحی سیستم: طراحی سیستم های هوش تجاری، از جمله انبارهای داده و ابزارهای گزارش دهی که نیازهای سازمان را برآورده می کند.
  4. آموزش: کمک به کاربران در سراسر سازمان برای درک و استفاده مؤثر از ابزارهای هوش تجاری.

کار با سهامداران

مشاوران هوش تجاری با بخش‌های مختلف از جمله فناوری اطلاعات (IT)، امور مالی، فروش، بازاریابی و عملیات همکاری می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که راه‌حل‌های هوش تجاری با اهداف کلی شرکت هماهنگ هستند. ارتباط موثر با ذینفعان فنی و غیر فنی برای موفقیت هر پروژه هوش تجاری بسیار مهم است.
فرآیند مشاوره
فرآیند مشاوره هوش تجاری معمولاً این مراحل را دنبال می کند:
۱. کشف و ارزیابی: درک چشم انداز داده های فعلی و نیازهای خاص کسب و کار.
۲. برنامه ریزی و استراتژی: تهیه نقشه راه برای پیاده سازی هوش تجاری، شامل انتخاب ابزارها و فناوری های مناسب.
۳. طراحی و توسعه: ساخت معماری داده، یکپارچه سازی منابع داده، و توسعه گزارش ها و داشبوردها.
۴. پیاده سازی: استقرار راه حل هوش تجاری در سراسر سازمان، اطمینان از اینکه کاربران آموزش دیده اند و پروتکل های حاکمیت داده وجود دارد.
۵. بهینه سازی: سیستم هوش تجاری را به طور مستمر نظارت و اصلاح کنید تا اطمینان حاصل شود که نیازهای در حال تحول کسب و کار را برآورده می کند.

بیشتر بخوانید:مشاوره فناوری

 

چارچوب مشاوره هوش تجاری چگونه است؟

  • توسعه استراتژی

اساس هر پروژه موفق هوش تجاری یک استراتژی محکم است. مشاوران هوش تجاری از نزدیک با رهبران کسب و کار همکاری می کنند تا استراتژی ای را ایجاد کنند که با اهداف سازمانی هماهنگ باشد و نقشه راه روشنی برای پیاده سازی ارائه دهد.
اجزای یک استراتژی هوش تجاری:
– اهداف تجاری: شرکت در صدد رسیدن به چه چیزی است؟
– معیارهای کلیدی: چه داده هایی برای اندازه گیری موفقیت استفاده می شود؟
– پشته فناوری: از چه ابزارها و پلتفرم هایی استفاده خواهد شد؟

  • معماری راه حل

طراحی یک معماری مقیاس پذیر و کارآمد یکی از جنبه های اصلی مشاوره هوش تجاری است. این شامل تصمیم گیری در مورد راه حل های ذخیره سازی داده (در محل یا مبتنی بر ابر)، پایپ لاین های داده و نحوه جریان داده ها بین سیستم ها است.

  • یکپارچه سازی و مدیریت داده ها

مشاوره هوش تجاری شامل ادغام داده‌ها از منابع مختلف، مانند سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM)، نرم‌افزارهای مالی و پایگاه‌های اطلاعاتی مشتریان، در یک سیستم یکپارچه است. شیوه‌های مدیریت داده‌ها، مانند پاکسازی و اعتبارسنجی داده‌ها، اطمینان می‌دهند که داده‌های مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل دقیق و قابل اعتماد هستند.

  • گزارش و تجسم

مشاوران هوش تجاری گزارش ها و داشبوردهای سفارشی سازی شده ای را طراحی می کنند که بینش های کلیدی را به روشی واضح و عملی به تصمیم گیرندگان ارائه می دهد. هدف این است که اطمینان حاصل شود که داده های مناسب در زمان مناسب به افراد مناسب می رسد.

  • بهینه سازی عملکرد

سیستم های هوش تجاری باید به طور مستمر نظارت و بهینه سازی شوند تا اطمینان حاصل شود که ارزش ارائه می دهند. این شامل تنظیم دقیق پرس‌و‌جوها، بهینه‌سازی مدل‌های داده، و اطمینان از اینکه سیستم می‌تواند با افزایش حجم داده‌ها مقیاس‌پذیر باشد.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی کسب وکار

 

ابزارهای مورد استفاده در مشاوره هوش تجاری چیست؟

ابزارهای متنوعی در مشاوره هوش تجاری استفاده می شود که در ادامه بخشی از مهم ترین ابزارها را نام برده ایم:

پلتفرم های پاور بی آی، تبلو و غیره (Tableau، Power BI)

اینها ابزارهای اصلی هستند که برای تجزیه و تحلیل داده ها، تجسم و گزارش استفاده می شوند. پاور بی آی و تبلو از محبوب ترین پلتفرم های هوش تجاری هستند که رابط های بصری را برای ساخت داشبورد و انجام تحلیل های پیچیده ارائه می دهند.
تبلو: به خاطر قابلیت های قدرتمند بصری سازی داده ها و سهولت استفاده معروف است.
پاور بی آی: یکپارچه سازی قوی با محصولات مایکروسافت ارائه می دهد و بسیار مقیاس پذیر است.

ابزارهای ای تی ال (ETL)

ابزارهای اکسترکت، ترنسفورم و لود (Extract, Transform, Load) برای انتقال داده ها از سیستم های منبع به انبارهای داده استفاده می شود. ابزارهای محبوب ای تی ال عبارتند از اینفورماتیکا، تلند و مایکروسافت اس اس آی اس (Talend, Informatica and Microsoft SSIS).

راه حل های ذخیره سازی داده ها

راه حل های ذخیره سازی داده ها مقادیر زیادی داده را برای تجزیه و تحلیل ذخیره می کنند. آمازون ردشیفت، گوگل بیگ کوئری و اسنو فلیک (Amazon Redshift, Google BigQuery and Snowflake) پلتفرم‌های محبوب ذخیره‌سازی داده مبتنی بر ابر هستند که در مشاوره هوش تجاری استفاده می‌شوند.

ابزارهای پیشرفته تجزیه و تحلیل

برای تجزیه و تحلیل داده های پیچیده تر، مشاوران هوش تجاری ممکن است از ابزارهای تحلیلی پیشرفته مانند آر، پایتون یا سس (R, Python or SAS) استفاده کنند. این ابزارها امکان مدل سازی پیچیده آماری، یادگیری ماشینی و تجزیه و تحلیل پیش بینی را فراهم می کنند.

بیشتر بخوانید:مشاوره زنجیره تامین

 

نحوه اجرا و پیاده سازی یک راه حل هوش تجاری چگونه است؟

مراحل اجرا و پیاده سازی راه حل هوش تجاری به صورت زیر است:

  • ارزیابی نیازهای سازمانی

قبل از اجرای راه حل هوش تجاری، مشاوران باید به طور کامل چشم انداز داده های فعلی سازمان، اهداف تجاری و بلوغ داده ها را ارزیابی کنند. این به شناسایی شکاف ها و فرصت های بهبود کمک می کند.

  • تهیه نقشه راه

یک نقشه راه دقیق برای اجرای موفقیت آمیز یک سیستم هوش تجاری ضروری است. این شامل جدول زمانی، بودجه، تخصیص منابع و رویکرد مرحله‌ای به استقرار است.

  • یکپارچه سازی داده ها و انبارداری

یکپارچه سازی داده ها اغلب پیچیده ترین جنبه پیاده سازی هوش تجاری است. مشاوران باید اطمینان حاصل کنند که داده ها از منابع متفاوت در یک انبار داده ادغام شده و برای تجزیه و تحلیل در دسترس هستند.

  • ملاحظات امنیت داده ها

راه‌حل‌های هوش تجاری حجم وسیعی از داده‌های حساس را مدیریت می‌کنند، بنابراین امنیت اولویت اصلی است. مشاوران باید اقدامات امنیتی قوی مانند رمزگذاری، کنترل‌های دسترسی و رعایت مقرراتی مانند چی دی پی آر (GDPR) یا اچ آی پی ای ای (HIPAA) را اجرا کنند.

 

چالش ها در مشاوره هوش تجاری چیست؟

چالش های مشاوره هوش تجاری به صورت زیر می باشد:

مشکلات کیفیت داده ها

کیفیت پایین داده ها می تواند اثربخشی هر راه حل هوش تجاری را تضعیف کند. مشاوران باید اطمینان حاصل کنند که داده ها در تمام سیستم ها تمیز، دقیق و سازگار هستند.

پیچیدگی یکپارچه سازی داده ها

یکپارچه سازی داده ها از منابع متعدد، به ویژه سیستم های قدیمی، می تواند یک چالش مهم باشد. سیلوهای داده، فرمت های ناسازگار، و سوابق تکراری مسائل رایجی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.

مدیریت تغییر

پیاده سازی هوش تجاری اغلب به یک تغییر فرهنگی در سازمان نیاز دارد. اطمینان از اینکه کارکنان ابزارها و فرآیندهای جدید هوش تجاری را اتخاذ می کنند برای موفقیت پروژه بسیار مهم است.

مقیاس پذیری و تصحیح آینده

همانطور که کسب و کارها رشد می کنند، نیازهای داده ای آنها نیز تکامل می یابد. مشاوران BI باید راه‌حل‌هایی طراحی کنند که بتوانند با شرکت مقیاس شوند و با ظهور فناوری‌های جدید مرتبط باقی بمانند.

انواع مشاوره هوش تجاری

 

مشاوره هوش تجاری در کدام صنایع کاربرد بیشتری دارد؟

صنایع پرکاربرد در مشاوره هوش تجاری به شرح زیر می باشد:

خرده فروشی و تجارت الکترونیک

راه‌حل‌های هوش تجاری به خرده‌فروشان کمک می‌کنند تا فروش را ردیابی، موجودی را مدیریت کنند و استراتژی‌های قیمت‌گذاری را بهینه نمایند. کسب و کارهای تجارت الکترونیک می توانند از هوش تجاری برای تجزیه و تحلیل رفتار مشتری، شخصی سازی تلاش های بازاریابی و بهبود تجربه خرید آنلاین استفاده کنند.

خدمات مالی

در صنعت مالی، مشاوره هوش تجاری به سازمان ها کمک می کند تا مجموعه داده های بزرگ را برای کشف تقلب، ارزیابی ریسک و بهبود برنامه ریزی مالی تجزیه و تحلیل کنند. ابزارهای هوش تجاری نیز برای مطابقت با الزامات نظارتی و نظارت بر روند بازار استفاده می شود.

مراقبت های بهداشتی

سازمان های مراقبت های بهداشتی از هوش تجاری برای بهبود مراقبت از بیمار، ساده سازی عملیات و کاهش هزینه ها استفاده می کنند. مشاوران هوش تجاری به ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کمک می کنند تا داده های بیمار را تجزیه و تحلیل کنند، تخصیص منابع را بهینه کنند و از انطباق با مقرراتی مانند اچ آی پی ای ای (HIPAA) اطمینان حاصل کنند.

تولید و زنجیره تامین

تولیدکنندگان از هوش تجاری برای بهینه سازی فرآیندهای تولید، مدیریت زنجیره تامین و بهبود کیفیت محصول استفاده می کنند. ابزارهای هوش تجاری بینش‌های بی‌درنگ درباره عملیات ارائه می‌کنند و به تولیدکنندگان این امکان را می‌دهند که گلوگاه‌ها را شناسایی کرده و کارایی را بهبود بخشند.

دولت و بخش عمومی

سازمان های دولتی از هوش تجاری برای بهبود خدمات عمومی، مدیریت بودجه و اطمینان از شفافیت استفاده می کنند. ابزارهای هوش تجاری به تجزیه و تحلیل داده ها از منابع مختلف برای اتخاذ تصمیمات سیاست آگاهانه و بهبود خدمات شهروندان کمک می کنند.

بیشتر بخوانید:مشاوره نوآوری

 

بهترین روش ها برای مشاوره هوش تجاری

در این بخش تلاش کردیم روش های برتر برای مشاوره هوش تجاری را بیان کنیم:

درک زمینه کسب و کار

مشاوران هوش تجاری باید درک عمیقی از صنعت و چالش های تجاری خاص مشتریان خود داشته باشند. این تضمین می کند که راه حل هوش تجاری برای پاسخگویی به نیازهای منحصر به فرد سازمان طراحی شده است.

تمرکز بر حاکمیت داده

حاکمیت موثر داده برای اطمینان از کیفیت، امنیت و انطباق داده ها ضروری است. مشاوران هوش تجاری باید با سازمان ها کار کنند تا چارچوب های حاکمیت داده را ایجاد نمایند که نحوه جمع آوری، ذخیره و استفاده از داده ها را تعریف کند.

تضمین پذیرش کاربر

راه حل هوش تجاری تنها زمانی مؤثر است که توسط افرادی که برای آنها طراحی شده است استفاده شود. مشاوران باید بر آموزش و تعامل کاربر تمرکز کنند تا مطمئن شوند که کارمندان نحوه استفاده از ابزارهای هوش تجاری را درک می کنند و ارزش آنها را می بینند.

نظارت مستمر و بهینه سازی عملکرد

سیستم های هوش تجاری باید به طور منظم نظارت و بهینه سازی شوند تا اطمینان حاصل شود که ارزش ارائه می دهند. این شامل تنظیم دقیق مدل‌های داده، بهبود عملکرد پرس و جو و اطمینان از اینکه سیستم می‌تواند با افزایش حجم داده مقیاس‌پذیر باشد، می‌شود.

 

روندها در مشاوره هوش تجاری چیست؟

روندهای متداول مشاوره هوش تجاری به شرح زیر می باشد:

  • هوش مصنوعی و ادغام یادگیری ماشین

هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به طور فزاینده‌ای در سیستم‌های هوش تجاری ادغام می‌شوند تا تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته‌تر مانند تجزیه و تحلیل‌های پیش‌بینی‌کننده و تجویزی را فعال کنند. این فناوری‌ها به کسب‌وکارها اجازه می‌دهند تا داده‌ها را به روش‌های جدید تجزیه و تحلیل کنند و بینش عمیق‌تری به دست آورند.

  • تجزیه و تحلیل پیش بینی

تجزیه و تحلیل پیش بینی یک روند کلیدی در هوش تجاری است که سازمان ها را قادر می سازد تا روندهای آینده را بر اساس داده های تاریخی پیش بینی کنند. این به شرکت ها کمک می کند تا تغییرات بازار، رفتار مشتری و ریسک های بالقوه را پیش بینی کنند.

  • سلف سرویس هوش تجاری

ابزارهای سلف سرویس هوش تجاری به کاربران غیر فنی امکان دسترسی و تجزیه و تحلیل داده ها را بدون نیاز به پشتیبانی IT می دهد. این داده ها را در یک سازمان دموکراتیک می کند و کارمندان را برای تصمیم گیری مبتنی بر داده توانمند می کند.

  • راه حل های هوش تجاری مبتنی بر ابر

راه حل های هوش تجاری مبتنی بر ابر به دلیل مقیاس پذیری، انعطاف پذیری و مقرون به صرفه بودن، به طور فزاینده ای محبوب می شوند. این راه حل ها به سازمان ها اجازه می دهد تا حجم زیادی از داده ها را بدون نیاز به زیرساخت های گران قیمت در محل ذخیره و تجزیه و تحلیل کنند.

 

چگونه یک مشاور هوش تجاری مناسب انتخاب کنیم؟

  • تخصص و تجربه

هنگام انتخاب یک شریک مشاوره هوش تجاری، مهم است که تخصص و تجربه آنها را در صنعت خود در نظر بگیرید. به دنبال مشاورانی باشید که سابقه اثبات شده ای در ارائه پروژه های موفق BI دارند.

  • توصیفات مشتری و مطالعات موردی

توصیفات مشتری و مطالعات موردی می‌تواند بینش‌های ارزشمندی در مورد قابلیت‌های مشاور و نتایجی که برای سایر سازمان‌ها ارائه کرده‌اند ارائه دهد.

  • ابزارها و فناوری های مورد استفاده

اطمینان حاصل کنید که شریک مشاور در ابزارها و فناوری‌های BI که بیشترین ارتباط را با نیازهای سازمان شما دارد، مهارت دارد. این ممکن است شامل پلتفرم های خاص BI، ابزارهای ETL یا راه حل های انبار داده باشد.

  • پشتیبانی و آموزش مداوم

هوش تجاری یک پروژه یکبار مصرف نیست. نیاز به نگهداری و بهینه سازی مداوم دارد. شریک مشاوره ای را انتخاب کنید که پشتیبانی و آموزش پس از اجرا را برای اطمینان از موفقیت بلندمدت سیستم BI شما ارائه دهد.

بیشتر بخوانید:مشاوره تولید

 

آینده مشاوره هوش تجاری چگونه است؟

اتوماسیون در فرآیندهای هوش تجاری

انتظار می رود اتوماسیون نقش مهمی در آینده مشاوره هوش تجاری ایفا کند. فرآیندهای جمع‌آوری خودکار داده‌ها، پاکسازی و گزارش‌دهی به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که تمرکز بیشتری روی تجزیه و تحلیل داده‌ها و تصمیم‌گیری استراتژیک داشته باشند.

گسترش نقش مشاوران در استراتژی داده

همانطور که داده ها برای عملیات تجاری مرکزی تر می شوند، مشاوران BI نقش بزرگ تری در شکل دادن به استراتژی داده کلی سازمان خواهند داشت. این شامل مشاوره در مورد حاکمیت داده، امنیت، و انطباق، و همچنین استفاده از فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی است.

ملاحظات اخلاقی در هوش تجاری

همانطور که کسب و کارها داده های بیشتری را جمع آوری می کنند، ملاحظات اخلاقی در مورد حریم خصوصی و امنیت داده ها اهمیت فزاینده ای پیدا می کند. مشاوران BI باید اطمینان حاصل کنند که سازمان‌ها نه تنها از مقررات پیروی می‌کنند، بلکه استانداردهای اخلاقی را در نحوه استفاده از داده‌ها نیز رعایت می‌کنند.

هوش تجاری برای کسب وکارهای کوچک و متوسط

از لحاظ تاریخی، راه حل های هوش تجاری به دلیل هزینه و پیچیدگی، برای شرکت های بزرگ در دسترس بوده است. با این حال، همانطور که ابزارهای هوش تجاری مبتنی بر ابر و سلف سرویس رایج تر می شوند، مشاغل کوچک و متوسط ​​نیز می توانند از مشاوره هوش تجاری بهره مند شوند.

نتیجه گیری

مشاوره هوش تجاری یک سرویس حیاتی است که به سازمان ها کمک می کند تا پتانسیل کامل داده های خود را باز کنند. مشاوران از توسعه استراتژی هوش تجاری گرفته تا پیاده‌سازی و بهینه‌سازی سیستم‌های هوش تجاری، تخصص و ابزارهای مورد نیاز برای تبدیل داده‌های خام به بینش‌های عملی را فراهم می‌کنند. همانطور که داده ها همچنان نقش مهمی را در عملیات تجاری بازی می کنند، انتظار می رود تقاضا برای خدمات مشاوره هوش تجاری افزایش یابد. با استفاده از ابزارها، استراتژی‌ها و راهنمایی‌های متخصص، سازمان‌ها می‌توانند مزیت رقابتی به دست آورند، تصمیم‌گیری را بهبود بخشند و موفقیت کسب‌وکار را افزایش دهند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع مشاوره هوش تجاری برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.

مشاوره فناوری

مشاوره فناوری

در این مقاله به موضوع مشاوره فناوری(تکنولوژی) پرداخته ایم. در دنیای امروز، تلاش برای راه اندازی یک کسب وکار بدون استفاده از فناوری تقریباً گناه است. برای هر کسب و کاری (فناوری یا غیرفناوری)، فناوری نقش کلیدی در عملیات روزمره و همچنین رشد آن ایفا می کند. این به درستی نشان‌دهنده روند رو به رشد کسب‌وکارها است که از فناوری استفاده می‌کنند؛ همانطور که فناوری همچنان در حال تغییر و پیچیده‌تر شدن است، مشاوره فناوری برای کسب‌وکارها به طور پیوسته در جریان اصلی قرار می‌گیرد. مشاوره فناوری به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بهره‌ورتر و کارآمدتر شوند و در نتیجه بهره‌وری، همکاری کارآمد و نتیجه را بهبود بخشند. بیایید یاد بگیریم که این به چه معناست و چگونه مشاوره فناوری می تواند به استارتاپ ها کمک کند تا ایده های کسب وکاری خود را به مدل های عملیاتی تبدیل کنند.

 

مقدمه ای بر مشاوره فناوری

امروزه کسب وکارهای کمی بدون فناوری (یا همان تکنولوژی) کار خود را انجام می دهند. مشاوره فناوری به آنها کمک می کند تا بهترین استفاده را از آن ببرند. سرعت تغییر در فناوری وحشتناک است. فرقی نمی‌کند که به تعداد وب‌سایت‌های آنلاین، رشد دستگاه‌های متصل یا کلان داده نگاه می‌کنید – فناوری به‌طور تصاعدی در حال رشد است. اینجاست که مشاوران فناوری وارد عمل می‌شوند. این متخصصان فناوری یک رویکرد منحصر به فرد، عینی و تخصصی به فناوری ارائه می‌دهند. سپس از این مهارت ها برای بهبود نتایج کسب و کار استفاده می کنند. در این مقاله، در مورد اینکه مشاوره فناوری چیست، چرا ارزشمند است و چگونه می توان به عنوان مشاور فناوری شروع به کار کرد، صحبت خواهیم کرد.

 

مشاوره فناوری چیست؟

مشاوره فناوری خدماتی است که توسط کارشناسان برون سپاری فناوری اطلاعات ارائه می شود که طیف گسترده ای از تخصص و راه حل ها را برای حل مشکلات فناوری اطلاعات و عملیات ارائه می دهند. این کارشناسان به کسب‌وکارها و سازمان‌ها این امکان را می‌دهند تا با ارائه راه‌حل‌های فنی، چارچوب‌ها، ارزیابی‌ها، بهترین شیوه‌ها و همچنین مکانیسم‌های بازگشتی، شیوه استفاده از فناوری را تغییر دهند. تا چند سال پیش، مشاوره فناوری با هدف بهینه‌سازی فرصت‌های فنی، کاهش هزینه‌ها و غیره بود. با این حال، اکنون به گونه‌ای تکامل یافته است که از مراحل اولیه تحول دیجیتال تا خدمات پیشرفته از جمله مهاجرت ابری، هوش مصنوعی، امنیت سایبری، علم داده، فعالسازی نرم افزار به عنوان یک خدمت (SaaS) و غیره. برای تقویت رشد کل نگر، خدمات مشاوره اکنون به طور فزاینده ای بر روی هر جزء از عملیات یک کسب و کار با تلقی آن به عنوان یک نهاد جداگانه متمرکز شده اند.
مشاوره فناوری فرآیندی است که به کسب وکارها توصیه می کند چگونه از فناوری و نرم افزار به بهترین نحو برای سود کسب وکار خود استفاده کنند. می تواند به طراحی و توسعه، پیاده سازی یا مدیریت فناوری جدید اشاره داشته باشد. همانطور که احتمالاً متوجه شده اید، نقش یک مشاور فناوری کمک به مشتریان خود برای استفاده بهتر از فناوری است. اغلب اوقات، روش‌های پشتیبان مشاوره فناوری به کسب‌وکار کمک می‌کند:

  • فرآیندهای کسب وکاری را بهبود می بخشد
  • هزینه های شرکت را کاهش می دهد
  • هر فرصت فنی را به حداکثر می رساند

امروزه مشاوره معنای بسیار بیشتری دارد. می تواند نقش بزرگی در استراتژی دیجیتال یا تغییر فناوری داشته باشد. از آنجایی که به سرعت در حال تکامل است، این حوزه کاری برای کمک به رشد سازمان ها ضروری می شود. خدمات مشاوره در حال توسعه و اجرای هر فناوری برای تسریع رشد کسب و کار، مدیریت بهتر ریسک، کاهش هزینه یا تغییر نحوه عملکرد سیستم هستند. مشاوره فناوری را می توان به این صورت توصیف کرد:

  • شرکت های خدماتی که نیروی کار قابل توجهی دارند و نرخ قبض بالایی دارند.
  • کارکنان شرکت‌هایی که در پاسخ به غیبت کارکنان، کمبود موقت مهارت یا پروژه‌های فنی، فناوران را برای یک دوره موقت به کسب وکارها می‌فرستند.
  • مشاوران مستقلی که خوداشتغال هستند.
  • مشاوران امنیت فناوری اطلاعات

در مشاوره فناوری، هدف این است که مشتریان را از نحوه استفاده از شیوه های فناوری اطلاعات برای دستیابی به اهداف کسب وکاری خود آگاه کنیم. برای انجام این کار، یک مشاور فناوری نیز می‌خواهد استراتژی‌هایی را مدیریت و اجرا کند. خدمات مشاوره فناوری اطلاعات می تواند از ایجاد یک فناوری تا مدیریت سیستمی از فرآیندها برای مشتری باشد. معمولاً یک مشتری خدمات مشاوره فناوری را به شرکتی سفارش می دهد که به برنامه ریزی و توسعه سیستم جدید فناوری اطلاعات کمک می کند. در برخی موارد، آنها همچنین ریسک یک سیستم موجود را بررسی می نمایند و از دانش گسترده ای در مورد روندهای فناوری امنیتی استفاده می کنند تا در تقویت راه حل های قدیمی همراه تیم ها باشند.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه نویسی

 

مشاور فناوری چه می کند؟

مشاوران فناوری برای حل انواع مشکلات کسب وکار با فناوری کار می کنند. یک مشاور فناوری با مشتریان در پروژه‌ها یا سیستم‌های خاص کار می‌کند تا نتایجی را که به کسب‌وکار ارائه می‌دهند بهبود بخشد. به طور خلاصه، مشاوران فناوری به کسب وکارها در مورد بهترین روش استفاده از فناوری برای دستیابی به اهداف کسب وکاری خود توصیه می کنند. «تکنولوژی» می‌تواند به معنای فرآیندها یا سیستم‌های فناوری باشد که هر دو زیربنای عملکرد تجاری هستند. توسعه و پیاده‌سازی فناوری در کسب‌وکارها می‌تواند به یک کسب‌وکار اجازه دهد تا رشد را تسریع کند، هزینه‌ها را کاهش دهد، ریسک را مدیریت کند، استعدادها را توسعه دهد یا به سادگی روش کار خود را تغییر دهد.
به عنوان مثال، شخصی که این خدمات را ارائه می دهد ممکن است به یک شرکت در راه اندازی نرم افزار مدیریت کسب و کار کمک کند. سپس، آن مشاور همچنین می‌تواند کمک کند تا اطمینان حاصل شود که نرم‌افزار بر سیستم‌های کسب وکاری دیگر تأثیر نمی‌گذارد.
این نقش همچنین می تواند شامل موارد زیر باشد:

توسعه نرم افزار سفارشی
برنامه ریزی زیرساخت
تحلیل امنیتی
ارزیابی ریسک
مسائل مربوط به مقیاس بندی
مدیریت و مشاوره در مورد ابزارهای فناوری
تجزیه و تحلیل فناوری رقابتی
آموزش

مشاوران فناوری اغلب با مدیران، رهبران و مدیران ارشد یک کسب و کار همکاری می کنند. آنها همچنین ممکن است در مورد جنبه های استراتژیک یا مالی فناوری و نرم افزار مشاوره دهند. به عنوان مثال، صحبت در مورد چگونگی سرمایه گذاری در سیستم های مقرون به صرفه یا نحوه ادغام اینترنت اشیا در بخش ها.

 

انواع مشاوره فناوری

 

چه زمانی یک شرکت باید برای مشاوره فناوری مراجعه کند؟

وقتی صحبت از صنعت آی تی (IT) به میان می آید گزینه های زیادی وجود دارد و پیشنهادات می تواند بسیار زیاد باشد. این گزینه ها شامل زبان های برنامه نویسی، ابزارهای فناوری و غیره است. بنابراین، به چه چیزی نیاز دارید؟
ساده ترین راه برای تعیین نیاز، درک اهداف شرکت است. پس از آن، یک راه میانبر برای ورود به دنیای فناوری اطلاعات، استخدام یک شرکت مشاوره است که دارای مجموعه ای متمرکز بر نیازهای سازمان، همراه با دانش و تخصص مرتبط است. رفتن به سراغ یک متخصص دائمی فناوری اطلاعات می‌تواند گران باشد، به خصوص برای یک شرکت نوپا. مزیت مشاوره فناوری این است که مشاور برای کار انجام شده در یک بازه زمانی خاص دستمزد دریافت می کند. بسیاری از کسب وکارها نیازی به خدمات ماهانه آی تی ندارند. یک شرکت ممکن است از کسی بخواهد که یک سیستم جدید نصب کند و آموزش را برای تیم انجام دهد. پس از آن، سازمان می تواند سفارش را انجام دهد و کارشناس می تواند در صورت بروز هرگونه مشکل کمک کند.
مشاوره فناوری همچنین می تواند با پیشنهاد یا پیاده سازی راه حل نرم افزاری یا سخت افزاری در کسب و کار مرتبط باشد. به عنوان مثال، یک شرکت حقوقی که برای اجرای سوابق چاپی استفاده می‌کرده است، می‌تواند از مشاوره فناوری که استفاده از یک برنامه نرم‌افزاری را توصیه می‌کند، بهره‌مند شود.
اینها می تواند شامل نرم افزار مدیریت پروژه یا ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) باشد که کسب و کارها می توانند از آنها برای کارآمدتر کردن همکاری با مشتریان یا تیم خود استفاده کنند.
این نرم افزار می تواند به تیم کمک کند تا فایل ها را بهتر سازماندهی نماید و آنها را به صورت الکترونیکی نگهداری کند. بدیهی است که دنیای ما روز به روز بیشتر به فناوری وابسته می شود، بنابراین این نوع مشاوره می تواند به نفع هر صنعتی باشد و تغییرات قابل توجهی را به همراه داشته باشد.
از طرف دیگر، هنگام انتخاب یک مرکز تماس ابری، کسب‌وکارها ممکن است به کمک در راه‌اندازی، مستندسازی و آموزش نیاز داشته باشند و بر اهمیت راهنمایی جامع در بهینه‌سازی عملیات تأکید کنند. یکی دیگر از مواردی که مشاوره فناوری ارائه می دهد تجزیه و تحلیل داده های بزرگ است. این به یافتن بهترین راه برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های مربوط به مشتریان یک کسب وکار کمک می کند. با انجام این کار، می توان از تمام اطلاعات برای کمپین های آینده استفاده کرد. دلیل دیگری که چرا یک کسب وکار به مشاوره فناوری نیاز دارد این است که اکنون مشاوران، مشابه شرکت های مشاوره بازاریابی، می توانند تولید و بازاریابی یک کسب و کار را تغییر دهند.

بیشتر بخوانید:مشاوره تدارکات

 

چرا کسب وکارها به مشاوره فناوری نیاز دارند؟

فناوری بخش مهمی از موفقیت کسب و کار است. با رشد سریع و گسترش آن در تقریباً هر صنعتی، مشاوره فناوری بیش از هر زمان دیگری مورد تقاضا می باشد و حقیقت در اعداد است. صنعت مشاوره فناوری اطلاعات بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ بیش از ۳۰ درصد رشد کرد و ارزش بازار آن بیش از ۶۲۰ میلیارد دلار بود. تا لحظه نگارش این مقاله، بیش از ۲.۵ میلیون نفر به عنوان مشاور فناوری مشغول به کار هستند و این نقش چشم انداز خوبی برای ادامه رشد دارد. مشاوران فناوری با کمک به کسب‌وکارها در درک نحوه استفاده و حداکثر استفاده از فناوری‌های جدید، به ارائه ارزش ادامه می‌دهند.
مشاوره فناوری برای استارت‌آپ‌ها یک عامل حیاتی برای دستیابی به کارایی عملیاتی در حالی است که آنها با دیگر رقبای معتبر رقابت می‌کنند. با مشاوره فنی مناسب، استارت‌آپ‌ها از انبوهی از تخصص استفاده می‌کنند که کلید حل تنگناها در فرآیندهای اصلی کسب‌وکار است. اگرچه الزامات مشاوره برای دامنه ها و موارد استفاده ممکن است متفاوت باشد، در اینجا برخی از مزایای کلیدی است که استارتاپ ها با برون سپاری مشاوره فنی به دست می آورند:

  • راندمان عملیاتی پیشرفته

از آنجایی که فناوری هسته اصلی همه فرآیندهای کسب وکاری و همکاری در سطح سازمانی است، اجرای مجدانه آن همیشه اولین گام در مسیر درست است. مدل‌های عملیاتی کارآمد مانند دواپس (DevOps) و ابزارهای زیربنایی آن که توسط مشاوران فناوری اطلاعات تنظیم شده‌اند، اساساً کل چرخه حیات فرآیندهای کسب وکاری حیاتی و جریان‌های کاری فنی را خودکار می‌کنند. این تضمین می‌کند که محیطی با فناوری یکپارچه که ناب، کارآمد و انعطاف‌پذیر باشد، تضمین می‌کند. علاوه بر این، با مشاوره صحیح، یک استارتاپ می تواند از فناوری برای ایجاد همکاری موثر بین تیم ها استفاده کند. این نه تنها به استارتاپ‌های ناب بلکه به نهادهای بزرگ با تیم‌های توزیع‌شده کمک می‌کند تا از ابزارهای نوآورانه به‌عنوان شیشه‌ای واحد برای نظارت مدیریت و تحلیل کسب‌وکار استفاده کنند.

  • تداوم کسب و کار

تداوم کسب و کار توانایی عملکرد بهینه تمامی عملیات حیاتی حتی در صورت بروز بحران یا فاجعه است. طبق یک روند صنعتی، امنیت فناوری اطلاعات، حاکمیت سیاست، و بازیابی بلایای طبیعی معدود حوزه‌های حیاتی هستند که اغلب به عنوان عواملی که می‌توانند کسب‌وکارهای موفق را از بین ببرند نادیده گرفته می‌شوند. برای جلوگیری از خطاها، برنامه ریزی استارتاپ ها برای حفظ فرآیندهای ضروری حتی پس از یک فاجعه ضروری است. مشاوران فناوری برنامه‌های تداوم کسب‌وکار را وضع می‌کنند که استراتژی‌ها و چارچوب‌های معماری نهایی را برای اطمینان از عملکرد بهینه حتی در صورت وقوع فاجعه تنظیم می‌کنند. چنین طرح هایی شامل ترکیبی از موارد زیر است:
رویکردها – از جمله دوسکاپس (DevSecOps)، امنیت به عنوان کد، سیاست به عنوان کد، و غیره.
ابزارها – شامل سخت افزار و نرم افزار مانند اکسس توکنز، فایروالز، پرسیستنت والیوم و غیره (Access Tokens، Firewalls، Persistent Volume).
مکانیسم های بازگشتی – تعادل بار (bar balance)، سوئیچور شبکه (network switcher) و غیره.

  • امنیت داده ها

در دنیای نزدیک به هم، امنیت داده به عنوان یکی از بزرگترین مشکلات کسب و کارهای امروزی برجسته می شود. حملات مخرب پتانسیل این را دارند که شرکت های میلیارد دلاری یک شبه ورشکست شوند. یکی دیگر از پیچیدگی‌های این جنبه با معرفی انطباق‌های قانونی مانند اچ آی پی ای ای، پی سی آی-دی اس اس، چی دی پی آر، (HIPAA, PCI-DSS, GDPR) و غیره است که برای جلوگیری از سوء استفاده از داده‌های عمومی، نیاز به انطباق توسط نهادهای نظارتی دارد. برای استارتاپ‌ها و شرکت‌های بزرگ، این اغلب یکی از پیچیده‌ترین چالش‌هایی است که مرتباً در حال تغییر است. برای کمک به این امر، مشاوران فنی به کسب و کارها در مورد بهترین رویکردهای امنیتی و اجرای خط مشی که از داده های طبقه بندی شده محافظت می نمایند، توصیه می کنند. بخش اساسی چنین مشاورانی نیز شناسایی آسیب‌پذیری‌های درون یک سیستم می باشد که ممکن است منجر به حملات امنیتی شود. نکته کلیدی که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که ایمن سازی کل پشته فناوری بیش از نصب نرم افزار خاص یا تهیه یک فایروال نیاز دارد. بلکه مستلزم تغییر در طرز فکر و اتخاذ رویکرد صحیحی است که امنیت را در هسته اصلی همه گردش کارها حفظ می کند. در نتیجه، بهترین کار این است که به جای جمع کردن مدیران داخلی، توسط کارشناسان مجرب انجام شود.

  • صرفه جویی در هزینه

حضور پرسنل دائمی فناوری اطلاعات برای پروژه‌های کوتاه‌مدت ادهوک (adhoc) معمولاً یک امر پرهزینه است. نه تنها کل فرآیند زمان بر است، بلکه یافتن کارکنان ماهر مناسب اغلب یک دردسر بزرگ است. مخصوصاً برای استارتاپ‌هایی که هنوز مورد توجه و توسعه قرار نگرفته‌اند، استخدام کارکنان دائمی تصمیمی است که با توجه به تأثیری که ممکن است بر امور مالی آن بگذارد، باید با کمی حساسیت بیشتر گرفته شود. برخلاف این، مشاوران فناوری خدمات مشابهی را با کسری از هزینه ارائه می دهند. با چنین مدل کاری، سازمان ها نیازی به تعهد به قراردادهای کاری طولانی مدت، آموزش یا هزینه مواد مانند تجهیزات آزمایشگاهی ندارند. از آنجایی که مشاوران شخص ثالث در حال حاضر مهارت های مورد نیاز حوزه مرتبط خود را دارند، یک سازمان در زمان صرفه جویی می کند و فقط برای خدمات مورد نیاز خود هزینه می پردازد.

  • مقیاس پذیری زیرساخت فناوری اطلاعات

با پیشرفت فناوری‌ها، برای استارتاپ‌ها مهم است که از فناوری‌های نوظهور برای حفظ کارایی عملیاتی در مقایسه با رقبای خود استفاده کنند. در نتیجه، مقیاس‌پذیری زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و فرآیندهای پشتیبانی‌شده همچنان یک پروژه بی‌پایان است. با این حال، انتقال از یک چارچوب فناوری اطلاعات (IT) خاص به چارچوب دیگر اغلب نیاز به مهارت‌های تخصصی خاص دارد و زمانی که سهامداران و ارائه‌دهندگان خدمات متعددی وجود داشته باشند، بسیار پیچیده می‌شوند. فرقی نمی‌کند که از یک آن-پریم (on-prem) به فضای ابری مهاجرت کند، یا معماری جدیدی را برای کارایی بیشتر بپذیرد، یا حجم کاری را افزایش دهد – اهمیت تجزیه و تحلیل کامل و برنامه‌ریزی دقیق را نمی‌توان نادیده گرفت.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی کسب وکار

 

مشاوره فناوری چه کارهایی انجام می دهد

 

مشاوران فناوری چه خدماتی ارائه می دهند؟

در طول سال ها، دامنه مشاوره فناوری اطلاعات به طور قابل توجهی تغییر کرده است، جایی که امروزه اکثر ارائه دهندگان مجموعه ای از خدمات فناوری اطلاعات مدیریت شده را ارائه می دهند. در اینجا برخی از خدماتی که یک مشاور فناوری اطلاعات معمولا ارائه می دهد آورده شده است:

تجزیه و تحلیل ارزیابی ریسک

مشاوران فناوری تجزیه و تحلیل ارزیابی ریسک را برای کمک به کسب وکارها از نظر امنیت سایبری یا حاکمیت سیاست ارائه می دهند. چنین وظایفی عبارتند از:

  • تجزیه و تحلیل کد استاتیک
  • یکپارچه سازی و تست آسیب پذیری
  • شناسایی نقاط ورودی/خروجی
  • حفظ یکپارچگی و سلامت داده ها
  • و همچنین اصلاح هر یک از آسیب پذیری های شناسایی شده

استفاده از تخصص اطلاعاتی و امنیتی یک چارچوب امنیتی یکپارچه را برای موفقیت مستمر یک سازمان تنظیم می کند. به‌علاوه، برای کسب‌وکارهایی (مانند فین‌تک یا مراقبت‌های بهداشتی) که شامل الزامات انطباق قابل توجهی هستند، مشاوران ارزیابی‌های حیاتی را انجام می‌دهند تا راهنمایی‌های لازم را برای حفظ یک مدل حاکمیتی که الزامات قانونی را برآورده می‌کند، ارائه دهند.

پذیرش فناوری های نوظهور

در حالت ایده‌آل، کسب‌وکارها باید وضعیت فعلی و آینده فناوری اطلاعات خود را در حالی که هنوز در سطح نوپا یا نوپا هستند، ترسیم کنند. برای کمک به این امر، مشاوران فناوری طرح‌های قابل اعتمادی را به شرکت‌ها ارائه می‌کنند که هم فناوری‌های قدیمی و هم فناوری‌های نوظهور را برای دستیابی به چارچوبی قوی بر اساس اهداف سازمان در نظر می‌گیرند. به ویژه برای مواردی مانند اجرای ای آر پی (ERP)، انتقال از یک ارائه‌دهنده خدمات مدیریت‌شده به دیگری، یا پذیرش پشته فناوری جدید، مشاوران فناوری به طرحی کمک می‌کنند که راه را برای انتقال یکپارچه بدون تأثیر بر گردش‌های کاری حیاتی کسب وکاری هموار می‌نماید.

بازیابی بلایا

مشاوران فناوری اطلاعات نقشی حیاتی در بازیابی فاجعه ایفا می نمایند که تضمین می‌کند کسب‌وکار در صورت شکست‌های طبیعی یا ساخته دست بشر از در دسترس نبودن رنج نمی‌برد. چنین چارچوب‌هایی پیش از اینکه بر ارائه خدمات تأثیر بگذارند، به طور فعال به مهار اختلالات کسب وکاری کمک می‌کنند. یکی از جنبه‌های مهم انجام این کار، نه تنها چارچوب‌بندی فرآیندها و خط‌مشی‌ها برای جلوگیری از اختلال، بلکه ایجاد یک برنامه بهبودی است که پایه و اساس انعطاف‌پذیری کسب‌وکار را تشکیل می‌دهد.

خدمات ابری

سازمانی که به دنبال انتقال سرورها، شبکه‌ها یا بارهای کاری خود به فضای ابری است، اغلب در غیاب مهارت‌ها و توصیه‌های مناسب، کل فرآیند را بسیار پیچیده می‌بیند. برای کمک به این امر، مشاوران فناوری با ایجاد یک چارچوب مهاجرت که تمام فرآیندهای فعال فناوری اطلاعات را با در نظر گرفتن وضعیت‌های موجود و آینده در بر می‌گیرد، فرآیند را یکپارچه می‌سازند. در حین انجام این کار، نه تنها انتخاب ابزارها و فرآیندهای مناسب، بلکه شناسایی مدل ابری مناسب (عمومی، خصوصی یا ترکیبی) و ارائه دهندگان خدمات (AWS، MS Azure، GCP و غیره) ضروری است. لیست خدمات تحت پوشش برخی از خدمات اساسی و در عین حال پیچیده است که در صنعت استارتاپ بیشتر به دنبال آن هستند. یک فهرست جامع ممکن است شامل خدمات متمرکز بر بخش‌های تجاری (بهداشت، تولید، خرده‌فروشی و غیره)، پلتفرم‌ها (زیرساخت، محل کار و تحرک، توسعه و غیره) باشد.

بیشتر بخوانید:مشاوره برنامه ریزی استراتژیک

 

چرا کسب و کارها به مشاوره فناوری نیاز دارند؟

با رشد کسب و کار، فناوری اهمیت بیشتری پیدا می کند. کارشناسان مشاوره فناوری به این شرکت ها کمک می کنند تا استفاده از فناوری خود را تغییر دهند. این می تواند کمک کند:

  • کاهش هزینه ها
  • استراتژی شرکت را هدایت کنید
  • فرآیندهای کسب وکاری را ساده کنید
  • استعدادهای جدید را پرورش دهید
  • الهام بخش نوآوری
  • افزایش بهره وری

برخی از مشاوران فناوری حفره‌های یک تیم فعلی را پر می‌کنند، در حالی که برخی دیگر در مورد بهترین شیوه‌ها مشاوره ارائه می‌دهند. در هر صورت، مشاوره فناوری به کسب وکارها کمک می کند تا برای سرعت سریع تحول دیجیتال آماده شوند و به آن پاسخ دهند.
سایر مهارت های نرم برای مشاوران فناوری عالی عبارتند از:

  • ماندگاری
  • توجه به جزئیات
  • کنجکاوی
  • مهارت های تحلیل و منطق
  • توانایی های حل مسئله
  • مدیریت زمان

و اگر قصد دارید کسب و کار خود را راه اندازی کنید، باید یاد بگیرید که چگونه مشتریان مشاوره به دست آورید.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوط لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع مشاوره فناوری برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است. شما میتوانید با ارائه درخواست مشاوره از طریق ارسال فرم، مشاوره رایگان در خصوص کسب و کار خود دریافت نمایید. پس از ارسال درخواست، کارشناسان شریف استراتژی در اسرع وقت با شما تماس خواهند گرفت.