تیم بک لاگ

تیم بک لاگ یک سیستم کانبان است که برای ضبط و مدیریت داستان های کاربر و توانمندسازی هایی که برای بهبود راه حل در نظر گرفته شده اند استفاده می شود.
این شامل داستان‌هایی می‌شود که از ویژگی‌های موجود در ای آر تی عقب مانده و همچنین داستان‌هایی که از بافت محلی تیم ناشی می‌شوند. تیم بک لاگ شامل تمام کارهای ممکنی است که یک تیم ممکن است برای بهبود راه حل انجام دهد. به عنوان مثال:

  • این شامل تمام کارهای یک تیم چابک برای پیشبرد راه حل است و همه اعضای تیم را با یک هدف مشترک هماهنگ می کند.
  • این فهرستی از خواسته ها است، نه تعهدات. موارد را می توان تخمین زد (ترجیحا) یا خیر، اما این فقط یک لیست سفارشی است و هیچ تعهد زمانی خاصی برای تکمیل وجود ندارد. به عبارت دیگر، عقب ماندگی مستقل از زمان است و به تیم انعطاف‌پذیری کلی در مورد اینکه چه چیزی و چه زمانی اجرا می‌شود، می‌دهد.
  • همه اعضای تیم می‌توانند استوری‌ها را در بک لاگ وارد کنند.
  • مالکی دارد – مالک محصول (PO) – که به تیم کمک می کند تا چالش چند ذی نفع را مدیریت کند که ممکن است دیدگاه های متفاوتی در مورد آنچه ضروری است داشته باشندPO، با نظرات تیم و سایر ذینفعان، مسئول اصلی ایجاد و حفظ عقب ماندگی تیم است.
    با این حال، هر عضو تیم می‌تواند یک مورد را برای بررسی وارد کند. (PO) کارهای عقب مانده را اولویت بندی می کند و نیازهای ذینفعان را متعادل می کند. همانطور که شکل ۱ نشان می دهد، سه ورودی اصلی برای عقب ماندگی تیم وجود دارد.

منابع ورودی برای تیم بک لاگ

شکل ۱. منابع ورودی برای تیم بک لاگ

  • بک لاگ ای آر تی – بک لاگ ای آر تی شامل ویژگی های آینده است که قرار است توسط قطار تحویل داده شود. در طول برنامه ریزی PI، تیم ها ویژگی های نامزد را به داستان ها تقسیم می کنند و به طور آزمایشی آنها را در تکرارهای آینده قرار می دهند. این داستان‌های جدید در گروه عقب مانده تیم حفظ می‌شوند.
  • زمینه محلی تیم – دغدغه های محلی تیم (سایر قابلیت‌های جدید، نقص‌ها، بازسازی‌کننده‌ها، بدهی‌های فنی و تعمیر و نگهداری) نیز در فهرست باقی مانده‌اند.
    از آنجایی که برنامه ریزی (PI) سطح بالایی دارد، احتمالاً تنظیمات در طول (PI) رخ می دهد. تیم‌هایی که از اسکرام استفاده می‌کنند احتمالاً در طول برنامه‌ریزی تکرار تغییراتی را انجام می‌دهند، در حالی که تیم‌هایی که کانبان را اعمال می‌کنند احتمالاً همین کار را در هنگام پر کردن بک لاگ انجام می‌دهند.
  • سایر ذینفعان -تیم‌های چابک در ای آر تی جزایر نیستند و مطالب عقب‌افتاده آنها حاوی داستان‌هایی است که از وابستگی‌ها و تعهدات دیگر تیم‌ها، از جمله اهداف (PI) گروه ای آر تی  پشتیبانی می‌کنند. این داستان‌ها ممکن است شامل جهش‌هایی برای تحقیقات مورد نیاز برای تخمین ویژگی‌ها، قابلیت‌ها و حتی حماسه باشد.

علاوه بر این، تیم‌ها از افزایش‌های قبلی، نسخه نمایشی سیستم و سایر گروه‌هایی که ممکن است بر بک لاگ تأثیر بگذارند، بازخورد دریافت می‌کنند. الزامات غیرعملکردی (NFR) کیفیت های پایداری هستند که ممکن است بر طراحی، عملکرد یا کیفیت راه حل تأثیر بگذارند. از آنجایی که آنها به عنوان محدودیت (یا محدودیت) برای همه آیتم های تیم عمل می کنند، تصویر بزرگ آنها را در پایین بک لاگ در شکل ۱ نشان می دهد. به دلیل اهمیت آنها، تیم ها اغلب تست های پذیرش (NFR)ها را خودکار می کنند و آنها را در تعریف انجام شده (DoD) خود لحاظ می کنند.

ساخت و پالایش بک لاگ

تیم چابک یک رویکرد مستمر و مبتنی بر جریان را برای حفظ آمادگی عقب مانده اتخاذ می کند، بنابراین همیشه حاوی داستان هایی است که بدون خطر یا غافلگیری قابل توجه برای پیاده سازی آماده هستند. مانند یک باغ بی‌توجهی که وقتی برای مدت طولانی بدون مراقبت رها می‌شود، رشد وحشی می‌کند، اگر مراقبت و توجه نشود، بک لاگ تیم غیرقابل مدیریت می‌شود. پالایش بک لاگ تیم شامل فعالیت های زیر است:

  • پالایش داستان ها و ایجاد معیارهای پذیرش
  • PO به طور منظم با همکاری تیم و ذینفعان، عقب ماندگی تیم را اولویت بندی می کند
  • داستان های جدید، از جمله توانمندسازها، کشف و توصیف می شوند و موارد موجود تغییر یا حذف می شوند
  • اقلام با اولویت بالا با تعریف معیارهای پذیرش و اندازه آنها برای جا دادن در جعبه های زمانی کوچک آماده می شوند.
  • داستان هایی که بیش از حد طولانی بوده اند، یا شاید دیگر مرتبط نیستند، حذف می شوند

اگر چه PO پشتوانه تیم را مدیریت می کند، پالایش یک فرآیند مشارکتی است.
این یک گفتگو بین تیم، مشتریان و سایر ذینفعان ایجاد می کند.
این اصلاح موانع بین کسب و کار و تیم توسعه را از بین می برد و ضایعات، واگذاری ها و تاخیرها را از بین می برد. ایجاد معیارهای پذیرش داستان، وضوح الزامات را افزایش می‌دهد، دانش و خلاقیت جمعی تیم را افزایش می‌دهد و خرید و مالکیت مشترک ایجاد می‌کند.
هیچ الگوی جلسه تجویزی برای پالایش عقب مانده وجود ندارد.
برخی از تیم‌ها دوست دارند پس از همگام‌سازی تیم خود، کمی اصلاحات معوقه انجام دهند.
برخی دیگر جلسات اصلاح هفتگی یا کارگاه‌های تعیین الزامات را ترجیح می‌دهند و از تکنیک‌های توسعه رفتار محور (BDD) برای کمک به شفاف‌سازی داستان‌ها استفاده می‌کنند.
از آنجایی که تیم‌های متعدد اغلب در توسعه ویژگی‌ها با یکدیگر همکاری می‌کنند، احتمالاً مسائل، وابستگی‌ها و داستان‌های جدیدی به وجود می‌آیند.
پالایش بک لاگ همچنین به مشکلات طرح فعلی کمک می کند، که ممکن است نیاز به بحث در تیم، (PO) یا همگام سازی مربی داشته باشد.

مدیریت بک لاگ با کانبان

در تیم چابک با استفاده از یک سیستم کانبان، انباشتگی خود را مدیریت می کنند. سیستم بک لاگ کانبان تراز، دید و مدیریت وابستگی را تسهیل می کند. شکل ۲ نمونه ای از سیستم کانبان اولیه یک تیم را نشان می دهد. این کانبان او تمام کارهای فعال و معلق، وضعیت های گردش کار و محدودیت های کار در فرآیند (WIP) را به تصویر می کشد. سیستم (WIP) محدود است. یک آیتم کاری را فقط زمانی می توان به مرحله بعدی کشاند که تعداد موارد کمتر از حد (WIP) باشد. برخی از فعالیت‌ها در کانبان (معمولاً شروع و پایان) ممکن است محدود به (WIP) نباشند. این تیم محدودیت های (WIP) را تعریف و تنظیم می کند و به آن اجازه می دهد تا به سرعت با جریان تغییرات پیچیده توسعه سیستم سازگار شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ایجاد سیستم تیم کانبان، به کاربرد کانبان در مقالات تیم کانبان مراجعه کنید.

متعادل کردن تحویل ارزش و سلامت سیستم با تخصیص ظرفیت

مانند ای آر تی، هر تیم چابک با مشکل ایجاد تعادل در کار داخلی – تعمیر و نگهداری، بازسازها و بدهی های فنی – با داستان های کاربر جدید که ارزش تجاری فوری تری را ارائه می دهند، مواجه است. در حالی که تمرکز صرفاً بر روی عملکرد تجاری ممکن است برای مدتی کارساز باشد، این رویکرد با افزایش بدهی فنی کوتاه مدت خواهد بود و در نهایت سرعت توسعه را کاهش می دهد. اجتناب از این خطر مستلزم سرمایه گذاری مستمر در توسعه باند معماری راه حل است و در عین حال مشتریان را با پیشرفت ها، عملکردهای جدید و رفع اشکال خوشحال می کند. درست کردن این تعادل عمر سیستم را افزایش می دهد و منسوخ شدن فنی را به تعویق می اندازد. اما اولویت بندی انواع مختلف کار می تواند چالش برانگیز باشد زیرا (PO) سعی می کند ارزش چیزهای متفاوت را با هم مقایسه کند: نقص‌ها، اصلاح‌کننده‌ها، طراحی‌های مجدد، ارتقاء فناوری و داستان‌های کاربران جدید. و هیچ حد بالایی برای تقاضا برای هیچ یک از این چیزها وجود ندارد. با همکاری تیم، (PO) تخصیص ظرفیت (شکل ۳) را برای هر نوع کالا اعمال می کند. سپس (PO)، تیم و معمار سیستم در طول برنامه ریزی، موارد با بالاترین اولویت را برای هر بخش تخصیص ظرفیت انتخاب می کنند. از آنجایی که بسیاری از داستان ها از ویژگی ها سرچشمه می گیرند، تعهدات برنامه ریزی (PI) ممکن است برخی از اولویت ها را از پیش تعیین کند. این حال، (PO) می تواند با مقایسه ارزش، اندازه و توالی منطقی، کار را از بافت محلی تیم اولویت بندی کند. همچنین، (PO) می‌تواند درصد تخصیص را برای هر نوع مورد کاری تنظیم کند تا سلامت سیستم و تحویل ارزش بلندمدت را بررسی کند. تیم ها باید دسته های تخصیص ظرفیت را در صورت نیاز تطبیق دهند. با این حال، این دسته بندی ها باید در بین تیم های ای آر تی سازگار باشند.

مدیریت بک لاگ با کانبان

در تیم های چابک با استفاده از یک سیستم کانبان، انباشتگی خود را مدیریت می کنند. سیستم بک لاگ کانبان تراز، دید و مدیریت وابستگی را تسهیل می کند. شکل ۲ نمونه ای از سیستم کانبان اولیه یک تیم را نشان می دهد. این کانبان تمام کارهای فعال و معلق، وضعیت های گردش کار و محدودیت های کار در فرآیند (WIP) را به تصویر می کشد. سیستم WIP محدود است. یک آیتم کاری را فقط زمانی می توان به مرحله بعدی کشاند که تعداد موارد کمتر از حد WIP باشد. برخی از فعالیت‌ها در کانبان (معمولاً شروع و پایان) ممکن است محدود به WIP نباشند. این تیم محدودیت های WIP را تعریف و تنظیم می کند و به آن اجازه می دهد تا به سرعت با جریان تغییرات پیچیده توسعه سیستم سازگار شود.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ایجاد سیستم تیم کانبان، به کاربرد کانبان در مقالات  و  تیم کانبان مراجعه کنید.

صفحه اولیه کانبان One Agile Team

شکل ۲. صفحه اولیه کانبان One Agile Team

 

 

متعادل کردن تحویل ارزش و سلامت سیستم با تخصیص ظرفیت

مانند ای آر تی، هر تیم چابک با مشکل ایجاد تعادل در کار داخلی – تعمیر و نگهداری، بازسازها و بدهی های فنی – با داستان های کاربر جدید که ارزش تجاری فوری تری را ارائه می دهند، مواجه است. در حالی که تمرکز صرفاً بر روی عملکرد تجاری ممکن است برای مدتی کارساز باشد، این رویکرد با افزایش بدهی فنی کوتاه مدت خواهد بود و در نهایت سرعت توسعه را کاهش می دهد. اجتناب از این خطر مستلزم سرمایه گذاری مستمر در توسعه باند معماری راه حل است و در عین حال مشتریان را با پیشرفت ها، عملکردهای جدید و رفع اشکال خوشحال می کند. درست کردن این تعادل عمر سیستم را افزایش می دهد و منسوخ شدن فنی را به تعویق می اندازد.
اما اولویت بندی انواع مختلف کار می تواند چالش برانگیز باشد زیرا (PO) سعی می کند ارزش چیزهای متفاوت را با هم مقایسه کند: نقص‌ها، اصلاح‌کننده‌ها، طراحی‌های مجدد، ارتقاء فناوری و داستان‌های کاربران جدید. و هیچ حد بالایی برای تقاضا برای هیچ یک از این چیزها وجود ندارد. با همکاری تیم، (PO) تخصیص ظرفیت (شکل ۳) را برای هر نوع کالا اعمال می کند.
سپس (PO)، تیم و معمار سیستم در طول برنامه ریزی، موارد با بالاترین اولویت را برای هر بخش تخصیص ظرفیت انتخاب می کنند. از آنجایی که بسیاری از داستان ها از ویژگی ها سرچشمه می گیرند، تعهدات برنامه ریزی (PI) ممکن است برخی از اولویت ها را از پیش تعیین کند. با این حال، (PO) می تواند با مقایسه ارزش، اندازه و توالی منطقی، کار را از بافت محلی تیم اولویت بندی کند. همچنین، (PO) می‌تواند درصد تخصیص را برای هر نوع مورد کاری تنظیم کند تا سلامت سیستم و تحویل ارزش بلندمدت را بررسی کند. تیم ها باید دسته های تخصیص ظرفیت را در صورت نیاز تطبیق دهند. با این حال، این دسته بندی ها باید در بین تیم های ای آر تی سازگار باشند.

نمونه های معمولی از دسته های تخصیص ظرفیت (داستان های کاربر، توانمندسازها و نگهداری در این مورد)

شکل ۳. نمونه های معمولی از دسته های تخصیص ظرفیت (داستان های کاربر، توانمندسازها و نگهداری در این مورد)

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع چشم انداز پورتفولیو برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

کیفیت داخلی

کیفیت داخلی

کیفیت داخلی مجموعه‌ای از روش‌ها است که تضمین میکند که خروجی‌های تیم‌های چایک در حوزه‌های تجاری و فناوری، استانداردهای کیفیت مناسب را در طول فرآیند ایجاد ارزش برای مشتری برآورده می‌کنند.

برای حمایت از چابکی تجاری، شرکت ها باید به طور مستمر به تغییرات بازار پاسخ دهند. کیفیت محصولات کاری که ارزش کسب و کار را افزایش می دهد مستقیماً تعیین می کند که تیم ها با چه سرعتی می توانند راه حل های خود را ارائه دهند. اگرچه محصولات کاری برحسب دامنه متفاوت است، اما احتمالاً شامل نرم افزار، طراحی های سخت افزاری، اسکریپت ها، پیکربندی ها، تصاویر، مواد بازاریابی، قراردادها و سایر عناصر می شود. محصولات ساخته شده بر روی پایه های پایدار که از استانداردها پیروی می کنند آسان تر تغییر میکنند و سازگار می شوند. کیفیت داخلی برای راه‌حل‌های بزرگ حتی حیاتی‌تر است، زیرا اثر تجمعی حتی نقص‌های جزئی و فرضیات اشتباه ممکن است عواقب غیرقابل قبولی ایجاد کند. ایجاد کیفیت در نیازمند آموزش مداوم و تعهد است. اما مزایا سرمایه گذاری را تضمین می کند و شامل موارد زیر است:

  • رضایت مشتری بالاتر
  • سرعت و قابلیت پیش بینی تحویل بهبود یافته است
  • عملکرد بهتر سیستم
  • توانایی بهبود یافته در نوآوری ، مقیاس و برآورده کردن الزامات انطباق

کیفیت داخلی با جریان سریع ارزش در مقاله ارزش را بدون وقفه جریان دهید، توضیح داده شده است. تسریع در کشف مشکل و انجام اقدامات اصلاحی با جابجایی یادگیری به سمت چپ در جدول زمانی رخ می دهد. بهبود همکاری، اتوماسیون گردش کار، تحویل مکرر و بازخورد سریع‌تر مشتری از فرآیند یادگیری سریع‌تر پشتیبانی می‌کند. کیفیت داخلی در پنج حوزه کلیدی اعمال می شود. هر دامنه دارای مجموعه‌ای از شیوه‌های کیفی است که از رویه‌های عمومی قابل اجرا جهانی تا موارد خاص یک یا چند دامنه متفاوت است. شکل ۱ نمای تلفیقی از کیفیت داخلی را ارائه می دهد.

حوزه های کلیدی و شیوه های کیفیت داخلی

شکل ۱. حوزه های کلیدی و شیوه های کیفیت داخلی

دامنه های با کیفیت داخلی

 

کیفیت داخلی

شیوه‌های کیفبت داخلی بر اساس حوزه‌هایی که در آن اعمال می‌شوند متفاوت است. علیرغم همان هدفی که پشت رویکرد کیفیت داخلی برای ایجاد ارزش مشتری وجود دارد، شیوه های واقعی پیچیدگی های محیط و زمینه آنها را منعکس می کند. موارد زیر دامنه های کیفی داخلی هستند:

توابع کسب و کار

عملکردهای تجاری شامل بازاریابی، فروش، منابع انسانی، امور مالی، مدیریت زنجیره تامین و سایر رشته های غیر IT است. همراه با عملیات معمول، هر عملکرد همچنین شامل تلاش های پیچیده ای است که برای موفقیت به خروجی های با کیفیت خاصی نیاز دارد. به عنوان مثال، ایجاد یک کمپین بازاریابی جدید یا ایجاد سیاست های جدید منابع انسانی شامل انتظارات کیفی خاصی است.

نرم افزارهای کاربردی

نرم‌افزار نقش اساسی در چابکی کسب‌وکار، توانایی گسترش کسب‌وکار و رقابت بهتر در عصر دیجیتال دارد. اما استفاده از چنین فرصت هایی مستلزم حفظ کیفیت قابل پیش بینی هنگام ارائه راه حل ها است.

سیستم های فناوری اطلاعات

زیرساخت فناوری اطلاعات اکوسیستم های وسیعی از چشم انداز راه حل های سازمانی امروزی را تقویت می کند. هرچه راه‌حل‌ها پیچیده‌تر باشند، سیستم‌های فناوری اطلاعات باید برای حفظ آنها پیچیده‌تر باشند. برای پشتیبانی از عملکرد قابل اعتماد شرکت، سیستم های فناوری اطلاعات به استانداردهای کیفیت قابل توجهی و در نتیجه شیوه های کیفیت مناسب نیاز دارند.

سخت افزار

هنگامی که سخت افزار در فناوری رایانه استفاده می شود، معمولاً به کابل ها، مانیتورها، مدارهای مجتمع و سایر عناصر ملموس یک سیستم رایانه ای اشاره دارد. اما به طور کلی تر، سخت افزار به دستگاه هایی با خواص فیزیکی بتن اطلاق می شود: جرم، اندازه و ماده. به عنوان مثال می توان به موتورها، چرخ دنده ها، ابزارها، شاسی ها، کیس ها و مکانیزم های ساده یا پیچیده اشاره کرد. با توجه به هزینه تغییر قابل توجهی که دارند، سیستم های سخت افزاری به یک رویکرد منحصر به فرد برای کیفیت نیاز دارند.

سیستم های فیزیکی-سایبری

سیستم‌های فیزیکی-سایبری سیستم‌های پیچیده‌ای هستند که در آنها چندین عنصر فیزیکی توسط الگوریتم‌های نرم‌افزاری کنترل می‌شوند. به عنوان مثال می توان به روبات ها، هواپیماها و اتومبیل ها اشاره کرد. این‌ها برخی از پیچیده‌ترین سیستم‌های جهان هستند و اغلب شامل زیرسیستم‌های پیچیده الکتریکی، مکانیکی، نوری، سیال، حسی و غیره می‌شوند. پیچیدگی آنها و تأثیر بالای شکست بر اهمیت حیاتی کیفیت در چنین سیستم هایی تأکید می کند.

روش‌های اولیه کیفیت چابک را می‌توان برای محصولات کاری در هر حوزه‌ای اعمال کرد

آن‌ها ارزش خود را ثابت کرده‌اند و نقطه شروع مشترکی را برای کارکنان دانش فراهم می‌کنند تا ویژگی‌های کیفی مصنوعات، محصولات کاری، سیستم‌ها و خدماتی را که به نفع خود و مشتریانشان است، درک کرده و بهبود بخشند. مجموعه ای از پنج روش اولیه کیفیت چابک در بخش های زیر توضیح داده شده است.

تمرینات اولیه کیفیت چابک

 

Shift Learning Left

هر تلاش توسعه ای شامل ناشناخته های متعددی است که با پیشرفت توسعه و یادگیری حقایق جدید تیم ها ظاهر می شوند. اگر یادگیری در اواخر فرآیند اتفاق بیفتد، مسائل اساسی به طور قابل توجهی بر راه حل تأثیر می گذارد و دوباره کاری و تأخیر قابل توجهی در پی خواهد داشت. با این حال، اگر یادگیری خیلی زودتر اتفاق بیفتد – یا به چپ منتقل شود – مشکلات زودتر خود را نشان می‌دهند و اقدامات اصلاحی را با حداقل تأثیر ممکن می‌سازند (شکل ۲). جابجایی یادگیری به سمت چپ صرفاً به این معنی نیست که برخی از اقدامات زودتر در جدول زمانی انجام می شوند، بلکه ساختار برخی از فرآیندهای اساسی نیز تغییر کرده است. به عنوان مثال، رویکرد اول آزمون مستلزم دور شدن از آزمایش معمولی است. در عوض، قبل از اجرای توابع راه حل مورد نظر، هر زمان که امکان پذیر باشد، آزمایش ها ایجاد می شوند.

تغییر کیفیت به چپ مشکلات را زودتر آشکار می کند

 

شکل ۲. تغییر کیفیت به چپ مشکلات را زودتر آشکار می کند

 

جفت شدن و بررسی همتایان

کار زوجی عملی را توصیف می کند که در آن دو کارگر دانش بر روی یک دارایی در زمان واقعی با یکدیگر همکاری می کنند. اغلب، یکی به‌عنوان محرک عمل می‌کند و مستقیماً محصول کار را پیش می‌برد، در حالی که دیگری به‌عنوان ناوبری عمل می‌کند و ارزیابی و بازخورد را در زمان واقعی ارائه می‌کند. اعضای تیم اغلب نقش ها را عوض می کنند. از آنجایی که محصول کاری حاوی دانش، دیدگاه‌ها و بهترین شیوه‌های مشترک هر عضو است، جفت‌سازی کیفیت بالاتری را ایجاد و حفظ می‌کند. همانطور که هم تیمی ها از یکدیگر یاد می گیرند، مهارت های کل تیم افزایش می یابد و گسترش می یابد. علاوه بر این، بررسی همتایان کمک می کند تا زمانی که یکی از اعضای تیم محصولات کاری دیگری را بررسی می کند، مسائل مربوط به کیفیت را تشخیص دهد. به عنوان مثال، بسیاری از فرآیندهای حاکمیتی پیرامون نرم افزار، بررسی همتایان را به عنوان یک فعالیت انطباق اجباری می کنند.

مالکیت جمعی و مهارت های T شکل

مالکیت جمعی روشی با کیفیت است که در آن اعضای تیم تک‌تک مهارت‌ها و اختیارات لازم را برای به‌روزرسانی هر دارایی مرتبط دارند. این رویکرد وابستگی بین تیم ها را کاهش می دهد و تضمین می کند که هیچ یک از اعضای تیم یا تیم مانع از جریان سریع تحویل ارزش نخواهد شد. هر فردی می‌تواند قابلیت‌ها را اضافه کند، خطاها را برطرف کند، طرح‌ها را بهبود ببخشد یا اصلاح کند، زیرا محصول کاری متعلق به یک تیم یا فرد نیست. مالکیت جمعی توسط استانداردهای کیفیت پشتیبانی می شود که ثبات را تشویق می کند و همه را قادر می سازد تا کیفیت هر جزء را درک کرده و حفظ کنند. مالکیت جمعی بیشتر با “مهارت های T شکل” فعال می شود. مهارت های T شکل مشخصه افرادی است که تجربه عمیقی در یک زمینه دارند اما در سایر زمینه ها نیز مهارت های گسترده ای دارند. مهارت های T شکل نیز نشان دهنده توانایی کار خوب با دیگران است.

استانداردهای مصنوع و تعریف انجام شده

دارایی‌هایی که توسط سازمان ایجاد و نگهداری می‌شوند باید از استانداردهایی پیروی کنند که به اطمینان از ارزش آنها برای کسب‌وکار کمک می‌کند. این استانداردها ممکن است منعکس کنند که مصنوعات چگونه ساخته می شوند یا چه ویژگی هایی باید نشان دهند. استانداردها اغلب برای سازمان و زمینه راه حل خاص منحصر به فرد هستند، به تدریج ظهور می کنند، به طور مکرر تأیید می شوند و توسط چرخه های بازخورد متعدد تصحیح می شوند. برای حفظ مولد استانداردهای مصنوعات، تیم ها باید انگیزه های وجود خود را درک کنند. شیوه های طراحی مصنوعات و استفاده موثر از اتوماسیون به تسهیل استانداردها کمک می کند. اجرای استانداردهای مصنوع تولیدی شامل اعمال تعریف انجام شده (DoD) است – راهی ضروری برای اطمینان از کامل و صحیح بودن محصول کاری. هر تیم، قطار و شرکت باید یک وزارت دفاع را متناسب با نیازهای خود بسازد.

اتوماسیون گردش کار

گردش کار معمولاً مراحل دستی زیادی دارد. انتقال از یک کارگر به کارگر دیگر، جستجوی دارایی مورد علاقه، و بازرسی دستی یک دارایی بر اساس استاندارد، تنها چند نمونه هستند.واقعیت این است که تمام این مراحل دستی مستعد خطا هستند و باعث تاخیر در فرآیند می شوند. بسیاری از این وظایف می‌توانند خودکار شوند، اگر تیم‌ها برای سرمایه‌گذاری در خط لوله خودکارتری که از فعالیت‌ها پشتیبانی می‌کند، وقت بگذارند. اتوماسیون به دلیل کاهش هزینه های اجرا و رعایت ذاتی استانداردها، سود قابل توجهی را به همراه دارد. البته، این را می توان به صورت تدریجی انجام داد، و اغلب با قرار دادن یک سیستم کانبان و سپس یادداشت مراحلی که می توانند خودکار شوند، شروع می شود. گاهی اوقات اولین گام صرفاً تنظیم اعلان‌های خودکار هنگام تغییر حالت یک مورد است. حتی ساده‌تر، بسیاری از این سیستم‌ها به‌عنوان سیستم‌های کششی واقعی طراحی می‌شوند که در آن کارگر به سادگی سیستم را بررسی می‌کند تا ببیند چه کاری بر اساس وضعیت آن در دسترس است. در این حالت، انتقال خودکار است و فقط برای اطلاع از وضعیت محصول کار، نیازی به هرینه سربار ارتباطات جداگانه ندارد.

 

استانداردهای کیفیت کسب و کار

بخش‌های بالا مجموعه‌ای از پنج روش اساسی کیفیت چابک را توصیف می‌کنند که می‌توانند در هر حوزه تجاری اعمال شوند. تقریباً هر جنبه ای از عملیات تجاری – حسابداری و مالی، حقوقی، فروش، توسعه، منابع انسانی، بازاریابی، عملیات، تولید و موارد دیگر- تابع استانداردهای کیفی تحمیلی داخلی یا خارجی است که اغلب با الزامات انطباق مرتبط است. هر کارکرد کسب و کار خروجی های خاصی تولید می کند که باید استانداردهای کیفیت مرتبط با آن زمینه را برآورده کند.

صرف نظر از عملکرد کسب و کار شما، مراحل دستیابی به کیفیت با چابکی شامل موارد زیر است:

  • در تیم های چابک سازماندهی کنید، آموزش ببینید و تکرار کنید.
  • استانداردها و خط مشی های انطباق را برای عملکرد خود تعریف کنید.
  • در مورد تعریف انجام شده (DoD) برای مصنوعات و فعالیت های گردش کار خود به توافق برسید.
  • شیوه های اساسی کیفیت چابک را اجرا کنید.
  • اندازه گیری کنید و یاد بگیرید.
  • روش های کیفیت چابک را بیشتر به عملکرد خاص خود اختصاص دهید.
  • پیشرفت مستمر داشته باشید.

 

شیوه های کیفیت چابک در توسعه نرم افزار

نرم افزار ممکن است غنی ترین و بهترین حوزه تعریف شده برای اعمال کیفیت داخلی باشد. این امر بر اساس ضرورت انجام شد، زیرا نرم افزار بسیار پیچیده و نامشهود است. شما نمی توانید آن را لمس کنید یا آن را ببینید، بنابراین رویکردهای سنتی برای بازرسی، اندازه گیری و آزمایش کافی نیستند. اگر کیفیت به طور بومی ساخته نشده باشد، بعید است که اصلا وجود داشته باشد.برای مقابله با این چالش جدید، بسیاری از شیوه‌های کیفیت جدید مانند موارد بالا از برنامه‌نویسی افراطی (XP) الهام گرفته شده‌اند، که میل سریع با کیفیت را دارد.آنها ارزش خود را ثابت کرده اند و اکنون شروع به تأثیرگذاری روی شیوه های کیفیت در سایر حوزه ها کرده اند.روش‌های زیر به خوبی برای توسعه نرم‌افزار اعمال می‌شوند، و ما آنها را در این زمینه توضیح خواهیم داد، اما می‌توان آن‌ها را در حوزه‌های دیگر نیز اعمال کرد.

یکپارچه سازی مداوم

ایجاد ارزش در مقیاس بزرگ به کارگران دانش نیاز دارد تا سیستم را به صورت تدریجی بسازند و در نتیجه تغییرات کوچک مکرر ایجاد شود. هر یک باید به طور مداوم برای درگیری ها و خطاها بررسی شود و با بقیه سیستم یکپارچه شود تا از سازگاری و پیشرفت رو به جلو اطمینان حاصل شود. یکپارچه سازی مداوم (CI) بازخورد سریعی را در اختیار توسعه دهندگان قرار می دهد (شکل ۳). هر تغییر به سرعت ساخته می شود، یکپارچه می شود و سپس در سطوح مختلف آزمایش می شود. CI فرآیند آزمایش و انتقال تغییرات را از طریق محیط‌های مختلف خودکار می‌کند و در صورت شکست آزمایش‌ها به توسعه‌دهندگان اطلاع می‌دهد. ادغام مداوم در درون و بین تیم‌ها حیاتی است و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به سرعت مشکلات را در تمام بخش‌های پایگاه کد شناسایی و حل کنند.

یکپارچه سازی پیوسته (CI) کیفیت در کل سیستم را تقویت می کند

 

تمرینات اول تستشکل ۳. یکپارچه سازی پیوسته (CI) کیفیت در کل سیستم را تقویت می کند

 

تمرینات اول تست

تیم های چابک در یک سیستم سریع و مبتنی بر جریان برای توسعه و انتشار سریع قابلیت های تجاری با کیفیت بالا عمل می کنند. به جای انجام بیشتر تست‌ها در پایان، تیم‌های Agile تست‌های زیادی را زودتر و اغلب به عنوان بخشی از فرآیند یکپارچه‌سازی خود تعریف و اجرا می‌کنند. تست‌ها برای واحدهای کوچک کد با استفاده از توسعه تست محور (TDD)، برای معیارهای پذیرش داستان، ویژگی و قابلیت با استفاده از توسعه رفتار محور (BDD) و برای فرضیه ویژگی یا مزیت قابلیت با استفاده از UX ناب (شکل ۴) تعریف شده‌اند. کیفیت ساخت تضمین می کند که تغییرات مکرر توسعه Agile خطاهای جدیدی ایجاد نمی کند و در عین حال اجرای سریع و قابل اعتماد را امکان پذیر می کند.

شیوه های آزمایشی اول سرعت را تسریع می کند

 

شکل ۴. شیوه های آزمایشی اول سرعت را تسریع می کند

Refactoring

تغییر مداوم فناوری و اهداف تجاری در حال تحول، حفظ و افزایش مداوم ارزش کسب و کار را دشوار می کند. با این حال، دو راه برای آینده وجود دارد:

  • به افزودن قابلیت‌های جدید به یک پایگاه کد موجود ادامه دهید تا در نهایت به سمت حالت «دور انداختن» غیرقابل نگهداری حرکت کند.
  • به طور مداوم سیستم را بازسازی کنید تا پایه ای برای ارائه کارآمد ارزش تجاری فعلی و همچنین ارزش تجاری آینده ایجاد کنید.

با بازسازی مداوم، عمر مفید سرمایه گذاری یک شرکت دارایی های نرم افزاری را می توان به طور قابل ملاحظه ای افزایش داد و به کاربران این امکان را می دهد که از جریان ارزش برای سال های آینده بهره مند شوند. اما بازسازی مجدد زمان می برد و بازگشت سرمایه فوری نیست، بنابراین صرف زمان و تلاش باید بخشی از ملاحظات برنامه ریزی ظرفیت باشد. برای اطلاعات بیشتر، مقاله راهنمای توسعه یافته در مورد Refactoring را ببینید.

تحویل مستمر

تحویل مستمر این امکان را فراهم می کند که هر زمان که مشتریان به آن نیاز داشته باشند، ارزش را برای آنها آزاد کند. این کار توسط خط لوله تحویل مداوم (CDP) انجام می شود ، که شامل چهار جنبه است: اکتشاف مداوم ، ادغام مداوم ، استقرار مداوم و آزادی تقاضا. CDP سازمان ها را قادر می سازد تا خط لوله فعلی خود را در یک ساختار جدید ترسیم کنند و از بهبود بی وقفه برای ارائه ارزش به مشتریان استفاده کنند. حلقه های بازخورد به صورت داخلی در داخل و بین مراحل و به صورت خارجی بین مشتریان و بهبود سوخت سازمانی انجام می شود.
حلقه های بازخورد داخلی اغلب بر بهبود فرآیند متمرکز هستند. حلقه های خارجی اغلب بر روی بهبود راه حل متمرکز هستند. این بهبودها به طور جمعی هم افزایی ایجاد می کنند و اطمینان می دهند که شرکت “چیز درست، راه درست” را ایجاد می کند و مکرراً ارزش را به بازار ارائه می دهد. علاوه بر این، DevOps دارای حوزه‌های عملی حیاتی برای ایجاد مکانیسم‌های تحویل ارزش سریع و قابل اعتماد است.

تحویل مستمر به تیم‌ها کمک می‌کند تا در صورت تقاضا آزاد شوند. با این حال، انتشار با کیفیت نیاز به یک تعریف خاص و مقیاس پذیر از انجام شده دارد که به اطمینان از اینکه کیفیت مورد نیاز ساخته شده است کمک می کند. شکل ۵ یک مثال را نشان می دهد:

نمونه ای از تعریف مقیاس پذیر از done

شکل ۵. نمونه ای از تعریف مقیاس پذیر از done

 

برای حمایت از شیوه‌های امنیتی، تیم‌ها برای هر نسخه یک لایحه مواد نرم‌افزاری (SBOM) ایجاد می‌کنند که اجزای تجاری و منبع باز و وابستگی‌ها را توصیف می‌کند تا از عدم وجود آسیب‌پذیری اطمینان حاصل کنند.

 

معماری چابک

معماری چابک مجموعه ای از ارزش ها، شیوه ها و همکاری هایی است که از طراحی و معماری فعال و تکاملی یک سیستم پشتیبانی می کند. این ذهنیت DevOps را در بر می گیرد و به معماری سیستم اجازه می دهد تا به طور مداوم تکامل یابد و همزمان از نیازهای کاربران فعلی پشتیبانی کند. معماری چابک از شیوه های توسعه چابک از طریق همکاری، طراحی اضطراری، معماری هدفمند و سادگی طراحی پشتیبانی می کند. همچنین امکان طراحی برای آزمایش پذیری، استقرار و تغییرپذیری را فراهم می کند. نمونه سازی سریع، طراحی مبتنی بر مجموعه، مدل سازی دامنه، و نوآوری غیرمتمرکز، به نوبه خود از معماری چابک پشتیبانی می کنند. مفهوم اساسی Architectural Runway به تیم‌ها و قطارهای Agile اجازه می‌دهد تا قابلیت‌های موثری را برای قابلیت‌ها و ویژگی‌های تجاری آینده فراهم کنند، در حالی که به تدریج مفروضات معماری اساسی را تأیید می‌کنند.

شیوه های کیفیت سیستم های فناوری اطلاعات

هر شرکت مدرن برای موفقیت تجاری خود به سیستم های فناوری اطلاعات که به درستی کار می کنند وابسته است. با افزایش روزافزون گردش‌های کاری کسب‌وکار که توسط فناوری اطلاعات تأمین می‌شود، اطمینان از قابلیت اطمینان، مقیاس‌پذیری، ایمنی و امنیت سیستم‌های فناوری اطلاعات اهمیت فزاینده‌ای پیدا می‌کند. این نیاز به یک رویکرد قوی برای ایجاد کیفیت در این سیستم ها دارد. نمونه‌ای از شیوه‌های کیفیت ویژه فناوری اطلاعات در زیر توضیح داده شده است.

شیوه های کیفیت مهندسی سخت افزار چابک

 

زیرساخت به عنوان کد

یکی از چالش‌های حیاتی در تضمین کیفیت اکوسیستم‌های فناوری اطلاعات، از تعریف و حفظ پیکربندی‌ها به طور مداوم ناشی می‌شود. پیکربندی‌ها که اغلب نشان‌دهنده صدها یا حتی هزاران پارامتر محیطی هستند، از هماهنگی خارج می‌شوند و باعث ایجاد مشکلاتی در بخش‌های مختلف چشم‌انداز راه‌حل سازمانی می‌شوند. «زیرساخت به‌عنوان کد» رویکردی برای کنترل آن پیکربندی‌ها به‌صورت برنامه‌ریزی شده و در نتیجه بهره‌مندی کامل از اتوماسیون در تعریف، تهیه، و حفظ پیکربندی‌ها به‌طور پیوسته و یکپارچه است. Containerization یک توانمندساز عالی برای زیرساخت به عنوان کد است، زیرا اجازه می دهد تا رابط های برنامه نویسی را برای جنبه های مختلف محیط اجرا اعمال کند.بعلاوه، استفاده از «زیرساخت تغییرناپذیر» – رویکردی که در آن اجزای فناوری اطلاعات هر زمان که نیاز باشد، بازسازی می‌شوند، به جای اینکه در تولید اصلاح شوند – سازمان را مجبور می‌کند تا با تعریف مجدد رسمی آنها و استقرار مجدد مؤلفه‌ای که تغییر کرده است، صراحتاً تمام تغییرات محیط را کنترل کند.

 

NFR ها و SLA ها

زیرساخت فناوری اطلاعات باید کیفیت های خاصی را برای محیط اجرا فراهم کند تا از سیستم های ضروری برای عملیات تجاری پشتیبانی کند. این ویژگی‌های کیفیت شامل مواردی مانند امنیت، قابلیت اطمینان، عملکرد، قابلیت نگهداری و مقیاس‌پذیری (نیازمندی‌های غیرعملکردی یا NFR) است. علاوه بر این، قراردادهای مربوط به سطح خدمات (SLAs)، مانند میانگین زمان قبل از شکست (MTBF) و میانگین زمان تعمیر (MTTR)، باید تضمین شوند. در NFR و SLA ها به صورت تدریجی با آزمایش اولیه و مداوم و اقدامات اصلاحی به موقع به دست می آیند. حصول اطمینان از اینکه سیستم ها با NFRS و SLA خود مطابقت دارند، نیازمند ابزار دقیق و ساخت و استفاده فعالانه از باند فرودگاه معماری است.

 

تله متری و مانیتورینگ

پاسخگویی به بارهای پیش‌بینی نشده، حملات امنیتی، سخت‌افزار، نرم‌افزار و خرابی‌های شبکه، به طیف وسیعی از گزینه‌ها نیاز دارد، از کاهش یا حذف سرویس‌ها تا افزودن ظرفیت سرویس. قابلیت های تله متری و ثبت گزارش به سازمان ها این امکان را می دهد که معماری و سیستم های عامل خود را برای برآوردن بارها و الگوهای استفاده مورد نظر درک و تنظیم دقیق کنند. نظارت مؤثر مستلزم آن است که تله متری تمام پشته برای همه ویژگی های مستقر شده از طریق CDP فعال باشد. نظارت تضمین می کند که مسائل مربوط به عملکرد سیستم را می توان به سرعت در تولید پیش بینی کرد یا به آن پرداخت.

استانداردهای امنیت سایبری

محیط‌های فناوری اطلاعات باید استانداردهای کیفی سختگیرانه‌تری داشته باشند تا در برابر دسترسی، استفاده، افشا یا تخریب غیرمجاز محافظت کنند. طیف فعالیت ها برای دستیابی به امنیت سایبری جامع شامل موارد زیر است:

  • فعال سازی فناوری (رمزگذاری داده ها، مدیریت هویت ساده و غیره)
  • آزمایش و اعتبارسنجی مکرر (حسابرسی، تست نفوذ و غیره)
  • آموزش و عادات مناسب برای نیروی کار آزمایش تمام دارایی های جدید برای آسیب پذیری های مختلف
  • به طور مکرر هشدارهای آسیب پذیری جدید را در برابر SBOM راه حل موجود برای مؤلفه های آسیب دیده بررسی کنید و وصله ها یا رفع فوری ارائه دهید

 

حاکمیت خودکار

پیشرفت‌های اخیر در DevOps و روش‌ها، شیوه‌ها و ابزارهای مرتبط، فرصت‌های جدیدی را برای تیم‌های فناوری اطلاعات برای خودکارسازی حاکمیت فراهم می‌کند.
حاکمیت خودکار جایگزین فعالیت های خسته کننده، دستی و مستعد خطا می شود و به طور خاص به نیازهای امنیتی، انطباق و حسابرسی می پردازد. برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع به مرجع [۲] مراجعه کنید:
سرمایه گذاری نامحدود، رمانی در مورد DevOps، انطباق حسابرسی، و رونق در عصر دیجیتال.
اتوماسیون مدیریت پیکربندی، ممیزی، تست امنیتی (هم در حین ساخت و هم در استقرار) و زیرساخت تغییرناپذیر به کاهش خطای انسانی کمک می کند که می تواند منجر به آسیب پذیری سیستم شود.

شیوه های کیفیت مهندسی سخت افزار چابک

تضمین کیفیت در سیستم‌ها و قطعات سخت‌افزاری پیچیده است، زیرا هزینه تغییر با گذشت زمان افزایش می‌یابد و تأثیر مسائل کیفیت بر سخت‌افزار زیاد است. این می تواند شامل خرابی میدان فاجعه بار، فراخوانی حجم محصولات تولیدی و تعویض یا تعمیر گران میدان باشد. این خطر سازمان ها را تحت فشار قرار می دهد تا ضمن توسعه سیستم ها و زیرسیستم های سخت افزاری مهندسی شده، شیوه های کیفیت داخلی را به طور موثر اعمال کنند. چندین تکنیک وجود دارد که سازمان ها برای اطمینان از کیفیت داخلی در سیستم های سخت افزاری استفاده می کنند که در زیر توضیح داده شده است.

 

مدل سازی و شبیه سازی

در چابک، هدف ساخت و یادگیری در سریع ترین زمان ممکن است. همانطور که در شکل ۶ نشان داده شده است، مدل سازی و شبیه سازی در محیط مجازی – و مدل سازی سریع در محیط نمونه اولیه – به تغییر یادگیری به سمت چپ کمک می کند. تجزیه و تحلیل و شبیه‌سازی در مدل‌های دیجیتالی مورد استفاده در طراحی الکتریکی و مکانیکی به کمک رایانه (CAD) و MBSE (به زیر مراجعه کنید) می‌تواند تغییرات را سریع و اقتصادی آزمایش کند. دوقلوهای دیجیتال چندین مدل مجازی را با داده‌های جمع‌آوری‌شده از تله متری در سیستم‌های عملیاتی ترکیب می‌کنند تا مدل‌ها را بهبود بخشند و بهتر پیش‌بینی کنند که سیستم‌ها چگونه در آینده رفتار خواهند کرد. حلقه‌های بازخورد در شکل ۶ نشان می‌دهد که چگونه داده‌های محیط‌های دیگر، محیط دیجیتال را اعتبارسنجی و بهبود می‌بخشند.برخی از محصولات هوافضا و خودرو حتی از شبیه سازی مدل برای صدور گواهینامه استفاده می کنند که به طور قابل توجهی زمان و هزینه تغییرات را کاهش می دهد.

تغییر یادگیری به سمت چپ برای مهندسی سخت افزار

شکل ۶. تغییر یادگیری به سمت چپ برای مهندسی سخت افزار

 

نمونه سازی سریع

محیط مجازی نمی تواند همه مسائل را آشکار کند. نمونه‌های اولیه فیزیکی جایگزینی ارزان‌تر برای سخت‌افزار واقعی و «فلز خم‌شده» هستند.آنها بازخورد با وفاداری بالاتر را ارائه می دهند که فقط در یک محیط فیزیکی در دسترس است. نمونه اقدامات نمونه اولیه عبارتند از:

  • چوب و سایر ماکت‌های با کیفیت پایین
  • قطعات الکتریکی بریدبرد
  • قطعات مکانیکی و الکتریکی با چاپ سه بعدی (PCB، دسته سیم‌ها)

به طور فزاینده‌ای، از تولید افزودنی برای کاهش هزینه‌های آزمایش سریع و نمونه‌سازی اولیه استفاده می‌شود. «تولید افزودنی از نرم‌افزار طراحی به کمک رایانه (CAD) یا اسکنرهای شی سه‌بعدی استفاده می‌کند تا سخت‌افزار را برای رسوب مواد، لایه به لایه، در اشکال هندسی دقیق هدایت کند. همانطور که از نام آن پیداست، ساخت افزودنی موادی را برای ایجاد یک شی اضافه می کند. در مقابل، هنگامی که شما یک شی را با روش های سنتی ایجاد می کنید، اغلب لازم است که مواد را از طریق فرز، ماشین کاری، کنده کاری، شکل دادن یا وسایل دیگر حذف کنید.»
بسیاری از سازمان ها با تجهیزات و دانش برای «چاپ» قطعات مکانیکی و الکتریکی می توانند آنها را در یک روز تولید و ارسال کنند. و قطعات ساخته شده با تولید مواد افزودنی در حال حاضر راه خود را به تولید باز می کنند.

شیوه های کیفیت سیستم های فیزیکی-سایبری

سیستم‌های فیزیکی-سایبری به یک سازمان نیاز دارند که به طور مؤثر با اجزای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری که بر رفتار آن حاکم است، برخورد کند. علاوه بر این، از آنجا که چنین سیستم‌هایی مستقیماً در دنیای واقعی کار می‌کنند، تأثیر مسائل کیفیت می‌تواند قابل توجه باشد و اغلب مشمول انطباق با مقررات است.

مهندسی سیستم های مبتنی بر مدل

مهندسی سیستم های مبتنی بر مدل (MBSE) تمرین توسعه مجموعه ای از مدل های دیجیتال مرتبط است که به تعریف، طراحی و مستندسازی یک سیستم تحت توسعه کمک می کند. پس این مدل‌ها روشی کارآمد برای کاوش، به‌روزرسانی، و ارتباط جنبه‌های سیستم با ذینفعان فراهم می‌کنند و در عین حال وابستگی به اسناد سنتی را به طور قابل‌توجهی کاهش می‌دهند یا حذف می‌کنند. با آزمایش و اعتبارسنجی ویژگی‌های سیستم زودهنگام با مدل، آنها یادگیری به موقع ویژگی‌ها و رفتارها را تسهیل می‌کنند و امکان بازخورد سریع در مورد نیازها و تصمیمات طراحی را فراهم می‌کنند.

ادغام مکرر End-to-End

در حوزه نرم افزار، ادغام پیوسته ضربان قلب تحویل مداوم است: این تابع اجباری است که تغییرات را تأیید می کند و مفروضات را در کل سیستم تأیید می کند. تیم‌های چابک روی اتوماسیون و زیرساخت‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که هر تغییر توسعه‌دهنده را ایجاد، ادغام و آزمایش می‌کند و بازخورد فوری در مورد خطاها ارائه می‌کند.
ادغام مداوم سیستم های فیزیکی-سایبری بزرگ بسیار چالش برانگیزتر است زیرا:

  • موارد با زمان طولانی ممکن است در دسترس نباشند
  • یکپارچه سازی مرزهای سازمانی را در بر می گیرد
  • اتوماسیون به ندرت سرتاسر است
  • قوانین فیزیک محدودیت های خاصی را دیکته می کنند

در عوض، ادغام سرتاسری مکرر به معاوضه اقتصادی هزینه مبادله یکپارچه سازی در مقابل دانش و بازخورد تاخیری می پردازد (شکل ۷). هدف ادغام جزئی مکرر با حداقل یک ادغام راه حل کامل برای هر PI است.

ادغام مکرر انتها به انتها

شکل ۷. ادغام مکرر انتها به انتها

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع چشم انداز پورتفولیو برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

 

استراتژی بازاریابی مستقیم

استراتژی بازاریابی مستقیم چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی مستقیم بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی مستقیم را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی مستقیم خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی مستقیم بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی مستقیم

خود را در حال مرتب کردن نامه های روزانه خود تصور کنید. شما چند اسکناس، شاید یک مجله، نامه ای از پسرتان در کمپ دارید (مگر اینکه به ایمیل دسترسی داشته باشد)، و نامه های ناخواسته مختلف. در میان نامه‌های ناخواسته شما، یک قطعه خاص توجه شما را به خود جلب می‌کند، یکی تبلیغات یک ابزار تکنو که مدتی به آن توجه داشته‌اید. و یک فروش در آن وجود دارد – تنها کاری که باید انجام دهید این است که کد زیر را در وب سایت وارد کنید…

 

استراتژی بازاریابی مستقیم چیست؟

استراتژی بازاریابی مستقیم زمانی اتفاق می‌افتد که کسب‌وکارها از طریق کانال‌های متعددی از جمله نامه، ایمیل، تلفن و حضوری، مشتریان را مورد خطاب قرار می‌دهند. پیام‌های بازاریابی مستقیم شامل یک «تماس برای اقدام» (CTA) خاص است، مانند «با این شماره تلفن رایگان تماس بگیرید» یا «برای اشتراک روی این پیوند کلیک کنید». نتایج چنین کمپین‌هایی فوراً قابل اندازه‌گیری هستند، زیرا یک کسب‌وکار می‌تواند تعداد مشتریانی را که از طریق تماس برای اقدام پیام پاسخ داده‌اند را پیگیری کند. (به بازاریابی پاسخ نیز مراجعه کنید)

در مقابل، تبلیغات عمومی – به عنوان مثال، بیلبوردی که یک مفهوم برند یا آگاهی از محصول را تبلیغ می کند – در حالی که توسط مشتری دیده می شود، پاسخ خاصی را نمی طلبد و بنابراین نمی توان به راحتی اندازه گیری کرد. یک بازاریاب دقیقاً نمی داند که چنین بیلبوردی چقدر مؤثر است یا اینکه چند نفر به خاطر بیلبورد به آن فکر می کنند و محصول را می خرند. با این حال، به دلیل دعوت به اقدام خاص، او دقیقاً می داند که چند نفر به یک ایمیل مستقیم پاسخ دادند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی مخرب چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی مستقیم استفاده می کنند؟

خرده‌فروشان، شرکت‌های کارت اعتباری، شرکت‌های رسانه‌ای، شرکت‌های فناوری، سازمان‌های غیرانتفاعی – تقریباً هر کسب‌وکاری از مقداری بازاریابی مستقیم استفاده می‌کند. انجمن بازاریابی مستقیم (DMA) در سال ۲۰۱۰ گزارش داد که بیش از نیمی از تمام هزینه های تبلیغات صرف تبلیغات مستقیم می شود. استراتژی بازاریابی مستقیم در قرن ۱۹ با کاتالوگ های سفارش پستی مونتگومری آغاز شد ( به بازاریابی کاتالوگ مراجعه کنید). کمپین های پست مستقیم پس از ایجاد نرخ نامه های انبوه در سال ۱۹۲۸ بسیار گسترش یافتند. اخیراً، توسعه پست الکترونیکی دامنه و حوزه بازاریابی مستقیم را افزایش داده است.

DMA که اولین بار در سال ۱۹۱۷ تأسیس شد، یک سازمان تجاری است که تحقیقات، آموزش و پشتیبانی را برای توسعه بازاریابی مستقیم ارائه می دهد. اعضای آن شامل بیش از نیمی از ۱۰۰ شرکت فورچون و همچنین سازمان های غیرانتفاعی است. DMA تخمین می زند که هر دلاری که برای بازاریابی مستقیم خرج می شود، بازده سرمایه گذاری ۱۱.۷۳ دلار را به همراه دارد که در مقایسه با تخمینی ۵.۲۳ دلار برای تبلیغات غیرمستقیم مانند تبلیغات روزنامه یا مجله.

بیشتر بخوانید:استراتژی ایمیل مارکتینگ چیست؟

 

مولفه های استراتژی بازاریابی مستقیم

  • تعامل مشتریان
  • فراخوان ویژه برای اقدام
  • ابزار ردیابی پاسخ

انواع استراتژی بازاریابی مستقیم

 

استراتژی بازاریابی مستقیم برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

پاسخگوترین مشتریان به پست های مستقیم (یا ایمیل ها) کسانی هستند که لیست های پستی را انتخاب کرده اند (به عنوان مثال، خریدار آنلاینی که محصولی را خریداری می کند کادری با علامت “اطلاعات در مورد تبلیغات آینده برای من ارسال کنید” را علامت می زند). چنین مشتریانی قبلاً به محصولات شرکت ابراز علاقه کرده اند و به محصولات و فروش جدید توجه می کنند. با این حال، مشتریانی که فقط انتخاب می‌شوند، پیام‌های مستقیم دریافت می‌کنند. پست‌های غیرهدف‌مند روزانه به بسیاری از صندوق‌های پستی و حساب‌های ایمیل می‌رسند. با این حال، علیرغم ناامیدی از “نامه های ناخواسته” و “هرزنامه”، درصد بالایی از چنین نامه هایی انجام می شود. در واقع، زمانی که تبلیغات به طور خاص جامعه یا گروه خاصی را هدف قرار می دهد، درصدها می تواند افزایش یابد. در میان آفریقایی-آمریکایی‌هایی که پست مستقیم دریافت می‌کنند، حدود سه‌چهارم به جای دور انداختن آن‌ها، وقت خود را صرف خواندن آنچه دریافت می‌کنند ، می‌کنند. در حالی که آسیایی-آمریکایی ها حدود ۹۰ درصد از نامه های مستقیم خود را باز می کنند و می خوانند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی اجازه ای چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی مستقیم چگونه است؟

بازاریابی مستقیم موثر با داده ها آغاز می شود. بازاریابان دسته‌هایی از مشتریان یا مشتریان احتمالی را که فکر می‌کنند به محصول یا خدماتشان علاقه‌مند هستند، بررسی می‌کنند و فهرست‌هایی را برای برقراری تماس تهیه یا آماده می‌کنند. فهرست‌ها را می‌توان از طریق منابع عمومی یا تجاری به‌دست آورد، و ممکن است نمایانگر همه افراد در یک محله خاص، همه افرادی که در یک مسابقه رقابتی شرکت کرده‌اند، همه افرادی که در یک خبرنامه شرکت کرده‌اند، فهرست مشتریان از یک کسب‌وکار دیگر و غیره باشد. فهرست ها نباید بی رویه استفاده شوند. در عوض، داده‌ها باید برای ایجاد پیام‌ها و پیشنهادهایی که احتمالاً به این مشتریان یا مشتریان بالقوه مرتبط هستند، تجزیه و تحلیل شوند.
یک کمپین بازاریابی مستقیم ممکن است از کانال های ارتباطی متعددی از جمله پست الکترونیکی، ایمیل، تلفن و حضوری استفاده کند (به بازاریابی پست مستقیم مراجعه کنید). کانال های مختلف بر اساس گروه هدف انتخاب خواهند شد. به عنوان مثال، یک رستوران جدید ممکن است ترجیح دهد بروشورها یا تراکت ها را در خانه به خانه توزیع کند، که باعث صرفه جویی در هزینه های پست می شود، محله نزدیک رستوران را هدف قرار می دهد و فرصتی برای تعامل فرد به فرد فراهم می کند. تعامل چهره به چهره ممکن است برای بازاریابی در فروشگاه نیز مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، هوم دیپوت این هوم سرویس (Home Depot In-Home Services) از بازاریاب های مستقیم در فروشگاه های خود برای تولید سرنخ برای برنامه های مختلف بهبود خانه، مانند بازسازی کابینت، استفاده می کند.

اغلب کانال های ارتباطی مختلف را می توان با هم ترکیب کرد. به عنوان مثال، یک تبلیغات پستی مستقیم ممکن است شامل یک کد QR (پاسخ سریع) باشد که به گیرندگان این امکان را می‌دهد که فوراً پیام را به صورت آنلاین دنبال کرده و درگیر شوند. هر کمپین بازاریابی مستقیم باید یک فراخوان ویژه برای اقدام داشته باشد. اغلب این برای خرید فوری است (“برای سفارش همین الان تلفن را بردارید و تماس بگیرید”)، اما لازم نیست اینطور باشد – می تواند یک مرحله مقدماتی باشد که منجر به فروش می شود. یک تلاش بازاریابی مستقیم ممکن است سرنخ های قوی تری را برای یک نیروی فروش خاص به دست آورد، شاید مشتریان را برای برنامه ریزی قرار ملاقات برای مشاوره فراخواند. سایر فراخوان‌ها ممکن است شامل یک «فروش» باشد که مالی نیست، مانند زمانی که یک سازمان غیرانتفاعی از بازاریابی مستقیم برای استخدام داوطلبان استفاده می‌کند.

تمام ارتباطات بازاریابی مستقیم باید شامل روشی برای ردیابی پاسخ ها باشد. یک فراخوان برای اقدام ممکن است مشتریان را وادار کند تا با یک شماره خاص منحصراً برای آن کمپین تماس بگیرند، یا روی پیوندی به وب‌سایتی با صفحه فرود که منحصراً پاسخ‌های یک کمپین مشخص را مدیریت می‌کند، کلیک کنند. بازاریاب‌های مستقیم از داده‌های نرخ پاسخ استفاده می‌کنند تا میزان اثربخشی ارتباطاتشان را بسنجند و اینکه آیا برای نسخه بعدی نیاز به تغییر دارد یا خیر. چنین داده‌هایی نه تنها برای تنظیم کمپین فوری استفاده می‌شوند، بلکه با داده‌های سایر کمپین‌ها نیز هماهنگ می‌شوند تا به تیم بازاریابی مستقیم تصویر کلی بهتری از بازارهای هدف خود ارائه دهند. سپس می توان از داده ها برای بهینه سازی موثرتر ارتباطات برای بخش های خاص بازار استفاده کرد.

عمل بر اساس بازخورد یک کمپین برای بازاریابی مستقیم موثر ضروری است. بازاریابی مستقیم ضعیف فقط منابع را با نرخ بازده پایین هدر می دهد و مشتریان بالقوه را آزار می دهد. در واقع، فراوانی بیش از حد بازاریابی عمومی منجر به قوانینی شده است که همه بازاریابی مستقیم را دشوارتر می کند. برای مثال، قوانین ارتباطات بازاریابی مستقیم را ملزم می‌کنند که شامل گزینه انصراف باشد و روش‌ها یا زمان‌های تماس خاص را کاملاً ممنوع می‌کند. علاوه بر چنین اقدامات قانونی، صنعت خصوصی نیز با ارائه فیلترهای ایمیلی که مانع از این بازاریابی می شود، به آزار مشتریان با هرزنامه ها پاسخ داده است. بنابراین، بازاریابان مستقیم عاقل باید مراقب باشند تا مشتریان بالقوه را ناامید نکنند و برای هدف قرار دادن آنها با پیام‌ها و تبلیغات مفید و مرتبط که نه به عنوان “هرزنامه”، بلکه به عنوان اطلاعات کسب و کاری خوب دریافت می‌شوند، تلاش کنند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی پساکلیک چیست؟

 

کانال های استراتژی بازاریابی مستقیم

  • پست فیزیکی
  • پست الکترونیک
  • بازاریابی تلفنی (تماس)
  • سرویس پیام کوتاه (پیامک)
  • پخش فکس
  • کوپن
  • تلویزیون پاسخ مستقیم (تجاری یا تبلیغاتی)
  • درج رسانه
  • فروش حضوری
  • بروشورهای درب به درب

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی مستقیم باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی مستقیم باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی مستقیم آورده شده است.

برنامه ریز رسانه / تحلیلگر

شناسایی کانال های ارتباطی مورد استفاده در کمپین بازاریابی مستقیم را انجام می دهند، لیست ها، فضای چاپ و زمان تلویزیون/رادیو را تهیه می کنند، عناصر بازاریابی را برای استفاده در کمپین پست مستقیم ایجاد می کنند، نتایج یک کمپین بازاریابی مستقیم را تجزیه و تحلیل می نمایند و توصیه هایی در مورد آن ارائه می دهند

فهرست کارگزار / کامپایلر

داده ها را از منابع تجاری و عمومی برای ایجاد لیست های پستی/بازاریابی برای کمپین های بازاریابی مستقیم جمع آوری می کنند، پایگاه‌های داده‌ای را گردآوری می کنند که می‌توانند لیست‌های بازاریابی/پست‌های را بر اساس معیارهای هدف تولید نمایند، به برنامه ریزی کمپین های بازاریابی مستقیم و تجزیه و تحلیل پاسخ ها کمک می کنند، و نهایتا خرید/فروش لیست به شرکت های مختلف و کمک به شرکت ها در انتخاب بهترین لیست ها نیز از وظایف این افراد است.

مدیر بازاریابی تلفنی

کمپین بازاریابی تلفنی یک شرکت را برنامه ریزی، سازماندهی و مدیریت می کند، اسکریپت های بازاریابی تلفنی را می نویسد یا بررسی می کند، نوشتن اسکریپت، آزمایش، آماده سازی و تهیه فهرست و گزارش های مشتری را هماهنگ می کند، مدیران مرکز تماس، مربیان و سایر زیردستان را در کمپین هماهنگ می کند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی مستقیم برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

اسکرام

اسکرام

اسکرام ( Scrum ) یک روش چابک است که توسط تیم‌های درون یک ای آر تی ( ART ) برای ارائه ارزش مشتری در یک جعبه زمانی کوتاه استفاده می‌شود. تیم‌های اسکرام از تکرارها، سیستم‌های کانبان و رویدادهای اسکرام برای برنامه‌ریزی، اجرا، نمایش و بازنگری کار خود استفاده می‌کنند.

بسیاری از تیم ها از اسکرام به عنوان فرآیند اولیه تیم چابک خود استفاده می کنند. با این حال، آنها محدود به اسکرام نیستند و ممکن است از تیم کانبان نیز استفاده کنند. با این حال، همه تیم‌های از تکنیک‌های کیفیت داخلی و سایر شیوه‌ها و فعالیت‌هایی که در اسکرام تعریف نشده‌اند، استفاده می‌کنند. تیم‌های اسکرام با دیگر تیم‌های چابک و ذینفعان ای آر تی همکاری می‌کنند و راه‌حل‌هایی را ایجاد و به کار می‌برند که به نفع مشتریانش باشد. این مقاله نحوه استفاده از اسکرام تیم چابک را شرح می دهد.

تیم‌های چابک که اسکرام را به کار می‌گیرند، برای دستیابی به یک هدف مشترک، رویدادهای منظمی را دنبال می‌کنند و ارزشی را به شرکت و مشتریانش ارائه می‌کنند. تیم ها از اختیار و استقلال برای برنامه ریزی، اجرا و مدیریت کار خود، تصمیم گیری در محدوده خود، و انطباق با شرایط در حال تغییر به بهترین شکلی که مناسب می بینند، دارند. این امر تصمیم‌گیری را غیرمتمرکز می‌کند، همسویی را تضمین می‌کند و هدایت مدیریتی ظریف و حداقلی را برای تیم‌های اسکرام تقویت می‌کند. در واقع، تیم‌ها تعیین می‌کنند که چگونه کار خود را انجام می‌دهند و محدوده‌ای را که می‌توانند در چارچوب زمانی تکرار به آن متعهد شوند، تعیین می‌کنند. آنها موارد بک لاگ ها را ایجاد و اصلاح می کنند که به عنوان داستان ها و معیارهای پذیرش بیان می شوند و اهداف تکراری را تعریف می کنند و به آنها متعهد می شوند.
سپس آنها عملکرد جدید را می سازند، آزمایش می کنند و به کار می گیرند و کیفیت داخلی را برای هر افزایش راه حل تضمین می کنند. علاوه بر این، از آنجایی که تیم‌های اسکرام تمام نقش‌ها و مهارت‌های مورد نیاز برای توسعه و ارائه افزایش ارزش را دارند، به گونه‌ای طراحی شده‌اند که با حداقل محدودیت‌ها و وابستگی‌های ممکن با سایر تیم‌ها کار کنند. ماهیت خود مدیریتی و متقابل عملکردی تیم اسکرام – همراه با ارتباط مداوم، درگیری سازنده و تعامل پویا – محیط کاری لذت بخش، سرگرم کننده و سازنده تری ایجاد می کند.

چرخه اسکرام

شکل ۱ چرخه اصلی اسکرام نشان می دهد (مثلاً تکرار در مقابل اسپرینت). هر رویداد در این چرخه فرصتی برای بررسی پیشرفت و انجام اصلاحات در اواسط دوره فراهم می کند. این رویدادها اغلب در یک زمان و مکان برای کاهش هزینه های اضافی برگزار می شوند.

 چرخه اسکرام SAFE

شکل ۱. چرخه اسکرام

 

بخش های زیر یک نمای کلی از این چرخه ارائه می دهد. تکرارها و رویدادهای اسکرام، از جمله برنامه ریزی تکرار، بررسی، و گذشته نگر، به طور خلاصه در بخش های بعدی و با جزئیات بیشتر در مقالات توضیح داده شده است.

 تیم بک لاگ

تیم بک لاگ تمام کارهای آینده مورد نیاز برای پیشبرد راه حل را در خود جای داده است. بیشتر کار توسط داستان‌های کاربر ثبت می‌شود، اما سایر کارها و فعالیت‌ها (مانند آموزش، پشتیبانی) نیز ممکن است شامل شوند. عقب ماندگی تیم در طول برنامه ریزی PI تا حدی پر می شود و تیم ها اهداف PI خود را تعیین می کنند. تیم‌ها به‌طور مداوم بک لاگ را اصلاح می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که همیشه حاوی داستان‌هایی است که بدون خطر یا غافلگیری قابل اجرا آماده هستند. در طول پالایش بک لاگ، تیم‌ها داستان‌ها و ویژگی‌های کاربران آتی (در صورت لزوم) را برای تعریف، بحث، تخمین و تعیین معیارهای پذیرش برای موارد عقب مانده آینده بررسی می‌کنند. پالایش بک لاگ یک فرآیند پیوسته در طول تکرار است.

 

تکرار

تکرارها (Sprints) ضربان قلب اسکرام هستند و ریتمی را برای کار در تایم باکس بزرگتر PI ایجاد می کنند. تمام کارهای لازم برای دستیابی به تکرار – از جمله برنامه ریزی، همگام سازی تیمی، بررسی تکرار، و گذشته نگر – در تکرارها انجام می شود. هر تکرار یک تایم باکس استاندارد و با طول ثابت است که معمولاً دو هفته طول می کشد. تیم افزایش ارزش با کیفیت بالا را در طول تکرار به عنوان نرم افزار کار، آزمایش شده، راه حل ها یا سایر مصنوعات ارزشمند ارائه می دهد. تکرارها پیوسته و متوالی هستند و یک تکرار جدید بلافاصله بعد از تکرار قبلی شروع می شود.

برنامه ریزی تکرار

برنامه ریزی تکرار اولین رویداد تکرار است. اسکرام مستر/کوچ تیم معمولاً این رویداد را تسهیل می کند. همه اعضای تیم با یکدیگر همکاری می کنند تا تعیین کنند چه مقدار از عقب ماندگی تیم را می توانند در طول یک تکرار آتی ارائه دهند و آن داستان ها را در مجموعه ای از اهداف تکرار خلاصه کنند. تیم طرح به دست آمده را در بارنامه تکراری ثبت می کند. مالک محصول اطمینان می‌دهد که شرکت‌کنندگان آماده هستند تا درباره مهم‌ترین موارد عقب ماندگی تیم و نحوه نگاشت آنها به اهداف تکرار و اهداف PI بحث کنند. تیم اسکرام ممکن است افراد دیگری را برای برنامه ریزی و ارائه مشاوره دعوت کند.
برنامه ریزی تکرار به موضوعات زیر می پردازد:

  • چرا این تکرار ارزشمند است؟
  • در این تکرار چه کاری می توان انجام داد؟
  • کار چگونه انجام خواهد شد؟
  • کار انتخاب شده چگونه انجام خواهد شد؟

در طول برنامه ریزی تکرار، تیم در مورد معیارهای پذیرش برای هر داستان توضیح می دهد و تلاش برای تکمیل آن را تخمین می زند. تیم داستان های نامزد را بر اساس ظرفیت موجود برای تکرار انتخاب می کند. برای هر آیتم انتخاب شده، تیم کار لازم را برای ایجاد یک افزایش ارزش که مطابق با تعریف انجام شده (DoD) باشد، برنامه ریزی می کند و اطمینان حاصل می کند که می توان آن را کامل در نظر گرفت. توسعه مستمر عملکرد سیستم افزایشی مستلزم یک تعریف مقیاس‌پذیر از انجام شده است تا اطمینان حاصل شود که کار به درستی انجام می‌شود (به تعریف مقیاس‌پذیر انجام شده در مقاله کیفیت داخلی مراجعه کنید). برنامه ریزی تکرار اغلب مستلزم تجزیه اقلام بک لاگ به داستان های کاربر یا Enabler است که معمولاً می توانند در یک یا دو روز تکمیل شوند. تیم تصمیم می گیرد که کار در تکرار چگونه انجام شود. پس از تکمیل برنامه ریزی، تیم به کار متعهد می شود و بک لاگ تکرار را در مکانی قابل مشاهده مانند استوری بورد، تابلوی Kanban یا ابزار مدیریت پروژه Agile ثبت می کند. برنامه ریزی حداکثر تا حدود دو ساعت برای یک تکرار دو هفته ای تنظیم شده است.

 

اهداف تکراری

اهداف تکرار خلاصه سطح بالایی از اهداف تجاری و فنی است که یک تیم چابک موافقت می کند تا در یک تکرار به آن دست یابد. آنها برای هماهنگی یک ART به عنوان یک تیم خودسازمانده و خود مدیریت از تیم های چابک حیاتی هستند. اهداف تکرار مزایای زیر را ارائه می دهند:

  • اعضای تیم را با یک هدف مشترک هماهنگ می کند
  • تیم ها را با اهداف مشترک ART PI هماهنگ می کند و به مدیریت وابستگی ها کمک می کند
  • شفافیت و اطلاعات مدیریتی را ارائه می دهد

هنگامی که تیم برنامه ریزی تکرار را کامل کرد و بار تکرار را ایجاد کرد، تیم کار را برای تکرار بعدی به عنوان مجموعه ای از اهداف تکرار ترکیب می کند، که مشخص می کند چرا تکرار ارزشمند است. این اهداف از بک لاگ تکرار مشتق شده و با اهداف PI همسو هستند. اختیاری، PO ممکن است یک مجموعه اولیه از اهداف را قبل از برنامه ریزی تعریف کند. این به ایجاد زمینه برای “چرا” و “چه چیزی” برنامه ریزی کمک می کند. اهداف تکرار، اطلاعات و زبان مشترکی را برای حفظ همسویی، مدیریت وابستگی‌ها و انجام تنظیمات لازم در طول اجرای PI، به تیم‌های Agile، ذینفعان ART و مدیریت ارائه می‌دهند.

تکرار بک لاگ

در طول برنامه‌ریزی تکرار، تیم‌ها آیتم‌هایی را از بک لاگ تیم بیرون می‌کشند تا بک‌لوگ تکرار را ایجاد کنند که شامل مواردی است که قصد دارند در آن تکرار تکمیل کنند. از آنجایی که برنامه ریزی PI سطح بالایی دارد، احتمالاً باید برای هر تکرار تنظیماتی انجام شود. علاوه بر این، تیم‌ها بازخورد دریافت می‌کنند – نه تنها از تکرارهای قبلی‌شان، بلکه از نسخه نمایشی سیستم و سایر تیم‌هایی که با آنها همکاری می‌کنند. نگرانی های تیم محلی (نقایص، بدهی های فنی و تعمیر و نگهداری)، عقب ماندگی ART، و اهداف PI تیم متعهد، همگی بر محتوای عقب مانده تکرار تأثیر می گذارند.

ارائه

 تیم‌های اسکرام در چارچوب الزامات آهنگسازی و همگام‌سازی ART عمل می‌کنند و هم‌ترازی، مدیریت وابستگی و چرخه‌های یادگیری یکپارچه سریع را برای کل Solution تسهیل می‌کنند.در طول تکرار، هر تیم برای تعریف، ساخت و آزمایش داستان هایی که در طول برنامه ریزی تکرار شناسایی کرده اند، همکاری می کند. آنها پیشرفت تکرار را دنبال می کنند و با استفاده از تابلوهای داستان و Kanban و رویدادهای همگام سازی تیم، جریان ارزش را بهبود می بخشند. آنها داستان‌ها را در طول تکرار ارائه می‌کنند و از «آبشار» تایم باکس اجتناب می‌کنند. آنها شیوه های کیفیت داخلی را برای ساخت صحیح سیستم اعمال می کنند. این داستان های تکمیل شده در طول تکرار و در Iteration Review نمایش داده می شوند.

همگام سازی تیم

همگام سازی تیم یک جلسه کوتاه (معمولاً ۱۵ دقیقه یا کمتر) است که معمولاً روزانه برگزار می شود تا پیشرفت به سوی هدف تکراری بررسی شود، ارتباط برقرار شود و کارهای برنامه ریزی شده آینده تنظیم شود. تیم می تواند از هر ساختار یا تکنیکی برای همگام سازی تیم استفاده کند و یک برنامه عملیاتی برای هماهنگی روز کاری بعدی ایجاد کند. اما همگام سازی تیم تنها زمانی نیست که اعضای تیم می توانند تنظیمات را انجام دهند. تیم با هم همکاری می کند و هر زمان که لازم باشد در مورد تطبیق یا برنامه ریزی مجدد کار بحث می کند. تیم های با عملکرد بالا از همگام سازی تیم برای یافتن فرصت هایی برای کمک به یکدیگر استفاده می کنند تا تیم در تحقق اهداف تکرار متعهد خود موفق شود. Scrum Master/Team Coach موضوعاتی را نیاز به بحث بیشتر دارند در تابلوی “Meet After” یادداشت می کند. فقط طرف‌های درگیر در طول جلسه بعد از آن می‌مانند تا درباره این موضوعات با جزئیات بیشتر صحبت کنند. همگام‌سازی ناکارآمد تیم ممکن است نشانه مشکلات عمیق‌تری باشد که به یک رویکرد سیستمی برای حل نیاز دارد، که اغلب به عهده Scrum Master/Team Coach است.

افزایش

افزایش نشان داده شده در شکل ۱ نشان می دهد که چگونه عملکرد راه حل جدید در هر تکرار تکامل می یابد. هر افزایش به همه موارد قبلی افزوده می شود و تأیید می شود و اطمینان حاصل می کند که همه آنها با هم کار می کنند. هر کدام یک راه حل کارآمد، آزمایش شده و قابل استفاده است که با معیارهای کیفیت توافق شده در تعریف انجام شده (DoD) مطابقت دارد.
علاوه بر این، تیم می تواند چندین افزایش را در یک تکرار ارائه دهد. مجموع تمام افزایش های تیم در بررسی تکرار بررسی می شود.

بررسی تکرار

برای تیم های اسکرام، Iteration Review دومین تا آخرین رویداد تکرار است. هر تیم نتایج تکرار را بررسی می کند، نتایج کار خود را به ذینفعان کلیدی ارائه می دهد و پیشرفت به سوی هدف تکرار و اهداف PI را ارزیابی می کند. همچنین هر گونه سازگاری آینده با محصول یا فرآیند را تعیین می کند. بر اساس نتایج، ذینفعان و تیم در مورد کارهای بعدی با یکدیگر همکاری می کنند. همچنین ممکن است عقب ماندگی تیم برای دیدار با فرصت های جدید تنظیم شود. بررسی تکرار حداکثر تا ۹۰ دقیقه برای یک تکرار دو هفته ای بسته بندی شده است.

تکرار گذشته نگر

Iteration Retrospective آخرین رویداد تکرار است. هدف اصلی آن تأمل در تکرار و استخراج ایده های جدید برای بهبود فرآیند و راه حل آن است. گذشته نگر به القای مفهوم بهبود بی وقفه کمک می کند. تیم بحث می کند که چه چیزی خوب پیش رفت، با چه مشکلاتی مواجه شد و چگونه آن مشکلات حل شدند (یا نشدند). تیم مفیدترین تغییرات را برای بهبود شناسایی می کند. این تغییرات در اسرع وقت مورد بررسی قرار می گیرند و یا برای تکرار بعدی در بک لاگ ثبت می شوند. زمان گذشته نگر حداکثر تا ۶۰ دقیقه برای یک تکرار دو هفته ای تنظیم شده است.

شرکت در نمایش سیستم

 

نمایش سیستم یک نمای یکپارچه از ویژگی های جدید را برای آخرین تکرار ارائه شده توسط همه تیم های ART ارائه می دهد. هر نسخه نمایشی به ذینفعان ART یک معیار عینی از پیشرفت در طول PI می دهد. همه افراد حاضر در ART در دمو سیستم شرکت می کنند یا حداقل در آن شرکت می کنند.

 

 نمونه ای از بک لاگ و گردش کار تیمی که در تابلوی کانبان نمایش داده شده است

 

شکل ۲. نمونه ای از بک لاگ و گردش کار تیمی که در تابلوی کانبان نمایش داده شده است

 

نقش های اسکرام

اندازه و ساختار تیم اسکرام (معمولاً ده یا کمتر) ارتباطات، تعامل و توانایی ارائه ارزش را بهینه می کند. تیم اسکرام به اندازه‌ای کوچک است که بتواند زیرک بماند و به اندازه‌ای بزرگ است که کارهای مهمی را در یک سرعت انجام دهد [۲].
همه تیم‌های چابک، از جمله تیم‌هایی که Scrum را اجرا می‌کنند، دو نقش تیمی تخصصی دارند که هر کدام مجموعه‌ای از مسئولیت‌ها را دارند (شکل ۳):

  • Scrum Master/Team Coach (که ممکن است یک نقش پاره وقت باشد) مسئول کمک به هماهنگ کردن جریان کار برای ارائه به مشتریان است. آنها با آموزش اصول Scrum و Lean-Agile، کمک به رفع موانع پیشرفت و تسهیل خودسازماندهی و خود مدیریتی تیم، محیطی را برای عملکرد بالا و بهبود بی امان ایجاد می کنند. بسیاری از SAFe Scrum Masters/Team Coaches دارای مسئولیت‌های مربیگری اضافی هستند، مانند مربیگری DevOps، کیفیت داخلی، Kanban و جریان.
  • مالک محصول (معمولاً یک نقش تمام وقت) نیازها و انتظارات مشتریان را درک می کند. آنها به‌عنوان مالک محتوای بک‌لوگ تیم عمل می‌کنند و به عقب‌ماندگی تیم اولویت می‌دهند و به اطمینان از ساختن کار درست تیم به روش درست کمک می‌کنند.

 تیم SAFe Agile

شکل ۳. تیم  Agile

 

تیم های چابک در قطار هستند

اگرچه تیم‌ها دارای عملکرد متقابل هستند، اما یک تیم چابک ممکن است نتواند ارزش کامل کاربر نهایی را برای سیستم‌های بزرگی که ممکن است شامل پلتفرم‌های فناوری مختلف و طیفی از رشته‌ها مانند سخت‌افزار، نرم‌افزار و مهندسی سیستم باشد، ارائه دهد. با این حال، تیم ها باید برای بهینه سازی جریان تلاش کنند تا مقدار سرتاسری را تا حد امکان مستقل ارائه دهند. برای حمایت از هدف بزرگ‌تر، تیم‌های چابک در یک قطار انتشار چابک (ART) فعالیت می‌کنند و محیطی را برای همسویی و همکاری با تیم‌های دیگر برای ایجاد راه‌حل‌های بزرگ‌تر و کشف چگونگی کاهش یا حذف وابستگی‌ها و بهبود تیم و جریان ART فراهم می‌کنند.
به عنوان بخشی از ای آر تی (ART) ، همه تیم‌ها با هم برنامه‌ریزی می‌کنند، آزمایش می‌کنند و یاد می‌گیرند، همانطور که در شکل ۴ نشان داده شده است، که به آنها کمک می‌کند هم بر نگرانی‌های محلی و هم بر هدف بزرگ‌تر ای آر تی تمرکز کنند. این هم‌ترازی همچنین به تیم‌ها امکان می‌دهد به طور مستقل کاوش، ادغام، استقرار و انتشار ارزش را داشته باشند. مقاله Agile Teams مشارکت هر تیم در این مسئولیت مشترک ارائه ارزش مشتری را بیشتر تعریف می کند.

 تیم های چابک با هم برنامه ریزی، دمو و یادگیری می کنند

شکل ۴. تیم های چابک با هم برنامه ریزی، دمو و یادگیری می کنند

زمینه راه حل

زمینه راه حل

زمینه راه حل جنبه های حیاتی محیطی را که یک راه حل در آن عمل می کند، شناسایی می کند.
بسیاری از ابتکارات توسعه راه حل ناموفق هستند – نه به دلیل ناتوانی در ایجاد راه حل – بلکه به این دلیل که راه حل توسعه یافته مطابق انتظار در محیط عملیاتی واقعی خود عمل نمی کند. نمونه ها فراوان است:

  • یک اپلیکیشن موبایل برای بازرسی تجهیزات که کارگر دکل نمی تواند از آن استفاده کند زیرا دستکش می پوشد.
  • یک سیستم مدیریت حقوق و دستمزد که نمی تواند به سرور مدیریت هویت شرکت متصل شود.
  • یک راه‌حل نرم‌افزاری که پشتیبانی میدانی یا تغییرات مورد نیاز را پیش‌بینی نمی‌کند.

طبیعتاً تأثیر آن بر مشتری و تجارت می تواند قابل توجه یا حتی فاجعه بار باشد. درک زمینه راه حل برای ارائه ارزش بسیار مهم است. این یک درک اساسی از الزامات راه حل، استفاده، نصب، بهره برداری و پشتیبانی ارائه می دهد. بر اولویت‌های توسعه، هدف راه‌حل، قابلیت‌ها، ویژگی‌ها و نیازهای غیرعملکردی (NFR) تأثیر می‌گذارد. فرصت‌ها، محدودیت‌ها و محدودیت‌هایی را برای خط لوله تحویل مستمر از جمله فعالیت‌های انتشار بر اساس تقاضا فراهم می‌کند. زمینه راه حل نشان دهنده محیطی و استقرار مختلف توسط عواملی است که اغلب خارج از کنترل سازمان توسعه دهنده راه حل هستند. مدیریت محصول، مدیریت راه‌حل، معماران سیستم و معماران راه‌حل باید این عوامل را برای هدایت طراحی راه‌حل‌هایی که هم برای مشتری و هم برای شرکت سودمند است، درک کنند.

درک زمینه ای که یک راه حل در آن عمل می کند برای هر سازنده راه حل بسیار مهم است. اغلب به همان درجه ای از نظم و انضباط نیاز دارد که در ساخت خود راه حل وجود دارد. این تلاش را می توان با این واقعیت ترکیب کرد که برای یک سازنده راه حل ساده تر (و شاید جالب تر) است که بر توسعه راه حل تمرکز کند تا درک مکان و نحوه عملکرد آن. این منجر به مفروضات طراحی می شود که ممکن است تنها پس از انتشار راه حل آزمایش شوند. در حالی که شرکت‌ها به طور فزاینده‌ای از روش‌های تکراری برای ایجاد عملکرد راه‌حل استفاده می‌کنند، افشای آن عملکرد در محیط عملیاتی اغلب تنها در زمان انتشار اتفاق می‌افتد. و برای پاسخ دادن به آموخته های جدید بدون تأخیر یا دوباره کاری بسیار دیر است. در عوض، سازندگان راه حل باید محیط عملیاتی راه حل را درک کنند و برای موفقیت در آن محیط طراحی و آزمایش کنند. این بدان معنی است که تیم ها و قطارهای چابک باید:

  • شناخت جنبه‌های حیاتی زمینه راه‌حل
  • راه‌حل را زودتر در معرض محیط خود قرار دهید و
  • اغلب به طور مداوم به زمینه راه‌حل در حال تحول رسیدگی کنید.

هر یک از این فعالیت‌ها در بخش‌های بعدی توضیح داده می‌شوند.

 

جنبه های حیاتی زمینه راه حل را بشناسید

محیطی که یک راه حل در آن عمل می کند بر همه عناصر توسعه راه حل، از جمله هدف و طراحی راه حل، NFR ها، اولویت های توسعه، پیاده سازی و آزمایش راه حل، حاکمیت انتشار و غیره تأثیر می گذارد. این جنبه های حیاتی به طور کلی به هفت دسته تقسیم می شوند، همانطور که در شکل ۱ نشان داده شده است:

جنبه های اصلی زمینه راه حل

شکل ۱. جنبه های اصلی زمینه راه حل

استفاده از مشتری

تجربیات مشتری می تواند به شدت به مکان، در دسترس بودن و راحتی راه حل بستگی داشته باشد. نحوه استفاده از یک راه حل اغلب بهتر از آن که مستقیماً از مشتری استخراج شود مشاهده می شود. برای مثال، اولین پاسخ دهنده ممکن است از یک قالب جمله سختگیرانه برای سیستم فرمان صوتی در طول یک موقعیت بحرانی پیروی نکند. همچنین، یک نماینده خدمات مشتری ممکن است نتواند شکایتی را در سیستم ( CRM ) در زمان اوج بار ثبت کند. هیچ جایگزین خوبی برای آموخته های به دست آمده در مشاهده واقعی وجود ندارد.

محیط فیزیکی

شرایط فیزیکی محیط نیز بر طراحی راه حل تأثیر می گذارد. این شرایط اغلب به تأثیر دما، رطوبت، ارتعاش، وزن، حجم، توان، سرعت، پهنای باند و عوامل مشابه بر محلول مربوط می شود. به عنوان مثال، تجمع یخ ممکن است مانع از تشخیص اجسام روبرو توسط حسگر خودرو شود. یک کولاک ممکن است سیستم کنترل ترافیک را از شناسایی یک تقاطع مسدود جلوگیری کند. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض نور مستقیم خورشید ممکن است از برقراری تماس اضطراری توسط تلفن همراه جلوگیری کند. و بادهای شدید ممکن است از تفسیر دستورات توسط نرم افزار تشخیص صدا جلوگیری کند.

 

استانداردها و مقررات

راه حل ها اغلب در محیط های تنظیم شده عمل می کنند که در آن تیم ها باید از انطباق با استانداردهای تحمیلی خارجی اطمینان حاصل کنند. برای مثال، قوانین حفظ حریم خصوصی و داده‌ها ممکن است مانع از برخورد یک سیستم نرم‌افزاری با داده‌های کاربر در همه حوزه‌های قضایی شود. سازمان‌ها همچنین استانداردهای کارایی، کیفیت و قابلیت اطمینان خود را برای حمایت از مشتریان و نتایج کسب‌وکار مورد نظر خود ایجاد می‌کنند.

تعمیر و نگهداری و پشتیبانی عملیاتی

عملی بودن و امکان سنجی نگهداری و پشتیبانی عملیاتی نیز جنبه های حیاتی زمینه راه حل هستند.

اینها شامل بسیاری از توابع “روتین” هستند، مانند:

پیکربندی تنظیمات سیستم و قوانین تجاری

حفظ حساب های کاربری و دسترسی مدیریت

عیب یابی و عیب زدایی

اعمال تعمیرات فوری و امنیتی

مقیاس‌گذاری نرم‌افزار، سخت‌افزار و زیرساخت برای عملکرد درک تعمیر و نگهداری و پشتیبانی مورد نیاز یک راه‌حل می‌تواند برای موفقیت آن حیاتی باشد.

برای مثال، یک سیستم برنامه‌ریزی منابع سازمانی (ERP) که به شدت سفارشی‌سازی شده است ممکن است روش‌های نگهداری و عملیاتی متفاوتی نسبت به سیستمی که «خارج از قفسه» استفاده می‌شود، داشته باشد.

زیرساخت های حمایتی

راه حل ها معمولاً به زیرساخت های پشتیبانی مانند سرورها، مراکز داده، برق، شبکه های فیبر نوری، ماهواره های ارتباطی و غیره نیاز دارند. علاوه بر درک نیازهای زیرساختی فعلی یک راه حل، انعطاف پذیری، مقیاس پذیری و انعطاف پذیری آینده نیز باید در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، یک راه حل هوش مصنوعی (AI) ممکن است با افزایش پیچیدگی به قدرت محاسباتی بیشتری نیاز داشته باشد. همچنین، یک سرویس پخش فیلم ممکن است نیاز به تنظیم الگوریتم های فشرده سازی خود با تکامل پهنای باند شبکه تلفن همراه داشته باشد.

قابلیت همکاری با سایر راه حل ها

در دنیای بسیار متصل امروزی، راه حل ها به ندرت به صورت مجزا عمل می کنند. در عوض، آنها احتمالاً با بسیاری از راه حل های دیگر تعامل دارند. تعداد چنین اتصالاتی بسته به پیچیدگی راه حل از چند تا صدها یا هزاران متغیر است. یک راه حل متصل الزاماتی را بر راه حل های دیگر تحمیل می کند در حالی که نیاز به رعایت الزامات آن راه حل ها نیز دارد. این به این دلیل است که هر راه حلی در تعامل با محیط خود، هم اطلاعات مصرف می کند و هم ارائه می دهد. در نتیجه، اکوسیستم راه حل ها می تواند حاوی شبکه پیچیده ای از وابستگی های متقابل باشد که باید با دقت مدیریت شوند. به عنوان مثال، یک پورتال کارمند ممکن است دچار نقص شود زیرا APIهای مربوط به سیستم های حقوق و دستمزد و مزایای مرتبط آن تغییر کرده است.

 

سیستم-سیستم ها

اغلب، یک راه حل یک عملکرد را به عنوان بخشی از یک سیستم بزرگتر انجام می دهد. یک راه حل ممکن است یک زیرسیستم در یک راه حل فیزیکی-سایبری پیچیده (مثلاً یک سیستم سرگرمی وسیله نقلیه) باشد. یا ممکن است مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها باشد که عملکردهای مجاور را انجام می‌دهند و به شدت با پلتفرم‌ها و منابع داده رایج همراه هستند. در این موارد، زمینه راه حل سیستم از سیستم، زمینه زیرسیستم ها را مطلع می کند. برای مثال، فناوری استفاده شده توسط یک ارائه‌دهنده ابری، فناوری مورد استفاده برنامه‌های کاربردی را که میزبان آن است، نشان می‌دهد. همچنین، نحوه طراحی کمباین برداشت مواد غذایی بر نحوه طراحی زیرسیستم‌های اندازه‌گیری ناوبری و اینرسی تعبیه‌شده آن تأثیر می‌گذارد.

 

راه حل را زود و اغلب در معرض محیط مربوطه قرار دهید

ممکن است تأثیر محیط زیست یک راه حل در طراحی آن مورد توجه قرار نگیرد. بنابراین، بسیار مهم است که زمینه راه حل را زودتر بررسی کنیم و در طول توسعه آن را به طور مکررمرور کنیم. همانطور که قبلا گفته شد، انتظار تا زمان انتشار می تواند اشتباهات پرهزینه ای ایجاد کند. قرار دادن راه حل در معرض جنبه های مختلف محیط عملیاتی آن، مفروضات طراحی را زودتر آزمایش می کند و تأثیر تغییرات لازم را کاهش می دهد (شکل ۲).

سازندگان راه حل Lean-Agile این مفهوم را درک کرده و از آن استقبال می کنند: زمینه یک راه حل تقریباً همیشه حاوی مجهولاتی است که تنها از طریق کاوش مستقیم، فشرده و واقعی راه حل در محیط عملیاتی مورد نظر آن قابل آشکار شدن است.

اگرچه مشتریان می توانند بینش ارزشمندی در زمینه راه حل ارائه دهند، تیم های Agile و ART ها با دریافت بازخورد منظم مستقیماً از محیط راه حل، درک خود را ارتقا می دهند. به عنوان مثال، همانطور که شکل ۳ نشان می دهد، سازندگان یک سیستم بازرسی تجهیزات برای یک دکل حفاری ممکن است تنها بخشی از زمینه راه حل را با قرار دادن راه حل در محیط آن کشف کنند.

یک رویکرد اصولی برای افشای اولیه یک راه حل در محیط آن و اغلب ممکن است شامل فعالیت هایی مانند مواردی باشد که در زیر توضیح داده شده است.

قرار گرفتن زودهنگام در محیط راه حل، یادگیری را تسریع می کند و خطر را کاهش می دهد

شکل ۲. قرار گرفتن زودهنگام در محیط راه حل، یادگیری را تسریع می کند و خطر را کاهش می دهد

 

مشاهده مستقیم

هیچ جایگزینی برای مشاهده مستقیم کاربران در محیط راه حل وجود ندارد. این امر ممکن است جنبه هایی از زمینه راه حل را نشان دهد، مانند:

  • کار واقعی یک کاربر و چالش هایی که با آن روبرو هستند
  • چگونه ویژگی های فیزیکی محیط بر راه حل و کاربران آن تأثیر می گذارد
  • چگونه استانداردها و مقررات خاص بر تجربه مشتری تأثیر می گذارد
  • نوع و یکپارچگی زیرساخت پشتیبانی مورد نیاز راه حل
  • تلاش و چالش هایی که تیم های تعمیر و نگهداری و پشتیبانی عملیاتی تجربه می کنند
  • سیستم های دیگر در اکوسیستم و نحوه تعامل آنها با راه حل موضوع

نمونه هایی از مشاهده مستقیم می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • یک مالک محصول در محل سفر می کند تا محیط راه حل را بررسی کند.
  • یک معمار سیستم در حال بررسی گزارش های دقیق محیط تولید
  • تیمی از سازندگان راه حل که داده ها را از راه حل های مجاور در جریان ارزش عملیاتی جمع آوری می کنن

 

شبیه سازی محیط راه حل در طول توسعه

برای درک اینکه چگونه زمینه راه حل بر راه حل در دست توسعه تأثیر می گذارد، معمولاً لازم است که محیط راه حل را تقریب یا تقلید کنید. همانطور که شکل ۴ نشان می دهد، این شامل انتخاب و شبیه سازی جنبه های کلیدی محیط است به طوری که آزمایش را می توان به دفعات بیشتری انجام داد. این نیاز به سرمایه‌گذاری در فناوری شبیه‌سازی دارد، اما ارزش راه‌حل این هزینه‌های نشان‌داده‌شده به‌صورت تدریجی و تجربی را جبران می‌کند. نمونه‌هایی از روش‌های شبیه‌سازی عبارتند از مهارهای آزمایشی، آزمایشگاه‌ها، تونل‌های باد، دوقلوهای دیجیتال و وسایل نقلیه قاطر.سازندگان راه حل های فیزیکی سایبری از مهندسی سیستم های مبتنی بر مدل (MBSE) برای تقلید از جنبه های نرم افزاری و سخت افزاری محیط راه حل استفاده می کنند.

برای نرم‌افزار، محیط‌های شبیه‌سازی یک پیش‌نیاز ضروری برای یک خط لوله استقرار مداوم قابل اعتماد هستند تا آزمایش در طول توسعه و در نقطه استقرار انجام شود. (به تحویل مداوم و DevOps مراجعه کنید).

شبیه سازی زمینه راه حل ها در محیط توسعه به طور قابل توجهی هزینه قرار گرفتن آن در محیط واقعی خود را کاهش می دهد و حلقه بازخورد را تسریع می کند. با این حال، هر تقریبی تنها بخشی از زمینه راه حل را نمونه و شبیه سازی می کند. تیم های چابک باید به این محدودیت توجه داشته باشند و قدردانی کنند که “نقشه منطقه نیست”. آنها نباید صرفاً بر این شبیه‌سازی‌ها تکیه کنند، بلکه از آنها در ارتباط با قرار گرفتن در معرض محیط عملیاتی واقعی استفاده کنند.

تیم چابک جنبه هایی از محیط راه حل را در طول توسعه شبیه سازی می کند

شکل ۴. تیم چابک جنبه هایی از محیط راه حل را در طول توسعه شبیه سازی می کند

 

 

آزمایش پر ریسک ویژگی های راه حل در زمینه

ویژگی های راه حل برای عملکرد مناسب آن مهم ترین اولویت برای آزمایش در محیط راه حل است. با پیشرفت توسعه، پاسخ باید به سرعت در معرض محیط عملیاتی قرار گیرد تا این ویژگی ها در زمینه آزمایش شوند. به طور معمول، این شامل سرمایه گذاری در نمونه های اولیه و شبیه سازی هایی با وفاداری متفاوت است.

رای مثال، در مورد یک راه حل نرم افزاری، آزمایش یک الگوریتم اصلی، یک ویژگی متمایز، سرعت بارگذاری صفحه یا تجربه کاربر نهایی در محیط عملیاتی ممکن است حیاتی باشد. برای مثال، در مورد یک راه حل نرم افزاری، آزمایش یک الگوریتم اصلی، یک ویژگی متمایز، سرعت بارگذاری صفحه یا تجربه کاربر نهایی در محیط عملیاتی ممکن است حیاتی باشد. سازندگان سیستم های فیزیکی سایبری ممکن است نیاز داشته باشند قبل از ایجاد یک راه حل کامل و یکپارچه، آزمایش های اولیه را با استفاده از زیرمجموعه ای از حسگرها، محرک ها یا مجموعه داده های کاهش یافته انجام دهند. سازندگان سیستم های فیزیکی سایبری ممکن است نیاز داشته باشند قبل از ایجاد یک راه حل کامل و یکپارچه، آزمایش های اولیه را با استفاده از زیرمجموعه ای از حسگرها، محرک ها یا مجموعه داده های کاهش یافته انجام دهند.

 

تست راه حل کامل در زمینه

در برخی موارد، راه حل یکپارچه باید در معرض محیط واقعی خود قرار گیرد. با این حال، حتی در آن زمان نیز، لازم نیست این یک امر همه یا هیچ باشد، و جنبه های مختلف راه حل ممکن است به تدریج در برابر جنبه های مختلف زمینه آن آزمایش شوند. به عنوان مثال، در مورد سیستم‌های نرم‌افزاری، دو رویکرد متداول مورد استفاده «آزمایش سایه» و «رهاسازی قناری» هستند. آزمایش سایه شامل ایجاد یک “جعبه ماسه ای” (منطقه کاری ایزوله) در محیط راه حل واقعی و استقرار و آزمایش نسخه جدید قبل از انتشار رسمی آن است (شکل ۵).

یک «رهاسازی قناری» یک راه حل کاملاً کاربردی را در اختیار زیرمجموعه کوچکی از کاربران قرار می دهد. این اجازه می دهد تا راه حل در محیط تولید اعتبار داشته باشد و در عین حال تأثیر مسائل پیش بینی نشده را به حداقل برساند. ساخت‌های قناری و انتشار سایه‌ها نیز در توسعه سخت‌افزار و سیستم فیزیکی سایبری استفاده می‌شوند. با این حال، آنها معمولا نام های متفاوتی دارند. علاوه بر این، آزمایش یک سیستم فیزیکی-سایبری در زمینه نیاز به تولید واقعی سیستم دارد. یک نمونه اولیه کاملاً کاربردی و یکپارچه یا “اول مقاله” باید در محیط عملیاتی خود قبل از ساخت واحدهای اضافی آزمایش شود.

آزمایش سایه یک راه حل را در "حالت تاریک" در محیط تولید آن تایید می کند

شکل ۵. آزمایش سایه یک راه حل را در “حالت تاریک” در محیط تولید آن تایید می کند

به زمینه راه حل در حال تحول بپردازید

زمینه راه حل به ندرت در طول عمر راه حل ثابت می ماند. در حالی که برخی از عناصر ممکن است بدون تغییر باقی بمانند، برخی دیگر می توانند تغییر کنند، گاهی اوقات به طور اساسی. به عنوان مثال، استفاده مشتری یا الگوهای بار ممکن است به طور چشمگیری تغییر کند. راه حل های جدید ممکن است در اکوسیستم گنجانده شود که محیط عملیاتی را تغییر می دهد، یا ممکن است مقررات به طور ناگهانی تغییر کند. غیرعادی نیست که یک تغییر به ظاهر جزئی در زمینه راه حل باعث تحولات عمده در طراحی راه حل شود. پس از انتشار یک راه حل، تیم ها به طور طبیعی مشتاق ساخت راه حل بعدی هستند. اما هر نسخه ناشناخته جدیدی را در مورد محیط عملیاتی آشکار می کند. این امر مستلزم برخورد جدی با زمینه راه حل به اندازه خود راه حل است.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کششی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

 

استراتژی بازاریابی مخرب

استراتژی بازاریابی مخرب چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی مخرب بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی مخرب را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی مخرب خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی مخرب بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی مخرب

در رویکرد سنتی بازاریابی، شرکت ها محصولات یا خدماتی را توسعه می دهند و سپس استراتژی هایی را برای کمک به جذب مشتریان جدید به کسب و کار خود پیاده می کنند. (به بازاریابی سنتی نیز مراجعه کنید) اما زمانه تغییر کرده است. مصرف کنندگان امروزی یک بازار را هدایت می کنند، نه فقط یک کسب وکار. بنابراین، شرکت ها باید از حال و هوای بازار استفاده کنند و آنچه را که مصرف کنندگان می خواهند ارائه دهند. اینجاست که بازاریابی مخرب سرنخ خود را می گیرد.

 

استراتژی بازاریابی مخرب چیست؟

در حقیقت، تخریب بیشتر یک مدل کسب وکار است تا یک رویکرد بازاریابی. اکثر شرکت ها هنوز تمایل دارند از طریق روش های سنتی بازاریابی کنند، که فرصت های زیادی را برای شرکت های رقیب فراهم می کند تا پیام های فعلی را مختل کنند. با این حال، به لطف شلوغی بازار، مصرف‌کنندگان سرسختانه نسبت به تغییر پیام‌ها مقاوم شده‌اند. برای مبارزه با این، محصول یا خدمات یک شرکت باید نوآوری کند و به مصرف کنندگان توجه کند و دقیقاً آنچه را که بازار می خواهد ارائه دهد. یک شرکت مخرب یکی از دو اهداف را دنبال می کند: طراحی محصول یا خدمات خود به گونه ای که با تقاضای یک بازار نوظهور مطابقت داشته باشد، یا تغییر شکل محصول یا خدمات موجود برای پاسخگویی به تقاضای مشتریان ناراضی از عرضه فعلی. از این نقطه شروع، یک تیم بازاریابی یک کمپین تبلیغاتی با پیام های مخرب طراحی می کند که یا تفکر مرسوم در یک بازار موجود را به چالش می کشد یا با یک بازار جدید صحبت می کند.

اپل با معرفی یک محصول واقعاً نوآورانه از طریق فروشگاه آنلاین موسیقی خود، نمونه بارز رویکرد دوم را ایجاد کرد. هنگامی که آی تونز برای اولین بار راه اندازی شد، مصرف کنندگان متوسط موسیقی می خواستند آهنگ هایی را که در رادیو می شنیدند بدون خرید یک آلبوم کامل از آن هنرمندان خریداری کنند. آهنگ های تکی دیگر روی لوح فشرده در دسترس نبودند و دولت در حال تنظیم سایت های اشتراک گذاری فایل آنلاین مانند نپستر (Napster) بود. آیتونز با معرفی یک رویکرد کاملاً جدید، تمایل مصرف کنندگان را برای خرید یک آهنگ از یک هنرمند و همچنین تمایل آنها به اجتناب از داشتن ساعت ها موسیقی که قرار نیست به آن گوش دهند، نشان داد.

شرکت هایی که سعی در به کارگیری بازاریابی مخرب دارند باید آماده باشند تا مدل کسب و کار، محصول یا خدمات خروجی خود و پیامی را که برای مصرف کنندگان ارسال می کنند، تغییر دهند. بسته به اندازه شرکت، این می تواند یک سرمایه گذاری مخاطره آمیز باشد. با این حال، حفظ همان مدل کسب و کار در طول زمان می تواند حتی خطرناک تر باشد. فقط از کداک بپرسید که در کمتر از ۲۰ سال از چهارمین برند ارزشمند در سراسر جهان به ورشکستگی تبدیل شد. چرا؟ زیرا آنها آماده نبودند که مشتریان خرید فیلم را متوقف کنند و به عکاسی دیجیتال روی آورند. بازار مختل شده بود و کداک نتوانست خود را تطبیق دهد.

یک شرکت مخرب یکی از دو هدف را دنبال می کند: طراحی محصول یا خدمات خود به گونه ای که با تقاضای یک بازار نوظهور مطابقت داشته باشد، یا تغییر شکل محصول یا خدمات موجود برای پاسخگویی به تقاضای مشتریان ناراضی از عرضه فعلی. از این نقطه شروع، یک تیم بازاریابی یک کمپین تبلیغاتی با پیام های مخرب طراحی می کند که یا تفکر مرسوم در یک بازار موجود را به چالش می کشد یا با یک بازار جدید صحبت می کند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی غیرسنتی چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی مخرب استفاده می کنند؟

با توجه به تغییر سریع چهره کسب و کار – و فناوری حمایت کننده از آن – هر شرکتی باید حداقل برای استفاده از بازاریابی مخرب آماده شود. برجسته ترین صنعتی که در حال حاضر از اختلال در بازار استفاده می کند، صنعت فناوری است. رایانه‌ها، تلفن‌ها، وب یا هر دستگاه یا خدمات الکترونیکی را می‌توان به‌عنوان محصولی با حداقل کارایی ارسال کرد و سپس در حالی که در اختیار مشتریان است، به‌طور منظم به‌روزرسانی شوند. با این حال، یک هدف گسترده تر برای بازاریابان اختلال، هر محصول یا خدماتی است که در طول تاریخ فقط با پول زیاد یا مهارت زیاد در دسترس مصرف کنندگان بوده است. یکی از این نمونه ها توربو تکس (Turbo Tax) است. این شرکت قادر بود خدماتی را که معمولاً به تخصص یک فرد بسیار ماهر – حسابدار یا «فرد مالیاتی» نیاز داشت، میانجیگری کند. توربو تکس درجه قابل مقایسه ای از خدمات را در خانه ارائه می داد، با گزینه تقسیم وقت مشتری، و ارزان تر بود. نکته کلیدی در یافتن شرکتی که احتمالاً از بازاریابی مخرب استفاده می کند، این است که ببینیم چه کسی بازارهای نوظهور را هدف قرار می دهد و/یا یک محصول یا خدمات را برای مشتریان در بازار موجود قابل دسترس تر می کند. (همچنین به بازاریابی هدفمند مراجعه کنید)

 

موردی از اختلال در بازار

زمانی که اپل آی‌پد را به دنیا معرفی کرد، شرکت‌های فناوری تلاش کردند تا به عقب برسند. بسیاری از تولیدکنندگانی که وارد بازار تبلت می‌شوند از سیستم عامل اندروید برای اجرای نرم‌افزار بر روی دستگاه‌های خود استفاده می‌کنند. با این حال، از آنجایی که آنها سعی داشتند محصولی مشابه آیپد، با ویژگی های مشابه و با قیمت مشابه ارائه دهند، بازار تبلت های اندرویدی نتوانست با موفقیت آیپد برابری کند.

در همین حال، آمازون بی سر و صدا در حال توسعه کیندل فایر (Kindle Fire) بود. این ویژگی‌ها، رابط کاربری یا قابلیت‌های مشابه یک آی‌پد را نداشت، اما قیمت یکسانی هم نداشت. در یک مثال برجسته از اختلال در بازار ارزان قیمت، آمازون مشتریانی را پیدا کرد که تمام ویژگی‌های عالی آیپد را نمی‌خواستند، اما ویژگی‌های اولیه را با قیمت پایه می‌خواستند. قبل از سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۱، کیندل فایر حتی در دسترس نبود. تا پایان سه ماهه اول سال ۲۰۱۲، بیش از نیمی از بازار تبلت های اندرویدی را تصاحب کرده بود نمودار استراتژی بازاریابی مخرب2

نمودار استراتژی بازاریابی مخرب1

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی مخرب چگونه است؟

هر کسب و کاری که در ایجاد اختلال در بازار جدی است، باید مایل به تغییر و یا حتی تغییر کامل زیرساخت های خود باشد. بازاریابی مخرب موفق مستلزم یک تعهد بلند مدت و احتمالاً یک تغییر اساسی در مدل کسب و کار یک شرکت است. اولین قدم در راه اندازی یک کمپین بازاریابی مخرب، به دست آوردن خرید داخلی از بالا به پایین است. چه یک شرکت صرفاً سعی در تغییر پیام در مورد برند خود داشته باشد یا به طور کامل محصول را دوباره طراحی کند، همه باید خود را متعهد به تغییر درک برند خود کنند.

در مرحله بعد، تیم بازاریابی باید تمام داده های فعلی را در مورد بازار هدف یا در حال ظهور جمع آوری کند. تعیین الگوهای مخارج و مشخصات مشتریان موجود مهم است، اما تیم بازاریابی مخرب باید چیزهای بیشتری را کشف کند – مانند اینکه چرا مشتری یک محصول یا خدمات خاص را خریداری کرده است. برای انجام این کار، تیم باید از روش های تحقیق کیفی مانند مشاهده فیزیکی، مصاحبه و نظرسنجی استفاده کند. تمام این داده کاوی برای کشف پارامترهای یک بازار، مشخصات آن، تعیین حال و هوای آن و سپس صحبت با آن استفاده می شود.

هنگامی که بازار مشخص شد، وقت آن است که تیم های بازاریابی و طراحی استراتژی ای را ایجاد کنند که از کانال های رسانه ای موثر در بازار استفاده کند. این تقریباً ناگزیر شامل توسعه حضور آنلاین خواهد بود. تیم طراحی باید محتوا را توسعه دهد، یک حضور در رسانه های اجتماعی با موقعیت فروش منحصر به فرد ایجاد کند، و مقدار قابل توجهی کپی بنویسد (اغلب از طریق وبلاگ نویسی).

قبل از راه‌اندازی کمپین، مدیران باید دستورالعمل‌های برند و پیام‌های بازاریابی را تنظیم کنند. پس از ایجاد این موارد، زمان اجرای طرح فرا می رسد. و همانطور که طرح آشکار می شود، تیم بازاریابی به جمع آوری و تفسیر داده هایی که اثربخشی استراتژی را نشان می دهد، ادامه می دهد و رویکرد را در صورت نیاز تنظیم می کند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی یکپارچه چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی مخرب باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی مخرب باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی مخرب آورده شده است.

مدیر برند

به این موقعیت به عنوان مغز استراتژی بازاریابی مخرب فکر کنید. مدیران برند تمام پیام‌ها، دستورالعمل‌ها و تحولات داخلی و خارجی را در یک استراتژی مخرب مدیریت می‌کنند. در این نقش حیاتی، مدیران برند به سازماندهی و تفسیر داده های جمع آوری شده توسط محققان بازار، برای تعیین بازارهای جدید یا پیام ها و بهبودهایی که بازارهای هدف فعلی را مختل می کند، کمک می کنند. تیم بازاریابی را در طراحی محتوای خلاقانه و بسیار تعاملی برای مصرف‌کنندگان رهبری می کنند و آن را مستقیماً از طریق رسانه‌های اجتماعی به مشتریان هدایت می نمایند تا پیام‌های دیگر بازار را شکست دهد. از اینکه پیام برند تیم بازاریابی نماینده ماموریت شرکت است، اطمینان حاصل می کنند.هر پروژه بازاریابی را از ابتدا تا انتها مدیریت می کنند، پیشرفت یک کمپین را به مدیران شرکت گزارش می دهند و سپس به تعیین مراحل بعدی شرکت کمک می نمایند. از طریق مصاحبه، رویدادهای شبکه‌ای و سخنرانی‌نویسی، ارتباط عمومی شرکت با مدیران آن را تسهیل می‌کنند.

تحلیلگر تحقیقات بازار

در حوزه بازاریابی مخرب، یک تحلیلگر پژوهشی باید چشم فهیمی داشته باشد و بتواند روندهای داده هایی را که محققان بازار رقیب از دست می دهند، متوجه شود. اغلب در یک کمپین بازاریابی مخرب، اطلاعات مفیدی در مورد یک بازار خاص در معرض دید عموم وجود دارد که هیچ کس متوجه آن نشده است. با رویکرد خلاقانه خود، این محققان بازار می توانند آن «شکار» حیاتی را انجام دهند.به جای رویکرد فقط اعداد، تحلیلگران در این زمینه به تعامل عملی در بازار نیاز دارند. تحلیلگران تحقیقات بازار درگیر با بازاریابی مخرب، روندهای فعلی بازار، عادات هزینه مصرف کننده، و درک مصرف کننده از ارائه یک برند را بررسی می کنند، داده ها را برای الگوهای کشف نشده استخراج می کنند. میزبان مصاحبه های رو در رو یا گروه های متمرکز برای تعیین اینکه مشتریان هنگام خرید محصول یا خدمات چه می خواهند، هستند. از تحقیق برای ایجاد نمایه و تشخیص مرزهای یک بازار هدف برای کارفرما یا مشتری از طریق تعیین اینکه مشتری در این بازار از یک محصول یا خدمات چه می‌خواهد استفاده می کنند. ایجاد و مصورسازی گزارش در مورد تمام داده های مرتبط قبل، در طول و بعد از کمپین های بازاریابی مخرب و انتشار آنها در قالب مورد نظر یک مدیر از دیگر وظایف تحلیلگر تحقیقات بازار می باشد.

مدیر تبلیغات

اینها افرادی هستند که اولین تصاویر و برداشت های یک برند را به بازار ارائه می کنند. در یک کمپین بازاریابی مخرب، بازی حتی بیشتر تغییر می‌کند، و مدیران را ملزم می‌کند که در زمان واقعی تصمیم بگیرند، به سرعت ایده‌های برنده را افزایش دهند و ایده‌هایی را که کار نمی‌کنند کنار بگذارند. مدیران داده‌ها را با سرعتی سریع جمع‌آوری می‌کنند و به تبلیغ‌کنندگان این امکان را می‌دهند که پیام یا رویکرد خود را به جای اینکه منتظر نتایج دسته‌ای باشند، در حین باز شدن یک کمپین تغییر دهند. به طور خاص، کارگردانان، رهبری و نظارت بر تیمی که یک کمپین تبلیغاتی را توسعه می دهد. برای تهیه یک بودجه قابل مدیریت و برآورد هزینه برای یک کمپین تبلیغاتی، که معمولاً برای یک کمپین بازاریابی مخرب، به طور قابل توجهی بزرگتر است، با بخش مالی همکاری می کنند. رهبری یک تیم در توسعه وب، تولید محتوای تعاملی، نظارت بر نوشتن کپی سئو و همکاری نزدیک با رسانه های اجتماعی که هدف آن ارتباط مستقیم با مشتریان است. یک نقشه راه محصول ایجاد می کنند که دارایی های منحصر به فرد شرکت را به اشتراک بگذارد و تصویر یا پیامی با ویژگی مخرب ایجاد کند که مشتریان جدید و فعلی را جذب کند. و نهایتا معیارها را برای محصول یا خدمات تعریف، اندازه گیری و منتشر و بر اساس آن تنظیم می کنند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی مخرب برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی تنوع

استراتژی بازاریابی تنوع چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی تنوع بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی تنوع را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی تنوع خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی تنوع بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی تنوع

پنجاه سال پیش، یک شرکت می‌توانست فقط برای WASPها (پروتستان‌های آنگلوساکسون سفید) بازاریابی موفقی داشته باشد، زیرا آنها نماینده اکثریت بازار مصرف بودند. در نهایت، برخی از شرکت‌ها متوجه شدند که پتانسیل کسب وکار بازاریابی برای جمعیت آفریقایی-آمریکایی نیز وجود دارد، و تلاش‌های متعددی در زمینه بازاریابی چندفرهنگی انجام شد – اما یک شرکت هنوز می‌تواند بدون آن موفقیت را تجربه کند. با این حال، امروز بازار به طور قطع متفاوت است. جمعیت آمریکا به طور فزاینده ای متنوع شده است، و اگر روندها ادامه یابد، گروه های اقلیت امروزی تقریباً در حدود سال ۲۰۴۰ اکثریت جمعیت را تشکیل خواهند داد. بنابراین، استراتژی “بازار عمومی” ممکن است دیگر در برخی زمینه ها موثر نباشد و به متخصصان نیاز داشته باشد. تا استراتژی های بازاریابی خود را متنوع کنند.

 

استراتژی بازاریابی تنوع چیست؟

مشتریان در فرهنگ‌های مختلف، ارزش‌ها، تجربیات، انتظارات و روش‌های تعامل متفاوتی دارند. حتی در یک فرهنگ، چنین تفاوت هایی بین زیر گروه های مختلف آشکار خواهد بود – نه فقط قومیت، بلکه سن، جنسیت، حرفه، مذهب، اندازه خانواده، محیط فیزیکی و غیره. بازاریابی تنوع شامل اذعان به این است که بازاریابی و تبلیغات باید راه‌های جایگزینی برای برقراری ارتباط با این گروه‌های متنوع ارائه دهند. با این دانش، هدف بازاریابان تنوع، ایجاد ترکیبی از روش‌های ارتباطی مختلف، به منظور دسترسی به افراد در هر یک از گروه‌های متنوع موجود در بازار است. (به بازاریابی چند کاناله مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی چندکاناله چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی تنوع استفاده می کنند؟

در حال حاضر، بازاریابی تنوع توسط هر کسب و کاری که به دنبال دستیابی به مشتریان جدید در گروه های مختلف نژادی، قومیتی، فرهنگی یا اجتماعی است، استفاده می شود. این امر به ویژه هنگام تعامل با بازار جهانی بسیار مهم است، زیرا مخاطبان در کشورهای مختلف به ندرت به یک پیام به یک شکل پاسخ می دهند. در همین حال، با متنوع‌تر شدن بازار داخلی، شرکت‌های بیشتری تاکتیک‌های بازاریابی تنوع را اتخاذ می‌کنند – و ممکن است به زودی این سوال پیش بیاید که چه کسی در بازاریابی تنوع فعالیت نمی‌کند؟ شرکت های زیر با موفقیت از بازاریابی تنوع برای دستیابی به بازارهای جمعیتی جدید استفاده کرده اند:

  • مک دونالد (McDonald’s) تحقیقات بازار گسترده ای در مورد دیدگاه های قومی انجام داده است، و اینکه چگونه چنین بینش هایی بر ارتباطات جریان اصلی تأثیر می گذارد. کمپین “من آن را دوست دارم” یکی از محصولات شناخته شده سرمایه گذاری آنها است.
  • پروکتر اند گمبل (Proctor & Gamble) سرمایه گذاری زیادی در جامعه سیاهپوستان انجام داده است و تبلیغات محصولاتی مانند اویل آو اولی، تاید و پنتن (Tide، Oil of Olay و Pantene) به طور منظم خانواده های سیاه پوست (و به ویژه پدران) را نشان می دهد که با مصرف کنندگان آفریقایی-آمریکایی طنین انداز می شود.
  • تارگت (Target) به طور مشابه تبلیغاتی منتشر کرده است که خانواده‌های سیاه‌پوست را بر اساس ارزش‌ها و ایده‌آل‌های خودشان نشان می‌دهند، برخلاف تصویرهای کلیشه‌ای یا پاپ-فرهنگی.
  • ساترن (Saturn) به بازار LGBT رسیده است، و از رویدادهای LGBT حمایت مالی می کند و تبلیغات ویژه آن جامعه را توسعه می دهد (“آیا سواری شما نشان دهنده غرور شما است؟”) که با ارزش های آن طنین انداز است.
  • هارلی دیویدسون (Harley davidson) بازاریابی برای زنان را با ایجاد کلاس هایی برای آموزش سوارکاری به زنان آغاز کرد.
  • ای تی اند تی (AT&T) بازاریابی برای گروه‌های نژادی و قومی مختلف را به اندازه‌ای مهم می‌داند که یک موقعیت اجرایی (معاون رئیس بازارهای متنوع) را کاملاً به چنین کمپین‌هایی اختصاص دهد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی قطره ای چیست؟

 

بازاریابی تنوع برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

گروه های مصرف کننده عمده ای که در حال حاضر از طریق بازاریابی تنوع به دست می آیند عبارتند از اسپانیایی تبارها، آفریقایی-آمریکایی ها، آسیایی-آمریکایی ها و جامعه LGBT. آفریقایی-آمریکایی ها اولین گروهی بودند که به رویکرد بازاریابی متفاوتی نیاز داشتند. در مقابل، آسیایی-آمریکایی‌ها از لحاظ تاریخی در دسته «بازار عمومی» قرار گرفته‌اند، چرا که قرار بود بیشتر فرهنگ‌پذیر باشند و تفاوت چندانی با سفیدپوستان نداشته باشند. اخیراً بازاریابان از رویکردهای تنوع برای آسیایی-آمریکایی ها استفاده می کنند که به عنوان یک جمعیت متمایل به تحصیل بیشتر، درآمد بالاتر، خرید فناوری بیشتر و مشارکت بیشتر در رسانه های اجتماعی دارند.

اسپانیایی‌ها در حال حاضر سریع‌ترین رشد را در بین این جمعیت نشان می‌دهند و اکنون در بازار ایالات متحده از آمریکایی‌های آفریقایی تبار بیشتر هستند. با این حال، آنها نماینده یک گروه مصرف کننده واحد نیستند. برای مثال، مهاجران نسل اول اسپانیایی زبان به پیام های تبلیغاتی، متفاوت از فرزندان دو زبانه و انگلیسی زبان خود پاسخ می دهند. علاوه بر این، آمریکایی‌های مکزیکی-آمریکایی، کوبایی-آمریکایی‌ها و زیرگروه‌های مختلف دیگر (از جمله اسپانیایی‌های سفیدپوست) با یکدیگر متفاوت هستند. بنابراین هر گونه بازاریابی تنوعی نسبت به اسپانیایی ها باید در واقع به بازارهای اجزای کوچکتر متنوع تر شود.

جامعه دگرباشان جنسی ممکن است بخش کوچکی باشد – شاید پنج تا هفت درصد از بازار عمومی – اما ارتباط بین اعضا به بازده بالا از نظر ارجاعات و خریدهای وفاداری کمک می کند. تفاوت در ساختار خانواده بر الگوهای خرید آنها تأثیر می گذارد. همچنین، افرادی که در این جمعیت شناسی قرار دارند، نسبت به مصرف کنندگان با خانواده های پرجمعیت، درآمد قابل تصرف بیشتری دارند.

 

انواع استراتژی بازاریابی تنوع

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی تنوع چگونه است؟

بازاریابی اثربخش تنوع به معنای تطبیق پیام با بازار به جای تلاش برای تطبیق بازار با پیام است. یک تلاش ضعیف برای دستیابی به مشتریان متنوع، ابتدا ایجاد یک کمپین تبلیغاتی، و سپس تلاش برای مقابله با جنبه چندفرهنگی است (به عنوان مثال، با استفاده از تبلیغات دقیقاً مشابه، فقط با تصاویر افراد آفریقایی-آمریکایی یا اسپانیایی تبار). کمپین موثر تنوع با در نظر گرفتن زمینه چند فرهنگی آغاز می شود. تحقیقات بازار بر روی مصرف کنندگان هدف انجام می شود – نه فقط عادات خرید آنها، بلکه ارزش ها، ایده آل ها، ادراکات و روش های ارتباطی آنها. پایگاه مصرفی متنوع امروزی نسبتاً به تبلیغات تبحر دارد. آنها می توانند تفاوت بین یک پیام معتبر و یک پیام کپی پیست شده را با یک پالت رنگ جدید تشخیص دهند.

تیم های بازاریابی مطلقاً به اعضای هر گروه قومی نیاز ندارند، اما با این وجود باید به طور فعال استعدادها را از دیدگاه های مختلف جذب کنند. خیلی اوقات، گروهی از افراد همفکر می توانند تصمیم بگیرند که یک کمپین تبلیغاتی برای آنها خوب به نظر می رسد – بدون اینکه در نظر بگیرند که آیا برای سایر مخاطبان که برای موفقیت محصولشان مهم هستند یا خیر. بازاریابان باید روش‌های تبلیغاتی را در گروه‌های متمرکز و آزمایش‌های کوچک بسنجند تا اطلاعاتی در مورد نحوه واکنش گروه‌های فرهنگی به تلاش‌هایشان جمع‌آوری کنند.

همانطور که یک کمپین تنوع ایجاد می شود، مشخصات مخاطبان هدف نیز باید توسعه یابد و تنوع بیشتری پیدا کند. باز هم، اسپانیایی ها از زیر گروه های مختلفی تشکیل شده اند. به طور مشابه، تفاوت‌های زیادی در میان جوامع سیاه‌پوست وجود دارد – آنها فقط یک گروه بازار واحد و همفکر نیستند. تماس با جوامع هدف و سرمایه گذاری در آن، جزء مهمی از استراتژی بازاریابی تنوع است. چنین فعالیتی فراتر از ایجاد شهرت یا اشتراک ذهنی در گروه هدف است – همچنین کسب و کار را به رهبران جامعه متصل می کند و زمینه بیشتری برای روش های ارتباطی و انتظارات به آنها می دهد. کار کردن در کنار افراد داخل جامعه، اعتبار کسب و کار را افزایش می دهد. در مقابل، کار بدون ورودی آنها احتمالاً منجر به پیام‌های نادرست و/یا نادیده گرفته می‌شود.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی چندسطحی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی تنوع باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی تنوع باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی تنوع آورده شده است.

مدیر بازاریابی چند فرهنگی

شروع، برنامه ریزی و نظارت بر کمپین هایی که گروه های جدید بازار را هدایت می کنند؛ کار با جوامع و رهبران فردی در گروه های هدف برای باز کردن کانال های ارتباطی و توسعه روابط بین کسب و کار و گروه اجتماعی از وظایف این افراد است؛ از اینکه پیام‌های بازاریابی با ارزش‌ها، ایده‌آل‌ها و ادراکات گروه هدف منطبق است و به عنوان بازنمایی‌های معتبر تلقی می‌شوند، اطمینان حاصل می کنند؛ با تیم های دیگر کار می کنند، مانند توسعه محصول، وبه آنها در مورد گروه هدف مشاوره می دهند.

تحلیلگر تحقیقات بازار

از روش‌های مختلفی مانند مصاحبه و گروه‌های متمرکز برای جمع‌آوری داده‌ها در مورد ادراکات، ارزش‌ها، ایده‌آل‌ها و کانال‌های ارتباطی مشتریان خود استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و نرم افزار را انجام می دهند؛ مشخص می نمایند چه پیام هایی برای گروه های مختلف اجتماعی جذاب هستند، و همچنین پیام هایی که احتمالا نادیده گرفته می شوند یا پاسخ منفی را برمی انگیزند. یافته ها را به سازمان خود ارائه می دهند تا تأییدیه و بودجه لازم برای طرح های بازاریابی آینده را به دست آورند.

مدیر روابط عمومی

در مورد سرمایه گذاری های جامعه، بیانیه های مطبوعاتی می نویسند و در غیر این صورت مشارکت شرکت خود را در بازارها و جوامع جدید ترویج می دهند. پیش‌نویس سخنرانی‌ها برای مدیران اجرایی و ارائه نکات گفت‌وگو متناسب با هر مخاطب خاصی که مورد خطاب قرار می‌گیرد را انجام می دهند. کانال های اطلاعاتی گروه های اجتماعی مختلف را شناسایی و تبلیغات را در آن مناطق متمرکز میکنند. با رسانه های محلی تعامل دارند و به درخواست های اطلاعاتی گروه های مختلف اجتماعی پاسخ می دهند

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی تنوع برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

راه حل

راه حل محصول، سیستم یا خدماتی است که ارزشی را برای مشتریان داخلی یا خارجی فراهم می کند.
همه کلمات، صفحات، نقش‌ها، فعالیت‌ها و مصنوعات فقط برای یک هدف و یک هدف وجود دارند:
برای کمک به تیم های چابک به طور مداوم راه حل هایی ارائه دهند که برای مشتری و سازمان ارزش ارائه می کند. به نوبه خود، مشتریان را قادر می سازد تا به اهداف خود دست یابند.
با این حال، حتی زمانی که تیم‌ها و قطارها از راهنمای ها استفاده می‌کنند، ارزش تضمین نمی‌شود. به هر حال، مشتریان قابلیت‌ها یا ویژگی‌ها را نمی‌خرند، آنها راه‌حل‌های کل محصول را می‌خرند که نتایج دلخواه آنها را ارائه می‌دهد. درک یک راه حل برای ارائه ارزش ضروری است.

راه حل ها ارزش پورتفولیو را ارائه می دهند. بنابراین، تسریع در ارائه راه حل برای بقا و شکوفایی سازمان ها در عصر دیجیتال حیاتی است. رهبران سازمانی به جای تمرکز بر پروژه ها و تعریف موفقیت به عنوان تکمیل آنها به موقع و در چارچوب بودجه، باید بر راه حل هایی تأکید کنند که نتایج کسب و کار را ارائه می دهند. این تغییر مستلزم ساختارهای سازمانی و مدیریتی جدیدی است که به جای حمایت از پروژه ها از محصولات حمایت می‌کند.
اصطلاح «راه‌حل» عمداً کلی است و به عنوان محصول، سیستم یا خدماتی تعریف می‌شود که برای مشتریان داخلی یا خارجی ارزش ارائه می‌کند. یک راه حل می تواند یک برنامه موبایل کوچک ساخته شده توسط یک ای آر تی (ART) یا یک سیستم خودرویی بزرگ از سیستم های ساخته شده توسط شبکه ای از جریان های توسعه ارزش (DVS) در یک زنجیره تامین باشد.
همچنین ممکن است یک محصول بیمه یا بانکی باشد که توسط یک موسسه مالی ارائه شده است. راه حل ها می توانند محصولاتی باشند که یک شرکت می فروشد یا محصولات داخلی که برای اداره کسب و کار استفاده می کنند.
آنها ممکن است ارزش مستقیمی را برای یک کاربر نهایی ایجاد کنند یا ممکن است جزء یک راه حل بزرگتر باشند. با توجه به چشم انداز راه حل، Backlog و نقشه راه، متخصصان در یک DVS راه حل هایی را تعریف، ساخت، اعتبار سنجی و عرضه به مشتریان می کنند، همانطور که در شکل ۱ نشان داده شده است.

 یک راه حل در زمینه آن

شکل ۱. یک راه حل در زمینه آن

 

شکل ۱ همچنین چهار ویژگی اساسی یک راه حل را نشان می دهد. راه حل ها عبارتند از:

مطلوب – آیا مشتریان و کاربران راه حل را می خواهند؟
امکان پذیر – آیا می توانیم راه حل مناسب را از طریق ترکیبی از ساخت، خرید، شریک یا به دست آوردن تلاش ارائه کنیم؟
قابل دوام – آیا روشی که ما راه حل می سازیم و ارائه می دهیم ارزش بیشتری نسبت به هزینه ایجاد می کند؟
پایدار – آیا ما به طور فعال راه حل خود را مدیریت می کنیم تا چرخه عمر محصول-بازار مورد انتظار آن را در نظر بگیریم؟

ادامه این مقاله این چهار ویژگی راه حل را شرح می دهد.

راه حل ها مطلوب هستند

راه حل ها برای ذینفعان سبد سرمایه گذاری که در آنها سرمایه گذاری می کنند، مشتریانی که آنها را خریداری می کنند و کاربران نهایی که با آنها در تعامل هستند، مطلوب است. راه حل ها ارزش نمونه کارها را ارائه می دهند. شرکت ها راه حل های زیادی می سازند و فرصت های بی نهایتی برای ایجاد راه حل های دیگر دارند. با این حال، فقط به این دلیل که یک سازمان می تواند راه حلی ایجاد کند به این معنی نیست که باید آن را ایجاد کنند.
رهبران پورتفولیو مسئول تعیین راه حل هایی هستند که به بهترین وجه از استراتژی پورتفولیو پشتیبانی می کنند. چشم انداز پورتفولیو DVS هایی را تعریف می کند که به راه حل های مشتری منتهی می شوند و نشان می دهد که چگونه عملکرد آنها (KPI) اهداف پورتفولیو را که توسط OKR های موضوعات استراتژیک تعریف شده است را ارائه می دهد (شکل ۲). همه DVS ها راه حل هایی را با تیم های متعهد و بودجه می سازند (به بودجه ناب مراجعه کنید) که تا زمانی که راه حل فعال است، باقی می ماند.

بوم پورتفولیوها استراتژی را به اجرا متصل می کند و نشان می دهد که چگونه راه حل ها ارزش پورتفولیو را ارائه می دهند و اهداف آن را محقق می کنند.

 

شکل ۲. بوم پورتفولیوها استراتژی را به اجرا متصل می کند و نشان می دهد که چگونه راه حل ها ارزش پورتفولیو را ارائه می دهند و اهداف آن را محقق می کنند.

 

راه حل ها ارزش را به مشتریان ارائه می دهند

راه حل های ارائه شده نیازهای کسب و کار را برطرف می کند و ارزش را به مشتری داخلی یا خارجی ارائه می دهد. برخی از راه حل ها محصولاتی هستند که شرکت مستقیماً به مشتریان می فروشد. برخی دیگر ممکن است عملیات داخلی سازمان را بهینه کنند.راما هر راه حلی یک یا چند مشتری دارد که ارزش آن را تشخیص می دهند. سازندگان راه حل برای ساخت محصولات مطلوبی که با مشتریان ارتباط برقرار می کنند و نیازهای آنها را برطرف می کنند، از ذهنیت مشتری محور استفاده می کنند. برخی، از مشتریان مستقیم و کاربران نهایی راه حل هستند. برخی دیگر مشتریان غیرمستقیم هستند که هزینه را پرداخت می کنند و راه حل را مشخص می کنند اما کاربر نیستند. سازندگان راه حل برای درک و همدلی با همه مشتریان، طراحی تفکر را به کار می گیرند تا اطمینان حاصل کنند که راه حل برای همه مطلوب است.

راه حل ها ممکن است از جریان های ارزش عملیاتی پشتیبانی کنند

نوآوری های سریع فناوری همچنان محیط های عملیاتی را مختل می کند. ماشین‌ها به سرعت بسیاری از مراحل را در جریان ارزش عملیاتی (OVS) خودکار می‌کنند و آنها را سریع‌تر و قابل اطمینان‌تر انجام می‌دهند و در عین حال هزینه‌ها را کاهش می‌دهند. برخی راه حل ها مستقیماً از OVS سازمان پشتیبانی می کنند. به عنوان مثال، یک عملیات بانکی ممکن است یک برنامه تلفن همراه برای مشتریان خارجی و برنامه های مرکز تماس برای مشتریان داخلی ارائه دهد. راه حل های دیگر محصولاتی برای زمینه عملیاتی مشتری هستند. به عنوان مثال، یک شرکت هواپیمایی از یک هواپیما و بسیاری از راه حل های دیگر در عملیات تحویل مسافر خود استفاده می کند.

راه حل ها امکان پذیر است

اکثر سازمان ها محصولاتی را در حوزه خود می سازند و عرضه می کنند. شرکت های خودروسازی راه حل های حمل و نقل و سازمان های بانکی راه حل های مالی ارائه می دهند. با این حال، تغییر و تحولات دنیای دیجیتال به کسب و کارها اجازه ورود در بازارهای جدید را داد. به عنوان مثال، اپل تنها چهار سال پس از عرضه اپل واچ از کل صنعت ساعت سوئیس فروش بیشتری داشت. برای رقابت در عصر دیجیتال، سازمان‌ها باید دانش فنی برای ایجاد راه‌حل‌های نوآورانه و تکامل آن‌ها برای برآورده کردن سریع تقاضاهای مشتری و بازار را داشته باشند.

 

ساخت راه حل نیاز به تخصص فنی دارد

ساخت راه‌حل‌های نوآورانه نیازمند طیف متنوعی از مهارت‌ها و منابع فنی است. سازمان‌ها به تیم‌های فنی مناسب، روابط استراتژیک با شرکای مناسب و مدل‌های اقتصادی نیاز دارند که اطمینان حاصل کنند که راه‌حل‌ها در طول چرخه عمرشان قابل اجرا هستند. برای استفاده از ارزش‌ها و شیوه‌هایی که افراد را به افزایش دانش و شایستگی تشویق می‌کند، شرکت‌های Lean-Agile فرهنگ یادگیری مستمر را اتخاذ می‌کنند. سازمان ها ممکن است برای پر کردن شکاف ها با تامین کنندگان شریک شوند، شایستگی را در داخل یا هر دو پرورش دهند. مشارکت با تامین کنندگان دانش دامنه، تجربه عملی و اجزای راه حل از قبل موجود را برای تیم ها به ارمغان می آورد.

توجه: زمانی که زنجیره تامین برای حمایت از استراتژی کسب و کار بسیار آهسته نوآوری می کند یا فناوری از نظر استراتژیک مهم است، سازمان ها کمتر احتمال دارد که شریک شوند.
در این موارد، شایستگی به صورت داخلی از طریق آموزش، استخدام و کسب استراتژیک توسعه می یابد.

 

راه‌حل‌های مدولار تحویل ارزش را تسریع می‌کنند

طرح‌های مدولار که از طریق واسط‌های تعریف‌شده ارتباط برقرار می‌کنند، به ARTها و تیم‌ها اجازه می‌دهند تا بخش‌های راه‌حل خود را به‌طور مستقل تکامل دهند و تحویل ارزش را تسریع کنند. برخی راه حل ها ارزش مستقیمی را برای کاربر نهایی فراهم می کنند. بقیه ماژول ها هستند (که اجزا یا زیر سیستم ها نیز نامیده می شوند) که بخش هایی از یک راه حل بزرگتر هستند. راه حل ها اغلب از راه حل های دیگر ساخته می شوند تا به تسریع تحویل ارزش، کاهش هزینه های توسعه و بهبود کیفیت کمک کنند. آن راه حل های دیگر از منابع مختلف، از جمله تامین کنندگان داخلی و خارجی و جوامع منبع باز می آیند (شکل ۳).

 راه حل ها ممکن است ارزش مستقیمی برای کاربر ایجاد کنند یا ممکن است بخشی از یک راه حل بزرگتر باشند

شکل ۳. راه حل ها ممکن است ارزش مستقیمی برای کاربر ایجاد کنند یا ممکن است بخشی از یک راه حل بزرگتر باشند.

معماران عمدا راه حل ها را به ماژول هایی تجزیه می کنند که تیم ها و ART ها می توانند به طور مستقل طراحی و ارائه کنند. ماژول ها عبارتند از:

  • تجزیه شده: راه حل ها به بخش های مستقل تقسیم می شوند که از طریق رابط های مدیریت شده با هم ارتباط برقرار می کنند. استفاده از طراحی دامنه محور راه حل هایی را ایجاد می کند که تغییر، آزمایش و توسعه تدریجی آسان تر است.
  • تودرتو: ماژول ها ممکن است شامل ماژول های تودرتو دیگری باشند که منجر به یک سلسله مراتب می شود. سیستم های لایه ای یک الگوی رایج برای ماژول های تودرتو هستند.
  • یکپارچه: ماژول های تودرتو برای استقرار و اجرا ترکیب می شوند تا از تمام سطوح آزمایش و عملیات پشتیبانی کنند.خط لوله تحویل مداوم (CDP) این فرآیند را فعال می کند.
  • توزیع‌شده: ماژول‌ها ممکن است در چندین دستگاه یا مکان اجرا شوند تا زمان پاسخ‌دهی را کاهش دهند، توان عملیاتی بالاتری ارائه کنند، تحمل خطا را فراهم کنند و سایر نیازهای غیر عملکردی (NFR) را پشتیبانی کنند.

برخی از ماژول‌ها عناصری هستند که به‌طور مستقل قابل انتشار هستند که جریان‌های ارزش نامیده می‌شوند (به انتشار بر حسب تقاضا مراجعه کنید) که تیم‌ها می‌توانند بدون انتظار برای تیم‌های دیگر، به‌طور مستقل تکامل، استقرار و منتشر کنند.

 جریان های ارزش را می توان به طور مستقل مستقر کرد و برای تحویل سریعتر و بازخورد آزاد کرد.

شکل ۴. جریان های ارزش را می توان به طور مستقل مستقر کرد و برای تحویل سریعتر و بازخورد آزاد کرد.

 

 

تعریف هدف و زمینه راه حل  و تکامل راه حل

راه حل ها دارای هدف و زمینه هستند. هدف راه حل، الزامات حیاتی و محدودیت های طراحی، از جمله تصمیمات کلیدی را تعریف می کند. Solution Context جنبه هایی از محیط عملیاتی را برای نصب، استفاده و پشتیبانی راه حل توضیح می دهد. هدف و زمینه با هم اجرای راه حل را هدایت می کنند. سازندگان راه‌حل، مهندسی سیستم‌های ناب را به کار می‌گیرند – متغیر بودن را فرض کنید. با مشخص کردن هدف و زمینه راه حل به صورت تدریجی گزینه ها را حفظ کنید. برخی از تصمیمات که در اوایل چرخه عمر راه حل شناخته شده اند، ثابت هستند.
برخی دیگر ممکن است متفاوت باشند زیرا تیم ها با کاوش در گزینه های جایگزین با استفاده از طراحی مبتنی بر مجموعه برای یافتن پیاده سازی های بهینه، دانش به دست می آورند. هدف و زمینه راه حل از دو طریق بر عقب ماندگی ها و نقشه های راه حل تأثیر می گذارد. تصمیمات ثابت کار و موارد عقب مانده ای را که آنها را اجرا می کنند هدایت می کند. عدم قطعیت همچنین نیازمند کار برای کشف جایگزین هایی است که می توانند تصمیمات را از متغیر به ثابت منتقل کنند. بک لاگ ها شامل هر دو نوع کار برای ساخت همزمان بخش های شناخته شده راه حل در حین کاوش در بخش های ناشناخته آن هستند.

 

راه حل ها قابل اجرا هستند

ارزش راه حل برای شرکت باید هزینه های ساخت و راه اندازی آن را جبران کند (شکل ۵). به طور معمول، هزینه ها برای تعیین کمیت ساده هستند، از جمله هزینه های توسعه، هزینه های عملیاتی، و هزینه های مجوز، به نام چند. با این حال، کمی کردن مقدار می تواند پیچیده تر باشد.
راه حل ها می توانند چندین نوع ارزش را برای سازمان فراهم کنند:

  • پولی
  • عملیات بهبود یافته
  • حفظ یا گسترش سهم بازار
  • داده ها و بینش های جدید در مورد مصرف کنندگان و محیط عملیاتی

یک مدل مبادله ارزش مناسب راه حل های قابل اجرا را تضمین می کند

شکل ۵. یک مدل مبادله ارزش مناسب راه حل های قابل اجرا را تضمین می کند

 

تفکر کل محصول، دوام طولانی مدت را تضمین می کند

برای درک ارزش راه حل، مشتریان به چیزی بیش از ویژگی های عالی نیاز دارند. آنها همچنین به خدمات عالی، پشتیبانی پیش از فروش، مستندات، آموزش، قیمت مناسب، نقشه راه امیدوارکننده از یک شرکت معتبر و موارد دیگر نیاز دارند. مشتریان انتظار دارند اینها بخشی از پیشنهاد کلی باشد.
همانطور که در شکل ۶ نشان داده شده است، تفکر کل محصول (به مشتری محوری مراجعه کنید) تجارب مثبت را در تمام جنبه های سفر مشتری تضمین می کند – از خرید، تا اولین استفاده، استفاده با تجربه، ارتقاء، و حتی از طریق تعویض و از کار انداختن. مدیریت محصول حداقل محصول مورد انتظاری را که یک مشتری خریداری می کند و محصول افزایش یافته و بالقوه ای را که پیشنهاد آنها را متمایز می کند و مشتریان آینده را جذب می کند، تعریف می کند. نقشه راه راه حل ویژگی های افزوده شده و بالقوه محصول را در طول زمان پیش بینی می کند.

مدل کل محصول

شکل ۶. مدل کل محصول

 

راه حل ها برای برآوردن نیازهای در حال تغییر تکامل می یابند

برای برآوردن نیازهای در حال تغییر مشتریان و بازارها، تیم ها باید بتوانند ویژگی های جدید را به سرعت ارائه دهند، بازخورد دریافت کنند و تنظیم کنند. یک خط لوله سریع و خودکار یکپارچه سازی مداوم و استقرار مستمر (CI/CD) بازخورد سریعی را در مورد تغییرات کوچک در محیط توسعه و عملیات محیطی به توسعه دهندگان ارائه می دهد. همانطور که در شکل ۷ نشان داده شده است، محیط توسعه یک پروکسی نزدیک و واقع بینانه از محیط عملیاتی ارائه می دهد. چشم انداز، عقب ماندگی و نقشه راه راه حل شامل کار برای ساخت خط لوله CI/CD است. ادغام مستمر در محیط توسعه یک پروکسی اقتصادی از محیط عملیاتی را فراهم می کند که می تواند تغییرات کوچک را به سرعت آزمایش کند. با این حال، ارزش واقعی و بازخورد فقط در محیط عملیاتی قابل ارزیابی است. در حال تکامل راه حل های زنده نیاز به محدودیت های اضافی دارد. زمینه راه حل باید توانایی استقرار تغییرات در سیستم های زنده و بازگرداندن اطلاعات از محیط عملیاتی را فراهم کند. طراحی راه حل باید از مجموعه رفتار کاربر و محیط عملیاتی مورد نیاز برای بازخورد پشتیبانی کند. عقب ماندگی راه حل و نقشه راه نیز این کار را ردیابی و پیش بینی می کند.
 بازخورد سریع تری از محیط های توسعه و عملیاتی دریافت کنید
شکل ۷. بازخورد سریع تری از محیط های توسعه و عملیاتی دریافت کنید

راهکارها پایدار هستند

راه حل ها از طریق مراحل قابل پیش بینی، که به عنوان چرخه عمر محصول شناخته می شوند، پیشرفت می کنند: مقدمه رشد، رشد تا بلوغ، و بلوغ تا کاهش (شکل ۸). راه حل ها باید به طور مکرر تکامل یابند تا از این مراحل عبور کنند و بخش های جدید بازار و نیازهای مشتری را برطرف کنند. چرخه عمر محصول نشان می دهد که چرا یک رویکرد ناب چابک برای توسعه راه حل ها حیاتی است. راه حل های اولیه، محصولات حداقلی قابل دوام (MVP) [3] هستند که یادگیری معتبری را برای اثبات یا رد فرضیه کسب و کار راه حل ایجاد می کنند (به چرخه راه اندازی ناب در مقاله Epic مراجعه کنید).
انتشار سریع و مکرر دانش جدیدی در مورد تصمیمات کاربر، بازار و فنی راه حل برای اصلاح برنامه های عقب افتاده، نقشه راه و گاهی اوقات چشم انداز آن ارائه می دهد.
همانطور که قبلا توضیح داده شد، خط لوله تحویل مداوم (CDP) تغییرات مکرر و مقرون به صرفه مورد نیاز برای تکامل راه حل را در طول چرخه عمر آن امکان پذیر می کند.
راه حل ها از چرخه عمر محصول شناخته شده پیروی می کنند
شکل ۸. راه حل ها از چرخه عمر محصول شناخته شده پیروی می کنند
استقرار مستمر

استقرار مستمر

استقرار مستمر ( Continuous Deployment ) جنبه ای از خط لوله تحویل مداوم است که انتقال عملکرد جدید را از یک محیط مرحله به مرحله تولید به طور خودکار انجام می دهد، جایی که برای انتشار در دسترس است. استقرار مستمر (CD) سومین جنبه در خط لوله تحویل مداوم (CDP) چهار قسمتی اکتشاف مستمر (CE)، یکپارچه سازی مداوم (CI)، انتقال مداوم (CD) و انتشار بر اساس تقاضا (شکل ۱) است.

 

استقرار مستمر در زمینه CDP

 

شکل ۱. استقرار مستمر در زمینه CDP

 

ویژگی‌ها باید قبل از اینکه کسب‌وکار برای پشتیبانی از انتشار در صورت تقاضا به آن‌ها نیاز داشته باشد، در تولید در دسترس و تأیید شوند. بنابراین، بهینه است که فرآیند استقرار را از انتشار جدا کنیم و تغییرات را قادر می‌سازیم تا بدون تأثیر بر رفتار سیستم فعلی به سمت تولید حرکت کنند. استقرار مستمر به تیم ها اجازه می دهد تا تغییرات کوچک و تدریجی را به طور مداوم در تولید اعمال کنند. قابلیت استقرار مستمر برای انتشار در صورت تقاضا حیاتی است. به نوبه خود، به قطار انتشار چابک (ARTs) اجازه می‌دهد تا به فرصت‌های بازار با بالاترین ارزش ممکن در کوتاه‌ترین زمان تحویل پایدار پاسخ دهد و به مشتریان این امکان را می‌دهد تا زمانی که آماده هستند از عملکردهای جدید استفاده کنند.

شیوه های توسعه سنتی استقرار و انتشار را به عنوان یک فعالیت تلقی می کنند. در این مدل، تغییرات اعمال شده برای تولید بلافاصله در دسترس کاربران قرار می گیرد. با این حال، استقرار مستمر، فرآیندهای استقرار و انتشار را از هم جدا می کند.
این تمرین تفکر طراحی و جریان ارزش سریع را با موارد زیر تقویت می کند:
قابلیت هدف‌یابی برای مشتریان خاص – سازمان را قادر می‌سازد تا مشتریانی را با عملکرد خاص هدف قرار دهد و به سازمان اجازه می‌دهد تا تأثیر تغییرات را قبل از اعمال عملکرد برای همه مشتریان ارزیابی کند.
ترویج آزمایش، مانند تست A/B – شیوه‌های تفکر طراحی، مانند تست A/B، نیازمند توانایی ارائه عملکردهای مختلف به کاربران هدف متمایز، جمع‌آوری بازخوردی است که به ایجاد تجربه کاربری بهینه کمک می‌کند.
ارتقاء دسته های کوچک – خودکارسازی CDP (به عنوان مثال، آزمایش، ساخت، استقرار) استقرار در دسته های کوچک را از نظر اقتصادی امکان پذیر می کند.
انتشار بر اساس نیازهای تجاری – ART ها زمانی که فرآیند استقرار پیچیده و مستعد خطا است، کمتر منتشر می شوند. سازمان‌هایی که روی اتوماسیون و بهبود بی‌ وقفه فرآیند سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌توانند سریع‌تر و با ریسک کمتری آزاد کنند و چابکی کسب‌وکار را به طور قابل‌توجهی افزایش دهند. به عنوان مثال، یک نسخه می تواند قبل از یک کمپین بازاریابی در تولید مستقر شود و به سازمان انعطاف بیشتری در به حداکثر رساندن تمام جنبه های ارائه ارزش بدهد. برای فعال کردن این قابلیت ها، ART ها بر کاهش هزینه تراکنش و ریسک انتقال تغییرات به سمت تولید با خودکارسازی تمام جنبه های استقرار مداوم تمرکز می کنند. حصول اطمینان از اینکه فرآیند استقرار یک فعالیت قابل پیش‌بینی و تکرارپذیر بدون حوادث مهم است، به تیم‌ها کمک می‌کند تا به استقرار مداوم دست یابند. علاوه بر این، بهبود استقرار برای ایجاد جریان ارزش بدون وقفه برای دستیابی به چابکی تجاری بسیار مهم است. برای اطلاعات بیشتر به مقاله ART Flow مراجعه کنید.

چهار فعالیت استقرار مستمر

چهار فعالیت استقرار مستمر را که در شکل ۲ نشان داده شده است.

  • استقرار – شیوه های لازم برای استقرار راه حل در یک محیط تولید
  • تأیید – اقدامات لازم برای اطمینان از عملکرد تغییرات راه حل در تولید همانطور که در نظر گرفته شده است، قبل از عرضه آنها به مشتریان
  • مانیتور – شیوه هایی برای نظارت و گزارش در مورد مسائلی که ممکن است در تولید ایجاد شود
  • پاسخ – شیوه هایی برای رسیدگی سریع به مشکلاتی که ممکن است در طول استقرار رخ دهد

 چهار فعالیت انتقال مداوم

 

شکل ۲. چهار فعالیت انتقال مداوم

 

استقرار

استقرار انتقال تغییرات به محیط تولید است. در CDP، استقرار تغییرات به طور مداوم انجام می شود. عملکرد جزئی را می توان به صورت تدریجی در تولید پیاده سازی کرد. فرض کنید نقشه داستان کاربر دارای ۲۷ داستان برای پیاده سازی یک گردش کار جدید است. شیوه‌های قدیمی احتمالاً منجر به همه ۲۷ داستان در یک دسته بزرگ می‌شوند. در عوض، داستان‌های فردی را می‌توان در «حالت تاریک» با استقرار مداوم و جابجایی ویژگی‌ها مستقر کرد. وقتی ART مجموعه کامل ویژگی‌ها را به کار گرفت، کسب‌وکار می‌تواند انتخاب کند که چه زمانی آنها را برای کاربران عرضه کند.
در حالت ایده آل، خط لوله استقرار، فرآیند استقرار را به صورت خودکار پس از ساخت، ادغام و اعتبارسنجی موفق آغاز می کند. این رویکرد گردش کار را به یک فرآیند کاملاً خودکار با یک کلیک تبدیل می کند، از تعهد کد تا تولید- استقرار. شرکت های بسیار پیشرفته می توانند به طور قابل اعتماد در هر زمان، حتی در دوره های اوج، مستقر شوند. این رویکرد نیاز به کار در تعطیلات آخر هفته، شب ها یا سایر ساعات غیرفعال را برای استقرار از بین می برد. چندین روش به توانایی استقرار کمک می کند:

  • راه اندازی تاریک – توانایی استقرار عملکرد جدید در یک محیط تولید بدون انتشار آن برای کاربران نهایی
  • تعویض ویژگی – تکنیکی برای تسهیل راه اندازی تاریک با پیاده سازی جابجایی در کد، که امکان جابجایی بین عملکرد قدیمی و جدید را فراهم می کند.
  • اتوماسیون استقرار – توانایی استقرار یک راه حل آزمایش شده به طور خودکار از مرحله به مرحله تولید
  • استقرار انتخابی – توانایی استقرار در محیط های تولیدی خاص و نه محیط های دیگر بر اساس معیارهایی مانند جغرافیا، بخش بازار و موارد دیگر.
  • استقرار سلف سرویس – زمانی که استقرار خودکار تا حدی اجرا می شود، سلف سرویس به یک فرمان اجازه می دهد تا راه حل ها را از مرحله به مرحله تولید منتقل کند.
  • کنترل نسخه – حفظ محیط های تحت کنترل نسخه، استقرار و بازیابی سریع را امکان پذیر می کند
  • استقرار آبی/سبز – تکنیکی که امکان جابجایی بر اساس تقاضا بین محیط های صحنه سازی و تولید را فراهم می کند

تایید

استقرارها باید از نظر یکپارچگی و استحکام عملکردی قبل از انتشار برای کاربران نهایی تأیید شوند. این دو فرآیند تقریباً به طور همزمان زمانی اتفاق می‌افتند که کاملاً با هم همراه باشند و تصمیمات بازیابی را به دغدغه اصلی تبدیل می‌کنند. با این حال، هنگامی که آنها از هم جدا می شوند، فضا برای آزمایش گسترده عملکردهای جدید در تولید قبل از تأیید آن برای انتشار وجود دارد. پس از انتقال به تولید، راه حل ها تحت آخرین مرحله آزمایش قرار می گیرند. به طور معمول، این نیاز به تست دود، تست پذیرش کاربر سبک، و تست استرس و عملکرد دارد که باید در یک محیط تولید رخ دهد. این راستی‌آزمایی بررسی سلامت عقل لازم را فراهم می‌کند که رفتار محلول را در زمینه راه‌حل تولید واقعی آن آزمایش می‌کند. یکپارچگی مداوم به طور منطقی تضمین می کند که راه حل مطابق انتظار در تولید عمل می کند. با این حال، شگفتی رخ می دهد. زمانی که راستی‌آزمایی نقص‌های حیاتی را نشان می‌دهد، استقرار باید یا به عقب برگردد یا به سرعت رفع شود تا از آسیب رساندن به محیط تولید یا اختلال در جریان کسب‌وکار جلوگیری شود.
چهار روش به تأیید صحت پس از استقرار کمک می کند:

  • تست تولید – تست راه حل ها در تولید با استفاده از تغییر ویژگی یا راه اندازی “تاریک”.
  • تست اتوماسیون – توانایی خودکارسازی تست ها و اجرای سریع و مکرر آنها
  • مدیریت داده های تست – مدیریت داده های تست در کنترل نسخه برای اطمینان از سازگاری در تست خودکار
  • تست الزامات غیرعملکردی (NFR) – تیم‌ها همچنین ویژگی‌های سیستم مانند امنیت، قابلیت اطمینان، عملکرد، مقیاس‌پذیری و قابلیت استفاده را برای اطمینان از مطابقت NFRها با استانداردهای کیفیت آزمایش می‌کنند.

نظارت

تأیید اینکه ویژگی‌های مستقر در مسیر تولید شکسته نشده‌اند، یک بررسی کیفیت قبل از انتشار ضروری است. با این حال، تیم ها همچنین باید اطمینان حاصل کنند که می توانند عملکرد و ارزش یک ویژگی را در طول عمر آن اندازه گیری کنند. بینش‌هایی که این حلقه بازخورد حیاتی را هدایت می‌کنند، عمدتاً از قابلیت‌های نظارت قوی ناشی می‌شوند که باید قبل از انتشار وجود داشته باشند. نظارت مؤثر مستلزم آن است که تله متری تمام پشته برای همه ویژگی های مستقر شده از طریق CDP فعال باشد. این تله متری به تیم ها اجازه می دهد تا عملکرد سیستم، رفتار کاربر نهایی، حوادث و ارزش تجاری را به سرعت و با دقت در تولید بررسی کنند. داده‌های جمع‌آوری‌شده ردیابی و نظارت بر هر ویژگی را فراهم می‌کند، وفاداری تجزیه و تحلیل ارزش کسب‌وکار ارائه‌شده را افزایش می‌دهد و پاسخگویی به مسائل تولید را افزایش می‌دهد. در حالی که تیم‌ها نمی‌توانند برخی از معیارهای ارزش کسب‌وکار را تا زمان انتشار جمع‌آوری کنند، باید بدانند که چگونه اقدامات را قبل از تصمیم‌گیری برای انتشار به دست آورند. برخی از اقداماتی که به حمایت از این امر کمک می کند عبارتند از:

  • تله متری تمام پشته – توانایی نظارت بر مشکلات در کل پشته ای که یک سیستم پوشش می دهد
  • نمایشگرهای بصری – ابزارهایی که اندازه گیری های خودکار را نمایش می دهند
  • نظارت فدرال – نظارت تلفیقی در سراسر برنامه‌ها در راه‌حلی که دیدی جامع از مشکلات و عملکرد ایجاد می‌کند.

پاسخ

توانایی پاسخگویی به مسائل پیش‌بینی‌نشده تولید و بازیابی از آن برای حمایت از استقرار مستمر و ساده‌سازی CDP حیاتی است. دلایل واضح است: مشکلات تولید مستقیماً بر مشتریان و کاربران نهایی تأثیر می گذارد، بنابراین ارزش راه حل های مستقر شده می تواند به سرعت در هنگام بروز مشکلات کاهش یابد. مشکلات تولید باعث دوباره کاری می شود – اصلاحات، وصله ها، توسعه مجدد، آزمایش مجدد، جابجایی مجدد و غیره. که جریان طبیعی ارزش را از طریق خط لوله مختل می کند. از آنجایی که مسائل تولید می تواند به کارایی تحویل و ارزش کمتر آسیب برساند، تیم ها به توانایی شناسایی مشکلات به طور فعال و بازیابی سریع نیاز دارند. همانطور که با میانگین زمان بازیابی (MTTR) اندازه گیری می شود، بازیابی سریع یکی از قابل اعتمادترین شاخص های پیشرو بلوغ بالای DevOps است. بازیابی همچنین یکی از پنج عنصر DevOps است. هدف از پاسخگویی و بازیابی شناسایی مسائل بالقوه قبل از تبدیل شدن به حادثه و جلوگیری از تأثیرگذاری آنها بر عملیات تجاری است.
این قابلیت مستلزم شناسایی مشکلات داخلی قبل از کشف آنها توسط کاربران نهایی، شناسایی سریع علل ریشه‌ای و بازیابی خدمات با رویه‌های به خوبی تمرین شده است.
در مقابل، ایجاد تغییرات عجولانه و واکنشی مستقیماً در سیستم‌های تولید – «فقط برای روشن نگه داشتن چراغ‌ها» – باعث ایجاد تفاوت‌های کد منبع و پیکربندی بین محیط‌ها، تغییرات تأیید نشده و ریسک طولانی‌مدت می‌شود.
چندین روش از توانایی پاسخگویی و بازیابی از مشکلات تولید پشتیبانی می کند:

  • تشخیص پیشگیرانه – تکنیکی برای ایجاد پیشگیرانه خطا در راه حل برای شناسایی مشکلات و موقعیت های بالقوه قبل از وقوع. به عنوان مثال، Chaos Monkey [1] که توسط Netflix توسعه داده شده است، یک ابزار منبع باز است که به طور تصادفی نمونه‌هایی را در تولید خاتمه می‌دهد تا اطمینان حاصل شود که مهندسان خدمات خود را به گونه‌ای اجرا می‌کنند که در برابر خرابی‌های نمونه مقاوم باشند.
  • همکاری بین تیمی – طرز فکر همکاری در سراسر Value Stream برای شناسایی و حل مشکلات در صورت بروز
  • پخش مجدد جلسه – تتوانایی بازگرداندن سریع یک راه حل به محیط قبلی یا رفع سریع یک مشکل از طریق خط لوله بدون نیاز به برگشت
  • زیرساخت غیرقابل تغییر – این مفهوم به هیچ‌وقت اصلاح سرورها یا ماشین‌های مجازی (VM) پس از استقرار اشاره دارد. در عوض، اگر چیزی نیاز به به‌روزرسانی داشته باشد، یک سرور جدید از یک تصویر با تغییرات مناسب ساخته می‌شود.
  • کنترل نسخه – محیط ها باید تحت کنترل نسخه نگهداری شوند تا به سرعت بازگردند پس از اینکه تیم ها نشان دادند که ویژگی ها با موفقیت برای تولید به کار گرفته شده اند و قابلیت های نظارت و بازیابی لازم برای ردیابی و مدیریت ارزش در حال انجام را دارند، مرحله استقرار مداوم CDP را تکمیل کردند. به نوبه خود، این به شرکت این امکان را می دهد که هر زمان که ضمانت داشته باشد آن را آزاد کند.

فعال کردن استقرار مستمر با DevOps

استقرار مداوم شامل فعالیت های عملیاتی حیاتی است که اغلب با “Ops” در DevOps مرتبط است. آنها بر استقرار راه حل ها در محیط های تولید، تأیید یکپارچگی عملکردی آنها و اطمینان از نظارت مؤثر و پشتیبانی پس از انتشار تمرکز می کنند. شکل ۳ نشان می دهد که به DevOps (مرکز) و چندین حوزه تمرین (حلقه های داخلی) استقرار مستمر را امکان پذیر می کند.
هر یک از چهار فعالیت (به رنگ سبز) یک تلاش مشترک است که از تخصص DevOps از چندین رشته برای به حداکثر رساندن سرعت و کیفیت تحویل استفاده می کند. به عنوان مثال، استقرار راه‌حل‌ها در CDP شامل استفاده از ابزارهایی است که تهیه زیرساخت‌های تولید را خودکار می‌کنند، راه‌حل‌های باینری را برای انتخاب اهداف، تأیید عملکرد تولید، ضبط تله‌متری زمان اجرا، و هشدار فعالانه در مورد مسائل را به کار می‌گیرند. روش‌ها و ابزارهای DevOps این قابلیت‌ها را ساده‌تر می‌کنند و به راه‌حل‌ها اجازه می‌دهند تا در عرض چند دقیقه به طور کامل برای انتشار بر اساس تقاضا آماده شوند. هر چهار فعالیت مستمر استقرار توسط DevOps فعال می‌شوند، هرچند با ترکیب‌های متفاوتی از شیوه‌های فنی و ابزار. برای راهنمایی بیشتر در مورد DevOps و چگونگی تسهیل CDP، سری مقالات DevOps را ببینید.

DevOps استقرار مستمررا امکان پذیر می کند

شکل ۳. DevOps استقرار مستمر را امکان پذیر می کند

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کششی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

یکپارچه سازی مداوم

یکپارچه سازی مداوم

یکپارچه سازی پیوسته یا ( Continuous Integration ) جنبه ای از خط لوله ارائه مستمر است که در آن عملکردهای جدید برای آماده سازی، استقرار و انتشار، توسعه و آزمایش، ادغام و تأیید می شود.
یکپارچه سازی پیوسته (CI) دومین جنبه در خط لوله ارائه مستمر چهار قسمتی اکتشاف مستمر (CE)، یکپارچه سازی مداوم (CI)، استقرار مداوم (CD) و انتشار بر اساس تقاضا می باشد. یکپارچه سازی پیوسته (CI) یک عمل فنی حیاتی برای هر قطار انتشار چابک (ART) است. کیفیت را بهبود می بخشد، ریسک را کاهش می دهد و سرعت توسعه سریع، قابل اعتماد و پایدار را ایجاد می کند. با یکپارچه سازی پیوسته (CI)، سیستم همیشه اجرا می شود، به این معنی که به طور بالقوه قابل استقرار است، حتی در طول توسعه. یکپارچه سازی پیوسته (CI) به راحتی در راه حل های نرم افزاری اعمال می شود که در آن رشته های عمودی کوچک و آزمایش شده می توانند به طور مستقل ارزش ارائه دهند. در سیستم های نرم افزاری بزرگتر و چند پلتفرمی، چالش سخت تر است. هر پلتفرم دارای ساختارهای فنی است که برای تأیید عملکرد جدید نیاز به یکپارچه سازی پیوسته (CI) دارد. زمانی که سیستم‌ها شامل نرم‌افزار، سخت‌افزار، اجزا و خدمات ارائه‌شده توسط تامین‌کنندگان باشند، یکپارچه سازی پیوسته (CI) پیچیده‌تر می‌شود. اما این واقعیت باقی می ماند که ادغام و آزمایش مکرر ویژگی ها با هم تنها راه عملی برای تأیید کامل یک راه حل است.
در نتیجه، تیم‌ها به یک رویکرد متعادل نیاز دارند که به آنها امکان می‌دهد کیفیت را ایجاد کنند و بازخورد سریعی در مورد کار یکپارچه خود دریافت کنند. برای راه‌حل‌های صرفاً مبتنی بر نرم‌افزار، یکپارچه سازی پیوسته (CI) با ابزارهای مدرن نسبتاً آسان است. برای سیستم‌های پیچیده‌تر با سخت‌افزار و نرم‌افزار، یک رویکرد یکپارچه‌سازی پیوسته مورد نیاز است (به مقاله تحویل راه‌حل سازمانی مراجعه کنید) تا تعادل اقتصادی بین فرکانس، محدوده یکپارچه‌سازی و آزمایش برقرار شود.

یکپارچه سازی مداوم در زمینه خط لوله تحویل پیوسته.

شکل ۱. یکپارچه سازی مداوم در زمینه خط لوله تحویل پیوسته.

 

چهار فعالیت یکپارچه سازی مداوم

همانطور که در شکل ۲ نشان داده شده است، چهار فعالیت مرتبط با یکپارچه سازی مداوم را شرح می دهد:

  1. Develop شیوه‌های لازم برای پیاده‌سازی داستان‌ها و تعهد کد و مؤلفه‌ها به کنترل نسخه را توصیف می‌کند
  2. Build تکنیک‌های مورد نیاز برای ایجاد باینری‌های قابل استقرار و ادغام شاخه‌های توسعه در Trunk را توصیف می‌کند.
  3. تست انتها به انتها شیوه‌های لازم برای تایید راه‌حل را توصیف می‌کند.
  4. Stage مراحل مورد نیاز برای میزبانی و اعتبارسنجی راه حل ها را در یک محیط مرحله بندی قبل از تولید توصیف می کند.چهار فعالیت یکپارچه سازی مداوم

 

شکل ۲. چهار فعالیت یکپارچه سازی مداوم

توسعه

توسعه راه‌حل به پیاده‌سازی داستان‌ها از طریق اصلاح ویژگی‌های ای آر تی بک لاگ ( ART Backlog ) در صورت نیاز و سپس کدگذاری، آزمایش، و تعهد محصول کاری به سیستم کنترل منبع اشاره دارد. آزمایش در این فعالیت بر روی آزمایش در سطح واحد و داستان متمرکز است و اغلب به آزمایش دوگانه نیاز دارد (به توسعه تست محور مراجعه کنید) تا سایر اجزا یا زیرسیستم‌هایی را که به آسانی در دسترس نیستند یا به راحتی آزمایش نمی‌شوند تکرار کنند.

چندین روش با توسعه راه حل همراه است:

تقسیم کردن ویژگی‌ها به داستان – این امکان تحویل مداوم از طریق دسته‌های کوچک و یکپارچه‌سازی روان را فراهم می‌کند، از جمله ایجاد نقشه‌های داستان کاربر برای اطمینان از اینکه جریان‌های کاری نیازهای مشتری را برآورده می‌کنند.

توسعه رفتار محور ( Behavior-Driven Development ) – BDD فرآیندی است که صاحبان محصول و تیم ها از آن برای درک بهتر الزامات و بهبود کیفیت با ایجاد معیارهای پذیرش و تست های خودکار، اغلب قبل از نوشتن کد استفاده می کنند. BDD با TDD کار می کند و در اینجا توضیح داده شده است.
توسعه تست محور ( Test-Driven Development ) – TDD شامل نوشتن آزمون واحد ابتدا، سپس ساخت حداقل کد مورد نیاز برای قبولی در آزمون است. این تکنیک تست منجر به طراحی بهتر، کیفیت بالاتر و افزایش بهره وری می شود. TDD با BDD کار می کند و در اینجا بیشتر توضیح داده شده است.
کنترل نسخه – کنترل نسخه موثر به تیم ها اجازه می دهد تا به سرعت مشکلات  و کیفیت را بهبود بخشند و از یکپارچگی اجزای مناسب اطمینان حاصل کنند. تجمیع دارایی ها تحت کنترل نسخه یک شاخص پیشرو برای بلوغ یکپارچه سازی مداوم است.
کیفیت داخلی – کیفیت داخلی اقدامات مربوط به جریان، کیفیت معماری و طراحی، کیفیت کد، کیفیت سیستم و کیفیت انتشار را تجویز می‌کند.
دورسنج کاربردی – دورسنج کاربردی مکانیزم اولیه ای است که داده های کاربردی را به دست می آورد و سپس از آن برای کمک به تعیین نتایج فرضیه های مربوطه استفاده می کند.
مدل‌سازی تهدید – علاوه بر مدل‌سازی تهدید که در اکتشاف مستمر انجام می‌شود (مرحله معمار)، طراحی سیستم باید آسیب‌پذیری‌های احتمالی را که تیم‌ها ممکن است با عملکرد جدید معرفی کنند، شناسایی کند.

ساخت

در طول مرحله ساخت، تیم ها به طور مداوم کدهای جدید را ادغام می کنند. خودکارسازی ابزارهای ساخت و تست برای اجرا بر روی commit کد یکی از بهترین راه‌ها برای ادغام است.
پذیرفته شدن در مقایسه با عدم پذیرش تست های خودکار که هنوز قبول نشده اند و شکسته خورده اند، شاخص های عینی پیشرفت هستند. ایجاد کد خودکار تیم ها را قادر می سازد تا مشکلات را قبل از اینکه بر بخش های مهم تری از سیستم تأثیر بگذارند، به سرعت برطرف کنند. پرداختن به یک فرم و چارچوب شکسته باید بالاترین اولویت باشد. یک «تعهد دروازه‌ای» تضمین می‌کند که نرم‌افزار قبل از بررسی در پایگاه کد اصلی یا ترانک، از گیت عبور کرده است (مانند واحد تست شده، تست عملکرد، عاری از نقص شناخته‌شده و غیره). کدهایی که تست ها را پشت سر می گذارند به طور خودکار یکپارچه می شوند، که پیچیدگی های مدیریت چندین شاخه کد منبع را حذف می کند. توسعه مبتنی بر Trunk کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که کد می تواند در صورت تقاضا به طور قابل اعتماد و بدون انجماد کد پرهزینه منتشر شود. پنج روش می تواند به ایجاد یک راه حل با کیفیت بالا کمک کند:

ادغام کد پیوسته – commit کد باید به طور خودکار کامپایل و آزمایش تغییرات را آغاز کند. در حالت ایده آل، این اتفاق در هر commit می افتد و باید چندین بار در روز اتفاق بیفتد.
ساخت و تست اتوماسیون – فرآیند کامپایل خودکار شامل تست‌های سطح واحد و داستان برای تأیید تغییرات است، که اغلب به دوبار آزمایش برای فعال کردن ساخت‌های سریع و تکرار سیستم‌های دیگر نیاز دارد.
توسعه مبتنی بر Trunk – تیم ها باید کد را به سرعت، حداقل یک بار در روز، یا در حالت ایده آل پس از انجام تعهد، یکپارچه کنند، و همه تیم ها باید از یک تنه استفاده کنند، و از شاخه های طولانی مدت اجتناب کنند.
تعهد دروازه‌ای – تعهد به صندوق اصلی خطرناک است، زیرا تغییرات شکسته می‌تواند بر بسیاری از تیم‌ها تأثیر بگذارد. بنابراین، فقط تغییراتی که از طریق فرآیند ساخت و آزمایش تأیید شده اند در این شاخه ادغام می شوند.
امنیت برنامه – ابزارهای تجزیه و تحلیل کد، کد و بسته های شخص ثالث را برای آسیب پذیری های شناخته شده بازرسی می کنند. به طور ایده آل پس از هر commit، تست سطح سیستم اغلب در طول تکرار اتفاق می افتد. با این حال، هر شرایطی که باشد، چنین یکپارچه سازی کامل سیستم باید حداقل یک بار در هر تکرار انجام شود. در غیر این صورت، کشف دیرهنگام عیوب و مسائل از تکرارهای قبلی باعث ایجاد دوباره کاری و تأخیر قابل توجهی می شود.

راه حل انتها به انتها آزمایش کنید

در حالی که تست داستان محلی و خودکار حیاتی و خودکار کافی نیست. یکپارچه سازی و آزمایش در سطح سیستم برای آزمایش کامل ویژگی ها مورد نیاز است. شکل ۳ نشان می دهد که چگونه تیم سیستم به ادغام کار همه تیم ها در ART به طور مکرر کمک می کند و شواهد عینی از پیشرفت ارائه می دهد.
پنج روش می تواند به بهبود تست سیستم انتها به انتها کمک کند:

تطابق محیط آزمایش و تولید – تطابق محیط اطمینان می دهد که آزمایش راه حل را همانطور که در مقابل کاربران زنده رفتار می کند اعمال می کند و احتمال فرار از عیوب به تولید را کاهش می دهد.
اتوماسیون تست – تست خودکار باید شامل انواع تست ها مانند عملکرد، ادغام، رگرسیون و غیره باشد. مقاله Agile Testing یک ماتریس آزمایشی را توضیح می دهد که چه چیزی می تواند و باید خودکار شود.
مدیریت داده های تست – برای ایجاد ثبات، تست ها باید سازگار و واقع بینانه باشند و تولید را تا حد امکان تکرار کنند و تحت کنترل منبع باشند.
مجازی سازی سرویس – انواع مختلف تست به محیط های متفاوتی نیاز دارند. مجازی‌سازی‌های سرویس به تیم‌ها اجازه می‌دهد تا یک محیط تولید را بدون هزینه‌ها و تلاش‌های مرتبط با ایجاد و مدیریت زیرساخت‌های فیزیکی شبیه‌سازی کنند.
تست الزامات غیرعملکردی (NFR) – ویژگی‌های سیستم، مانند امنیت، قابلیت اطمینان، عملکرد، مقیاس‌پذیری و قابلیت استفاده، حیاتی هستند و نیاز به آزمایش دارند.
ادغام مستمر با تامین کنندگان – تامین کنندگان کمک های منحصر به فردی را به ارمغان می آورند که زمان تحویل را کاهش می دهد و تحویل ارزش را بهبود می بخشد و نیاز به یکپارچگی مداوم دارد. این به اتخاذ یک آهنگ یکپارچه سازی مشترک و ایجاد نقاط عطف ارزیابی عینی کمک می کند.

 

یکپارچه سازی کار همه تیم ها در ART

شکل ۳. یکپارچه سازی کار همه تیم ها در ART

صحنه

در نهایت، ART باید کل راه حل را در مرحله بندی بر اساس شیوه های زیر تأیید کند:
یک محیط صحنه سازی را حفظ کنید – یک محیط صحنه سازی که بسیار شبیه به تولید است، مکان چنین اعتبار سنجی را فراهم می کند.

استقرار آبی/سبز – الگوی استقرار آبی/سبز شامل دو محیط زنده (تولید) و بیکار (استقرار) است. تغییرات به طور پیوسته به حالت بیکار، مرحله بندی و آماده سازی آنها برای استقرار تولید می روند. وقتی آماده شد، یک تغییر پیکربندی دو محیط را تغییر می دهد. بیکار تبدیل به زنده می شود، در حالی که زندگی قدیمی به بیکار جدید تبدیل می شود. این رویکرد تحویل مداوم، استقرار در زمان خاموشی صفر و بازیابی سریع خرابی را امکان پذیر می کند.
نسخه ی نمایشی سیستم – اینجا جایی است که ذینفعان آمادگی راه حل را برای استقرار تولید ارزیابی می کنند.

 

ایجاد فرهنگ یکپارچه سازی مدوام

ادغام مداوم سیستم های بزرگ و پیچیده سفری زمان بر است. بخش زیر پیشنهادهایی برای ایجاد فرهنگ و عمل CI پر رونق ارائه می دهد.

ادغام مکرر – هر چه تیم ها بیشتر ادغام شوند، سریعتر مشکلات را پیدا می کنند. و هر چه انجام آن سخت‌تر باشد، بیشتر اوقات نیاز به انجام آن دارند. این روش موانع را از بین می برد و اتوماسیون را در طول مسیر اضافه می کند و در نتیجه چرخه های یادگیری سریع تر و دوباره کاری کمتر می شود.
نتایج یکپارچه سازی را قابل مشاهده کنید – وقتی فرآیند یکپارچه سازی شکسته می شود، همه باید بدانند که چرا شکست خورده است. وقتی رفع شد، ایجاد تست‌های جدید باید مشکل را زودتر تشخیص دهد و از تکرار آن جلوگیری کند.
رفع ادغام‌های ناموفق اولویت اصلی است – تیم‌هایی که از طریق شکست‌های یکپارچه‌سازی به کار خود ادامه می‌دهند از ارزش‌ها و فرهنگ مرتبط با ساخت سیستم‌های آماده تولید کوتاهی می‌کنند. تیم‌ها اغلب از چراغ‌های چشمک زن یا اعلان‌های دیگر استفاده می‌کنند، که توجه را به ساختار شکسته جلب می‌کند و نشانگرهای قابل مشاهده را نشان می‌دهد که درصد زمان خراب شدن سیستم را نشان می‌دهد.
یک ریتم مشترک ایجاد کنید – نقاط ادغام زمانی قابل دسترسی تر هستند که همه تیم ها از یک ریتم ثابت پیروی کنند. فرض کنید تیم ها نتوانند یک ادغام کامل را در یک تکرار انجام دهند.
در آن صورت، آنها می‌توانند در کوتاه‌مدت در مورد آنچه ممکن است معاوضه کنند و در عین حال تکنیک‌ها و زیرساخت‌های خود را برای رسیدن به این هدف بهبود می‌بخشند.
توسعه و حفظ زیرساخت مناسب – یکپارچگی مداوم مؤثر به در دسترس بودن محیط های آزمایش و مرحله بندی بستگی دارد. البته زیرساخت یک سرمایه گذاری است. اما Lean-Agile Leaders دیدگاه بلندی دارند و سرمایه‌گذاری‌های لازم را امروز برای افزایش سرعت برای ماراتن پیش رو انجام می‌دهند.
اعمال روش‌های مهندسی نرم‌افزار پشتیبان – یکپارچه‌سازی مستمر هنگام طراحی سیستم‌ها با در نظر گرفتن این نگرانی‌ها قابل دسترس‌تر است. توسعه آزمایشی و برنامه ریزی برای آزمایش پذیری نیاز به راه حل های مدولارتر و تفکیک نگرانی ها و همچنین استفاده از رابط های اولیه و نقاط آزمایش فیزیکی دارد.

یکی دیگر از جنبه های مهم فرهنگ CI تضمین جریان سریع ارزش از طریق خط لوله است. برای اطلاعات بیشتر در مورد ایجاد جریان ارزش بدون وقفه به مقاله ART Flow مراجعه کنید (اصل شماره ۶).

فعال کردن یکپارچه سازی مداوم با DevOps

یکپارچه‌سازی مستمر شامل فعالیت‌های «توسعه» حیاتی است که در ابتدا الهام‌بخش «Dev» در DevOps بود. این فعالیت ها بر توسعه راه حل و جریان خط لوله از طریق محیط های پیش تولید متمرکز هستند. استفاده از تفکر، شیوه‌ها و ابزار DevOps در این بخش از جریان ارزش، توسعه سریع، ادغام مکرر کد، و کیفیت داخلی و انطباق را امکان‌پذیر می‌سازد. همانطور که در شکل ۴ نشان داده شده است، DevOps (مرکز) یکپارچگی مداوم و چندین حوزه کاربردی را (حلقه های داخلی) را امکان پذیر می کند. هر یک از چهار فعالیت (به رنگ سبز) یک تلاش مشترک است که از تخصص DevOps از چندین رشته برای به حداکثر رساندن سرعت و کیفیت تحویل استفاده می کند. به عنوان مثال، ساخت راه‌حل‌ها در خط لوله تحویل پیوسته از چندین دامنه DevOps عبور می‌کند.

بررسی کد در کنترل نسخه، خط لوله استقرار را برای فراخوانی خودکار ادغام، کیفیت و بررسی های امنیتی فعال می کند، سپس پیکربندی های ذخیره شده به عنوان کد را برای ساخت باینری های قابل حمل و تمام پشته اعمال می کند. با استفاده از DevOps، این فرآیند معمولاً کد منبع را به سرعت به راه حل های آزمایش شده و قابل استقرار تبدیل می کند. هر چهار فعالیت ادغام پیوسته توسط DevOps فعال می‌شوند، هرچند با ترکیب‌های متفاوتی از شیوه‌های فنی و ابزار. برای راهنمایی دقیق تر در مورد DevOps و نحوه اجازه دادن به خط لوله تحویل مداوم، سری مقالات DevOps را ببینید.

DevOps یکپارچه سازی مداوم را امکان پذیر می کند

شکل ۴. DevOps یکپارچه سازی مداوم را امکان پذیر می کند

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کششی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.