استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری

استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری

نمایشگاه های تجاری گذشته گاهی اوقات با شهرت ضعیفی همراه بود. مردم آنها را به عنوان غرفه‌های بی‌پایانی مملو از میزهای تاشو، چمدان‌های ارزان قیمت، فروشندگان مستاصل و تبلیغات جذاب تصور می‌کردند. در حالی که این ممکن است زمانی درست بوده باشد، اما نمایشگاه‌های تجاری امروزی رویدادهای درخشانی هستند، جایی که شرکت‌ها منابع قابل توجهی را برای شگفت‌انگیز کردن شرکت‌کنندگان سرمایه‌گذاری می‌کنند. برخی از نمایشگاه‌های تجاری بزرگی که امروز برگزار می‌شوند شامل اجرای موسیقی‌دانان مشهور، غرفه‌های چندرسانه‌ای چشمگیر، مهمانی‌های خصوصی منحصر به فرد، و انرژی و هیجان یک هنرپیشه هالیوودی است. یک نمایشگاه تجاری فرصتی را برای کل صنعت فراهم می کند تا نشان دهد که چقدر مرتبط و حیاتی هستند. با وجود همه هیجان‌ها، نمایشگاه‌های تجاری اساساً در مورد انجام کسب وکار هستند. شرکت‌ها در نمایشگاه‌های تجاری شرکت می‌کنند تا بتوانند سرنخ‌های فروش جدید ایجاد کنند، معاملات بزرگ را ببندند و مستقیماً با دیگران در صنعت خود معامله کنند. این گردهمایی های گسترده صنعت فرصتی منحصر به فرد برای ایجاد یک پیش فروش متقاعد کننده و حضوری است که برای ماه ها در ذهن مشتریان احتمالی باقی خواهد ماند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی B2B چیست؟

 

استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری چیست؟

به طور معمول، نمایشگاه‌های تجاری در یک مرکز همایش یا سالن رقص بزرگ برگزار می‌شوند و شرکت‌کنندگانی از هر منطقه از صنعت درگیر در آن حضور دارند. به عنوان مثال، در یک نمایشگاه تجاری برای صنعت پوشاک شرکت‌هایی که پارچه می‌فروشند، دیگران ماشین‌آلات، و بیشتر افرادی که لباس‌ها را مستقیماً به مصرف‌کننده می‌فروشند، نمایش داده می‌شود. با تعداد زیادی از مشتریان بالقوه که در یک اتاق جمع شده اند، نمایشگاه های تجاری فرصت های بازاریابی باورنکردنی را ارائه می دهند. آنها به شرکت ها این فرصت را می دهند که با مشتریانی که بیشتر به آنچه شرکت ارائه می دهد علاقه مند هستند ارتباط برقرار کنند. بیشتر شرکت‌ها غرفه‌هایی با نمایشگرهای ویدئویی، علائم چاپی، مواد تبلیغاتی و نمایندگان فروش آگاه راه‌اندازی می‌کنند تا آنچه در مورد شرکت نمونه خوب و جذاب است را برجسته کنند. نمایندگان سخنرانی‌ها، تظاهرات، برگزاری مسابقات و سایر تبلیغات را برای تلاش و جلب توجه شرکت‌کنندگان در نمایشگاه‌های تجاری ارائه خواهند کرد. بسیاری از شرکت‌ها سوئیت‌های هتل را اجاره می‌کنند و آن‌ها را با غذا و نوشیدنی تهیه می‌کنند تا شرکت‌کنندگان از شیدایی نمایشگاه‌های تجاری فاصله بگیرند، و به شرکت‌ها فرصتی می‌دهند که یک به یک برای آنها بازاریابی کنند.
یک نقطه ضعف عمده در بازاریابی نمایشگاهی وجود دارد: هزینه و زمان مورد نیاز. شرکت‌ها برای ماه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند و مبالغ هنگفتی را صرف آماده‌سازی برای یک نمایشگاه تجاری می‌کنند که ممکن است تنها سه یا چهار روز طول بکشد. اگر آنها اشتباه محاسباتی انجام دهند، پس از شروع نمایشگاه هیچ راهی برای رفع آن وجود ندارد. نمایشگاه‌های تجاری به شرکت‌ها پیشنهاد می‌دهند تا کارها را درست انجام دهند.
غرفه گردی – ارائه تورهای راهنما در یک غرفه نمایشگاه تجاری به شرکت ها این فرصت را می دهد که جذاب ترین ویژگی ها را برجسته کنند و تأثیری سریع و مستقیم بر شرکت کنندگان بگذارند. ارائه یک تور تضمین می کند که همه مهمانان جذاب ترین پیام های بازاریابی یک شرکت را ببینند و درک کنند.
تورهای خود راهنما – برخی از غرفه‌ها رویکردی دور از ذهن دارند و تعامل با محصولات و تبلیغات را برای شرکت‌کنندگان آسان می‌کنند. نمایشگاه های تجاری می توانند محیط های فروش با فشار بالا باشند. شرکتی که رویکرد معمولی‌تری دارد و به محصولات اجازه می‌دهد خودشان صحبت کنند، می‌تواند پادزهری با طراوت برای بقیه نمایشگاه‌ها باشد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی یک به یک چیست؟

 

چه کسی بازاریابی نمایشگاهی را اجرا می کند؟

همه از سازندگان بازی های ویدیویی گرفته تا صنعت خدمات غذایی یک نمایشگاه تجاری منظم برگزار می کنند. برخی از این نمایش‌ها برای مصرف‌کننده منفرد است، در حالی که برخی دیگر مشتریان تجاری بالقوه را هدف قرار می‌دهند. اندازه نمایشگاه تا حد زیادی به جذابیت محصولات ارائه شده بستگی دارد. به عنوان مثال، کنفرانس صنعت بازی های ویدیویی، E3، با بیش از ۴۵۰۰۰ حرفه ای صنعت در سال ۲۰۱۲ بر اساس جویستیک دات کام (Joystiq.com) شرکت کردند، اما نمایش های دیگر ممکن است جمعیت کمتری را تجربه کنند. از آنجایی که نمایشگاه‌ها به اندازه صنعتی است که آنها نمایندگی می‌کنند، فرصت‌های زیادی را برای شرکت‌های بزرگ و کوچک فراهم می‌کنند تا خودشان را به بازار عرضه کنند. یک نمایشگاه تجاری برای سازندگان نوشیدنی ممکن است غرفه ای از یک شرکت کوچکتر نوشابه را در کنار غرفه ای از کوکاکولا نشان دهد. نمایش های تجاری با دادن فرصتی برای مشارکت به بازاریاب هایی که ابزار حضور دارند، زمین بازی را هموار می کنند. آن استارتاپ نوشابه ساز نمی تواند از طریق تبلیغات تلویزیونی با کوکاکولا رقابت کند، اما در نمایشگاه تجاری، آنها فرصت برابری برای ارتباط با شرکت کنندگان دارند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی کارافرینانه چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری استفاده می کنند؟

نمایشگاه های تجاری فرصتی عالی برای یک شرکت برای به نمایش گذاشتن محصولات جدید و هیجان انگیز است. دادن فرصتی به مشتریان برای دیدن و استفاده از یک محصول جدید تأثیر قدرتمندی ایجاد می کند. نمودار زیر، بر اساس داده های مارکتینگ شرپا (MarketingSherpa)، نشان می دهد که چگونه بخش های بازاریابی در صنایع خاص از بودجه تبلیغاتی خود استفاده می کنند. شرکت‌هایی که محصولات خاصی مانند نرم‌افزار و ماشین‌آلات ارائه می‌دهند، سرمایه‌گذاری زیادی در نمایشگاه‌های تجاری دارند. شرکت هایی که محصولات گسترده تری مانند خدمات تجاری ارائه می دهند، کمتر در نمایشگاه های تجاری سرمایه گذاری می کنند. هر شرکتی که امیدوار است با موفقیت وارد بازار شود، باید بداند که محصولش در کجا بیشترین تأثیر را خواهد گذاشت.

نمودار استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری چگونه است؟

استراتژی بازاریابی نمایشگاه های تجاری بر انجام صحیح آن در اولین بار متکی است. تمام عناصر استراتژی بازاریابی باید قبل از شروع نمایشگاه تجاری به دقت بررسی و طراحی شوند. اولین گام در هر برنامه بازاریابی نمایشگاه تجاری، شناسایی نمایشگاهی است که در آن شرکت خواهید کرد. تمام تلاش های بازاریابی باید از این انتخاب اولیه دنبال شود. سازنده یک پخش کننده mp3 جدید را در نظر بگیرید. آنها می توانند به یک نمایشگاه تجاری لوازم الکترونیکی مصرفی یا نمایشگاه دیگری که بر صنعت ضبط متمرکز است بروند. هر کدام چالش‌ها و فرصت‌های منحصربه‌فردی را ارائه می‌دهند، بنابراین شرکت باید بفهمد که چه تعداد نفر در آن شرکت خواهند کرد، چه نوع مخاطبانی هستند و با کدام رقبای روبرو خواهند شد. پس از انتخاب یک نمایشگاه، شرکت باید اهداف خاصی را برای آن نمایشگاه طراحی کند. این اهداف می توانند از فروش تعداد معینی از محصولات تا ایجاد سر و صدا در مورد ارائه محصول جدید متغیر باشند. این اهداف باید به وضوح بیان شوند، زیرا آنها بر هر بخش دیگر از استراتژی بازاریابی تأثیر خواهند گذاشت. شرکتی که سعی در ایجاد سر و صدا دارد ممکن است بر روی چیدمان یک غرفه نمایش تجاری پر زرق و برق تمرکز کند، در حالی که تمرکز فروش ممکن است شرکت را به تشکیل جلسات شخصی با مشتریان در نمایشگاه سوق دهد.
با در نظر گرفتن اهداف روشن، شرکت سپس شروع به طراحی مواد بازاریابی خاص خود می کند. بازاریابی موفقیت آمیز نمایشگاه تجاری به ایجاد علاقه قبل از نمایشگاه، ایجاد تأثیر قوی در نمایشگاه، و پیگیری آنها برای ایجاد فروش بعد از نمایشگاه متکی است. هر یک از این مراحل نیاز به استراتژی بازاریابی متفاوتی دارد که باید به وضوح در برنامه کلی مشخص شود. برنامه بازاریابی همچنین باید تدارکات حضور در نمایشگاه را پوشش دهد، زیرا نمایشگاه های تجاری اغلب شامل استفاده از کارکنان بزرگ و مواد تبلیغاتی حجیم است. شرکت‌ها باید شناسایی کنند که چه کسی در نمایشگاه شرکت می‌کند، چگونه تمام تجهیزات خود را حمل می‌کند، چه کسی آن را راه‌اندازی می‌کند، و پس از پایان نمایشگاه چگونه از آن استفاده می‌شود. مرحله نهایی ارزیابی موفقیت استراتژی بازاریابی است. شرکت باید به اهدافی که در ابتدای برنامه تعیین کرده است اشاره کند تا معیارهای روشنی برای موفقیت یا شکست ایجاد کند. معیارها می توانند از تعداد افرادی که از غرفه بازدید کرده اند، تا تعداد افرادی که اطلاعات تماس را ارائه کرده اند، تا تعداد اقلام تبلیغاتی ارائه شده متغیر باشد.

 

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری آورده شده است.

نماینده فروش

نمایندگان فروش به عنوان چهره عمومی یک شرکت در یک نمایشگاه تجاری خدمت می کنند. آنها برای پاسخ به سوالات، نمایش محصولات، اجرای تبلیغات و تسهیل سفارشات در محل هستند. آنها بهترین ویژگی های محصولات یک شرکت را برجسته می کنند و در عین حال تلاش دقیقی برای متمایز کردن خود از رقبا انجام می دهند.

طراح تولید

طراحان تولید غرفه‌ها، علائم سه بعدی، کیوسک‌های تعاملی، بازی‌ها و سایر ویژگی‌های استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری شرکت را برنامه‌ریزی و خواهند ساخت. اینها سازندگان خبره ای هستند که می دانند چگونه یک طرح روی کاغذ را به یک شیء کاری در زندگی واقعی تبدیل کنند. بازاریابی نمایشگاهی اغلب از مواد بازاریابی منحصر به فرد و سفارشی استفاده می کند که نیاز به ساخت و ساز خاصی دارد.

طراح گرافیک

طراحان گرافیک تمام مواد بصری را که توسط بازاریابان استفاده می شود ایجاد می کنند. آنها از ابزارهایی مانند فتوشاپ و ایلوستریتور برای ساختن لوگو، ایجاد تصاویر، سازماندهی طرح‌بندی‌ها و اصلاح تأثیر بصری تمام مطالب بازاریابی استفاده می‌کنند. نمایشگاه های تجاری به شدت بر تابلوها، بروشورها و مواد مارک دار متکی هستند که ظاهر آنها توسط یک طراح گرافیک ایجاد شده است.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی نمایشگاه تجاری برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی زمانی

استراتژی بازاریابی زمانی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی زمانی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی زمانی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی زمانی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی زمانی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی زمانی

طبق گزارش فوربس، شرکت‌ها سالانه حدود ۲۵۰۰۰۰ محصول جدید را در سراسر جهان معرفی می‌کنند. پس چرا بسیاری از محصولات آشنا سال به سال در قفسه ها عرضه می شوند؟
طبق گزارش آژانس تحقیقاتی سینسیناتی آکیوپل (AcuPoll)، از این محصولات که هر سال معرفی می شوند، ۹۵ درصد به طور کامل از کار می افتند. این شکست ها نه تنها برای یک شرکت دلسرد کننده هستند، بلکه بسیار گران هستند. شرکت ها درصد زیادی از دلارهای بازاریابی خود را صرف تبلیغات و عرضه محصولات جدید می کنند. برای داشتن بهترین شانس در راه اندازی محصول موفق، شرکت ها باید تحقیقات خود را در مورد چگونگی، مکان و زمان عرضه محصول جدید انجام دهند. «وقتی» این فرمول به عنوان بازاریابی زمانی شناخته می‌شود – فرآیندی که در پس زمان‌بندی عرضه یک محصول جدید به بازار وجود دارد. بسته به محصول و صنعت، عوامل زیادی باید در مورد زمان بندی محصولات جدید در نظر گرفته شود. یک شرکت باید در چه روز، ماه یا مرحله ای از چرخه عمر محصول، محصول یا خدمات جدیدی عرضه کند؟

استراتژی بازاریابی زمانی چیست؟

استراتژی بازاریابی زمانی که به طور رسمی به عنوان «رفتار زمان‌بندی خرید» شناخته می‌شود، برای ایجاد دستورالعمل‌هایی در مورد زمان معرفی یک محصول در بازار یا تبلیغ برای مصرف‌کنندگان کار می‌کند. طبق نظرسنجی انجام شده توسط مارکتینگ شرپا (Marketing Sherpa)، بهترین زمان برای ارسال ایمیل توسط یک تیم بازاریابی، روز دوشنبه نزدیک به ساعت ۹ صبح است. از آنجایی که اکثر مردم هفته های خود را شروع می کنند و صندوق های ورودی خود را غربال می کنند، به احتمال زیاد یک ایمیل تبلیغاتی ارسال می کنند. خواندن جدی ارسال همان ایمیل در بعدازظهر جمعه، زمانی که افکار اکثر مردم از قبل در مورد برنامه های آخر هفته آنها هستند، ریسک حذف بالایی دارد. انتشار یک محصول جدید را می توان به طور مشابه تجزیه و تحلیل کرد – فقط در مقیاس بسیار بزرگتر. به عنوان مثال، طبق گزارش والت پاپ دات کام (walletpop.com)، مردم در ماه می و ژوئن بیشتر از هر ماه دیگری ظروف و وسایل آشپزخانه را خریداری می کنند. از آنجایی که دانشجویان در ماه می از کالج فارغ التحصیل می شوند و اکثر زوج ها در ماه ژوئن ازدواج می کنند، اواخر آوریل زمان ایده آلی برای شرکتی است که خط جدیدی از همزن های پایه، اجاق های آهسته یا قابلمه و تابه های نچسب را عرضه کند.

 

هشت سوال برای یک تیم بازاریابی زمان

  • آیا این زمان از سال برای عرضه این محصول مناسب است؟
  • آیا تقاضای بازار از زمان توسعه محصول تغییر کرده است؟
  • آیا محصول شما به طور کامل تست شده است؟
  • آیا محدوده قیمت تعیین شده شما به اندازه کافی بالاست که سودآور باشد؟
  • محصول جدید چگونه بر چرخه عمر محصولات فعلی شما تأثیر می گذارد؟
  • آیا کمپین تبلیغاتی محصول با راه اندازی آن هماهنگی دارد؟
  • آیا تحقیقاتی در مورد محصولات مشابه رقبا و زمان‌بندی عرضه آنها انجام شده است؟
  • اگر راه اندازی محصول با شکست مواجه شود، آیا شرکت شما یک استراتژی توقف ضرر دارد؟

 

چه کسانی استراتژی بازاریابی زمانی را اجرا می کند؟

تا زمانی که یک کسب و کار بتواند مخاطبان هدف و بازار خود را ردیابی و شناسایی کند، می تواند زمانی را برای بازاریابی صحیح محصول جدید خود بیابد. به عنوان مثال، اگر شرکتی محصولات ورزشی می فروشد، می تواند قبل از روز افتتاح هر فصل، آنها را به بازار عرضه کند. اگر آنها محصولات فناوری را بفروشند، می توانند محصولات جدید خود را قبل از شروع سال تحصیلی – یکی از زمان های اوج خرید برای رایانه ها – عرضه کنند. برای برخی از شرکت ها که یک برنامه بازاریابی زمانی را تنظیم می کنند، ماهیت محصول تا حد زیادی بهترین تاریخ عرضه را تعیین می کند. به عنوان مثال، در بسیاری از ایالات متحده، حتی تحول افرین ترین بیل برفی تا اواخر پاییز به فروش نمی رسد. دستگاهی که کاشت سبزیجات را آسان‌تر می‌کند، در اواسط ژانویه نگاه دوم را از مصرف‌کنندگان دریافت نمی‌کند. با این حال، برای سایر شرکت‌ها، بازاریابی محصول ممکن است کمی پیچیده‌تر باشد. برای یک شرکت لباس شنا، اواخر بهار منطقی ترین زمان برای عرضه یک لاین جدید به نظر می رسد. اما در مورد راه اندازی یک سری لباس شنا در اوایل دسامبر، زمانی که اکثر مردم به تعطیلات استوایی می روند، چه می توان گفت؟ این شرکت با ارائه گزینه‌های لباس شنا که از تابستان گذشته باقی نمانده است، می‌تواند برای خریداران با درآمد قابل تصرفی که می‌خواهند تعطیلات زمستانی خود را خاص کنند، جذب کند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی محصول چیست؟

 

آمار راه اندازی: صنعت مواد غذایی ایالات متحده

  • نرخ شکست محصولات جدید معرفی شده به فروشگاه های خرده فروشی ۷۰-۸۰٪ است.
  • ۲۰۰۰۰ شرکت پایینی مواد غذایی دارای ۱۱ درصد موفقیت در عرضه محصولات غذایی جدید هستند.
  • از سوی دیگر، ۲۰ شرکت برتر مواد غذایی، ۷۶ درصد موفقیت را نشان می دهند.

 

بازاریابی زمانی

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی زمانی چگونه است؟

بدون انجام تحقیقات بازار، شرکت‌ها هرگز نمی‌دانند که مصرف‌کنندگان چه زمانی یک محصول را بیشتر خریداری می‌کنند. تحقیقات بازار اطلاعات و جهت‌گیری حیاتی را برای یک تیم بازاریابی زمانی فراهم می‌کند و می‌تواند باعث شود که دلار صرف شده برای عرضه محصول بیشتر شود. مشخص می کند که مصرف کنندگان در مورد ویژگی های محصول، قیمت گذاری، تصمیم گیرندگان، کانال های توزیع، انگیزه خرید و (مهمتر از همه) تاریخ راه اندازی به دنبال چه چیزی هستند. تیم های بازاریابی باید جنبه های زیر را در نظر بگیرند: عناصر طبیعی، عناصر فرهنگی، چرخه عمر محصول قدیمی و چرخه عمر محصول رقیب.
محصولاتی که عناصر طبیعی (مانند آب و هوا و فصول) را در نظر می گیرند تحت تأثیر عوامل خارجی قرار می گیرند. به عنوان مثال، در آمریکای شمالی، یک شرکت نمی‌خواهد در اواسط ماه جولای یک جفت دستکش انقلابی با باتری با گرم کن داخلی معرفی کند. با این حال، همان جفت دستکش گرم کننده را درست قبل از هالووین آزاد کنید و احتمالاً فروش بهتر خواهد شد. عرضه ماشین‌های چمن‌زنی جدید، مبلمان پاسیو و بازی‌های فضای باز باید برای اواخر بهار و اوایل تابستان هدفگذاری شود، زمانی که مشتریان با ماه‌های هوای گرم در پیش رو بیشتر به خرید آن‌ها تمایل دارند.
عناصر فرهنگی شامل اعیاد فدرال و مذهبی و سنت‌هایی است که به همراه آنها دنبال می‌شوند. در حالی که فروش لباس‌ها در طول سال حاشیه‌ای است، در اواخر سپتامبر و اوایل اکتبر، زمانی که والدین آماده می‌شوند تا بچه‌های خود را برای جشن هالووین بپوشانند، به اوج خود می‌رسد. در ایالات متحده آمریکا، اگرچه پرچم‌های آمریکا در تمام طول سال به فروش می‌رسد، فروش پرچم‌ها و سایر لوازم ستاره‌ای قبل از روز استقلال در اوایل جولای افزایش می‌یابد.
قبل از راه‌اندازی چیزی جدید، یک تیم بازاریابی زمانی باید در نظر بگیرد که سایر محصولات برند در چرخه عمر محصول خود کجا هستند. همه محصولات دارای چرخه حیات هستند و بسیاری از تیم های بازاریابی قبل از اینکه محصول قدیمی آن در اوج فروش باشد، یک محصول جدید ایجاد کنند. از آنجایی که توسعه و بازاریابی هر محصول به زمان و هزینه نیاز دارد، صبر کردن تا زمانی که محصول قدیمی دیگر عملکرد خوبی نداشته باشد، منطقی نیست.
زمان بندی چرخه عمر ایده آل، معرفی یک محصول جدید درست زمانی است که فروش محصول موجود به اوج خود می رسد. این زمان بندی به این معنی است که مشتریان به طور مداوم منتظر محصولات جدید یک برند هستند، اما هرگز در جایی که محصول قدیمی ارزش خریدن ندارد، هیچ گاه آرام نمی گیرند. به عنوان مثال، آیفون را در نظر بگیرید. زمانی که اپل آیفون ۴ اس (iPhone 4S) را در سال ۲۰۱۱ معرفی کرد، فروش این دستگاه به بالاترین حد خود رسید. زمانی که آیفون ۵ یک سال بعد عرضه شد، فروش محصول جدید تنها در آخر هفته اول به بیش از پنج میلیون رسید، حتی اگر محصول به روز شده تفاوت چندانی با عرضه قبلی نداشت. با عرضه محصولات جدید در زمانی که محصولات موجود هنوز در صدر بازار هستند، استراتژی بازاریابی زمانی اپل محیطی از نوآوری مستمر ایجاد کرده است که به حفظ فروش بالا کمک می کند.
در نهایت، استراتژی های بازاریابی زمانی باید آنچه را که رقیب انجام می دهد در نظر بگیرد. تلفن همراه سامسونگ گلکسی تقریباً در نیمه راه بین آیفون ۴ اس و آیفون ۵ عرضه شد – با قیمت بسیار ارزان تر. اگر سامسونگ فروش محصولات خود را نزدیک‌تر به عرضه هر یک از محصولات اپل آغاز کرده بود، حتی قیمت پایین‌تر آنها ممکن بود برای مقابله با هیاهوی آیفون کافی نبود. سامسونگ با صبر کردن تا پایان یافتن صدای اپل، توانست مخاطبانی را که به ویژگی‌های گوشی‌های هوشمند علاقه‌مند بودند جذب کند، اما لزوماً به صرف هزینه برای جدیدترین نماد وضعیت فناوری اهمیتی نمی‌داد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی پایگاه داده چیست؟

 

سه شکست معروف در راه اندازی محصول

  • کوکای جدید(New Coke): هنگامی که کوکاکولا در اوایل دهه ۱۹۸۰ به طور کامل فرمول نوشابه خود را دوباره ابزار کرد و تولید آن را با فرمول کلاسیک متوقف کرد، خریداران کوکاکولا خشمگین شدند. آنها یک نوشابه با طعم جدید نمی خواستند. این شرکت تقریباً بلافاصله تصمیم خود را تغییر داد.
  • سونی بتامکس (Sony Betamax): تقریباً همزمان با VHS عرضه شد، مصرف کنندگان بین این دو پخش کننده ویدیو انتخاب داشتند. آنها VHS را به شدت انتخاب کردند و شرکت های رقیب نیز از این روش پیروی کردند. بتامکس شکست خورده سونی هرگز به آن دست نیافت.
  • قهوه دم کرده مکسول هاوس (Maxwell House): وقتی مکسول هاوس برای اولین بار قهوه آماده نوشیدن خود را در یک کارتن مقوایی به نمایش گذاشت، متوجه نشدند که در همان مدت زمانی که خریداران می‌توانند این قهوه سرد را در مایکروویو قرار دهند، می‌توانند برای خود یک قوری قهوه تازه دم کنند. محصول یک فلاپ بود.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی زمانی باید استخدام شوند؟

یک حرفه در بازاریابی زمان می تواند شامل همه چیز از برنامه های تبلیغاتی خلاقانه گرفته تا تحقیقات مبتنی بر اعداد باشد. هر یک از حرفه های زیر شامل مدرک تحصیلی از یک مدرسه بازاریابی است و به شدت در یک کمپین بازاریابی زمانی نقش دارد.

مدیران بازاریابی

یک کمپین بازاریابی زمانی باید توسط یک مدیر بازاریابی با درک کامل از برند، محصول جدید و بازار هدایت شود. او مسئول زمان عرضه محصول جدید است. به طور معمول، مدیران بازاریابی بر تمام فعالیت‌های بخش بازاریابی، تبلیغات و ترویجات یک شرکت نظارت می‌کنند – نه فقط برنامه زمانی بازاریابی. آن‌ها همچنین دستورالعمل‌های برند و استراتژی‌های رشد را ایجاد می‌کنند، نیازهای مشتری را ارزیابی می‌کنند و سپس ایده‌های بازاریابی رویداد خلاق را بر اساس این اهداف توسعه می‌دهند.

تحلیلگران تحقیقات بازار

یک تحلیلگر تحقیقات بازار مسئول مطالعه شرایط بازار به صورت محلی، منطقه ای، ملی یا بین المللی برای تعیین موفقیت بالقوه فروش یک محصول است. در یک تیم بازاریابی زمانی، یک تحلیلگر تحقیقات بازار در تصمیم گیری برای بهترین زمان عرضه محصول جدید ارزشمند است. به طور کلی، تحلیلگران تحقیقات بازار با اعداد، آمار و احتمالات کار می کنند و بیشتر وقت خود را در رایانه می گذرانند.

هماهنگ کننده های بازاریابی

یک هماهنگ کننده بازاریابی، وظایف روزمره راه اندازی یک محصول جدید را سازماندهی و اجرا می کند. یک هماهنگ کننده بازاریابی که معمولاً مسئول ارتباط با همه افرادی است که یک کمپین راه اندازی موفقیت آمیز را ممکن می کنند، اغلب محصول و مخاطبان آن را بهتر از هر کس دیگری می شناسد.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی زمانی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی تلفنی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی تلفنی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی تلفنی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی تلفنی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی تلفنی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی تلفنی

در سال ۲۰۱۰، یک شرکت مبادله ارز خارجی مستقر در بریتانیا به نام مانی کورپ (Moneycorp) نیاز به گسترش پایگاه مشتریان خود داشت. مانی کورپ خود را بیش از حد به کسب و کار مصرف کنندگان فردی وابسته می دید که بیش از ۷۰ درصد از درآمد سالانه شرکت را تشکیل می دادند. از آنجایی که افراد به اندازه شرکت های بین المللی نیازی به مبادله ارز خارجی ندارند، مانی کورپ می خواست تعداد مشتریان شرکتی را که به آنها خدمات ارائه می دهد افزایش دهد. در گذشته از انجام این کار اجتناب کرده بود زیرا فرآیند تولید سرنخ برای تیم فروش ارشد زمان‌بر و پرهزینه بود. برای حل این مشکل، مانی کورپ یک شرکت بازاریابی به نام مارکت میکرز (Market Makers) را استخدام کرد تا یک کمپین بازاریابی تلفنی را که صرفاً به ایجاد سرنخ در بین مشتریان بالقوه شرکت اختصاص داده شده است، راه اندازی کند. این کمپین تعداد مشتریان بالقوه ای را که قرار ملاقات هایی را برای بحث در مورد قراردادهای بازگشایی با مانی کورپ تنظیم کردند، با اختلاف قابل توجهی بهبود بخشید. بازاریاب های تلفنی مارکت میکرز به طور متوسط هر دو ساعت یک قرار ملاقات برنامه ریزی می کردند که ۳۳ درصد نسبت به شماره های اولیه شرکت پیشرفت داشت. علاوه بر این، تعداد مشتریان شرکتی که پس از کمپین بازاریابی تلفنی خدمات خود را لغو کردند، کمتر از دو درصد بود. با استفاده از یک استراتژی بازاریابی تلفنی اختصاصی، مانی‌کورپ سرنخ‌های باکیفیت‌تری ایجاد کرد و سودآورترین و ثابت‌ترین بخش پایگاه مشتریان خود را گسترش داد.

استراتژی بازاریابی تلفنی چیست؟

بازاریابی تلفنی یک استراتژی بازاریابی است که شامل ارتباط با مشتریان از طریق تلفن یا اخیراً از طریق کنفرانس ویدئویی مبتنی بر وب است. بازاریابی تلفنی یکی از تفرقه‌انگیزترین استراتژی‌ها در بازاریابی مدرن است، زیرا بسیاری از سازمان‌ها به استفاده از شیوه‌های تحریک‌کننده یا غیراخلاقی در بازاریابی تلفنی معروف هستند. یکی از منفی‌ترین نسخه‌های بازاریابی تلفنی با نام «تماس رباتیک» شناخته می‌شود، روشی که شامل استفاده از یک پیام از پیش ضبط‌شده ارسال شده از طریق یک دستگاه شماره‌گیری خودکار است که می‌تواند هر روز با هزاران نفر تماس بگیرد. به دلیل این روش ها و سایر روش های نامطلوب، مقررات دولتی زیادی برای بازاریابی تلفنی در چندین کشور در سراسر جهان وجود دارد. در حالی که بسیاری از روش‌های بازاریابی تلفنی توسط مصرف‌کنندگان و قانون‌گذاران منفی نگاه می‌شود، حوزه بازاریابی تلفنی گسترده است و شامل چندین روش اخلاقی و بسیار مؤثر است. در مثال بالا از مانی کورپ، این کمپین در مورد فروش یک محصول از طریق تلفن نبود، بلکه ایجاد ارتباط بین تیم فروش ارشد مانی کورپ و مشتریان بالقوه آنها کارآمدتر و موفق تر بود.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی مستقیم چیست؟

 

ادراکات منفی

علیرغم تولید تخمینی ۵۰۰ میلیارد دلار در سال در سراسر جهان، بازاریابی تلفنی در نگرش عمومی به شدت منفی است. خود این اصطلاح بیشتر با تماس‌های سرد با افراد خصوصی در خانه مرتبط است، که می‌تواند برخی از آمارها را که کسب وکارها یا افراد را در مقام حرفه‌ای بررسی نمی‌کنند، تغییر دهد.
افکار مرتبط با اصطلاح “بازاریابی تلفنی” در نظرسنجی انجمن بازاریابی مستقیم از ۱.۷۸ میلیون فرد خصوصی.

  • ۹۸٪ ادعا می کنند که بازاریابی تلفنی آنها را “عصبانی” می کند.
  • ۹۲٪ ادعا می کنند که از طریق بازاریابی تلفنی پیشنهادات تقلبی دریافت می کنند.
  • ۲۰٪ از گزارش کلاهبرداری مشکوک در بازاریابی تلفنی به دلیل خجالت غفلت می کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی فنی (تکنیکال) چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی تلفنی استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی تلفنی می تواند به طیف گسترده ای از سازمان ها کمک کند تا به روش های مختلف به نتایج بهبود یافته دست یابند. اگرچه واضح‌ترین شکل بازاریابی تلفنی شامل تماس‌های شرکتی با افراد در خانه برای عرضه محصولات آن‌ها است، بازاریابی تلفنی همچنین یک استراتژی مهم در فروش بین کسب‌وکار، تبلیغ رویداد، مبارزات سیاسی و تولید سرنخ برای رویه‌های فروش پیچیده‌تر است. مارکت میکرز، شرکت بازاریابی تلفنی که توسط مانی کورپ استخدام شده بود، با شرکت هایی که به خدمات ارائه شده مانی کورپ نیاز داشتند، تماس گرفت. بازاریابان تلاشی برای فروش تلفنی نکردند، فقط اطلاعات تماس را جمع‌آوری کردند و علاقه مشتری بالقوه به خدمات مانی کورپ را تعیین کردند تا سرنخ قوی برای تیم فروش ارشد ایجاد کنند. شرکت‌هایی که می‌خواهند رویدادی را تبلیغ کنند که برای یک جمعیت خاص جذاب است، همچنین می‌توانند از بازاریابی تلفنی برای دسترسی به شرکت‌کنندگان بالقوه استفاده کنند. برای مثال، شرکتی که کنفرانس‌های آموزش مداوم را برای دندانپزشکان سازمان‌دهی می‌کند، می‌تواند از بازاریابی تلفنی برای تماس با تعداد زیادی از مطب‌های دندان‌پزشکی برای افزایش آگاهی در مورد کنفرانس آتی استفاده کند و دندان‌پزشکان را به شرکت در آن تشویق کند. کمپین های سیاسی به طور گسترده از بازاریابی تلفنی برای جمع آوری سرمایه و متقاعد کردن مردم برای رای دادن به نامزد یا هدف کمپین استفاده می کنند. کمپین های بزرگ، مانند کمپین های انتخابات ریاست جمهوری، تمایل دارند از سیستم های خودکار برای دسترسی به بیشترین تعداد ممکن استفاده کنند. کمپین‌های محلی برای پست‌هایی مانند شهردار یا نماینده کنگره، یا برای اقدامات رأی‌گیری محلی، اغلب از نمایندگان تلفنی زنده به جای آن استفاده می‌کنند. روش مشابهی برای دانشگاه ها و سازمان های غیرانتفاعی که مایل به جمع آوری سرمایه و افزایش مشارکت هستند استفاده می شود. هر شکلی از بازاریابی تلفنی می‌تواند از یک روش ورودی نیز استفاده کند، که استفاده از انواع دیگر تبلیغات و شبکه‌سازی برای تشویق مشتریان به برقراری تماس اولیه برای جستجوی اطلاعات بیشتر یا خرید است.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی برون گرا (برونگرا) چیست؟

 

No-Go for Robo

در دهه گذشته، قوانین تهاجمی برای تنظیم یا ممنوعیت کامل تماس های رباتیک در چندین ایالت آمریکا وجود داشته است. از سال ۲۰۱۲، ۲۳ ایالت تماس های خودکار را به نوعی ممنوع کرده اند. بسیاری از آنها ممنوعیت ها را از طریق ثبت ملی تماس نگیرید اجرا می کنند. NDNCR برای اولین بار در سال ۲۰۰۴ اجرا شد تا به مصرف کنندگان این امکان را بدهد که از هرگونه تماس بازاریابی تلفنی خودداری کنند و علیه هر سازمانی که ثبت نام خود را در لیست “تماس نگیرید” نادیده می گیرد، اقدام قانونی کنند.

 

دلایل استفاده از استراتژی بازاریابی تلفنی

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی تلفنی چگونه است؟

هر سازمانی که علاقه مند به استفاده از بازاریابی تلفنی است، ابتدا باید درک قوی از محصولی که می خواهد به بازار عرضه کند، داشته باشد. این نه تنها به معنای ارائه اطلاعات زیادی در مورد ویژگی ها و مشخصات محصول به تیم بازاریابی است، بلکه به معنای انجام تحقیقات در مورد افرادی است که به محصول علاقه مند هستند. بیشتر بازاریابی تلفنی جمعیتی خاص را هدف قرار می دهد. سازمانی که از بازاریابی تلفنی استفاده می کند باید تحقیقات بازار را انجام دهد تا در مورد جمعیت هدف خود، مانند عادات خرید جمعیت و انواع محصولاتی که آنها بیشترین ارزش را دارند، بیاموزد. برای مثال، اگر یک سرویس نظافتی بخواهد از یک استراتژی بازاریابی تلفنی استفاده کند، می‌تواند داده‌های بازار را بخواند و نظرسنجی‌هایی انجام دهد تا بفهمد چه نوع مشتریانی بیشترین نیاز را به نظافت حرفه‌ای دارند و از خدمات نظافتی چه می‌خواهند. با اطلاع رسانی مناسب به تیم بازاریابی و تکمیل تحقیقات بازار، گام بعدی شرکت تعیین اهداف روشن برای آنچه که کمپین بازاریابی تلفنی باید انجام دهد، است. این کمپین می تواند در مورد بستن فروش، ایجاد سرنخ های جدید، یا به سادگی جمع آوری داده های بازار باشد که می تواند در سایر کمپین های فروش و بازاریابی استفاده شود. در مورد خدمات نظافت، آنها ممکن است بخواهند از بازاریابی تلفنی برای ایجاد سرنخ در میان جمعیتی صاحبان خانه که بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار در سال درآمد دارند، استفاده کنند.

هنگامی که یک سازمان اهداف کمپین خود را در ذهن داشته باشد، می تواند مواد واقعی مورد استفاده در طول تماس های بازاریابی تلفنی را ایجاد کند. بسیاری از سازمان ها اسکریپت هایی می نویسند که همکاران تلفنی آن ها را به خاطر می سپارند و در حین تماس می خوانند. دیگران صرفاً اهدافی را به همکاران تلفنی خود می‌دهند و به آنها اجازه می‌دهند مکالمات طبیعی تری با مشتریان برای دستیابی به آن اهداف انجام دهند (همچنین به بازاریابی مرکز تماس مراجعه کنید). اگر شرکت نظافتی مثال ما نمی‌خواهد از یک اسکریپت استفاده کند، می‌تواند هدفی را برای همکاران تلفنی تعیین کند که اطلاعات مشتری را جمع‌آوری کنند، مانند علاقه به خدمات و بهترین زمان‌ها برای بازدید خدمه نظافت از خانه مشتری.
مرحله نهایی کمپین های بازاریابی تلفنی به اهداف کمپین بستگی دارد. اگر یک کمپین فروش مستقیم باشد، مرحله نهایی بسته شدن فروش است. این می تواند در یک تماس یا پس از چندین تماس برگشتی در یک دوره زمانی خاص اتفاق بیفتد. کمپین‌هایی که برای تولید سرنخ طراحی شده‌اند، با ارائه آن سرنخ‌ها به تیم فروش پایان می‌یابند. صرف نظر از هدف کمپین، تیم بازاریابی باید ارزیابی کند که کمپین چقدر به اهداف خود دست یافته است و از داده‌های جمع‌آوری‌شده و ضبط تماس‌های زنده برای تعیین مناطقی که می‌توان کمپین یا همکاران تلفنی را بهبود بخشید، استفاده کرد.

 

اهداف استراتژی بازاریابی تلفنی

از بازاریابی تلفنی می توان برای دستیابی به چندین هدف مختلف کسب وکاری استفاده کرد، از جمله:

  • فروش یک محصول
  • ایجاد سرنخ برای تیم فروش
  • انجام نظرسنجی و جمع آوری داده های مصرف کننده
  • حفظ ارتباط با مشتریان فعلی یا تشویق مشتریان قبلی به بازگشت.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی تلفنی باید استخدام شوند؟

بازاریابی تلفنی به افراد حرفه‌ای در هر سطح از تیم بازاریابی، از موقعیت‌های ابتدایی گرفته تا نقش‌های حقوقی و حتی مدیریت متکی است. در زیر سه مورد از رایج ترین کسب وکارهایی که در بازاریابی تلفنی شرکت می کنند آورده شده است.

همکار تلفنی

ستون فقرات هر کمپین بازاریابی تلفنی افرادی هستند که تلفن ها را به عنوان اولین نقطه تماس برای همه مشتریان کار می کنند. این نقش فرصتی عالی برای شروع حرفه ای در بازاریابی است زیرا به تجربه کمی نیاز دارد و بسیاری از جنبه های یک کمپین بازاریابی را در زمان واقعی نشان می دهد. همکاران تلفنی می توانند اسکریپت های بازاریابی کامل، اطلاعات مربوط به تحقیقات بازار و توسعه برند و حتی معیارهایی را که کارکنان ارشد بازاریابی موفقیت یک کمپین را اندازه گیری می کنند، ببینند.

کپی رایتر

هنگامی که کمپین های بازاریابی تلفنی از اسکریپت ها برای مکالمات تلفنی استفاده می کنند، یک کپی رایتر حرفه ای است که اسکریپت را می سازد. کپی رایتینگ شامل ایجاد انواع مواد بازاریابی مختلف است، بنابراین از یک کپی رایتر انتظار می رود که در انواع محتوایی که می تواند به راحتی تولید کند، تطبیق پذیری داشته باشد. این شامل کپی تبلیغاتی، متن وب‌سایت، وبلاگ‌ها، کتاب‌های الکترونیکی و کاغذهای سفید می‌شود، اما محدود به آن نمی‌شود.

مدیر بازاریابی

یک مدیر بازاریابی مسئول نظارت بر تمام جنبه های یک کمپین بازاریابی است. در بازاریابی تلفنی، مدیر مسئول استخدام، رسیدگی به بودجه پروژه، تعیین وظایف به هر یک از اعضای تیم بازاریابی و تأیید کلیه مواد قبل از اجرای آنها در میدان است.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی تلفنی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی فنی

استراتژی بازاریابی فنی (تکنیکال) چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی فنی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی فنی(تکنیکال) را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی فنی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی فنی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی فنی

شرکت نرم افزاری ادوبی سیستمز (Adobe Systems) میلیاردها دلار ارزش دارد. شرکت های بی شماری بر محصولات آن تکیه می کنند که از خوانندگان آنلاین ساده تا نرم افزار جلوه های بصری پیشرفته را شامل می شود. اگرچه هر کسی می‌تواند محصولات ادوبی را خریداری کند، پایگاه مشتریان آن عمدتاً متشکل از متخصصان ماهر و با سواد کامپیوتری است. حتی هنوز، محصولات ادوبی بسیار پیچیده هستند و حتی کاربران ماهرتر هنگام استفاده از برنامه های خود با مشکلات گیج کننده ای مواجه می شوند. یکی از بهترین ابزارهای بازاریابی در وب‌سایت ادوبی، ادوبی تی وی (Adobe TV) است، مجموعه‌ای از ویدیوهای آموزشی با دسترسی رایگان که به کاربران در تمام سطوح مهارت و آشنایی نحوه استفاده از برنامه‌های ادوبی مانند ایندیزاین، فتوشاپ و افتر افکت (Photoshop ,InDesign and AfterEffects) را آموزش می‌دهد. این کتابخانه آموزشی ممکن است به نظر یک ویژگی باشد که برای افرادی ایجاد شده است که قبلاً این برنامه ها را خریداری کرده اند، اما به احتمال زیاد کاربرانی را که اخیراً نسخه آزمایشی مختصری از یک برنامه یا برنامه دیگر را دانلود کرده اند جذب می کند.
اگر کاربر تجربه آزمایشی را گیج کننده یا غیرقابل درک تشخیص دهد، ادوبی ممکن است فروش خود را از دست بدهد. ادوبی با امید به روشن شدن هرگونه سؤالی که کاربران دارند، با نوعی بازاریابی فنی – استراتژی طراحی شده برای از بین بردن سردرگمی پیرامون محصولات پیچیده، با مشتریان تماس گرفته است.

استراتژی بازاریابی فنی چیست؟

اصطلاح “بازاریابی فنی” دو معنی دارد، اگرچه اغلب به هم مرتبط هستند. به طور کلاسیک، بازاریابی فنی، هر روش بازاریابی متمرکز بر مشخصات و ویژگی های کلیدی یک محصول است که برای جذب مشتریان با درک تکنولوژیکی پایه از محصول طراحی شده است. با این حال، بازاریابی فنی نیز رشد کرده است تا هرگونه استفاده از فناوری مدرن را به عنوان ابزار بازاریابی در بر بگیرد. ادوبی تی وی یک نمونه عالی از بازاریابی فنی در هر دو معنای کلمه است. این ابزاری است که ادوبی سیستمز برای انتقال ویژگی‌ها و جذابیت‌های نرم‌افزار پیچیده به مشتریانی که قبلاً از چنین نرم‌افزاری به طور منظم استفاده می‌کنند، استفاده می‌کند. آموزش های ادوبی تی وی درجه خاصی از راحتی را با فناوری رایانه و حتی برنامه خاصی که ارائه می شود را در نظر می گیرند. ادوبی تی وی به جای افزایش آگاهی در مورد یک برنامه و جذاب جلوه دادن آن برای کسانی که چیزی در مورد آن نمی دانند، جذابیت یک برنامه را با آموزش به کاربران نحوه اجرای ویژگی های پیشرفته تر آن افزایش می دهد.
ادوبی تی وی همچنین از فناوری مدرن مانند ویدیوی اینترنتی تعبیه شده به عنوان یک ابزار بازاریابی استفاده می کند. باز هم، این هدف برای دستیابی به مشتریانی است که قبلاً با فناوری بازاریابی ادوبی دارای درجه خاصی از راحتی هستند. به‌جای استفاده از رسانه‌هایی مانند کتاب، ویدیوی خانگی یا تلویزیون برای ارائه آموزش‌ها، آموزش‌های ویدیویی ادوبی تی وی به مشتریانی می‌رسد که مطمئناً در مورد فناوری اینترنت سواد دارند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی اجتماعی (سوشال مارکتینگ) چیست؟

 

مواد فنی بازاریابی

بازاریابی فنی از ترکیبی از رسانه های سنتی و جدید برای انتقال پیام تبلیغاتی خود استفاده می کند. می توان آن را در مکان های مختلفی یافت، از جمله اما نه محدود به:

  • در تبلیغات مجلات
  • در تبلیغات تلویزیونی
  • در وب سایت ها
  • در ویدیوهای مبتنی بر وب
  • در دو نسخه چاپی و الکترونیکی

 

توضیح استراتژی بازاریابی فنی چیست

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی فنی استفاده می کنند؟

هر شرکتی که از نظر فنی محصول پیچیده ای داشته باشد یا مشتریانش افرادی با تحصیلات فنی باشند، می توانند از بازاریابی فنی بهره مند شوند. به عنوان مثال، اگر شرکتی بخواهد خط تولید تجهیزات پیشرفته کارخانه را به بازار عرضه کند، مشتریانش احتمالاً از قبل در مورد جنبه های فنی تجهیزات کارخانه به طور کلی می دانند. این شرکت باید مواد بازاریابی ایجاد کند که مشخصات فنی تجهیزات را مشخص کند، مانند سرعت عملکرد تجهیزات، چه دمایی که می تواند با خیال راحت از عهده آن برآید، و چه مقدار برق در هر ساعت مصرف می کند. این جنبه‌ها برای مشتریان شرکت مهم‌تر از برندسازی ساده هستند.
یک شرکت برای بهره مندی از بازاریابی فنی لزوماً نیازی به جلب نظر انحصاری از مشتریان کاملاً آگاه ندارد. شرکت‌های خودروسازی اغلب مشخصات خودرو را در مواد بازاریابی انبوه مانند تبلیغات تلویزیونی تبلیغ می‌کنند، اگرچه نمی‌توانند مطمئن باشند که مخاطبان آنها واقعاً معنای مشخصات را درک می‌کنند. این شامل مفاهیم ساده ای مانند چند مایل در هر گالن بنزین خودرو، اسب بخار موتور آن و نوع خاصی از ترمزهایی است که استفاده می کند. این مشخصات ممکن است حتی برای مخاطبانی که دانش کمی از مهندسی خودرو دارند، چشمگیر به نظر برسد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی ورزشی چیست؟

 

فلش با مقدار زیادی مواد

اگرچه هسته اصلی بازاریابی فنی مشخصات و ویژگی های محصول مشخص است، مدیریت برند نیز می تواند بسیار مهم باشد. در سال ۲۰۰۹، نام تجاری بد، پذیرش به‌روزرسانی حیاتی برنامه کدگذاری منبع باز رابی آن ریلز (Ruby on Rails) را با ورود به نسخه ۱.۹ کاهش داد. این برنامه به برنامه نویسان مبتنی بر وب کمک می کند تا از زبان برنامه نویسی رابی استفاده کنند. اگرچه نسخه ۱.۹ یک به روز رسانی قابل توجه در محتوای نسخه ۱.۸ بود، برنامه نویسان برای تغییر به نسخه ۱.۹ مردد بودند و در عوض می خواستند منتظر نسخه ۲.۰ باشند. سیستم شماره‌گذاری نسخه‌های نرم‌افزار دلخواه است، اما کاربرانی که از فناوری آگاه هستند تمایل دارند نسخه‌های فرد را ناقص ببینند. اگر رابی آن ریلز ۱.۹ به عنوان ۲.۰ علامت گذاری می شد، استفاده از آن گسترده تر می شد.

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی فنی چگونه است؟

قبل از شروع یک کمپین بازاریابی فنی، همه اعضای یک تیم بازاریابی باید از نزدیک با توسعه دهندگان محصول همکاری کنند تا درک کاملی از یک محصول یا خدمات به دست آورند. به عنوان مثال، اگر یک شرکت الکترونیکی بخواهد یک دوربین فیلمبرداری دیجیتالی جدید و پیشرفته را که برای فیلمسازی در نظر گرفته شده است، شروع به بازاریابی کند، تیم بازاریابی باید زمانی را با افرادی در شرکتی که دوربین را طراحی، ساخت و آزمایش کرده اند، بگذراند تا متوجه شود چه دوربینی چیست. می تواند انجام دهد و مشخصات فنی آن به چه معناست. این به متخصصان بازاریابی اجازه می دهد تا مطالب تبلیغاتی موثری را برای افرادی مانند کارگردانان فیلم، فیلمبرداران و فیلمبردارانی که قبلاً عکاسی دیجیتال را می دانند ایجاد کنند. در حالی که تیم بازاریابی در حال یادگیری در مورد محصول است، آنها همچنین باید تحقیقات بازار را انجام دهند تا مشخص کنند چه کسی به احتمال زیاد به محصول علاقه مند است و چه چیزی در مورد آن برای آنها مهم است. تیم شرکت الکترونیک ممکن است داده‌های مصرف‌کننده را بخواند و نظرسنجی‌هایی را انجام دهد تا بفهمد چه نوع افرادی احتمالاً دوربین جدید را خریداری می‌کنند و کدام مشخصات را در دوربین‌ها ارزش بیشتری دارند.
با استفاده از داده های تحقیقات بازار و دانشی که از توسعه دهندگان می آموزند، یک تیم بازاریابی مواد تبلیغاتی را برای محصول خود ایجاد می کند و آنها را در کانال های رسانه ای استراتژیک قرار می دهد. تیم شرکت الکترونیک می‌تواند یک آگهی تبلیغاتی با مشخصات دوربین برای قرار دادن در یک مجله صنعت فیلم ایجاد کند، و همچنین صفحه محصول دوربین را در وب‌سایت شرکت ایجاد کند. مواد اطلاعاتی در بازاریابی فنی بسیار موثر هستند، بنابراین شرکت الکترونیکی همچنین باید محتوای ارزشمندی مانند پست‌های وبلاگ و ویدیوهای مرتبط با دوربین ایجاد کند که به صفحه وب محصول پیوند داده می‌شود. در طول کمپین تبلیغاتی، تیم بازاریابی باید روشی برای جمع آوری بازخورد مشتریان در مورد محصول داشته باشد. تنظیمات کمپین باید با استفاده از بازخورد جمع آوری شده انجام شود.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی B2C چیست؟

 

استفاده گسترده از فناوری در حال افزایش است

بر اساس گزارش انجمن بین المللی فناوری در آموزش، اکثر آمریکایی هایی که حداقل ۱۲ سال سن دارند، اکنون یک دستگاه تلفن همراه دارند. محصولات با فناوری پیشرفته در حال تبدیل شدن به بخشی از زندگی روزمره هستند، بنابراین بازاریابی فنی نیز به طور فزاینده ای رایج خواهد شد

  • ۶۱ درصد از آمریکایی های ۱۲ سال و بالاتر صاحب دستگاه های تلفن همراه هستند
  • ۴۴ درصد از آمریکایی های ۱۲ سال و بالاتر به طور خاص گوشی هوشمند دارند
  • ۵۲ درصد از آمریکایی های زیر ۸ سال به دستگاه های تلفن همراه دسترسی دارند

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی شاتگان چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی فنی باید استخدام شوند؟

بازاریابی فنی یک زمینه بین رشته ای است. متکی به تیمی از افرادی است که دارای مجموعه‌ای از مهارت‌ها هستند، از تحقیقات عالی گرفته تا طراحی خلاقانه و ارتباطات عالی. موارد زیر تنها چند موقعیت است که در یک پروژه بازاریابی فنی بسیار ارزشمند هستند.

محقق بازار

در مراحل مقدماتی یک کمپین بازاریابی فنی، تیم برای جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد بازار مرتبط با محصول و رفتار مصرف‌کننده، به یک محقق متکی است. محققان بازار باید توجه دقیقی به جزئیات، توانایی صحبت با طیف گسترده ای از افراد در طول نظرسنجی و مهارت های ارتباطی قوی برای انتقال آنچه از تحقیقات خود آموخته اند داشته باشند.

طراح وب

در دنیای کسب و کار مبتنی بر فناوری امروز، مصرف کنندگان تقریباً مطمئناً به دنبال وب سایت یک شرکت برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد یک محصول هستند. این به ویژه برای مصرف کنندگانی که به دنبال مشخصات فنی هستند صادق است. یک طراح وب مسئول کدنویسی و ایجاد طرح بصری یک وب سایت است. این امر مستلزم سواد رایانه ای بالا و تجربه با بسیاری از انواع نرم افزارهای تجاری، از جمله برنامه های کدنویسی، طراحی گرافیکی و ویرایش تصویر است.

طراح آموزشی

از آنجایی که بسیاری از محصولاتی که با بازاریابی فنی تبلیغ می شوند، پیچیده هستند و برای استفاده نیاز به آموزش دارند، مواد آموزشی می توانند ابزار بازاریابی بسیار موثری باشند. طراحان آموزشی همه چیز را از کتاب‌های الکترونیکی گرفته تا آموزش‌های ویدیویی و سایر مواد آموزشی ایجاد می‌کنند که به مشتریان درباره یک محصول و نحوه استفاده از آن آموزش می‌دهند. این نیاز به مهارت‌های ارتباطی نوشتاری و کلامی قوی و همچنین راحتی با فناوری چند رسانه‌ای مانند ویرایش ویدیو و صدا، انتشار وب و نرم‌افزار پردازش کلمه دارد.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی فنی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی ورزشی

استراتژی بازاریابی ورزشی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی ورزشی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی ورزشی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی ورزشی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی ورزشی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی ورزشی

چیزهای کمی در دنیا به اندازه ورزش محبوب هستند. بنیاد ملی فوتبال گزارش می دهد که ۴۹،۶۷۰،۸۹۵ نفر در یک بازی فوتبال ان سی ای ای (NCAA) در سال ۲۰۱۱ شرکت کردند، در حالی که طبق گفته نیلسن، بیش از ۱۱۰ میلیون نفر سوپربول ۲۰۱۲ ( Superbowl 2012) را تماشا کردند. از افراد متعصب گرفته تا تماشاگران معمولی، ورزش بیش از هر نوع رویداد دیگری توجه مردم را به خود جلب می کند. بازاریابان محبوبیت ورزش ها را درک می کنند و آنها را برای دهه ها به مرکز کمپین های بازاریابی تبدیل کرده اند. با افزایش حجم و محبوبیت ورزش ملی، حوزه بازاریابی ورزشی نیز با آن رشد کرده است. طبق گزارش بادوایزر (Budweiser) سی ان بی سی (CNBC) در ۱۰ سال گذشته تقریباً ۲۴۰ میلیون دلار صرف تبلیغات سوپربول کرده است. تا زمانی که ورزش صدها میلیون نفر را به هیجان بیاورد، آنها همچنان رویدادی مهم برای ارائه پیام های تبلیغاتی خواهند بود.

 

استراتژی بازاریابی ورزشی چیست؟

استراتژی بازاریابی ورزشی از ورزش به هر شکلی برای کمک به فروش کالا و خدمات استفاده می کند. این سبک خاص بازاریابی کمتر در مورد استفاده از یک استراتژی واحد است و بیشتر در مورد استفاده از محتوای ورزش برای کمک به تلاش های بازاریابی است. این به ورزش های حرفه ای محدود نمی شود و ممکن است شامل دو و میدانی کالج، لیگ های کوچک یا ورزش های جایگزین باشد. از آنجایی که ورزش را می توان بر روی پلتفرم های مختلف تماشا کرد، بازاریابی ورزشی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. تیم‌ها فضای تبلیغاتی داخل استادیوم خود را به بازاریاب‌هایی که می‌خواهند بیلبوردها و سایر تبلیغات چاپی بخرند می‌فروشند، در حالی که شبکه‌های تلویزیونی در طول رویدادها زمان پخش می‌فروشند. ورزشکاران مشهور همچنین قراردادهایی را امضا می کنند تا به عنوان تأییدکننده افراد مشهور کار کنند و تصاویر خود را به بازاریابان قرض دهند.
بزرگترین مزیت بازاریابی ورزشی این است که به بازاریابان این امکان را می دهد تا از محبوبیت و ارادتی که بسیاری از طرفداران نسبت به تیم ها و ورزشکاران مورد علاقه خود احساس می کنند، عقب نشینی کنند. اگر یک طرفدار بیسبال از دوران کودکی تیم خاصی را دوست داشته باشد، هر بازاریاب که خود را با آن تیم همراهی می‌کند، فوراً در ذهن آن طرفدار اعتبار پیدا می‌کند. از آنجایی که درآمد در نهایت به حمایت از تیم می رسد، بازاریاب یک حامی مالی محسوب می شود و روی موفقیت تیم سرمایه گذاری می کند.

تنها عیب عمده این است که صنعت بازاریابی ورزشی آنقدر بزرگ است که به سختی می توان در میان جمعیت ایستادگی کرد. هواداری که یک بازی سه ساعته فوتبال را تماشا می کند در معرض ده ها پیام بازاریابی مختلف قرار می گیرد. بازاریابان باید برای طیف وسیعی از مشتریان تبلیغ کنند، اما این ریسک وجود دارد که تبلیغ آنها توسط طرفداران علاقه مند به بازی نادیده گرفته شود. (همچنین به بازاریابی افقی مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی افقی چیست؟

 

ویژگی های ورزشکاران حرفه ای

انتخاب یک سخنگوی افراد مشهور اغلب به نحوه درک سخنگو در فرهنگ بستگی دارد. محصولی که تأیید می‌شود، کیفیت‌های تأییدکننده را از طریق انجمن می‌گیرد. در زیر برخی از ویژگی هایی که ورزشکاران حرفه ای نشان می دهند آورده شده است.

  • قدرتمند از لحاظ بدنی
  • موفقیت آمیز
  • ثروتمند
  • قهرمانان
  • از نظر روحی سخته
  • اختصاصی
  • متعهد به امور خیریه
  • خود ساخته
  • جذابیت جنسی
  • معروف
  • رهبران
  • بازیکنان تیم
  • منضبط

 

نمونه هایی از استراتژی بازاریابی ورزشی

  • الستیت (Allstate) – شرکت بیمه از راننده نسکار کیسی کهنه (NASCAR Kasey Kahne) حمایت می کند. ماشین او در تبلیغات برجسته الستیت پوشش داده شده است و او در تبلیغات چاپی و تلویزیونی شرکت ظاهر می شود.
  • ریباک (Reebok) – این سازنده کفش ورزشی یکی از به یاد ماندنی‌ترین کمپین‌های تبلیغاتی تمام دوران را رهبری می‌کند که رقابتی تخیلی بین دن اوبراین و دیو جانسون دو ورزشکار ایجاد کرد. این موضوع هم برای المپیک و هم برای ریباک سر و صدا ایجاد کرد.
  • کوکاکولا (Coke) – یک تبلیغ نمادین که در آن جو گرین بازیکن فوتبال در حال امضای امضا برای پسر جوانی بود به معرفی شعار «نوش جان کن و لبخند بزن» کمک کرد.
  • استاب هاب (StubHub) – نمایندگان بلیط در انتهای تبلیغات خود یک صدای رایج ورزشی را به نمایش می گذاشتند، زنگ هشدار پایان یک دوره. وقتی طرفداران صدا را در جریان بازی شنیدند، به استاب هاب فکر کردند.
  • بادوایز (Budweiser) – سازنده آبجو در طول سوپربول سرمایه گذاری زیادی در بازاریابی تلویزیونی انجام می دهد. بینندگان تقریباً به اندازه خود بازی منتظر تبلیغات طنز جدید هستند.
  • سیتی بانک (Citi Bank) – این شرکت میلیون ها دلار برای حقوق نامگذاری میدان اصلی نیویورک متس، که اکنون سیتی فیلد (Citi Field) نامیده می شود، پرداخت کرد.

 

آمار استراتژی بازاریابی ورزشی

چه کسانی از استراتژی بازاریابی ورزشی استفاده می کنند؟

گرفتن یک تبلیغ در حین پخش رادیویی یک بازی بیسبال یا خرید یک فضای تبلیغاتی کوچک در حمام یک ورزشگاه NBA می تواند استراتژی های آسان و نسبتاً ارزانی باشد. این تنها شرکت های بسیار بزرگ هستند که می توانند سرمایه گذاری زیادی در بازاریابی ورزشی انجام دهند. تامین امنیت طرفداران مشهور و خرید فضای هوایی تلویزیون در طول رویدادهای ورزشی بزرگ می تواند ده ها میلیون دلار هزینه داشته باشد. بازاریابان از ورزش برای دسترسی به قشر خاصی از مردم استفاده می کنند. به طور معمول، بازار هدف مردان است، اما استثناهایی وجود دارد. به عنوان مثال، اسکیت بازی، مخاطبان زیادی را جذب می کند. به همین دلیل، محصولاتی که برای مردان جذاب هستند، مانند آبجو، کامیون و خوراکی‌ها، در طول رویدادهای ورزشی به بازار عرضه می‌شوند. تنها صلاحیت واقعی برای استفاده از بازاریابی ورزشی داشتن محصولی با جذابیت گسترده است. سازنده نرم افزارهای تجاری بسیار خاص از شبکه گسترده بازاریابی ورزشی چیزی به دست نمی آورد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی سلبریتی چیست؟

 

محبوب ترین ورزش ها در ایالات متحده آمریکا

درک مخاطبان ورزش برای هر بازاریاب ورزشی مهم است. مشتریان مختلف ورزش های مختلف را ترجیح می دهند. یو اف سی (UFC) جمعیت جوان تری را به خود جذب می کند در حالی که مخاطبان پی جی آ (PGA) تمایل به پیرتر دارند. نمودار زیر، بر اساس نظرسنجی اسکاربرا اسپرت مارکتینگ(Scarbrough Sports Marketing)، بیست ورزش محبوب در آمریکا را نشان می دهد. این شامل تعدادی شگفتی است که برای بازاریابان مرتبط است. به عنوان مثال، المپیک علیرغم اینکه هر ۴ سال یک بار برگزار می شود، بسیار محبوب است. ورزش های اصلی مانند هاکی و گلف نسبت به دو و میدانی کالج و ورزش های فردی مانند ژیمناستیک محبوبیت کمتری دارند. بازاریابان از داده هایی مانند این استفاده می کنند تا به آنها کمک کند به مخاطبان هدف خود دست یابند.

 نمودار استراتژی بازاریابی ورزشی

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی اجتماعی (سوشال مارکتینگ) چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی ورزشی چگونه است؟

استفاده از ورزش برای فروش محصولات فرصت های زیادی را ارائه می دهد که هم ریسک و هم پاداش را به همراه دارد. یک کمپین بازاریابی موفق ورزشی می‌تواند سال‌ها در ذهن مصرف‌کنندگان باقی بماند، در حالی که یک کمپین بی‌اثر می‌تواند باعث اتلاف پول قابل توجهی شود. تمام تلاش های بازاریابی باید توسط یک برنامه بازاریابی جامع هدایت شوند، اگر آنها امیدوار به موفقیت هستند. این طرح با تعدادی از سوالات لجستیکی مانند برآورد بودجه و منابع آغاز خواهد شد. بازاریابی ورزشی می تواند به سرعت گران شود و شرکت ها باید از منابع خود عاقلانه استفاده کنند. آنها همچنین باید یک چارچوب زمانی برای کمپین تعیین کنند. آیا این برنامه برای یک هفته، یک فصل کامل اجرا خواهد شد یا شامل یک تلاش بازاریابی چند ساله مانند خرید حقوق نامگذاری استادیوم است؟ اهداف بازاریابی مختلف شامل برنامه های متفاوتی می شود.
سپس شرکت باید بداند که مخاطبان هدف آنها چه کسانی هستند و چگونه می توان به بهترین شکل به آنها دست یافت. این شامل تجزیه و تحلیل شرکت، محصول آنها و مشتری است. اگر یک بازاریاب بخواهد به مردان زیر ۳۵ سال دسترسی داشته باشد، ممکن است روی ورزش های شدید تمرکز کند. اگر آنها می خواهند به یک طرفدار ورزش های معمولی برسند، ممکن است تلاش خود را روی المپیک متمرکز کنند. بازاریاب باید کل چشم انداز بازاریابی ورزشی را بررسی کند و امیدوارکننده ترین فرصت ها را بر اساس تحقیقات بازار مبتنی بر علمی شناسایی کند.
تیمی از متخصصان خلاق روی توسعه تبلیغات کار خواهند کرد، خواه این تبلیغات تلویزیونی، بیلبورد یا تبلیغات رادیویی باشد. یافته های تحقیق باید اهداف تبلیغات را مشخص کند، اما سازندگان تبلیغات محتوایی را توسعه می دهند که فکر می کنند می تواند به بهترین شکل با مخاطب هدف صحبت کند. آنها از رنگ های تیمی، شعارها و تصاویر ورزشی برای ایجاد پیوند بین محصول و ورزش استفاده خواهند کرد. پس از شروع کمپین تبلیغاتی، شرکت باید میزان اثربخشی آن را ارزیابی کند. معیارهایی مانند افزایش فروش، فالوورهای توییتر و آگاهی از برند، همگی نشانگر میزان استقبال از کمپین هستند. معیارها باید اهداف تعیین شده در برنامه بازاریابی را منعکس کنند. در صورت تحقق اهداف، کمپین را می توان ادامه داد و بر آن بنا نهاد. اگر این تعداد کم باشد، استراتژی بازاریابی باید بازنگری شود.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی برند چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی ورزشی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی ورزشی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی ورزشی آورده شده است.

مدیر برند

مدیر برند مسئول تمام بازاریابی های مرتبط با یک برند خاص است. برندهای معروفی مانند گتورید، نایک و آندر آرمور (Gatorade، Nike and Under Armour) بخش زیادی از بودجه بازاریابی خود را به بازاریابی ورزشی اختصاص می دهند. مدیر برند، تلاش‌های بازاریابی را در کانال‌های تبلیغاتی چاپی، رادیویی، تلویزیونی و آنلاین هماهنگ می‌کند.

نماینده ورزشی

عوامل ورزشی نشان دهنده منافع ورزشکاران حرفه ای هستند. وظیفه آنها به حداکثر رساندن پتانسیل درآمد یک ورزشکار است. بخشی از کار آنها یافتن و مذاکره برای تأیید محصول است. نمایندگان به عنوان واسطه بین شرکت ها و ورزشکاران عمل می کنند و برای انجام معاملات بازاریابی ورزشی ضروری هستند.

مدیر پروژه بازاریابی ورزشی

شرکت هایی که سرمایه گذاری زیادی در بازاریابی ورزشی دارند، مدیران بازاریابی خواهند داشت که منحصراً بر روی این نوع بازاریابی تمرکز می کنند. یک مدیر پروژه بازاریابی ورزشی برنامه ریزی، طراحی و نظارت بر هر کمپین تبلیغاتی را که برای طرفداران ورزش عرضه می کند، خواهد داشت.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی ورزشی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی اجتماعی (سوشال مارکتینگ) چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی اجتماعی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی اجتماعی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی اجتماعی (سوشال مارکتینگ) خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی اجتماعی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی اجتماعی (سوشال مارکتینگ)

در اوایل دهه ۱۹۸۰، یک تبلیغ کوتاه اما قدرتمند از شبکه تلویزیون پخش شد. در ثانیه ۱۵ یک ماهیتابه سوزان را نشان می داد و راوی صداپیشه اعلام می کند: “این مواد مخدر است.” یک تخم مرغ در ماهیتابه شکسته می شود و راوی ادامه می دهد: «این مغز شماست زمانی که مواد مخدر مصرف کرده اید. سوالی نیست؟”
این کمپین توسط سازمان غیرانتفاعی مشارکت برای آمریکای عاری از مواد مخدر مستقر در نیویورک ایجاد شد که امروزه در دراگ فری دات او آر جی (Drugfree.org) به عنوان مشارکت شناخته می شود. از آن زمان تاکنون، این موضوع بارها کپی، نقل قول و جعل شده است، و هنوز هم به عنوان یکی از به یاد ماندنی ترین و موثرترین نمونه های بازاریابی اجتماعی – نوعی تبلیغات تخصصی که هدفش فروش محصولات نیست، بلکه تغییر جهان است، همچنان ادامه دارد.

 

استراتژی بازاریابی اجتماعی چیست؟

در حالی که بیشتر روش های بازاریابی به سمت فروش کالا یا خدمات است، “محصول” در بازاریابی اجتماعی رفتار انسانی است. فلسفه پشت این ایده را می توان با نقل قولی از گرهارد ویب، فرمانده آلمانی قایق زیردریایی جنگ جهانی دوم نشان داد که گفت: “چرا نمی توانید برادری و تفکر منطقی را مانند صابون بفروشید؟”
هدف کمپین های تبلیغاتی اجتماعی ترویج ایده هایی است که یا رفتارهای مثبتی مانند مراقبت از محیط زیست یا بستن کمربند ایمنی را تشویق می کنند. یا از رفتارهای منفی مانند سرعت غیرمجاز یا سیگار کشیدن در مکان های عمومی جلوگیری کنید. به این ترتیب، بازاریابی اجتماعی رفاه جامعه را به عنوان یک کل “به فروش” می رساند. بسیاری از کمپین های بازاریابی اجتماعی طولانی مدت و فوراً قابل تشخیص وجود دارد که بسیاری از مردم آنها را به عنوان بازاریابی نمی شناسند. یکی از نمونه‌ها، مادران علیه رانندگی در حالت مستی (MADD) است که کمپینی را برای رانندگان راه‌اندازی کرد تا یک روبان قرمز را روی وسایل نقلیه خود ببندند، که نشان دهنده تعهد آنها به رانندگی ایمن و هوشیار است. نماد روبان قرمز همچنین برای آگاهی از ایدز به کار گرفته شد و ایده کمپین‌های “روبان آگاهی” به زودی به دلایل دیگر گسترش یافت – صورتی برای سرطان سینه، بنفش برای آلزایمر، و زرد برای خانواده‌های سربازانی که در خارج از کشور مشغول خدمت هستند.
زمانی که این کمپین ها به خوبی انجام شوند، بازاریابی اجتماعی می تواند نیروی موثری برای تغییر واقعی و مثبت باشد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی سبز چیست؟

 

آمارهای جالب بازاریابی اجتماعی

  • ۷۳ درصد از بزرگسالان ایالات متحده می گویند که مشارکت در تغییرات اجتماعی برای آنها مهم است.
  • در دوران فشار اقتصادی، ۶۰ درصد از زنان و ۵۳ درصد از مردان ایالات متحده با اهدای پول، کالا یا خدمات درگیر تغییرات مثبت اجتماعی شده اند.
  • از هر ۵ بزرگسال، ۴ نفر معتقدند: “من می توانم با اعمالم دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنم”.
  • ۷۱ درصد از زنان و ۶۱ درصد از مردان در ایالات متحده می گویند که می خواهند به افرادی کمک کنند که از آنها خوش شانس تر هستند.

انواع استراتژی بازاریابی اجتماعی

چه کسانی از استراتژی بازاریابی اجتماعی استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی اجتماعی در درجه اول توسط سازمان های غیرانتفاعی، بنیادهای خیریه، ادارات بزرگراه های عمومی و سازمان های دولتی استفاده می شود. همچنین توسط خدمات اضطراری مانند پلیس و ادارات آتش نشانی استفاده می شود. برخی از سازمان های تجاری نیز گهگاه از استراتژی های بازاریابی اجتماعی استفاده می کنند. سازمان‌های غیرانتفاعی و بنیادهای خیریه از بازاریابی اجتماعی برای افزایش آگاهی، ترویج علل مختلف و تشویق مشارکت مردم استفاده می‌کنند. بازاریابی اجتماعی راهی برای اطلاع رسانی و مشارکت دادن مردم فراهم می کند که در غیر این صورت سازمان های خیریه نمی توانند از طریق کانال های بازاریابی سنتی به آن دست یابند. این استراتژی همچنین به کمپین های خیریه کمک می کند تا سریعتر گسترش پیدا کنند و به بازار جهانی گسترده تری دست یابند.
عفو بین الملل یک سازمان خیریه است که به مبارزه با بی عدالتی و ترویج حقوق بشر جهانی کمک می کند. در سال ۲۰۰۶، آنها یک کمپین بازاریابی اجتماعی برنده جوایز را در سوئیس راه‌اندازی کردند که از بیلبوردهای شفاف برای تحمیل صحنه‌هایی که دلایلی را که برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند بر روی غرفه‌های شیشه‌ای ایستگاه اتوبوس، مانند کمبود مواد غذایی در سودان، وحشیگری نظامی در چین و خشونت علیه زنان در عراق، تحمیل کردند. این کمپین آگاهی را در مورد مسائل جهانی افزایش داد و کمک های مالی و زمان داوطلبانه را افزایش داد.
برای آژانس های بخش دولتی، بازاریابی اجتماعی اغلب به عنوان راهی برای تشویق مردم به پیروی از قوانین و مقررات و اعمال رفتارهای ایمن عمومی استفاده می شود. به عنوان مثال، دپارتمان های پلیس با شعارهایی مانند «برای همیشه ببندید» و « کلیک کنید (منظور از کلیک بستن کمربند ایمنی می باشد) یا تیکت بگیرید » برای تشویق مردم به بستن کمربند ایمنی کمپین می کنند – که نشان دهنده پاداش مثبت این عمل (نجات زندگی) یا پیامدهای منفی نادیده گرفتن قانون آن (دریافت بلیط ترافیک) است.
سازمان های دولتی از بازاریابی اجتماعی نه تنها برای تشویق رفتارهای قانونی، مانند رعایت سن نوشیدن، بلکه برای ارتقای رفاه عمومی جامعه استفاده می کنند. چندین کمپین بازاریابی اجتماعی دولتی برای اطلاع رسانی به مردم در مورد مسائلی مانند ایمنی مواد غذایی، بیماری های مقاربتی و بهداشت شخصی طراحی شده است.
یک مثال کمپین وزارت کشاورزی ایالات متحده (USDA) برای پختن غذا در دمای ایمن جهت جلوگیری از انتشار سالمونلا و سایر باکتری ها است. این کمپین از شعار “آیا انجام شده است؟” استفاده می کند. با عکسی از گوشت که توسط دماسنج غذا اندازه گیری می شود که ۱۶۰ درجه را نشان می دهد – دمای داخلی ایمن برای گوشت چرخ کرده.
برای سازمان‌های تجاری بزرگ، بازاریابی اجتماعی اغلب راهی مؤثر برای تشویق علاقه، مشارکت و کمک‌های مالی به بنیادهای خیریه‌ای است که از آنها حمایت می‌کنند. یکی از نمونه ها بنیاد نایک است که برای کمک به کشورهای در حال توسعه از طریق کمپینی به نام گرل افکت (The Girl Effect) – با استفاده از تبلیغات تفکر برانگیز که داستانی را از طریق متن و موسیقی برای جلب طرفداران فیس بوک و افزایش آگاهی در مورد این هدف، روایت می کند، کار می کند.

بیشتر بخوانید:مدیریت استراتژیک سازمان های غیرانتفاعی

 

یک کمپین به یاد ماندنی بازاریابی اجتماعی

حمایت متحد از هنرمندان برای آفریقا، یا به سادگی ایالات متحده برای آفریقا، برای کمک به کاهش قحطی و بیماری در آفریقا تأسیس شد – به ویژه قحطی اتیوپی در سال های ۱۹۸۴-۱۹۸۵ که منجر به مرگ بیش از ۴۰۰۰۰۰ نفر شد. این گروه در واقع یک “سوپر گروه” متشکل از ۴۷ هنرمند ضبط کننده آمریکایی بود که گرد هم آمدند تا یک آهنگ ضبط کنند و سود حاصل از آن را به قحطی زدایی در آفریقا اهدا کنند.
آهنگ “وی آر د ورلد (We Are the World)” بود. این فیلم توسط مایکل جکسون و لیونل ریچی نوشته شده است که در کنار سوپراستارهای دیگری مانند ری چارلز، هری بلافونته، بروس اسپرینگستین، پل سیمون، بت میدلر، بیلی جوئل، دایانا راس، تینا ترنر، کنی راجرز، ویلی نلسون و باب دیلن بازی کرده است.”وی آر د ورلد” بیش از ۲۰ میلیون نسخه فروخت و آن را به یکی از تنها ۳۰ تک آهنگی تبدیل کرد که تاکنون بیش از ۱۰ میلیون یا بیشتر در سراسر جهان فروخته است. با این کمپین و رویداد سودمند هندز اکروس امریکا (Hands Across America) – زنجیره انسانی متشکل از هفت میلیون نفر در قاره ایالات متحده که به مدت ۱۵ دقیقه دست در دست هم دارند – ایالات متحده برای آفریقا نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار برای کمک های خیریه جمع آوری کرد.

 

استراتژی بازاریابی اجتماعی برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

استراتژی بازاریابی اجتماعی گسترده ترین مخاطبان را دارد: همه افراد یک جامعه. با این حال، هدف بازاریابی اجتماعی با «جامعه‌ای» که تبلیغ‌کننده قصد تغییر آن را دارد، متفاوت است. برخی از کمپین ها صرفاً آگاهی را نسبت به مسائل محلی افزایش می دهند، در حالی که برخی دیگر هدف والای تغییر جهان را دارند. برای اکثر افراد، این طبیعت انسانی است که بخواهد کار خوبی انجام دهد، و کمپین های بازاریابی اجتماعی مثبت فرصت ایجاد تغییر را فراهم می کند – حتی اگر در مقیاس کوچک باشد. کمک به جامعه می تواند منافع فردی و ناملموس را در قالب عزت نفس و ارزش خود به ارمغان آورد. کمپین های بازاریابی اجتماعی منفی که در مورد عواقب هشدار می دهند نیز موثر هستند، خواه عواقب آن شخصی باشد، مانند مصرف مواد مخدر، یا عمومی، مانند نجات جنگل های بارانی. آگاهی عنصر کلیدی برای بازاریابی اجتماعی منفی است. برای مثال، بیشتر مردم نمی‌دانستند که کیسه‌های پلاستیکی خریدی که هر روز دور می‌ریزند، راه خود را به محیط‌های طبیعی باز می‌کنند، جایی که برای حیات وحش مانند لاک‌پشت‌های دریایی و دلفین‌ها کشنده هستند. چندین کمپین بازاریابی اجتماعی برای آشکار کردن این موضوع ایجاد شده است و امروزه بسیاری از مردم با کیسه های پارچه ای قابل استفاده مجدد خرید می کنند یا کاغذ را به جای پلاستیک انتخاب می کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی سببی چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی اجتماعی چگونه است؟

کارهای زیادی و برنامه ریزی پشت صحنه برای ایجاد یک کمپین بازاریابی اجتماعی موثر انجام می شود. به طور طبیعی، اولین قدم شناسایی رفتاری است که هدف کمپین تغییر آن است (مانند استفاده از کیسه های پلاستیکی زیاد). تیم بازاریابی با مشاهده آمارهای موجود و اغلب انجام نظرسنجی‌ها برای یافتن میزان شیوع آن، تحقیقات زیادی در مورد رفتار انجام می‌دهد.
اگر مشکل کافی وجود داشته باشد که سازمان معتقد است می‌توان آن را تغییر داد، قدم بعدی این است که بفهمیم چرا رفتاری که باعث ایجاد مشکل می‌شود وجود دارد و برای تغییر آن چه کاری می‌توان انجام داد. برای مثال، یک تیم برنامه‌ریزی اجتماعی ممکن است روی راه‌هایی کار کند تا افراد بیشتری را به بازیافت وادار کند، و متوجه شود که اکثر مردم این کار را انجام نمی‌دهند، زیرا برنامه بازیافت موجود در جامعه بسیار پیچیده است و زمان زیادی می‌برد. اغلب، نظرسنجی های متعددی در طول مرحله تحقیق انجام می شود. تیم‌های تحقیقاتی با افرادی که در صنایع مرتبط با هدفشان کار می‌کنند صحبت می‌کنند، نظرسنجی‌های تلفنی یا ایمیلی از افراد جامعه هدف خود انجام می‌دهند و حتی ممکن است گروه‌های متمرکز حضوری برای بحث در مورد موضوع و سنجش واکنش‌ها تشکیل دهند.
هنگامی که تیم بازاریابی بهترین راه را برای تغییر رفتار تعیین می کند، روی راه هایی کار می کند تا پیام خود را نشان دهد و کلمه را به اطلاع برساند. در این مرحله،عناصر بازاریابی ایجاد می شود. بسیاری از کمپین های بازاریابی اجتماعی از مفاهیم ساده و قدرتمندی استفاده می کنند که پیام خود را در یک نگاه ارائه می دهند، مانند روبان صورتی برای آگاهی از سرطان سینه.
علاوه بر عناصر، تیم باید رسانه مناسب را انتخاب کند. برخی از کمپین های بازاریابی اجتماعی به عنوان ویدیو، تبلیغات تلویزیونی یا رادیویی بهترین کار را دارند. اگر یک کمپین به شدت بر یک تصویر متکی باشد، مانند یک عکس، ممکن است به عنوان یک بیلبورد یا تبلیغات چاپی موثر باشد. بروشورها یا خبرنامه هایی که به لیست های پستی ارسال می شوند، چه چاپی و چه دیجیتال، انتخاب دیگری هستند. کمپین های بازاریابی اجتماعی را می توان از طریق رویدادهای زنده مانند کنسرت های مفید، ضیافت ها یا جشن ها تبلیغ کرد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی شاتگان چیست؟

 

استراتژی های بازاریابی اجتماعی

  • نمادها. بسیاری از کمپین های بازاریابی اجتماعی موثر از تصاویر نمادین استفاده می کنند که فورا قابل تشخیص هستند. به عنوان مثال می توان به روبان های آگاهی، اسموکی د بیر (Smokey the Bear) برای پیشگیری از آتش سوزی جنگلی و رویز د ریوتر (Rosie the Riveter) اشاره کرد که در طول جنگ جهانی دوم برای الهام بخشیدن به زنان برای کمک به تلاش های جنگی استفاده شد.
  • شعارها. سایر کمپین های بازاریابی اجتماعی بر عبارات جالب و به یاد ماندنی کوتاهی مانند «فقط بگو نه»، شعار کمپین جنگ علیه مواد مخدر دولت ایالات متحده، متکی هستند. این عبارت توسط بانوی اول نانسی ریگان برای حمایت از یک برنامه پیشگیری از سوء مصرف مواد توسط مؤسسه ملی بهداشت ایجاد شد.
  • تصویرسازی. کمپین های بازاریابی اجتماعی، به ویژه آنهایی که به پیامدهای منفی اشاره می کنند، اغلب از تصاویر قدرتمند برای نشان دادن فوری علت استفاده می کنند. نمونه‌ها شامل عکس‌های فوق‌الذکر از لاک‌پشت‌های دریایی، و عکس‌های کودکان گرسنه‌اند که در تبلیغات صندوق کودکان مسیحی با سالی استراترز استفاده شده‌اند.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی اجتماعی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی اجتماعی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی اجتماعی آورده شده است.

مدیر بازاریابی غیر انتفاعی

وظایف یک مدیر برای یک سازمان غیرانتفاعی تقریباً با وظایف همتایان تجاری آنها یکسان است. یک مدیر بازاریابی غیرانتفاعی بخش بازاریابی شرکت را هماهنگ می کند، کمپین ها و استراتژی های تبلیغاتی را توسعه می دهد و بر اجرای کمپین های بازاریابی نظارت می کند. یکی از تفاوت‌های بخش بازاریابی غیرانتفاعی و تجاری این است که بخش‌های غیرانتفاعی معمولاً بسیار کوچک‌تر هستند و ممکن است یا توسط داوطلبان کار کنند یا به طور کامل توسط مدیر اداره شوند که گاهی اوقات یک آژانس تبلیغاتی خارجی را برای اجرای کمپین‌ها استخدام می‌کند.

کارشناس روابط عمومی

هدف یک متخصص روابط عمومی ایجاد تبلیغات مثبت، معمولاً از طریق کمپین ها و استراتژی های بازاریابی اجتماعی است. برخی از این متخصصان مستقیماً توسط سازمان‌های دولتی، شرکت‌های خدمات عمومی، سازمان‌های غیرانتفاعی یا شرکت‌های تجاری بزرگ استخدام می‌شوند. برخی دیگر به صورت آزاد کار می کنند، چه به عنوان فردی یا برای آژانس های بازاریابی که در بازاریابی اجتماعی تخصص دارند.

رابط حساب

این متخصصان بازاریابی اجتماعی را در مقیاس منطقه ای محدود، معمولاً در جوامع نزدیک خود به کار می گیرند. مکان‌هایی مانند بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها برای ارتقای شهرت عمومی سازمانشان و انتشار پیام‌های مثبت در مورد مزایای استفاده از خدماتشان، رابط‌های حساب استخدام می‌کنند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی اجتماعی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی شاتگان

استراتژی بازاریابی شاتگان چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی شاتگان (تفنگ ساچمه ای) بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی شاتگان را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی شاتگان خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی شاتگان بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی شاتگان

بیشتر استراتژی های بازاریابی مدرن از یک رویکرد هدفمند برای دستیابی به مشتریان استفاده می کنند. شرکت‌ها تحقیقاتی را انجام می‌دهند تا بفهمند چه کسی احتمالاً محصولات آنها را می‌خرد، و سپس تلاش‌های تبلیغاتی خود را برای دسترسی به آن افراد سفارشی می‌کنند. اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی جمعیت هدف بزرگ باشد یا اصلاً هدف خاصی وجود نداشته باشد؟ این مشکلی است که اتحاد آمریکایی متحرکان اخلاقی در سال ۲۰۰۶ با آن مواجه شد و مشکلی که آنها با رویکرد “شاتگان” در بازاریابی حل کردند.
آآ ای ام (AAEM) شرکتی است که به مردم در مورد خدمات جابجایی مسکونی در منطقه خود مشاوره می دهد. به طور بالقوه، مشتریان آآ ای ام شامل هر فرد و خانواده ای است که هر سال نقل مکان می کنند. این جمعیت انبوه به مقدار زیادی زمان و هزینه برای آآ ای ام نیاز دارد تا مواد بازاریابی هدفمند را برای هر یک از جوامعی که به آنها خدمت می کند ایجاد کند. در عوض، شرکت تبلیغی را در مجله ای به نام آفیشال موور سیوینگز گاید (The Official Mover Savings Guide) قرار داد که هر ماه به دو میلیون صاحب خانه می رسد. آگهی آآ ای ام «یک پیشنهاد رایگان در مورد خدمات جابجایی یا ون لاین» را برای هر کسی که با شرکت تماس می‌گرفت یا از وب‌سایت آن بازدید می‌کرد، ارائه می‌نمود. در مجموع، ائتلاف آمریکایی محرک های اخلاقی شاهد افزایش ۴۲ درصدی در تعداد تماس گیرندگانی بود که خدمات خریداری کردند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی هدفمند چیست؟

 

استراتژی بازاریابی شاتگان چیست؟

استراتژی‌های بازاریابی شاتگان تلاش می‌کنند تا آگاهی را در مورد یک محصول در یک گروه بزرگ و غیرخاصی از افراد افزایش دهند، نه تبلیغات برای جمعیت‌های خاص. این اصطلاح به یک شاتگان اشاره دارد که تعداد زیادی گلوله کوچکتر را در یک منطقه وسیع شلیک می کند، برخلاف یک گلوله. درست مانند گلوله های یک شاتگان واقعی، این استراتژی بازاریابی یک انفجار واحد است که بر جمعیت شناسی بزرگ تأثیر می گذارد. در مورد کمپین تبلیغاتی آآ ای ام در آفیشال موور سیوینگز گاید، این شرکت در تلاش بود به جمعیتی بسیار بزرگ دست یابد. آآ ای ام از روش‌های تبلیغاتی دیگری مانند موتورهای جستجو و بازاریابی پستی مستقیم استفاده می‌کرد که برای کمپین‌های بازاریابی هدفمند برای دستیابی به انواع خاصی از مشتریان مناسب‌تر است.

 

عناصر استراتژی بازاریابی شاتگان

بازاریابی شاتگان از انواع مختلفی از تبلیغات استفاده می کند که برای دسترسی به بیشترین تعداد ممکن از مردم طراحی شده اند. این شامل:

  • پرواز در مناطق پرتردد
  • آگهی های بازرگانی تلویزیون
  • ارسال نامه به هر محله در یک محله خاص (با نام مستعار “بمب گذاری فرش”)
  • تبلیغات اینترنتی در چندین وب سایت غیر مرتبط قرار داده شده است

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی شاتگان استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی شاتگان تلاش می کند تا توجه یک جمعیت بسیار بزرگ یا یک گروه بزرگ و متنوع متشکل از جمعیت های متعدد را به خود جلب کند. هم برای کسب وکارهای کوچک، محلی و هم برای کسب وکارهای بزرگتر در سطح چند ملیتی مفید است. کسب‌وکارهای بزرگ با پایگاه مشتری بزرگ و متنوع، مانند شرکت کوکاکولا، تکنیک‌های بازاریابی با شاتگان را در بسیاری از کمپین‌های خود پیاده‌سازی می‌کنند. کوکاکولا محصولات خود را به میلیاردها نفر در سرتاسر جهان عرضه می‌کند که شامل جمعیت‌شناسی متعددی از سن، جنسیت، قومیت و درآمد می‌شود. اگرچه کوکاکولا از استراتژی‌های بازاریابی هدفمند نیز استفاده می‌کند، اما اغلب از تبلیغات ساده و عمومی مانند لوگوی جهانی خود و یک تبلیغ تلویزیونی که در فضای تبلیغاتی برای چندین برنامه در نظر گرفته شده برای جمعیت‌های مختلف قرار می‌گیرد، استفاده می‌کند. یک کسب و کار کوچک مانند یک کافی شاپ محلی نیز از تبلیغات عمومی به چند جمعیت شناسی سود می برد. این بستگی به توانایی آنها برای جذب کل جامعه اطراف خود دارد، بنابراین کافی شاپ ممکن است با یک کمپین غیر اختصاصی به مشتریان بالقوه بیشتری دست یابد تا با مواد بازاریابی هدفمند. این فروشگاه می‌تواند از تبلیغات کم‌هزینه مانند بروشورهای کاغذی که در مناطق پرترافیک شهر توزیع می‌شوند، یا با تبلیغات کوچک در روزنامه‌های محلی استفاده کند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی جهانی چیست؟

 

کوکاکولا بزرگ است. خیلی بزرگ

وقتی یک شرکت چندملیتی مانند کوکاکولا هستید، استفاده از استراتژی‌های بازاریابی شاتگان بسیار منطقی است. کوکا بیش از ۵۰۰ برند متمایز را در ۲۰۰ کشور مختلف مدیریت می کند. مردم در سراسر جهان روزانه ۱.۷ میلیارد از محصولات شرکت کوکاکولا را می نوشند. با پایگاه مشتری به این بزرگی، کوکاکولا نیاز به تبلیغ در جهان دارد، نه فقط یک نوع خاص از افراد در آن.

تعریف استراتژی بازاریابی شاتگان

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی شاتگان چگونه است؟

قبل از اینکه یک شرکت کمپین بازاریابی شاتگان را شروع کند، باید تعیین کند که آیا این رویکرد یک استراتژی کارآمد و مقرون به صرفه خواهد بود یا خیر. در بیشتر موارد، به خصوص زمانی که یک محصول گران یا تخصصی است، بازاریابی شاتگان نسبت به بازاریابی هدفمند نرخ تبدیل و هزینه به ازای هر مشتری ضعیف‌تر دارد. شرکتی که بازاریابی تفنگ شاتگان را در نظر می گیرد باید درک روشنی از هزینه اجرای کمپین داشته باشد و باید اهداف مشخصی را تعیین کند. اگر کمپین نتواند ترافیک مشتری، نرخ تبدیل و/یا اندازه میانگین فروش را افزایش دهد، شرکت باید به سمت بازاریابی متفاوتی حرکت کند. کمپین بازاریابی شاتگان با شناسایی جمعیت هدف شرکت آغاز می شود. بازاریابی شاتگان ممکن است برای گروه های بزرگ یا متنوع تبلیغ کند، اما نباید سعی در بازاریابی برای همه داشته باشد. بازاریابی برای گروه‌ها به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که برای جمعیت‌شناسی متفاوتی که علاقه خاصی دارند تبلیغ کنند.

در مرحله بعد، شرکتی که یک کمپین بازاریابی شاتگان را برنامه ریزی می کند، باید تصمیم بگیرد که چگونه با مشتریان بالقوه ارتباط برقرار کند. آآ ای ام انتخاب کرد که در مجله ای که برای صاحبان خانه های آمریکایی ایجاد شده بود تبلیغ کند، اما هر رسانه ای که به تعداد زیادی از مردم دسترسی پیدا کند برای بازاریابی شاتگان مناسب است. این شامل بیلبوردها یا آگهی‌های تبلیغاتی در مناطق پرتردد، تبلیغات تلویزیونی و رادیویی، و تبلیغات در نشریات چاپی یا مبتنی بر وب با تیراژ بالا است. صرف نظر از رسانه، یک تبلیغ بازاریابی شاتگانی باید از خاص بودن بیش از حد خودداری کند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی خریدار چیست؟

 

گستره توجه در حال کاهش است

بازاریابی شاتگان نمی تواند به اندازه بازاریابی هدفمند با مشتریان ارتباط برقرار کند. باید توجه هر مشتری بالقوه را جلب کند و اطلاعات حیاتی محصول را در عرض چند ثانیه به اشتراک بگذارد. در عصر اینترنت، میانگین دامنه توجه در حال کاهش است. کاربران اینترنت زمان بسیار کمی را صرف تماشای چیزهایی می کنند که فعالانه به دنبال آن هستند، مانند وب سایت ها، وبلاگ ها و ویدیوها. تبلیغات از این هم بدتر است.
نمودار استراتژی بازاریابی شاتگان
در نهایت، یک کمپین بازاریابی شاتگان باید پس از یک دوره زمانی از پیش تعیین شده به پایان برسد تا شرکت بتواند اثربخشی کمپین را ارزیابی کند. آآ ای ام قبل از ارزیابی تغییرات در کسب و کار، یک سال تبلیغ مجله خود را اجرا کرد. از آنجایی که شرکت نسبت به آن سال بهبود قابل توجهی در نرخ تبدیل مشتری پیدا کرد، آآ ای ام به اجرای تبلیغ ادامه داد. اگر یک کمپین بازاریابی تفنگ شاتگان نتواند کسب و کار را بهبود بخشد، یا اگر در طول زمان اثربخشی آن کاهش یابد، باید اصلاح شود یا کنار گذاشته شود.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی ترویجی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی شاتگان باید استخدام شوند؟

بازاریابی شاتگان ممکن است به اندازه بسیاری از انواع استراتژی های بازاریابی هدفمند پیچیده و کار فشرده نباشد، اما همچنان از تیمی از متخصصان با استعداد با سوابق مختلف سود می برد. رویکرد شاتگان شامل تحقیق، طراحی و مهارت های ارتباطی برای به دست آوردن بیشترین بهره از کمپین است.

محقق بازار

یک محقق بازار به یک شرکت کمک می کند تا جمعیت شناسی هدف خود را، مهم نیست که چقدر بزرگ باشد، درک کند. این موقعیت شامل بررسی و مطالعه گروهی از مصرف کنندگان و انتقال اطلاعات جمع آوری شده از آنها به سایر متخصصان بازاریابی است. داده‌های مصرف‌کننده بر نحوه تولید مواد تبلیغاتی توسط بازاریابان، محل اجرای تبلیغات و نحوه تعیین هزینه‌های محصول تأثیر می‌گذارد. تحقیقات بازار نیاز به راحتی با فناوری کسب و کار و همچنین تعامل با انواع مختلف افراد دارد.

طراح گرافیک

بسیاری از انواع مختلف تبلیغات به طراحی گرافیکی خوب متکی هستند تا به سرعت چشم مصرف کنندگان را به خود جلب کنند. بازاریابی شاتگان مخصوصاً به محتوای بصری وابسته است، زیرا اغلب به شکل‌هایی مانند آگهی‌ها و آگهی‌های بازرگانی ارائه می‌شود که برای تمرکز کوتاه مدت افراد پرمشغله رقابت می‌کنند. طراحان گرافیک از مهارت هنری و نرم‌افزار ویرایش تصویر برای ایجاد مواد بازاریابی استفاده می‌کنند که پیام شرکت را فوراً و به طور مشخص منتقل می‌کند.

کپی رایتر

مواد بازاریابی شاتگان اغلب از متن یا اسکریپت برای برقراری ارتباط با مصرف کنندگان استفاده می کنند. این شامل همه چیز می شود، از نامه ها در کمپین های پستی «بمب فرش» تا گفتگوی یک آگهی تلویزیونی، و بسیاری از انواع دیگر تبلیغات. کپی‌رایترها باید مهارت‌های نوشتاری و گفتاری عالی و همچنین توانایی پاسخگویی مؤثر به انواع مختلف افراد داشته باشند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی شاتگان برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی خریدار

استراتژی بازاریابی خریدار چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی خریدار بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی خریدار را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی خریدار خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی خریدار بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی خریدار

فروشگاه های امروزی زمینه را برای یک تجربه خرید با دقت پالایش شده فراهم می کنند، که برای تحریک بخش هایی از مغز مشتری برای خرید کالا یا خدمات طراحی شده است. برخی از فروشگاه ها از رایحه های خاص برای ایجاد محیطی آرام و آرامش بخش استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر از موسیقی متن های موجود در فروشگاه ها برای ایجاد حس و حال خرید استفاده می کنند. حتی نورپردازی در یک فروشگاه می‌تواند تأثیر قدرتمندی بر میزان خرید مشتری در داخل فروشگاه داشته باشد. همه این عوامل ظریف با هم ترکیب می شوند تا در لحظه ای که مشتری به کیف پول خود دست پیدا می کند، تأثیر بگذارد.
طبق گفته انجمن تولیدکنندگان مواد غذایی، بیش از ۷۰ درصد از تصمیمات خرید مشتری در فروشگاه گرفته می شود. این یک آمار قدرتمند است زمانی که تمام پولی که برای تبلیغات در خارج از فروشگاه صرف می شود را در نظر بگیرید. میلیاردها دلار صرف پیام‌های بازاریابی می‌شود که ممکن است به محض دیدن یک محصول در قفسه توسط مشتریان کاملاً نادیده گرفته شود. بازاریاب‌های امروزی باید تلاش‌های تبلیغاتی خود را از لحظه‌ای که مشتری به محصولی معرفی می‌کند تا زمانی که واقعاً برای آن پرداخت می‌کنند، در نظر بگیرند.
بسیاری از تولیدکنندگان و خرده فروشان روانشناسان مصرف کننده را برای درک بهتر عوامل بی شماری که بر تصمیمات خرید تأثیر می گذارند، استخدام می کنند. تصمیمات خرید به ندرت یک انتخاب کاملاً منطقی است، بلکه بیشتر بر اساس تعدادی از عوامل محیطی و روانی است که فراتر از اظهارات ساده در مورد کیفیت یا ارزش است. متخصصان بازاریابی باید فرآیند ذهنی پشت تصمیم خرید را درک کنند، اگر بخواهند با مشتریان در مکانی که بیشترین اهمیت را دارد ارتباط برقرار کنند. (همچنین به روانشناسی مصرف کننده مراجعه کنید)

 

استراتژی بازاریابی خریدار چیست؟

استراتژی بازاریابی خریدار بر روی مشتری در نقطه خرید تمرکز می کند. سعی می‌کند در لحظه‌ای که مشتریان واقعاً آماده خرید چیزی هستند، جذابیت‌های لحظه آخری را برای مشتریان ایجاد کند. برخلاف تبلیغات چاپی، رادیویی یا تلویزیونی که می‌توانند برای ماه‌ها در ذهن مشتریان باقی بمانند، بازاریابی خریدار تلاش می‌کند تا تأثیر فوری بگذارد و مستقیماً بر رفتار تأثیر بگذارد. این نوع جذابیت لحظه آخری برای مشتری بسته به محصول و خرده فروش اشکال مختلفی دارد. فروشگاه‌های مواد غذایی مدت‌هاست که نمونه‌های رایگان ارائه می‌دهند، به این امید که اشتهای مشتری را در همان لحظه‌ای که خرید غذا برایشان آسان‌تر است، تحریک کنند. سازندگان آبجو و چیپس تبلیغات نمایشی مفصلی را در ابتدای فصل فوتبال در فروشگاه ها ایجاد می کنند. فروشگاه های سطح بالا از کالیبراسیون دقیق نور، فضا، موسیقی و محیط استفاده می کنند تا مشتریان را در خلق و خوی خرید قرار دهند.
در حالی که زمانی فرض بر این بود که بازاریابی خریدار فقط در فروشگاه‌های آجر و ملات انجام می‌شود، ظهور تجارت الکترونیک بازاریابان را ملزم کرده است که در نحوه تأثیرگذاری بر خریدار آنلاین تجدید نظر کنند. یکی از روش‌های رایج این است که مشتریان را بر اساس آنچه خریداری کرده‌اند به سمت محصولات دیگری که ممکن است دوست داشته باشند راهنمایی کنید. اگر قصد خرید دی وی دی دارند، فروشگاه اینترنتی فیلم های دیگری را با بازیگر نقش اول توصیه می کند. این یک راه ساده اما موثر برای تشویق مشتریان به خرج کردن بیشتر از آنچه در نظر داشتند است.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی در نقطه فروش چیست؟

 

محرک های بازاریابی

استراتژی بازاریابی خریدار از تکنیک های مختلفی برای تأثیرگذاری بر مشتریان استفاده می کند. عوامل اصلی و عوامل فرعی در زیر ذکر شده است. هر تلاش موفق بازاریابی خریدار باید تأثیر کلی همه عوامل را بر ذهن مشتریان تأثیرپذیر در نظر بگیرد.

تولید – محصول

اندازه
رنگ
بسته بندی
زبان

قیمت

توزیع کننده کوپن
تبلیغات چرخشی
کوپن های پرداخت شخصی

مکان

موسیقی
نورپردازی
نمایش دادن
کوپن های پرداخت شخصی
تبلیغات چرخشی

ترویج

نمونه گیری نسخه ی نمایشی
بستر تبلیغات
تلویزیون های داخل فروشگاه
تبلیغات سبد خرید/سبد
تابلوهای قفسه

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی تجارت الکترونیک چیست؟

 

چرا استراتژی بازاریابی خریدار دیجیتال؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی خریدار استفاده می کنند؟

دو گروه هستند که بیشترین سرمایه گذاری را در بازاریابی خریدار خواهند داشت. تولیدکنندگان می‌خواهند زمانی که هر دو در قفسه عرضه می‌شوند، این شانس را داشته باشند که مشتریان محصول خود را نسبت به کالای دیگری انتخاب کنند. برای کمک به متقاعد کردن خریدار، تولیدکنندگان قیمت، بسته بندی و ترتیبات ویژه با خرده فروشان را در نظر می گیرند تا محصول خود را متمایز کنند. خرده فروشان گروه دیگری هستند که به بازاریابی خریدار علاقه مندند. بر خلاف تولیدکنندگان، آنها سعی می کنند بر یک فروشگاه تاکید کنند تا یک محصول. خرده فروشان از مشتریان می خواهند که فروشگاه خود را به فروشگاه دیگری انتخاب کنند، تا آنجا که ممکن است پول خرج کنند و برای کسب و کار تکرار شوند. آنها هنگام تلاش برای بهبود تجربه خرید، مکان، علائم، چیدمان فروشگاه، نور و طیف وسیعی از عوامل دیگر را در نظر می گیرند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی خدمات چیست؟

 

نمونه هایی از استراتژی بازاریابی خریدار

  • مکسول هاوس (Maxwell House) – پس از اینکه قهوه‌ساز یک دم‌نوش جدید را معرفی کرد، یک کمپین بازاریابی گسترده برای خریدار را آغاز کردند. آنها بیش از ۲ میلیون فنجان نمونه را به همراه یک کوپن برای قهوه در بیش از ۸۴۰۰ خرده فروشی توزیع کردند. نرخ بازخرید کوپن ها بالاترین نرخی بود که شرکت تا به حال دیده بود.
  • والمارت (walmart) – والمارت بیش از هر خرده فروش دیگری داروی سرماخوردگی/آنفولانزا می فروشد. اما آنها دریافتند که وقتی مردم بیمار هستند، اغلب نمی خواهند برای خرید دارو در یک فروشگاه غول پیکر حرکت کنند. خرده فروش با تولیدکنندگان برای طراحی در این زمینه همکاری کرد. تبلیغات فروشگاهی که مشتریان را تشویق می کند تا دارو و دستمال کاغذی را قبل از شروع فصل آنفولانزا تهیه کنند.
  • تارگت (target) – زمانی که تارگت به دنبال افزایش فروش لباس های کودک بود، شروع به تجدید نظر در چیدمان فروشگاه های خود کردند. تجزیه و تحلیل نشان داد که مادران وزن زیادی را برای انتقال از پوشک به شلوار تمرینی می‌گذارند. به طور سنتی، پوشک و شلوار آموزشی در کنار یکدیگر قرار می گرفتند. وقتی تارگت شلوارهای آموزشی را به راهروی اختصاصی خود منتقل کرد، توانست بر احساس انتقال در مصرف‌کنندگان با بچه‌های خردسال تأکید کند.
  • کراوندیل میلک (Cravendale Milk) – کارخانه لبنیات بریتانیا با شعار “طعم بسیار خوبی دارد، گاوها آن را می خواهند.” هنگامی که مشتریان وارد یک فروشگاه می شدند، تبلیغاتی را دیدند که شبیه یادداشت های باج خواهی با این شعار طراحی شده بود. این تبلیغات در جلوی فروشگاه و در راهروی لبنیات ظاهر می شد. این سازنده شیر همچنین بسته بندی خود را دوباره طراحی کرد تا آن را از سایر برندها متمایز کند. زمانی که مشتری آماده خرید شیر بود، به کراوندیل فکر می کرد و می توانست آن را به راحتی از قفسه ها بچیند.

 

رشد استراتژی بازاریابی خریدار

حتی بزرگ‌ترین شرکت‌ها محدودیت‌هایی برای میزان پولی که می‌توانند صرف تبلیغات کنند دارند. آنها باید به دقت در نظر بگیرند که چگونه از بودجه تبلیغاتی محدود بهترین استفاده را خواهند کرد. نمودار زیر، بر اساس داده های یک نظرسنجی انجام شده توسط انجمن تولیدکنندگان مواد غذایی، نشان می دهد که پاسخ دهندگان چگونه برنامه ریزی کرده اند که بودجه بازاریابی خود را در سال آینده خرج کنند. این به وضوح نشان می دهد که تعداد بیشتری از پاسخ دهندگان قصد دارند هزینه های خود را برای بازاریابی خریدار بیشتر از هر شکل دیگری از بازاریابی افزایش دهند.

نمودار استراتژی بازاریابی خریدار

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی خریدار چگونه است؟

بازاریابی خریدار اغلب شامل تعدادی تلاش کوچک است که در طیف وسیعی از مکان‌های فیزیکی و کانال‌های بازاریابی پخش می‌شوند. پیگیری همه این تلاش ها مستلزم برنامه ریزی دقیقی است که بتواند هر تصمیم بازاریابی را مشخص کند. بازاریابان باید محصولات و مشتریان هدف خود را به دقت تجزیه و تحلیل کنند. به عنوان مثال، والمارت، مشتریان خود را بر اساس نیازهایشان به چند دسته تقسیم می‌کند، از خریدار قیمت/ارزش، تا خریدار یک‌جا و مصرف‌کنندگان با آرزوی برند. هر مشتری به دلیل متفاوتی از والمارت بازدید می کند و تجربه متفاوتی در فروشگاه دارد. هنگامی که طرح ویژگی هایی را که بر آن تاکید می کند شناسایی کرد، شرکت مواد بازاریابی را طراحی می کند که این پیام را منعکس می نماید. بازاریابان نحوه بسته بندی یک محصول، نحوه قرارگیری آن در قفسه، محصولات اطراف آن و مکان کلی آن در فروشگاه را بررسی می کنند. به عنوان مثال، آدامس‌سازان وقتی آدامس در کنار رجیستر باشد، بیشتر از آدامس موجود در راهرو آب نبات می‌فروشند.
گام نهایی طرح مطالعه و ارزیابی اثربخشی آن خواهد بود. همانطور که طرح در حال توسعه است، معیارهایی باید شناسایی شوند که به وضوح اهداف کمپین و معیارهای موفقیت را مشخص کنند. این می تواند به معنای هر چیزی باشد، از افزایش فروش، به دست آوردن مزیت نسبت به یک رقیب، یا تغییر درک یک برند. کمپین باید چندین بار در طول مدت آن مورد ارزیابی قرار گیرد و در صورت عدم دستیابی به اهداف، کمپین باید با استراتژی های بازاریابی جدید آزمایش شود.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی پایگاه داده چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی خریدار باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی خریدار باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی خریدار آورده شده است.

طراح بسته بندی

طراحان بسته بندی بسته هایی را ایجاد می کنند که محصولات در آن فروخته می شوند. از بسیاری جهات، بسته بندی یک تبلیغ مینیاتوری است. این بر جذاب ترین ویژگی های محصول چه قیمت، کیفیت یا شهرت تاکید می کند. طراح بسته بندی سعی می کند پیام های برند را به مشتری منتقل کند و در عین حال تأثیر بصری محصول را به حداکثر برساند.

طراح تعاملی

طراحان تعاملی رابط هایی را ایجاد می کنند که به مشتریان اجازه می دهد با استفاده از فناوری با شرکت ها تعامل داشته باشند. به عنوان مثال، فرآیند سفارش در آمازون دات کام (Amazon.com) توسط یک طراح تعاملی ایجاد شده است تا تا حد امکان سریع، آسان و شهودی باشد. بازاریابی آنلاین خریدار به طراحان تعاملی متکی است تا تجربه تجارت الکترونیک را تا حد امکان برای مشتریان آسان کند و تا حد امکان برای بازاریابان انعطاف پذیر باشد.

طراح فروشگاه

طراحان فروشگاه، چیدمان و سایر ویژگی های فیزیکی یک فروشگاه را ایجاد می کنند. آنها مسئول شناسایی مکان های جدید، مناسب سازی فضا برای خرده فروش و به حداکثر رساندن تجربه مشتری در داخل خواهند بود. آنها در تلاش برای طراحی یک فضای خرده فروشی همه چیز را از موسیقی موجود در فروشگاه گرفته تا تعداد صندوق ها را در نظر می گیرند. هدف آنها ایجاد تجربه ای است که مشتریان را به خرید وادار کند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی خریدار برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی خدمات

استراتژی بازاریابی خدمات چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی خدمات بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی خدمات را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی خدمات خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی خدمات بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی خدمات

در ایالات متحده، گردشگری یک صنعت تریلیون دلاری است. با این حال، فروش یک محصول نامشهود برای اکثر شهرهای کشور یک کار چالش برانگیز است. چگونه می توانید محصولی را بفروشید که مصرف کننده هرگز صاحب آن نخواهد شد؟
موفق ترین کمپین های گردشگری محصولات را نمی فروشند، بلکه تجربیات را به فروش می رسانند. کمپین «اینجا چه اتفاقی می‌افتد، اینجا می‌ماند» توسط سازمان کنوانسیون و بازدیدکنندگان لاس وگاس را در نظر بگیرید. ال وی سی وی ای (LVCVA) هر ساله مسئول آوردن میلیون ها نفر به شهر است و “اینجا چه اتفاقی می افتد” موفق ترین کمپین تبلیغاتی آن تا به امروز است. این برنامه که در سال ۲۰۰۴ راه اندازی شد، قبل از رکوردشکنی نرخ بازدیدکننده ۳۷.۴ میلیون نفر از لاس وگاس تنها در یک سال بود. آژانس بازاریابی آر اند آر پارتنرز (R&R Partners) پس از انجام تحقیقات گسترده خاطرنشان کرد: “پیوند عاطفی بین لاس وگاس و مشتریانش آزادی بود.” این کمپین ممکن است کالایی را به فروش نرساند، اما همچنان به مصرف کنندگان وعده می دهد که چیزی را که می توانند با خود به خانه ببرند، دریافت خواهند کرد: تجربه ای منحصر به فرد برای شهر لاس وگاس. (به بازاریابی گردشگری نیز مراجعه کنید)

 

استراتژی بازاریابی خدمات چیست؟

استراتژی بازاریابی خدمات دسته وسیعی از استراتژی های بازاریابی است که بر فروش هر چیزی که یک محصول فیزیکی نیست متمرکز است. این شامل همه چیز می شود، از خدمات شخصی مانند مراقبت های پزشکی و درمان های آبگرم، اجاره وسایل نقلیه و فضاها، تجربیاتی مانند کنسرت و آموزش رقص. هر روشی که بتواند جذابیت و مزایای خدمات را به مشتریان منتقل کند، یک رویکرد معتبر است، از جمله محتوای اطلاعاتی، معاملات ترویجی، تبلیغات و بسیاری از انواع دیگر مواد بازاریابی. در مورد کمپین “اینجا چه اتفاقی می افتد”، LVCVA تجربه بازدید از لاس وگاس را در تلاش جهت خلق مشتری برای هتل ها، رستوران ها و سایر کسب وکار محلی فروخت. این کمپین شامل طیف گسترده‌ای از مواد، مانند تبلیغات تلویزیونی، آگهی‌های مجلات، تبلیغات اینترنتی، بیلبوردها، و سایر مواد بازاریابی بود که پیام کمپین را به طور مداوم منتقل می‌کردند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی اطلاعاتی چیست؟

 

کالاها در مقابل خدمات

شرکتی که کالا تولید می کند نسبت به یک ارائه دهنده خدمات شرایط زمانی آسان تری در تعیین قیمت برای محصولات خود دارد. کالاها برای تولید، بسته بندی و ارسال مقدار معینی پول هزینه می کنند. خدمات می توانند از نظر ارزش واقعی و درک شده آنچه ارائه می دهند بسیار متفاوت باشد. ارائه، باورهای مصرف کننده و نادر بودن تخصص در خدمات ارائه شده، همگی می توانند بر قیمت یک خدمات تأثیر بگذارند.

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی خدمات استفاده می کنند؟

همه سازمان هایی که به نوعی خدمات ارائه می دهند از استراتژی های بازاریابی خدمات استفاده می کنند. اینها به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: سازمان‌هایی که به افراد خدمات ارائه می‌کنند (کسب و کار به مشتری یا B2C)، و سازمان‌هایی که خدمات را به سازمان‌های دیگر ارائه می‌کنند (کسب‌وکار به کسب‌وکار یا B2B). ) بازاریابی خدمات بیشتر توسط شرکت هایی استفاده می شود که به افراد می فروشند. آنها در مورد رفتار مصرف کننده تحقیق می کنند تا تبلیغاتی را ایجاد کنند که برای جمعیتی خاص جذاب باشد و به شرکت ها اجازه می دهد تمرکز بازاریابی را به یک تلاش متمرکز محدود کنند.
برای مثال، شرکتی که درس‌های رقص سوئینگ را ارائه می‌کند، از استراتژی‌های بازاریابی خدماتی برای تحقیق در مورد چه نوع افرادی استفاده می‌کند که بیشتر به رقص سوئینگ علاقه‌مند هستند، و سپس عناصر تبلیغاتی و ترویجی را ایجاد می‌کند که به‌طور خاص برای آن دسته از افراد جذاب باشد. سازمان‌هایی که به سایر سازمان‌ها خدمات ارائه می‌کنند، این تکنیک‌های بازاریابی را در تلاش‌های بازاریابی صنعتی خود به کار می‌گیرند – زمینه‌ای که به تلاش‌های بازاریابی B2B اختصاص دارد. این معمولاً مستلزم رویکردی است که شامل تماس بیشتر فرد به فرد باشد، زیرا یک نماینده فروش از ارائه‌دهنده خدمات با نماینده کسب‌وکار مشتری مذاکره می‌کند. به عنوان مثال، شرکتی که پشتیبانی فنی را برای رایانه های شرکت دیگری ارائه می کند، از بازاریابی خدماتی استفاده می کند تا مشتریان را متقاعد کند که خدماتش به نوعی ضروری است یا سرمایه گذاری خوبی است. این احتمالاً شامل جلسات، ارائه ها، و مذاکرات قرارداد علاوه بر ایجاد مطالب تبلیغاتی است که برای کسب وکارهایی که از رایانه استفاده می کنند جذاب باشد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی صنعتی چیست؟

 

صنعت خدمات ایالات متحده

اکثریت اقتصاد ایالات متحده به صنعت خدمات وابسته است. علاوه بر این، بخش خدمات در آمریکا برای سال ها به طور پیوسته در حال رشد بوده است. ۸۰ درصد از کل کسب وکارها در کشور و بسیاری از کل پول تولید شده در کشور در داخل و خارج از کشور را تشکیل می دهد. از کل تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالات متحده، ۶۸ درصد آن از صنعت خدمات تامین می شود.

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی خدمات چگونه است؟

صرف نظر از اینکه یک شرکت از چه نوع خاصی از تکنیک های تبلیغاتی و فروش در ارتباط با بازاریابی خدمات استفاده می کند، طرح کلی سه مرحله را دنبال می کند: تحقیق، مواد و ارزیابی.
قبل از شروع کمپین ها، شرکت ها معمولاً در مورد مشتریان خود تحقیق می کنند تا علایق و نیازهای آنها را پیش بینی کنند. برای کمپین “اینجا چه اتفاقی می افتد” توسط شهر لاس وگاس، LVCVA شرکت بازاریابی آر اند آر پارتنرز را استخدام کرد تا از مردم در چندین شهر ایالات متحده نظرسنجی کند تا مشخص کند که آنها در مورد لاس وگاس به عنوان یک مقصد گردشگری چه احساسی دارند.
هنگامی که یک شرکت داده‌های تحقیقات بازار را گردآوری و بررسی می‌کند، می‌تواند بر اساس پیامی که معتقد است برای جمعیت هدف جذاب است، مواد بازاریابی ایجاد کند. داده‌هایی که آر اند آر پارتنرز برای LVCVA جمع‌آوری کردند قویاً پیشنهاد می‌کنند که مردم لاس وگاس را با آزادی و لذت مرتبط بدانند که اگرچه در خانه قابل قبول نیست، اما در وگاس مجاز است. آر اند آر پارتنرز مجموعه‌ای از تبلیغات را در رسانه‌های مختلف ایجاد کرد که این پیام را به همراه شعار «اینجا چه اتفاقی می‌افتد، اینجا می‌ماند» را منتقل می‌کرد.
مرحله نهایی در طرح بازاریابی خدمات، ارزیابی موفقیت طرح است. ارائه دهنده خدمات باید اهداف خاصی را برای فروش، نرخ تبدیل، هزینه تبلیغات به ازای هر مشتری و سایر معیارهای مشخص تعیین کند. پس از یک دوره زمانی مشخص، کمپین باید به پایان برسد و شرکت باید هرگونه تغییر در معیارهایی را که امیدوار بود با کمپین بازاریابی ایجاد کند، اندازه گیری کند.
در ارزیابی‌های سالانه کمپین «اینجا چه اتفاقی می‌افتد»، LVCVA دریافت که بازدهی کاهشی داشته است. سال اول کمپین موفقیت‌آمیز بود و به ازای هر ۱ دلاری که برای کمپین خرج می‌شد، ۲۶ دلار به شهر برمی‌گرداند، اما تأثیر آن بر مصرف‌کنندگان هر سال کمتر آشکار می‌شد و باعث شد LVCVA کمپین را تا پایان دهه کاهش دهد.

بیشتر بخوانید:استراتژی خود بازاریابی چیست؟

 

پیام لوگو

ارائه دهندگان خدمات باید پیام شرکت و محصولاتش را با همان بصری تولیدکنندگان کالا منتقل کنند، اما لزوماً محصولاتی ندارند که بتوانند از آنها عکس بگیرند. یک لوگوی خوب می تواند در عوض آن پیام را منتقل کند.

  • بیمه الستیت (Allstate) به دلیل لوگوی خود که دست ها را از شعار خود نشان می دهد، “شما در دستان خوبی هستید” شناخته شده است.
  • گوگل فوراً حروف کوچک “g” خود را در نوعی از فونت غیر معمول کاتول پرو رگولار (Catull Pro Regular) دارد.
  • صندوق جهانی حیات وحش (The World Wildlife Fund) از یک لوگوی ساده و سیاه و سفید پاندا استفاده می کند تا پیامی پیچیده از آگاهی جهانی حیات وحش را القا کند، گونه های در معرض خطر را به بینندگان یادآوری کند و بدون استفاده از هیچ کلمه ای، همدردی را تشویق کند.

 

آمیخته بازاریابی خدمات

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی خدمات باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی خدمات باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی خدمات آورده شده است.

محقق بازار

در ابتدای هر کمپین بازاریابی خدمات، یک محقق بازار داده‌های لازم را برای شناسایی جمعیت هدف یک خدمت جمع‌آوری می‌کند و پیامی معنادار برای آن جمعیت ارائه می‌کند. محققان بازار باید مهارت های ارتباطی خوبی برای انجام نظرسنجی ها و مصاحبه ها و همچنین مهارت های فنی برای پردازش داده ها و ایجاد پیش بینی ها داشته باشند.

کپی رایتر

کپی رایترها مسئول ایجاد تبلیغات و سایر مواد ارتباطی در کمپین بازاریابی خدمات هستند. این شامل برچسب ها، اسکریپت های تجاری، متن آگهی و موارد دیگر است. کپی‌رایترها باید مهارت‌های ارتباطی نوشتاری و کلامی عالی و توانایی خلاقیت در مهلت‌های زمانی محدود داشته باشند.

تحلیلگر داده

در طول کمپین بازاریابی خدمات، یک تحلیلگر داده معیارها و سایر اطلاعات مربوط به کمپین را ارزیابی می کند. این شامل داده های جمعیت شناختی جمع آوری شده توسط محققان بازار، تجزیه و تحلیل وب سایت در طول کمپین و ارزیابی اثربخشی کلی کمپین است. این یک موقعیت بسیار فنی است که به سواد کامپیوتری بالا و توانایی توضیح اطلاعات پیچیده برای کسانی که پیشینه فنی کمتری دارند نیاز دارد.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی خدمات برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی خودبازاریابی

استراتژی خود بازاریابی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی خود بازاریابی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی خود بازاریابی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی خود بازاریابی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی خود بازاریابی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی خود بازاریابی

بازار کار در طول سال ها رقابتی تر شده است. تعداد فزاینده ای از کارگران ماهر برای کاهش تعداد مشاغل در حال رقابت هستند و هر ساله میلیون ها دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد وارد نیروی کار می شوند تا با کارگران با تجربه تر رقابت کنند. این امر با این واقعیت بدتر شده است که جهان اکنون دارای بازار کار جهانی شده است و کارگران ایالات متحده را مجبور می کند با نامزدهای بسیار واجد شرایط از کشورهای دیگر که به دنبال مشاغل و قراردادهای پرسود هستند، مبارزه کنند. با وجود رقابت زیاد برای مشاغل، برای هر کسی که به دنبال کار است لازم است تمام تلاش خود را برای برجسته شدن انجام دهد. یک رزومه صیقلی و یک جلد نامه جذاب دیگر برای یافتن شغل کافی نیست. کارگران امروزی باید از ابزارهای اینترنت و تکنیک‌های بازاریابی استفاده کنند تا مهارت‌ها و تجربیات خود را به بهترین شکل ممکن بسازند تا خود را در این گروه گم نکنند.

 

استراتژی خود بازاریابی چیست؟

استراتژی خود بازاریابی به افراد کمک می کند تا تصویر و شهرت خود را برای پیشرفت شغلی خود بهبود بخشند. گاهی اوقات خود بازاریابی را برندسازی شخصی می نامند، زیرا از ابزارهای برندسازی برای ایجاد تصویری پیرامون یک کارمند به جای یک محصول استفاده می کند. این به کاندیداها فرصت های بیشتری می دهد تا به طور مؤثر ارزش ها، مهارت ها، تجارب و چشم انداز خود را به کارفرمایان بالقوه انتقال دهند. خودبازاریابی موفق به کارمندان کمک می کند تا خود را از صدها متقاضی دیگر که ممکن است برای شغل مشابه در حال رقابت هستند جدا کنند. استراتژی های زیادی وجود دارد که جویندگان کار می توانند از آنها برای متمایز ساختن خود استفاده کنند. سایت‌های شبکه‌های اجتماعی به بازاریابان خود اجازه می‌دهند تا پروفایل‌هایی ایجاد کنند که بتوانند نمونه‌هایی از کار خود را نشان دهند، تجربیات خود را برجسته کنند و با کارفرمایان ارتباط برقرار کنند. وبلاگ ها به کاربران فرصتی برای نشان دادن تخصص و اظهار نظر در مورد روندهای صنعت ارائه می دهند. کنفرانس‌های حرفه‌ای فرصت‌هایی را برای ارتباط با کارفرمایان و ایجاد تأثیر شخصی ارائه می‌دهند، در حالی که کار داوطلبانه بیانیه‌ای مثبت در مورد ارزش‌های کارمند می‌دهد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی برند چیست؟

نکاتی برای خود بازاریابی

  • از توصیفات استفاده کنید – اجازه دهید پاسخ های رضایت بخش مشتریان سابق به بازاریابی خدمات شما برای مشتریان آینده کمک کند.
  • خود بازاریابی را به یک عادت تبدیل کنید – با خود بازاریابی مانند شغل دوم رفتار کنید. بخشی از هر روز را به تلاش‌های خود بازاریابی اختصاص دهید.
  • از رسانه های اجتماعی استفاده کنید – از سایت هایی مانند فیس بوک، لینکدین و گوگل پلاس برای نشان دادن نمونه ها و شبکه سازی با مشتریان یا کارفرمایان بالقوه استفاده کنید.
  • ارسال رزومه به صورت آنلاین – یافتن و دانلود رزومه جامع از وب را برای کارفرمایان و مشتریان آسان کنید.
  • از تالارهای گفتگوی آنلاین استفاده کنید – به گفتگو در انجمن های مرتبط با صنعت بپیوندید و از برجسته کردن تجربیات و صلاحیت ها خجالت نکشید.
  • از «گراواتار» استفاده کنید – گراواتار «آواتار شناخته شده جهانی است و تصویری است که در کنار پست‌های وبلاگ و نظرات هیئت گفتگو ظاهر می‌شود». استفاده از یکی به انسانی کردن فعالیت های آنلاین و ارتقای شناخت کمک می کند.
  • برای خود یک مورد بسازید – بخشی را در وب سایت شخصی خود قرار دهید که ۵ تا ۱۰ دلیل صریح برای بهتر بودن کار شما از دیگران را بیان می کند.
  • از کلمات کلیدی استفاده کنید – استفاده از کلمات کلیدی مرتبط با صنعت در پست های وبلاگ، پروفایل های رسانه های اجتماعی و وب سایت های شخصی، یافتن آنها را برای کارفرمایان آسان تر می کند.
  • با دیگران بازاریابی کنید – اگر وبلاگی دارید، پیشنهاد کنید اگر دوست یا همکار شما را در وبلاگ خود نام بردند، کار را توصیه کنید.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی جستجو چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی خود بازاریابی استفاده می کنند؟

دو گروه از افرادی وجود دارند که بیشتر به بازاریابی شخصی علاقه مند هستند، از جمله آن دسته از کاندیداهایی که به دنبال شغل هستند، به دنبال ارتقاء یا تلاش برای تغییر شغل هستند. آنها باید فرصت های شغلی را شناسایی کنند، سپس مهارت ها و تجربیات خود را برای مدیران استخدام کنند. اگر آنها به دنبال ارتقاء هستند، باید خود را در یک شرکت بازاریابی کنند، در حالی که کسانی که به دنبال تغییر شغل هستند باید تلاش های بازاریابی را به صنایع مختلف گسترش دهند. فریلنسرها دومین گروه از افرادی هستند که باید به طور تهاجمی خود را بازاریابی کنند. آنها به طور مستقل کار می کنند و باید با کارفرمایان مختلفی قرارداد ببندند. توسعه روابط با سایر فریلنسرها، مشتریان گذشته و متخصصان صنعت برای یافتن کار ثابت به عنوان یک فریلنسر ضروری است. این پیمانکاران مستقل باید به طور مداوم خود را بازاریابی کنند تا مشتریان را از برند، توانایی ها و شهرت خود آگاه کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی معکوس چیست؟

 

ظهور خود بازاریابی

در چند سال گذشته، افراد بیشتری تصمیم گرفته‌اند که برای خود وارد تجارت شوند. نمودار زیر بر اساس داده های اداره آمار کار، رشد خود بازاریابی را در سال های اخیر نشان می دهد. در سال ۲۰۱۰، سال اوج، افرادی که برای خود شاغل بودند، ۱۴.۵ درصد از کل نیروی کار را تشکیل می دادند. واضح است که این شکلی از اشتغال است که محبوب و رو به رشد است. همانطور که خود بازاریابی رشد می کند، نیاز به خود بازاریابی نیز افزایش می یابد.

نمودار استراتژی خودبازاریابی

ابزارهایی برای خود بازاریابی

  • کوورا (Quora) – یک سایت پرسش و پاسخ اجتماعی که در بین کارمندان صنعت فناوری محبوب است. از این سایت می توان برای انجام تحقیقات و گسترش یک برند شخصی استفاده کرد.
  • کیک استارتر (Kickstarter) – این سایت به کاربران اجازه می دهد تا برای پروژه های خلاقانه بودجه اهدا کنند. انجام یک پروژه بلندپروازانه با یارانه مالی کیک استارتر می‌تواند راهی عالی برای نشان دادن مهارت‌هایی باشد که در غیر این صورت ابزار لازم را نداشتید.
  • رفالو (Refollow) – این ابزار ساده حذف فالوورهای غیرفعال توییتر را از لیست دنبال کنندگان شما آسان می کند. پاک کردن فالوورهای غیرفعال فضایی را برای دیگرانی که علاقه مشروع به کار شما دارند آزاد می کند.
  • پینگوماتیک (Pingomatic) – این سرویس به کاربران اجازه می دهد تا پست ها و نظرات وبلاگ را “پینگ” کنند تا راحت تر آنها را در وب پیدا کنند.
  • لیتر برو (Later Bro) – کاربران می توانند به روز رسانی های وضعیت را در لیتر برو وارد کنند و سپس زمان های برنامه ریزی شده ای را برای ارسال آنها تعیین نمایند. این باعث می شود که به طور مداوم و یکنواخت پروفایل رسانه های اجتماعی خود را به روز نگه دارید.
  • توییت بیپ (TweetBeep) – این سایت توییت هایی را برای کاربران ارسال می کند که حاوی کلمات کلیدی تجویز شده است. این یک راه عالی برای همگام شدن با مکالمات صنعت در توییتر است.
  • تامبلر (Tumblr) – این سایت وبلاگ راه اندازی یک وبلاگ و اشتراک گذاری محتوا را در وب و رسانه های اجتماعی آسان می کند. در مقایسه با سایر سایت های وبلاگ، تامبلر برای شبکه بهینه سازی شده است.

 

نحوه اجرای استراتژی خود بازاریابی چگونه است؟

در تدوین یک طرح خود بازاریابی، جویندگان کار باید مشخص کنند که چه نوع کسب وکارهایی را می خواهند، بزرگترین نقاط قوت و ضعف آنها چیست و چگونه از نظر حرفه ای درک می شوند. خود بازاریابان باید بفهمند که کجا هستند تا بدانند به کجا می روند. هنگامی که به این سوالات پاسخ داده شد، کارجو می تواند شروع به شناسایی فرصت های شغلی بالقوه کند. درک محل جمع شدن کارفرمایان در فرآیند شبکه‌سازی کلیدی است. افرادی که به دنبال کسب وکارهای فناوری هستند ممکن است به دنبال وبلاگ ها یا تابلوهای پیام با مشخصات بالا باشند تا شروع به برقراری ارتباط کنند. برعکس، شخصی که به‌دنبال کار به‌عنوان سرآشپز است، ممکن است در تظاهرات آشپزی یا بازارهای کشاورز شرکت کند تا با افراد علاقه‌مند به غذا ارتباط برقرار کند. همانطور که بازاریابان سنتی باید مشتریان را هدف قرار دهند، خود بازاریابان نیز باید کارفرمایان خاصی را هدف قرار دهند.
فرآیند ساخت یک برند شخصی کار فشرده است. جویندگان کار باید دائماً وبلاگ ها را به روز کنند، به ایمیل ها پاسخ دهند، مکاتبات را حفظ کنند و تصویر کلی خود را اصلاح کنند. طرح خودبازاریابی آنها باید به زبانی روشن رویکردی سیستماتیک برای جستجوی شغل را توصیف کند. باید وظایف روزانه، تماس‌های کلیدی، پروژه‌های در حال انجام و فرصت‌های شبکه‌ای جدید را شناسایی کند و به کارکنان بالقوه درک روشنی از زمان، مکان و نحوه ارتقای خود بدهد. در ابتدا، خود بازاریاب باید اهدافی را برای خود تعیین کند. هدف می تواند به سادگی یافتن کار باشد یا شامل اهداف ظریف تری مانند افزایش فالوورهای توییتر یا دریافت ایمیل شخصی از یک رهبر صنعت باشد. همانطور که تلاش بازاریابی به جلو می رود، باید در چارچوب آن اهداف مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اگر کارها طبق برنامه ریزی انجام نمی شود، استراتژی بازاریابی باید تنظیم شود.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی هدفمند چیست؟

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی خودبازاریابی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.