استراتژی بازاریابی بین المللی

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی بین المللی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی بین المللی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی بین المللی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی بین المللی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی بین المللی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی بین المللی

همانطور که فناوری جهش هایی در ارتباطات، حمل و نقل و جریان های مالی ایجاد می کند، جهان همچنان کوچک و کوچکتر به نظر می رسد. به لطف پیشرفت های تجارت بین المللی، شرکت ها و مصرف کنندگان می توانند تقریباً در هر کشوری در سراسر جهان تجارت کنند. بر اساس گزارش سازمان تجارت جهانی، حجم تجارت بین‌المللی کالا بین سال‌های ۱۹۵۱ تا ۲۰۱۰، ۳۳ برابر شده است. برندها و محصولاتی که منشا یک کشور هستند در کشورهای دیگر با اشتیاق پذیرفته می شوند. به عنوان مثال، کیف‌های دستی لویی ویتون، بی‌ام‌و و قهوه کلمبیایی، همه محصولات خارجی، نمادی از وضعیت و کیفیت در ایالات متحده هستند – و بسیاری از برندهای آمریکایی، مانند فیلم‌های سینمایی برادران وارنر، جایگاه مشابهی در خارج از کشور دارند.

با این حال، جهانی شدن به همان اندازه چالش هایی را برای برندهایی که در خارج از کشور سرمایه گذاری می کنند، ایجاد کرده است. از آنجایی که مصرف کنندگان گزینه های بسیار بیشتری برای محصولات مشابه دارند، شرکت ها باید اطمینان حاصل کنند که محصولات آنها از نظر کیفیت و قیمت مناسب هستند. علاوه بر این، این محصولات را نمی توان به طور یکسان در سراسر جهان به بازار عرضه کرد. (به بازاریابی جهانی مراجعه کنید) بازاریابی بین المللی بیشتر از صرفاً زبان مورد توجه قرار می گیرد – و شامل فرهنگ، اشباع بازار و رفتارهای مشتری نیز می شود. شرکت‌های آمریکایی و اروپایی به‌ویژه تلاش‌های بازاریابی بین‌المللی خود را به چیزی فراتر از صادرات تبدیل کرده‌اند – آن‌ها برند خود را با توجه به تفاوت‌ها در مصرف‌کنندگان، جمعیت‌شناسی و بازارهای جهانی تطبیق داده‌اند.

شرکت‌هایی که این کار را به خوبی انجام داده‌اند عبارتند از کوکاکولا، که متوجه شد کلمه “رژیم غذایی” در آمریکای لاتین معنای منفی دارد و نام محصول بدون کالری خود را به “Coke Lite” برای آن کشورها تغییر داد.یو پی اس (UPS) که در آمریکا به خاطر کامیون‌های قهوه‌ای‌اش شناخته می‌شود، پس از اطلاع از اینکه کامیون‌های قهوه‌ای پرچم‌دارشان شبیه نعش‌کش‌های اسپانیایی هستند، ناوگانی با رنگ متفاوت تولید کرد.

 

استراتژی بازاریابی بین المللی چیست؟

استراتژی بازاریابی بین المللی به کارگیری اصول بازاریابی در بیش از یک کشور، توسط شرکت های خارج از کشور یا فراسوی مرزهای ملی است. استراتژی بازاریابی بین‌المللی مبتنی بر گسترش استراتژی بازاریابی محلی یک شرکت است، با توجه ویژه به شناسایی بازاریابی، هدف‌گیری و تصمیم‌گیری‌ها در سطح بین‌المللی.

طبق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) “بازاریابی بین المللی فرآیند چند ملیتی برنامه ریزی و اجرای مفهوم، قیمت گذاری، ترویج و توزیع ایده ها، کالاها و خدمات برای ایجاد مبادلاتی است که اهداف فردی و سازمانی را برآورده می کند.”

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی محلی چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی بین المللی استفاده می کنند؟

پیشرفت سریع تکنولوژی به این معنی است که موانع ارتباطی جغرافیایی و فرهنگی در حال از بین رفتن هستند و حتی مشاغل کوچکتر بدون حضور فیزیکی در کشورهای دیگر می توانند محصولات خود را در سطح بین المللی بازاریابی و به فروش برسانند (به بازاریابی تنوع مراجعه کنید). این بدان معناست که تقریباً هر کسی که تمایل داشته باشد می‌تواند در سطح بین‌المللی بازاریابی کند، اما این کار را با سطوح مختلف موفقیت، بسته به تفکر و تحقیقاتی که در استراتژی بازاریابی بین‌المللی انجام می‌شود، انجام خواهد داد.

شرکت‌هایی که کالاهایی را که دارای محدودیت‌های گمرکی هستند، مانند غذا و گیاهان زنده می‌فروشند، باید قبل از بازاریابی بین‌المللی محصولات خود، با فرآیند نظارتی دقیق‌تری مقابله کنند. در حالی که ممکن است برای راه اندازی تجارت بین المللی صادراتی خود زمان سخت تری داشته باشند، آنها همچنین این فرصت را دارند که کشورهای دیگر را در معرض محصولات بومی قرار دهند که در غیر این صورت نمی توانستند به آنها دسترسی داشته باشند.

انواع دیگر شرکت‌هایی که اغلب در سطح بین‌المللی عملکرد خوبی دارند، شرکت‌هایی هستند که در صادرات، سرمایه‌گذاری مشترک و سرمایه‌گذاری مستقیم شرکت دارند.

صادرات عبارت است از حمل مستقیم کالا به یک کشور خارجی. شرکت‌های برجسته‌ای که در بازاریابی صادرات خارجی خود به ایالات متحده کار بسیار خوبی انجام می‌دهند، نوشابه‌های فانتا، هوندا و غول خرده‌فروشی اچ اند ام (H&M) هستند. در واقع، اچ اند ام ۳.۵ میلیون دلار برای یک تبلیغ ۳۰ ثانیه ای در طول سوپر بول ۲۰۱۲ (Super Bowl 2012) پرداخت کرد؛ یک موفقیت بازاریابی که مدت ها در تسلط برندهای آمریکایی بود.

شرکت های سرمایه گذاری مشترک به تلاش های ترکیبی دو یا چند کسب و کار به نفع متقابل آنها اشاره می کنند. یکی از معروف‌ترین داستان‌های موفقیت سرمایه‌گذاری مشترک بین‌المللی، سونی اریکسون است، مشارکت بین یک شرکت الکترونیک ژاپنی و یک شرکت مخابراتی سوئدی. استراتژی بازاریابی بین‌المللی آنها، متشکل از رنگ‌های روشن و اشکال مدرن، به شناخته شدن این سرمایه‌گذاری مشترک در سراسر جهان کمک کرده است. (به بازاریابی مشارکتی مراجعه کنید)

یک شرکت سرمایه گذاری مستقیم یک دارایی ثابت را در یک کشور خارجی با هدف تولید یک محصول یا بخشی از یک محصول در خارج از کشور قرار می دهد. برای مثال، شرکت کامپیوترهای دل( Dell) یک شرکت آمریکایی است که کارخانه‌هایی در بسیاری از کشورهای دیگر دارد که رایانه‌های شخصی را از قطعات ساخته شده در سراسر جهان مونتاژ می‌کند. سپس دل رایانه‌های خود را با تأکید استثنایی بر نیازهای مشتری و سفارشی‌سازی به بازار عرضه می‌کند – برخلاف سایر شرکت‌هایی که محصولات از پیش ساخته شده را می‌فروشند. کامپیوترهای دل پس از سفارش مشتریان به صورت سفارشی مونتاژ می شوند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی دم بلند چیست؟

 

حالت های ورود به بازار: ریسک در مقابل پاداش

  • صادرات
  • صدور مجوز
  • ساخت قراردادی
  • سرمایه گذاری مشترک
  • سرمایه گذاری مستقیم

* حالت های ورود به بازار از کمترین ریسک/پاداش تا بالاترین ریسک/پاداش فهرست شده اند.

 

نمونه های استراتژی بازاریابی بین المللی

استراتژی بازاریابی بین المللی برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

بسته به برند شما، هر شهروند خارجی یک مشتری بالقوه است. اما چگونه یک تیم بازاریابی متوجه می شود که چگونه به یک بازار بین المللی دسترسی پیدا کند؟ مشتریانی که در بازارهای خارجی زندگی می کنند عادات خرید، ترجیحات و اولویت های متفاوتی نسبت به مشتریانی دارند که با آنها آشنا هستند. با ردیابی این مشتریان خارجی از طریق تحقیقات بازار و بررسی های فرهنگی، بازاریابان می توانند بهترین روش های دستیابی به آنها را کشف کنند.

همانطور که شرکت ها بارها و بارها ثابت کرده اند، تلاش برای بازاریابی یک برند برای مشتریان بین المللی بدون تحقیق، فقط منجر به عواقب منفی خواهد شد. توجه دقیق به باورها و تعصبات یک فرهنگ در بازاریابی بین المللی مهم است. به عنوان مثال، فرهنگ مسلمانان سگ را حیوانی کثیف می داند. بنابراین، قرار دادن یک سگ به عنوان “بهترین دوست انسان” در یک کشور خاورمیانه مطمئناً بی نتیجه خواهد بود.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی خبرنامه ای چیست؟

 

۵ اشتباه بزرگ استراتژی بازاریابی بین المللی

پپسودنت(Pepsodent) سعی کرد خمیردندان خود را در آسیای جنوب شرقی با این ادعا که «دندان‌های شما را سفید می‌کند» به بازار عرضه کند، قبل از اینکه متوجه شود برخی از مردم بین المللی برای سیاه‌کردن دندان‌هایشان آجیل فوفل می‌جوند که نشانه‌ای از جذابیت در فرهنگ آنهاست.
شرکت اسکاندیناویایی تولید کننده جاروبرقی الکترولوکس (Electrolux) هنگام بازاریابی جاروبرقی خود در ایالات متحده، یک اصطلاح رایج آمریکایی را در نظر نگرفت: “هیچ چیز مانند الکترولوکس بد نیست”.
نوشابه فرسکا(Fresca) با این نام در مکزیک به بازار عرضه شد … قبل از اینکه شرکت کشف کند که “فرسکا” یک اصطلاح عامیانه برای لزبین ها در بخش هایی از مکزیک است.
پپسی از شعار “با پپسی زنده شو” در تایوان استفاده کرد … . این شعار در واقع به این صورت ترجمه شد: “پپسی اجداد شما را از مردگان باز می گرداند.”
شعار کورز(Coors) نیز “Turn It Loose” بود که به اسپانیایی به عنوان “از اسهال رنج ببر” ترجمه شد.

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی بین المللی چگونه است؟

برای یک شرکت کوچک یا متوسط ممکن است در ابتدا ایجاد یک برنامه استراتژی بازاریابی بین المللی دشوار باشد، زیرا آنها معمولاً تخصص یا بودجه لازم برای راه اندازی کمپین را ندارند. شرکت های کوچکتر با مشارکت با گروه دیگری یا استخدام کارشناسان بازاریابی با دانش بازارهای خارجی، می توانند تحقیقات فرهنگی خود را انجام دهند و کمپین های موفق تری را اجرا کنند. (به بازاریاب بین المللی مراجعه کنید) چه شرکتی تصمیم بگیرد با آژانس خارجی دیگری شریک شود یا یک نماینده بازاریابی بین المللی داخلی استخدام کند، مهم ترین جنبه ایجاد یک کمپین بازاریابی بین المللی موفق تحقیقاتی است که انجام می دهد. تحقیقات، ماموریت بازاریابی شرکت را در حین پیشبرد آگاه می کند و به آنها امکان می دهد پتانسیل را در بازارهای جدید به حداکثر برسانند.

پس از تکمیل تحقیقات و انتخاب بازار، کارشناسان باید استراتژی بازاریابی برند را بررسی و اصلاح کنند تا با جمعیت هدف آنها مطابقت داشته باشد. استخدام نمایندگانی از کشور کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که همه تفاوت های فرهنگی به درستی و با حساسیت رسیدگی می شود. برای یک برند بین المللی در حال ظهور، ایجاد مشارکت و شبکه با سایر شرکت ها در کشور برای موفقیت ضروری است. شرکای درون یک بازار هدف به شرکت‌های جدید کمک می‌کنند تا در بازارهایی جای بگیرند که در غیر این صورت مورد توجه قرار نمی‌گرفتند.

در نهایت، بررسی یک استراتژی بازاریابی بین المللی به صورت فصلی مهم است. حتی اگر یک شرکت نمایندگانی را برای سفر به بازار خارجی بفرستد، نگه داشتن انگشت روی نبض یک کمپین بازاریابی خارج از کشور بسیار دشوارتر است. این به این معنی است که نتایج باید بسیار دقیق ردیابی شوند و تغییراتی باید به طور منظم انجام شود تا به محصول کمک کند جایگاه مناسبی برای موفقیت کسب کند.

 

درباره فدراسیون جهانی تبلیغ کنندگان (WFA) …

  • ۹۵ درصد از اعضای WFA معتقدند رشد آینده آنها از خارج از ایالات متحده خواهد بود
  • بیش از ۷۱ درصد فکر می کنند برخی از بهترین کمپین های تبلیغاتی در خارج از کشور توسعه می یابند
  • ۷۵ درصد از بازاریابان فکر می کنند که برندهای آمریکایی می توانند چیزهای زیادی از کمپین های خارجی بیاموزند
  • تنها ۱۱ درصد فکر می کنند که بازاریابان آمریکایی توجه کافی به سایر نقاط جهان دارند

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی بین المللی باید استخدام شوند؟

از آنجایی که تجارت بین‌المللی عمدتاً از طریق تلفن و اینترنت انجام می‌شود، یک متخصص بازاریابی بین‌المللی باید درک محکمی از فناوری‌های در حال تغییر و همچنین درک فرهنگ‌های مختلف و اقتصاد جهانی داشته باشد. یک حرفه بازاریابی بین المللی به ویژه برای فردی با درک سیاسی، مهارت های اقتصادی و ارتباطی خوب و گوش به زبان مناسب است.

مدیران بازاریابی

کمپین های بازاریابی بین المللی به طور کلی توسط یک مدیر بازاریابی با دانش و آموزش لازم برای مدیریت و هدایت موثر یک کمپین جهانی جامع هدایت می شوند. به طور معمول، مدیران بازاریابی بر تمام فعالیت‌های بخش بازاریابی، آگهی ها و تبلیغات یک شرکت، در داخل و خارج از کشور نظارت می‌کنند. آنها دستورالعمل های برند و استراتژی های رشد را ایجاد می کنند، نیازهای مشتری را در بازارهای خارجی ارزیابی می کنند و برنامه های بازاریابی وابسته به فرهنگ را تغییر می دهند. این موقعیت یک جزء کلیدی در تضمین موفقیت یک کمپین بازاریابی بین المللی است.

هماهنگ کننده های بازاریابی

یک هماهنگ کننده بازاریابی، وظایف روزمره شخصیت سازی یک برند را در تمام بازارها سازماندهی و اجرا می کند. در مورد بازاریابی بین المللی، ممکن است یک هماهنگ کننده بازاریابی برای هر بازار خارجی استخدام شود تا اطمینان حاصل شود که برند و پیام آن به طور مناسب در همه فرهنگ ها در کاربردهای معمول مورد استفاده قرار می گیرد.

مترجمان

حتی اگر اکثر اعضای یک تیم بازاریابی بین‌المللی به زبان دوم مسلط باشند، بهترین کار این است که مترجمی را در اختیار کارکنانی قرار دهید که با نکات ظریف، تفاوت های ظریف و گفته‌های منحصربه‌فرد یک زبان در بازار هدف آشنا هستند. به‌عنوان کارشناس زبان، یک مترجم کمک می‌کند تا تراکنش‌های تجاری در میان موانع زبانی به خوبی اجرا شوند و از بروز حوادث ناگوار در بازاریابی جلوگیری کنند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی بین المللی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی دم بلند

استراتژی بازاریابی دم بلند چیست؟

 

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی دم بلند بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی دم بلند را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی دم بلند خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی دم بلند بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی دم بلند

در بسیاری از محیط‌های خرده‌فروشی، گروه کوچکی از اقلام محبوب بر فروش یک فروشگاه تسلط دارند، مانند نسخه‌های جدید فیلم‌ها، کتاب‌ها یا بازی‌های ویدیویی مورد انتظار. بسیاری از فروشگاه‌ها به طور خودکار این اقلام محبوب را تبلیغ می‌کنند و سعی می‌کنند تا قبل از رقبای خود، مشتریان زیادی را که می‌توانند جذب کنند. در همین حال، موجودی دیگر آنها بدون تبلیغات ویژه به فروش خود ادامه می دهد – اما از آنجایی که هیچ یک از این اقلام تأثیر زیادی ندارد، ممکن است گروه به عنوان یک کل نادیده گرفته شود.

با این حال، برخی از فروشگاه ها دارای چنان تنوعی هستند که اقلام کمتر محبوب آنها در مجموع، در واقع بخش عمده فروش را تشکیل می دهند. اگر بخواهند تعداد فروش هر محصول را ترسیم کنند، منحنی توزیع با یک “سر” غالب در جلو و به دنبال آن “دم بلند” محصولات دیگر را می بینند.

 

استراتژی بازاریابی دم بلند چیست؟

استراتژی بازاریابی دم بلند (یا دم دراز) بر روی محصولات کمتر محبوب تمرکز می کند و یک مدل فروش کسب وکار بر اساس محصولات در “دم بلند” ایجاد می کند. در حالی که بسیاری از استراتژی های بازاریابی بر ترویج یک محصول یا برند خاص تمرکز دارند، بازاریابی دم بلند بیشتر شامل مدیریت موجودی نسبت به ارتقای محصول است (به بازاریابی محصول مراجعه کنید). با ارائه تنوع بیشتر موجودی (توسعه دم بلند)، کسب و کارها امیدوارند به مشتریان بیشتری دست یابند و فروش کل بیشتری ایجاد کنند.

 

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی سمت چپ مغز چیست؟

 

ارزش دم بلند

در این توزیع نمونه از فروش محصول، بسیاری از اقلام کمتر محبوب که «دم بلند» را تشکیل می‌دهند، به تعداد معدودی از کالاهای پرطرفدار به فروش می‌رسند.

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی دم بلند استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی دم بلند به طور موثر توسط خرده فروشان آنلاین (خرده فروشان الکترونیکی) مانند آمازون و نتفلیکس، به دلیل ملاحظات سمت عرضه در مدیریت چنین موجودی هایی استفاده می شود (به بازاریابی تجارت الکترونیک مراجعه کنید). یک فروشگاه فیزیکی اجاره‌ ویدیو یا کتاب‌فروشی فقط فضای زیادی را به قفسه اختصاص می دهد و باید مقدار قابل توجهی از آن فضا را برای محبوب‌ترین اقلام، جهت پاسخگویی به تقاضا درنظر بگیرد. اقلام کمتر محبوب برای فضای محدود با یکدیگر رقابت می کنند و تنوع بیشتر باعث افزایش هزینه ها در زمان و انرژی در انبار کردن و مرتب سازی می شود.

در مقابل، آمازون و نتفلیکس اقلام را در انبارهای متمرکز ذخیره می کنند، در حالی که آنها را در یک طبقه فروش تقریبا نامحدود (وب سایت خود) نمایش می دهند که نهایتا هزینه نگهداری قفسه بسیار کمتر است. تعمیر و نگهداری صفحات وب هزینه های خاص خود را دارد، اما این هزینه ها به طور قابل ملاحظه ای کمتر از مرتب سازی فیزیکی، ذخیره سازی و نگهداری قفسه ها است. در همین حال، فروشندگان محصولات دیجیتالی مانند آی تونز (iTunes) یا کتاب‌های آمازون کیندل (Amazon’s Kindle) حتی نیازی به فضای انبار ندارند، که باعث کاهش بیشتر هزینه‌های نگهداری می‌شود.

علاوه بر تجارت اینترنتی، اصول استراتژی بازاریابی دم بلند نیز توسط کسب‌وکارهای مالی خرد که وام‌های کوچک‌تری را به گروه‌های بزرگی از مردم در سراسر جهان ارائه می‌دهند، اعمال می‌شود. وام کمتر از ۱۰۰ دلار برای راه اندازی یک کسب وکار در بسیاری از مکان ها کافی است. این مشتریان، که اغلب سابقه اعتباری ثابتی ندارند، مدت‌هاست که توسط بانک‌های سنتی نادیده گرفته شده‌اند. اما در حال حاضر یک بازار خاص و یک جزء مهم از رشد اقتصادی در بسیاری از مناطق جهان، از جمله آفریقا و جنوب آسیا را نشان می دهد.

 

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی چندکاناله چیست؟

 

استراتژی بازاریابی دم بلند برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

مدل استراتژی بازاریابی دم بلند به یک کسب و کار اجازه می دهد تا تنوع مشتریان خود را گسترش دهد. طبق تعریف، هیچ دم بلندی تنها از یک بخش مصرف کننده تشکیل نمی شود، بلکه تعداد زیادی از بخش های مصرف کننده مختلف را نشان می دهد – و هر چه دم طولانی تر باشد، تنوع مشتریان بیشتر می شود (به بازاریابی تنوع مراجعه کنید). تنوع پیشنهادات محصول به یک کسب و کار اجازه می دهد تا گروه های فرهنگی بیشتری را جذب کند (مثلاً با داشتن پیشنهادات بیشتر به زبان خود یا در غیر این صورت متناسب با سلیقه آنها). علاوه بر این، به یک کسب و کار اجازه می دهد تا به مشتریان ویژه بیشتری دست یابد، که علایق آنها خارج از جریان اصلی فروش است، اما در حوزه های مورد علاقه خود خرید انجام دهند. در همین حال، کسب‌وکارهای آنلاین دارای محیط‌های جغرافیایی مانند فروشگاه‌های فیزیکی نیستند؛ بنابراین ممکن است در هر جایی که اتصال اینترنتی وجود داشته باشد، به مشتریان دسترسی پیدا کنند.

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی دم بلند چگونه است؟

برای اینکه یک کسب‌وکار به بازار عرضه شود، ابتدا باید توانایی مدیریت یک موجودی گسترده را داشته باشد/توسعه دهد. حفظ محصولات محبوب توسط کسب و کاری که به دنبال توسعه بازار دم بلند خود است نمی تواند نادیده گرفته شود، زیرا ناتوانی در ارائه محصول مورد نظر به مشتری علاقه مند نه تنها فرصت فروش را از دست می دهد، بلکه ریسک از دست دادن آن مشتری را در مقابل رقیب در خریدهای آتی به همراه دارد. بنابراین، توسعه دم بلند به معنای جایگزینی موجودی محبوب با انواع محصولات کمتر محبوب نیست، بلکه به معنای تکمیل آن موجودی است. با کاهش هزینه‌های ذخیره‌سازی و توزیع موجودی، می‌توان این کار را تا حد زیادی انجام داد.

خرده فروشان الکترونیکی که محصولات دیجیتالی را می فروشند هزینه های بسیار کمی برای ذخیره سازی و توزیع دارند. کسانی که محصولات فیزیکی را می فروشند، تکنیک های مدیریت انبار کارآمدی را به منظور به دست آوردن، ذخیره، ردیابی و ارسال موجودی به مصرف کنندگان توسعه می دهند. توسعه یک سیستم ردیابی کلیدی است، زیرا ایجاد PAR (مقدار موجودی ایده آل) برای اقلامی که به ندرت فروخته می شوند به دلیل کمبود داده می تواند دشوارتر باشد.

برای تبدیل موجودی افزایش یافته به فروش، اقلام باید به راحتی توسط مشتریان پیدا شوند. بنابراین، مهمترین مؤلفه توسعه فروش دم بلند، داشتن یک سیستم کاتالوگ/جستجو است که به کاربران امکان می دهد به راحتی محصولات را پیدا کنند و اطلاعاتی در مورد آنها به دست آورند. هر محصول جدیدی که به موجودی اضافه می‌شود باید نه تنها بر اساس عنوان و دسته، بلکه با تعدادی برچسب جستجوی توصیفی به پایگاه داده اضافه شود که امکان یافتن آن توسط مشتریانی که در طبقه فروش آنلاین هستند را فراهم می‌کند.

ایجاد روشی برای تشویق نظرات مشتریان، راه دیگری برای دریافت اطلاعات به مشتریان علاقه مند است، همانطور که ارائه پیش نمایش دیجیتالی از محصولات نیز وجود دارد. یک شرکت می‌تواند با نرم‌افزار توصیه‌ها (مانند پیام «مشتریانی که این کالا را خریداری کرده‌اند…» آمازون) از خرید طولانی‌تر استفاده کند. سهولت دسترسی از نظر اطلاعات برای حفظ دم بلند در برابر رقابت فروشندگان کوچکتر که ممکن است بتوانند عمق بیشتری از اطلاعات را ارائه دهند، مهم است. اما اگر به‌طور مؤثر انجام شود، وب‌سایت یک فروشنده می‌تواند برای مصرف‌کنندگان ارجحیت داشته باشد تا ردیابی چندین وب‌سایت تخصصی مستقل، همه با سطوح خدمات و شهرت مختلف. (به بازاریابی حلقه بسته مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی یک به یک چیست؟

 

بازاریابی دم بلند و سئو

مانند موجودی محصول، کلمات کلیدی مورد استفاده در موتورهای جستجو نیز دارای توزیع طولانی هستند. از نظر بهینه سازی وب سایت برای موتورهای جستجو، این بدان معنی است که یک وب سایت ممکن است با استفاده از کلمات کلیدی کمتر محبوب – اما خاص تر – بازدیدهای بیشتری داشته باشد. یک وب سایت ممکن است صدها یا حتی هزاران رقیب برای محبوب ترین کلمات کلیدی داشته باشد. این امر رتبه بندی در صفحه اول جستجو را بسیار دشوار می کند، که میلیون ها بازدید تفاوت دارد. با این حال، همین وب‌سایت‌ها ممکن است تنها تعداد انگشت شماری از رقبا را برای مجموعه‌ای از کلمات کلیدی کمتر محبوب داشته باشند.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی دم بلند باید استخدام شوند؟

فرایند استراتژی بازاریابی دم بلند باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در آن حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی دم بلند آورده شده است.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی در مورد مدل کسب و کار یک شرکت (شامل محصول، قیمت گذاری و توزیع) و همچنین فعالیت های تبلیغاتی مشاوره می دهند و تصمیم گیری می کنند. آنها توزیع فروش مشتری خود و امکان پیگیری بازار دم بلند را ارزیابی می کنند؛ هماهنگ کردن تیم های مختلف درگیر در توسعه دم بلند، از جمله تیم های خرید، تیم های توزیع، و تیم های توسعه وب سایت برعهده مدیران بازاریابی است. و همچنین نظارت بر گردش محصول در دم بلند، و توسعه بخش های گوشه ای نیز از وظایف مدیران بازاریابی می باشد.

مدیران بازاریابی اینترنتی

مدیران بازاریابی اینترنتی جنبه های آنلاین استراتژی تجاری یک شرکت را توسعه می دهند. این افراد در مورد توسعه وب سایت شرکت و تشویق سهولت دسترسی برای مشتریان مشاوره می دهند. ابزارهای آنلاین برای توسعه دم بلند، مانند نرم افزار توصیه، را پیاده سازی می کنند. و همچنین از وبلاگ‌ها، فیدهای RSS، تبلیغات پرداخت به ازای کلیک و پلتفرم‌های سمت تقاضا برای تبلیغ پیشنهادات محصول در سراسر دم بلند استفاده می کنند.

تحلیلگران تحقیقات بازار

تحلیلگران تحقیقات بازار داده‌هایی را در مورد بخش‌های متنوع بازار موجود در دم بلند جمع‌آوری می‌کنند. استفاده از انواع روش ها (به ویژه ردیابی آنلاین) برای جمع آوری داده ها در مورد رفتار خرید مشتریان و نحوه تعامل آنها با وب سایت شرکت؛ و سپس با استفاده از روش‌ها و نرم‌افزارهای آماری، تجزیه و تحلیل این داده‌ها برعهده تحلیلگران تحقیقات بازار می باشد. این افراد بر توسعه بازارهای خاص در دم بلند، و قدرت موقعیت شرکت در این بازارها در مقابل فروشندگان خاص نظارت دارند و از داده ها و تجزیه و تحلیل های آماری برای پیش بینی بازده سرمایه گذاری، به منظور توسعه فروش دنباله دار در طول یک توسعه پیشنهادی در موجودی استفاده می کنند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی دم بلند برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

 

استراتژی بازاریابی سمت چپ مغز

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی چپ مغز چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی چپ مغز بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی چپ مغز را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی چپ مغز خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی چپ مغز بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی چپ مغز

فناوری در چند دهه اخیر فرصت ها را برای بازاریابان گسترش داده است. با ظهور برنامه های کاربردی مدیریت داده، تجزیه و تحلیل، نرم افزار میزبانی شده و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، ایجاد و موفقیت یک کمپین بازاریابی توسط «آگاهی مشتری» دیگر چندان دور از تصور نیست.
علاوه بر این، دیگر نیازی نیست که آن درجه از آگاهی از طریق تماس مستقیم مشخص شود. اطلاعاتی که زمانی به دقت توسط شرکت ها محافظت می شد، اکنون به طور گسترده در وب در دسترس است. در واقع، سیسکو سیستمز(Cisco Systems) پیش بینی کرده است که ۶۶۷ اگزابایت اطلاعات از طریق اینترنت در سال ۲۰۱۳ منتقل می شود – بیش از ۲.۵ میلیون برابر اطلاعات ذخیره شده در کتابخانه کنگره. به دلیل انبوهی از پیشرفت‌های تکنولوژیکی، تقریباً همه چیز را می‌توان اندازه‌گیری کرد و به سرعت اندازه‌گیری کرد. بنابراین، دنیای بازاریابی به طور فزاینده ای تبدیل به خانه و هدفی برای سمت چپ مغزهای ما شده است.

 

استراتژی بازاریابی چپ مغز چیست؟

استراتژی بازاریابی چپ مغز به همان اندازه که یک شکل بیرونی تبلیغات است، یک استراتژی درونی است. طبق تعریف، افراد چپ‌مغز منطقی، سازمان‌یافته و عملی هستند – آنها «در دنیای واقعی زندگی می‌کنند». به همین ترتیب، استراتژی بازاریابی چپ‌مغز، تحلیل‌ها را بر خلاقیت ارزش می‌گذارد که هم در رویه داخلی و هم در تبلیغات خارجی منعکس می‌شود. ( به بازاریابی تحلیلی مراجعه کنید)
فشار بیرونی استراتژی بازاریابی چپ مغز به گونه ای طراحی شده است که برای مخاطبان عملی تر و همچنین افراد راست مغزی که به دنبال یک محصول چپ مغز هستند، جذاب باشد. در داخل، بازاریاب های سمت چپ مغز داده ها را بررسی می کنند – گاهی اوقات به استثنای اطلاعات شخصی تر و داستانی تر – برای کشف اینکه چه چیزی کار می کند و چه چیزی نمی کند. داده های پاسخ مشتری، نه پاسخ های احساسی، حرف آخر را می زند.
علیرغم ماهیت تحلیلی آن، بازاریابی چپ مغز به اندازه و احتمالاً بیشتر از بازاریابی راست مغز مشتری محور است. بازاریابان چپ مغز به جای تلاش برای ایجاد انگیزه در مشتریان برای انجام یک اقدام خاص، بر کارهایی که مشتریان قبلا انجام می دهند و نحوه انجام آن تمرکز می کنند. آن‌ها رسانه‌ها و منابعی را شناسایی می‌کنند که به احتمال زیاد مشتریان را هنگام رسیدن به نقاط تصمیم‌گیری تحت تأثیر قرار می‌دهند، و مشتریان را به سمت تصمیم‌هایی هدایت می‌کنند که قبلاً در پیش گرفته‌اند – در حالی که نشان می‌دهند چرا محصولشان مقصد درستی است. (به بازاریابی اطلاعاتی مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی اینترنتی چیست؟

 

ویژگی های استراتژی های چپ مغزها

  • مبتنی بر واقعیت
  • گویا
  • کاربردی
  • تحلیلی
  • وظیفه گرا
  • منظم
  • به جای کل به اجزا نگاه می کند
  • از قبل به خوبی برنامه ریزی می کند
  • ریاضی و/یا علمی

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی چپ مغز استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی چپ مغز می‌تواند ابزارهای مورد استفاده برای توسعه یک کمپین بازاریابی، رویکرد اتخاذ شده توسط خود کمپین یا احتمالاً هر دو را توصیف کند. به عنوان مثال، هوندای آمریکایی، شهرت خود را به جای «هیجان رانندگی» بر اساس قابلیت اطمینان خود ساخته است و استراتژی بازاریابی خود را بر اساس این فرض ایجاد کرده است – تا جایی که مجموعه ای از مستندهای کوچک را در وب سایت خود به نمایش می گذارد. در سال ۲۰۰۹، هوندا سری «رویای غیرممکن» خود را منتشر کرد، مجموعه‌ای از تصاویر ۵ تا ۸ دقیقه‌ای وب که هر یک از فلسفه‌های اصلی شرکت را برجسته می‌کرد. (هوندا کمی جذابیت مغز را با هم ترکیب کرد، زیرا این سریال نه تنها شامل مصاحبه با کارمندان هوندا، بلکه با افراد مشهوری از جمله راننده اتومبیل رانی دانیکا پاتریک، بازیگر کریستوفر گست و نویسنده علمی تخیلی اورسون اسکات کارت بود.)
در چندین سال گذشته، هوندا با شرکت خدمات بازاریابی تارگت بیس (Targetbase) کار کرده است که از یک ابزار مدیریت کمپین بسیار سازگار به نام شبکه انتقال رویداد و همچنین سایر ابزارهای مدیریت داده استفاده می کند. مشتریان بر اساس پاسخ‌هایشان به فروشندگان و همچنین پاسخ‌هایشان به نامه ها، ایمیل و کمپین‌های وب امتیاز می‌گیرند. به نوبه خود، از این اطلاعات برای هدف قرار دادن پیشنهادات از طریق دیگر شرکت‌های «محرک» مشتریان استفاده شد. در نتیجه، در حالی که خودروسازان دیترویت در طول رکود بزرگ متحمل ضرر دو رقمی شده بودند، آمریکا هوندا در واقع توانست فروش خود را اندکی افزایش دهد.
این استراتژی همچنین برای تارگت بیس و دیگر شرکای آن (از جمله سوث وست ایرلاینز (Southwest Airlines) و گلکسو ولکام (GlaxoWellcome)) موفق بوده است، زیرا این شرکت درآمد خود را در طول پنج سال تقریباً سه برابر کرده است. تقریباً هر شرکتی می خواهد تلاش های بازاریابی راست مغز خود را با اصول بازاریابی چپ مغز ترکیب کند. به هر حال، بیشتر شرکت‌ها می‌خواهند هم مغز و هم قلب را درگیر کنند و به استفاده از هرکدام برای کنترل دیگری کمک کنند. الهام بخشیدن و متقاعد کردن مهم است. گفته شد، شرکت‌های مبتنی بر فناوری برای استراتژی بازاریابی چپ مغز مناسب هستند – به‌ویژه آنهایی که محصولات پیشرفته فناوری اطلاعات را ارائه می‌کنند (به بازاریابی فنی مراجعه کنید). کیفیت، کارایی و قابلیت اطمینان همیشه از عوامل مهم در تصمیم گیری خرید برای این نوع محصولات خواهد بود.

 

تفاوت استراتژی چپ مغز و راست مغز

 

استراتژی بازاریابی چپ مغز برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

به طور طبیعی، استراتژی بازاریابی چپ مغز برای مصرف کنندگان چپ مغز جذاب است. طبق تعریف رایج، این به معنای مردانی است که مغزشان تمایل دارد در جنبه منطقی/عقلانی کار کند. با این حال، زنان نیز نباید از این موضوع چشم پوشی کنند، زیرا آنها می توانند بین نیمکره راست و چپ مغز بسیار سریعتر از مردان جابجا شوند.
با این حال، مردان عموماً تمایل به انجام وظایف بیشتر دارند، و استراتژی بازاریابی چپ مغز برای این امر جذاب است. بهبود خانه، مراقبت از خودرو، و تجهیزات ماهیگیری و قایق سواری، همگی اهداف اصلی استراتژی بازاریابی چپ مغز هستند. مصرف کنندگان فناوری از هر دو جنس نیز اهداف اصلی حداقل درجاتی از استراتژی بازاریابی چپ مغز هستند. مصرف کنندگان تلفن های هوشمند ممکن است هنوز با برنامه های موبایل جالب (راست مغز) شگفت زده شوند، اما آنها همچنین از این واقعیت آگاه هستند که این برنامه ها و سایر ویژگی ها اگر هنوز از شبکه نسل سوم (۳G) استفاده می کنند و/یا نمی توانند در جایی که زندگی می کنند استقبال مناسبی داشته باشند (چپ مغز) تقریباً لذت بخش نیستند. کمپین‌های اخیر تی موبایل، وریزون و اِی تی اند تی (Verizon، T-Mobile، و AT&T) همگی نیاز دارند تا پایان عملی محصولات و شبکه‌های خود را در بوق و کرنا کنند – اغلب برای رد ادعاهای آماری رقابت خود.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی موبایلی چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی چپ مغز چگونه است؟

اثربخشی یک کمپین چپ مغز منوط به عملی بودن خود محصول، و میزان شفافیت آن محصول خواهد بود. موفقیت کمپین نیز به همین ترتیب سنجیده خواهد شد. تحلیلگران داده، کارشناسان طراحی، آماردانان و حسابداران همه بخشی از این ترکیب از مراحل اولیه هستند – و در واقع ممکن است اعضای رسمی تیم بازاریابی باشند. (به تحلیلگر داده های بازاریابی مراجعه کنید) هدف اول درک واضح نیازها و خواسته های مشتری در ارتباط با محصول ارائه شده است. با استفاده از ابزارهای برنامه ریزی و داده کاوی، داده های مشتری و بازار به منظور تعیین نحوه پاسخ مشتریان به محرک های بازاریابی – و بنابراین، کدام منابع بازاریابی بهترین کارایی را دارند، تجزیه و تحلیل خواهند شد.
بازاریابان چپ مغز بیشتر بر روی داده های رفتاری و نگرشی – فعالیت وب سایت، خریدها، تعاملات مرکز تماس یا ایمیل، نظرسنجی ها و مشاهدات آفلاین – تمرکز خواهند کرد و نقاط تأثیرگذار را در مسیر خرید مشتری شناسایی می کنند. در طول اجرا، آزمایش طراحی و تنظیم می شود، با در نظر گرفتن اینکه چگونه اهداف در محیط های مختلف انجام می شود – مانند جغرافیای مختلف، چقدر خوب با رسانه های مختلف کار می کند، یا فراوانی تبلیغات. بر اساس این اطلاعات، رویکرد برای هر بخش بازار اصلاح می شود. از آنجا که آنها می خواهند انعطاف پذیری خود را حفظ کنند، بازاریابان چپ مغز معمولاً تبلیغات را در بلوک های کوچک خریداری می کنند، نه اینکه تعهدات بزرگ و بلندمدت بدهند. و سپس خود تبلیغات وجود دارد. بازاریابان راست مغز به دنبال عامل “wow” هستند و بر تجربه تاکید می کنند – هم از نظر آنچه که وعده می دهند و هم از نظر تأثیر خود تبلیغات. آگهی های تبلیغاتی آنها خنده دار، غافلگیر کننده خواهد بود، ممکن است یک سلبریتی را به نمایش بگذارد.
در مقابل، بازاریابان چپ مغز بر روی محصول تمرکز می کنند و آن را ساده نگه می دارند. برندسازی و تبلیغات آن‌ها بر ویژگی‌های عملی محصول یا خدمات تأکید می‌کند: این چیزی است که وجود دارد، این همان کاری است که انجام می‌دهد (و بهتر از رقبا انجام می‌دهد)، و در اینجا دلیل نیاز شما به آن است. تاکید بر روی محصول است، نه بر روی بازیگران یا هر گونه تکنیک های بصری یا کلامی. وقتی از بازیگران استفاده می‌شود، آن‌ها در مورد اینکه محصول تا چه حد برای آن‌ها کار کرده است و بنابراین، چرا برای شما هم خوب عمل می‌کند، گواهی‌هایی ارائه می‌کنند.
نیازی به گفتن نیست که موفقیت هر کمپین بازاریابی چپ مغز با واقعیت های سرد و سخت سنجیده می شود. بازاریابان راست مغز ممکن است به عواملی مانند وفاداری به برند و درک مشتری اشاره کنند، اما موفقیت یک کمپین بازاریابی چپ مغز با نتیجه نهایی سنجیده می شود. تبلیغ آنلاین چند کلیک شد و چقدر ترافیک اضافی به وب سایت یا صفحه فرود شرکت وارد کرد؟ چند نفر از آن نشانی اینترنتی سفارشی که در آگهی مجله یا روزنامه وجود دارد استفاده کردند؟ مهمتر از آن، این کمپین چه درآمدهای اضافی و/یا جریان‌های درآمدی ایجاد کرد و بازگشت سرمایه چقدر بود؟

 

ابزارهای تجارت

برخلاف ابزارهای بازاریابی راست مغز که معمولاً در مورد بازار تحقیق می کنند، بازاریابی چپ مغز مشتری را بررسی می کند. ابزارهای بازاریابی چپ مغز عبارتند از:

  • نقشه های مسیر خرید مشتری
  • ابزارهای انتخاب رسانه کمی (برای تعیین اینکه کدام وسیله نقلیه رسانه ای کارآمدتر و موثرتر هستند)
  • مدل های ترکیبی بازار
  • ماشین حساب ارزش طول عمر مشتری
  • پرسونا (نمایندگی مخاطبان هدف شما بر اساس تحقیق و مصاحبه)
  • بازاریابی و تجزیه و تحلیل وب
  • ابزارهای گزارش دهی خدمات (که تجربیات مشتری را از هر نقطه تماس در شرکت گزارش می دهد)

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی عصبی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی چپ مغز باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی چپ مغز باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی چپ مغز آورده شده است.

مدیران بازاریابی

هماهنگی و تعامل با همه اعضای تیم بازاریابی، از بازاریابان گرفته تا تحلیلگران، طراحان و حسابداران برعهده این افراد است. برآورد تقاضا برای محصولات و خدماتی که سازمان آنها می تواند ارائه دهد (و با چه قیمتی) را انجام می دهند؛ بازارهای بالقوه را شناسایی می کنند و روندها و تغییرات تجارت را در تمام بخش های بازار دنبال می نمایند؛ نظارت بر اثربخشی تمام ابزارهای مدیریت کمپین و داده کاوی، و به طور مرتب تبلیغات و سایر ابتکارات بازاریابی را برای دستیابی به هر بخش بازار را نیز اصلاح می کنند.

تحلیلگر تحقیقات بازار

داده‌های رفتاری و نگرشی در مورد علایق مشتری، و همچنین اطلاعاتی درباره نحوه تأثیرگذاری آن داده‌ها توسط زمینه (خانه در مقابل محل کار، موقعیت جغرافیایی، ترجیحات رسانه‌ای و غیره) را جمع‌آوری می کنند. از روش‌ها و نرم‌افزارهای آماری برای جمع‌آوری داده‌ها، مانند نرخ کلیک و پاسخ برای تبلیغات چاپی و آنلاین استفاده می نمایند؛ پاسخ مشتریان به تبلیغات را ارزیابی می کنند و توصیه هایی در مورد نحوه تنظیم دقیق پیام تبلیغاتی و نحوه هدف گذاری آن ارائه می دهند.

تحلیلگر رسانه

تبلیغات را با توجه به کانال(های) رسانه ای که در آن مورد استفاده قرار می گیرد (مانند چاپ، ویدئو، اینترنت)، و اینکه هر رسانه به چه ویژگی های جمعیتی توجه دارد، طراحی و اصلاح می کنند. تست هایی برای ارزیابی عملکرد تبلیغات با استفاده از انواع نرم افزارهای تحلیل ترافیک طراحی و اجرا می نمایند. از اینکه برند و تبلیغات بر ویژگی های عملی محصول یا خدمات ارائه شده تأکید دارد، اطمینان حاصل می کنند.به بهینه سازی کمپین های بازاریابی چپ مغز، بر اساس داده های آماری که به طور مداوم جمع آوری می شود، ادامه می دهند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی چپ مغز برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی اینترنتی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی اینترنتی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی اینترنتی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی اینترنتی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی اینترنتی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی اینترنتی

هر سال ده ها میلیارد دلار برای بازاریابی در اینترنت هزینه می شود. در سال ۲۰۰۹، مجله فوربس گزارش داد که ۶۵ میلیارد دلار در دوازده ماه آینده توسط شرکت های آمریکایی فقط برای بازاریابی آنلاین هزینه خواهد شد. از آن زمان، مقدار پولی که برای بازاریابی آنلاین صرف می شود رشد کرده است و سود حاصل از آن به طور متناسب افزایش یافته است. برای کسانی که علاقه مند به شغلی در زمینه بازاریابی هستند، درک کامل نحوه عملکرد بازاریابی در اینترنت جنبه حیاتی برای حفظ حرفه در این زمینه است.

 

استراتژی بازاریابی اینترنتی چیست؟

استراتژی بازاریابی اینترنتی یک رویکرد منحصر به فرد برای افزایش علاقه و آگاهی در مورد یک محصول نیست. به دلیل تعداد زیاد پلتفرم هایی که اینترنت ایجاد می کند، این رشته چندین رشته را در بر می گیرد. این شامل همه چیز، از جمله ایمیل، بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)، طراحی وب سایت، و خیلی چیزهای دیگر برای دستیابی به مخاطبان در حال تکامل و در حال رشد است. (به بازاریابی وب مراجعه کنید)
یک کمپین بازاریابی اینترنتی لازم نیست جامع باشد. همه کمپین‌ها به یک خبرنامه ایمیل، یک ویدیوی ویروسی یا یک جزء شبکه اجتماعی نیاز ندارند؛ اما یافتن تعادل مناسب بین این گزینه‌ها معمولاً منجر به موفقیت بیشتر برای متخصصان بازاریابی می‌شود. به عنوان مثال، یک کمپین بازاریابی اینترنتی قوی برای انتشار یک آلبوم جدید ممکن است شامل یک وب سایت در مورد آلبوم، به روز رسانی روزانه هنرمند در صفحات شبکه های اجتماعی و یک موزیک ویدیو منتشر شده در سایت های ویدیویی محبوب مانند یوتیوب باشد.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی محلی چیست؟

 

روش های مختلف در استراتژی بازاریابی اینترنتی

اینترنت یک فضای تعاملی و چند رسانه ای با جمعیت وسیع و رو به رشد است. این بدان معنی است که تعداد زیادی راه برای دستیابی به مشتریان بالقوه وجود دارد. این موارد شامل، اما محدود به موارد زیر نیست:

  • طراحی سایت
  • متن وب سایت بهینه شده برای موتورهای جستجو (SEO).
  • لیست های ایمیل، چه برای یک مخاطب هدف یا عموم
  • شبکه اجتماعی
  • وبلاگ نویسی
  • محتوای ویدیویی

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی اینترنتی استفاده می کنند؟

اینترنت فراگیر است. تقریباً همه جنبه‌های جامعه را در بر می‌گیرد و روش‌های قدیمی‌تر ارتباط را تقویت کرده یا کاملاً جایگزین می‌کند. این بدان معناست که هر سازمانی، از کوچکترین غیرانتفاعی گرفته تا بزرگترین شرکت، و حتی فردی، انگیزه ای برای ایجاد یک حضور آنلاین قوی دارد. شرکت های خصوصی از تکنیک های استراتژی بازاریابی اینترنتی برای دستیابی به مشتریان جدید با ارائه اطلاعاتی با دسترسی آسان در مورد محصولات خود استفاده می کنند. مهمترین عنصر وب سایتی است که به مخاطبان درباره شرکت و محصولات آن اطلاع می دهد، اما بسیاری از شرکت ها عناصر تعاملی مانند سایت های شبکه های اجتماعی و خبرنامه های ایمیل را نیز ادغام می کنند.

شرکت‌های غیرانتفاعی و نهادهای سیاسی از استراتژی بازاریابی اینترنتی برای افزایش آگاهی در مورد مسائلی که به آن‌ها می‌پردازند و مشارکت افراد در کمپین‌های خود استفاده می‌کنند. آنها به شدت طرفدار پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی هستند زیرا شخصی‌تر از وب‌سایت‌ها هستند و اشتراک‌گذاری آن‌ها آسان است و تأثیر دهان به دهان «ویروسی» را افزایش می‌دهد که در رسانه‌های آنلاین بسیار رایج است.

افراد اینترنت را راهی آسان و مقرون به صرفه برای معرفی خود به عنوان یک فرد حرفه ای، مجری، هنرمند و غیره می دانند. هزینه کمپین بازاریابی اینترنتی در مقایسه با روش های سنتی کمتر است و پتانسیل دستیابی به مخاطبان بسیار زیادی را دارد.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی شخصی سازی شده چیست؟

 

کوکاکولار پادشاه است

یکی از اولین پذیرندگان بازاریابی اینترنتی در دنیای ۵۰۰ شرکت فورچون، شرکت کوکاکولا بود. امروزه، این تامین کننده عظیم نوشابه یکی از قوی ترین نمونه کارها آنلاین را در جهان دارد. بیش از ۱۲۰۰۰ وب سایت به صفحه اصلی کوکاکولا پیوند دارند که خود نمایش خیره کننده ای از هوش اینترنتی است. صفحه اصلی آنها به تنهایی دارای یک ستون شبکه اجتماعی با به روز رسانی خودکار، یک ویدیوی جاسازی شده، یک قطعه هنری منحصر به فرد تبلیغاتی، کپی اغلب در حال چرخش، یک برگه ثبت نام کاربر انتخابی، برند مرتبط با ویژگی های فرهنگ پاپ، و حتی یک پیوند به صفحه فرصت های شغلی شرکت علیرغم اینکه چقدر شلوغ به نظر می رسد، صفحه اصلی کوکاکولا تمیز و خواندنی است. این یک پیروزی بازاریابی اینترنتی به دلیل اعتماد به نفس، شخصیت و حرفه ای بودن آن است.

 

چه نوع مشتریانی با بازاریابی اینترنتی درگیر می شوند؟

استفاده از اینترنت در سراسر جهان، به ویژه در ثروتمندترین کشورها، در دهه گذشته به طور پیوسته افزایش یافته است و هیچ نشانه ای از کاهش آن دیده نمی شود. طبق گزارشی که توسط شرکت سرمایه گذاری روند اینترنت کلاینر پرکینز کالفید اند بایرز (Kleiner Perkins Caulfield & Byers) منتشر شده است، تا سال ۲۰۱۱، ۲۴۵ میلیون نفر در ایالات متحده آنلاین بودند و ۱۵ میلیون نفر برای اولین بار در آن سال به اینترنت متصل شدند. با افزایش استفاده از اینترنت، تجارت آنلاین با آن رشد می کند. این بدان معنی است که هر سال افراد بیشتری از اینترنت استفاده می کنند و تعداد زیادی از آنها پول خود را به صورت آنلاین خرج می کنند تا اقتصاد را به روش های قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهند. (به بازاریابی تجارت الکترونیکی مراجعه کنید)

مخاطبان بازاریابی اینترنتی یک گروه خاص نیستند و چندین سال است که چنین نبوده اند. هیچ «اینترنتی» جمعیتی وجود ندارد که شرکت سعی کند با یک کمپین بازاریابی آنلاین به آن دسترسی پیدا کند. امروزه تعداد و تنوع افرادی که وقت خود را به صورت آنلاین سپری می کنند و مایل به خرج کردن آنلاین هستند، در حال افزایش است.

 

نمودار استراتژی بازاریابی اینترنتی

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی اینترنتی چگونه است؟

با توجه به اهمیت روزافزون حضور آنلاین برای هر کسب و کار یا سازمان غیرانتفاعی، سوال این نیست که آیا استراتژی بازاریابی اینترنتی را اجرا کنیم یا خیر، بلکه این است که از چه نوع تکنیک بازاریابی اینترنتی استفاده کنیم؟!

اولین قدم شناسایی مخاطبین محصول است. چه کسانی به این محصول علاقه مند هستند؟ چه کسی می خواهد به این محصول علاقه مند شود؟ هنگامی که مخاطبان هدف شناسایی شدند، گام بعدی انجام تحقیق در مورد نحوه استفاده آن جمعیت شناسی خاص از اینترنت است تا کمپین بتواند بر بهترین روش برای دستیابی به آنها تمرکز کند.

به عنوان مثال، پروژه پو اینترنت اند امریکن لایف (Pew Internet & American Life) داده های جمعیتی دارد که نشان می دهد افراد بین ۱۸ تا ۳۳ سال بیشترین احتمال استفاده از فناوری اینترنت تلفن همراه مانند گوشی های هوشمند و تبلت ها را دارند، در حالی که جمعیت “Gen-X” یعنی افرادی که در ۳۰ و ۴۰ سالگی هستند و به احتمال زیاد به دنبال اطلاعات از طریق لپ تاپ و رایانه های رومیزی خود هستند. (به بازاریابی هدفمند مراجعه کنید)

هنگامی که شرکت جمعیت شناسی مورد نظر را برای کمپین بازاریابی اینترنتی خود شناسایی کرد، سپس تصمیم می گیرد که چه پلتفرم های آنلاین این کمپین را تشکیل می دهد. به عنوان مثال، شرکتی که به دنبال مشتریانی از جمعیت ۱۸ تا ۳۳ ساله است، باید یک برنامه تلفن همراه ایجاد کند که آگاهی را در مورد محصول افزایش دهد، مانند یک بازی، یک خبر یا برنامه کوپن روزانه که کاربران می توانند به صورت رایگان دانلود کنند.

یک وب‌سایت از نظر زیبایی‌شناختی دلپذیر و اطلاعاتی یک لنگر عالی است که می‌تواند به راحتی به پلتفرم‌های دیگر مانند صفحات شبکه‌های اجتماعی و دانلود برنامه‌ها متصل شود. همچنین راه‌اندازی وبلاگی در وب‌سایت که از محتوای خوب نوشته شده با «کلمات کلیدی» استفاده می‌کند، نسبتاً ساده است که کاربر اینترنت در هنگام جستجوی موضوع از آن استفاده می‌کند. برای مثال، شرکتی که می‌خواهد نوشیدنی انرژی‌زای بدون قند جدید خود را به بازار عرضه کند، می‌تواند وبلاگی ایجاد کند که هفته‌ای یک مقاله منتشر کند که از عباراتی مانند «نوشیدنی انرژی‌زا»، «بدون قند» و «کم کالری» برای جذب کاربران به وب سایت محصول استفاده می‌کند.

بخش اساسی هر کمپین بازاریابی اینترنتی، تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شده نه تنها از کل کمپین، بلکه از هر بخش از آن نیز است. یک تحلیلگر می‌تواند نشان دهد که چه تعداد نفر از وب‌سایت محصول از زمان راه‌اندازی آن بازدید کرده‌اند، چگونه افراد با صفحات شبکه‌های اجتماعی کمپین تعامل دارند و آیا فروش تحت تأثیر کمپین قرار گرفته است (به تحلیلگر داده‌های بازاریابی مراجعه کنید). این اطلاعات نه تنها نشان می‌دهد که آیا کمپین بازاریابی کار می‌کند، بلکه داده‌های ارزشمندی نیز برای تعیین اینکه در کمپین بعدی چه چیزهایی را باید حفظ کرد و از چه مواردی اجتناب کرد ارائه میدهد.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی چندسطحی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی اینترنتی باید استخدام شوند؟

از آنجایی که بازاریابی اینترنتی مؤلفه های زیادی دارد، مشاغل مختلفی برای کسانی که تحصیلات و تخصص لازم برای تکمیل آنها را دارند، در دسترس است. در زیر چند نمونه ذکر شده است:

متخصص محتوا

در حال حاضر بسیاری از شرکت‌ها برای ایجاد محتوا در کمپین‌های بازاریابی اینترنتی به افراد با استعداد متکی هستند. این شامل متن نوشته شده (معروف به “کپی”)، تعامل با مشتریان بالقوه در سایت های شبکه های اجتماعی، ویدئوهای اطلاعاتی یا تبلیغاتی، و سایر مطالب است. یک متخصص محتوا باید در همه حرفه ها حرفی برای گفتن داشته باشد، از مهارت های ارتباطی نوشتاری و کلامی عالی، سواد کامپیوتری بالاتر از حد متوسط و علاقه طبیعی به گرایش ها استفاده کند. این کار در نهایت منجر به تبدیل جنبه های کلیدی محصول به محتوایی است که جمعیت هدف آن را جذاب می داند.بخشی از این کار هنر است، بخشی تفکر انتقادی، و ۱۰۰٪ توجه به جزئیات.

طراح وب

طراحان وب کدنویسان و متخصصان گرافیک هستند که وظیفه توسعه و پیاده سازی تصویر آنلاین محصول را بر عهده دارند. این نقش نه تنها شامل ایجاد ظاهر وب سایت ها و برنامه ها، بلکه مهندسی تجربه کاربر است. یک طراح وب همیشه باید به آسانی خواندن و استفاده از مطالب توجه کند، از تعاملات روان برای مشتری اطمینان حاصل کند و مطمئن شود که شکل مطالب در خدمت کمپین است.

طراحی وب یک زمینه بسیار فنی است که نیاز به سواد بالایی در بسیاری از انواع نرم افزارها از جمله ویرایش تصویر و برنامه های معماری وب سایت دارد. یک طراح باید با «زبان‌های» رایانه‌ای مانند HTML راحت باشد و در مورد پیشرفت‌های فناوری جدید به‌روز بماند. طراح همچنین یک هنرمند است، بنابراین باید درک محکمی از زیبایی شناسی، تداوم بصری و ترکیب تصویر داشته باشد.

مدیر بازاریابی

یک کمپین بازاریابی اینترنتی یک پیشنهاد منفرد و یکباره نیست. هر شرکتی که قصد دارد یک بار از آن استفاده کند، مطمئناً به استفاده از آن ادامه خواهد داد. فردی که در مورد تمام جنبه های کمپین بازاریابی اینترنتی آگاه است و دارای مهارت های بین فردی قوی است، برای حفظ نقش مدیریتی مداوم در یک تیم بازاریابی اختصاصی مناسب است.

مدیران بازاریابی باید در تمام عناصر کمپین بازاریابی آگاه باشند و با توجه به اهمیت حضور اینترنتی در هر طرح بازاریابی امروزی، این به معنای داشتن درک روشنی از بازاریابی اینترنتی از ابتدا تا انتها است. یک مدیر بازاریابی باید به تیم خود اعتماد داشته باشد و بداند چگونه کارایی کار و ارتباط بین همکاران را تسهیل کند. این کار هر پروژه را در برنامه نگه می دارد و به ایجاد یک محیط کاری آرام کمک می کند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی اینترنتی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی محلی

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی محلی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی محلی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی محلی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی محلی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی محلی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی محلی

آخرین باری که تبلیغ یک فروشگاه کوچک و محلی را در کشور دیگری دیدید کی بود؟ به احتمال زیاد، هرگز ندیده اید. کسب‌وکارهای ملی ممکن است از تبلیغات گران قیمت در برنامه‌های تلویزیونی شبکه‌ای و مجلات محبوب برای دستیابی به تعداد زیادی از مصرف‌کنندگان بالقوه استفاده کنند، اما چنین گزینه‌هایی برای صاحبان مشاغل محلی در دسترس نیستند.

نه تنها ملاحظات مالی وجود دارد، بلکه تعداد کمی از فروشگاه‌های محلی مشتریانی را جذب می‌کنند که دورتر از مسافت خاصی زندگی می‌کنند. در عوض، این کسب‌وکارهای کوچکتر درگیر راه‌حل‌های هدفمندتری می‌شوند، و به دنبال کسانی هستند که در محله‌های اطراف ممکن است با تبلیغات متقاعدکننده و دهان به دهان بازدید کنند.

استراتژی بازاریابی محلی چیست؟

استراتژی بازاریابی محلی – که به آن بازاریابی فروشگاه محلی یا بازاریابی محله نیز گفته می شود – به طور خاص جامعه اطراف یک فروشگاه فیزیکی یا رستوران را هدف قرار می دهد. پیام‌های تبلیغاتی به‌جای بازار انبوه به جمعیت محلی هدایت می‌شوند (به بازاریابی اجتماعی مراجعه کنید). در عمل، استراتژی بازاریابی محلی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. بسیاری از کسب‌وکارهای محلی مستقیماً از طریق پست، رویدادهای داخل شهر، حمایت‌های مالی تیم محلی یا تبلیغات در روزنامه شهر با مصرف‌کنندگان تماس می‌گیرند. با امید به اینکه نه تنها مشتریان جدید را جذب کند، بلکه منجر به تکرار کسب وکار شود، یک استراتژی بازاریابی محلی موفق به فروشگاه اجازه می دهد تا در نقشه ذهنی مصرف کنندگان محلی از جوامع خود حضور چشمگیری داشته باشد.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی وفاداری چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی محلی استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی محلی عمدتاً توسط مشاغل کوچک استفاده می شود – فروشگاه ها و رستوران ها با یک مکان یا فروشگاه. صاحبان کسب‌وکارهای دارای امتیاز ممکن است از استراتژی بازاریابی محلی برای تبلیغ مکان‌های خاص خود استفاده کنند و کمپین‌های بازاریابی منطقه‌ای یا ملی فرنچایز بزرگ‌تر (که نام و محصولات فرنچایز را تبلیغ می‌کنند، اما مکان‌های خاص را تبلیغ نمی‌کنند) را تکمیل کنند.

 

بازاریابی محلی: مشخصات عمومی

  • مشتریان: جمعیتی که در ۱۰ مایلی یا ۱۰ دقیقه از درب منزل شما قرار دارند
  • رقابت: آن دسته از مشاغل در ۱۰ مایلی یا ۱۰ دقیقه از درب مشتریان فوق الذکر
  • مشخصات فروشگاه: موقعیت مکانی، اندازه، جو، همسایگان فوری، سهولت و نوع دسترسی و غیره.

 

انواع استراتژی بازاریابی محلی

 

استراتژی بازاریابی محلی برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

استراتژی بازاریابی محلی به شرکت اجازه می دهد تا یک پایگاه مشتری تکراری در مجاورت محل کسب و کار ایجاد کند. شعاع نفوذ استاندارد حدود ۱۰ مایل است، اما می تواند حتی کمتر از آن در مناطق شهری بیشتر باشد، جایی که ترافیک محلی و تراکم محله بسیار بالاتر است. (بازاریابی نزدیک را نیز ببینید) مردم دوست دارند در نزدیکی خانه خود خرید کنند و غذا بخورند. در زمان صرفه جویی می کند و راحت تر است. ساکنان “نقشه های ذهنی” خود را از منطقه اطراف ایجاد می کنند، با رستوران های مورد علاقه و فروشگاه های خاص به سرعت و به راحتی به خاطر سپرده می شوند. آنها عادات خرید و خوردن را بر اساس این نقشه ها ایجاد می کنند و در کسب وکار تکراری زیادی شرکت می کنند.

با این حال، در همان زمان، مشاغل جدید همیشه در حال حرکت هستند (و سایر مشاغل در حال بسته شدن هستند)، بنابراین این نقشه ها به طور مداوم به روز می شوند. بنابراین، هر فروشگاه یا رستورانی – و به‌ویژه فروشگاه‌های جدید – باید برای تبلیغ حضور خود حتی در محله اطراف خود تلاش کند تا بتواند به این نقشه‌های ذهنی دست یابد.

کسب‌وکارها در محله‌های مختلف تاکتیک‌های بازاریابی محلی را برای بخش‌های مختلف مصرف‌کننده به کار می‌گیرند، همانطور که با موقعیت اجتماعی-اقتصادی، ترکیب جمعیتی و ارزش‌های خرید مشخص می‌شود – اما با فرض اینکه مکان یک کسب‌وکار بر خلاف تصادفی، مصرف‌کنندگانی که در محله زندگی می‌کنند، برنامه‌ریزی شده باشد. در حال حاضر انواع مصرف کنندگانی هستند که به آن کسب وکار علاقه مند هستند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی فضای باز چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی محلی چگونه است؟

کمپین های استراتژی بازاریابی محلی ممکن است از تعدادی استراتژی مختلف برای ایجاد آگاهی در یک محله استفاده کنند، که اغلب با پست های مستقیم ساده شامل کوپن ها یا فروش های آتی شروع می شود (به بازاریابی پست مستقیم مراجعه کنید). مانند هر کمپین بازاریابی، اطلاعات کلیدی است. کسب‌وکارها باید سازمان‌های محلی (از جمله لیگ‌های ورزشی، باشگاه‌ها، و سازمان‌های صاحب خانه)، مدارس و مراکز زندگی (مانند مجتمع‌های آپارتمانی سالمندان، که اغلب میزبان رویدادهای اجتماعی هستند) را شناسایی کنند. آنها باید برنامه های مختلف این سازمان ها را درک کنند و برای حمایت از رویدادهای محلی به گروه ها دسترسی پیدا کنند.

حمایت مالی از یک تیم کوچک، برگزاری غرفه در یک نمایشگاه محلی، شرکت در یک وزارتخانه محلی – هر رویداد و فعالیتی باعث افزایش حضور مشهود در جامعه و برجستگی یک کسب و کار در نقشه های ذهنی افراد ساکن در آن می شود. علاوه بر این، چنین مشارکتی شهرت یک کسب و کار را افزایش می دهد و باعث می شود مردم بیشتر به روابط کسب وکار و پیشنهادات بیشتری توجه کنند.

این دانش همچنین یک کسب و کار محلی را قادر می سازد تا پیشنهادات خاصی را به گروه های مختلف در جامعه خود ارائه دهد. برای مثال، رستوران‌ها می‌توانند تخفیف‌های ویژه در زمان ناهار را برای کارمندان سازمان‌ها یا مشاغل محلی گسترش دهند. رستوران‌ها و فروشگاه‌ها می‌توانند مشوق‌های خاصی را برای دانش‌آموزان محلی با نمرات خوب یا کسانی که در خدمات اجتماعی شرکت می‌کنند، فراهم کنند. فروشگاه ها می توانند با فروشگاه های دیگر در مراکز خرید خود شریک شوند – به عنوان مثال، ارائه ۱۰ درصد تخفیف به کارکنان اطراف (که هر روز در مسیر کار از جلوی درهای شما عبور می کنند). (به بازاریابی تبلیغاتی مراجعه کنید)

استراتژی بازاریابی محلی به معنای شناخت و تعامل با همسایگان است. این فقط در مورد سرمایه گذاری پول نیست، بلکه در مورد سرمایه گذاری زمان و توسعه روابط است. این کار را نمی توان صرفاً از طریق یک صندلی اداری و رایانه انجام داد – اگرچه این ابزار دیگری است که باید از آن استفاده کرد – بلکه نیاز به حضور در آنجا و ارتباط چهره به چهره با مشتریان دارد.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی عصبی چیست؟

 

گزینه های استراتژی بازاریابی محلی

  • پست مستقیم سفارشی شده که افتتاحیه، فروش و تبلیغات را اعلام می کند یا حاوی کوپن است
  • ارتقاء از طریق اتاق بازرگانی محلی
  • میزبانی رویدادها
  • حمایت مالی از تیم های ورزشی محلی (تیم های مدرسه یا لیگ) و باشگاه ها (دوچرخه سواری، کتاب و غیره)
  • خرید فضای تبلیغاتی محلی (مانند ایستگاه های اتوبوس و سایر فضاهای بیرونی)
  • شرکت در نمایشگاه های اجتماعی و اجتماعات

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی محلی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی محلی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی محلی آورده شده است.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی ممکن است شرکت‌های مشاوره‌ای را راه‌اندازی کنند که می‌توانند با تعدادی از کسب‌وکارهای کوچک مختلف بدون بخش‌های بازاریابی خودشان قرارداد داشته باشند، تا کمپین‌هایی را به‌طور خاص برای محله و/یا مخاطب آن کسب‌وکار توسعه دهند. این افراد موقعیت مشتری خود را در بازار خود ارزیابی می کنند و اهداف قابل اندازه گیری را برای بهبود آن موقعیت در جامعه محلی تعیین می نمایند؛ استراتژی های متعددی را برای ترویج کسب و کار محلی، در سطح سرمایه گذاری (هزینه) متناسب با مشتری کسب و کار کوچک انتخاب می کنند؛ و توسعه تبلیغات، مشوق ها و ارتباطات سفارشی برای بازار محلی بر عهده مدیران بازاریابی می باشد.

مدیران اکانت تبلیغاتی

مدیران حساب های تبلیغاتی کمپین های تبلیغاتی را برای چندین مشتری از جمله مشاغل کوچک و متوسط اجرا می کنند. شناسایی نیاز/اهداف تبلیغاتی برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید، و ایجاد برنامه‌ای برای تبلیغات قبل، حین و بعد از افتتاحیه کسب‌وکار بر عهده این مدیران می باشد؛طراحی تبلیغات، آگهی‌ها، پست‌ها و تبلیغات درون فروشگاهی متناسب با جامعه محلی را انجام می دهند؛ و خرید فضایی برای تبلیغات محلی، مانند چاپ محلی و رادیو، و در مکان‌های بیرونی مانند ایستگاه‌های اتوبوس نیز از وظایف این افراد می باشد.

کارآفرینان و صاحبان امتیاز

کارآفرینان و صاحبان حق امتیاز کسب و کار را راه اندازی می کنند و عملیات آنها را مدیریت می کنند. آنها ممکن است کل نیروی بازاریابی در کسب وکار کوچک خود باشند؛ آنها در مورد قیمت گذاری، محصول، جایگاه و تبلیغ کسب و کار خود تصمیم گیری می کنند؛ معمولاً به عنوان مدیران بازاریابی و تبلیغات خود عمل می کنند و اغلب در ارتباط با شرکت های بازاریابی خارجی برای تولید قطعاتی کار می کنند که هم تخصص بازاریابی آن شرکت و هم دیدگاه شخصی کارآفرین/فرانچایز را منعکس می کند. در رویدادهای اجتماعی شرکت می کنند و و روابط تجاری را با رهبران، سازمان ها و سایر مشاغل در جوامع محلی خود توسعه می دهند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی محلی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی وفاداری

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی وفاداری چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی وفاداری بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی وفاداری را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی وفاداری خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی وفاداری بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی وفاداری

به احتمال زیاد، اگر بیش از یک بار در سال هواپیما سوار می شوید، در نوعی برنامه مایل پرواز مکرر ثبت نام کرده اید. چرا که نه؟ اگر درحال حاضر برای اهداف کسب وکاری سفر می کنید، این شانس را دارید که برای آن سفر پاداش یا مزایایی کسب کنید. در همین حال، می‌توانید با استفاده از کارت اعتباری ثبت‌نام‌شده خود، مایل‌های بیشتری به دست آورید – برنامه‌ای که به نفع شما، شرکت هواپیمایی و شرکت کارت اعتباری شماست.

با برنامه های مکرر پرواز که در دهه ۱۹۸۰ توسعه یافت و رایج شد، انقلابی در بازاریابی وفاداری به وجود آمد. در طول دهه‌های ۸۰ و ۹۰، به دلیل ظهور برنامه‌های وفاداری مبتنی بر اینترنت، ثبت‌نام در برنامه‌های وفاداری با نرخ‌های دو رقمی رشد کرد که شامل ۳۳ درصد در سال ۲۰۰۰ بود. از آن زمان، رشد تا حدودی کند شده است – البته فقط به دلیل حضور همه جانبه چنین برنامه هایی در بازار.

 

استراتژی بازاریابی وفاداری چیست؟

استراتژی بازاریابی وفاداری به ایجاد اعتماد در بین مشتریان مکرر، پاداش دادن به آنها برای انجام مداوم کسب وکار با یک شرکت اشاره دارد. برای بسیاری از شرکت ها، ۸۰ درصد از کل کسب و کار آنها از ۲۰ درصد از مشتریان آنها سرچشمه می گیرد. (به بازاریابی مجدد مراجعه کنید)
در نسل های قبلی، برنامه های وفاداری اغلب به شکل بازخرید گواهی خرید برای محصولات خاص ارائه می شد. امروزه آنها بیشتر از طریق خرید کارت با استفاده از اطلاعات دیجیتال انجام می شوند. به نوبه خود، این اطلاعات دیجیتال می تواند برای کشف روش های بیشتر القا و تقویت وفاداری مشتری مورد استفاده قرار گیرد.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی غیرسنتی چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی وفاداری استفاده می کنند؟

صنعت سفر یکی از توسعه دهندگان اولیه برنامه های وفاداری مشتری بوده است و همچنان به ارائه چنین برنامه هایی برای مصرف کنندگان ادامه می دهد. خطوط هوایی مایل پروازهای مکرر را ارائه می دهند و هتل ها نیز برنامه های مهمان مکرر دارند. مشتریان در پروازها و اقامت در هتل امتیاز کسب می کنند که بعداً می تواند به عنوان تخفیف در خریدهای آینده استفاده شود. (به بازاریابی خطوط هوایی مراجعه کنید)

شرکت‌های کارت اعتباری ارائه‌دهنده اصلی مشوق‌های وفاداری، ارائه امتیاز، پس‌انداز نقدی و سایر پاداش‌ها برای خرید با کارت‌هایشان هستند. اغلب آنها با سایر مشاغل (از جمله صنعت مسافرت) شریک می شوند و برای خرید در مکان های خاص تخفیف های بیشتری ارائه می دهند. علاوه بر شرکت‌های کارت اعتباری، برنامه‌های وفاداری در بین فروشگاه‌های مواد غذایی رایج است، به طوری که حدود نیمی از آنها نوعی کارت باشگاه را برای پاداش دادن به مشتریان وفادار ارائه می‌دهند. خرده فروشان خاص (به عنوان مثال، هر دو استپلس (Staples) و آفیس دیپوت (Office Depot) دارای کارت های وفاداری به عنوان بخشی از رقابت خود برای مشتریان مشابه هستند). و رستوران ها (مانند کارت وفاداری رد رابین(RedRobin)، که پس از خریدهای زیاد به مشتریان با یک برگر رایگان پاداش می دهد).

 

بازاریابی وفاداری برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

بازاریابی وفاداری بر تقویت روابط با مشتریانی که یک کسب و کار در حال حاضر داشته است، متمرکز است. بنابراین، مشتریانی که به طور منظم خرید می‌کنند – به عنوان مثال، هر هفته از یک سوپرمارکت خرید می‌کنند، یا حداقل یک بار در ماه در همان رستوران غذا می‌خورند – بیشتر تحت تأثیر یک برنامه پاداش قرار می‌گیرند، زیرا کسب‌وکار مکرر آنها پاداش بیشتری برای آنها به همراه دارد. مشتریان جدید ممکن است از طریق مشوق‌ها و از طریق ارجاعات مشتریان فعلی به دست آیند – اما این بستگی به کسب و حفظ وفاداری پایه مشتری اصلی دارد.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی ارجاعی یا ریفرال مارکتینگ چیست؟

علاوه بر این، بسته به پیچیدگی برنامه وفاداری و فناوری اجرا شده، بخش‌های خاص بازار در پایگاه مشتری می‌تواند برای پاداش‌های ویژه مورد هدف قرار گیرد. به عنوان مثال، آژانس‌های کارگزاری آنلاین مسافرتی مانند اکسپدیا (Expedia) و تریپ ادوایزر (Trip Advisor) می‌توانند بازدیدکنندگان وب‌سایتی را که سفرهای احتمالی را سرچ رده‌اند (اما رزرو نکرده‌اند) ردیابی کنند و پیشنهادات ویژه را برای کسانی که در سایت ثبت‌نام کرده‌اند دنبال کنند.

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی وفاداری چگونه است؟

در نهایت، مشتریان از طریق تعاملات رضایت بخش (یا بهتر) مکرر با یک کسب وکار وفادار شدند. و گسترش آن، بستگی به ارائه محصول با کیفیت و خدمات با کیفیت کسب و کار دارد. تنها پس از ایجاد این جنبه‌های یک کسب‌وکار، باید برنامه وفاداری را در نظر بگیرد – هیچ انگیزه‌ای مشتریان را برای خرید محصولات کم‌ارزش یا تحمل خدمات با کیفیت پایین ترغیب نمی‌کند. بنابراین، راه اندازی یک برنامه وفاداری باید با آموزش کارکنان تقویت شود. اگر پایان تبلیغاتی کمپین شما موفقیت آمیز باشد، مشتریان شما تعامل بیشتری با شرکت و کارمندان شما خواهند داشت، با هر یک از این تعاملات فرصتی برای ایجاد ارتباط با مشتری (یا از بین بردن آن). (همچنین به بازاریابی داخلی مراجعه کنید)

سپس انتخاب روش پاداش و مشوق های خاص است. یک روش ساده و کم‌هزینه برای یک کسب‌وکار کوچک ممکن است شامل یک کارت کاغذی باشد که می‌توان آن را با پانچ یا مهر زدن با هر بار بازدید انجام داد و پس از پر شدن کارت، محصولی رایگان به دست آورد.

با این حال، جایی که فرصت ها اجازه می دهد، کسب و کارها باید به دنبال پیاده سازی سیستمی باشند که می تواند برای جمع آوری و ذخیره اطلاعات نیز استفاده شود. یک کارت وفاداری که می تواند مانند کارت اعتباری اسکن شود، به کسب و کار امکان می دهد حجم و نوع خرید هر دارنده کارت را ردیابی کند. این اطلاعات را می توان برای تحقیقات بازار یا برای توسعه پیشنهادهای تبلیغاتی مناسب تر به مشتریان استفاده کرد. کسب و کارهای بزرگتر می توانند از طریق بازاریابی پایگاه داده این را بیشتر توسعه دهند. اما حتی کسب‌وکارهای متوسط و بسیاری کوچک نیز می‌توانند نوعی نرم‌افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) را بخرند، که آنها را قادر می‌سازد تا درک بیشتری از پایگاه مشتری خود ایجاد کنند و همچنین فرصت‌های جدیدی برای تبلیغات بازاریابی ایجاد کنند که وفاداری مشتری را ایجاد می‌کند.

به منظور بازاریابی سریع یک برنامه وفاداری جدید، صرفاً برای ثبت نام انگیزه ارائه دهید. یک پاداش کوچک بلافاصله ارزش برنامه را در ذهن و تجربه مشتری تثبیت می کند. علاوه بر این، تبلیغ کارت باید در نقطه تماس با مشتری اولویت داشته باشد – برای مثال، صندوقدار در محل فروش، یا سروری که سفارش مشتری را در یک رستوران می گیرد. این حتی نیازی به “فشار” ندارد. صرفاً درخواست کارت وفاداری از مشتری به منظور اعمال جوایز، وجود و سود برنامه را برای آن مشتری تبلیغ می کند. (به بازاریابی تبلیغاتی نیز مراجعه کنید)

برنامه های وفاداری را می توان با بازاریابی رسانه های اجتماعی نیز ترکیب کرد. به عنوان مثال، یک برنامه وفاداری در یک کافی‌شاپ می‌تواند هر بار که مشتری از طریق یک برنامه رسانه اجتماعی مانند فوراسکوئر (Foursquare) وارد می‌شود، امتیاز جمع کند یا یک بررسی از محصول یا خدمات ارائه دهد. در نهایت، برنامه‌های وفاداری را می‌توان از طریق بازاریابی برند، که ارزش شرکت و همچنین اشتراک ذهنی آن را در بین مشتریان ارتقا می‌دهد، تقویت کرد. ممکن است آن کارت وفاداری در کیف پول آنها باشد، اما شما نمی خواهید آنها آن را فراموش کنند.

اجرای استراتژی بازاریابی وفاداری

 

پاداش های مشترک برنامه های وفاداری

  • بازپرداخت نقدی
  • امتیاز برای سفر رایگان
  • امتیاز برای بازخرید در فروشگاه
  • امتیاز برای بازخرید وب/کاتالوگ
  • تخفیف ها
  • ارتقا
  • اطلاعات فقط اعضا
  • دسترسی فقط اعضا

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی گوشه ای چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی وفاداری باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی وفاداری باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی وفاداری آورده شده است.

مدیر بازاریابی

در مورد توسعه محصول، قرار دادن، قیمت گذاری و ارتقاء به منظور ایجاد پیشنهادی که مطابق با تمام ادعاهای تبلیغاتی باشد و منجر به کسب و کار مجدد شود، مشاوره می دهد؛ مشوق ها و برنامه های وفاداری به منظور تشویق تراکنش های مکرر (و با ارزش) مشتری را ایجاد و ترویج می کند؛ برنامه های وفاداری در زمانی که مشتریان از آنها استفاده می کنند و به آنها پاسخ می دهند را نظارت و تنظیم می کند؛ هماهنگی تلاش‌ها و پیام‌رسانی ابتکارات بازاریابی مختلف، از جمله برنامه‌های وفاداری، تبلیغات تبلیغاتی، برندها و کمپین‌های رسانه‌های اجتماعی نیز برعهده مدیر بازاریابی است.

مدیر پایگاه داده

برای اطلاعات جمع‌آوری‌شده از ثبت‌نام‌ها و تراکنش‌ها با کارت‌های وفاداری مشتری، پایگاه‌های اطلاعاتی مشتریان را می سازد و/یا مدیریت می کند؛ از نرم افزار پایگاه داده برای تولید اطلاعات در مورد عادات خرید کلی مشتری و ارائه توصیه هایی در مورد پیشنهادات محصول برای مطابقت بهتر با پایگاه مشتری استفاده میکند؛ از نرم افزار پایگاه داده برای تبدیل اطلاعات رفتار مشتری به پیشنهادات سفارشی استفاده می کند؛ بین بخش بازاریابی و پایگاه داده ارتباط برقرار می کند.

تحلیلگر تحقیقات بازار

از روش‌های مختلف برای جمع‌آوری داده‌ها در مورد پایگاه مشتری یک شرکت، شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت از نظر محصول و خدمات استفاده می کند؛ در مورد پیاده سازی و تأثیرات برنامه های وفاداری در مشاغل مشابه خود تحقیق انجام میدهد؛ از داده ها و تحلیل های آماری برای پیش بینی بازده سرمایه گذاری برای مشوق های پیشنهادی در یک برنامه وفاداری استفاده می کند؛ جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در مورد پاسخ مشتریان به برنامه و انگیزه های وفاداری شرکت و ارائه نتایج به تصمیم گیرندگان در شرکت نیز برعهده تحلیلگران تحقیقات بازار می باشد.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی وفاداری برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی گوشه ای چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی گوشه ای بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی گوشه ای را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی گوشه ای خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی گوشه ای بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی گوشه ای

در سال ۲۰۰۱، یک شرکت آبجو ۱۵۷ ساله که دفتر مرکزی آن در مکه سودا در میلواکی، ویسکانسین قرار داشت، دچار مشکل شد. سال ها فروش آن کاهش یافته بود و امید چندانی به بازگشت وجود نداشت. بازار آبجو تحت سلطه غول‌پیکران میلرکورز (MillerCoors) و آنهویزر بوش(Anheuser-Busch) و بودجه‌های غول‌پیکر تبلیغاتی و بازاریابی آنها بود. یک کارخانه آبجوسازی با چالش هایی از نظر شناخت برند، بودجه تبلیغاتی و در دسترس بودن فضای قفسه مواجه است. این منابع به طور فزاینده ای برای آبجوسازی کمیاب می شوند و حفظ حضور آنها در بازار را دشوار می کند.

در حدود ۲۰۰۰ مایل دورتر، در پایتخت هیپستر پورتلند، اورگان، یک نماینده فروش محلی برای برند قدیمی و مشکل دار – پابست بلو ریبون (Pabst Blue Ribbon) – در حال جذب بخش خاصی از فرهنگ جوانان آن شهر – پیام رسان دوچرخه بود. PBR یک بخش خاص را کشف کرده بود.

مدیر بازاریابی این شرکت آنچه را که از آن پیام‌رسان‌های دوچرخه پورتلند آموخته بود، گرفت و آن را برای تجدید حیات چشمگیر برای پابست بلو ریبون به کار برد. تقریباً بدون تبلیغات یا بازاریابی رسانه‌ای جمعی، فروش پابست در سال بعد بیش از ۵ درصد رشد کرد. امروزه PBR آبجوی غیررسمی هیپستر از پاتوق های دوچرخه-پیام رسان، بارهای دانشگاه، و کلوپ های موسیقی زیرزمینی در سراسر کشور است.

داستان موفقیت PBR تنها یکی از بسیار مواردی است که یک استراتژی بازاریابی گوشه ای را به نتایج مثبت تبدیل کرد. استراتژی بازاریابی گوشه ای – که ابتدا بخش خاصی از یک بازار کلی را شناسایی می کند و سپس یک برنامه بازاریابی را با عادات و ترجیحات آن بخش بازار تنظیم می کند – یک استراتژی مهم برای متخصصان بازاریابی مشتاق برای مطالعه و تسلط است.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی عمودی یا ورتیکال مارکتینگ چیست؟

 

استراتژی بازاریابی گوشه ای چیست؟

استراتژی بازاریابی گوشه ای یک برنامه استراتژی بازاریابی هدفمند است که بر بخش خاصی از بازار که پتانسیل بالایی برای ارتباط با یک محصول یا خدمات دارد، تمرکز دارد. به جای ایجاد شبکه گسترده در بازاریابی رسانه‌های جمعی و رویدادهای بزرگ، بازاریابی تخصصی در مکان‌ها و پلت‌فرم‌های رسانه‌ای استراتژیک انتخاب‌شده که تمرکز بالایی از این مصرف‌کنندگان هدف دارند.

 

روش های مختلف در استراتژی بازاریابی گوشه ای

کمپین های دهان به دهان: این کمپین ها بیشتر بر مکالمات بین مصرف کنندگان متکی هستند تا تبلیغات یا مواد بازاریابی که محصول یا خدمات را تبلیغ می کنند.در این استراتژی در معرض عموم قرار گرفتن برند کم اهمیت است، مانند حمایت مالی یا هدایا در رویدادها یا مؤسساتی که در بازارهای ویژه حضور دارند. در نتیجه، این کمپین‌ها برای توسعه و به دست آوردن نتایج بیشتر زمان میبرد، اما با توجه به اینکه توصیه‌های دهان به دهان معمولاً وزن زیادی برای مصرف‌کنندگان دارد، بازده می‌تواند بسیار بالا باشد.
کمپین‌های پیام‌رسان مورد اعتماد/تایید: این استراتژی به یافتن چند تأثیرگذار کلیدی در بازار تخصصی و استخدام آنها به عنوان سخنگو از طرف یک محصول یا خدمات بستگی دارد. نمونه ای از این استراتژی استخدام ویلفورد بریملی (بازیگر قدیمی که توسط بسیاری از شهروندان سالخورده شناخته شده و دوستش دارند) به عنوان سخنگوی محصولات پزشکی است که اغلب توسط افراد مسن استفاده می شود. موفقیت این کمپین ها به شدت منوط به اعتبار سخنگویو صداقتی است که به عنوان تاییدیه ارائه می شود.
کمپین های وثیقه هدفمند: این استراتژی بر قرار گرفتن مداوم برند در بازار هدفمند تکیه دارد. تقریباً هر ایستگاه رادیویی که نوع خاصی از موسیقی (مثلاً آلترناتیو، کانتری و غربی، یا کلاسیک) را پخش می‌کند که برای مخاطب خاصی جذاب باشد، از کمپین‌های جانبی هدفمند استفاده می‌کند. آنها ممکن است وثیقه توزیع کنند و در کنسرت های هنرمندانی که اغلب در ایستگاه آنها پخش می شود شرکت کنند یا در نشریات موسیقی/سرگرمی محلی تبلیغ
کنند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی مگامارکتینگ چیست؟

 

چه کسی استراتژی بازاریابی گوشه ای را اجرا می کند؟

بسیاری از انواع شرکت ها به طور موثر از استراتژی های بازاریابی گوشه ای در کمپین های بازاریابی کلی خود استفاده می کنند. این یک استراتژی به ویژه برای شرکت های کوچکتر با بودجه های تقلید شده و محصولات یا خدماتی است که برای بخش خاصی از مردم هدف قرار می گیرند. حتی شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگی که محصولات و خدماتی را ارائه می‌کنند که به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند و به بازار عرضه می‌شوند، اغلب از این تکنیک‌های بازاریابی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، اکثر شرکت‌های بزرگ خودروسازی، اکنون مدل‌های هیبریدی کم‌مصرف از خودروهای خود را ارائه می‌کنند که برای بخش‌های خاص جمعیت – محیط‌بانان و رانندگان شهری با رفت‌وآمدهای طولانی، جذاب است. آن‌ها در بخش کوچک‌تری از بازار خود با دید بالا در بزرگراه‌های شهری و فروشگاه‌ها، مجلات، و سایت‌های آنلاین که توسط مصرف‌کنندگان به‌ویژه «سبز» تردد می‌کنند، پیشرفت می‌کنند. (به استراتژی بازاریابی سبز مراجعه کنید)

استراتژی بازاریابی گوشه ای چیست؟

 

بازار گوشه ای که گسترده شد:

یکی از بزرگترین داستان های موفقیت کسب وکار قرن بیست و یکم به عنوان یک “میکسر آنلاین” برای دانشجویان شروع شد. مارک زاکربرگ فیس بوک را به عنوان یک انجمن اینترنتی برای دانشجویان دانشگاه هاروارد راه اندازی کرد تا تصاویری از همکلاسی های خود را ببینند و با آنها ارتباط الکترونیکی برقرار کنند. این سایت در ابتدا به طور انحصاری (و با موفقیت) برای دانشجویان قبل از گسترش چشم انداز فرهنگی و اجتماعی در ایالات متحده و سپس در سطح بین المللی به بازار عرضه شد.

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی گوشه ای استفاده می کنند؟

استراتژی بازاریابی گوشه ای به ویژه برای دستیابی به مصرف کنندگانی که می توانند بر اساس ویژگی های خاصی مانند جمعیت شناختی، سرگرمی، شغل یا تعهد به دلایل اجتماعی یا سیاسی مورد هدف قرار گیرند، مؤثر است. برخی از نمونه‌هایی از مشتریانی که می‌توانند مورد توجه استراتژی بازاریابی گوشه ای باشند عبارتند از:

  • زوج هایی که برای عروسی برنامه ریزی می کنند
  • حرفه ای های جوان
  • دوستداران حیوانات خانگی
  • محیط بانان
  • صاحب خانه های جدید

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی آفلاین چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی گوشه ای چگونه است؟

هنگامی که یک شرکت شروع به اجرای یک طرح استراتژی بازاریابی گوشه ای می کند، ابتدا سعی می کند به سؤالات مهمی پاسخ دهد که تلاش های مداوم آنها را هدایت می کند. بازار گوشه هدفمند چه مجلاتی را می خواند؟ به چه ایستگاه های رادیویی گوش می دهند؟ چه وب سایت هایی را نشانه گذاری کرده اند؟ چه کسانی را در توییتر دنبال می کنند؟ آیا انتخاب محصول آنها بیشتر تحت تأثیر تبلیغات قرار می گیرد یا تبلیغات دهان به دهان؟

مدیر بازاریابی پبست تصمیم گرفت که هنگام تحقیق در مورد بازار بالقوه آنها مستقیماً به منبع مراجعه کند. در پورتلند، بسیار غیررسمی و بدون اعلام قبلی، او آنچه را که پیام رسان دوچرخه در مورد برند PBR دوست داشتند، آموخت: مدرسه قدیمی، نه پر زرق و برق یا بازار انبوه (به اینفلوئنسر مارکتینگ مراجعه کنید). او در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت مشتریان، حساسیت های مد، و بیزاری آنها از همه چیز “شرکتی” یاد گرفت.

پس از آشنایی قوی با جایگاه هدف، می توان طرح بازاریابی را توسعه داد. هر جنبه ای از یک طرح – از ظاهر و احساس برندسازی گرفته تا تاکتیک های بازاریابی مورد استفاده (حامیان مالی رویداد، تبلیغات، هدایا، سفیران برند) – متناسب با حساسیت ها و ترجیحاتی است که در تحقیقات اولیه کشف شد.

بسته به ارزش‌های جایگاه، طرح بازاریابی مستمر می‌تواند ظریف یا واضح‌تر باشد. مدیر بازاریابی PBR شروع به توزیع قطعات کوچکی از سواج پبست (swag Pabst) (دکمه‌ها، کلاه‌ها، سنجاق‌ها) برای مشتریان کرد تا از کسب‌وکارشان تشکر کند و به گسترش برند کمک کند. این شرکت همچنین شروع به حمایت از رویدادهای کوچکی کرد که همان جمعیت را به خود جلب کرد. هیچ بیلبورد، آگهی بازرگانی و تبلیغات بزرگی وجود نداشت. این تحقیق نشان داد که این شرکت از بازاریابی کم و محدودی که بر تبلیغات شفاهی بیش از بازاریابی تجاری تهاجمی و حضوری متکی است، قدردانی می کند. این آشنایی با مشتریان خاص خود و وفاداری شرکت به برنامه بازاریابی شفاهی خود باعث شد تا این شرکت ۱۶۸ ساله، طرفداران قابل توجهی در میان مصرف کنندگان جوان آبجو ایجاد کند.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی گوشه ای باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی گوشه ای باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی گوشه ای آورده شده است.

تحلیلگر تحقیقات بازار

تحلیلگران تحقیقات بازار با توجه دقیق به شناسایی روندها و بینش های رقابتی برای کمک به اطلاع رسانی استراتژی بازاریابی، در مورد اجزای کلیدی بازار هدفمند تحقیق، تجزیه و تحلیل و گزارش می کنند. تحلیلگران موثر تحقیقات بازار، آشنایی زیادی با انواع مختلف گزینه های تحقیق، تخصص در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، و مهارت های ارتباطی و ارائه عالی دارند.

هماهنگ کننده بازاریابی

یک هماهنگ کننده بازاریابی در تحقیقات بازار و در اجرای طرح بازاریابی کمک می کند. این وظایف شامل نظارت بر رویدادها و حمایت‌های مالی است که برای مصرف‌کنندگان در بازار خاص، جمع‌آوری و سازماندهی داده‌های تحقیقاتی، یا کمک به نوشتن و طراحی مواد بازاریابی که با برنامه کلی سازگار است، انجام می‌شود.

مدیر بازاریابی

مدیر بازاریابی بر تمام جنبه های کمپین بازاریابی، از تحقیق گرفته تا اجرا و ارزیابی اثربخشی نظارت دارد. مدیران بازاریابی نقش رهبری را در شناسایی بازار تخصصی، تعیین مؤثرترین روش‌های تحقیق، و توسعه لحن و تاکتیک‌های کلی کمپین بر عهده می‌گیرند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی گوشه ای برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی مگامارکتینگ

تعریف دقیق استراتژی مگامارکتینگ چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی مگامارکتینگ بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی مگامارکتینگ را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی مگامارکتینگ خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی مگا مارکتینگ بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی مگا مارکتینگ

بیشتر کسب و کارها حول دو طرف – خریداران و فروشندگان – سازماندهی می شوند. دو طرف در بازار ملاقات می کنند تا در مبادلات آزاد شرکت کنند. زمانی که مزیت نسبی معامله برای هر دو طرف خوب باشد، مبادله ای انجام می شود که وضعیت هر دو طرف را بهتر از قبل می کند.
همه این ها موفقیت محسوب می شود … تا زمانی که شخص ثالثی وارد ترکیب شود و قوانین را تغییر دهد.

 

استراتژی مگامارکتینگ چیست؟

استراتژی مگا مارکتینگ گسترش بازاریابی فراتر از خریدار و به سمت اشخاص ثالثی است که بر معاملات تأثیر می گذارند (یا آن ها را مسدود می کنند). این احزاب ثالث شامل اتحادیه‌های کارگری، مؤسسات فرهنگی، گروه‌های اصلاح‌طلب، بانک‌ها و – مهم‌تر از همه – دولت‌ها هستند. این امر به ویژه از نظر تجارت بین‌المللی مهم است، جایی که دولت‌های ملی ممکن است سیاست‌های اقتصادی حمایت‌گرایانه را اعمال کنند که مانع از ورود شرکت‌های خارجی به بازارهایشان شود. چنین سیاست دولتی نشان دهنده یک “شخص ثالث” است که تجارت بین خریداران و فروشندگان را مسدود می کند. بنابراین آن طرف باید مماشات («فروخته») شود تا تجارت مورد نظر انجام شود. (به بازاریابی بین المللی نیز مراجعه کنید)

اگرچه این اصطلاح در سال ۱۹۸۶ توسط بازاریابی آکادمیک فیلیپ کاتلر ابداع شد، بازاریابی از طریق سیاست یک روش بسیار قدیمی تر است. تا زمانی که کشورها تعرفه‌های تجاری حمایت‌گرایانه وضع کرده‌اند، شرکت‌های قدرتمند و گروه‌هایی از کسب‌وکارها برای تصویب قوانینی که به نفع آنها باشد، لابی کرده‌اند. با این حال، امروزه، بیشتر ادبیات مگامارکتینگ به لابی کردن دولت برای حذف تعرفه ها (و سایر موانع تجارت) اختصاص دارد.

با این حال، یک تعرفه دولتی ممکن است تنها یکی از چندین مانع یا «دروازه‌هایی» را که باید باز شوند، نشان می‌دهد و این امر باعث می‌شود بازارفروشی به یک فعالیت چند حزبی بسیار گسترده‌تر تبدیل شود. برای مثال، پس از متقاعد کردن دولت برای برداشتن تعرفه، یک شرکت باید در مرحله بعدی از حمایت اتحادیه‌هایی که در وهله اول به دنبال آن بودند، مطمئن شود.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی موبایلی چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی مگامارکتینگ استفاده می کنند؟

استراتژی مگامارکتینگ نه مشتریان اصلی، بلکه متوجه اشخاص ثالثی است که بر ادراک مشتریان و توانایی خرید محصولات یک شرکت تأثیر می‌گذارند. اینها شامل سیاستمداران، کارمندان دولت، آژانس های نظارتی، گروه های ذینفع خاص، رسانه های ملی و رهبران افکار هستند. در یک بازار بالقوه، برخی گروه‌ها مخالف یک کسب‌وکار هستند، برخی از آن حمایت می‌کنند و بسیاری دیگر علاقه‌ای ندارند. هدف این کمپین استراتژی مگامارکتینگ، جلب رضایت یا متقاعد کردن مخالفان، جمع آوری حامیان، و تبدیل حامیان غیرعلاقه اما بالقوه به متحدان است.

 

دادخواست شمع سازان

فردریک باستیا، اقتصاددان فرانسوی که در قرن نوزدهم تعرفه‌های حمایت‌گرایانه را طنز می‌کرد، طوماری را برای محافظت از شمع‌سازان در برابر “رقابت ناعادلانه” یک قدرت خارجی – یعنی خورشید – منتشر کرد.
اگرچه هدف از این طنز افشای احمقانه تعرفه های حمایتی بود، اما امروزه صنایع همچنان برای این گونه تعرفه ها لابی می کنند.

 

چه کسی مگاممارکتینگ را اجرا می کند؟

تأثیرگذاری بر دولت‌ها موضوع ساده‌ای نیست و می‌تواند به راحتی بیش از ارزش یک شرکت متوسط هزینه داشته باشد. در نتیجه، مگامارکتینگ در درجه اول ابزاری برای شرکت‌های بزرگ با فعالیت‌های بین‌المللی یا ائتلاف‌هایی از شرکت‌هایی است که می‌توانند به طور مشترک قدرت سیاسی لازم را برای طرح ادعای خود احضار کنند. پپسی یک نمونه کتاب درسی از بازاریابی بزرگ در هند است (بازار کوکاکولا در سال ۱۹۷۷ از آن خارج شد). در دهه ۱۹۸۰، پپسی کمپینی را در سطوح مختلف دولت هند آغاز کرد که دارای مقررات متنوع و موانع آشکار بود که مانع ورود یا سرمایه گذاری شرکت های خارجی در بازار هند شد. اولین پیشنهاد آنها به هند شامل تسهیل صادرات نوشیدنی های هندی در ازای حق واردات پپسی بود. پس از رد این موضوع در سال ۱۹۸۵، پپسی کو (PepsiCo) مشوق های بیشتری برای ارتقای رشد اقتصادی هند ارائه کرد. پس از سه سال مبارزات انتخاباتی (شامل ۲۰ بحث پارلمانی، ۱۵ بررسی کمیته و ۵۰۰۰ مقاله در مطبوعات)، سرانجام به بازار هند دسترسی پیدا کردند.

با این حال، تلاش‌های پپسی‌کو برای مگامارکتینگ به نتیجه نرسید. در سال ۱۹۹۰، در واقع برای هند علیه محدودیت های تجاری پیشنهادی در ایالات متحده لابی کرد. ایالات متحده عقب نشینی کرد و پپسی کو حسن نیت بیشتری با دولت هند به دست آورد. این شرکت همچنین به سرمایه گذاری در ایجاد چاه ها و سایر منابع آب آشامیدنی پاک در سرتاسر هند ادامه داد.

با این حال، دولت هند تنها مانع موفقیت نبود. درست در سال ۲۰۱۰، یک فعال سیاسی کمپینی را شروع کرد و به پپسی کو حمله کرد و ادعا کرد که این شرکت به هندی‌ها نوشیدنی‌های مسموم می‌فرستد که هرگز در کشورهای دیگر نمی‌فروشند. تلاش‌های مگامارکتینگ ادامه دارد – در حال حاضر نه تنها دولت، بلکه رسانه‌های هندی و رهبران افکار – در تلاش برای مقابله با چنین حملاتی می باشند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی بهترین اقدام بعدی چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی مگامارکتینگ چگونه است؟

ابزارهای زیادی برای یک کمپین مگامارکتینگ در دسترس هستند و از ترکیبی یا همه موارد زیر استفاده می کنند:
لابی‌ها متخصصانی هستند که منافع یک شرکت را به مقامات دولتی و سازمان‌های مربوطه که بر تجارت آن شرکت تأثیر می‌گذارند، نشان دهند. مانند وکلایی که در جنبه‌های خاص قانون تخصص دارند، لابی‌گران در دانستن اینکه کجای دولت باید نظارت کنند و برای کسب بهترین نتایج پیام ارسال کنند، متخصص هستند. آنها ممکن است منافع شرکت های فردی یا کل صنایع را نمایندگی کنند.
روابط عمومی به بازاریابی اطلاق می شود که به دنبال تغییر ادراکات و نظرات عموم مردم بزرگتر است – به ویژه در یک کشور دموکراتیک، جایی که انتظار می رود چنین نظری بر سیاست های دولت تأثیر بگذارد. با این حال، به طور کلی بازگشت سرمایه کمتری نسبت به لابی مستقیم دارد. نمونه‌ای از این مؤلفه مگامارکتینگ می‌تواند تبلیغات شرکت‌های نفتی برای تلاش‌های خود برای حفاظت از محیط زیست یا مشاغلی باشد که ایجاد می‌کنند، با هدف مقابله با روایت برخی از سیاستمداران مبنی بر اینکه شرکت‌های نفتی همگی آژانس‌های ویران‌کننده محیط‌زیست حریصی هستند که باید مالیات بیشتری دریافت کنند. (همچنین به مدیر روابط عمومی مراجعه کنید)
روابط با سازمان‌های دولتی می‌تواند به‌ویژه در زمینه‌های بسیار تنظیم‌شده سودآور باشد، زیرا ممکن است شرکت‌ها را قادر به مشارکت با آژانس‌ها در توسعه، آزمایش و اجرای مقررات جدید کند. به عنوان مثال، خودروسازان ایالات متحده برای تعیین مقررات سالانه میانگین مصرف سوخت شرکتی (CAFE) و تعیین برنامه ای برای اجرا، از نزدیک با آژانس حفاظت از محیط زیست همکاری کردند.
مشوق ها و/یا رشوه. در کشورهایی که دولت های فاسد دارند، دسترسی به بازار ممکن است نیاز به رشوه اولیه و مداوم داشته باشد که باید در هزینه انجام تجارت در آنجا لحاظ شود. در کشورهای آزاد، رشوه مستقیم به یک تجارت آسیب می رساند. با این حال، مشوق ها – مانند پیشنهاد برای توسعه یک منطقه خاص، یا وعده مشاغلی که ایجاد خواهد شد – ممکن است بر تصمیمات سیاستمدارانی که به دنبال انتخاب مجدد هستند تأثیر بگذارد.
اتحادهای صنعت سیاسی می توانند قدرت کلی گروهی از شرکت ها را به منظور باز کردن بازارها (یا بسته نگه داشتن آنها برای حفاظت از آنها) افزایش دهند. مزایای این فعالیت بین همه شرکت کنندگان تقسیم خواهد شد. بنابراین، ممکن است برای جلوگیری از از دست دادن سهم بازار به یک رقیب جدید موثر باشد. اما به احتمال زیاد در افزایش سهم بازار در برابر سایر رقبا موثر نیست.
مشارکت‌های سیاسی به‌طور قابل‌توجهی بر تصمیم‌گیری‌های سیاستمداران تأثیر می‌گذارد، اما ریسک واکنش عمومی را نیز به همراه دارد که استفاده از آنها در سیاست را محکوم می‌کنند. با این حال، تصور عموم از هر دوی کسانی که کمک می‌کنند و دریافت‌کننده آن، اغلب با واقعیت بسیار متفاوت است. یک مدیر بازاریابی باید محیط سیاسی مربوطه را با دقت بیشتری بشناسد تا بتواند وجوهی را در جایی که بیشترین بازدهی سرمایه‌گذاری را دریافت می‌کند، تخصیص دهد.

انواع استراتژی مگا مارکتینگ

 

موانع تجارت

  • تعرفه های حمایتی
  • مقررات دولتی برای حمایت از مشاغل فعلی در برابر مشاغل جدید طراحی شده است
  • مقررات اضافی که تعداد گزینه های قابل قبول برای خریداران و فروشندگان را محدود می کند
  • گروه‌های غیرحزبی (مانند سازمان‌های اصلاح‌طلب، اتحادیه‌های کارگری و گروه‌های فعال) که تجارت جدید را رد می‌کنند.
  • عدم درک عمومی از مزایای خریداران بالقوه

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی شخصی سازی شده چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی مگامارکتینگ باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی مگامارکتینگ باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی مگامارکتینگ آورده شده است.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی با آمیخته بازاریابی یک شرکت، از جمله محصول، مکان، قیمت گذاری، تبلیغات، روابط عمومی و قدرت سیاسی کار می کنند. تمام اشخاص ثالثی را که ممکن است در شرکت تجاری سهم داشته باشند شناسایی می کنند؛ ماهیت موانع تجارت را به مدیران شرکت اطلاع می دهند؛ استراتژی هایی را برای بازاریابی برای این طرف ها انتخاب کنید و بر این اساس بودجه را تخصیص می دهند؛ و تلاش‌ها و پیام‌رسانی لابی‌گران، روابط عمومی و تیم‌های بازاریابی سنتی را هماهنگ می کنند.

متخصصان روابط عمومی، مدیران ارتباطات و لابی‌گران

متخصصان روابط عمومی، مدیران ارتباطات و لابیست ها برای اطلاع رسانی به مخاطبان هدف خود در مورد مزایای عملیات تجاری خود تلاش می کنند؛ روابط با رسانه ها، انتشار بیانیه های مطبوعاتی، پاسخ به مطبوعات منفی، و ترتیب دادن پوشش کمک های مثبت شرکت خود به جامعه را مدیریت می کنند؛ بیانیه‌های رسمی، اسناد پرسش و پاسخ، مطالب پس‌زمینه، پیام‌های موقعیت‌یابی و سایر مواد ارتباطی را توسعه می دهند؛ مواد آموزشی (تبلیغاتی) را برای اطلاع رسانی در مورد صنعت خود تهیه و در اختیار کارکنان قانونگذاری و روزنامه نگاران قرار دهند؛ با قانونگذاران ملاقات می کنند تا از اقداماتی برای ترویج یا محافظت از شرکت خود حمایت کنند.

تحلیلگران تحقیقات بازار

تحلیلگران تحقیقات بازار داده هایی را در مورد بازارهای جدید و موانع بازار جمع آوری می کنند. از روش‌های مختلفی برای شناسایی بازارهای بالقوه، تخمین تقاضاها و پیش‌بینی فروش‌هایی که یک شرکت ممکن است در آنجا ایجاد کند، استفاده می کنند؛ موانع نگرشی و ساختاری را در یک بازار بالقوه تحقیق می کنند و اثرات این موانع را بر تقاضای بازار تخمین می زنند؛ از داده ها و تجزیه و تحلیل های آماری برای پیش بینی بازده سرمایه گذاری برای استراتژی های مگامارکتینگ استفاده می کنند؛ و از داده ها برای توصیه استراتژی های پیام رسانی برای کانال ها و محتوای ارتباطات بازار استفاده می کنند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی مگامارکتینگ برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی موبایلی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی موبایلی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی موبایلی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی موبایلی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی موبایلی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی موبایلی

زمانی که تبلیغ‌کنندگان برای اولین بار شروع به آزمایش پیام‌های متنی کردند، بسیاری از مردم نگران بودند که تلفن‌های همراهشان، درست مانند حساب‌های ایمیلشان، به زودی مورد حمله هرزنامه‌ها قرار گیرد. خوشبختانه، ارائه دهندگان تلفن همراه این تهدید را نیز تشخیص دادند. آن‌ها تصمیم گرفتند شبکه‌های خود را کنترل کنند و دستورالعمل‌ها و بهترین روش‌ها را برای تبلیغات موبایلی ایجاد کنند. در نتیجه، کاربران تلفن همراه در سراسر آمریکای شمالی و اروپا مجبور نیستند با هرزنامه تلفن همراه سروکار داشته باشند. تبلیغات متنی تلفن همراه عموماً انتخابی هستند و کاربران می‌توانند برای هر پیامی که از دریافت آن خسته شده‌اند، عبارت “لغو” را ارسال کنند.

این پیشرفت نه تنها برای مصرف‌کنندگان، بلکه برای بازاریابان نیز عالی بوده است؛ زیرا ارزش تبلیغاتی را که انجام می‌شود افزایش می‌دهد. تبلیغاتی که از طریق تلفن‌های همراه به دست مشتریان می‌رسند، در واقع خوانده می‌شوند – یا حداقل تأیید می‌شوند – و نه فقط به صورت مجازی «نادیده گرفته می‌شوند».

استراتژی بازاریابی موبایلی چیست؟

استراتژی بازاریابی موبایلی شامل تمام فعالیت هایی است که تبلیغ کنندگان را از طریق دستگاه ها و شبکه های تلفن همراه به مشتریان متصل می کند. دستگاه‌های تلفن همراه شامل تلفن‌ها، رایانه‌های شخصی، دستگاه‌های رسانه، کنسول‌های بازی قابل حمل، تبلت ها و البته دستگاه‌هایی هستند که مانند همه موارد فوق عمل می‌کنند. برخی از دستگاه های تلفن همراه ممکن است فقط برای چند کانال تبلیغاتی محدود باز باشند (به عنوان مثال، یک تلفن همراه معمولی می تواند پیام های متنی دریافت کند). در حالی که دستگاه های دیگر از بسیاری از امکانات اضافی، از جمله دسترسی به اینترنت تلفن همراه، پیام های ویدئویی، و توانایی شروع فعال و تعامل با تبلیغات (به عنوان مثال، با اسکن یک کد QR) پشتیبانی می کنند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی چندکاناله چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی موبایلی استفاده می کنند؟

همانطور که دستگاه های تلفن همراه به طور فزاینده ای رایج می شوند، شرکت های بیشتری در بازاریابی تلفن همراه شرکت می کنند. انجمن بازاریابی موبایل، یک انجمن تجاری جهانی که بازاریابی تلفن همراه را ترویج می‌کند، بیش از ۷۰۰ عضو از جمله ارائه‌دهندگان خدمات، تبلیغ‌کنندگان و برندهای مختلف صنایع را نمایندگی می‌کند.

 

چند نمونه از شرکت ها و صنایع فعال در بازاریابی موبایلی عبارتند از:

  • گوگل، یاهو و سایر شرکت های مبتنی بر اینترنت
  • شرکت‌های فناوری مانند مایکروسافت و اپل – در واقع، آی پروداکتس (iProducts) اپل مستقیماً مسئول بسیاری از محیط‌های محاسباتی موبایل امروزی هستند.
  • شرکت های رسانه ای خبری، از جمله سی بی اس، نیویورک تایمز، و واشنگتن پست
  • شرکت های رسانه های ورزشی، از جمله ESPN
  • خرده‌فروش‌ها، از جمله بست بای (Best Buy) و تارگت (Target) (در Best Buy، می‌توانید با اسکن کدهای QR برای دسترسی به اطلاعات آنلاین در حین خرید، از راهروها عبور کنید)
  • برندهایی از جمله پروکتر اند گمبل (Proctor & Gamble) و کوکاکولا

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی تهاجمی چیست؟

 

روش های مختلف در استراتژی بازاریابی موبایلی

روش های مختلفی برای دسترسی به مشتریان وجود دارد که می تواند با استفاده از تکنیک های بازاریابی موبایلی تحقق پذیرد.

  • سرویس پیام کوتاه (SMS)
  • سرویس پیام چندرسانه ای (MMS)
  • کدهای پاسخ سریع (QR)
  • خدمات مبتنی بر مکان (LBS)
  • پوش نوتیفیکیشن ها
  • تبلیغات موبایلی

انواع استراتژی بازاریابی موبایلی

 

بازاریابی موبایلی برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

تا آوریل ۲۰۱۲، حدود ۲۳۴ میلیون آمریکایی (از کل جمعیت ۳۱۲ میلیون نفری) از دستگاه های تلفن همراه استفاده می کردند که ۱۰۷ میلیون نفر از آنها از تلفن های هوشمند استفاده می کردند. طبقه کاربران گوشی‌های هوشمند – حدود یک سوم جمعیت ایالات متحده در حال حاضر، و پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۱۵ بیش از نیمی از جمعیت این کشور باشد – بر اساس جمعیت (سن، نژاد یا طبقه) تعریف نمی‌شوند، بلکه براساس رفتارهای مشترک تعریف می‌شوند.

در راس رفتارهای به اشتراک گذاشته شده “مصرف میان وعده” رسانه ها قرار دارد – کاربران به طور مکرر برای دوره های زمانی کوتاه (مانند زمانی که در یک صف منتظر می مانند) تنظیم می شوند و هر زمان که لحظه ای کسل کننده باشد سریع از یک کاربرد به دیگری تغییر می کنند. این پیگیری برای لذت فوری (نه فقط برای سرگرمی، بلکه برای تکمیل وظایف عملی، مانند دریافت اطلاعات در مورد یک محصول) منجر به افزایش مصرف محتوا و در نتیجه نقاط تماس بیشتر برای بازاریابان می شود.
در همین حال تعداد کاربران آیپد حدود ۵۰ میلیون نفر است. رایج ترین گروه سنی کاربران ۲۵ تا ۴۴ سال است که تقریباً به طور مساوی بین مردان و زنان تقسیم می شود. علاوه بر این، کاربران آی پد (iPad) تمایل دارند تا حدودی بیشتر از میانگین جمعیت درآمد کسب کنند، و این کاربران معمولا مسافران معمولی هستند که اغلب از آی پد خود در خطوط هوایی، قطار و اتوبوس استفاده می کنند.
واکنش کاربران گوشی های هوشمند و آی پد به تبلیغات موبایلی متفاوت است. برای اکثر کاربران دستگاه های تلفن همراه، آموزنده بودن به عنوان مهم ترین کیفیت در تبلیغات و به دنبال آن مرتبط بودن تلقی می شد. در مقابل، کاربران تبلت های آیپد بیشتر به تبلیغات تعاملی با رنگ های چشمگیر توجه می کنند و تاکید کمتری بر محتوا دارند.

 

 

 

 

 

حقایق جالب در مورد کاربران تلفن همراه

  • ۷۴.۱% از پیامک استفاده می کنند
  • ۵۰.۲% دانلود برنامه ها
  • ۴۹% از مرورگر وب استفاده می کنند
  • ۳۶% به شبکه های اجتماعی دسترسی دارند
  • ۳۳.۱% بازی می کنند
  • ۲۵.۸% از طریق تلفن به موسیقی گوش می دهند

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی یک به یک چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی موبایلی چگونه است؟

هنگام توسعه یک کمپین بازاریابی تلفن همراه، بازاریابان باید کانال های متعددی را توسعه دهند، در حالی که پیام خود را به طور کلی یکپارچه نگه می دارند ( به بازاریابی یکپارچه مراجعه کنید). ساده‌ترین کانالی که می‌توان با آن شروع کرد، سرویس پیام کوتاه (SMS) است – اساساً پیامک به مشتریان. پیامک – و سرویس پیام چندرسانه‌ای (MMS) – یک سرویس انتخابی است، بنابراین شرکت‌ها از قبل می‌دانند که پیام‌های بازاریابی آنها توسط مخاطبان پذیرا مشاهده می‌شود.

حدود ۹۸ درصد از تمام پیام‌های SMS خوانده می‌شوند (۹۵ درصد در عرض ۱۵ دقیقه)، بنابراین این بازار بسیار پذیرا است. اما پیام های اس ام اس باید بسیار هدفمند و مختصر باشند تا محدودیت اندازه متن (معمولا ۱۶۰ کاراکتر) را رعایت کنند. کپی باید ارتباط برقرار کند:

  • محصول/خدمت چیست؟
  • چه سودی برای مصرف کننده دارد؟
  • مشتری چگونه اقدام می کند؟

برای اینکه مخاطبان را پذیرا نگه دارند، کسب و کارها معمولا پیام را تعاملی می کنند. برای مثال، می‌توانید در یک نظرسنجی در مورد محصولات یا پیشنهادات آتی شرکت کنید تا بفهمید مشتری به چه چیزی بیشتر علاقه دارد و مشتریان به ارائه بازخورد علاقه دارند. همچنین، نرخ‌های انصراف خود را پیگیری کنید: انصراف‌ها ممکن است سیگنالی باشد که شما اغلب پیام می‌دهید (یا برعکس، عدم وجود انصراف سیگنالی است که می‌توانید فرکانس پیام خود را افزایش دهید). هر ماه با دو تا چهار پیام شروع کنید و سپس با توجه به پاسخ مشتری تنظیم کنید.

خارج از پیامک‌ها،استراتژی بازاریابی تلفن همراه نیز شروع به استفاده از فناوری‌های جدیدتر کرده است. کدهای QR (نمونه‌ای از آن‌ها در سمت راست شما نشان داده شده است) نمادهایی هستند که می‌توانند توسط دستگاه‌های تلفن همراه اسکن شوند تا به محتوای خاصی منتقل شوند. چنین محتوایی می تواند در درجه اول اطلاعاتی باشد (شاید ویژگی های محصول را توصیف کند)، اما همچنین می تواند شامل یک فراخوان متقاعد کننده برای اقدام باشد. به یاد داشته باشید، اگر مشتری کد QR را اسکن کرده باشد، از قبل به محصول علاقه مند است.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی موبایلی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی موبایلی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی موبایلی آورده شده است.

مدیر بازاریابی

فرصت‌های پیام‌رسانی تلفن همراه را شناسایی می کند و کمپین‌های تلفن همراه را برای مشتری(های) خود راه‌اندازی/ترویج می نماید.
در مورد کانال های تبلیغات موبایلی تحقیقات بازار و ارزیابی انجام می دهد و از آن داده ها برای توسعه استراتژی های بازاریابی استفاده می کند.
تیم هایی برای مدیریت پیام های مختلف تلفن همراه، از جمله خدمات پیام کوتاه، صفحات وب تلفن همراه، و صفحات فرود QR ایجاد و تخصیص می دهد.
تلاش های تیم های مختلف برای حفظ پیام بازاریابی ثابت را هماهنگ می کند.

مدیر اکانت تبلیغاتی

ایده های خلاقانه برای حساب های بازاریابی تلفن همراه فردی ارائه میدهد
برای سرویس های پیام کوتاه متن مینویسد و/یا رسانه را برای سرویس های MMS آماده کنید
تبلیغات برای وبگردی موبایل و همینطور صفحات تبلیغاتی که از طریق کدهای QR قابل دسترسی هستند، طراحی میکند

توسعه دهنده نرم افزار – برنامه های کاربردی موبایل

اپلیکیشن های متنوع برای پلتفرم های موبایل طراحی می کند. برنامه‌هایی برای افزایش خرید مصرف‌کننده، مانند برنامه‌هایی که مکان‌های مورد علاقه را پیدا می‌کنند، اطلاعات تبلیغاتی ارائه می‌دهند یا نظرات را به اشتراک می‌گذارند، توسعه می دهد
از اینکه برنامه ها طبق برنامه ریزی در طول پیاده سازی عمل می کنند اطمینان حاصل می کند و اصلاحات لازم را انجام می دهد
برنامه نویسانی که روی یک پروژه کار می کنند را هماهنگ می کند و ارتباط بین تیم برنامه نویسی و مشتری را مدیریت می کند (یا با رابطی که به عنوان واسطه بین بخش IT و بازاریابی کار می کند)

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی موبایلی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

تعریف دقیق استراتژی بازاریابی چندکاناله چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی چندکاناله بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی چندکاناله را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی چندکاناله خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی چندکاناله بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی چندکاناله

اینترنت تجارت را متحول کرد و مصرف کنندگان را با سطح بی سابقه ای از اطلاعات و همچنین ابزاری قدرتمند برای تعامل بین مشاغل و مشتریان در سراسر جهان آشنا کرد. اکنون، فناوری های نوظهور این تعامل را بیشتر تقویت می کنند. امروزه گزینه های بیشتری نسبت به قبل برای کسب و کارها و مشتریان برای برقراری ارتباط و انجام تجارت با مشتریان بالقوه وجود دارد. اما تنها باید از چند مورد از این گزینه ها استفاده کنید – و بدانید کدام گزینه برای مشتریانی که می خواهید به آنها دسترسی پیدا کنید مناسب هستند؟

 

استراتژی بازاریابی چند کاناله چیست؟

استراتژی بازاریابی چند کاناله بیش از یک راه را برای تکمیل یک معامله فروش به مشتریان ارائه می دهد، مانند یک فروشگاه خرده فروشی، یک صفحه وب در اینترنت یا حتی از طریق تلفن های هوشمند. علاوه بر این، تشخیص می‌دهد که مصرف‌کنندگان مختلف نه تنها کانال‌های خاصی را ترجیح می‌دهند، بلکه معمولاً ممکن است از کانال‌های متعدد در طول فرایند خرید استفاده کنند – برای مثال، با یافتن اطلاعات در یک صفحه وب، اما در واقع خرید را در یک فروشگاه فیزیکی انجام دهند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی چندسطحی چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی چندکاناله استفاده می کنند؟

مشاغل در خرده فروشی، امور مالی، حسابداری، مسافرت، مد و بسیاری از صنایع دیگر از کانال های متعددی برای جذب مشتریان استفاده می کنند. انواع مختلف کسب و کار تمایل به کانال های مختلف دارند. به عنوان مثال، مشاغل مالی از مراکز تماس در مقیاسی بزرگتر از برند های خرده فروشی استفاده می کنند. در همین حال، کاتالوگ ها اغلب برای پوشاک، کالاهای خانگی و محصولات کامپیوتری استفاده می شوند، اما به عنوان کانالی برای محصولات سرمایه گذاری نشان داده نمی شوند. علاوه بر این، تقریباً هر کسب‌وکاری می‌تواند از اینترنت به‌عنوان کانال اصلی تجارت استفاده کند و شروع به ادغام فناوری‌های دیگر مانند تجارت تلفن همراه نیز کرده است. (به بازاریابی متقابل رسانه ای مراجعه کنید) برخی از نمونه های بازاریابی چند کاناله عبارتند از:

  • جی سی پنی (JC Penney) اولین فروشگاه بزرگی بود که فروش آنلاین داشت. امروزه، کاتالوگ خود را از طریق فیس بوک نیز نمایش می دهد و به طرفداران فیس بوک امکان می دهد بدون خروج از وب سایت رسانه اجتماعی خرید کنند. همچنین در فیس‌بوک، خرده‌فروشی مد در بریتانیا ASOS وجود دارد که کاربران می‌توانند در آن مرور کنند، بخرند، نظر بدهند و اکتشافات خود را با دوستان خود به اشتراک بگذارند.
  • ادی بائر (Eddie Bauer) مدت‌هاست که با استفاده از فروشگاه‌های خرده‌فروشی، کاتالوگ‌ها و یک وب‌سایت، شعار «آجر(فروشگاه فیزیکی)، تلنگر (کاتالوگ) و کلیک (وبسایت)» را ارائه کرده است.
  • گارنت هیل (Garnet Hill)، خرده فروش دکور خانه، یک سایت موبایلی دارد که به راحتی مانند وب سایتش کاربردی است، و آن را با کاتالوگ خود ادغام کرده است، بنابراین هر کالای کاتالوگ را می توان به راحتی در سایت موبایل با شماره مورد جستجو کرد.
  • فیرمونت هتلز (Fairmont Hotels) به مشتریان این امکان را می دهد که نه تنها از طریق تلفن همراه خود رزرو کنند، بلکه آنها را با جاذبه های محلی و موضوعات اطراف مقصدشان مرتبط می کند.
  • پاک سان (Pac-Sun) پایانه‌های آنلاین، تلفن همراه و درون فروشگاهی را برای ایجاد تعامل یکپارچه بین مشتری و فروش و همچنین یک برنامه آیفون که می‌تواند کدهای QR را از نمایشگرهای فروشگاه، مجلات چاپی و مکان‌های دیگر اسکن کرده و از آن اطلاعات برای ساخت لباس های سفارشی استفاده کند، ادغام کرده است.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی محصول چیست؟

 

انواع کانال های تراکنش (معامله) در استراتژی بازاریابی چندکاناله

  • فروشگاه فیزیکی
  • تلفنی (مرکز تماس)
  • پست الکترونیکی
  • اینترنت
  • دستگاه های تلفن همراه

 

بازاریابی چند کاناله برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

از آنجایی که جهان به طور فزاینده ای از طریق اینترنت و فناوری تلفن همراه به هم متصل می شود، ارتباطات چند کاناله به جای استثناء به جنبه ای عادی از تجارت تبدیل خواهد شد. در حالی که بسیاری از مشتریان هنوز ترجیح می‌دهند با یک کانال ارتباط برقرار کنند، تعداد فزاینده‌ای از کانال‌های متعدد در فرآیند خرید خود استفاده می‌کنند – و حدود ۳۰ درصد بیشتر خرید می‌کنند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی برون گرا (برونگرا) چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی چندکاناله چگونه است؟

استراتژی بازاریابی چند کاناله شامل افزایش نقاط تماس با مشتریان و دستیابی به بخش‌های بیشتری از مشتریان با ارائه نقاط دسترسی مورد علاقه آنها است. برای مؤثر بودن، ضروری است که کسب و کار برای هماهنگ کردن (۱) پیام خود و (۲) داده های خود تلاش کند. تبلیغات در چاپ، تلویزیون، رادیو، پست مستقیم (و ایمیل)، تبلیغات اینترنتی و سایر راه ها باید تجارب ثابت برند را ارائه دهند. هنگامی که آژانس های مختلف برای هر یک از این راه ها قرارداد می بندند، ایجاد یک پیام ثابت می تواند دشوار باشد. به طور مشابه، تجارب مشتریان از طریق فروش مستقیم، مراکز تماس، وب‌سایت‌ها و محیط‌های خرده‌فروشی نیز باید یک برند ثابت باشد – شما نمی‌خواهید مصرف‌کنندگان در هر نقطه احساس کنند که با شرکت متفاوتی در تعامل هستند. (به بازاریابی یکپارچه مراجعه کنید)

در مرحله بعد، بسیار مهم است که کانال های مختلف داده های خود را هماهنگ کنند. فروش‌هایی که از طریق یک مرکز تماس یا وب‌سایت انجام می‌شوند، تمایل بیشتری به جمع‌آوری اطلاعات مصرف‌کننده نسبت به فروشگاه‌های خرده‌فروشی دارند. ذخیره این اطلاعات در پایگاه داده های مختلف (یکی که توسط مرکز تماس استفاده می شود، یکی توسط وب سایت استفاده می شود و غیره) فرصت های زیادی را برای سفارشی سازی تجربه مصرف کننده از شرکت سلب می کند.

هنگامی که داده ها در همه کانال ها یکپارچه می شوند، فرصت های جدید فراوان است. برای مثال، فهرست‌های بازاریابی مستقیم را می‌توان هدفمندتر و سفارشی‌سازی کرد تا شامل اطلاعات خاصی باشد. ممکن است چاپ یک میلر بسیار سفارشی دو برابر گرانتر باشد، اما نرخ پاسخ دهی آن پنج برابر است.

بیشتر بخوانید:تعریف استراتژی بازاریابی دقیق چیست؟

 

کسب و کارها همچنین می توانند از اطلاعات برای ایجاد فرصت های پیگیری استفاده کنند. به عنوان مثال، مشتری که به دنبال اطلاعات در یک وب سایت است، اما در آن زمان خریدی انجام نمی دهد، ممکن است از مرکز تماس پیگیری کند. داده‌های یکپارچه همچنین خدماتی را افزایش می‌دهد که می‌توان هنگام برقراری تماس از سوی مشتریان، مانند شماره خدمات مشتری یا پنجره چت آنلاین، ارائه کرد.

اندازه گیری موفقیت در چندین کانال ممکن است دشوار باشد. اگر مشتری از طریق چندین کانال از یک شرکت تحقیق کند، در نهایت از یکی (مثلاً وب سایت) خرید کند، آیا سایر کانال ها (چاپ، ایمیل، موبایل و غیره) در آن خرید اعتبار دارند؟ فقط ثبت آخرین نقطه تماس می تواند معیارها را تغییر دهد و منجر به سوء تفاهم بازده واقعی سرمایه گذاری برای کانال های پیام رسانی مختلف شود. یک کسب و کار به یک سیستم توسعه یافته از انتساب نقطه تماس نیاز دارد تا تصویر دقیق تری از تلاش ها و نتایج خود ارائه دهد.

انواع استراتژی بازاریابی چندکاناله

برخی از کانال های پیام رسانی در استراتژی بازاریابی چندکاناله

  • تلفن همراه
  • وب سایت اینترنتی
  • تبلیغات اینترنتی
  • تبلیغات چاپی
  • تبلیغات تلویزیونی/رادیویی
  • وب سایت ها و وبلاگ های رسانه های اجتماعی
  • ایمیل/ایمیل مستقیم
  • بازاریابی تلفنی

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی چندکاناله باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی چندکاناله باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی چندکاناله آورده شده است.

مدیر بازاریابی

مدیران بازاریابی پیام های شرکت در چندین نقطه تماس و کانال های فروش را توسعه میدهند؛ محصول، قیمت و عناصر تبلیغاتی را متناسب با هر کانال تنظیم می کنندغ پیام های برند را در کانال های مختلف هماهنگ میکنند و از معیارها برای بهینه سازی سرمایه گذاری تجاری در بین کانال های مختلف استفاده می کنند

مدیر پایگاه داده

پایگاه‌های اطلاعاتی برای جمع‌آوری تراکنش‌های مصرف‌کننده و جستجو را ایجاد و/یا مدیریت می کند؛ داده ها را از منابع و پایگاه های داده جداگانه برای استفاده در کانال های متعدد هماهنگ میکند؛ از نرم افزار پایگاه داده برای تبدیل اطلاعات رفتار مشتری به پیشنهادات سفارشی استفاده می کند و مدیریت تمام ارتباطات بین بخش های پایگاه داده، بازاریابی و فروش را بر عهده دارد.

تحلیلگر تحقیقات بازار

از روش‌های مختلفی برای شناسایی عادت‌های خرید مشتری، از جمله کانال‌های ارتباطی و تراکنش ترجیحی استفاده می کند ؛ در مورد اینکه که چگونه رفتار مشتری توسط فناوری‌ها و شبکه‌های جدید تغییر می‌کند، تحقیق میکند؛ از داده ها و تحلیل های آماری برای ارزیابی بازگشت سرمایه برای پیام رسانی در کانال های مختلف و از داده ها برای توصیه استراتژی های پیام رسانی برای کانال های بازاریابی متنوع استفاده می کند.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی چندکاناله برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.