استراتژی بازاریابی B2B

استراتژی بازاریابی B2B چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی B2B بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی B2B را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی B2B خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی B2B بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی B2B

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه یک شرکت فورچون ۵۰۰ (Fortune 500) رایانه های جدیدی را برای بیش از ۱۰۰۰ کارمند خود فراهم می کند؟ آنها هرگز به سادگی یک مدیر دفتر را برای سفارشی به این بزرگی به بست بای (Best Buy) نمی فرستند، اما این تراکنش ها برای موفقیت آینده کسب و کار حیاتی هستند.

استراتژی بازاریابی B2B چیست؟

بازاریابی کسب و کار به کسب وکار (یا بازاریابی B2B، همانطور که معمولاً شناخته می شود) شامل فروش محصول یا خدمات یک شرکت به شرکت دیگر است. تکنیک های بازاریابی B2B بر همان اصول اولیه بازاریابی مصرف کننده تکیه دارند، اما به روشی منحصر به فرد اجرا می شوند. در حالی که مصرف کنندگان محصولات را نه تنها بر اساس قیمت بلکه بر اساس محبوبیت، وضعیت و سایر محرک های احساسی انتخاب می کنند، خریداران B2B به تنهایی در مورد قیمت و سود بالقوه تصمیم می گیرند. یافتن راه های جدید برای تقویت روابط از طریق رسانه های اجتماعی در حال حاضر یک موضوع داغ در دنیای بازاریابی B2B است. پلتفرم های رسانه های اجتماعی گفتگوهای دو طرفه را بین کسب وکارها باز کرده اند. یک نظرسنجی که توسط چادویک مارتین بیلی اند آی مودریت (Chadwick Martin Bailey and iModerate) ترتیب داده شد، نشان داد که کسب و کارها به احتمال زیاد از شرکت هایی که از طریق رسانه های اجتماعی ردیابی می کنند خرید می کنند.
شرکت‌های فناوری B2B به یافتن راه‌های نوآورانه برای استفاده از رسانه‌های اجتماعی به نفع خود ادامه داده‌اند. سیسکو سیستمز (Cisco Systems) ، یکی از فروشندگان پیشگام سیستم های شبکه، کمپینی را راه اندازی کرد که یک روتر جدید را تنها در تبلیغات رسانه های اجتماعی معرفی کرد. راه اندازی به عنوان یکی از پنج راه اندازی برتر در تاریخ این شرکت طبقه بندی شد و بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار از هزینه های معمولی راه اندازی را کاهش داد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی صنعتی چیست؟

 

چه کسانی از بازاریابی B2B استفاده می کنند؟

اساسا، بازاریابی B2B شامل ایجاد روابط ارزشمند برای تضمین مشتریان پایدار است – یک هدف مهم برای هر شرکت، چه یک شرکت بزرگ خرده فروشی یا یک شرکت کوچکتر خانوادگی. بازار B2B بزرگترین بازار در بین تمام بازارها است و از نظر ارزش دلاری از بازار مصرف فراتر می رود. شرکت‌هایی مانند جنرال الکتریک (GE) و آی‌بی‌ام (IBM) حدود ۶۰ میلیون دلار در روز خرج کالاهایی می‌کنند که از عملکرد کسب‌وکارشان پشتیبانی می‌کنند. بازاریابی B2B عمدتاً توسط شرکت هایی استفاده می شود که محصولاتی را تولید می کنند که مصرف کنندگان هیچ استفاده عملی از آنها ندارند، مانند فولاد. با این حال، توسط شرکت هایی که محصولات و خدمات خریداری شده توسط مصرف کنندگان و سایر کسب وکارها را به طور یکسان می فروشند، استفاده می شود.
به عنوان مثال، اسپرینت (Sprint) (یک تامین کننده تلفن مصرف کننده) خدمات بی سیم، صوتی و داده ای را هم برای کسب وکارها و هم برای مصرف کنندگان ارائه می دهد. در واقع، VHA، یک شبکه خرید مراقبت های بهداشتی، اخیرا با تمدید قرارداد سه ساله ۱.۲ میلیارد دلاری با اسپرینت موافقت کرد. اسپرینت همچنان در زمینه بازاریابی B2B و مصرف کننده در سراسر کشور پیشگام است.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی B2C چیست؟

 

استراتژی های بازاریابی B2B

موفقیت بازاریابی B2B از پخش یک محصول از طریق رادیو یا تلویزیون حاصل نمی شود. موفقیت در بازاریابی B2B از جاسازی شرکت شما در صنعت و ساختن محصول شما مانند یک کالای اساسی به نظر می رسد. راه های تعامل با خریداران گوشه ای:

  • میزبانی وبینارهای اطلاعاتی
  • برپایی غرفه در نمایشگاه های صنعتی محبوب
  • ارسال خبرنامه های ایمیلی که شرکت شما را به عنوان یک متخصص صنعت معرفی می کند
  • حفظ حضور فعال و تعاملی در رسانه های اجتماعی
  • شرکت در رویدادهای شبکه صنعت و ایجاد روابط با خریدار

 

توسعه استراتژی بازاریابی B2B

صنعت B2B چقدر بزرگ است؟

این ایده خوبی است که قبل از تبدیل شدن به یک صنعت، به قدرت ماندگاری و پتانسیل رشد آن فکر کنید. این حقایق را در مورد شیوع بازاریابی B2B در نظر بگیرید:
خریدهای انجام شده توسط کسب وکارها، سازمان های دولتی و موسسات بیش از نیمی از کل فعالیت های اقتصادی در ایالات متحده را تشکیل می دهد. (دوایر و تانر، ۲۰۰۶) در سال ۲۰۰۳، بازاریابان B2B تقریباً ۸۵ میلیارد دلار در سال برای تبلیغ کالاها و خدمات خود هزینه کردند. (انجمن بازاریابی کسب و کار)
مطالعه ای در سال ۲۰۰۱ نشان داد که ارزش دلاری تراکنش های B2B به طور قابل توجهی از تراکنش های مصرف کننده بیشتر است. (هات و اسپه، ۲۰۰۱)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی B2P چیست؟

 

استراتژی بازاریابی B2B برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

بازاریابان B2B به طور کلی بر چهار دسته بزرگ تمرکز می کنند:

  • شرکت هایی که از محصولات خود استفاده می کنند، مانند شرکت های ساختمانی که ورق های فولادی را برای استفاده در ساختمان ها خریداری می کنند.
  • سازمان های دولتی، بزرگترین هدف و مصرف کننده بازاریابی B2B.
  • موسساتی مانند بیمارستان ها و مدارس.
  • شرکت‌هایی که می‌چرخند و کالاها را به مصرف‌کنندگان می‌فروشند، مانند دلال‌ها و عمده‌فروشان.

یک بازاریاب B2B می تواند به طور موثر محصول یا خدمات خود را با قرار دادن پیشنهادات خود به شیوه ای هیجان انگیز، درک نیازهای مشتری و ارائه راه حل های مناسب برای ترکیب این دو به دست درست در اختیار شما قرار دهد (همچنین به بازاریابی متقاعدسازی مراجعه کنید).
برای بازاریابان B2B مهم است که قبل از اجرای هر گونه تاکتیک بازاریابی یا تبلیغات، نیازهای مشتریان خود را درک کنند. در بازاریابی مصرف‌کننده، یک تبلیغ مؤثر می‌تواند در کانال‌های گسترده منتشر شود و درصدی از مصرف‌کنندگان به سمت خرید محصول سوق داده شوند. با این حال، از آنجایی که بازاریابی B2B بسیار تخصصی تر است، بازاریابان در صورت عدم توجه دقیق به نیازهای آنها قبل از تنظیم خدمات خود با آن نیازها، در معرض ریسک بیگانگی نامزدهای بالقوه خاص خود هستند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی مشارکتی چیست؟

 

بازاریابی B2B در عصر تعامل

با توجه به گزارش ای مارکتر (eMarketer)، در حالی که هزینه های B2B ایالات متحده تا سال ۲۰۱۲ با ۰.۸٪ افزایش به ۱۲۹ میلیارد دلار خواهد رسید، هزینه های B2B تعاملی با ۹.۲٪ افزایش به ۵۱.۵ میلیارد دلار خواهد رسید. بیزریپورت (BizReport) دریافت که ۸۶٪ از شرکت های بازاریابی B2B از رسانه های اجتماعی در تلاش های خود استفاده می کنند، در حالی که فقط ۸۲٪ از شرکت های بازاریابی مصرف کننده. ارزیابی و پیش‌بینی بازاریابی آنلاین B2B بین‌المللی ای ام آر (AMR) تا سال ۲۰۱۳ پیش‌بینی می‌کند که هزینه‌های B2B در رسانه‌های اجتماعی تا سال ۲۰۱۳، ۲۱ درصد رشد خواهد کرد و هزینه‌ها در سایت‌های تولید سرنخ ۱۷ درصد رشد خواهد کرد.

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی B2B چگونه است؟

یک برنامه بازاریابی B2B باید در ارائه متمرکز و در کاربرد گسترده باشد. این بدان معناست که در حالی که بازاریابی مصرف‌کننده می‌تواند بسیار خاص (یک محصول پرمصرف که از طریق چاپ، تبلیغات تلویزیونی و اینترنت تبلیغ می‌شود) برای مخاطبان گسترده تبلیغ کند، بازاریابی B2B نمی‌تواند. در عوض، باید خود را به طور گسترده (از طریق ایمیل، تصویر شرکت و مشخصات فنی) به یک مشتری بسیار خاص نشان دهد.
بازاریابان کسب و کار می توانند با شناسایی و درک اهمیت موضوعات زیر تصمیم بگیرند که چگونه از طرح B2B خود استفاده کنند:
محصول یا خدمات: هنگام بازاریابی برای مصرف کنندگان، یک مؤلفه احساسی دخیل است. افراد به دلیل احساسی که در آنها ایجاد می کنند به سمت محصولات جذب می شوند. اما درمورد مشتریان B2B، آن ها خریداران متخصصان آموزش دیده ای هستند که به کیفیت محصولات، مزایای صرفه جویی در هزینه و/یا تولید درآمد و خدمات ارائه شده توسط شرکت میزبان اهمیت می دهند.

  • بازار هدف: بسیاری از بازاریابان B2B قادر به تمرکز بر صنایع بسیار خاص هستند که نیازهای تخصصی را منعکس می کنند. در حالی که این امر می تواند بازاریابی را کمی ساده تر کند، همچنین به دانش بالایی خارج از متخصصان بازاریابی نیاز دارد.
  • قیمت گذاری: کسب و کارها معمولاً بیش از مصرف کنندگان به هزینه، ارزش و درآمد بالقوه توجه می کنند. با این حال، آن‌ها می‌توانند راحت‌تر متقاعد شوند که قیمت بالاتری بپردازند – تا زمانی که بازاریاب‌های B2B کار عالی در متقاعد کردن آن‌ها مبنی بر ارزشمند بودن محصول، کیفیت و خدمات مشتری انجام دهند.
  • ترفیع: بازاریابان B2B باید نه تنها در زمینه بازاریابی و تبلیغات، بلکه در زمینه های خود نیز متخصص باشند. هنگامی که این اتفاق بیفتد، آنها بهترین راه‌ها را برای بازاریابی در این زمینه، چه از طریق وبلاگ‌ها، مجلات، نمایشگاه‌ها یا تبلیغات شفاهی، یاد خواهند گرفت. بازاریابی B2B به ندرت از رسانه های سنتی مانند تبلیغات تلویزیونی و رادیویی استفاده می کند. (به بازاریابی تبلیغاتی نیز مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی متنی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی B2B باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی B2B باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی B2B آورده شده است.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی دانش و آموزش لازم برای مدیریت و استراتژی موثر یک کمپین B2B را دارند. آن‌ها دانش بازاریابی و مهارت‌های مدیریتی مورد نیاز را به دست آورده‌اند تا نیازهای خاص یک حوزه یا صنعت را تقویت کنند و محصول یا خدمات خود را به‌طور مؤثری مطابق با این نیازها بازاریابی کنند.
افراد حرفه ای در زمینه بازاریابی باید مهارت های ارتباطی قوی داشته باشند، اما در موقعیت های B2B، مدیران بازاریابی نیز به پیشینه ای در اقتصاد و کسب وکار نیاز دارند. به این ترتیب، آنها می توانند به طور موثرتری برای کارشناسان کسب وکار و دولت بازاریابی کنند.

نمایندگان فروش B2B

نمایندگان فروش B2B مسئول اجرای برنامه های بازاریابی هستند که برای محصول یا خدمات شرکت آنها در نظر گرفته شده است. آنها کسانی هستند که روابط را با مشتریان بالقوه توسعه و حفظ می کنند.
به این ترتیب، یک نماینده فروش B2B باید مهارت های ارتباطی قوی داشته باشد و بتواند با افراد مختلف ارتباط برقرار کند. آنها باید در فروش، مذاکره و تصمیم گیری علاقه و استعداد داشته باشند.

هماهنگ کننده های بازاریابی B2B

یک هماهنگ کننده بازاریابی B2B، وظایف روزمره ساخت و بازاریابی یک برند B2B را سازماندهی و اجرا می کند. این موقعیت معمولاً مسئول برقراری ارتباط با افراد مختلف برای راه‌اندازی نمایشگاه‌های تجاری، وبینارها و رویدادهای دیگر، و همچنین کمک به تولید مطالب بازاریابی مکتوب، فهرست مشتریان و کمپین‌های ایمیلی است. هماهنگ کننده های بازاریابی باید با آمار، تجزیه و تحلیل و تضمین کیفیت احساس راحتی کنند، زیرا آنها به طور کلی مسئول سازماندهی پشت صحنه کل یک کمپین B2B هستند. آن‌ها همچنین باید مهارت‌های ارتباطی و نوشتاری خوبی داشته باشند، زیرا برای راه‌اندازی رویدادها و تبلیغات، به مخاطبین مختلفی ایمیل می‌زنند و تلفن می‌کنند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی B2B برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی B2C

استراتژی بازاریابی B2C چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی B2C بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی B2C را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی B2C خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی B2C بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی B2C

همه چیز به اندازه، سرعت و نیاز بستگی دارد.
برخلاف کسب‌وکارها – که معمولاً برای برآوردن نیازهای کسب وکاری مشخص شده قبلی، خریدهای بزرگ انجام می‌دهند – مصرف‌کننده نهایی معمولاً خریدهای بسیار کوچک‌تری انجام می‌دهند، گاهی اوقات برای برآورده کردن «نیاز» که تنها پس از دیدن محصول برای فروش به آن فکر می‌کنند. خریدهای مصرف‌کننده زمان بسیار کمتری می‌برند – ثانیه‌ها، برای خرید آنی. اگر یک کالای خاص را با بهترین قیمت خریداری کنید، شاید چند هفته دیگر. این تصمیم تنها توسط یک نفر (یا دو نفر، در مورد خرید مشترک زوج) گرفته می شود. مصرف کنندگان انتظار دارند از خرید خود سودی دریافت کنند، اما معمولاً ریسک های مالی را به اندازه کسب وکارهای سنگین نمی سنجند.

 

استراتژی بازاریابی B2C چیست؟

بازاریابان موثر کسب وکار به مصرف کننده (B2C) این مسائلی که در مقدمه گفته شد را می دانند و کمپین هایی را ایجاد می کنند که با ذهنیت مصرف کننده ارتباط برقرار می کند. بازاریاب B2C از طریق تبلیغات، بازاریابی مستقیم و اینترنتی، ویترین فروشگاه ها و پیشنهادهای تخفیف، تلاش می کند تا خریداران را تا حد امکان به خریداران تبدیل کند.
کسانی که محصولات مبتنی بر مصرف کننده را می فروشند معمولاً در نوعی بازاریابی B2C شرکت می کنند. برخی از نمونه ها عبارتند از:

  • شرکت‌های رایانه‌ای و گجت‌ها اغلب محصولات جدید را به بازار عرضه می‌کنند و ابزارهایی برای سرگرم‌تر کردن و کارآمدتر کردن زندگی شما فراهم می‌کنند و مشکلاتی را که حتی نمی‌دانستید دارید را حل می‌کنند.
  • شرکت‌های نرم‌افزار و بازی، در میان استراتژی‌های دیگر، از کنوانسیون‌ها (مانند نمایشگاه سرگرمی‌های الکترونیکی، با نام E3) استفاده می‌کنند.
  • رستوران ها غذای خود و همچنین شهرت و فضای خود را به بازار عرضه می کنند.
  • شرکت‌های پوشاک، جواهرات و لوازم آرایش، بیشتر بازاریابی خود را از طریق مفهوم «مد» انجام می‌دهند – که هر زمان که محصول جدیدی برای فروش وجود داشته باشد، می‌توان آن را تغییر داد.
  • شرکت‌های دارویی در ایالات متحده تبلیغاتی درباره محصولات جدید اجرا می‌کنند و از شما می‌خواهند «از پزشک خود بپرسید که آیا [Fixitol] برای شما مناسب است یا خیر». (در برخی از کشورها، بازاریابی مستقیم دارو برای مصرف کننده غیرقانونی است؛ در آن مکان ها، شرکت ها برای پزشکان عرضه می کنند.)
  • شرکت‌های خودروسازی همچنان با کمپین‌های B2C خود خلاق هستند، مانند انجام سفرهای جاده‌ای، ساختن برج‌هایی با قوطی‌های بنزین برای نشان دادن میزان مصرف سوخت با خودروهای MPG بالا.
  • شرکت‌های مواد غذایی که در فروشگاه‌های مواد غذایی به فروش می‌رسند، نه تنها از طریق تبلیغات، بلکه از طریق بسته‌بندی محصولات و نمایش در فروشگاه‌ها به بازار می‌پردازند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی درون بازی چیست؟

 

ملاحظات استراتژی بازاریابی B2C

چرخه‌های فروش کوتاه – روزها یا حتی دقیقه‌ها، برای آن خریدهای ناگهانی
برند از طریق تبلیغات و ارجاع ایجاد می شود
خدمات مشتری هسته اصلی فروش است
رسانه‌های اجتماعی دسترسی بیشتری به مشتریان می‌دهند و فرصت‌های بزرگی را برای تبلیغات، خدمات مشتری و ایجاد وفاداری مشتری باز می‌کنند.

 

تفاوت استراتژی بازاریابی B2C و B2B

 

استراتژی بازاریابی B2C برای چه نوع مصرف کننده ای موثر است؟

از آنجایی که «مصرف‌کنندگان» به تمامی خریداران محصولات و خدمات اطلاق می‌شود و احتمالاً هیچ محصولی برای تک تک مصرف‌کنندگان جذاب نیست، بازاریابان B2C مصرف‌کنندگان را به بخش‌های هدف تقسیم می‌کنند – به عنوان مثال، مردان مجرد ۱۸ تا ۲۵ ساله. هدف تطبیق پیام بازاریابی با بخش مصرف کننده هدف است، زیرا بخش های مختلف مصرف کننده به روش های مختلف بازاریابی پاسخ متفاوتی خواهند داد. (همچنین به بازاریابی هدفمند مراجعه کنید)
بازاریابی B2C برای مشتریانی که قبلاً تجربه مثبتی از محصول یا شرکت داشته‌اند مؤثرتر است. مشتریان خوشحال بیشتر خرید می کنند و محصول را به دوستان خود ارجاع می دهند. کسب و کار تکراری کلید یک کسب و کار موفق و رو به رشد است و شیوه های بازاریابی B2C برای ایجاد وفاداری مشتری کار می کند. (همچنین به بازاریابی مجدد مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی B2P چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی B2C چگونه است؟

کمپین های بازاریابی B2C با تحقیقات جامع بازار آغاز می شود. شرکت ها باید بدانند مشتریانشان چه کسانی هستند، چه می خواهند و پیام هایی که به آنها پاسخ می دهند. تحقیقات بازار شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا پیام‌های مؤثری ایجاد کنند و عناصر کمپین را انتخاب کنند که مخاطبان خاصی را درگیر خود کند.
در عصر اتصال به اینترنت امروزی، مخاطبان احتمالاً زمان قابل توجهی را آنلاین می‌گذرانند. به همین دلیل، برخی از قوانین برای توسعه یک کمپین موثر B2C تغییر کرده است. یک کمپین برنده B2C باید اینترنت را با استفاده از ابزارهایی مانند وب سایت های شرکت، برنامه های وابسته، کدهای پاسخ سریع (QR) و رسانه های اجتماعی در نظر بگیرد.
رسانه های اجتماعی یک روش رایج برای دستیابی به مخاطبان بزرگ و ارتباط با آنها در سطح شخصی تر است. به عنوان مثال، اگر یک مشتری راضی صفحه‌ای را در فیس‌بوک «لایک» کند، همه روابط آنلاین او این را خواهند دید. بنابراین، ساختن یک وب سایت طرفداران به طور خودکار تبلیغات شرکت را جمع آوری می کند. علاوه بر این، به آنها اجازه می دهد تا ببینند مشتریان در مورد محصولاتشان چه می گویند و ایده های بیشتری برای کمپین های جدید به آنها می دهد.
در نهایت، شرکت‌ها همچنین برنامه‌های وفاداری مشتری را از طریق ابتکارات خود در رسانه‌های اجتماعی ایجاد می‌کنند و به مشتریانی که قبلاً از شرکت خرید کرده‌اند، آنها را به‌صورت آنلاین دنبال می‌کنند یا در سایت خود نظر داده‌اند، تخفیف‌های ویژه ارائه می‌دهند. این می‌تواند انگیزه‌ای برای کسب‌وکارهای تکراری اضافی باشد – کلید موفقیت بلندمدت کسب وکاری. (همچنین به بازاریابی بلادرنگ رجوع کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی فیسبوک چیست؟

 

عناصر حیاتی بازاریابی B2C

مخاطب خود را بشناسید
مالک برند خود باشید
از محتوای تولید شده توسط کاربر به صورت آنلاین استفاده کنید
برای پاسخ به بازخورد منفی اقدام کنید
ایجاد وفاداری به برند

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی متنی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی B2C باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی B2C باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی B2C آورده شده است.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی بر کمپین‌های مختلف B2C نظارت و هماهنگی می‌کنند و تیم‌های خود را در تحقیقات، گزارش‌دهی و ارتباطات هدایت می‌کنند. بخش های هدف یک بازار مصرف را برای اهداف بازاریابی B2C شناسایی می کنند؛ روندها، از جمله چگونگی و چرایی تغییر الگوهای خرید مصرف کننده در یک بخش هدف مشخص را شناسایی می نمایند؛ تحقیقات مصرف‌کننده را آغاز و هدایت می‌کنند و بر اساس یافته‌هایشان به مشتریان خود در مورد استراتژی B2C مشاوره می‌دهند؛ شرکت خود را در مورد بخش های مختلف مصرف کننده که مشتریان اصلی، جدید و بالقوه کسب و کار را تشکیل می دهند، آگاه می نمایند؛ تعامل با تیم های توسعه محصول بر روی محصولات جدیدی که ممکن است برای یکی از اهداف B2C شناسایی شده جذاب باشد.

مدیر بازاریابی اینترنتی

مدیر بازاریابی اینترنتی، کمپین های B2C را مستقیماً هدایت می کند که بر ارتباطات اینترنتی متکی هستند. شناسایی الگوهای ترافیک مصرف کننده آنلاین، و پیگیری روندها و تغییرات در تجارت آنلاین؛ ترویج استفاده از رسانه های اجتماعی برای تعامل بهینه با بخش هدف B2C؛ نحوه پاسخ مصرف کنندگان به وب سایت شرکت و ارتباطات اینترنتی را پیگیری می نمایند؛ در مورد کمپین های B2C از طریق رسانه های اجتماعی و سایر منابع آنلاین بازخورد دریافت می کنند و تغییرات را بر اساس پاسخ های مصرف کنندگان توصیه می نمایند؛ ارائه بازخورد منظم به تیم توسعه وب سایت شرکت، در مورد نحوه جذاب تر کردن وب سایت برای بخش های هدف شرکت از وظایف مدیران بازاریابی اینترنتی می باشد.

تحلیلگران تحقیقات بازار

تحلیلگران تحقیقات بازار مسئول تعریف و یادگیری بخش مصرف کننده هدف در یک کمپین B2C هستند. از روش‌های مختلفی (مصاحبه، پرسشنامه، جمع‌آوری داده‌های آنلاین و غیره) استفاده می کنند تا کشف نمایید که مصرف‌کنندگان در بخش هدف درباره کسب‌وکار چه فکر می‌کنند و چه می‌خواهند. جمع آوری داده ها در مورد نحوه واکنش مصرف کنندگان به حضور آنلاین شرکت، صفحات رسانه های اجتماعی و ارتباطات B2C از وظایف تحلیلگران تحقیقات بازار می باشد؛ تجزیه و تحلیل داده های مصرف کننده، با استفاده از روش های آماری و نرم افزار؛ با استفاده از نمودارها، نمودارها و ابزارهای دیگر، یافته‌های مربوط به بخش هدف B2C را تقطیر کرده و به سازمانشان منتقل کنند. پیش‌بینی روندها، نیازها و فرصت‌های آینده در هر بخش مصرف‌کننده، بر اساس داده‌های منظم جمع‌آوری‌شده نیز از دیگر وظایف تحلیلگران تحقیقات بازار می باشد.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی B2C برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی b2p

استراتژی بازاریابی B2P چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی B2P بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی B2P را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی B2P خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی B2P بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی B2P

یکی از مؤلفه‌های اصلی بازاریابی مؤثر، درک مخاطبان و تنظیم ارائه‌تان برای آن مخاطبان است. تفاوت‌های پیرامون مخاطبان هدف معمولاً تیم‌های بازاریابی را ملزم می‌کند که استراتژی‌های توسعه خود را به روش‌های متفاوتی بازنگری کنند. در حالی که بازاریابی B2B اغلب از ارائه‌های دقیق و تحلیلی در مورد ارزش پیشنهادی و بازگشت سرمایه استفاده می‌کند، بازاریابی B2C اغلب از تبلیغات هیجان‌محور، جذاب و مبتنی بر انگیزه برای جلب خواسته‌های مردم استفاده می‌کند.
با این حال، اکثر بازاریابان و نمایندگان فروش می‌دانند که کسب‌وکارها تصمیمات نهایی خرید را نمی‌گیرند – افراد این کار را می‌کنند. به طور معمول، بازاریابی B2C جمعیت شناسی خاصی مانند زنان ۱۸ تا ۲۵ ساله یا مردان طبقه متوسط ۳۵ تا ۵۰ ساله که گلف بازی می کنند را هدف قرار می دهد. با این حال، چنین جمعیت شناختی تنها به صورت انتزاعی وجود دارد. یک مرد ۳۵ ساله واقعی که به گلف علاقه دارد ممکن است دختران دوقلو داشته باشد و علاقه ای به موسیقی داشته باشد و ترجیحات خود را به فروشندگان آنلاین بیان کند.

بیشتر بخوانید:تعریف دقیق استراتژی بازاریابی رابطه ای چیست؟

 

استراتژی بازاریابی B2P چیست؟

بازاریابی کسب و کار به افراد (B2P) افراد منحصر به فردی را مورد توجه قرار می دهد، که هرگز در بخش بندی بازار یک کمپین روزمره B2C توصیف نمی شوند. کسانی که در بازاریابی B2P شرکت می کنند به مشتریان کسب وکار خود نه به عنوان یک سازمان صرف، بلکه به عنوان افراد به صورت فردی با خواسته ها، انتظارات و سلیقه های منحصر به فرد برخورد می کنند.

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی B2P استفاده می کنند؟

بازاریابی کسب و کار به افراد (B2P) توسط هر کسب و کاری انجام می شود که مایل و قادر به دریافت بازخورد از مشتریان فردی باشد، خواه آن مشتریان مصرف کننده نهایی باشند یا سایر کسب وکارها با مشتریان خودشان. برخی از نمونه های قابل توجه عبارتند از:

  • آمازون دات کام (Amazon.com)، که از اطلاعاتی در مورد آنچه مشتری به آن نگاه می کند یا قبلاً خریده است برای پیشنهاد موارد دیگر استفاده می کند.
  • کامپیوتر های دل (Dell)، که به مشتریان این امکان را می دهد که با انتخاب بر اساس اجزا، «رایانه های خود را بسازند».
  • کفش های نایک (Nike)، که به مصرف کنندگان اجازه می دهد تا Air Force One خود را سفارشی کنند.
  • دلالان املاک، که می توانند از آدرس IP شما برای پیشنهاد خانه برای فروش در منطقه شما استفاده کنند.
  • کسب و کارهای کوچک با صفحات طرفداران فیس بوک، که می توانند با طرفداران به صورت یک به یک تعامل داشته باشند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی همهمه ای چیست؟

 

بازاریابی B2P برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

فناوری های مدرن اطلاعات و ارتباطات، تمایزات قدیمی بین خانه و بازار را از بین برده است. امروزه، بسیاری از مردم به طور تقریباً ۲۴ ساعته به شبکه‌های اجتماعی دسترسی دارند و به آن‌ها اجازه می‌دهد از طریق تلفن، لپ‌تاپ و تبلت با کسب‌وکارها تعامل داشته باشند.B2P هم برای کسب‌وکارها و هم برای مصرف‌کنندگان موثر است – به‌قدری که برخی از کسب‌وکارها ممکن است دیگر تمایز B2B/B2C را رعایت نکنند و فقط یک رویکرد B2P واحد را در پیش بگیرند.

B2P به جای بازاریابی B2B. باز هم، تصمیمات کسب وکاری ممکن است متفاوت از تصمیمات خرید فردی باشد، اما در نهایت هر دو نوع تصمیم توسط افراد گرفته می شود. احساسات و روابط شخصی در تصمیمات شخصی و کسب وکاری نقش دارند. بنابراین، یک بازاریاب B2P با تصمیم گیرندگان یک کسب‌وکار تماس شخصی برقرار می‌کند و متوجه می‌شود که چه انگیزه‌هایی در آنها ایجاد می‌کند، چه ارزش‌ها و دیدگاه‌هایی دارند و چه نیازهای مشتریان خود را دارند.

B2P به جای بازاریابی B2C. تقسیم‌بندی مصرف‌کننده می‌تواند گروه‌بندی قابل قبولی از مشتریان ایجاد کند، اما مشتریان فردی می‌توانند از داده‌ها برای قرار دادن خود در دسته‌های حتی منحصربه‌فردتر استفاده کنند. خرید آنلاین مشتریان را قادر می سازد تا اطلاعات مورد نیاز خود را بر اساس معیارهای بسیار شخصی سازی شده جستجو کنند. بازاریابی B2P این را در هنگام ایجاد وب سایت ها، پیش بینی سوالاتی که ممکن است مشتریان در مورد محصولات داشته باشند، و ایجاد گزینه هایی برای مشتریان جهت ارائه بازخورد خاص در نظر می گیرد.

به عنوان مثال، برخی از سایت ها دارای گزینه چت شخص به فرد هستند. هر مشتری که از این گزینه استفاده می کند نیازی به صحبت در مورد علاقه مندی به یک محصول خاص ندارد. آنها قبلاً علاقه مند هستند و می خواهند بیشتر بدانند. B2P این سوال را در نظر می گیرد که “مشتری به دنبال چه چیزی است؟” به جای سوال قدیمی B2C، “با چه چیزی می توانم مشتری را متقاعد کنم که بخرد؟”

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی درونگرا چیست؟

 

چرا از بازاریابی B2P استفاده کنیم؟

افرادی که تصمیمات کسب وکاری می گیرند را هدف قرار می دهید
گذشته مشتری کسب و کار را به مشتریان آن مشتری می بینید
از فعالیت آنلاین مشتریان برای هدایت اطلاعات مؤثر استفاده می کنید

 

نمودار استراتژی بازاریابی B2P

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی B2P چگونه است؟

قبل از اینترنت، ارتباطات بازاریابی اساساً یک طرفه بود: کسب‌وکار به سادگی محصولات و خدماتی را که به مشتریان احتمالی ارائه می‌داد تبلیغ می‌کرد. امروزه، این ارتباط یک خیابان دو طرفه است و مشتریان به طور فعال سؤالات خاص تری در مورد محصولات و خدمات یک شرکت می پرسند. خریدار آنلاین صرفاً به اطلاعات و شفافیت یک کسب وکار امیدوار نیست – آنها انتظار آن را دارند.
وب سایت های کسب وکاری باید برای پاسخگویی به مشتری ساخته شوند. بنابراین، هدف این است که اطلاعات و تجربیات را با توجه به ترجیحات هر فرد تنظیم کنیم. وقتی بودجه و فناوری در دسترس باشد، وب‌سایت می‌تواند از اطلاعات مربوط به موقعیت مکانی مشتری (از آدرس IP آنها)، سابقه مرور آنها (از ردیابی کوکی‌ها) و فعالیت در سایت شما (که بدون کوکی قابل ردیابی است) استفاده کند تا مشخص کند چه اطلاعاتی وجود دارد، برای آنها ظاهر می شود.
کسب و کارهای کوچکتر ممکن است امکانات لازم برای ایجاد چنین سایتی را نداشته باشند. با این حال، کاری که آنها می توانند انجام دهند مدیریت یک سایت طرفداران کسب و کار است – برای مثال از طریق یک صفحه فیس بوک. شرکت‌ها با هر اندازه باید ابزاری برای دریافت ارتباطات مشتری داشته باشند، مانند گزینه چت آنلاین یا یک انجمن در یک سایت.

یک کمپین موثر B2P باید مردم را از طریق رسانه های اجتماعی درگیر کند. نوع (های) وب‌سایت‌های شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده توسط شرکتی که برای آن بازاریابی می‌کند تعیین می‌شود. اگر یک کسب وکار مستقیماً برای مصرف کنندگان بازاریابی کند، سایت هایی مانند فیس بوک و ببو مفید هستند. اگر حرفه ای ها و مبتکران کسب و کار را هدف قرار دهند، لینکدین ، اینوسنتیو (Innocentive) و تاپ کدر (TopCoder) گزینه های بهتری هستند.

این وب‌سایت‌ها مکانی برای اشتراک‌گذاری افکار و مشارکت در بحث در اختیار کاربران قرار می‌دهند. بنابراین از هر رسانه اجتماعی که یک شرکت استفاده می کند، مهم است که با کاربران گفتگو کنید. توجه به مشارکت کاربران در این سایت‌ها نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان در مورد یک کسب وکار چه فکر می‌کنند و از آن چه می‌خواهند. مستقل از تبلیغات، کاربران مختلف در مورد ارزش‌های محصولات و خدمات و همچنین ناامیدی‌های آنها بحث خواهند کرد. مشارکت یک شرکت در این سایت‌ها به آن‌ها اجازه می‌دهد تا مستقیماً و بلافاصله به خواسته‌ها و نیازهای مصرف‌کننده پاسخ دهند. (به بازاریابی تولید شده توسط کاربر نیز مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی حلقه بسته چیست؟

 

عناصر حیاتی بازاریابی B2P

  • از رسانه های اجتماعی استفاده کنید
  • برای وب سایت(های) خود محتوای مداوم تولید کنید
  • یک کانال برای پیشنهادات و فعالیت های مشتریان ایجاد کنید
  • سوالاتی را که مشتریان در مورد محصول، خدمات و وب سایت شما دارند، کشف کنید و به آنها پاسخ دهید

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی B2P باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی B2P باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی B2P آورده شده است.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی برآورد تقاضا برای محصولات و خدماتی که سازمان آنها می تواند ارائه دهد (و با چه قیمتی) را انجام می دهند؛ روندهای بازار، از جمله چگونگی و چرایی تغییر الگوهای خرید مردم را شناسایی می کنند؛ در مورد یافته های تیم خود توضیح می دهند؛ نظارت و تبلیغ رسانه های اجتماعی شرکت، باز کردن خطوط ارتباطی با افراد و کسب و کارها و نظارت بر عملیات روزانه کارکنان بازاریابی از دیگر وظایف این افراد می باشد.

مدیر بازاریابی اینترنتی

این مدیران، بازارهای آنلاین بالقوه را شناسایی و روندها و تغییرات در تجارت آنلاین را دنبال می کنند؛ تجارت آنلاین را گسترش و استفاده از رسانه های اجتماعی را ترویج می دهند؛ نحوه پاسخ مردم به وب سایت شرکت و ارتباطات اینترنتی را پیگیری می کنند؛ تحقیقات بازار را آغاز و تجزیه و تحلیل می کنند، سپس تیم های خود را در مورد یافته ها و فرصت ها توصیف میکنند؛ و همچنین با تیم توسعه وب سایت شرکت همکاری کمی کنند تا تجربه کاربر را بیشتر نمایند.

تحلیلگران تحقیقات بازار

از روش‌های مختلف (از جمله مصاحبه، پرسشنامه، و گروه‌های متمرکز) استفاده می کنند تا بفهمند مردم درباره کسب‌وکارشان چه فکر می‌کنند و چه می‌خواهند. جمع آوری داده ها در مورد کسب و کار آنلاین یک شرکت، و نحوه واکنش مردم به صفحات تجاری و رسانه های اجتماعی آن، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و نرم افزار، با استفاده از نمودارها، چارت ها و ابزارهای دیگر، یافته ها را تقطیر کرده و به سازمان خود منتقل می کنند؛ روندها، نیازها و فرصت های آینده را بر اساس داده های جمع آوری شده پیش بینی می کنند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی B2P برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی همهمه ای

استراتژی بازاریابی همهمه ای چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی همهمه ای بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی همهمه ای را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی همهمه ای خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی همهمه ای بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی همهمه ای

همه ما در مقطعی نقش بازاریابی را ایفا کرده ایم. وقتی جنجالی در مورد یک رستوران جدید برای دوستی تعریف می کنیم، (شاید ناخواسته) رستوران را تبلیغ می کنیم و مشتریان بیشتری را به آن جذب می کنیم. اگر با هیجان در مورد فیلمی که به تازگی دیده ایم صحبت کنیم، دیگران را نیز تشویق می کنیم که آن را ببینند. موسسات غذاخوری، فیلمسازان و همه انواع کسب و کارها وقتی افراد عادی و مثبت در مورد یک محصول یا خدمات صحبت می کنند سود می برند. تبلیغات شفاهی بین دو نفر تأثیر معتبرتری نسبت به تبلیغات چاپی یا تبلیغات تلویزیونی دارد. اگر شخصی که به او اعتماد داریم به ما پیشنهاد کند که چیز جدیدی را بررسی کنیم، احتمالاً آن را امتحان می کنیم. (به بازاریابی دهان به دهان نیز مراجعه کنید)

این بازاریابی «همهمه ای» برای انتشار اخبار در مورد یک محصول یا خدمات جدید بسیار مؤثر است. دیوانگی تبلیغات سالانه سوپر بول (Super Bowl) را در نظر بگیرید، جایی که تقریباً همه در مورد تبلیغات احمقانه یا مبتکرانه ای که بین نمایشنامه ها دیده اند صحبت می کنند. در حالت ایده‌آل، در ذهن بازاریابان، ناظران سوپر بول درباره شرکت‌هایی که پشت آن تبلیغات هستند نیز صحبت خواهند کرد.

استراتژی بازاریابی همهمه ای چیست؟

متخصصان بازاریابی که بر بازاریابی همهمه ای تمرکز می کنند هر کاری که می توانند برای تشویق چنین صحبت هایی انجام می دهند. کار آنها باعث ایجاد مکالمات بین گروه های کوچک دوستان و همچنین بحث های در مقیاس بزرگتر از طریق پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر می شود. آنها با پاسخ دادن به مصرف کنندگان از طریق این ابزار، مکالمات را ادامه می دهند و با سازماندهی رویدادهایی برای جلب توجه، مکالمه را آغاز می کنند. برای مثال، هنگام معرفی یک بار گرانولا جدید با عسل، یک تیم بازاریابی ممکن است کیسه‌هایی از نمونه‌ها را به محوطه کالج بیاورد و به دانشجویانی که لباس‌های خرسی پوشیده‌اند، آنها را تحویل دهند. این شیرین کاری باعث ایجاد همهمه می شود و – اگر میان وعده واقعاً خوشمزه باشد – به دانش آموزان انگیزه می دهد که به دیگران پیشنهاد کنند آن را امتحان کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی مرکز تماس چیست؟

بازاریابی همهمه ای چیست

چه کسانی از استراتژی بازاریابی همهمه ای استفاده می کنند؟

هم شرکت‌های بزرگ و هم شرکت‌های کوچک به متخصصان بازاریابی نیاز دارند که مزایای بازاریابی همهمه ای را درک کنند و بدانند چگونه از آن استفاده کنند. آنها ممکن است از تیم بازاریابی داخلی خود انتظار داشته باشند که این مهارت را داشته باشند یا یک آژانس خارجی را برای ارائه چنین خدماتی استخدام کنند. در سال‌های اخیر، آژانس‌های کوچکی ایجاد شده‌اند که در بازاریابی همهمه ای تخصص دارند.

کسب وکارهایی که خدمات این آژانس ها و بازاریابان همهمه ای آنها را استخدام می کنند شامل شرکت هایی هستند که:

  • ماشین ها
  • فناوری
  • محصولات مصرفی
  • فیلم ها
  • نوشیدنی ها
  • مد و فشن
  • لوازم آرایشی
  • وسایل کودک می فروشند.

 

استراتژی بازاریابی همهمه ای برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

مؤثرترین کمپین‌های بازاریابی همهمه ای در ابتدا افرادی را هدف قرار می دهند که تأثیرگذار (اینفلوئنسر) یا پذیرندگان اولیه محصولات در نظر گرفته می‌شوند. همه ما این نوع افراد را می شناسیم. آنها تمایل دارند بر گروه همسالان خود غالب شوند و مشتاق به اشتراک گذاری دانش خود هستند. آنها ممکن است وبلاگ خود را داشته باشند که به طور گسترده خوانده می شود و یک حساب توییتر با هزاران دنبال کننده داشته باشد. اینها افرادی هستند که نظراتشان به دلیل شخصیت و نفوذشان مورد توجه قرار می گیرد. اگر بازاریابان کار خود را به درستی انجام داده باشند و این پذیرندگان اولیه تجربه خود را از یک محصول جدید به اشتراک بگذارند، در حالت ایده آل، با شنیدن افراد بیشتری در مورد آن، همهمه در مورد آن افزایش می یابد.

بیشتر بخوانید:استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی همهمه ای چگونه است؟

مفهوم بازاریابی همهمه ای سالهاست که وجود داشته است. به عنوان مثال، سیرک‌ها زمانی از رژه‌های خیابانی صبحگاهی استفاده می‌کردند تا مخاطبان بالقوه را در مورد اینکه فیل‌ها و دلقک‌هایشان در طول اجراهای شبانه‌شان چه می‌کنند، اذیت کنند. رفت و آمد حیوانات منجر به گفتگو در میان ساکنان شهر شد و به زودی سیرک فروخته شد. قبل از تلویزیون و اینترنت، مجریان سیرک در توانایی خود برای بازاریابی نمایش های خود به چند پوستر محدود بودند. مؤثرترین راه برای آن‌ها برای ترغیب مردم به خرید بلیط، پخش این خبر از طریق یک شیرین کاری، مانند رژه بود.
در دهه گذشته، بازاریابی همهمه ای به یک سرویس تخصصی برای متخصصان بازاریابی تبدیل شده است. کسانی که در این مفهوم مهارت دارند دائماً می پرسند: چگونه می توانیم مشتریان خود را وادار کنیم که در مورد محصولات ما صحبت کنند؟

یک راه رو به افزایش از طریق رسانه های اجتماعی است. این پلتفرم‌ها در سال‌های اخیر زیاد شده‌اند و راه‌های زیادی را برای بازاریابان ایجاد کرده‌اند تا این هجوم را ایجاد کنند و این بازاریابی همهمه ای را ادامه دهند. شرکت‌ها از رسانه‌های اجتماعی تأسیس‌شده، مانند صفحات کسب وکاری فیس‌بوک، استفاده می‌کنند تا مستقیماً با مصرف‌کنندگان صحبت کنند و در مورد یک محصول با یکدیگر بحث کنند.

برخی از شرکت ها نیز شبکه های اجتماعی خود را ایجاد می کنند. برای مثال، کلروکس، کلروکس لانج (The Clorox Lounge) را توسعه داد، یک وب سایت تعاملی با مسابقات و انجمن هایی برای مشتریان تا در مورد تجربیات حمام خود صحبت کنند. این سایت مشتریان را تشویق می کند که از طریق نظرسنجی ها و ایمیل ها به این سایت مراجعه کنند. این روشی را برای کلروکس ایجاد می‌کند تا با پایگاه مصرف‌کننده‌اش ارتباط برقرار کند، به گونه‌ای که در غیر این صورت نبود، و به دلیل موضوع غیرمعمولش همهمه ای ایجاد می‌کند.

بخش های بازاریابی نیز ممکن است از وبلاگ نویسان خارجی برای کمک به تلاش های خود استفاده کنند. با علم به اینکه یک واقعیت جالب می تواند به سرعت در شبکه های رسانه های اجتماعی منتشر شود، بازاریابان نمونه هایی از محصولات را قبل از توزیع گسترده برای وبلاگ نویسان ارسال می کنند. آنها انتظار دارند در ازای آن نام محصول ذکر شود. به عنوان مثال، یک وبلاگ نویس با نفوذ، محصول جدید را در یک پست وبلاگی که توسط دنبال کنندگانش خوانده می شود، بحث می کند. آن فالوورها به نوبه خود ممکن است پست را برای دوستان خود فوروارد کرده و محصول را در سایت های رسانه اجتماعی مورد استفاده خود برجسته کنند.

خارج از حوزه وبلاگ، شرکت های خودروسازی از مفهوم مشابهی استفاده کرده اند. آنها یک مدل ماشین جدید را برای مدت معینی به گروه سنی خاصی که به دنبال جذب آن هستند، قرض داده اند. در مقابل، آنها از این رانندگان آزمایشی می‌خواهند که در مورد ویژگی‌های خودرو با هر کسی که می‌پرسد صحبت کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی فیسبوک چیست؟

چرا از بازاریابی همهمه ای استفاده میکنیم

ایجاد بازاریابی همهمه ای ای در محوطه دانشگاه

بازاریابانی که از طرف سازنده کامپیوتر دل (Dell) کار می‌کردند، می‌دانستند که چگونه در پردیس‌های دانشگاهی در سراسر کشور حضور پیدا کنند، چگونه به دنبال یک جمعیت کلیدی باشند. دانشجویان کالج که به لپ‌تاپ نیاز داشتند، اما شاید مطمئن نبودند کدام برند را انتخاب کنند، از طریق کمپینی که اخیراً توسط آژانس بازاریابی تجربی موزائیک (Mosaic) راه‌اندازی شده بود، به طرق مختلف در معرض پیشنهادات دل قرار گرفتند.

این آژانس از به اصطلاح سفیران برند استفاده کرد تا نه تنها درباره محصولات دل بلکه رویدادهای محلی و محبوب در صفحات فیس بوک و حساب های توییتر بحث کند. این شرکت همچنین مسابقه‌ای به نام سوپرپروم (SuperProm) برگزار کرد که از دانش‌آموزان دعوت می‌کرد تا یک ویدیوی ۶۰ ثانیه‌ای بسازند تا توضیح دهند که چرا مدرسه‌شان باید در جشنی که دل برگزار می‌کند برنده شود. این مسابقه باعث شد که دانش‌آموزان در سایت‌های رسانه‌های اجتماعی دل صحبت کنند و به ویدیوهای مورد علاقه خود رای دادند و باعث افزایش طرفداران و دنبال‌کنندگان دل شد. شاید مهم‌تر از همه، جلوه و مرکز برند دل را در ذهن دانش‌آموزان حفظ کرد.

 

چگونه مردم را وادار به صحبت کنیم

طبق گفته انجمن بازاریابی دهان به دهان، استراتژی‌های بازاریابی که ویژگی‌های زیر را دارند، مشتریان را راضی نگه می‌دارند و بحث درباره محصول یا خدمات را با دوستان و همتایان خود آسان می‌کنند. چنین روش های بازاریابی:

  • ارتباطات را از طریق انجمن های وب سایت و شبکه های اجتماعی تشویق کنید.
  • با اطلاعاتی که به راحتی قابل اشتراک‌گذاری یا ارسال می‌شود و رویدادهای تبلیغاتی که افراد را ترغیب می‌کند تا آنچه را که دیده‌اند یا تجربه کرده‌اند به دیگران بگویند، به مردم چیزی بدهید تا درباره آن صحبت کنند.
  • انجمنی ایجاد کنید و افرادی مانند گروه های کاربری، کلوپ های طرفداران و تابلوهای پیام را به هم متصل کنید.
  • با شناسایی افراد با نفوذ و اطلاع دادن به آنها در مورد برنامه های شرکت و تشویق آنها به اشتراک گذاری چنین داده هایی با جوامع تأثیرگذار کار کنید.
  • تحقیق کنید و به بازخورد مشتریان گوش دهید که می تواند با ردیابی نظرات آنلاین در شبکه های اجتماعی و جمع آوری داده های نظرسنجی انجام شود.
  • با ایجاد وبلاگ ها و حضور در رسانه های اجتماعی و کمک به آنها به طور منظم در گفتگو شرکت کنید.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی کاتالوگ چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی همهمه ای باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی همهمه ای باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی همهمه ای آورده شده است.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی برنامه هایی را اجرا می کنند که به محصولات و خدمات شرکت آنها علاقه ایجاد می کند. این روزها، بازاریابی همهمه ای بخشی از آن طرح خواهد بود که ممکن است شامل کمپین های تبلیغاتی، روابط عمومی، تحقیقات بازار و مطالعات قیمت نیز باشد. این مدیران استراتژی های خود را با مدیران اجرایی، مدیران هنری، تیم های فروش، بخش مالی و احتمالاً یک آژانس خارجی هماهنگ می کنند. آنها ممکن است از متخصصان رسانه های اجتماعی برای حفظ حضور آنلاین شرکت خود استفاده کنند. با توجه به اداره آمار کار، انتظار می رود نقش مدیر بازاریابی بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، ۱۴ درصد رشد کند.

تحلیلگران تحقیقات بازار

تحلیلگران تحقیقات بازار به مدیران بازاریابی یک دید کلی از شرایط بازار در صنعت خود ارائه می دهند. آنها به تیم های بازاریابی کمک می کنند تا بفهمند مردم چه نوع محصولاتی را می خواهند و چقدر مایل به خرج هستند. مهمتر از همه، آنها می توانند به بازاریابان کمک کنند تا رفتار مصرف کننده را درک کنند، نکته ای کلیدی برای هدف قرار دادن یک کمپین بازاریابی همهمه ای. آنها این کار را با انجام نظرسنجی و جمع آوری داده ها در مورد انواع خاصی از مصرف کنندگان (مثلاً بر اساس جغرافیا یا گروه سنی) انجام می دهند. طبق دفتر آمار کار، این موقعیت با تقاضای زیادی روبرو است زیرا انتظار می‌رود بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ رشد ۴۱ درصدی داشته باشد.

نمایش دهندگان و ترویج کنندگان محصول

موقعیت به عنوان یک ترویج کننده محصول راهی عالی برای دیدن اینکه آیا بازاریابی مسیر شغلی مناسبی برای شما است یا خیر. مروجین، مانند افرادی که نمونه های غذا را در سوپرمارکت ها به اشتراک می گذارند، مشتریان را تشویق می کنند تا یک محصول را امتحان کنند و به هر سوالی که ممکن است داشته باشند پاسخ دهند. آنها در مورد این محصولات تحقیق می کنند و درک درستی از نوع مشتریانی دارند که شرکت سعی دارد به آنها بفروشد.
این متخصصان ممکن است نظرسنجی انجام دهند، در نمایشگاه های تجاری شرکت کنند و مسابقات برگزار کنند. برخی نیز ممکن است بر اساس قرارداد استخدام شوند تا در مورد محصولات در وبلاگ های شخصی یا حساب های رسانه های اجتماعی خود بنویسند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی همهمه ای برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی مرکز تماس

استراتژی بازاریابی مرکز تماس چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی مرکز تماس بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی مرکز تماس را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی مرکز تماس خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی مرکز تماس بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی مرکز تماس

این پیشنهاد معمولی را که از طریق تلفن دریافت می‌کنید در نظر بگیرید: یک فروشگاه زنجیره‌ای خرده‌فروشی مورد علاقه‌تان در بازدید بعدی‌تان ۱۰ درصد تخفیف به شما می‌دهد، اگر شما قول بدهید به یکی از دوستانتان درباره فروشگاه جدیدش بگویید. پشت این هدیه یک استراتژی بازاریابی است که به دقت فکر شده است، برای گسترش حسن نیت در مورد برند شرکت طراحی شده است، شما را متقاعد می کند که از فروشگاه خرید کنید و به شرکت کمک می کند مشتری جدیدی به دست آورد.

استراتژی بازاریابی مرکز تماس چیست؟

متخصصان بازاریابی که در بازاریابی مرکز تماس تخصص دارند، به طور مداوم در مورد چگونگی حفظ روابط با مشتری و ایجاد روابط جدید بحث می کنند. بازاریابی مرکز تماس شرکت‌ها را مستقیم‌تر از سایر اشکال بازاریابی، مانند کارت‌پستال و خبرنامه‌های ایمیل، با استفاده از تماس و مکالمات لحظه‌ای با مشتریان، مستقیم‌تر در مقابل مشتریان خود قرار می‌دهد.
به هر حال، طبق مقاله ای در هاروارد بیزینس ریویو توسط یکی از مدیران امریکن اکسپرس، که به طور گسترده به دلیل خدمات برتر به مشتریان، ایجاد یک برند قوی، و با تلاش های بازاریابی خود شناخته شده است، مراکز تماس «خط مقدم کسب و کار ما هستند و هر روز با مشتریان تعامل دارند».
کار بدون تکنولوژی ممکن نخواهد بود. از دهه ۱۹۹۰، در بحبوحه پیشرفت نرم افزارهای سازمانی، شرکت ها به قدرت بازاریابی از طریق مراکز تماس پی بردند، مراکزی که برای اولین بار صرفاً برای رسیدگی به سوالات و شکایات مشتریان مورد استفاده قرار گرفتند. در حالی که مراکز تماس همچنان چنین تماس هایی را دریافت می کنند، اکنون تعاملات برای برقراری و حفظ کسب وکار طراحی شده است.

شرکت‌ها از ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری برای پیگیری تماس‌هایی که برقرار کرده‌اند و دریافت نموده اند، و همچنین اطلاعاتی در مورد الگوهای خرید مشتریان خود و اطلاعات پس‌زمینه استفاده می‌کنند. آن‌ها می‌توانند از این داده‌ها برای ارائه درخواست‌های سفارشی‌شده، که توسط متخصصان بازاریابی مرکز تماس طراحی شده‌اند، استفاده کنند. به عنوان مثال، یک شرکت گل به مشتری پیشنهاد می کند برای یادآوری ایمیل برای سالگرد ازدواج ثبت نام کند.

شاید مهمتر از آن، چنین نرم‌افزاری به تیم‌های بازاریابی کمک می‌کند تا فهرستی از مشتریان بالقوه تهیه کنند تا از آنها برای تماس سرد و در حالت ایده‌آل، فروش استفاده کنند. کسب‌وکارهایی که در حفظ و به‌روزرسانی فهرست‌های خود کوشا هستند (که شامل حذف شماره تلفن افرادی است که مایل به تماس نیستند) احتمالاً کمپین‌های بازاریابی موفقی را تجربه خواهند کرد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی مستقیم چیست؟

 

مراکز تماس: کلید بازاریابی بهتر

در گزارشی بر اساس مصاحبه با بیش از ۱۷۰۰ افسر ارشد بازاریابی، IBM پیشنهاد کرد که CMOها می توانند عملکرد خود را با قدم زدن در کفش های مشتریان خود بهبود بخشند. این شرکت نوشت: زمانی که برند خود را به عنوان یک مشتری تجربه می کنید، به این فکر کنید که چه چیزی می تواند آن را از رقبا بیشتر متمایز کند. این گزارش همچنین پیشنهاد می‌کند که مدیران از مراکز تماس خود بازدید کرده و با برخی از نمایندگان خود صحبت کنند. این مدیران همچنین ممکن است بخواهند گهگاهی به تماس ها گوش دهند یا حتی با خودشان تماس بگیرند و وانمود کنند که مشتری هستند. این تمرین‌ها راهی برای CMOها برای شنیدن مستقیم خواسته‌های مشتریان و آنچه از شرکت می‌شنوند است. آن‌ها می‌توانند از این دانش برای طراحی کمپین‌های بازاریابی مرتبط‌تر استفاده کنند و به افرادی که تماس‌های تلفنی برقرار می‌کنند، راهنمایی مفیدی بدهند.

مقایسه استراتژی بازاریابی مرکز تماس

چه کسانی از استراتژی بازاریابی مرکز تماس استفاده می کنند؟

تمام شرکت های فورچون ۵۰۰ حداقل از یک مرکز تماس استفاده می کنند. بسیاری از شرکت ها مراکز تماس داخلی خود را دارند، در حالی که برخی دیگر آژانس های خارجی را استخدام می کنند تا کار را برای آنها انجام دهند. بازاریابی مرکز تماس به کسب و کارها فرصت هایی می دهد تا روابط فعلی خود را با مشتری حفظ کنند و همچنین فرصت هایی را برای فروش محصولات اضافی که مشتریان ممکن است در نظر نگرفته باشند، می دهد. به عنوان مثال، شرکت‌های کاتالوگ از مراکز تماس برای پردازش اقلام برگشتی استفاده می‌کنند و ناشران از آن‌ها برای فروش مشترکان در سایر خدمات، مانند رویداد پولی، استفاده می‌کنند.

هر شرکتی که به دنبال استفاده از یک طرح بازاریابی پاسخ مستقیم است باید شامل بازاریابی مرکز تماس باشد. صنایع مرسوم مرکز تماس عبارتند از:

  • مراقبت های بهداشتی
  • خرده فروشی
  • بیمه
  • مخابرات
  • خدمات مالی
  • ناشران
  • دارویی

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی کاتالوگ چیست؟

 

استراتژی بازاریابی مرکز تماس برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

شرکت ها هم با مصرف کنندگان و هم با شرکت ها تماس می گیرند تا علاقه به محصولات و خدمات خود را افزایش دهند. آنها به لیستی از مخاطبین متکی هستند که مراکز تماس آنها از طریق ثبت نام ایمیل، اشتراک مجلات، ثبت نام در کاتالوگ، مسابقات و موارد مشابه جمع آوری کرده است. افراد حاضر در این لیست ها معمولاً سطحی از علاقه خود را به شرکت ابراز کرده اند. با این حال، بازاریابان همچنین با مشتریان بالقوه ای که ممکن است در مورد شرکت یا محصولات آن چیزی نشنیده باشند، تماس سردی برقرار می کنند و به بازاریابان اجازه می دهند تا با مشتریان جدید ارتباط برقرار کنند.

برای این بازاریابان مهم است که داده ها را در گروه ها تجزیه و تحلیل و مرتب کنند. به عنوان مثال، اگر شرکتی بخواهد در مورد عادات خرید زنان بین ۱۸ تا ۳۵ سال بداند، یک بازاریاب فقط افرادی را در لیست خود قرار می دهد که در آن دسته قرار می گیرند. برای کسب و کارها، یک بازاریاب ممکن است همه افرادی را که اختیار خرید اقلام در شرکتشان را دارند، گرد هم بیاورد. این افراد معمولاً مدیران اجرایی هستند، مانند یک مدیر ارشد اطلاعات که مسئولیت کلیه خریدهای نرم افزار را بر عهده دارد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی برون گرا (برونگرا) چیست؟

 

موثرترین ابزار بازاریابی

بازاریابان به احتمال زیاد به کمپین های خود پاسخ هایی دریافت می کنند که از طریق تماس های تلفنی انجام می شود. در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۲ توسط انجمن بازاریابی مستقیم، بازاریابان میانگین نرخ پاسخ ۱۲.۹۵٪ توسط مشتریان را در لیست های داخلی خود گزارش کردند. این بسیار بیشتر از نسبت مشتریانی است که به انواع دیگر ابزارهای بازاریابی مانند کاتالوگ و کارت پستال پاسخ می دهند.

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی مرکز تماس چگونه است؟

بازاریابی مرکز تماس تقریباً در هر کمپین بازاریابی عاملی است. به عنوان مثال، شرکت ها زمانی که مشتریان با آنها در مورد یک معامله تبلیغاتی تماس می گیرند، پاسخ های خود را برنامه ریزی می کنند. آنها همچنین نیاز به یک استراتژی برای نحوه واکنش مراکز تماس خود به مشتریانی که پاسخ نمی دهند نیاز دارند. آیا آنها از طریق تلفن با آنها تماس می گیرند یا سعی می کنند از طریق اینترنت با مشتریان چت کنند؟ چقدر زمان باید بگذرد تا پیگیری کنند؟

شرکت ها برای یافتن این و سایر پاسخ ها به تحقیقات بازار متکی هستند. آنها در نظر می گیرند که چه روش هایی در گذشته برای آنها و همچنین چه چیزی برای رقبای آنها مفید بوده است. متخصصان بازاریابی همچنین لیست های مشتریان بالقوه خود را بررسی می کنند تا ببینند آیا باید برای یک کمپین خاص حذف یا اضافه شود. در نهایت، شرکت‌ها اسکریپت‌هایی را برای مراکز تماس خود ایجاد می‌کنند تا در زمان صحبت با مشتریان و مشتریان احتمالی، آن‌ها را دنبال کنند. آنها سوالات مختلفی را در برنامه های نرم افزاری خود بر اساس جمعیت شناسی مختلف لیست مشتریان خود وارد می کنند. بسته به اینکه چه کسی در خط دیگر است، این سؤالات بعداً روی صفحه نماینده مرکز تماس ظاهر می شود. به این ترتیب، از مشتری مرد پرسیده نمی شود که آیا جدیدترین خط لباس یک خرده فروش را دیده است یا خیر.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی مرکز تماس باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی مرکز تماس باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی مرکز تماس آورده شده است.

دستیاران بازاریابی

دستیاران بازاریابی معمولا کسانی هستند که در حال نوشتن اسکریپت هایی هستند که مراکز تماس دنبال خواهند کرد. آنها توسط یک مدیر بازاریابی راهنمایی خواهند شد که چه چیزی بنویسند. آنها اغلب به عنوان رابط بین بخش‌های مختلف عمل می‌کنند تا مطمئن شوند که اهداف و اولویت‌های بخش‌های بازاریابی با دیگران، به‌ویژه تیم فروش، مطابقت دارند. بخشی از کار آنها ممکن است آموزش یا ارائه اطلاعات به مراکز تماس در حین انجام یک کمپین خاص باشد.

مدیران بازاریابی

مدیران بازاریابی بر کل استراتژی بازاریابی شرکت خود نظارت دارند. آنها با استفاده از دانش و تجربه خود در بازاریابی، برنامه هایی را اجرا می کنند که باعث ایجاد علاقه به محصولات و خدمات شرکت می شود. یک مرکز تماس ممکن است تنها بخشی از شرکتی باشد که تحت نظارت آنهاست. گاهی اوقات مدیران بازاریابی با داشتن یک نقش اجرایی، عملکرد مرکز را زیر نظر دارند و ممکن است پیام‌هایی را که بازاریابان به مشتریان و مشتریان بالقوه منتقل می‌کنند تغییر دهند.

مدیران ارشد بازاریابی

به عنوان مدیران سطح بالا که معمولاً به مدیر عامل گزارش می دهند، مدیران ارشد بازاریابی بر تمامی ارتباطات بازاریابی و عملکردهای فروش در شرکت خود نظارت می کنند، از جمله بازاریابی مرکز تماس. CMO ها به روندهای بازار، تغییرات در فناوری و اهداف شرکت، از جمله اهداف فروش و بودجه بازاریابی، توجه دارند. آنها درگیر جزئیات نمی‌شوند، اما باید مطمئن باشند که پیام‌هایی که مرکز تماس استفاده می‌کند با سایر پیام‌های بازاریابی که شرکت استفاده می‌کند، سازگار است. اگر نرخ پاسخ به کمپین بازاریابی مرکز تماس ضعیف باشد، این مدیران بیشتر درگیر خواهند شد.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی مرکز تماس برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی دانشگاهی

استراتژی بازاریابی دانشگاهی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی دانشگاهی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی دانشگاهی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی دانشگاهی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی دانشگاهی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

 

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی دانشگاهی

کلیشه گرسنگی دانشجو آنقدرها هم که فکر می کنید درست نیست. در حالی که درست است که دانش‌آموزان دلارهای کمتری را با افزایش هزینه‌های آموزش خرج می‌کنند، طبق نظرسنجی در سال ۲۰۱۱ که توسط re:fuel یک شرکت رسانه‌ای پیشگام در حوزه جوانان انجام شد، همچنان کنترل بیش از ۴۱۷ میلیارد دلار را در دست دارند. بازار دانشجویان کالج گسترده است و کسب‌وکارها با تمرکز بر تلاش‌های بازاریابی صرفاً بر روی پردیس‌های دانشگاهی مورد توجه قرار گرفته‌اند. این شرکت‌ها یا شرکت‌های بازاریابی که استخدام می‌کنند، با استفاده از تکنیکی به نام بازاریابی دانشگاهی، رویدادها، مسابقات، کمپین‌های رسانه‌های اجتماعی و سایر استراتژی‌های بازاریابی را ایجاد می‌کنند که مستقیماً با نیازها و خواسته‌های دانشجویان امروزی صحبت می‌کنند.

استراتژی بازاریابی دانشگاهی چیست؟

شرکت‌ها و شرکت‌های بازاریابی، دانشجویانی را در دانشگاه‌های سراسر کشور استخدام می‌کنند تا به عنوان سفیران برند برای تبلیغ محصولات برند خود از طریق رویدادهای دانشگاه و کمپین‌های شبکه‌های اجتماعی خدمت کنند. این سفیران در مورد پاتوق‌ها و سنت‌های پردیس آگاه هستند و گاهی اوقات دوستان خود را برای کمک به انتشار پیام یک برند استخدام می‌کنند. اگرچه سفیران برند با فالوورهای آنلاین زیاد می توانند تأثیر قابل توجهی بر میزان شناخته شدن و پسندیده شدن یک برند در محوطه دانشگاه داشته باشند، سفیران همچنین در رویدادهای دانشگاه به صورت چهره به چهره با سایر دانشجویان ارتباط برقرار می کنند (همچنین به بازاریابی میدانی مراجعه کنید). دانش‌جویان بیشتر به دانش‌جویانی که احساس می‌کنند اشتراکات زیادی با آنها دارند اعتماد می‌کنند. بازاریابی دانشگاهی از تعاملات آنلاین و حضوری به روشی بسیار مؤثر برای برندها استفاده می کند تا در مورد محصولات خود صحبت کنند.
تلاش های بازاریابی دانشگاهی به دنبال افزایش تجربیات دانشجویان در محوطه دانشگاه است، نه تغییر آنها. آنها می خواهند که برندهایشان به عنوان بخشی از سرگرمی دانشجو بودن در هر محوطه دانشگاهی دیده شود. در ازای تلاش‌هایشان، نمایندگان دانشجو ممکن است اعتبار کالج، پول یا کالای رایگان از برندهایی که نمایندگی می‌کنند دریافت نمایند. برخی از شرکت‌های بازاریابی و استارت‌آپ‌ها نیز در مواقعی که توانایی پرداخت پول به سفیران خود را ندارند، مشاوره شغلی، رزومه کاری و توصیه نامه ارائه می‌دهند.

 

استراتژی های بازاریابی دانشگاهی

  • استخدام سفیران برند برای انتشار آنلاین و در محوطه دانشگاه
  • فروش مستقیم به دانشجویان در محوطه دانشگاه
  • حمایت از رویدادهای ویژه در محوطه دانشگاه برای دانشجویان
  • اهدای نمونه رایگان به دانشجویان
  • استخدام دانشجویان برای کمک به جابجایی
  • ارائه تبلیغات ویژه فقط برای دانشجویان

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی کاتالوگ چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی دانشگاهی استفاده می کنند؟

برندها در ده‌ها صنعت از تکنیک‌های بازاریابی دانشگاهی به عنوان بخشی از تلاش‌های خود برای دسترسی به دانشجویان استفاده می‌کنند و تقریباً ۱۰۰۰۰ دانشجو را برای کار در پردیس‌های مختلف در پاییز ۲۰۱۰ در ازای پول، اقلام مارک دار و تجربه کاری استخدام می‌کنند. ردبول، هیولت پاکارد، مایکروسافت و سایر شرکت‌های بزرگ و کوچک در جنگ صلیبی بازاریابی دانشگاه شرکت می‌کنند. برای مثال، ردبول، سفیران برند دانشجویی در ۳۰۰ پردیس دارد که میزبان رویدادهایی از سخنرانی‌های موسیقی تا مسابقات ارابه‌سواری هستند. نمایندگان مایکروسافت ویندوز نیز در بیش از ۳۰۰ پردیس، نمایش محصولات عملی را برای دانشجویان همکار ارائه می دهند.
فور اسکوئر (Foursquare) ، برنامه‌ای که از طریق آن افراد در مکان‌های فعلی خود ثبت نام می‌کنند، و رنت د ران وی (Rent the Runway)، یک شرکت اجاره‌ای لباس طراحان اینترنتی، نیز از تاکتیک‌های بازاریابی دانشگاهی برای افزایش فروش خود استفاده کرده‌اند. علاوه بر این، امریکن ایگل (American Eagle) حامیان رویدادهای نقل مکان می‌شوند و از پاییز ۲۰۱۰، برنامه‌هایی برای همکاری با امکانات تفریحی کالج برای ایجاد لباس‌های ورزشی درون مدرسه‌ای و پوشاندن مربیان تناسب اندام خود داشتند. این شرکت پوشاک همچنین میزبان یک مسابقه سالانه برای دانشجویان بازاریابی است که در آن فینالیست‌ها پروژه‌های خود را برای مدیران سطح بالا مطرح می‌کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی بین رسانه ای چیست؟

 

مخارج اختیاری دانشجویان کالج

نمودار استراتژی بازاریابی دانشگاهی
شرکت ها از مقدار زیادی از درآمد حاصل از مخارج اختیاری که دانشجویان با بازاریابی دانشگاه دارند، استفاده می کنند. دانش آموزان دو پنجم درآمد ماهانه خود را صرف اقلامی مانند لباس، مسافرت، تفریح و سایر هزینه های مشابه می کنند.

 

استراتژی بازاریابی دانشگاهی برای چه کسانی موثر است؟

دانشجویان کالج هدف اصلی کمپین های بازاریابی دانشگاهی هستند. با این حال، دانشجویانی که به خرید یک برند خاص در کالج عادت کرده‌اند، احتمالاً تا سال‌های آینده از آن استفاده خواهند کرد. تأثیر آنها بر خواهر و برادر کوچکتر و دوستان دبیرستانی نیز برای شرکت هایی که از بازاریابی دانشگاهی استفاده می کنند مهم است. بسیاری از شرکت ها برای پاسخگویی به بازار بزرگ و تاثیرگذار دانشجویان کالج تلاش قابل توجهی می کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی دانشگاهی چگونه است؟

شرکتی که مایل است برای دانشجویان کالج بازاریابی کند، می‌تواند استراتژی‌های بازاریابی دانشگاهی خود را ایجاد و اجرا کند، یا می‌تواند یک شرکت بازاریابی استخدام کند. ابتدا، یک شرکت باید تحقیقاتی را در مورد پردیس‌های خاص و انواع دانشجویانی که می‌خواهد مورد هدف قرار دهد، انجام دهد. نظرسنجی از دانشجویان و تجزیه و تحلیل رقابت برای شروع یک کمپین بازاریابی موفق دانشگاه ضروری است. در مرحله بعد، یک کسب و کار باید یک پیام، یک طرح برندسازی ایجاد کند و نمایندگان دانشجو را جذب کند. یافتن نمایندگان دانشجویی نیز نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است و می‌تواند از طریق شبکه‌های اجتماعی، ایمیل، تبلیغات آنلاین و روزنامه‌های مدرسه انجام شود.

در نهایت، یک شرکت باید بر سفیران دانشجویی خود نظارت داشته باشد و بر اثربخشی هر رویداد و تلاش بازاریابی نظارت داشته باشد و استراتژی بازاریابی خود را در صورت لزوم در طول زمان تنظیم کند. شرکت‌ها باید در بازاریابی دانشگاه انعطاف‌پذیر باقی بمانند، زیرا در حال بازاریابی برای برخی از سریع‌ترین مصرف‌کنندگان در کشور هستند. علایق آنها و بهترین راه های رسیدن به آنها اغلب تغییر می کند.

طرح بازاریابی دانشگاهی به همکاری تعدادی از متخصصان در بازاریابی، ترویجات، تبلیغات و امور مالی نیاز دارد. آنها با هم کار می کنند تا اخبار محصولات خود را در محوطه دانشگاه منتشر کنند.

هدف: یکی از بسیاری از بازاریابان دانشگاه

در پاییز ۲۰۱۰، تارگت این سنت را در پردیس دانشگاه کارولینای شمالی که در سال ۲۰۰۷ آغاز شد، ادامه داد. یک شام برای دانشجویان جدیدالورود حمایت مالی کرد، و سپس آنها را با اتوبوس به مقصد محلی فرستاد تا خریدهای آخر شب را انجام دهند. حدود ۲۲۰۰ دانش آموز شرکت کردند. بخشی از یک برنامه دانشگاهی که به طور رسمی برای استقبال از دانشجویان سال اول تأیید شده است، تارگت از بازاریابی دانشگاه در UNC استفاده کرده است تا تأثیری که بر دانشجویان امروزی دارد افزایش دهد. بیش از شصت پردیس دیگر نیز در چنین رویدادهای خرید خصوصی تارگت شرکت می کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی پستی مستقیم چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی دانشگاهی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی دانشگاهی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی دانشگاهی آورده شده است.

تحلیلگر تحقیقات بازاریابی

تحلیلگران تحقیقات بازاریابی بر جمع آوری و بررسی داده های مصرف کنندگان در مناطق جغرافیایی مختلف تمرکز می کنند تا بازارهای بالقوه را برای محصولات یا خدمات شرکت خود تعیین کنند. آنها از پرسشنامه ها، رای گیری ها، نظرسنجی ها و سایر روش های جمع آوری داده ها برای آگاهی از مشتریان گذشته، فعلی و بالقوه استفاده می کنند. در تلاش بازاریابی دانشگاه، آنها ممکن است گروه های متمرکز یا نظرسنجی از دانش آموزان ایجاد کنند تا آنچه برای آنها مهم است را بیاموزند.
بخش بزرگی از تحلیل بازاریابی به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا بفهمند برای چه کسی، چه چیزی و با چه قیمتی باید بازاریابی کنند. تحلیلگران الگوهای بازاریابی و فروش را پیش بینی می کنند و از نزدیک به آنها نگاه می کنند. تعیین اینکه برنامه های بازاریابی چقدر موثر بوده اند بسیار مهم است. آنها با استفاده از داده هایی که جمع آوری کرده اند، گزارش ها و تصاویری را برای کمک به مدیران شرکت در تصمیم گیری بازاریابی ایجاد می کنند.

متخصصان روابط عمومی

کار متخصصان روابط عمومی ایجاد و حفظ تصویر عمومی مثبت برای مشتریان یا کارفرمایان است. آنها انتشارات رسانه ای، برنامه های روابط عمومی را ایجاد می نمایند و گروه هایی را شناسایی می کنند که برای آنها بازاریابی کنند و تصمیم می گیرند که چگونه به بهترین نحو به آنها دسترسی پیدا کنند. اگر برای سازمان‌های غیرانتفاعی کار می‌کنند، ممکن است از طریق جمع‌آوری سرمایه نیز درآمد خود را افزایش دهند.
در مورد بازاریابی دانشگاهی، آن‌ها ممکن است زیر گروه‌هایی از دانشجویان را شناسایی کنند و تعیین نمایند که از طریق رویدادهای ورزشی در محوطه دانشگاه یا از طریق برنامه‌های رایگان برای تلفن‌های هوشمند به آنها دسترسی پیدا می‌شود. آنها درک خوبی از نگرش ها و نیازهای این بازارهای خاص دارند.

مدیران تبلیغات، ترویجات و بازاریابی

کار مدیران تبلیغات، ترویجات و بازاریابی بر ایجاد علاقه به یک محصول یا خدمات متمرکز است. هر یک از این مدیران با سایر روسای بخش برای بحث در مورد محصولات، روش های تبلیغات و قراردادها همکاری می کنند. آنها همچنین داده ها را برای توسعه کمپین های تبلیغاتی و بازاریابی جمع آوری می کنند. در بازاریابی دانشگاهی، مدیران تبلیغات بین دانشجویانی که محصولات یا خدمات آنها را خریداری می‌کنند و بودجه‌هایی را برای کمپین‌ها تهیه می‌کنند، علاقه ایجاد می‌کنند. آنها معمولاً در شرکت های رسانه ای یا برای شرکت هایی کار می کنند که تبلیغات در مقیاس بزرگ انجام می دهند.
مدیران تبلیغات مسئول طرح هایی هستند که تبلیغاتی مانند فروش، نمونه های رایگان و تبلیغات را با هم ترکیب می کنند. آنها ممکن است از تبلیغات اینترنتی، رویدادهای ویژه در محوطه دانشگاه یا روش های دیگر برای بازاریابی موفقیت آمیز برای دانش آموزان در برنامه تبلیغاتی دانشگاه استفاده کنند.
مدیران بازاریابی تخمین می زنند که چه میزان تقاضا در بین دانشجویان برای محصولات و خدمات شرکت و همچنین رقبا وجود دارد. آنها همچنین بازارهای جدیدی را برای فروش و ایجاد طرح های قیمت گذاری سودآور پیدا می کنند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی دانشگاهی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی کاتالوگ چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی کاتالوگ بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی کاتالوگ را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی کاتالوگ خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی کاتالوگ بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی کاتالوگ

بیش از دویست سال است که کاتالوگ ها یکی از روش های مورد علاقه آمریکا برای خرید بوده است. در واقع کاتالوگ باغ و بذر قبل از جنگ انقلاب در ایالات متحده در گردش بود. در دهه ۱۸۸۰، افراد بیشتری با خرید کالاهای مصرفی از طریق کاتالوگ شروع به رهایی از انتخاب محدود فروشگاه های محلی کردند. در اوایل دهه ۱۹۰۰، سیرز، روباک، کمپانی و مونتگومری وارد برخی از برترین مشاغل سفارش پستی بودند که از کاتالوگ ها برای دسترسی به مشتریان در سراسر کشور استفاده می کردند.

استراتژی بازاریابی کاتالوگ چیست؟

بازاریابی کاتالوگ شکلی تخصصی از بازاریابی مستقیم است که هنوز جایگاه مهمی در بین استراتژی های بازاریابی مختلف که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد، از جمله رسانه های اجتماعی و تبلیغات اینترنتی دارد. حتی با وجود اینکه مردم بیشتر کالاها را به صورت آنلاین خریداری می کنند، بسیاری هنوز از کاتالوگ به عنوان منبع اطلاعاتی ترجیحی خود در مورد محصولات و خدمات شرکت استفاده می کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی مستقیم چیست؟

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی کاتالوگ استفاده می کنند؟

خرده فروشان پُستی و خرده فروشان با شعبه های سفارش پستی از بازاریابی کاتالوگ برای دستیابی به مخاطبان گسترده تر استفاده می کنند. به عنوان مثال، جی سی پنی (J.C. Penney) از فروشگاه های خود و کاتالوگ بزرگ سفارش پستی خود به عنوان راه هایی برای ارتباط با مشتریان استفاده می کند. شرکت های کسب و کار به کسب وکار (B2B) نیز از بازاریابی کاتالوگ استفاده می کنند. کسب وکارهایی که در فروش به نوع خاصی از شرکت تخصص دارند، ممکن است کل کاتالوگ خود را آنلاین نداشته باشند. در عوض، آنها کاتالوگ محصولات خود را مستقیماً بین خریداران خود چاپ و توزیع می کنند. (به بازاریابی B2B نیز مراجعه کنید)
بسیاری از شرکت ها از نمایشگاه های کاتالوگ استفاده می کنند تا به مصرف کنندگان این شانس را بدهند که نمونه کوچکی از محصولات را به صورت حضوری ببینند. سپس مشتریان از طیف وسیع تری از گزینه های موجود در کاتالوگ خرید می کنند.

بازاریابی کاتالوگ از اواسط دهه ۱۹۹۰ دستخوش تغییرات فوق العاده ای شده است و کانال های جدیدی را اضافه کرده است که از طریق آن به مشتریان خود دسترسی پیدا می کند. در اوایل دهه ۲۰۰۰، خرده فروشان شروع به تغییر تمرکز خود به تجارت الکترونیکی، چاپ کاتالوگ های کمتر، و تغییر ساختار کسب و کار خود کردند تا ترجیح عمومی مصرف کنندگان برای خرید آنلاین را منعکس کنند. آنها کاتالوگ های خود را به وب سایت ها منتقل کردند و کاتالوگ ها را فقط برای کسانی که در گذشته از آنها خرید کرده بودند ارسال کردند. برخی از تصمیم گیرندگان کسب و کار احساس می کنند که کاتالوگ ها به مشتریان خود گزینه هایی را در نحوه خرید می دهند و بسیاری از مشتریان آنها از کاتالوگ ها در ارتباط با اینترنت برای خرید خود استفاده می کنند. در سال ۲۰۰۹، انجمن بازاریابی مستقیم دریافت که مشاغل بیش از ۱۷ میلیارد کاتالوگ را پست کردند، اما تنها ۱.۳ درصد منجر به فروش شد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی سببی چیست؟

 

چگونه کاتالوگ شرکت خود را بهبود بخشیم

  • درباره مشتریان خود تحقیق کنید ببینید چی میخرند و چه از طریق اینترنت، چه تلفنی، چه از طریق پست یا در فروشگاه ها خرید کنند. همچنین داده های جمعیتی آنها را بررسی کنید.
  • بیشترین دید را در کاتالوگ خود به بهترین فروشندگان خود بدهید. به کاتالوگ‌های گذشته نگاه کنید تا ببینید چگونه ارائه شده‌اند و آن را بهبود ببخشید.
  • از تصاویر بزرگ برای پرفروش ترین های خود در کاتالوگ خود استفاده کنید و تاکید بصری کمتری بر محصولات کمتر محبوب خود داشته باشید. یادآوری پیشنهادات ویژه، ارسال رایگان و سایر تبلیغات را در همه جا در کاتالوگ و در فرم سفارش قرار دهید.
  • برای اطمینان از اینکه کاتالوگ شما در زمانی که با کاتالوگ های دیگر بمباران نمی شود، در دست مشتریان است، نامه های پستی مبهم ارسال کنید.
  • کاتالوگ خود را به طور منظم بازبینی کنید. ببینید چه کار کرده و چه کار نکرده است. کاتالوگ شما پروژه ای است که باید در حال بهبود دائمی باشد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی ابری چیست؟

 

استراتژی بازاریابی کاتالوگی برای چه کسانی موثر است؟

طبق گزارش وضعیت کاتالوگ و تجارت الکترونیکی انجمن بازاریابی مستقیم در سال ۲۰۰۴، خریداران معمولی کاتالوگ، زنان شاغل در اوایل دهه ۵۰ زندگی خود هستند و درآمدی در حدود ۵۳۰۰۰ دلار در سال دارند. آنها معمولاً متاهل هستند و در حومه شهر زندگی می کنند. در حالی که این نوع از خریدار کاتالوگ در بیشتر موارد درست است، برخی از مشتریان به سادگی خرید در کاتالوگ را به خرید آنلاین ترجیح می دهند. سایر مصرف کنندگان از کاتالوگ ها در کنار وب سایت کسب و کار استفاده می کنند. مشتریانی که با خرید آنلاین اقلام راحت نیستند یا کسانی که دوست دارند با یک شخص واقعی از طریق تلفن صحبت کنند، می توانند فقط با سفارشات خود تماس بگیرند.

 

انواع استراتژی بازاریابی کاتالوگ دیجیتال

بازده سرمایه گذاری؟

اگرچه بازگشت سرمایه برای کاتالوگ ها در مقایسه با سایر روش های بازاریابی کم است، اما بسیاری از مصرف کنندگان هنوز ترجیح می دهند به جای وب سایت به یک کاتالوگ نگاه کنند یا به یک فروشگاه مراجعه کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی متنی چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی کاتالوگ چگونه است؟

کسب‌وکارها ابتدا باید تصمیم بگیرند که آیا یک کاتالوگ کامل ارائه می‌دهند یا یک کاتالوگ تخصصی‌تر که دسته‌بندی خاصی از محصولات را ارائه می‌دهد و آیا کاتالوگ‌های خود را پست کنند یا شکل دیگری از توزیع را انتخاب کنند. از آنجا که چاپ و ارسال کاتالوگ ها اغلب گران است، گاهی اوقات آنها را در فروشگاه ها و نمایشگاه های خود به نمایش می گذارند. تیم های طراحی کاتالوگ، کاتالوگ ها را برای توزیع ایجاد و سازماندهی می کنند. آنها تعیین می‌کنند که کدام تصاویر و عکس‌ها گنجانده شوند، و همچنین در مورد طرح‌بندی و عبارت دقیق کپی کاتالوگ تصمیم می‌گیرند. (همچنین به مدیر هنری مراجعه کنید)

گام بعدی در این فرآیند توزیع و ردیابی کاتالوگ ها به محض ارسال به گردش است. اگر آنها بیش از یک کاتالوگ را توزیع کنند، می توانند تعیین کنند که کدامیک بیشترین فروش را داشته است. سپس شرکت‌ها تعداد فروش آنلاین، در فروشگاه‌هایشان و از طریق کاتالوگ را مقایسه می‌کنند تا به مدیران کمک کنند تصمیم بگیرند که آیا کاتالوگ را دوباره منتشر کنند یا در صورت لزوم، چگونه آن را تغییر دهند.

 

شرکت هایی که از بازاریابی کاتالوگ استفاده می کنند

  • کاتالوگ ماهیگیری اورویس (Orvis) قدیمی ترین کاتالوگ است که هنوز در ایالات متحده در گردش است و اولین بار در سال ۱۸۵۶ توزیع شد.
  • لئون لئونوود بین (Leon Leonwood Bean) در سال ۱۹۱۳ بروشور تک برگ خود را برای پوتین ارسال کرد. L.L. Bean امروزه هنوز یک بازاریاب موفق کاتالوگ است.
  • کاتالوگ بزرگ جی سی پنی اولین بار در سال ۱۹۶۲ چاپ شد و هنوز هم محبوب است.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی محتوایی چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی کاتالوگ باید استخدام شوند؟

تحلیلگران بازاریابی، متخصصان روابط عمومی و نمایندگان خدمات مشتری سه نفر از یکپارچه ترین اعضای تیم در طراحی و توزیع کاتالوگ هستند. مدیران بر کار خود نظارت می کنند، اما این متخصصان در خط مقدم با یکدیگر همکاری می کنند تا اطمینان حاصل نمایند که یک کاتالوگ با حداکثر پتانسیل فروش به بازار عرضه می شود.

تحلیلگر تحقیقات بازاریابی

تحلیلگران تحقیقات بازاریابی داده هایی را در مورد مصرف کنندگان در مناطق مختلف با هدف کشف بازارهای جدید بالقوه جمع آوری می کنند. بخش اصلی کار شامل طراحی و اجرای رای گیری، نظرسنجی، گروه های متمرکز و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات در مورد مشتریان یک کسب و کار است. هنگامی که آنها با کاتالوگ کار می کنند، تحلیلگران تحقیقات بازاریابی ممکن است مقایسه کنند که مشتریان چقدر کاتالوگ های قبلی را در مقایسه با جدیدترین آنها دریافت کرده اند. آنها همچنین ممکن است داده های جمعیت شناختی و فروش را برای سفارشی سازی بیشتر کاتالوگ ها برای انواع مختلف مصرف کنندگان بررسی کنند. علاوه بر این، تحلیلگران بازاریابی نقش مهمی در کمک به شرکت‌ها در تعیین استراتژی‌های قیمت‌گذاری و اینکه کدام گروه‌ها احتمالاً محصولات یا خدمات خاصی را خریداری می‌کنند، ایفا می‌کنند. آنها تقاضا، فروش و روند بازاریابی را پیش بینی می کنند. تحلیلگران داده‌هایی را که جمع‌آوری کرده‌اند به گزارش‌های ساده و قابل استفاده تبدیل می‌کنند که مدیران می‌توانند از آنها برای تصمیم‌گیری بازاریابی نیز استفاده کنند.

متخصصان روابط عمومی

متخصصان روابط عمومی در تلاش برای پرورش و حفظ شهرت مثبت برای کارفرمایان و مشتریان خود هستند. آنها انتشارات رسانه ای می نویسند، برنامه های روابط عمومی طراحی می کنند و بازارهای جدید بالقوه را مشخص می کنند و تعیین می نمایند که چگونه با آنها به بهترین شکل ارتباط برقرار کنند. متخصصان در سازمان‌های غیرانتفاعی به کارفرمایان خود کمک می‌کنند تا از طریق رویدادهای ویژه، ارسال‌های پستی مستقیم و سایر روش‌های جمع‌آوری سرمایه، کمک مالی کنند. هنگام استفاده از بازاریابی کاتالوگ برای دستیابی به مشتریان، متخصصان روابط عمومی ممکن است زیر گروه هایی را شناسایی کنند که از یک کاتالوگ برای خرید محصولات استفاده می کنند. مهم است که تعیین کنید چگونه به بهترین شکل به آن مشتریان دسترسی پیدا کنید و در مورد پیام دقیقی که کاتالوگ باید ارسال کند تصمیم بگیرید. در نهایت، متخصصان روابط عمومی ممکن است تصمیم بگیرند که آیا کمپین بازاریابی کاتالوگ یا سایر تلاش‌های بازاریابی با تلاش‌های روابط عمومی سازمان‌ها مطابقت دارد یا خیر.

نمایندگان خدمات مشتری

وقتی مشتری برای سفارش محصول از یک کاتالوگ با مرکز تماس، تماس می گیرد، اولین تماس انسانی او با شرکت با نماینده خدمات مشتری است. در حالی که این موقعیت یک موقعیت سطح ابتدایی است، دانش لازم برای ارتقاء به موقعیت های فروش، ترویجات، بازاریابی و تبلیغات سطح بالاتر را فراهم می کند. نمایندگان خدمات مشتری به آنچه مشتریان می خواهند گوش می دهند. آنها سفارش‌ها را می‌پذیرند و صورت‌حساب و پرداخت‌ها را مدیریت می‌کنند، تغییراتی در حساب‌های مصرف‌کننده ایجاد می‌کنند، بازگشت‌ها و شکایات را رسیدگی می‌کنند و سوابق تعاملات مشتری را ثبت می‌کنند. علاوه بر این، نمایندگان خدمات مشتری نیز مشکل‌گشایی عالی هستند که سعی می‌کنند پاسخی برای سؤالات مشتریان بیابند یا آنها را برای پشتیبانی بیشتر به مدیریت ارجاع دهند.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کاتالوگ برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی سببی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی سببی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی سببی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی سببی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی سببی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی سببی

سرعت اینترنت های پرسرعت، فناوری تلفن همراه و تجارت بین‌المللی، دنیا را بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک کرده است. با این نزدیکی، آگاهی از سختی های جهانی که بسیاری در گذشته نادیده گرفته بودند، به وجود می آید. همانطور که مصرف کنندگان بیشتر از نابرابری پیرامون خود آگاه می شوند، به دنبال ایجاد تفاوت هستند. بازاریابی سببی – تلاش مشترک بین یک انتفاعی و غیر انتفاعی برای منافع متقابل آنها – به افراد فرصت و دانش لازم برای کمک می دهد. برندهای جهانی سود زا و قدرتمند منابعی برای افزایش آگاهی سازمان های غیرانتفاعی دارند و در عین حال محصول خود را نیز تبلیغ می کنند.

استراتژی بازاریابی سببی چیست؟

اصول بازاریابی سببی به همسویی یک برند با دلیلی برای تولید منافع سودآور و اجتماعی برای هر دو طرف اشاره دارد. این منافع متقابل می تواند شامل ایجاد ارزش اجتماعی، افزایش ارتباط با مردم و ارتباط ارزش مشترک و همچنین سود باشد. استراتژی بازاریابی سببی یک زمینه نسبتاً جدید در عرصه استراتژی بازاریابی است که در سال ۱۹۷۶ از طریق مشارکت مریوت کورپوریشن و مارچ آف دایمز (Marriot Corporation & March of Dimes) معرفی شد. این دو با هم برای تبلیغ مجتمع تفریحی خانوادگی ماریوت در سانتا کلارا کالیفرنیا و در عین حال جمع آوری کمک های مالی برای هدف مارچ دایمز – جلوگیری از نقایص مادرزادی در نوزادان – کار کردند. این کمپین در هر دو زمینه موفقیت آمیز بود و شرکت های بزرگ در سرتاسر جهان از آن پیروی کردند.

امروزه، کمپین‌های بازاریابی از دلایل بزرگ و جهانی تا تلاش‌های محلی کوچک‌تر را شامل می‌شود. نمونه‌های کلی بازاریابی سببی شامل کمپین‌های آگاهی عمومی در مورد سرطان سینه، جوازدهی علائم تجاری خیریه برای استفاده در فروش، و درخواست برای کمک‌های مالی در مسیرهای خروج از فروشگاه است.
از آنجایی که بازاریابی سببی وجوه زیادی دارد، معمولاً زمانی که به طور قابل توجهی با هر دو تفاوت دارد، با بشردوستی شرکتی یا بازاریابی اجتماعی اشتباه می شود. در امور بشردوستانه شرکتی، کسب و کارها وجوهی را به هدفی اهدا می کنند بدون اینکه انتظار سود شرکتی داشته باشند. در بازاریابی اجتماعی، سازمان‌های غیرانتفاعی از تکنیک‌های چریکی استفاده می‌کنند تا سعی کنند بر رفتارهای منفی اجتماعی مانند آلودگی یا رانندگی در حالت مستی تأثیر بگذارند. (همچنین به بازاریابی اجتماعی مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی سلبریتی چیست؟

 

۱۰ تا از شایع ترین “سبب ها”

  • کمک مالی با خرید
  • کمک مالی با بازخرید کوپن
  • اهدا با فعال سازی
  • “حامی پرافتخار”
  • یکی بخر، یکی بده
  • تجمع داوطلبانه
  • کمک مالی مصرف کننده
  • درایوهای تعهد مصرف کننده
  • رویکرد دو انگیزه
  • درخواست اقدام مصرف کننده

 

مزایای استراتژی بازاریابی سببی

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی سببی استفاده می کنند؟

بازاریابی سببی به ویژه برای شرکت هایی مناسب است که کالاهای خود را مستقیماً برای مصرف کنندگان عرضه می کنند (همچنین به بازاریابی B2C مراجعه کنید). به طور خاص، شرکت‌هایی که محصولات فیزیکی را می‌فروشند تا در فروشگاه‌ها نمایش داده می‌شوند و بیش از یک بار برای خرید طراحی شده‌اند، می‌توانند از بازاریابی سببی سود ببرند. به عنوان مثال، جنرال میلز کمپین “Save Lids for Lives” را برای ماست یولپلیت (Yoplait) ایجاد کرد که دارای درب صورتی برای آگاهی از سرطان سینه بود. جنرال میلز برای هر درب بازگردانده شده ۱۰ سنت به بنیاد سرطان سینه سوزان جی کومن اهدا کرده است. تاکنون بیش از ۲۵ میلیون دلار کمک مالی شده است. این نوع استراتژی ها برای افزایش فروش در یک محصول خاص و افزودن به مقدار پولی که به یک سازمان غیرانتفاعی کمک می کند استفاده می شود.
گاهی اوقات کل فروشگاه ها (نه فقط یک محصول خاص) برای ایجاد علاقه، خود را با یک سازمان غیرانتفاعی هماهنگ می کنند. برای مثال، تویز آر آس (Toys ‘R Us) جعبه‌هایی در دسترس مشتریان دارد تا اسباب‌بازی‌هایی را به سازمان‌های مختلف تویز فور توتز «Toys for Tots» اهدا کنند که به کودکان نیازمند اسباب‌بازی می‌دهند.

یک کمپین بازاریابی با هدف واقعی و به خوبی اجرا شده یکی از مفیدترین کمپین های بازاریابی برای شرکت ها و سازمان های غیر انتفاعی است. یک سازمان غیرانتفاعی می‌تواند با همسو کردن خود با یک برند قابل اعتماد، بودجه، قرار گرفتن در معرض و قابلیت اطمینان بیشتری به دست آورد، در حالی که شرکت‌ها وفاداری به برند را افزایش می‌دهند، روحیه کارکنان را تقویت می‌کنند و با «حمایت مالی» یک هدف ارزشمند، فروش را افزایش می‌دهند. در واقع، بررسی کان کاز اولوشن ۲۰۱۰ (۲۰۱۰ Cone Cause Evolution) نشان می دهد که ۸۷٪ از مصرف کنندگان احتمالاً برندها را تغییر می دهند (قیمت و کیفیت برابر است) اگر یک برند با یک هدف خیریه هماهنگ باشد. در حالی که شروع یک رابطه بازاریابی سببی می تواند برای هر دو طرف طاقت فرسا باشد، یافتن و توسعه یک مشارکت موثر بسیار ارزشمند است. (همچنین به مدیر سازمان غیرانتفاعی مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی محدود چیست؟

 

آیا بازاریابی سببی کار میکند؟

با توجه به ادلمن گود پرپس (Edelman goodpurpose 2012 )2012 ، ۴۷٪ از مصرف کنندگان در سال ۲۰۱۲ حداقل یک برند در ماه خریداری می کنند که از یک علت پشتیبانی می کند. این نشان دهنده افزایش ۴۷ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۰ است.

کمپین های معروف بازاریابی سببی

  • دستبندهای لیوسترانگ (LIVESTRONG) که توسط نایک و لنس آرمسترانگ برای جمع آوری کمک های مالی برای سرطان طراحی شده است
  • یالپیت Yoplait ‘Save Lids to Save Lives’ برای سرطان سینه
  • داو (Dove) “کمپین برای زیبایی واقعی” در همکاری با صندوق اعتماد به نفس داو
  • محصول (قرمز) ایجاد شده توسط بونو و بابی شرایور برای جمع آوری پول برای ایدز، سل و مالاریا
  • جنرال میلز (General Mills) باکس برای آموزش

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی کانالی چیست؟

 

استراتژی بازاریابی سببیی برای چه نوع مشتریانی موثر است؟

از آنجا که بسیار فراگیر است، اکثر مصرف کنندگان به طور مثبت تحت تأثیر بازاریابی سببی قرار می گیرند. بررسی کان کاز اولویشن (Cone Cause Evolution) نشان داد که ۸۳ درصد از آمریکایی‌ها آرزو می‌کردند که بیشتر از محصولات، خدمات و خرده‌فروشانی که از آنها استفاده می‌کنند، پشتیبانی شود. مردم بر این باورند که وقتی یک شرکت بخشی از سود خود را به یک هدف ارزشمند اهدا می کند، نه اینکه به سود متورم خود اضافه کند، آن شرکت سزاوارتر دلار آنها است. از طریق بازاریابی سببی، مصرف کنندگان می توانند این احساس را داشته باشند که گویی با خرید محصولی که هدف خوبی را ترویج می کند، تفاوت کوچکی ایجاد می کنند.

هیچ چیز به اندازه همسویی یک شرکت با یک هدف ارزشمند، وفاداری و هیجان به برند را ایجاد نمی کند. به عنوان مثال، کفش های برند تام (Tom) به ازای هر جفت خریداری شده، یک جفت کفش به کودک نیازمند اهدا می کند. یا عینک واربی پارکر (Warby-Parker)، که از همان فلسفه «یکی خریداری شده، یکی اهدایی» استفاده می کند. هر دو برند به نمادهایی تبدیل شده‌اند که، صادقانه بگویم، احتمالاً محصول بدون دلیل پشت آن نمی‌شد.

اخیراً در تعداد شرکت‌هایی که بازاریابی سببیی را به کار می‌گیرند، افت شدیدی رخ داده است. در حالی که این تا حد زیادی چیز خوبی است، مصرف کنندگان باید مراقب کمپین های بازاریابی که فاقد اعتبار هستند باشند. به عنوان یک مصرف کننده، اگر قصد دارید محصولی را به دلیل همسویی آن با دلیلی که به آن اهمیت می دهید خریداری کنید، ارزش آن را دارد که در مورد شراکت تحقیق کنید تا مطمئن شوید که قانونی است.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی جمعی چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی سببی چگونه است؟

یک همکاری بازاریابی سببی قوی اغلب بیشتر بر مطبوعات، تبلیغات شفاهی و تخصیص مجدد سرمایه متکی است تا تعمیرات اساسی برند (همچنین به بازاریابی شفاهی مراجعه کنید). با درگیر کردن مصرف کنندگان از طریق تعامل، یک تیم بازاریابی سببی می تواند آگاهی از هر دو برند ایجاد کند. بازاریاب‌های با استعداد می‌توانند بدون ریختن سرمایه‌های غیرضروری به بازاریابی، رگه‌های قلب مصرف‌کننده (و کیف پول‌هایشان) را جذب کنند. برای افزایش شانس موفقیت، بازاریابان باید به موارد زیر توجه کنند:

  • اصالت: آیا برند یا غیرانتفاعی وجود دارد که اهداف آن به هر نحوی با اهداف شما همسو باشد؟ اغلب، کمپین‌های بازاریابی در صورتی موفقیت‌آمیزتر هستند که مشارکت‌های آن‌ها فوراً برای مصرف‌کنندگان معنا پیدا کند.
  • آشنایی: زمانی که هر دو برند در میان یک گروه مصرف کننده شناخته شده و قابل اعتماد باشند، احتمال اعتماد آنها در مشارکت بیشتر می شود.
  • برندسازی: به روبان صورتی سوزان جی کومن، زرد لیوسترانگ (LiveStrong) یا نشان زمین WWF فکر کنید. پیام برندینگ قدرتمندی که در تمامی پلتفرم‌ها ارسال می‌شود، پیام و در معرض دید کمپین بازاریابی هدف شما را افزایش می‌دهد. (بازاریابی برند را نیز ببینید)
  • پوشش مطبوعاتی: پوشش مطبوعات محلی و ملی یک روش عالی و بدون هزینه برای افزایش افشای مشارکت شما است. رسانه ها را به هر رویداد بازاریابی هدفی که برگزار می کنید دعوت کنید، و بدون نیاز به دلارهای بازاریابی و نیروی انسانی، دید کمپین خود را برای مصرف کنندگان خود افزایش خواهید داد.

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی سببی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی سببی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی سببی آورده شده است.

مدیران برنامه های غیر انتفاعی

مدیر برنامه غیرانتفاعی اطمینان حاصل می کند که بودجه کافی برای سازمان غیرانتفاعی وجود دارد تا بتواند خود را حفظ کند و وظایف خیریه خود را بدون مشکل انجام دهد. مدیران برنامه های غیرانتفاعی وظیفه انتقال پول از خیرین به هدف خود و هماهنگی کارمندان و داوطلبان به نفع سازمان را بر عهده دارند. بخش بزرگی از کار مدیر برنامه مدیریت فعالیت های روزانه برنامه برای اطمینان از موفقیت جمع آوری کمک های مالی برای اهداف سازمان است. وظایف مدیر برنامه ممکن است شامل نوشتن کمک هزینه، سفر برای ملاقات با اهداکنندگان، نظارت بر اجرای صندوق و تعامل با همکاران برای ارائه بررسی وضعیت در مورد وضعیت برنامه باشد.

مدیر بازاریابی سببی

از آنجایی که مدیران بازاریابی مسئول ایمن سازی و مدیریت مشارکت های بازاریابی و برند هستند. آنها مسئول ارائه پشتیبانی مداوم برای شرکای برند خود هستند زیرا این رابطه موفقیت مالی و اعتبار هر دو سازمان را افزایش می دهد.
مدیر بازاریابی سببی مسئول تنظیم و برآورده کردن اهداف بازاریابی و ایجاد آگاهی از مشارکت خارج از سازمان است. به این ترتیب، این نقش مستلزم توانایی قاطعیت به عنوان یک فرد، کار به عنوان بخشی از یک تیم و برقراری ارتباط موثر هم به صورت شفاهی و هم به صورت کتبی است.

مدیر برند بازاریابی سببی

مدیر برند بازاریابی سببی، بر مدیریت کمپین های مدیریت سبب کلی تمرکز دارد. به عنوان مثال، برای کمپین های بازاریابی مانند روبان صورتی برای سرطان سینه، که در بسیاری از برندها امتداد دارد، به یک مدیر برند نیاز دارد تا اطمینان حاصل کند که کمپین به درستی در همه شراکت ها بازاریابی می شود. مسئولیت های کلیدی یک مدیر بازاریابی سببی برند شامل ایجاد رابطه، خدمات مشتری و توسعه کسب و کار جدید است. او مسئول مشاوره بازاریابی، برنامه ریزی و اجرا و همچنین ردیابی بودجه و تاکتیک های ارتباطی در سطح برند خواهد بود.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی سببی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی سلبریتی

استراتژی بازاریابی سلبریتی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی سلبریتی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی سلبریتی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی سلبریتی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی سلبریتی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی سلبریتی

سلبریتی ها همیشه فروشنده های عالی بوده اند. ارائه یک چهره آشنا یکی از سریع ترین و ساده ترین راه ها برای شرکت ها برای ایجاد تداعی برند در ذهن مصرف کنندگان است. وقتی یک بازیگر محبوب یا یک چهره قهرمان ورزشی محصولی را تأیید می کند، آن محصول بلافاصله اعتبار پیدا می کند. (بازاریابی با سلبریتی را نیز ببینید)

استراتژی بازاریابی سلبریتی چیست؟

استراتژی بازاریابی سلبریتی تاکتیکی است که در آن یک فرد مشهور برای ارائه یک محصول تایید می کند. این شخص مشهور ممکن است یک بازیگر، نوازنده، ورزشکار، سیاستمدار سابق یا یک شخصیت کارتونی باشد. آنها نیازی به سوپراستارهای بین المللی ندارند. آنها فقط باید برای مخاطب هدف آشنا باشند. برای مثال، ممکن است یک اسکیت‌باز معروف برای عموم مردم ناشناخته باشد، اما در حلقه مردان جوانی که نوشیدنی‌های انرژی‌زا برایشان عرضه می‌شود، محبوب است. مشارکت سلبریتی می تواند از تایید صریح تا تایید ضمنی یک محصول متغیر باشد. برخی از کمپین‌های بازاریابی افراد مشهور سعی می‌کنند نشان دهند که ستاره شخصاً از محصول استفاده می‌کند و از آن لذت می‌برد. برخی دیگر به سادگی سلبریتی را در تصویر برند، با تکیه بر شهرت او به جای تایید صریح آنها برای بازاریابی یک محصول، درگیر می کنند.
بازاریابی سلبریتی ها در همه رسانه ها استفاده شده است. چاپ، تلویزیون، رادیو، فیلم و اشکال مختلف رسانه های جدید، همگی رسانه های موثری برای محصولات مورد تایید سلبریتی ها بوده اند. نکته کلیدی این است که سلبریتی را با محصول مناسب مطابقت دهید و هر دو را در کمپین تبلیغاتی مناسب قرار دهید. اگر این ترکیب به خوبی انجام شود، می تواند منجر به سودهای کلان و تغییر فوری در برداشت عمومی از یک شرکت شود. اگر بد انجام شود، می تواند یک شبه برند را خراب کند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی کانالی چیست؟

 

کمپین های بازاریابی موفق و ناموفق

موفقیت آمیز
  • مایکل جردن برای هانس – ستاره مشهور بسکتبال بیش از یک دهه است که لباس های برند هانس (Hanes) را تایید کرده است. تحسین ورزشکار حال وهوای محترمانه و باکیفیت را به برند می دهد.
  • بریتنی اسپیرز برای پپسی – ستاره پاپ چهره مشهور یک کمپین تبلیغاتی معروف در اواخر دهه ۹۰ بود. شهرت و محبوبیت جهانی این خواننده به ارتباط پپسی با گروه جدیدی از جوانان نوشابه کمک کرد.
ناموفق
  • او جی سیمپسون (OJ Simpson) برای هرتز (Hertz) – ستاره فوتبال هرتز رنت ا کار ( Rent-A-Car) را در طول دهه ۱۹۸۰ تایید کرد. هنگامی که او در اوایل دهه ۹۰ به قتل متهم شد، تبلیغ کننده به سرعت رابطه آنها را با او قطع کرد.
  • تایگر وودز (Tiger Woods) برای نایک (Nike) – وودز برای سال‌ها یک سخنگوی نمادین این برند بود. پس از افشای عمومی ازدواجش، وودز در یک مکان مشهور ظاهر شد که صدایی از پدر متوفی خود داشت. این تبلیغ بسیار نامحبوب بود و به طور گسترده به عنوان یکی از کم اثرترین تبلیغات تمام دوران در نظر گرفته می شود.

 

چه کسانی از استراتژی بازاریابی سلبریتی استفاده می کنند؟

بازاریابی سلبریتی ها می تواند یک استراتژی تبلیغاتی مناسب برای شرکت های بزرگ و کوچک و در تمام صنایع باشد. تا ۱۵ درصد از تمام تبلیغاتی که در آمریکا اجرا می شوند دارای یک تایید کننده مشهور هستند. شرکت‌هایی که امیدوارند با یک تایید کننده مشهور کار کنند، باید مایل باشند که برای خدمات خود هزینه‌ای را بپردازند. بزرگترین نقطه ضعف بازاریابی افراد مشهور، هزینه بالای تضمین مشارکت افراد مشهور است. رسانه های تبلیغاتی مانند تبلیغات تلویزیونی می توانند گران باشند. بنابراین شرکت های کوچکتر می توانند روی گزینه های مقرون به صرفه تر مانند تبلیغات چاپی یا رویدادهای امضای خودکار تمرکز کنند. شرکتی که امیدوار است با یک سلبریتی کار کند، باید ریسک و پاداش را متعادل کند، که هر دوی اینها می تواند مهم باشد.

دلایل مختلفی وجود دارد که یک شرکت ممکن است از استراتژی بازاریابی سلبریتی استفاده کند. یک محصول جدید به راحتی می تواند به مصرف کنندگان معرفی شود که با چهره معروف تایید کننده آن احساس آشنایی و راحتی داشته باشند. جیمی لی کرتیس برای حمایت از خط جدیدی از ماست دانون استخدام شد و آن را به تصویر او به عنوان یک زن مسن مناسب و فعال گره زد. یک استراتژی بازاریابی سلبریتی همچنین ممکن است به سادگی راهی برای مرتبط کردن یک محصول شناخته شده با یک فرد مشهور محبوب باشد. یک برند موفق و تثبیت شده مانند پپسی اغلب از بازاریاب های سلبریتی استفاده می کند تا نوشابه خود را با افراد جوان، جذاب و سرگرم کننده مرتبط کنند. (به بازاریابی نوشابه ها نیز مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی حلقه بسته چیست؟

 

تجربه برای مدیران بازاریابی

مانند تقریباً همه مشاغل، مدیران بازاریابی با کسب تجربه بیشتر در کاری که انجام می دهند بهتر می شوند. دنیای تبلیغات اولویت بالایی بر تجربه و سابقه موفقیت آمیز دارد. در اینجا نموداری است از مدت زمانی که مدیران بازاریابی فعلی قبل از ارتقاء به سمت مدیر در این زمینه کار می کردند.

نمودار استراتژی بازاریابی سلبریتی

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی سلبریتی چگونه است؟

کلید یک کمپین بازاریابی موفق برای سلبریتی ها در ارتباط سلبریتی مناسب با محصول مناسب نهفته است (همچنین به بازاریابی محصول مراجعه کنید). سلبریتی ها باید به عنوان یک تایید کننده معتبر دیده شوند. اگر شهرت و رزومه آنها منعکس کننده محصولی نباشد که تبلیغ می کنند، پیام بازاریابی توخالی به نظر می رسد. اعتبار سلبریتی ها به سه دسته تقسیم می شود: تخصص، قابل اعتماد بودن و جذابیت. یک تایید کننده سلبریتی موفق باید به عنوان یک متخصص در صنعتی دیده شود که آن را تایید می کند. سرآشپزهای مشهور در فروش چاقوهای آشپزخانه باورپذیرتر از روغن موتور خواهند بود. سلبریتی را نیز باید برای جمعیتی که به بازار عرضه می شود قابل اعتماد دانست. اگر یک سلبریتی دارای گذشته ای نامشخص یا نظرات بحث برانگیز باشد، می تواند اعتبار آنها را به عنوان یک سخنگو کاهش دهد. در نهایت، آنها باید برای جمعیت هدف جذاب در نظر گرفته شوند. این چیزی فراتر از جذابیت فیزیکی است. این به احترام به دستاوردهای سلبریتی ها و شخصیت عمومی آنها گسترش می یابد.

هنگامی که یک سلبریتی انتخاب شد، تعدادی از جزئیات لجستیکی برای کار وجود دارد. مهم است که شرایط یک قرارداد برای محافظت از منافع تاکیدکننده و تبلیغ کننده به وضوح بیان شود. طول مدت قرارداد تأیید باید تعیین شود و هر شرایط خاصی که برای هر یک از طرفین اعمال می شود باید در مورد آن توافق شود. قرارداد تأیید تنها پس از مذاکرات طولانی بین عوامل، وکلا و نمایندگان بازاریابی امضا می شود. سلبریتی ها به ندرت خودشان مذاکره می کنند.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی تنوع چیست؟

 

انتخاب یک بازاریاب سلبریتی

بازاریابان از مخفف FRED برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف کمپین های بازاریابی بالقوه استفاده می کنند. از همین ابزارها برای ارزیابی سخنگویان سلبریتی استفاده می شود. هم اکنون به چگونگی کارکرد آن می پردازیم.

  • آشنایی – هر چه یک سلبریتی برای وسیع ترین قشر ممکن از مردم آشناتر باشد، تبلیغات آنها تاثیرگذارتر خواهد بود. سلبریتی های نسبتا ناشناخته فقط برای بازاریابی محصولات گوشه ای (niche) و صحبت با جمعیت های بسیار خاص استفاده می شوند.
  • ارتباط – بازاریابان تلاش می کنند تا بهترین تناسب را بین یک محصول و تایید کننده مشهور آن ایجاد کنند. سلبریتی انتخاب شده باید در چشم عموم به عنوان یک فرد مرتبط با محصول مورد تایید آنها دیده شود. هرچه پیوند بزرگتر باشد، مشتریان بیشتری به پیام ارسال شده اعتماد خواهند کرد.
  • احترام – هرچه یک تأیید کننده مشهور بیشتر از آن برخوردار باشد، این احترام بیشتر به محصولی که تأیید می کند منتقل می شود. بازاریابی سلبریتی در مورد مرتبط کردن شهرت یک فرد مشهور با یک محصول است. هرچه شهرت آنها بهتر باشد، محصول بهتر ظاهر می شود.
  • تمایز – بازار تبلیغات رقابتی است و تمایز محصولات مشابه از یکدیگر می تواند دشوار باشد. تبلیغ‌کنندگان همیشه در تلاشند پیام یا تصویری بیابند که محصولشان را در مقایسه با رقبا منحصربه‌فرد جلوه دهد. داشتن یک سخنگوی سلبریتی باطنی یا غیرمنتظره می تواند راهی عالی برای متمایز شدن از دیگران باشد.

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی مخرب چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی سلبریتی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی سلبریتی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی سلبریتی آورده شده است.

ویژگی ها و مهارت های یک بازاریاب سلبریتی

بازاریابی سلبریتی به مهارت های خاصی نیاز دارد که این افراد حرفه ای را در زمینه تبلیغات منحصر به فرد می کند. اول و مهمتر از همه، هر کسی که با سلبریتی ها کار می کند باید بتواند زرق و برق هالیوود را کنار بگذارد. قرارداد تأییدیه یک معامله کسب وکاری است و مهم است که تبلیغ کنندگان حتی در هنگام برخورد با افراد سلبریتی بر اساس آنچه برای شرکتشان بهترین است تصمیم بگیرند، نه اینکه توسط شخصیت سلبریتی ها خیره شوند. بازاریابی سلبریتی ها همچنین نیازمند تجزیه و تحلیل هوشمندانه از چشم انداز رسانه است. تبلیغ‌کنندگان باید بتوانند جایگاه سلبریتی ها را در فرهنگ عامه مشخص کنند تا بتوانند آن‌ها را با یک محصول یا پیام به بهترین شکل جفت کنند. روند در رسانه ها، شایعات فعلی سلبریتی ها و فیلم های پرفروش آینده همه چیزهایی هستند که یک تبلیغ کننده موفق باید آنها را دنبال کند.

در نهایت، بازاریاب هایی که با سخنگویان سلبریتی کار می کنند باید مهارت های بین فردی عالی داشته باشند و بتوانند احساسات برخی از شناخته شده ترین افراد جهان را کنترل کنند. سلبریتی‌ها به خاطر شخصیت‌های بزرگ‌ترشان مشهور هستند، اما اینها می‌توانند روابط کسب وکار را تیره‌تر کنند. راضی نگه داشتن افراد مشهور و تبلیغ کننده برای یک همکاری موفق بسیار مهم است.

 

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی سلبریتی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.

استراتژی بازاریابی کانالی چیست؟

در این مقاله قصد داریم به معرفی استراتژی بازاریابی کانالی بپردازیم و تعریفی دقیق از استراتژی بازاریابی کانالی را بیان کنیم. در ادامه به نحوه اجرا و پیاده سازی یک کمپین با رویکرد استراتژی بازاریابی کانالی خواهیم پرداخت و شاخص های ارزیابی موفقیت آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از خواندن این مقاله شما میدانید که چه نفراتی باید برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی بازاریابی کانالی بکار گرفته شوند و نقش هر یک از این ارکان چه خواهد بود.

مقدمه ای بر استراتژی بازاریابی کانالی

پتانسیل کاهش هزینه‌ها، بهبود کارایی، گسترش بازارها و افزایش رضایت مشتری اغلب مشارکت‌های تجاری را بیش از حد سازنده می‌سازد که نمی‌توان از آن گذشت. فروش یک محصول در یک مکان برای کسب و کارها به طور فزاینده ای دشوار شده است و به همکاری جهانی بیشتر برای افزایش نرخ موفقیت نیاز دارد. (همچنین به بازاریابی اتحاد مراجعه کنید)
در کسب وکار، “کانال” مسیری است که از طریق آن کالاها از تولید کنندگان به مصرف کنندگان جریان می یابد. برای ایجاد تصویری کامل از نحوه ساخت و فروش کالاها، مهم است که هر نقطه از مسیر را در نظر بگیرید. به عنوان مثال غلات صبحانه را در نظر بگیرید. این کانال از مزرعه گندم شروع می شود که در آن اساسی ترین ماده غلات تولید می شود. سپس غلات از طریق توزیع کننده مواد غذایی به یک داروخانه غلات و سپس به کارخانه غلات می رود و در نهایت به قفسه های فروشگاه می رسد. هنگامی که غلات در یک کاسه روی میز آشپزخانه کسی قرار می گیرد، کانال کامل می شود. این کانال تمام نقاط زندگی آن جعبه غلات صبحانه را در بر می گیرد.

 

استراتژی بازاریابی کانالی چیست؟

استراتژی بازاریابی کانالی شامل یافتن شرکای جدید برای کمک به انتقال کالا از تولیدکننده به مصرف کننده است. تعداد بسیار کمی از تولیدکنندگان، کالاهایی را که خودشان تولید می‌کنند، می‌فروشند و در عوض از طریق یک واسطه به فروش می‌رسند. یک بار دیگر غلات را در نظر بگیرید. هیچ فروشگاه غلاتی وجود ندارد. تولیدکنندگان برای فروش محصولات خود به فروشگاه های مواد غذایی متکی هستند.
یافتن کانال های جدید و به حداکثر رساندن پتانسیل آن کانال ها هدف اصلی بازاریابی کانالی است. این در درجه اول یک استراتژی بازاریابی کسب و کار به کسب و کار (B2B) است که شامل بازاریابی کسب و کارها به جای مصرف کنندگان فردی برای سایر مشاغل است. به عنوان مثال، یک مدیر حساب در شرکت A سعی می کند مدیر شرکت B را متقاعد کند که اگر شروع به فروش محصولات شرکت A کند، سود خواهد برد. (به بازاریابی B2B نیز مراجعه کنید)
کانال بازاریابی که یک شرکت انتخاب می کند بر بسیاری از جنبه های نحوه فروش یک محصول تأثیر می گذارد. قیمت یک محصول تا حد زیادی به نوع محیطی که در آن فروخته می شود بستگی دارد. تلاش های آموزشی و تبلیغاتی باید متناسب با نیازهای فروشنده باشد. در نهایت، کل درک یک محصول تحت تأثیر روشی که شرکای کانال آن را ارائه می دهند، خواهد بود.

 

سطوح استراتژی بازاریابی کانالی

برخی از شرکت ها تمام محصولات خود را از طریق کانال های داخلی خود تولید و به فروش می رسانند. برخی دیگر از چندین کانال خارجی برای رساندن کالا به مصرف کنندگان استفاده می کنند. در زیر تصویری از نحوه عملکرد این فرآیند آورده شده است:

سطح ۰ – سازنده > مصرف کننده
سطح ۱ – سازنده > خرده فروش > مصرف کننده
سطح ۲ – سازنده > عمده فروش > خرده فروش > مصرف کننده
سطح ۳ – سازنده > عمده فروش > شغل > خرده فروش > مصرف کننده

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی محدود چیست؟

 

چه کسانی از بازاریابی کانالی استفاده می کنند؟

بازاریابی کانالی در درجه اول یک استراتژی است که توسط شرکت های بزرگی که محصولات زیادی را در یک منطقه فروش گسترده ارائه می دهند، استفاده می شود. مزایای بازاریابی کانالی در اقتصادهای مقیاس که بارهای تولید، توزیع و خرده فروشی گاهی قابل توجه است، به بهترین وجه قابل درک است. با این حال، استثناهایی از قاعده وجود دارد. حتی تولیدکنندگان کوچک هم همیشه به دنبال فروشگاه های جدید برای فروش محصولات خود هستند. به یک سازنده جواهرات فکر کنید که فرصتی برای فروش در یک کانال خرید تلویزیونی دارد. پتانسیل فروش آنها در حال حاضر بسیار بیشتر از فروش آن در جواهرات فروشی های بوتیک است.
به طور معمول، بخش های بازاریابی بزرگتر برای رسیدگی به خواسته های بازاریابی کانالی مجهزتر هستند. ایجاد و حفظ روابط با شرکای کانال به زمان، مذاکره و ارزیابی زیادی نیاز دارد. هرچه بخش بازاریابی منابع بیشتری را برای ارتباط با شریک کانال اختصاص دهد، روان‌تر خواهد بود. بهترین روابط بازاریابی کانالی بین شرکای افتخاری اتفاق می افتد. توسعه دهندگان نرم افزار با خرده فروشان لوازم الکترونیکی بهتر از فروشگاه های کفش کار خواهند کرد. اما نیازی نیست که شرکا یکسان باشند. یک تولیدکننده ممکن است با یک خرده فروش بسیار بزرگتر از آن رابطه برقرار کند یا برعکس. به طور مشابه، شرکت هایی که به نظر غیر مرتبط به نظر می رسند، می توانند شراکت کانال های موفقی را ایجاد کنند. یک شرکت اسباب‌بازی ممکن است توافقی برای فروش محصول خود در استادیوم‌های ورزشی انجام دهد. تنها شرط سخت و سریع این است که هر دو طرف در رابطه ارزش پیدا کنند. (همچنین به بازاریابی رابطه مند مراجعه کنید)

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی حلقه بسته چیست؟

 

نحوه اجرای استراتژی بازاریابی کانالی چگونه است؟

اولین قدم در ایجاد یک برنامه بازاریابی کانال، شناسایی شرکای بالقوه کانال است. این شامل تجزیه و تحلیل دقیق محصول فروخته شده، محصولات رقبا و بازارهایی است که آنها در آن کاربرد دارند. تجزیه و تحلیل باید کامل، فنی باشد و داده های سخت بازار را برای یافتن شریک مناسب با هم مقایسه کند (همچنین به بازاریابی تحلیلی مراجعه کنید). هنگامی که یک شریک شناسایی شد، آنها باید متقاعد شوند که مشارکت کانال به نفع هر دو طرف خواهد بود. تولیدکنندگان باید محصولات خود را مطابق با نیازهای خرده فروشان به همان شیوه ای که یک شرکت تلاش می کند به مصرف کنندگان عرضه کند، عرضه کنند.
پس از حصول توافق، هر دو طرف قرارداد الزام آور را تنظیم و امضا می کنند. مهم است که هر احتمالی در نظر گرفته شود. تنها راه برای همکاری کانال این است که قبل از شروع مشارکت، همه جزئیات مرتبط در یک قرارداد توافق شود. با وجود قرارداد، دو طرف می توانند مبادله کالاها و خدمات را آغاز کنند. در طول مدت قرارداد، لازم است مدیران هر دو طرف مسائل را هموار کنند و نگرانی‌ها را در صورت بروز برطرف کنند. حتی دقیق ترین قراردادها نمی توانند به همه مسائل ممکن رسیدگی کنند، بنابراین هر دو طرف باید یک رابطه کسب وکاری سازنده را حفظ کنند. در پایان قرارداد، می توان شرایط را مجدداً مورد مذاکره قرار داد یا مشارکت را قطع کرد.

 

مزایای استراتژی بازاریابی کانالی

 

ارزش افزوده شده توسط شرکای کانال

شرکای کانال به طرق مختلفی به یکدیگر ارزش می دهند. در اینجا فقط چند مورد است:

  • خدمات حسابداری
  • کمک برنامه ریزی تبلیغات
  • خدمات کاتالوگ
  • برنامه ها و سیستم های پردازش داده ها
  • نمایش ها و رویدادهای فروشنده
  • آموزش کارکنان
  • تامین مالی
  • سیستم های کنترل موجودی
  • برنامه ریزی و چیدمان فروشگاه

بیشتر بخوانید:استراتژی بازاریابی قطره ای چیست؟

 

چه کسانی در استراتژی بازاریابی کانالی باید استخدام شوند؟

فرآیند استراتژی بازاریابی کانالی باید در چندین مرحله از چرخه زندگی محصول اجرا شود، بنابراین موقعیت های گوناگونی از حوزه بازاریابی را می توان برای اجرای این استراتژی بازاریابی به کار گرفت. همچنین برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید تمام ارکان فعال در ان حوزه به خوبی در کنار هم کار کنند. در ادامه چند سمت اصلی در اجرای استراتژی بازاریابی کانالی آورده شده است.

مدیر بازاریابی کانال

یک مدیر بازاریابی کانال معمولاً مسئول مدیریت هر جنبه از مشارکت کانال است. آنها مسئول یافتن، تامین امنیت و حفظ رابطه بین یک تولید کننده و یک خرده فروش هستند. در این مقام، آن‌ها استراتژی‌های تبلیغاتی را طراحی می‌کنند، درباره قراردادها مذاکره می‌کنند، استانداردهایی را برای خرده‌فروش ایجاد می‌کنند و نگرانی‌ها را در صورت بروز برطرف می‌کنند. مسئولیت های آن ها چند وجهی است و تا حد زیادی به مشارکتی که بر عهده دارند بستگی دارد.

متخصص پشتیبانی کانال

متخصص پشتیبانی کانال بسیاری از وظایف یک مدیر بازاریابی را دارد، اما آنها به عنوان مشاور کار می کنند. آنها به جای کار برای یک تولید کننده یا خرده فروش، خدمات خود را به هر سازمانی که به دنبال حمایت از شراکت کانال خود است ارائه می دهند. متخصص پشتیبانی، پشتیبانی فنی و لجستیکی، کمک برنامه ریزی و تخصص تخصصی را ارائه می دهد.

مدیر حساب (اکانت منیجر)

مدیران حساب در همه جا در بخش های بازاریابی حضور دارند و مسئولیت بسیاری از اساسی ترین وظایف مربوط به تلاش های بازاریابی را بر عهده دارند. مسئولیت آنها محدود به بازاریابی کانالی نیست، بلکه در کمپین های متمرکز بر بازاریابی کانالی مشارکت خواهند داشت. آنها ممکن است روی یک یا چندین پروژه کار کنند. وظایف آنها در درجه اول اداری است.

جهت ارتقاء سطح کیفی مقالات و تکمیل مباحث مربوطه، لطفا نظرات و دیدگاههای خود را در پایان این مقاله درج کنید، همچنین چند مقاله مرتبط با موضوع استراتژی بازاریابی کانالی برای مخاطبان سایت شریف استراتژی به اشتراک گذاشته شده است.